دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
نوشته شده توسطshams در تاریخ 11-08-1386
تاریخ حسابداری از جمله موضوعاتی است که جایگاه آن در ادبیات این علم بسیار محدود بوده و نسبت به آن کمتوجهی و یا بیتوجهی شده است. این موضوع حتی در عصر حاضر و بهخصوص در دهههای اخیر که پیشرفتهای شگرفی در کلیه ابعاد علم حسابداری به وقوع پیوسته نیز به وضوح قابل مشاهده است. به طوری که تاکنون نوشتهای جامع در خصوص جزییات زمینههای پیدایش افکار متنوع و تشریح ابعاد فنی این دیدگاهها در دسترس نیست.
در این مقاله بخشی از تاریخ این علم که با تاریخ تمدن بشری گره خورده، در قلمرو ایران باستان بهویژه در عصر هخامنشیان که به دلیل وسعت جغرافیایی و استفاده از دهها هزار نفر نیروی انسانی جهت اجرای طرحهای اقتصادی از سیستمهای اطلاعاتی مالی مانند انبارداری، حقوق و دستمزد، پولی، اوزان، بودجهریزی و حسابرسی استفاده میشد، با نگاهی فنی مورد بررسی قرار گرفته میشود
.
بایگانی اسناد مالی
لوحههای قلعه (استحکامات) و لوحههای خزانه در سالهای ۱۹۳۳-۱۹۳۴ و ۱۹۳۶-۱۹۳۸ به وسیله کاوشگران آمریکایی در پرسپولیس کشف شد. یک مجموعه در زاویه شمال – شرق صفه و مجموعه دوم در بخش جنوب – شرق. بهدلیل محل کشف الواح به آنها اسم سنتی لوحههای قلعه و لوحههای خزانه داده شد. این الواح در سال ۱۹۴۸ به وسیله ژ.ژ. کامرون انتشار یافتند و انتشار آن در سالهای بعد نیز ادامه یافت.
الواح مزبور به تعداد ۱۲۹ مجموعهاند و سالهای سیامین سال پادشاهی داریوش (۴۹۲) تا هفتمین سال سلطنت اردشیر اول (۴۵۸) را در بر میگیرند. به استثنای یک لوح اکدی که در زمستان (۵۰۲) نوشته شده است.
لوحههای قلعه – تاریخگذاری شده از سیزدهمین تا هجدهمین سال داریوش (۵۰۹-۴۹۴) بسیار چشمگیرترند. در سال ۱۹۶۸، ر.ت هالوک ۲۰۸۷ لوحه آن را انتشار داد و ده سال بعد به انتشار ۳۳لوحه دیگر همت گماشت. بعضیها هم پس از آن به طور مجزا و جداگانه منتشر شدهاند.
اما در مورد ۵۸۰ مهر (از جمله ۸۶ مهر توام با نوشته) که در لوحهها منقوشاند، بخشی از آنها منتشر شدهاند که حاوی ۱۶۳ نوشته آرامیاند و در سال ۱۹۷۰ مضامین آنها بهوسیله ر.ا.بوومن انتشار یافته است. این اشیا (به صورت فرضی) تاریخ دوران سلطنتی خشایارشاه و اردشیر (فاصله سالهای ۴۷۹-۴۷۸ و ۴۳۶-۴۳۵) را دارند.
صدها متن و سرلوحه آرامی هنوز منتشر نشده باقی ماندهاند. علاوه بر آن چند متن نادر که به یک متن کوتاه به زبان یونانی و یک متن دیگر به زبان فریگیهای. بنابراین اکنون چندین هزار لوحه و کتیبه در اختیار مورخان امپراتوری هخامنشی است.
در واقع الواح پرسپولیس جنبه داستانی و روایتگونه ندارد و در هیچ یک از آنها نه به شرح لشکرکشیها پرداخته شده و نه اشارهای حتی به صورت غیرمستقیم به تاریخ سلسلهای شده است. عمده مطالب در الواح استحکامات مربوط به عملیات گردآوری، انبارداری و توزیع مواد غذایی و آذوقه است و استفادهکنندگان از این مواد عبارتند از شاه و خانواده او، صاحبمنصبانه رتبه دیوانی (سازمان اداری)، کهنه (یا خدمتگذاران دینی)، چارپایان و بهخصوص کارگران که در دبیرخانهها، تاسیسات کشاورزی دهات، کارگاههای تبدیل مواد و کارگاههای پرسپولیس کار میکنند.
