هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ریشه های ناهنجاری

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد ریشه های ناهنجاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ریشه های ناهنجاری


تحقیق در مورد ریشه های ناهنجاری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه8

 

 

تا آنجا که بررسیهای جامعه شناسانه مدلل نموده است هر جامعه ای،در مقاطعی ویژه از تاریخ بودن خود دچار برخی از ناهنجار های نگرشی  و یا کنشی گردیده و بناچار از برخی آفتها و آسیب های رنجبار میزبانی می نماید. طبیعی است که هرچه این آفتها و آسیب ها به گوهر حیات و سرمایه های ارزشمند زندگانی نزدیک تر باشند،تصویریکه ازهویت جامعه بدست می دهد المبارتر و تأسف انگیزتر بوده و دقت و تأملی که می طلبد شدیدتر،سریعتر و قوی تر خواهد بود. و باز،انچه درین رابطه ویژه به شدت قابل توجه و تذکر می نماید اینست که برخی از این ناهنجاریها،درشرایطی ویژه و موقعیت های خاص،رشد تأمل انگیزی از خود نشان داده و در هیئت عارضه ای نفرت بار، نه تنها لاشه کثیف خود را بر  جامعه تحمیل می کنند! که متأسفانه نزد عده ای از تبه روزگاران افراد، به عنوان "راهکاری قابل بهره وری" مورد پذیرش و استفاده قرارمی گیرد.

به هر حال اگر بپذیریم که " ناهنجاری" از هرگونه ای که باشد ،آفت انسان و جامعه انسانی    می باشد، باید بپذیریم که اولاً این آفتها عواملی دارند،ثانیاً اصل رویکرد دلسوزانه و عالمانه به آسیب شناسی اجتماعی، جامعه را در امر وقایه نگرشی و یا کنشی کمک تواند کرد،ثالثاً اصل رویکرد عملی به وقایه و درمان خواهد توانست تا آفتها را دفع و جامعه را از آسیب پذیری بر کنار سازد.

با این مایه از باور و بینش،اگر بخواهیم توجه عالمانه و دلسوزانه خود را معطوف زشت ترین، نفرت بارترین،هراس انگیزترین،اعتماد زداترین و بدبینانه ترین ناهجاری های دیارمان،یعنی "خودسوزی های رشد یابنده" اخیر بنماییم،متوجه خواهیم شد که این ناهنجاری کریه ترین تصویر را از جامعه ما،به عنوان جامعه ای اسلامی! برای جهانیان ارائه کرده و بی فرهنگ ترین ،ناسالم ترین،ترحم انگیزترین و زندگی ستیز ترین چهره را ، از عاملان آن به نمایش نهاده است.

باید افزود که آنچه در رابطه با حضور وحاکمیت شرمبار این ناهنجاری بشدت غم انگیز و خلنده می نماید این است که با همه وجود  در می یابیم که در این زمینه بسیار جدی،هیچگونه "ریشه یابی و پی جویی عالمانه،آسیب شناسانه،وقایه گرانه و راهبردی" صورت نگرفته و چیزی مساوی با همگان از کنارش به راحتی می گذراند! و اگر ابراز احساساتی هم می شود،پای ازحوزه محدود و بی مصرف عاطفی فراتر نمی گذارد.

آنچه باعث می شود تا این عمل توجیه ناپذیر ،در کنار سایرناهنجاریهای اجتماعی تأمل،تعهد و توجه بیشتری را به خود جلب نموده و هراس شدیدتری را دامن بزند آنست که "نفس عمل"  ( رویکرد  به مرگ و پوچی وزبونی) همه درها را بروی همه راههای عاقلانه،ارزشمند،زیبا، پرجاذبه، باشکوه،نوازشگر، نشاطبار، آرامش دهنده و...... بسته و به نفرین بارترین نحوه برخورد با خویشتن خویش روی می نماید وعاملان تبه روزگاران آن بجای خرد پروری به خرد سوزی روی می کنند!

بجای چاره جویی به چراه سوزی روی می نمایند!

بجای خود جویی ، به خود سوزی پناه می برند!

بجای محبت آموختن به محبت سوزی علاقه نشان می دهند!

 بجای یاری کردن به خود وبه دیگری، به یاری سوزی روی می نمایند!

بجای گشودن راه تفاهم و تعامل با دیگری، راه مفاهمه بارور و شکوفاننده را حتی به روی خود بسته میدارند!

