هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق جنبه های مختلف اعجاز قرآن

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق جنبه های مختلف اعجاز قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق جنبه های مختلف اعجاز قرآن


دانلود تحقیق جنبه های مختلف اعجاز قرآن

توجه به نکات زیر قبل از خواندن جنبه های مختلف اعجازقرآن مفید می باشد.
۱- پیامبر(ص) قبل از رسالتش نیز به خصلتهای والای زیادی همچون: امین و امانتدار بودن. راستگو بودن و متواضع بودن و ... معروف بوده و به علت همین خصلتهاست که خدیجه(سلام الله علیه) به پیامبر پیشنهاد ازدواج می دهند.
۲- پیامبر(ص) شخصی امی و درس نخوانده و مکتب نرفته بوده است.
۳- در زمان پیامبر(ص) تنها ۱۷ نفر در کل شبه جزیره عربستان سواد خواندن و نوشتن داشته اند.
۴- درآن زمان در شبه جزیره عربستان امکاناتی همچون کتابخانه و ... نبوده است. و قرآن از کتابهای تحریف شده تورات و انجین پیروی نکرده و بلکه اشتباهات آنها را اصلاح می کند!
۵- قرآن محدود در حصار زمان و مکان نمی باشد زیرا کلام آفریدگاریست که به گذشته و آینده عالم است. لذا ازهرگونه خطا و اشتبا به دوراست. اما این علم ماست که نسبت به علم آیندگان ناقص است. همانگونه که علم گذشتگان نسبت به ما ناقص بوده است.
۶- موجودات و پدیده هایی همچون ملائکه. فرشتگان. جنیان.وحی و روح و... مربوط به عالم غیب بوده وازحیطه علم خارج هستند و هر چقدر هم که بشر پیشرفت بکند نمی تواند به ماهیت آنها پی ببرد. لازم به ذکر است مابه التفاوت دینداران و کسانی که اعتقادی به دین ندارند همین ایمان به غیب است. غیب یعنی نهان یعنی حقایقی که ظاهر نیستند.
۷- قرآن نکات علمی را صراحتا نگفته بلکه از مثال زدن استفاده می کند تا برای بشر ۱۴۰۰ سال پیش قابل قبول و قابل درک باشد. بدیهی است که بشر آن زمان نمی تواند بپذیرد که بر روی زمینی کروی و متحرک زندگی می کند و گوینده چنین سخنی حتی یازده قرن بعد هم در امان نبوده است.
۸- قرآن آنگاه که از حرکت خورشید سخن می گوید به اشتباه بر اساس علم نجوم آن زمان نمی گوید که خورشید درمداری به دور زمین در حرکت است بلکه می فرماید: خورشید در قرارگاه خود در حرکت است. و این عدم اشتباهات در آنجا که علم ثابت شده است خود دلیلی بر اعجاز است.
اکنون به برسی جنبه های مختلف اعجاز می پردازیم.