در یک زنجیره دراز از این الواح (که به عنوان سری Q مشخص شده است)، تحویل جیرههای غذایی به افراد و گروههایی که از نقطهای به نقطه دیگر امپراتوری سفر میکنند، ثبت شده است. در سه سری دیگر از الواح، نامهها، یادداشتهای روزانه و صورتحساب انبارها نوشته شده است. اما در الواح خزانه بهخصوص واریز جیره به صنعتکارانی که در کارگاههای پرسپولیس در دوران داریوش، خشایارشاه و اردشیر اول کار میکردهاند، ثبت شده است و مشخص میکند که از سالهای ۴۹۳-۴۹۴ بخشی از جیره به صورت پول پرداخت (یا ارزیابی) شده است و نه به شکل محصولات غذایی.
به استثنای جیرههای سفر (در سری Q مشخص شدهاند) مابقی اسناد به یک حوزه جغرافیایی، از فارس مرکزی تا سوشیان و از شوش در شمال غربی تا نیریز در جنوب شرقی محدود میشوند. الواح خزانه تنها مربوط به فعل و انفعالاتیاند که در پرسپولیس روی دادهاند. از طرفی، تقسیمبندی زمانی نیز بسیار نامساوی است زیرا به عنوان مثال ۵/۴۶درصد الواح قلعه مربوط به سالهای ۲۲ و ۲۳ سلطنت داریوش (۵۰۰-۴۹۹) هستند و این نسبت برای الواح سری Q (جیره سفرها) به ۷۲درصد میرسد. از الواح خزانه بیش از ۶۰درصد مربوط به دوران سلطنت خشایارشاه هستند و در این زمان (۴۸۶-۴۶۶) بیش از ۶۰درصد آن به سال ۴۶۶ تعلق دارند و طبیعی است که نتیجهگیری تاریخی از این درصد دشوار است. به نظر میرسد کاشفان تنها بخشی ناچیز از بایگانیهای مرکزی پرسپولیس را از زیر خاک بیرون کشیدهاند. بخشی مهم از امور اداری بدون شک ابزار و لوازم فاسدشدنی را ثبت کردهاند. الواح قلعه بیشتر از منشیان و کاتبان بابلی نام میبرند که بر پارشمن (پوستهای حیوانات) مینوشتهاند و روش تحریر آنان نه تنها به وسیله مولفان کلاسیک مانند هرودت تصریح شده است، بلکه از طریق کشف بخشی از مکاتبات که روی پوست نوشته شده نیز مسجل شده است.
حتی در این خصوص اشارهای واضح در پرسپولیس وجود دارد که عبارت است از نامه شاهزاده خانم «ایردبم» که بر لوحهای از خاک رس نوشته شده و در آن اشاره به سندی شده است که روی پارشمن نوشته شده است.
بخشهایی از نوشته های هرودت صراحت دارند بر این که علاوه بر این وسایل، استفاده از لوحههای چوبی موماندود نیز که در بابل در دوران بابلی (و قبل از آن به وسیله اقوام هیتیت و آسوریها) رایج بوده همچنان ادامه داشته است.
باید قبول کنیم که در این شرایط به بایگانیهای بیش از چند دبیرخانه دسترسی پیدا نشده است و بایگانی دفاتر دیوانهای دیگر – که با توجه به اسناد حاصله از سایر قلمروهای پادشاهی و شرق میانهای قدیم – مامور حفظ و نگهداری و اداره امور داراییهایی از قبیل اشیای قیمتی، سلاحها یا البسه بودهاند، در اختیار نیست.
از طرفی این همان واقعیت مهمی است که روایات قدیمی به سبک و روش خود منتهی به وضوح و روشنی تمام آن را نقل کردهاند که همان غارت و تاراج پرسپولیس به وسیله مقدونیان است (به عنوان مثال کنت – کورث در کتاب پنجم خود در فصل ششم، صفحات ۳ تا ۵ از غارت پارچهها، مبل و اثاث، البسه شاهی، ظروف و گلدانها و غیره) نام میبرد
سیستم انبارداری
اکنون به کمک لوحهای دیوانی مشخص شده است که تخت جمشید مرکز سازمان اداری پارس بوده و سررشته تمام امور در تخت جمشید به هم پیوسته است.
