هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زندگینامه و آثار خاقانی

اختصاصی از هایدی زندگینامه و آثار خاقانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

خـاقـانـی، حکیم‌ افضل‌ الدین

سال و محل تولد: 520 ه ق - شروان‌ آذربایجان

سال و محل وفات: 595 ه ق

حکیم‌ افضل‌ الدین‌ بدیل‌ بن‌ علی‌ خاقانی‌ ملقب‌ به‌ حسان‌ العجم‌ شاعر و سخن‌سرای‌ بزرگ‌ ایرانی‌ و ازقصیده‌گویان‌ درجه‌ اول‌ قرن‌ ششم‌ هجری‌ در سال‌ 520 ه. ق‌ در شروان‌ آذربایجان‌ تولد یافت‌. پدر وی‌ نجیب‌ الدین‌ علی‌ مروی‌ نجار بود و مادرش‌ نیز از خانواده‌های‌ عیسوی‌ آن‌ ولایت‌ به‌ شمار می‌رفت‌ که‌ به‌ اسلام‌ گرویده‌ بود. روزگار کودکی‌ شاعر نامدار توأم‌ با سختی‌ و معیشت‌ بود و پس‌ از مرگ‌ زود هنگام‌ پدرش‌ تحت‌ حمایت‌ مادر و عمویش‌ کافی‌ الدین‌ عمر بن‌ عثمان‌ که‌ طیبب‌ و فیلسوف‌ بود درآمد. خاقانی‌ از کودکی‌ دارای‌ هوش‌ واستعداد شگرفی‌ بود و همین‌ استعداد و ذکاوت‌ توجه‌ عمویش‌ را به‌ او معطوف‌ ساخت‌ و در کنف‌ حمایت‌ وی‌ به‌ تحصیل‌ دانش‌های‌ متداول‌ روزگار خویش‌ از ادبیات‌ عرب‌ و فارسی‌ و حدیث‌ و منطق‌ و فلسفه‌ و قرآن‌ پرداخت‌ و گذشته‌ از عمو و پسر عموی‌ دانشمندش‌ از بزرگانی‌ همچون‌ ابوالعلاء گنجوی‌(1) شاعر دربار شرو انشاه‌ نیز بهره‌ها آموخت‌. تحصیل‌ گسترده‌ همه‌ شاخه‌های‌ علوم‌ که‌ در ظرف‌ چند سال‌ بطول‌ انجامید در روحیه‌ و آثار افضل‌ الدین‌ اثرات‌ عمیقی‌ بر جای‌ گذاشت‌ و هنوز جوانی‌ بیش‌ نبود که‌ با کمک‌ ابوالعلاء گنجوی‌ به‌ دربار خاقان‌ اکبر فخرالدین‌ منوچهر شروانشاه‌ (از شاهان‌ محلی‌ غرب‌ ایران‌ که‌ باج‌ گزار سلجوقیان عراق‌ بود) راه‌ یافت‌ و در زمره‌ شاعران‌ چیره‌دست‌ دیار خود جای‌ گرفت‌. خاقانی‌ پس‌ از جای‌ گرفتن‌ در دربار شروانشاه‌ تخلص‌ پیشین‌ خود، حقایقی‌، را به‌ کناری‌ نهاد و به‌ افتخار آن‌ پادشاه‌ خود را خاقانی‌ خواند. این‌ دوران‌، عصر شکوه‌ و رونق‌ شاعر جوان‌ بود چرا که‌ ابوالعلاء گنجوی‌ نیز که‌ شیفته‌ کمالات‌ شاگرد خود شده‌ بود دختر خوش‌ را به‌ او داد و سعی‌ کرد جایگاه‌ شاعر جوان‌ را در دربار شروانشاه‌ مستحکم‌ سازد. خاقانی‌ در دوره‌ اقامت‌ خود در دربار منوچهر شروان‌ شاه‌ صله‌های‌ هنگفت‌ و جایزه‌های‌ گرانبهایی‌ از آن‌ پادشاه‌ دریافت‌ نمود ولی‌ چندی‌ نگذشت‌ که‌ در اثر سعایت‌ بدخواهان‌ و حسادت‌ پدرزنش‌ ابوالعلاء گنجوی‌، شاعر از اقامت‌ در دربار شاه‌ و مداحی‌ و تملق‌ گویی‌ که‌ چندان‌ با مذاق‌ او سازگار نبود دلتنگ‌ و ملول‌ گشت‌ و با وجود مخالفت‌ شروان‌ شاه‌، به‌ شوق‌ دیدار بزرگان‌ علم‌ و ادب‌ سایر دیار و عرضه‌ هنر و استعداد خود به‌ دربار سایر شاهان‌ ایران‌ زمین‌ بویژه‌ در مشرق‌ ایران‌ رهسپار ری‌ و خراسان گشت‌.