الف) اعجاز لفظی قرآن
سبک قرآن نه شعر است و نه نثر. اما شعر نیست برای اینکه وزن و قافیه ندارد. بعلاوه ، شعر معمولا  با نوعی تخیل که تخیل شاعرانه نامیده می شود  همراه است. قوام شعر به مبالغه و اغراق است که نوعی کذب است. در قرآن تخیلات شعری و تشبیه های خیالی وجود ندارد. در عین حال نثر معمولی هم نیست، زیرا از نوعی انسجام و آهنگ و موسیقی برخوردار است که در هیچ سخن نثری تاکنون دیده نشده است. مسلمین همواره قرآن را با آهنگ های مخصوص تلاوت کرده  و می کنند که مخصوص قرآن است. مسلمین گاهی قرآن را در خانه های خود با آهنگی چنان دلربا می خواندند که مردم کوچه را متوقف می کرد. هیچ سخن نثری مانند قرآن آهنگ پذیر نیست. آنهم آهنگهای مخصوصی که متناسب با عوالم روحانی است نه آهنگی مناسب مجالس لهو. عجیب این است که  زیبایی قرآن زمان و مکان را در نوردیده و پشت سر گذاشته است. بسیاری از سخنان زیبا مخصوص یک عصر است و با ذائقه عصر دیگر جور در نمی آید و یا حداقل مخصوص ذوق و ذائقه یک ملت است که از یک فرهنگ مخصوص برخوردار می باشند، ولی زیبایی قرآن نه زمان می شناسد و نه نژاد و نه فرهنگ مخصوص.
عجیب این است که کلام خود پیغمبر که قرآن بر زبان او جاری شده است، با قرآن متفاوت است. از رسول اکرم سخنان بسیار زیادی به صورت خطبه، دعا، کلمات قصار و حدیث باقی مانده است و در اوج فصاحت است، اما به هیچ وجه رنگ و بوی قرآن ندارد. این خود می رساند  که قران و سخنان فکری پیغمبر از دو منبع جداگانه است. علی (علیه السلام) از حدود ده سالگی با قرآن آشناست، یعنی سن علی در این حدود بود که اولین آیات قرآن بر پیغمبر اکرم نازل شد و علی مانند تشنه ای که به آب زلال برسد آنها را فرا می گرفت و تا آخر عمر پیغمبر در راس کاتبان وحی قرار داشت.  علی حافظ قرآن بود و همیشه قرآن را تلاوت می کرد، شبها که به عبادت می ایستاد  با آیات قرآن خوش بود. با این وضع اگر سبک قرآن قابل تقلید  می بود، علی با آن استعداد بی نظیر در سخنوری و فصاحت و بلاغت که بعد از قرآن نظیری برای سخنش نمی توان یافت ، می بایست تحت تاثیر سبک قرآن از سبک قرآن پیروی کند و خود به خود خطبه هایش به شکل آیات قرآن باشد، اما می بینیم سبک قرآن با سبک علی کاملا متفاوت است.  آنگاه که علی در ضمن خطبه های غرا و فصیح و بلیغش آیه ای از قرآن می آورد کاملا متمایز است و ستاره ای را ماند که در مقابل ستارگان دیگر درخشش فوق العاده ای دارد.
قرآن  موضوعاتی را که معمولا زمینه هنر نمایی بشر در سخن سرایی است و افراد بشر اگر بخواهند هنر سخنوری خویش را بنمایانند آن زمینه ها را انتخاب می کنند و سخن خویش را با پیش کشیدن آنها زیبا می سازند، از فخر، مدح، هجو، مرثیه، غزل و توصیف  زیباییهای طبیعت، مطرح  نکرده و درباره آنها داد سخن نداده است، موضوعاتی که قرآن طرح  کرده همه معنوی است، توحید است، معاد است، نبوت است، اخلاق است، احکام است، موعظه است، قصص است، و در عین حال در حد اعلای زیبایی است. هندسه کلمات در قرآن  بی نظیر است، نه کسی توانسته یک کلمه قرآن را پس و پیش کند بدون آنکه به زیبایی های آن لطمه وارد سازد  و نه کسی توانسته است مانند آن بسازد. قرآن از این جهت مانند یک ساختمان زیباست که نه کسی بتواند با جابجا کردن و تغییر دادن، آن را زیبا کند و نه بتواند بهتر از آن و یا مانند آن را بسازد. سبک و اسلوب قرآن نه سابقه دارد و نه لاحقه، یعنی نه قبلا کسی با این سبک سخن گفته است و نه بعدا کسی- با همه دعوتها و مبارزه طلبی های قرآن-  توانسته است که با آن رقابت کند و یا از آن تقلید نماید.  تحدی قرآن و مبارزه طلبی او هنوز هم همچنان مانند کوه پابرجاست و برای همیشه باقی خواهد بود. امروز هم همه مسلمانان با ایمان مردم جهان را دعوت می کنند که در این مسابقه شرکت کنند و اگر مثل و مانندی برای قرآن پیدا شد  آنها از دعوی و ایمان خود صرف نظر می کنند و اطمینان دارند که چنین چیزی میسر نیست.
ب) اعجاز قرآن در گستردگی و  محتوای عمیق آن
مقدمتا باید بدانیم قرآن چه نوع کتابی است؟ آیا کتاب فلسفی است؟ آیا کتاب علمی است؟ آیا کتاب ادبی است؟ آیا کتاب تاریخی است؟ آیا کتاب حقوقی است؟ و آیا کتاب هنری است؟ پاسخ این است که قرآن هیچکدام از اینها نیست. همچنانکه پیامبر اکرم، بلکه عموم پیغمبران،  نه فیلسوف‏اند، نه عالم، نه ادیب، نه مورخ، نه حوق دان،  و نه هنرمند و یا صنعتگر و در عین حال مزایای همه آنها را - با چیزهایی اضافه - دارند، قرآن نیز که کتاب آسمانی است، نه فلسفه است و نه علم و نه تاریخ و نه ادبیات و اثر هنری، در عین حال مزایای همه آنها را دارد بعلاوه یک سلسله مزایای دیگر.
موضوعاتی که در قرآن طرح شده زیاد است و نمی‏توان به طور جزئی بر شمرد، ولی در یک نگاه اجمالی این مسائل به چشم می‏خورد: 1.خدا (صفات و یگانگی او و آنچه باید خدا را از آنها منزه بدانیم ). 2- معاد(مراحل مرگ تا قیامت، توصیف بهشت و جهنم) 3- ملائکه (نیروهای آگاه به خود و آفریدگار و اجرا کننده اوامر الهی و ثبت کننده اعمال و افکار انسان) 4- پیامبران (از حضرت آدم و پیامبران اولالعزم و سایر پیامبران)  5- دعوت به تفکر کردن و اندیشدن در خلقت انسان، آسمانها، زمین، کوهها، دریاه ها، گیاهان، حیوانات، حشرات، ابر، باد، باران، تگرگ و شهابها و غیره  6- دعوت به پرستش خدای یگانه و اخلاص ورزیدن در پرستش، کسی و چیزی را در عبادت شریک خدا قرار ندادن، منع شدید از پرستش غیر خدا، اعم از انسان یا فرشته یا خورشید یا ستاره یا بت.و داشتن اخلاص در عبادت و دوری از ریا 7- یادآوری نعمتهای خدا 8- بیان تاریخ و قصص 9- پیروی نکردن از وسوسه های نفسانی و شیطان 10- بیان اخلاق های خوب فردی همچون: صداقت، فروتنی، شجاعت، صبر، محبت به پدر و مادر و  همسر ، نیکوتر سخن گفتن، ترس از خدا، توکل به خدا، تعقل، تفکر، علم، راضی بودن به رضای خدا و تسلیم فرمان خدا بودن و غیره 11- دوری از اخلاق های بد فردی همچون: غرور، غیبت، کینه توزی، تمسخر دیگران، بدگویی، بخل، حسد، نیرنگ، گمان بد و تجسس و غیره 12- بیان اخلاقهای خوب اجتماعی همچون: عدالت، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد و وحدت داشتن، رعایت حقوق همسایگان، جهاد به مال و جان در راه خدا، انفاق و صدقه دادن و غیره 13- بیان احکام از قبیل: نماز، روزه، زکات، خمس، حج،حقوق زوجین،حقوق والدین و فرزندان، ازدواج، طلاق،ارٍث و قصاص و غیره 14- اوصاف مومنان و منافقین و کفار 15- تایید کتب آسمانی پیشین خصوصا تورات و انجیل و تصحیخ اغلاط و تحریفهای آنها
