
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه15
حقوق زوجین در ارث
اصلاح برخی از مواد قانون مدنی بخصوص در مبحث خانواده و مسائل مربوط به زن یکی از دغدغههای مسئولین قانونگذاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بوده است و تاکنون نیز از جمله در باب مهریه، طلاق، حضانت، قیّومت و ازدواج اصلاحاتی صورت گرفته است. اعلام اخیر مسئولین قوة قضاییه و رئیس فراکسیون زنان در مجلس شورای اسلامی در مورد بازنگری قانون مدنی، بهانهای شد که یکی از مباحثی که تاکنون دست نخورده و مصون از هر گونه اصلاحی بوده است مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهایی برای اصلاح آن مورد جستجو قرار گیرد. مبحث ارث یکی از مهمترین و غنیترین مباحث قانون مدنی است که به لحاظ انطباق آن با احکام قرآنی و فقهی مصون از اصلاح قرار گرفته است. بحث حاضر صرفاً در مورد میراث زوجه میباشد که بنا به شرح آتی به نظر حقیر نیاز به اصلاحیههایی دارد. ارث زوجه در قانون مدنی به شرح ذیل مورد بحث قرار گرفته است:
الف) میزان ارث زوجه
ب) ارث زوجه در صورتی که وارث منحصر شوهر باشد
ج) اموالی که زوجه از آن ارث نمیبرد
الف) میزان ارث زوجه
میزان ارث زوجة ارث سنتی بوده که از قدیمیترین دوران بشری وجود داشته و در طول تاریخ دچار تغییر و تبدیل و تکامل گردیده است. ارث زن نیز از این قاعده مستثنی بوده و در نزد رومیهای باستان، زنان (دختر، همسر، مادر) به هیچوجه حق ارث نداشته در یونان ارث را فقط پسر بزرگتر میبرد و زنان و خردسالان به طورکلی حق ارث نداشتند. در کشورهای هند، مصر و چین نیز همچنان زنان از میراث محروم بودند. در میان ایرانیان قدیم که نکاح با محارم و تعدد همسر و فرزندخواندگی رواج داشت، محبوبترین همسر به شرط کبیر بودن و دختران ازدواج نکرده و پسر و پسرخواندگان ارث میبردند. اما عرب زن را مطلقاً از ارث محروم مینمود و پسر ارشد فقط ارث میبرد. در چنین هنگامی که سنن و مقررات متفاوتی در جهان حکمفرما بود آیات ارث نازل شد.(1)
در قرآن کریم (آیة 12 سورة نساء) میزان سهمالارث زن تعیین گردیده است. میزان ارث زوجه در صورت عدم وجود اولاد برای متوفی و در صورت فرض اولاد برای شوهر که همین حکم قرآن در مادة 913 قانون مدنی مورد پیشبینی قرار گرفته است. احکام مزبور «حدود الله» است که خداوند تبارک در آیه 13 سورة نساء بندگان خود را تکلیف به اطاعت از آن مینماید.
چون مبنای میزان ارث زن از ماترک شوهر بر اساس حکم قرآن میباشد امکان تغییر آن در نظامات حقوق اسلامی وجود ندارد و مذاهب مختلف اسلام در آن اتفاق نظر دارند اما چنانچه بخواهیم در مورد نقصان ارث زن، او را مورد حمایت قرار دهیم و در جهت رفع نیازمندی آنان پس از فوت شوهر و جلوگیری از مفسدههای احتمالی در اثر فقر مالی زنان، که یکی از عوامل انحرافات اخلاقی است، اقدامی انجام دهیم میتوان به راهحلهای فرعی توسل جست تا زوجه پس از فوت شوهر علاوه بر مصیبت از دست دادن شوهر گرفتار مصیبت مالی نشود و نیازهای مالی خود را بتواند مرتفع نماید. یکی از آن راهحلها میتواند موضوع پرداخت اجرتالمثل به زوجه باشد، یعنی به زن اجازه داده شود پس از فوت شوهر همانطوریکه مهریه را از ماترک شوهر وصول میکند، اجرتالمثل سنوات زندگی مشترک را نیز از اموال ماترک شوهر مورد مطالبه و وصول قرار دهد. پرداخت اجرتالمثل از ماترک شوهر به زنی که همسر خود را از دست داده و به خصوص سالهای طولانی جوانی و انرژی خود را صرف زندگی زناشویی و تربیت فرزندان و انجام خدماتی در زندگی مشترک نموده است، میتواند جایگزین محدودیتهای ارث زن شود که با هدف تأمین مادی زن همسر از دست داده میباشد.
راهحل دیگر وصیت مفروض است که استاد کاتوزیان بعنوان راهحل فرعی برای جبران فرض زن یاد مینماید با این توضیح که «قانونگذار میتواند اعلام کند، در صورتی که زن همراه طبقة دوم و یا سوم وارثان فرض میبرد، چنین فرض شود که شوهر ثلث اموال خود را به سود زن وصیت کرده، مگر آنکه خلاف آن از وصیتنامه یا سایر مدارک و اسناد استنباط شود.(2)
البته باید وصیت را که در قرآن سورة بقره آیه 80 مطرح گردیده و سفارش شده بعنوان فرهنگ اسلامی در بین مردم ترویج نمود
تحقیق در مورد حقوق زوجین در ارث