(2) خاقانی‌ پس‌ از ورود به‌ ری‌ مدتی‌ را در این‌ شهر سپری‌ نمود و در حالی‌ که‌ سودای‌ پیوستن‌ به‌ دربار سلطان‌ سنجر پادشاه‌ بزرگ‌ سلجوقی‌ را داشت‌ با شنیدن‌ خبر فرو پاشیدن‌ امپراطوری‌ سلجوقیان‌ بدست‌ ترکان‌ غز ناامید و مغموم‌ به‌ شروان‌ بازگشت‌. با این‌ حال‌ رجعت‌ به‌ میهن‌ چندان‌ میل‌ و رغبت‌ او را برنینگیخت‌ بویژه‌ که‌ بین‌ او و پدر زنش‌ نیز کدورتی‌ سخت‌ حاصل‌ شده‌ بود و دو طرف‌ به‌ هجو یکدیگر پرداخته‌ بودند. از این‌ روی‌ شاعر که‌ دل‌ در سودای‌ سفر به‌ سایر مناطق‌ را داشت‌ پس‌ از مدتی‌ کوتاه‌ بار دیگر در سال‌ 551 ه .ق‌ میهن‌ خود را ترک‌ گفت‌ و عازم‌ سفر حج‌ گشت‌ و پس‌ از انجام‌ فرائض‌ دینی‌ در بغداد به‌ خدمت‌ المتقی‌ لامرا... خلیفه‌ عباسی‌ رسید و در ادامه‌ سفر پس‌ از بازدید از خرابه‌های‌ کاخ‌ مداین‌ و شهر اصفهان به‌ شروان‌ بازگشت‌. ره‌ توشه‌ خاقانی‌ از این‌ سفر سرودن‌ سفرنامه‌ تحفه‌ العراقین‌ بود که‌ در آن‌ شاعر شرح‌زیارت‌ خانه‌ خدا و شهرهای‌ سر راه‌ و بزرگانی‌ را که‌ ملاقات‌ نموده‌ آورده‌ و در انتها نیز از احوال‌ و روزگار خود سخن‌ رانده‌ است‌. شاعر بزرگ‌ قصیده‌سرا پس‌ از بازگشت‌ در سال‌ 554 ه.ق‌ بار دیگر به‌ دربار شروانشاه‌ پیوست‌ ولی‌ چندی‌ نگذشت‌ که‌ با شاه‌ اختلاف‌ پیدا کرد وبه‌ مدت‌ یک‌ سال‌ در قله‌ شابران‌ محبوس‌ شد و در این‌ مدت‌ چند حبسیه‌ زیبا سرود که‌ از بهترین‌ اشعار از این‌ نوع‌ در ادبیات‌ فارسی‌ به‌ شمار می‌روند. خاقانی‌ در سال‌ 569 ه. ق‌ برای‌ دومین‌ بار عازم‌ سفر حج‌ شد و پس‌ از دو سال‌ که‌ به‌ شهر خود بازگشت‌ با مصیبت‌ عظیمی‌ مواجه‌ شد و آن‌ در گذشت‌ پسر بیست‌ ساله‌اش‌ بود. سال‌های‌ آخر عمر خاقانی‌ با درد و رنج‌ فراوان‌ همراه‌ بود و او سختی‌های‌ فراوانی‌ را چه‌ از دوستان‌ و چه‌ از دشمنان‌ خود متحمل‌ گشت‌ و پس‌ از سفری‌ به‌ تبریز در سال‌ 580ه.ق‌ چند سال‌ در این‌ شهر اقامت‌ گزید و سرانجام‌ نیز در همین‌ شهر در گذشت‌ و در قبرستان‌ معروف‌ آن‌ شهر موسوم‌ به‌ مقبره‌الشعرا مدفون‌ گشت‌.