اگر تنها همین موضوعات متنوع را درباره انسان و خدا و جهان، و وظایف انسان در نظر بگیریم و آن را با هر کتاب بشری درباره انسان بسنجیم، می‏بینیم هیچ کتابی قابل مقایسه باقرآن  نیست، خصوصا با توجه به اینکه قرآن به وسیله فردی نازل شده که «امی‏» و درس ناخوانده بوده و با افکار هیچ دانشمندی آشنا نبوده است، و بالاخص اگر در نظر بگیریم که محیط ظهور چنین فردی از بدوی‏ترین و جاهلی‏ترین محیطهای بشری بوده است و مردم آن محیط عموما با تمدن و فرهنگ بیگانه بوده‏اند. قرآن مطالب و معانی گسترده‏ای آورد و به طوری طرح کرد که بعدها منبع الهام شد، هم برای فلاسفه و هم برای علمای حقوق و فقه و اخلاق و تاریخ و غیرهم. محال و ممتنع است که یک فرد بشر هر اندازه نابغه باشد بتواند از پیش خود اینهمه معانی در سطحی که افکار اندیشمندان بزرگ جهان را جلب کند، بیاورد. این در صورتی است که آنچه را قرآن آورده است همسطح با آورده‏های علمای بشر فرض کنیم، ولی عمده این است که قرآن در اغلب این مسائل افقهای جدیدی گشوده است.
در اینجا فقط به یک موضوع از موضوعات بالا اشاره می‏کنیم و آن موضوع خدا و رابطه او با جهان و با انسان است.ما اگر تنها کیفیت طرح همین یک مساله را در نظر بگیریم و آن را با اندیشه‏های بشری مقایسه کنیم، فوق العادگی و معجزه بودن قرآن روشن می‏شود. قرآن ، خدا را توصیف کرده است و در توصیف خود از طرفی او را تنزیه کرده است، یعنی صفاتی را که شایسته او نیست از او سلب کرده و او را منزه از آن صفات دانسته، و از طرف دیگر صفات کمال و اسماء حسنی را برای ذات حق اثبات کرده است.در حدود پانزده آیه در تنزیه خداوند آمده است و در حدود بیش از پنجاه آیه در توصیف خداوند به صفات علیا و اسماء حسنی آمده است. قرآن در این توصیفات خود آنچنان دقیق است که ژرف اندیش‏ترین علمای الهی را به حیرت انداخته است، و این خود روشن‏ترین معجزه از یک فرد «امی‏» درس نخوانده است. قرآن در ارائه راههای خداشناسی از همه راههای موجود استفاده کرده است: راه مطالعه آیات آفاقی و انفسی، راه تزکیه و تصفیه نفس، راه تعمق و تفکر در هستی و وجود به طور کلی.زبده‏ترین فیلسوفان اسلامی محکم‏ترین برهانهای خویش را به اقرار و اعتراف خود از قرآن مجید الهام گرفته‏اند. قرآن رابطه خدا را با جهان و مخلوقات، بر توحید صرف قرار داده است، یعنی خداوند در فاعلیت و نفوذ مشیت و اراده‏اش رقیب و معارض ندارد، همه فاعلیتها و همه اراده‏ها و اختیارها به حکم خدا و قضا و قدر خداست.
قرآن در پیوند انسان با خدا زیباترین بیانها را آورده است.خدای قرآن بر خلاف خدای فلاسفه یک موجود خشک و بی‏روح و بیگانه با بشر نیست.خدای قرآن از رگ گردن انسان به انسان نزدیکتر است، با انسان در داد و ستد است، با او خشنودی متقابل دارد، او را به خود جذب می‏کند و مایه آرامش دل اوست: «الا بذکر الله تطمئن القلوب‏» .بشر با او انس و الفت دارد، بلکه همه اشیاء او را می‏خواهند و او را می‏خوانند.تمام موجودات از عمق و ژرفای وجود خود با او سر و سر دارند، او را ثنا می‏گویند و تسبیح می‏کنندخدای فلاسفه که او را صرفا به نام محرک اول یا واجب الوجود می‏شناسند و بس، موجودی است بیگانه با بشر و فقط او را آفریده است و به این جهان آورده است، اما خدای قرآن یک مطلوب‏ است، مایه دلبستگی بشر است، بشر را مشتعل و آماده فداکاری می‏کند، احیانا خواب شب و آرامش روز او را می‏گیرد زیرا به صورت یک «ایده‏» فوق العاده مقدس در می‏آید .فلاسفه اسلامی در اثر آشنایی باقرآن و وارد کردن مفاهیم قرآنی، الهیات را به اوج عالی خود رساندند.
آیا ممکن است‏یک فرد «امی‏» درس ناخوانده، معلم نادیده، مکتب نارفته، از پیش خود تا این حد در الهیات پیش برود که هزارها سال از افکار فلاسفه‏ای مانند افلاطون و ارسطو پیشتر باشد؟!
ج) اعجاز علمی قرآن
در ابعاد اعجاز علمی قرآن، می توان به آن دسته از مسائل علمی اشاره کرد که هیچ یک از تمدن های بشری، در عصر نزول از آن آگاهی نداشتند و قرآن، از مسائل و اسرار علمی آنها پرده برداشت، بصورتی که تنها پس از گذشت قرن ها و در سایه علوم تجربی، مورد تصدیق دانشمندان قرار گرفت، به گونه ای که نه قابل انکار است، نه معلول و نه نتیجه اطلاعات زمان نزول قرآن و این خود بهترین دلیل بر الهی و معجزه بودن قرآن است.
 1- قرآن و جاذبه عمومی:
  نیوتن که با کشف قانون جاذبه عمومی ثابت نمود که برخلاف پندار بطلیموس که تصور می کرد ستارگان مانند میخ بر پیکر جسمی بی رنگ (فلک) کوبیده شده اند، میلیون ها منظومه شمسی و کهکشان ها و سحاب ها در فضا معلق، و در پرتو قانون جاذبه و قانون نیروی گریز از مرکز که در سراسر جهان آفرینش، در تمام کرات، سیارات و کواکب و کهکشان ها و حتی میان دو ذرۀ بسیار کوچک و ناچیز حکم فرماست، از سقوط مصون و محفوظ مانده¬اند. ولی قرآن مجید متجاوز از ده قرن قبل از نیوتن به این حقیقت علمی در قرآن تصریح می فرماید:
«خَلَقَ السَّماواتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها وَ أَلْقى‏ فِی الْأَرْضِ رَواسِی أَنْ تَمیدَ بِکُمْ...»
 «او آسمانها را بدون ستونی که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوه‏هایی افکند تا شما را نلرزاند (و جایگاه شما آرام باشد)»