به عنوان یک کارمند در سفر، همیشه گذرنامهای ممهور به همراه داشت.
در این گذرنامه آمده بود که دارنده گذرنامه از سوی چه کسی ماموریت دارد، چه مسیری را طی میکند و چه میزان آرد، نوشیدنی و همچنین گوشت برای مصرف شخصی خود و در صورت لزوم برای همراهان و همکاران زیردست باید دریافت کند و این هزینهها بر روی گل ثبت میشد.
نویسنده کلوچههایی از گل برمیداشت و آن را به شکل لوح در میآورد. در اغلب موارد اثر این دستهای بر گل فشرده شده دیده میشود.
در برخی از این لوحها، رد انگشتان گل کار نیز برجای مانده است.یک روی لوح با دست شکل گرفته، بر میزی کوبیده میشد تا سطح آن هموار شود.
سرانجام کارمند مسوول روی سمت چپ همین سطح مهر خود را میفشرد.
تهیه لوح به عهده شاگردی بود تا دست نویسنده به گل آلوده نشود.
چند لوح استفاده نشده که از ساختمانی، درست رو به عمارت خزانه تخت جمشید به دست آمده، این مطلب را تایید میکند.
به کمک قلم مخصوص، نشان میخی را بر لوح نرم میفشردند، کالای تحویل شده را به دقت ثبت میکردند، کارمند مسوول با مهر خود نوشته را تایید میکرد و دریافت کننده نیز نقش مهر خود را یا در قسمت پایین لوح و یا بر پشت لوح ثبت میکرد.
بنابراین هر عضو دربار هخامنشی که به نحوی با سازمان اداری سر و کار داشت، همیشه مهر خود را همراه داشت.از همین رو برخی از کارمندان، مهر خود به گردن میآویختند.
مجسمه کوچکی از عاج که سر آن از میان رفته، به خوبی نمایانگر این موضوع است.
علاوه بر این لوح، دو لوح دیگر نیز مهر زده میشد، زیرا از هر سند دو رونوشت نیز تهیه میشد.یک نسخه برای بایگانی محلی، نسخهای برای بایگانی مرکز بخش و سومی به طور مستقیم به تخت جمشید فرستاده میشد.
به همین دلیل از هر لوح، نمونهای نیز در بایگانی تخت جمشید موجود است.
از طرفی نگهداری این لوحها چندان آسان نبود.
گمان میرود که این لوحها را براساس مکان و سال طبقهبندی کرده، در سبد میریختند و سپس سبدها را در قفسه قرار میدادند.
برای جلوگیری از آشفتگی، هر سبد برچسبی خاص داشت. تعدادی از این برچسبها هم یافت شده است.بنابراین روی هر برچسب نام کالا، محل صدور سند، نام مامور مسوول و سال تحویل قید میشد.
سیستم حقوق و دستمزد
لوحهای به دست آمده در تخت جمشید، از نظام دستمزدها در زمان دایوش اطلاعات جالبی به دست میدهد.
طبقهبندی دستمزدها بسیار غنی و از جهاتی چنان «مدرن» است که گاه پیشرفتهتر از امروز به نظر میآید.کارمندان دیوانی دو رده بسیار متفاوت دارند: اربابان و آزادان و خدمتکاران و پادوها.
مزد کارگران به طور عمده به صورت جنسی پرداخت میشد و پایه اصلی محاسبه آن جو و حداقل مزد یک مرد ۳ «بن» جو در ماه بود. یک «بن» ده «دقه» و هر «دقه» نود و هفت صدم لیتر بود. بنابراین یک «دقه» نزدیک به یک لیتر میشد که به زحمت از آن نیم کیلو نان میپختند. مزد کارگر خدمتکار و آزاد برابر بود. اگر گاهی در سندی مزد آزادان کمتر است (به عنوان مثال دو «بن» در ماه) کمی حقوق به خاطر پایین بودن سن است.