(3) خاقانی‌ را استاد سخن‌ فارسی‌ و از قصیده‌گویان‌ درجه‌ اول‌ ایران‌ دانسته‌اند که‌ اگرچه‌ شاعری‌ مدیحه‌ سرا بود ولی‌ شاعری‌ را به‌ منزله‌ حرفه‌ای‌ برای‌ کسب‌ درآمد پیشه‌ خود نساخته‌ بود. وی‌ در اشعار خود از کلیه‌ معارف‌ زمان‌ خود استفاده‌ کرده‌ است‌ و درصدد بوده‌ تا تسلط خود را بر کلیه‌ این‌ علوم‌ و همچنین‌ در صنایع‌ لفظی‌ در پیش‌ چشم‌ خوانندگان‌ خود به‌ نمایش‌ گذارد. حکیم‌ شروان‌ اگرچه‌ هم‌ در علم‌ و هم‌ در شعر پایگاه‌ بلندی‌ داشت‌ ولی‌ نخستین‌ و بزرگ‌ترین‌ شاعری‌ بود که‌ علم‌ را در خدمت‌ شعر گرفت‌ که‌ البته‌ این‌ امر سبب‌ ایجاد دشواری‌هایی‌ نیز در درک‌ اشعار وی‌ گشته‌ است‌. با این‌ حال‌ باید گفت‌ که‌ این‌ دشواری‌ها نه‌ از تمایل‌ شاعر به‌ مبهوت‌ ساختن‌ و تحت‌ تأثیر قرار دادن‌ خواننده‌ ناشی‌ می‌شود و نه‌ از لذت‌ سطحی‌ و کم‌ مایه‌ او در استفاده‌ از کلام‌ مصنوع‌ و متقید; بلکه‌ از غنای‌ فکری‌ او سرچمشه‌ می‌گیرد که‌ تراز اندیشه‌ و دانش‌ خوانندگان‌ شعرش‌ را با خود برابر فرض‌ می‌کند. خاقانی‌ علاوه‌ بر استواری‌ ومحکمی‌ اشعارش‌، در زبان‌ عربی‌ نیز مانند فارسی‌ تبحر داشته‌ و به‌ الفاظ و ترکیبات‌ ادبی‌ آن‌ زبان‌ تسلط کاملی‌ داشته‌ است‌. در قصاید خاقانی‌ بویژه‌ قطعاتی‌ که‌ در وصف‌ کعبه‌ و نعت‌ حضرت‌ رسول‌ و نظایر آن‌ سروده‌ دیانت‌ و زهد حکیم‌ متجلی‌ است‌ و ظاهرا روحانیت‌ و ایمان‌ او در اثر دوبار زیارت‌ عاشقانه‌ خانه‌ خدا و چشیدن‌ گرم‌ و سرد روزگار و دیدن‌ ابرار و اشرار تقویت‌ گشته‌ است‌. شاعر سخن‌ سنج‌ در اشعار زیبای‌ خود مردم‌ را به‌ پرهیز از بدی‌ و روی‌ آوردن‌ به‌ نیکی‌ فراخوانده‌ است‌ و اگر چه‌ تا حدودی‌ نسبت‌ به‌ مردم‌ روزگار خود بدبین‌ است‌ ولی‌ با این‌ حال‌ مردمان‌ رابه‌ نیکی‌ و فداکاری‌ سوق‌ داده‌ است‌. خاقانی‌ در زندگی‌ ناآرام‌ خود سختی‌ها و دشواری‌های‌ فراوانی‌ دید و حسادت‌، فقدان‌ دوستان‌، خیانت‌ و حبس‌ ضربات‌ سنگینی‌ بر او وارد آورد و موجب‌ درون‌ نگری‌ او شد. زیباترین‌ اشعار این‌ شاعر شیرین‌ گفتار که‌ اندیشه‌های‌ او را به‌ بهترین‌ صورت‌ بیان‌ کرده‌ است‌ قصیده‌هایی‌ است‌ که‌ در آن‌ شاعر از خویشان‌ و دوستان‌ و مردم‌ شروان‌ شکوه‌ کرده‌ است‌ و عالی‌ترین‌ و بی‌پیرایه‌ترین‌ احساسات‌ انسان‌ دوستانه‌ خود را نمایان‌ ساخته‌ است‌. وی‌ در غزلیات‌ زیبای‌ خود تنفرش‌ را از ظاهرپرستی‌ و تملق‌ آشکار ساخته‌ و انسان‌ها را به‌ معنی‌ پرستی‌ دعوت‌ کرده‌ است‌. بزرگ‌ترین‌ ویژگی‌ خاقانی‌ قوت‌ اندیشه‌ و مهارت‌ او در ترکیب‌ الفاظ و خلق‌ معانی‌ و ابتکار مضامین‌ جدید و پیش‌ گرفتن‌ راههای‌ خاص‌ در توصیف‌ و تشبیه‌ است‌ و هیچ‌ قصیده‌ و قطعه‌ و شعر او نیست‌ که‌ از این‌ جهات‌ تازگی‌ نداشته‌ باشد. لطف‌ ضمیر خاقانی‌ در منعکس‌ ساختن‌ وقایعی‌ که‌ در