 

 

 

 

شامل 25 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق جنبه های مختلف اعجاز قرآن

بررسی جنبه های مختلف تشخیص آنومالی و کاربردهای آن

اختصاصی از هایدی بررسی جنبه های مختلف تشخیص آنومالی و کاربردهای آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تشخیص آنومالی ها یک مسئله مهم است که در سطوح مختلف پژوهشی و حوزه های کاربردی مطالعه می شود.در بسیاری از تکنیک های تشخیص آنومالی به طرز ویژه ای برای حوزه های کاربردی مخصوص گسترش یافته درحالیکه سایر تکنیک ها اکثرا عمومی هستند . هدف این مقاله و تحقیق این است که یک خلاصه ساخت یافته و جامع از تحقیقات و پژوهش های مرتبط با تشخیص آنومالی ارائه دهد . ما تکنیک های موجود را بر اساس روش های پذیرفته شده توسط هر تکنیک به دسته های متفاوتی گروه بندی کرده ایم . ما برای اینکه بین رفتارهای نرمال و غیر نرمال فرق قائل شویم ٬ فرضیات کلیدی تعریف می کنیم که توسط تکنیک ها استفاده می شوند


دانلود با لینک مستقیم


بررسی جنبه های مختلف تشخیص آنومالی و کاربردهای آن

مقاله در مورد میراث فرهنگی و بررسی جنبه های مختلف آن

اختصاصی از هایدی مقاله در مورد میراث فرهنگی و بررسی جنبه های مختلف آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد میراث فرهنگی و بررسی جنبه های مختلف آن


 مقاله در مورد میراث فرهنگی و بررسی جنبه های مختلف آن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:258

فهرست مطالب:

فصل اول: مفاهیم ومبانی ۱۰
۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک) ۱۰
مبحث اول : تعاریف میراث فرهنگی ۱۲
۱- میراث فرهنگی به مفهوم عام: ۱۲
الف ) شیئیت: ۱۳
ب) ‌قدمت ۱۴
ج) پیام انسانی ۱۵
۳- مفهوم خاص میراث فرهنگی (میراث فرهنگی معنوی) ۱۶
۴- تعریف میراث فرهنگی در قوانین ایران ۱۹
۵- تعریف میراث فرهنگی در کنوانسیونهای بین المللی ۲۱
مبحث دوم : مبانی حمایت از میراث فرهنگی ۲۷
۱- مبانی ارزشی ۲۷
۲-مبانی قانونی ۳۲
الف – مبنای ملی حقوق میراث فرهنگی ۳۲
ب ) مبنای بین المللی حقوق میراث فرهنگی ۳۴
الف ) علل ذاتی ۳۵
ب) علل عارضی ۳۷
ج ) علل عامدی(عمدی) ۳۹
فصل دوم: تاریخچه حقوق میراث فرهنگی درایران ۴۰
مبحث اول: قبل از انقلاب ۴۰
۱- تشکیل وزارت معارف، اوقاف وصنایع مستظرفه ۴۰
۲- تشکیل وزارت فرهنگ وهنر ۴۳
اهداف اصلی تشکیل سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران،عبارت بودند از ۴۷
مبحث دوم : میراث فرهنگی در ایران پس از انقلاب اسلامی ۴۹
۱- تشکیل سازمان میراث فرهنگی کشور ۴۹
۲- استقرار ضوابط میراث فرهنگی پس از انقلاب ۵۱
بخش دوم ۵۹
فصل اول : جایگاه میراث فرهنگی در حقوق ایران ۶۰
مبحث اول : میراث فرهنگی در قوانین بنیادین کشور ۶۰
۱- میراث فرهنگی در قانون اساسی ۶۰
قانون اساسی چین ۶۲
قانون اساسی کره جنوبی ۶۳
قانون اساسی کانادا ۶۳
قانون اساسی سوریه ۶۳
۲- میراث فرهنگی در قانون برنامه توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ۶۴
۱- قانون برنامه اول توسعه ۶۴
۲- قانون برنامه دوم توسعه ۶۵
۳) قانون برنامه سوم توسعه ۶۶
میراث فرهنگی در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور ۶۷
۳- میراث فرهنگی در قوانین شهری ۶۷
الف ) مقررات شورای عالی شهرسازی ۶۷
ب ) مقررات شهرداری‌ها ۷۱
ب – معافیت آثار فرهنگی – تاریخی و موزه‌ها از عوارض شهرداری ۷۲
۴- میراث فرهنگی در قوانین و مقررات مالی کشور ۷۵
الف ) میراث فرهنگی در قانون بودجه کل کشور ۷۵
ب ) معافیتهای مالی ۷۹
مبحث دوم : قوانین حفاظتی ناظر بر میراث فرهنگی ۸۱
۱- حفاری در ابنیه واراضی باستانی و حریم آن ۸۱
الف – تعیین حریم آثار فرهنگی – تاریخی وضوابط حفاظتی آن ۸۱
ب ) حفاری ۸۲
۱- حقوق و تکالیف مربوط به دارندگان مجوز حفاری ۸۳
۲- نظارت سازمان میراث فرهنگی بر عملیات حفاری ۸۴
۴- حفاری در املاک خصوصی ۸۵
۵- حفاری غیرمجاز ۸۵
و ) حفاری تصادفی ۸۶
۲- ورود وصدور (قاچاق ) ۸۷
قاچاق اموال فرهنگی- تاریخی بدل ۸۸
استرداد اموال فرهنگی – تاریخی ۹۱
خرید وفروش ۹۲
الف ) خرید و فروش آثار فرهنگی –تاریخی منقول ۹۳
ب ) خرید وفروش آثار فرهنگی –تاریخی غیرمنقول ۹۵
مبحث اول: سازمانهای حمایت کننده در کشور ۹۶
۱- سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ۹۷
الف – تشکیل سازمان ۹۷
ب ) اهداف و وظایف سازمان ۹۸
ج) ارکان سازمان ۹۸
۱-شورای عالی سازمان ۹۸
۲- رئیس سازمان ۹۹
۳- تشکیلات ستادی سازمان ۹۹
۱-پژوهشگاه ۱۰۰
الف ) شناسایی ۱۰۰
ب) اهداف و وظائف ۱۰۰
ج) تشکیلات پژوهشگاه ۱۰۰
۱- هیأت امناء ۱۰۱
۲-رئیس پژوهشگاه ۱۰۲
۳- شورای پژوهشی ۱۰۲
۳-مرکز آموزش عالی میراث فرهنگی ۱۰۳
الف –شناسایی) ۱۰۳
ب) اهداف ووظایف ۱۰۳
ج ) تشکیلات مرکز ۱۰۳
۲- شورای مرکز ۱۰۴
۴- انجمن میراث فرهنگی ۱۰۵
ثبت میراث فرهنگی در فهرست آثار ملی ۱۰۷
۱- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی غیرمنقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۰۸
الف )‌وظایف سازمانهای میراث فرهنگی وگردشگری ۱۰۸
۱- بررسی و تشخیص ۱۰۸
۲- اخطار به مالک ۱۰۹
۳- اعلام عمومی ثبت اثر ۱۱۰
۴- تنظیم وتشکیل پرونده کارشناسی ۱۱۰
۵- پژوهش، حفاظت، و نظارت ،مرمت واحیاء ، معرفی و آمورش ۱۱۱
۶- حفاظت ومرمت اضطراری ۱۱۲
ب) حقوق و تکالیف مالک یا متصرف ۱۱۳
۱- اطلاع به دولت ۱۱۳
۲- اعمال حق مالکیت یا تصرف ۱۱۳
۳-همکاری با دولت در اجرای عملیات حفاظت از اثر ۱۱۳
۴- کسب مجوز برای تعمیر ومرمت اثر ۱۱۴
۵- رعیات ضوابط مقرر برای نحوه استفاده از اثر ۱۱۴
۲- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی منقول در فهرست آثار ملی ایران ۱۱۵
الف ) وظایف سازمان‌های فرهنگی وگردشگری ۱۱۵
۶- پژوهش ، حفاظت و نظارت، مرمت واحیاء ، معرفی و آموزش ۱۱۵
ب ) حقوق و تعهدات مالک ۱۱۶
۱- کسب مجوز تعمیر و مرمت ۱۱۶
۲- خرید وفروش ۱۱۶
مبحث سوم: الحاق ایران به معاهدات و سازمانهای بین المللی ۱۱۷
۱- الحاق به معاهدات بین المللی ۱۱۷
۲- الحاق به سازمانهای بین المللی ۱۱۸
بخش سوم ۱۲۱
فصل اول : معاهدات بین المللی ۱۲۲
مبحث اول : کنوانسیون حمایت از اموال فرهنگی در مخاصمات مسلحانه «۱۹۵۴ یونسکو» ۱۲۲
۱-موضوع ودامنه مشول ۱۲۲
الف- دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ اعضای متعاهد ۱۲۲
ب – دامنه شمول کنوانسیون به لحاظ سرزمین ۱۲۴
۲- روشهای حمایت از اموال فرهنگی در کنوانسیون ۱۲۴
الف :حمایت عام ۱۲۴
ب- حمایت خاص ۱۲۵
۱-پناهگاه‌های پیش بینی نشده ۱۲۷
۲- اشغال ۱۲۸
ج ) حمایت عالی ۱۲۸
۳- قلمرو اجرائی کنوانسیون ۱۳۰
الف) اقدامات زمان صلح ۱۳۰
۱- فراهم آوردن وسائل حفاظت از اموال فرهنگی واقع در سرزمین هر یک از اعضاء ۱۳۰
۲- احترام به اموال فرهنگی – تاریخی به منزله بخشی از میراث فرهنگی بشری ۱۳۰
۳- تعیین نحوه استفاده از اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۰
۴- پیش بینی مقررات لازم در حقوق داخلی کشورها بمنظور حسن اجرای معاهده ۱۳۰
۵- تعیین افراد متخصص وایجاد تشکیلات لازم برای همکاری مقامات کشوری و لشگری ۱۳۱
۶- ثبت آثار در فهرست آثار تحت حمایت مخصوص ۱۳۱
۷- علامتگذاری آثار ۱۳۱
۸- ایجاد پناهگاه های اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۱
ب ) اقدامات لازم الاجراء در زمان جنگ: ۱۳۱
۱- خودداری از هر گونه عمل خصمانه بر علیه اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۲- جلوگیری از سرقت وغارت اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۳- جلوگیری از اقدامات تخریبی و مصادره اموال فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۴- ممنوعیت عمل انتقامی ( مقابله به مثل) ۱۳۲
۵- همکاری با مقامات دولتی که سرزمین آن اشغال شده است ۱۳۲
۶- خودداری از استفاده نظامی از عرصه و حریم آثار فرهنگی – تاریخی ۱۳۲
۷- خودداری از هر گونه عمل خصومت آمیز نسبت به حمل و نقل اموال منقول تحت حمایت مخصوص ۱۳۲
۸- خودداری از توقیف و تصرف اموال منقول فرهنگی –تاریخی به عنوان غنیمت جنگی ۱۳۳
۴- تشکیل کمیته مشورتی ملی در کشورهای عضو کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه ۱۳۳
مبحث دوم : کنوانسیون مربوط به اتخاذ تدابیر لازم برای ممنوعیت وجلوگیری از ورود،صدور وانتقال غیرقانونی مالکیت اموال فرهنگی «۱۹۷۰ یونسکو» ۱۳۴
۱- موضوع ودامنه شمول ۱۳۴
۲- مقررات شکلی و اجرایی ۱۳۵
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۳۵
ب )تجدید نظر در کنوانسیون ۱۳۶
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۳۷
د) ‌نقش یونسکو در اجرای کنوانسیون ۱۹۷۰ ۱۳۷
۱- نقش مدیر کل یونسکو ۱۳۸
۲- نقش سازمان یونسکو ۱۳۸
۳- تعهدات دول عضو کنوانسیون ۱۳۸
الف – تعهدات ملی ۱۳۸
۱) تعهدات تقنینی ۱۳۹
الف – تصویب کنوانسیون ۱۳۹
ب – تصویب قوانین کیفری واداری ۱۳۹
۲- تعهدات اجرایی ۱۴۰
الف ) تأسیس مؤسسات ذیربط ۱۴۰
ب) آموزش ۱۴۰
۳- تعهدات نظارتی ۱۴۰
الف )نظارت پلیسی ۱۴۰
ب) نظارت قضائی واداری ۱۴۰
ب ) تعهدات بین المللی ۱۴۱
مبحث سوم : کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی وطبیعی جهان ( ۱۹۷۲ یونسکو) ۱۴۲
۱- موضوع و دامنه شمول ۱۴۲
الف ) میراث فرهنگی ۱۴۲
ب ) میراث طبیعی ۱۴۳
۲- ابعاد حمایت از میراث فرهنگی در کنوانسیون ۱۴۵
الف ) تعهدات کشورهای عضو معاهده ۱۹۷۲ در سطح ملی ۱۴۵
ب) ‌تعهدات بین المللی کشورهای متعاهد ۱۴۷
۳- ثبت آثار فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۷
الف ) شرایط ثبت اثر فرهنگی – تاریخی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
۱- وجود حفاظت حقوقی ۱۴۸
۲- مدیریت مناسب ۱۴۸
ب ) شرایط ثبت اثر طبیعی در فهرست میراث جهانی ۱۴۸
ج ) فهرست «میراث چهانی در معرض خطر» ۱۴۹
۴- مقررات شکل اجرایی ۱۵۰
الف ) الحاق به کنوانسیون ۱۵۰
ب ) تجدیدنظر در کنوانسیون ۱۵۰
ج ) فسخ کنوانسیون ۱۵۱