 بجای نمودار ساختن ایثار و گذشت- از برخی خواسته هایی که فقط توسط وهم و پندار بزرگ ساخته شده اند- بر ایثار و گذشت شورش می کنند!

بجای استقبال از شجاعت و مقاومت و به نمایش نهادن صبری شجاعانه و قناعتی عزتمندانه و ... به پای ذلت و زبونی می افتند!

 به جای روی آوردن به آزادگی از بندعلایق سه پنجی، زشت ترین چهره اسارت را در آغوش می گیرند!

به جای انتقام گرفتن از ستمگران واقعی، ذلیلانه از خود ا نتقام میگیرند!

و در یک کلام، بجای روی آوردن به نور نوازشگر و نشاط بار  حیاتی خردمندانه و بینشبار، ذلیلانه به ظلمت مرگ- آنهم مرگی پوچ و شرمبار و  .... روی می آورند!

به هر حال، آنچه درحوزه و زمینه ریشه یابی و پیجویی این دسته از ناهنجاری ها روشن می نماید اینست که همه آنها- و از آن میان" امر خودسوزی"- ریشه در  فقر فرهنگی و بلاهت غفلت و جهالت داشته و دربستر " روابط ناسالم و فاقه زاده فرهنگی خانواده ها" بروز و رشد می نماید! و این باعث تواند شد تا "راه گم کردگی،روش گم کردگی،انتظارات افراطی از اشخاص و امور، ناشکیبایی های کودکانه،افزون طلبی های ناموجه،ناخرسندی های برهان ستیزانه و در نتیجه کوری و احساس ناشیانه به نسبت بر زندگانی انسان غافل جاهل زندگانی گریز راه پیدا نموده و آن تبه روزگار را با گزینش کریه ترین چهره برخورد با مشکلات مواجه سازد!

با درنظر گرفتن علت ریشه یابی و برخی از پی آمدهای مدهش آن، اگر بخواهیم از کلی گویی کناره گرفته وبرای رسیدن به راه حلی واقع بینانه،عوامل محیطی و اجتماعی این ناهنجاری را بگونه ای روشن تر مورد مطالعه قرار دهیم حتماًمتوجه عواملی از این قبیل خواهیم شد:

یکم-  خشونتهای پنهان سیاسی،اقتصادی و اجتماعی.

در این رابطه آنچه به هیچ برهانی نیازمند نمی باشد حضور بیش از دودهه خشونت پنهان سیاسی،اقتصادی و اجتماعی است که پیکر جامعه را در ابعادی بسیار وسیع و هراسبار جریحه دار ساخته و ریشه های اعتماد و امید را نسبت به همه خیر ها وخوبیها سوزانیده و بجای آن روح نفرت، و یأس را نسبت به همه کس وهمه چیز- از اسلام رسمی حزبی تا دموکراسی دولتی وسیاسی- شاداب ساخته است.

نگارنده را باور بر ا ینست که خشونتهای علنی وهویدا- در صورتیکه جامعه مصاب به خشونتهای پنهان نبوده و سلامت نسبی خود را دارا باشد- نه تنها فلج سازنده ومرگ محور نمی توانند باشد که در مواقع بیشماری بیدار کننده،انگیزاننده، تدافعی و ... می باشند. چرا که  انسان تا از درون شکست را پذیرفته،پوچی را پذیرایی نکرده و اعتماد و امید خود را نسبت به گونه های مختلف زندگانی سیاسی،اقتصادی و .... از دست نداده باشد،نه خشونتهای ظاهری می توانند او را به سوی مرگ کشانند! ونه مشکلات انفکاک ناپذیر از زندگی ،مرگ خود و یا عزیزانش را درنظرش سبک و بی اهمیت می سازند!

از اینرو، دفع و رفع ناهنجاریهای اجتماعی،بدون شناسایی،معرفی و دفع ورفع خشونتهای پنهان سیاسی،اقتصادی و اجتماعی خیالی خام بیش نتواند بود!

دوم- عدم آشنایی پذیرندگان ناهنجار به " حقوق ،وظایف  موقعیت وجودی" خود در "جامعه و خانواده"!

سوم- احساس "حق تملک" های ابلهانه ا زناحیه بعضی ازوالدین و همسران، و نیز: احساس جفا و ستم ناموجه و واقع گریزانه،نسبت به حقوق و آزادیهای خود، از ناحیه " خودسوز" ها.