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه و آثار خاقانی

خاقانی

اختصاصی از هایدی خاقانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 67

 

خاقانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

پرش به: ناوبری, جستجو

 

 

افضل‌الدّین بدیل‌بن علی خاقانی شروانی متخلّص به خاقانی از جملهٔ بزرگ‌ترین قصیده‌سرایان تاریخ شعر و ادب فارسی به‌شمار می‌آید. ولادت او را در سال (۵۲۰ هجری قمری) در شروان یا شیروان دانسته‌اند، وی در سال (۵۹۵ هجری قمری) در شهر تبریز درگذشت. برابر با (۱۱۲۰ میلادی - ۱۱۹۰ میلادی).

فهرست مندرجات

[نهفتن]

۱ تأثیر هنر خاقانی بر حافظ

۲ خاقانی پژوهی

۳ زندگی

۴ آثار خاقانی

۵ منابع

۶ پیوند به بیرون

[ویرایش] تأثیر هنر خاقانی بر حافظ

بنا به وجود مضامین و تعابیر همانند در اشعار خاقانی و حافظ و سعدی و نیز با توجّه به پاره‌ای از غزلیات هم‌وزن و قافیهٔ آن‌ها می‌توان نگرش این دو شاعر بزرگ را به دیوان خاقانی نتیجه گرفت. به عنوان نمونه می‌توان موارد زیر را شاهد آورد:

دیدی که یار چون زدل ما خبر نداشت

ما را شکار کرد و بیفکند و برنداشت

خاقانی

دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت؟

بشکست عهد و از غم ما هیچ غم نداشت؟

حافظ

[ویرایش] خاقانی پژوهی

از زمان خود خاقانی، تلاش برای دریافت و درک شعر او وجود داشته است و شروح گوناگونی از دیرباز که بر شعر خاقانی نوشته اند وجود دارد . از برجسته ترین خاقانی پژوهان ایرانی مرحوم دکتر ضیاءالدین سجادی می باشد. وی منقح ترین دیوان را از خاقانی به چاپ رسانده است. همچنین فرهنگ اصطلاحات خاقانی نیز از وی چاپ شده است که در زمینه فهم خاقانی بسیار مفید است. از دیگر خاقانی پژوهان می توان به آقای دکتر میر جلال الدین کزازی ، خانم معصومه معدن‏کن ، آقای دکتر نصرالله امامی و ... نام برد.[۱]