فصل اول: مفاهیم ومبانی
از آنجا که هر سیاستی با تکیه بر تعاریف شکل می گیرد برداشتن گامی در جهت قبول تعریفی برای میراث فرهنگی ضروری بنظر می‌رسد.

بهر حال انتخاب کلمات یک تعریف، بسیار کار حساس وقابل تأملی است زیرا هر کلمه یا عبارت می‌تواند عاملی تعیین کننده درشناسایی، ارزیابی وحفاظت از بقایای تاریخی باشد. همچنین عوامل مهمی در هر تعریف وجود دارد که کلمات کلیدی انتخابی برای آن باید توانایی پاسخگویی به جنبه‌های مختلف آن را داشته حتی المقدور متضمن آگاهی‌های لازم در آن باشند.
از سوی دیگر با توجه به نقش اساسی وفزاینده‌ای که شناخت مبانی هر پدیده یا رویدادی دردرک ماهیت و سیرتکاملی آن دارد، در مبحث دوم به بررسی این موضوع می‌پردازیم.

۱- معنی زبان شناسانه ( فیلولوژیک)
از آنجا که انتخاب واستفاده از لغات نقش مهمی در بیان مفاهیم پنهانشان دارد،ابتدا معنی زبان شناسانه لغات مربوط به میراث فرهنگی را که در انگلیسی،فرانسه،عربی وفارسی مورد استفاده قرار می گیرد بررسی می‌نماییم.
در انگلیسی،اصطلاحاتی چون Remains, Relics, Cultural Heritage ,Heritage , Property, Patrimony به کار می‌آیند. بر طبق فرهنگ لغات Historical Principles (آکسفورد ،۱۸۸۸) Heritage در قرون گذشته به اشکال متفاوتی چون: heritage , erytage , eritage و غیره بکار می رفته است.که همگی از ریشه لاتین Hereditagium می باشند به معنی :«.. آنچه به ارث رسیده یا ممکنست برسد،هر مال یا خصوصاً ملک که براساس حق وراثت واگذار گردد» آنچه در این اصطلاح به وضوح به نظرمی‌رسد، آن است که مال از گذشته به ارث رسیده است.

کلمة Relic که از Reliquias در لاتین بدست می‌آید،به معنی :«در موارد استفاده مذهبی، بخصوص در کلیساهای یونان وکاتولیک روم :برخی اشیاء همچون قسمتی ازبدن یا لباس،یک قطعه موردمصرف شخصی یا نظایر آن که به عنوان یادبود از یک قدیس، شهید یا فرد روحانی دیگری باقی مانده و به دقت از آن نگهداری کرده و محترم ومقدس داشته می‌شود»، ونیز «چیزی نفیس یا قیمتی» و «هر چه که به عنوان یادگاری یا یادبود از یک شخص، یک چیز، یک مکان نگه داشته شود؛یک بادمان.»
remains یعنی:«آنان که از میان تعدادی از اشخاص باز مانده،نجات یافته یا باقی مانده ‌اند؛باقیمانده یا الباقی» و «یک اثر مادی (عتیقه یا غیرآن ) یک بنا یا ساختمان قدیمی یا ساخته‌ای دیگر؛ وشبی که از زمانهای گذشته به دست آمده است.»