چهارم-   گونه های ویژه ای از " قانون گریزی،سنت گریزی و دین نگری" و تحمیل نگرشها وتمایلات خود برسنت،دین و قانون" و لاجرم در برخی موارد زن.

پنجم- نبود مراجع و مراکز" خوشنام،مجرب،بهره بخش،آسیب شناس و راهنما"! چرا در برخی از مواقع- و به ویژه آنگاه که میان ملت و دولت جدایی،بیگانگی و رقابت های منفی سیطره پیدا می کند- خود امر مراجعه به مراکز دولتی،نوعی منکر و فحشا تلقی شده و ناهنجاری می نماید! وارد آمدن!

ششم- حاکمیت خرافه ها و تلقی های ناروا و ضد فرهنگی و برچسب های ناروا،تحقیر کننده، آبرو برانداز و ....! که متأسفانه دربرخی موارد،هم خود این خرافه ها و تلقی ها"جنبه قانونی و لاجرم ارزشی" پیدا می نماید وهم آن برچسب ها!

هفتم- مخفی ماندن آسیب های واقعی و مراکز و مراجع واقعاً آسیب رسان

هشتم- فقدان مراکز " دادرسان" تا بتواند مجرم واقعی را شناسایی و مجازات کرده،همه بار گناه و زشتی را از دوش عده ای بدبخت- و بسیار بدبخت- بردارد! و برخی موارد دیگر.

آنچه آمد باعث خواهد شد تا:

الف- جو ناامنی روانی در جامعه بالا گرفته و هراسهای پا گرفته از این احساس،ژرفا و گسترش پیدا نمایند!

باء-  بحران امید و اعتماد شدت و عمق پیدا کرده،دامنه اضطرابهای ناشی از آن،ابعاد و زوایای متنوع زندگانی را  تهدید کند!

جیم-  سیمای زندگانی، گذرا و بی جاذبه شده، مردم به نحوی بسیار ناشیانه به پوچیسم رفتاری گرفتار آیند.

دال-   چهره جامعه از نظر سیاسی،فرهنگی،اقتصادی و .... مخدوش گردیده ،گوهر مدنیت زیر سئوال برود.

واو-  اذهان عده ای از خامکاران جامعه برای پذیرش این پندار بیمار گونه آماده  شود که حداقل در شرایط فعلی وموقعیت کنونی زندگانی " بی معنا، خشن، زشت، بی ارج،بی تقدس،المزای،کریه، بی دفاع  و در یک کلمه: غیر انسانی و مرگ محوری می باشد!

به هر حال ،آنچه در شرایط فعلی لاشه جفاکار خود را بر جامعه ونسل جوان ما تحمیل کرده است از گونه ناهنجاری هایی است که نمی توان از  کنار آن گذشت،چرا که ما مسلمانیم و اسلام دین خوب زیستن است و نه بد مردن! و اما آنچه به عنوان راه و کار به فکر قاصر نگارنده این سطور میرسد اینست که : راهکارها به دو دسته تقسیم شوند:

  1. 1. دوامدار و دراز مدت،که شامل ایجاد بستر لازم برای زدودن چهره پنهان خشونتهای سیاسی، اقتصادی ،اجتماعی و ... بود و نیز کار و تلاش برای فراهم آوردن زمینه اعتماد و امید نسبت به ابعاد متنوع اجتماعی را احتوا می دارد،
  2. 2.کوتاه مدت ،که شامل امور آتی تواند شد:

الف- روشنگری های وسیع،متراکم،بلاانقطاع و دفاعمند در رابطه با" حقوق، وظایف و موقعیت های وجودی افراد" در جامعه و خانواده.

باء-  ایجاد مراکز خوشنام ،کارا و معتمد برای مشاوره های ضروری.

جیم- پیگیری های واقعاً جدی و سرنوشت ساز در زمینه شناخت آفتها، مراجع آفت رسان و برخورد واقعاً جدی، احترام آمیز و ارجگرایانه با زمینه های یاد شده وحذف و دفع روشمند، قانونمند و جدی آنها.

دال- تدویر مراکز حمایتی- دفاعی از حقوق افراد،برای تبلور احساس اتکاء و اعتماد مردم،که در واقع،تبلور اعتماد و اتکای به حقوق خود آنها می باشد.

واو- بهره وری متداوم از مشاوره ها،راهبردها،راهکارها و پیشنهاد های افراد و نهادهای صاحب تجربه و با صلاحیت!

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ریشه های ناهنجاری