داده‌ام صدجان بهای گوهری در من یزید

ور دوعالم داده‌ام، هم رایگان آورده‌ام

خاقانی

بی‌معرفت مباش که در من یزید عشق

اهل نظر معامله با آشنا کنند

حافظ

تاکی از قصه‌‌های بدگویان

قصه‌ها پیش داور اندازیم

خاقانی

یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد

بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم

حافظ

هرلحظه هاتفی به تو آواز می‌دهد

کاین دامگه نه جای امان است، الامان

خاقانی

به کمندی درم که ممکن نیست

رستگاری به الامان گفتن

سعدی

[ویرایش] زندگی


دانلود با لینک مستقیم


خاقانی

دانلود تحقیق زندگینامه و آثار خاقانی

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق زندگینامه و آثار خاقانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگینامه و آثار خاقانی


دانلود تحقیق زندگینامه و آثار خاقانی

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

 

تعداد صفحات : 7 صفحه

خـاقـانـی، حکیم‌ افضل‌ الدین سال و محل تولد: 520 ه ق - شروان‌ آذربایجان سال و محل وفات: 595 ه ق حکیم‌ افضل‌ الدین‌ بدیل‌ بن‌ علی‌ خاقانی‌ ملقب‌ به‌ حسان‌ العجم‌ شاعر و سخن‌سرای‌ بزرگ‌ ایرانی‌ و ازقصیده‌گویان‌ درجه‌ اول‌ قرن‌ ششم‌ هجری‌ در سال‌ 520 ه.
ق‌ در شروان‌ آذربایجان‌ تولد یافت‌.
پدر وی‌ نجیب‌ الدین‌ علی‌ مروی‌ نجار بود و مادرش‌ نیز از خانواده‌های‌ عیسوی‌ آن‌ ولایت‌ به‌ شمار می‌رفت‌ که‌ به‌ اسلام‌ گرویده‌ بود.
روزگار کودکی‌ شاعر نامدار توأم‌ با سختی‌ و معیشت‌ بود و پس‌ از مرگ‌ زود هنگام‌ پدرش‌ تحت‌ حمایت‌ مادر و عمویش‌ کافی‌ الدین‌ عمر بن‌ عثمان‌ که‌ طیبب‌ و فیلسوف‌ بود درآمد.
خاقانی‌ از کودکی‌ دارای‌ هوش‌ واستعداد شگرفی‌ بود و همین‌ استعداد و ذکاوت‌ توجه‌ عمویش‌ را به‌ او معطوف‌ ساخت‌ و در کنف‌ حمایت‌ وی‌ به‌ تحصیل‌ دانش‌های‌ متداول‌ روزگار خویش‌ از ادبیات‌ عرب‌ و فارسی‌ و حدیث‌ و منطق‌ و فلسفه‌ و قرآن‌ پرداخت‌ و گذشته‌ از عمو و پسر عموی‌ دانشمندش‌ از بزرگانی‌ همچون‌ ابوالعلاء گنجوی‌(1) شاعر دربار شرو انشاه‌ نیز بهره‌ها آموخت‌.
