درباره رابطه دین و اخلاق از جهات مختلفى مىتوان بحث کرد. یکى از این مباحث، بحث قلمرو دین و قلمرو اخلاق است. اخلاق درباره خوبى یا بدى و درستى یا نادرستى اعمال و ملکات ما سخن مىگوید. خوبى و درستى واژههایى نیستند که فقط در قضایاى اخلاقى به کار روند بلکه ممکن است آنها را درباره چیزهاى مادى هم به کار بریم؛ مثلا بگوییم قلم خوب یا اسب بد واژه خوب و بد در این جا هیچ معناى اخلاقى ندارد؛ زیرا قضایاى اخلاقى مربوط به اعمال اختیارى و ملکات نفسانى ما هستند.
حتى در مورد اعمال اختیارى انسان هم همیشه نمىتوانیم واژههاى خوب و بد و درست و نادرست را به معناى اخلاقى بگیریم. مثلا در جملات: نماز صبح را اگر پس از طلوع آفتاب بخوانیم نادرست است و نماز بدون سلام نادرست است. واژه نادرست به معناى اخلاقى ندارد البته مىتوان از این جملات معنایى اخلاقى هم دریافت؛ ولى آن چه به ذهن متبادر مىشود معناى اخلاقى نادرست نیست بنابراین این واژهها هر گاه درباره اعمال اختیارى انسان به کار روند و مستحق مدح و یا ذم بودن فاعل را بیان کنند، آن گاه معناى
رابطه علم و اخلاق - 6 ص ورد