Patrimony یعنی :دارایی یا یک ملک که از پدر یا جد شخصی به اورسیده؛ میراث، وراثت.
Property یعنی: وضعیتی ازتعلق یا متعلق به بعضی اشخاص بودن و «واقعیت مالک چیزی بودن، چیزی را تملک کردن،حق(بخصوص حق انحصاری) تصرف، استفاده ،یا در اختیار گرفتن هر چیز (معمولاً شیئی مادی ( محسوس) ، دارندگی ،مالکیت.»
در فرانسه کلمات مشابهی با همان ریشة مشترک انگلیسی وجود دارد، به استثناء (Cultorel)Bein که ترجمه آن به انگلیسی Property یا Goods است.
در عربی کلمه تراث به کار می‌رود که از کلمه ارث ریشه می‌گیرد. در زبان فارسی دوکلمه آثارو میراث وجود دارند که هر دوریشه عربی دارند. آثار جمع اثر به معنی محصول فیزیکی و غیرفیزیکی بجای مانده است. در این کلمه انعکاس گذشته چشم گیر نیست، و کلمه بیشترنشان دهندة اهمیت آنچه که خلق شده می‌باشد و از اینروست که در فارسی این کلمه اغلب با صفاتی چون تاریخی یا فرهنگی همراه می‌شود.
کلمة دیگر،میراث، یعنی آنچه به ارث رسیده است که بسیار مشابه Heritage در انگلیسی است. اگر چه بدون اضافه نمودن کلمات توضیحی نیز قابل درک می‌باشد، همچون Heritage در انگلیسی، اغلببه همراه فرهنگ به کار می‌رود.
کلمه Property انگلیسی و Bien فرانسوی یادآور مفهوم گذشته نیستند،در حالی که سایر کلمات به آنچه که میراث گذشته است، رجوع داده می‌شوند. در مدارک یونسکو اغلب این دوکلمه،(Property) و Bein بکار رفته اند. اگر چه می توان چنین فرض کرد که این امر موجب ارتباط حال و گذشته می‌گردد و موارد وسیعتری از پدیده‌های فرهنگی را زیر پوشش قرار می‌دهد.

مبحث اول : تعاریف میراث فرهنگی
۱- میراث فرهنگی به مفهوم عام:
در دستیابی به یک تعریف برای میراث فرهنگی، لازم است که معیارهای مشخصی مورد توجه قرار گیرند.
در این ارتباط سه معیار اصلی پیشنهاد می‌شود، شیئیت، قدمت و پیام انسانی
این معیارها می‌توانند ما را به این مضمون نزدیک نمایند که :
هرپدیده‌ای ( اعم از منقول و غیرمنقول و آنچه که میراث مادی و معنوی خوانده می‌شود)
که قدمتی دارد (طول این قدمت نسبی است) و واجدپیامی انسانی است ( یا چیزی از انسانهای گذاشته برای عرضه دارد) شایسته است که بعنوان «میراث فرهنگی» خطاب گردد.
نتیجتاً نادیده گرفتن هر یک از این سه عامل موجب انحراف جدی در استخدام اصطلاح میراث فرهنگی برای بیان مقصود می‌شود.در توضیح امر برآنیم تا هر یک از این ملاک ها را برای شناسایی میراث فرهنگی تبیین نماییم.

الف ) شیئیت:
اگر شیئیت میراث فرهنگی مورد تأکید است نه به این دلیل که ممکن است میراث فرهنگی بعنوان چیزی ذهنی تصور شود چرا که بدیهی است، ما چیزی را بعنوان میراث فرهنگی تلقی می‌کنیم که بنحوی به منصه ظهور رسیده باشد بلکه معیاری است جهت بازیای
بدین معنا که این مورد از شاخص‌های میراث فرهنگی نیست بلکه یک معیاربرای کمک به شناسایی آن است.

به نظر می ‌رسد که مواجهه مستقیم با بقایای تاریخی و برخورد با عینیت آن به انسان نوعی شهود اعطا می‌کند،نوعی دریافت استنتاجی خاص که از خواندن تاریخ یا توضیح شفاهی حاصل نمی‌شود.
به قدری تأمل در قرآن کریم در می‌یابیم که در کنار روشهای منطقی برای جستجوی حقیقت، قرآن بشررا به سفر ودیدن آثار دعوت می‌نماید،از سویی مرور تجارب شخصی به ما نشان می‌دهد که در مواجهه با اصل یک تابلوی نقاشی یا شنیدن اجرای زنده یک قطعه موسیقی تا چه حد واکنشی متفاوت داشته ‌ایم. بدین معنا که مشاهده حضور فیزیکی یک اثردر یک موزه یا در محوطه تاریخی موجب افزایش قدرت مواجهه و توجه بیشترمی‌گردد.

باید به یاد داشت که بیشتر آثار باقیمانده بعنوان یک اثر هنری خلق نشده‌اند بلکه به جهت گذر سالهای بسیار تأثیر ژرفی بر بیننده می‌گذارند.
بنابراین معیار شیئیت، امکان تجربه‌ای بی بدیل را برای مخاطب فراهم می‌نماید بدین معنا که شهود مستقیم گذشته را ممکن امکان و گفتگوی روحی با ؟؟؟ را تحمیل می‌نماید.