تحصیل‌ گسترده‌ همه‌ شاخه‌های‌ علوم‌ که‌ در ظرف‌ چند سال‌ بطول‌ انجامید در روحیه‌ و آثار افضل‌ الدین‌ اثرات‌ عمیقی‌ بر جای‌ گذاشت‌ و هنوز جوانی‌ بیش‌ نبود که‌ با کمک‌ ابوالعلاء گنجوی‌ به‌ دربار خاقان‌ اکبر فخرالدین‌ منوچهر شروانشاه‌ (از شاهان‌ محلی‌ غرب‌ ایران‌ که‌ باج‌ گزار سلجوقیان عراق‌ بود) راه‌ یافت‌ و در زمره‌ شاعران‌ چیره‌دست‌ دیار خود جای‌ گرفت‌.
خاقانی‌ پس‌ از جای‌ گرفتن‌ در دربار شروانشاه‌ تخلص‌ پیشین‌ خود، حقایقی‌، را به‌ کناری‌ نهاد و به‌ افتخار آن‌ پادشاه‌ خود را خاقانی‌ خواند.
این‌ دوران‌، عصر شکوه‌ و رونق‌ شاعر جوان‌ بود چرا که‌ ابوالعلاء گنجوی‌ نیز که‌ شیفته‌ کمالات‌ شاگرد خود شده‌ بود دختر خوش‌ را به‌ او داد و سعی‌ کرد جایگاه‌ شاعر جوان‌ را در دربار شروانشاه‌ مستحکم‌ سازد.
خاقانی‌ در دوره‌ اقامت‌ خود در دربار منوچهر شروان‌ شاه‌ صله‌های‌ هنگفت‌ و جایزه‌های‌ گرانبهایی‌ از آن‌ پادشاه‌ دریافت‌ نمود ولی‌ چندی‌ نگذشت‌ که‌ در اثر سعایت‌ بدخواهان‌ و حسادت‌ پدرزنش‌ ابوالعلاء گنجوی‌، شاعر از اقامت‌ در دربار شاه‌ و مداحی‌ و تملق‌ گویی‌ که‌ چندان‌ با مذاق‌ او سازگار نبود دلتنگ‌ و ملول‌ گشت‌ و با وجود مخالفت‌ شروان‌ شاه‌، به‌ شوق‌ دیدار بزرگان‌ علم‌ و ادب‌ سایر دیار و عرضه‌ هنر و استعداد خود به‌ دربار سایر شاهان‌ ایران‌ زمین‌ بویژه‌ در مشرق‌ ایران‌ رهسپار ری‌ و خراسان گشت‌.
(2) خاقانی‌ پس‌ از ورود به‌ ری‌ مدتی‌ را در این‌ شهر سپری‌ نمود و در حالی‌ که‌ سودای‌ پیوستن‌ به‌ دربار سلطان‌ سنجر پادشاه‌ بزرگ‌ سلجوقی‌ را داشت‌ با شنیدن‌ خبر فرو پاشیدن‌ امپراطوری‌ سلجوقیان‌ بدست‌ ترکان‌ غز ناامید و مغموم‌ به‌ شروان‌ بازگشت‌.
با این‌ حال‌ رجعت‌ به‌ میهن‌ چندان‌ میل‌ و رغبت‌ او را برنینگیخت‌ بویژه‌ که‌ بین‌ او و پدر زنش‌ نیز کدورتی‌ سخت‌ حاصل‌ شده‌ بود و دو طرف‌ به‌ هجو یکدیگر پرداخته‌ بودند.
از این‌ روی‌ شاعر که‌ دل‌ در سودای‌ سفر به‌ سایر مناطق‌ را داشت‌ پس‌ از مدتی‌ کوتاه‌ بار دیگر در سال‌ 551 ه .