پایینترین سطح حقوق یعنی ۳۰لیتر جو در ماه، به خدمتکاران و پادوها تعلق میگیرد که با دستمزد «کارگران خارجی» همسطح است که از لیکیه، تراکیه و یا از بلخ میآمدند. از این کارگران بیشتر برای برداشت محصول استفاده میشد که متناسب با فصل و نوع محصول، از منطقهای به منطقه دیگر فرستاده میشدند. بابلیها را «نگهبان جو» مینامیدند که مسوول نگهداری بذر، بذرافشانی و برداشت بودند. تراکیهایها را به دامپروری و سوریها را به حفاظت از چوبهای سدر میگماردند. حقوق مهترها، کارگران خزانه، نخریسها، چوب کارها، نجارها، ظریفکارها، زرگرها، روغنسازان و پسربچههای پارسی که از نبشتهها، رونبشته تهیه میکردند، پایینترین سطح حقوق بود.
همه کارگران که حداقل جیره را میگرفتند، به عناوین و مناسبتهای گوناگون «اضافه درآمد» داشتند. به طور منظم، هر دو ماه یکبار «پاداش» داده میشد که اغلب یک لیتر جو و نیملیتر نوشیدنی بود.
میزان دریافتی گروهی از حقوقبگیران ردههای بالا چشمگیر است و از همه بالاتر، دریافتی رییس تشریفات است که همه تشکیلات دیوانی پارس، یعنی هسته مرکزی حکومت ایران را زیر نظر داشت. حقوق ماهانه او عبارت از ۵۴۰۰لیتر جو، ۲۷۰۰لیتر نوشیدنی و ۶۰راس بز یا گوسفند بود. لااقل میدانیم که «فرنکه» که سالها رییس تشریفات داریوش بود، این مقدار دریافتی داشت. تنها «گیوبروه»، پدرزن داریوش که در براندازی «گیوماته» و انتقال حکومت به داریوش سهمی داشت و «نیزهدار» او بود، نوشیدنی بیشتری دریافت میکرد. در سنگ نگاره بیستون نیز نفر دوم پس از داریوش «گیوبروه» است. او برای هر ماه ۳۰۰۰لیتر نوشیدنی دریافت میکرد. از دیگر سهمیههای او چیزی در دست نیست. قایممقام رییس تشریفات در زمان زمامداری داریوش برای سالهای طولانی «چیسه و هوش» بود که فقط یک سوم «فرنکه» جو و نوشیدنی دریافت میکرد. یعنی ۱۸۰۰لیتر غله و ۹۰۰لیتر نوشیدنی و در عوض گوشت بیشتر، یعنی ۴۵راس بز یا گوسفند.
از آنجا که پرداخت حقوق به شکل جنسی دشوار بود، اندکاندک پرداخت نقره در مقابل یک سوم تا نیمی از حقوق بهخصوص به جای نوشیدنی و گوشت متداول شد. لوحهای تختجمشید مربوط به زمان حکومت «خشیارشا» (۴۸۶-۴۶۵پ.م) و ابتدای حکومت اردشیر اول (۴۶۵-۴۲۴پ.م.) اغلب از پرداخت نقره به کارگران گواهی میدهد. پرداخت نقدی بهطور قطع مورد استقبال کارگران قرار میگرفت، زیرا به هنگام تقسیم گوشت بز یا گوسفند، ناگزیر به یکی گوشت خوب و به دیگری گوشت نامرغوب میرسید و نارضایتی به وجود میآمد.
کارگران ساده با اندک جیره دریافتی به زحمت گذران میکردند و پرداخت حقوق به صورت جیره سبب یکنواخت شدن تغذیه آنان میشد. با اسنادی که امروز در دست است، پی بردن به میزان واقعی درآمد در زمان هخامنشیان کار بسیار دشواری است، با این همه مسلم است که حقوق و جیره طبقهبندی شده بود و هر کس به نسبت مهارت و میزان کار حقوق دریافت میکرد. کوشش میشد تا به عناوین مختلف، دریافتکنندگان حداقل دستمزد، ناگزیر از انجام کارهای سخت نیز بودند، با اضافه پرداختهایی تامین شوند. به همین دلیل حداقل حقوق از حقوق معمولی در بینالنهرین پیش از هخامنشیان که جیره یک منشی، باغبان، خیاط، کشاورز،