ب) ‌قدمت :
دومین معیار پیشنهادی برای تبیین میراث فرهنگی، قدمت است. مساله قدمت برای مطالعه گذشته بسیار با اهمیت است زیرا این عنصر ضمن اینکه موفقیت اثر در تاریخ تعیین کرده واطلاعات با ارزشی را ارائه می‌نماید حس خاصی را در مشاهده برمی‌انگیزاند. بی شک گذشته نقش مهمی درزندگی روانی انسان‌ها ایفا می‌کند.بسیاری از رویکردهای عاطفی به گذشته ناشی از قدمت به ارث رسیده در اشیاء تاریخها می‌باشد،دراین راستا آن قابل ذکر است اینکه مقدار فاصله با گذشته که حس قدیمی بودن را می‌آ‏فریند،نسبی است وواضح است که برای آنچه میراث نامیده

می‌شود،حداقل سنی باید وجود داشته باشد.لیکن شایان ذکر است که قرآن کریم نیز طول زمان مشابهی بعنوان یک مقیاس برای تعیین آنچه که قدیمی یا از گذشته است ارائه می‌نماید.
در میان سه معیار پیشنهادی این قدرت است که ما را به گفتگو ودرک پیام پیشینیان دعوت می‌نماید لذا اگر عامل قدرت را حذف کنیم چندین بعنوان میراث فرهنگی باقی نخواهد ماند

.
این حس بنحوی ترکیب شگفتی،حسرت، تحسین ورضایت است زیرا حقیقتاً بزرگترین افتخار یک اثر باستانی در اجزای بکار رفته نیست بلکه شکوه آن در قدمت وحس عمیقی است که به انسان تلقین می‌شود.»

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد میراث فرهنگی و بررسی جنبه های مختلف آن

تحقیق در مورد اثرات تنش شوری بر جنبه های مورفولوژیکی و عملکرد دو رقم کلزا

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد اثرات تنش شوری بر جنبه های مورفولوژیکی و عملکرد دو رقم کلزا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اثرات تنش شوری بر جنبه های مورفولوژیکی و عملکرد دو رقم کلزا


تحقیق در مورد اثرات تنش شوری بر جنبه های مورفولوژیکی و عملکرد دو رقم کلزا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه31

فهرست مطالب

چکیده:

مقدمه روش بررسی نتایج و بحث

کلزا (Brassica napus) گیاهی است دانه روغنی از خانواده چلیپائیان (Cruciferae) با نام تجاری .Canola مقدار کم اسیدهای چرب اشباع در بذر این گیاه باعث شده که بعنوان یک منبع مهم روغن خوراکی در میان دانه های روغنی مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق ارقام okapi (بردبار به شوری ) و symbol (حساس به شوری) این گیاه در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای، تحت 5 تیمار مختلف شوری شامل 0، 3، 6، 9، 12 دسی زیمنس بر متر (ds/m) مطالعه گردیدند. در شرایط آزمایشگاهی، درصد و سرعت جوانه زنی بذرها و رشد دانه رستها اندازه گیری شد. در شرایط گلخانه ای نیز عوامل (فاکتورهای) رشد در مرحله رویشی، زایشی و محصول دهی اندازه گیری شدند. نتایج آزمایشها نشان داد که در شرایط آزمایشگاهی، درجه شوری 3 دسی زیمنس بر متر آثار مفیدی بر رشد کلزا در هر دو رقم دارد، در حالیکه در تیمارهای سنگین تر بویژه 12 دسی زیمنس بر متر، سرعت و درصد جوانه زنی، رشد دانه رستها و فاصله تارهای کشنده تا نوک ریشه کاهش می یابد. با اعمال تیمارهای شوری در محدوده 12 تا 20 (ds/m)، غلظت حد آستانه جوانه زنی در شرایط آزمایشگاهی برای رقم okapi، 14 و برای رقم symbol، 13 ds/m تعیین گردید. در این ارقام تاثیر تنش شوری بر مرحله جوانه زنی نسبت به مراحل بعدی نمو کمتر می‌باشد. در شرایط گلخانه ای، شوری خاک تا میزان 3 دسی زیمنس بر متر، بر رشد رویشی و محصول دهی هر دو رقم تاثیری نداشت ولی با افزایش میزان شوری، بیشتر از این حد آستانه، افزایش وزن زی توده تر به خشک، ضخامت برگها، طولانی شدن پلاستو کرون، ضخیم شدن اگزین

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اثرات تنش شوری بر جنبه های مورفولوژیکی و عملکرد دو رقم کلزا

مقاله:مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

اختصاصی از هایدی مقاله:مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله:مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی


مقاله:مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:9

 

 

مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی

در این مقاله مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی مورد بحث قرار می دهیم و هدف این است که روشن کنیم آیا مسئولیت پزشک منوط به اثبات تقصیر او است یا فراتر از آن نیز می رود؟ و دیگر اینکه آیا پزشکی که به قصد احسان فردی را معالجه می نماید ولی به عللی آن فرد جان خود را از دست می دهد ضامن است مطلقاً در همه موارد یا در بعض موارد ضامن است؟ و یا اینکه در مورد پزشک کلاً قاعده احسان که مسقط ضمان است را جاری کنیم؟ بدین معنی پزشک محسن است و بر طبق آیه شریفه «ماعلی المحسنین من سبیل» ضمانی بر او نیست. و چنانچه قائل به ضمان شویم در واقع بوی اسائه شده است «هل جزاء الاحسان إلا الاحسان» جهت روشن شدن مطلب کنکاشی پیرامون مسئولیت پزشکی در ابعاد مختلف لازم است.
مسئولیت پزشکی
آیا در موردی که پزشک بطور مستقیم باعث تلف جان یا مال بیمار می شود باید او را ضامن دانست هر چند در عالم پزشکی خطائی مرتکب نشده باشد؟
تمیز اتلاف در مواردی که پزشک تمام السبب را ایجاد می کند، به ویژه در امر پزشکی دشوار است. بطور معمول، رابطه مستقیم بین تلف و اقدام پزشک در جراحی ها بیشتر عینیت می یابد. بر همین اساس ماده 26 قانون دیات تدوین شده است (1) که مؤدای این ماده مطابق نظر مشهور فقهاء عظام است، و قید «اگر چه ماهر بوده باشد» در پایان ماده نشان می دهد که بکار بردن مهارتهای متعارف در امور پزشکی نیز او را از مسئولیت نمی رهاند. برخلاف نظر ابن ادریس (قده) که می فرماید: پزشک آگاه و محتاط و مأذون را ضامن نمی داند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله:مسئولیت پزشک را از دو جنبه کیفری و مدنی