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگینامه و آثار خاقانی

مقاله تاملی بر مفهوم فردگرایی و شاعریدر اشعارخاقانی شروانی

اختصاصی از هایدی مقاله تاملی بر مفهوم فردگرایی و شاعریدر اشعارخاقانی شروانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تاملی بر مفهوم فردگرایی و شاعریدر اشعارخاقانی شروانی


مقاله تاملی بر مفهوم فردگرایی و شاعریدر اشعارخاقانی شروانی

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:16

  • تاملی بر مفهوم فردگرایی و شاعریدر اشعارخاقانی شروانی


نیست اقلیم سخن را بهتر از من پادشا
در جهان ملک سخن راندن مسلم شد مرا
مریم بکر معالی را منم روح القدس
عالم ذکر معالی را منم فرمانروا...
زمانی در میان اهل ادب و مشتاقان شعر کهن، نام خاقانی با خودپسندی، و عجب، معانی پیچیده و در نهایت غیرقابل وصول درهم تنیده بود. خاقانی از زمان مرگ خود تا به امروز یکی از پرسش های مهم ادبیات ایران بوده که غور و ژرف نگری در باب شعر و اندیشه اش بزرگانی را به خود مشغول داشته و از سویی دیگر هواخواهان و منتقدان بسیاری نیز داشته است. شعر خاقانی به دلیل استفاده او از پیچیده ترین فرم های روایی و شعری و استعانت از جنبه های منحصر به فرد بلاغی دشوار، مهم و در عین حال باشکوه بوده است.
او از این نظر یکی از متفاوت ترین شاعران کهن ایران است که در برابر حاسدان روزگار خود و روزگار بعد از خود ایستاده و همچنان به عنوان یکی از سئوال برانگیزترین شعرای ما باقی مانده است. من بر سر شرح و بسط شعر او نیستم، زیرا این امر هم از توانایی ام بیرون است و هم در این مقال نگنجد. لیک معتقدم که می توان در بستر فکری شاعری مانند خاقانی نمونه ای از فردگرایی عقلانی را مشاهده کرد که دو اصل تاریخ و احوال زندگی او را به این تفکر دچار کرده اند. شعر او بی شک شعر خواص است و همین شعر اگر رمزیابی شده و به درک مخاطبش درآید او را به حیرت واخواهد داشت.
مرد مجنون شعر قرن ششم ایران را باید نابغه ای دانست که در مشی و روشی غیرمتعارف به درک روزگار خود مشغول است. نابغه را از آن جهت آوردند که خاقانی نسبت به هم عصران خود از دید زیبایی شناسانه و هنرمندانه عمیق تری برخوردار است. اگر چه ما در دوره او شاعر بزرگی چون نظامی گنجوی را هم درک می کنیم، اما خاقانی به دلیل تجربه متفاوتی که در درک «من» و فرد در شعرش دارد، چهره ای دیگر را به نمایش گذارده است. خاقانی شاعری است که در احوال او می توان تقابل او و جبری جهانی را با «من راوی» مشاهده کرد. او با جهان خود در ستیز است و همین امر از او چهره مجنونی ارائه می دهد که به ناحق متهم به دشوارگویی و فضل فروشی شده است. در حالی که روزگار وی در جهان به قول خودش اینگونه است: «راه نفسم بسته شد از آه جگر تاب / کو هم نفسی تا نفسی رانم از این باب ... امید وفادارم و هیهات که امروز / در گوهر آدم بود این گوهر نایاب ...» برای تاملی در مفهوم فرد در جهان خاقانی به دو نکته کلی اشاره می کنم:
۱- سبک شناسان ادبیات ایران بارها اشاره کرده اند که اعم شاعران از رودکی تا حافظ به تناوب نیازمند این بوده اند که از سوی دولت های روزگار خود حمایت شوند. بنابراین بسیاری از شاعران ما به خصوص در قرون بین سوم تا هفتم تجربه مدح سرایی و ملازمه و ندامت شاهان و خوانین را از سر گذرانده و گاه نیز به علت ژاژخواهی حاسدان و بدگویی دشمنان دچار غضب شده و از سوی شاهانی که اغلب آنها مردمانی بی فرهنگ و کم دانش بوده اند، طرد شده اند. روزگار خاقانی در شهر شروان آذربایجان و در دربار حکومت شروان شاهیان رقم می خورد که تقریباً باید آنها را حکومتی محلی دانست
.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تاملی بر مفهوم فردگرایی و شاعریدر اشعارخاقانی شروانی