هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد 8ص

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد 8ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه


 قسمتی از متن .doc : 

 

سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد؟

معاویه در سفری که از حجاز به سوی شام داشت , بیمار شد و چند روز پس از رسیدن به دمشق , در ماه رجب سال 60 هجری به هلاکت رسید.

مطابق روایت ابی مخنف یزید روزی برای شکار رفت . او در بیابان ماند و پایش در رکاب اسبش گیر کرد, اسب رم نمود و پیکر ناپاکش را به زمین زد تا اینکه قطعه قطعه شد و به هلاکت رسید. این واقعه در نیمه ربیع الاول سال 63 ه'.ق اتفاق افتاد.

سرنوشت جنایتکاران کربلا؟

قیام مختار ثقفی:

نام : مختار, نام پدر: ابو عبید ثقفی , قبیله اش ثقیف , کنیه اش ابو اسحاق است . لقب مختار کیسان می باشد. و فرقه کیسانیه به مختار منسوب هستند. مختار معتقد به امامت ائمه معصومین (ع ) است و این گروه , پس از مختار, خود را به او منسوب کرده اند.

مختار در سال اول هجرت متولد شد و جنگجوئی شجاع بود. او به همراه پدرش , در سیزده سالگی در یکی از جنگ ها شرکت کرد. مختار مردی عابد و زاهد بود. پدر او در یکی از جنگها به شهادت رسید و تحت سرپرستی عمویش سعد قرار گرفت . خانواده او به سرپرستی عمویش به کوفه هجرت کردند. علی (ع ) کوفه را مرکز خلافت قرار داد. آن حضرت عموی مختار را استاندار مدائن کرد و مختار نیز در کنار عمویش در آن جا ساکن شد. مختار پس از شهادت علی (ع ) به بصره رفت و مدتی در آنجا ماند. پس از مدتی دوباره به کوفه آمد. وقتی که مسلم بن عقیل از سوی امام حسین (ع ) به کوفه رفت , در منزل مختار سکونت کرد و به خاطر همکاری با مسلم بن عقیل به زندان انداخته شد.

عبدالله عمر خواهر مختار, صفیه را به زنی گرفت و به این ترتیب مختار فامیل عبدالله بن عمر شد. مختار در زمان وقوع حادثه کربلا در کوفه زندانی بود. خاندان مختار از شیعیان مخلص اهلبیت (ع ) بودند. عموی مختار سعد بن مسعود ثقفی صحابه پیامبر و از شخصیتهای بزرگ اسلامی بشمار می رفت . عمویش در همه ی مراحل در کنار علی (ع ) بود. حضرت امام باقر(ع ) توجه خاصی به مختار داشت . روزی به پسر مختار فرمود: خداوند پدرت را رحمت کند, او حق ما را گرفت , قاتلین ما را کشت و به خونخواهی ما قیام کرد. امام صادق (ع ) فرمود: پس از حادثه کربلا, هیچ بانوئی از بانوان خاندان ما, خود را آرایش نکرد تا آنکه مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما به مدینه فرستاد. میثم تمار و مختار هر دو در کوفه زندانی بودند. روزی میثم به مختار گفت : تو از زندان آزاد می شوی و این عبیدالله ستمگر را می کشی و پای خود را روی صورت او می گذاری . میثم و مختار هر دو به اعدام محکوم شدند ولی مختار به وساطت عبدالله بن عمر که شوهر خواهرش بود از اعدام و زندان نجات یافت . این , خلاصه ای است درباره خود مختار.

خروج مختار:

مقدمات قیام , قبلا" آماده شده بود و نیروهای انقلابی در آمادگی کامل بسر می بردند. هنگام غروب , ابراهیم اشتر که مرد شماره ی 2 انقلاب بود, بالای مناره ی مسجد رفت و اذان گفت . نیروهای وفادار به انقلاب به سوی مسجد روان شدند و پشت سر ابراهیم اشتر, فرمانده نیروهای جنگی مختار, نماز خواندند. پس از نماز به دستور ابراهیم اشتر, جمعیت حاضر در مسجد، با هم به سوی خانه مختار, فرمانده کل نیروهای انقلابی , حرکت کردند. رئیس شهربانی کوفه خود را به سرعت به استاندار رساند و به او گفت : به زودی مختار قیام خواهد کرد, باید مراقب باشی . استاندار کوفه عبدالله بن مطیع بود که از سوی عبدالله بن زبیر نصب شده بود. روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول سال 66 هجری قمری از سوی عبدالله بن مطیع در کوفه حکومت نظامی برقرار شد. رئیس شهربانی به همه ی نقاط حساس و مهم کوفه , نیروی نظامی اعزام کرد و مراکز مهم نظامی تحت مراقبت شدید قرار گرفت . از سوی استاندار عبدالرحمن بن سعید مأمور حفظ میدان سبیع شد, کعب بن ابی کعب مأمور کنترل میدان بشر گردید, شمر بن ذی الجوش مراقب میدان سالم بود, عبدالله بن مخنف مسؤول حفظ میدان صائدین شد, ابو حوشب مسؤول کنترل میدان مراد شد و ثبث بن ربعی به خارج شهر به نقطه ای به نام شوره زار اعزام شد. این مسؤولان هر کدام نیروهای جنگی ورزیده ای در اختیار داشتند و به این ترتیب همه جای کوفه تحت کنترل اینها درآمد. ابراهیم اشتر همچنان به طرف خانه مختار در حرکت بود و او می دید که شهر در کنترل نیروهای استاندار است ولی بدون هیچگونه ترس به این عمل خود ادامه داد. حمید بن مسلم می گوید: شب سه شنبه بود که به طرف خانه مختار حرکت کردیم . به خانه عمرو بن حریث رسیدیم , تعداد ما در حدود یکصد نفر بود, همه مسلح بودیم , شمشیرهایمان زیر لباسمان بود, زره هم پوشیده بودیم . حرکت کردیم تا به خانه سعید بن قیس رسیدیم , از آن خانه هم گذشتیم تا به خانه اسامه رسیدیم . ما به طرف باب الفیل پیش رفتیم تا به خانه مختار برسیم . ما درست به سوی قلب دشمن می رفتیم . همچنان به پیش می رفتیم که ناگهان فرمانده نیروهای دشمن راه را بر ما بست و گفت : چه کاره اید؟ کجا می روید؟ ابراهیم گفت : من ابراهیم هستم فرزند اشتر. رئیس پلیس گفت : این افراد مسلح کیستند؟ شما مشکوک هستید و نمی گذارم بروید. ابراهیم گفت : ای بی پدر برو کنار. رئیس پلیس گفت : هرگز نمی شود. مردی پشت سر رئیس پلیس بود به نام ابوقطن و ابراهیم با او سابقه ی دوستی داشت . ابراهیم به او گفت : ای ابا قطن بیا جلو. او فکر کرد که ابراهیم می خواهد از او بخواهد که این رئیس مانع حرکت ما نشود. ابو قطن جلو آمد و ابراهیم ناگهان نیزه او را گرفت و گفت : عجب نیزه ای است ها؟! ناگهان نیزه را در گلوی رئیس پلیس فرو برد و او را از پا درآورد و همراهان ابراهیم سر او را از بدن جدا کردند. نیروهای تحت فرماندهی رئیس پلیس وقتی اوضاع را چنین دیدند صحنه را ترک کردند. برخی از آن نیروها این جریان را به اطلاع استاندارد کوفه رساندند.

ابن مطیع پسر رئیس پلیس را رئیس پلیس کرد. ما رفتیم تا به خانه مختار رسیدیم و جریان را به او گفتیم . ابراهیم به مختار گفت : باید همین امشب برنامه را شروع می کنیم و مختار گفت : خداوند تو را به خیر و خوبی مژده بدهد. در همان شب , قیام رسما" اعلام شد. عملیات قیام در سه مرحله خلاصه می شد: الف . آزادسازی کوفه ب . سرکوب ضد انقلاب داخلی ج . آماده سازی نیروی کافی برای جنگ با نیروهای شام .

فرمان قیام مختار رسما" فرمان قیام را صادر کرد و مسؤولیت هر یک از فرماندهان مشخص شد. وضع شهر کوفه غیرعادی است , آثار تشنج در همه جا پیداست . فریاد »یا لثارات الحسین « به گوش می رسد. خود مختار لباس رزم بر تن کرد. مردم از هر سو به انقلابیون می پیوستند. گاهی در مدخل شهر درگیری پیش می آید. ثیث بن ربعی نزد


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد 8ص

تحقیق درباره ی سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد 8ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره ی سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد 8ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد؟

معاویه در سفری که از حجاز به سوی شام داشت , بیمار شد و چند روز پس از رسیدن به دمشق , در ماه رجب سال 60 هجری به هلاکت رسید.

مطابق روایت ابی مخنف یزید روزی برای شکار رفت . او در بیابان ماند و پایش در رکاب اسبش گیر کرد, اسب رم نمود و پیکر ناپاکش را به زمین زد تا اینکه قطعه قطعه شد و به هلاکت رسید. این واقعه در نیمه ربیع الاول سال 63 ه'.ق اتفاق افتاد.

سرنوشت جنایتکاران کربلا؟

قیام مختار ثقفی:

نام : مختار, نام پدر: ابو عبید ثقفی , قبیله اش ثقیف , کنیه اش ابو اسحاق است . لقب مختار کیسان می باشد. و فرقه کیسانیه به مختار منسوب هستند. مختار معتقد به امامت ائمه معصومین (ع ) است و این گروه , پس از مختار, خود را به او منسوب کرده اند.

مختار در سال اول هجرت متولد شد و جنگجوئی شجاع بود. او به همراه پدرش , در سیزده سالگی در یکی از جنگ ها شرکت کرد. مختار مردی عابد و زاهد بود. پدر او در یکی از جنگها به شهادت رسید و تحت سرپرستی عمویش سعد قرار گرفت . خانواده او به سرپرستی عمویش به کوفه هجرت کردند. علی (ع ) کوفه را مرکز خلافت قرار داد. آن حضرت عموی مختار را استاندار مدائن کرد و مختار نیز در کنار عمویش در آن جا ساکن شد. مختار پس از شهادت علی (ع ) به بصره رفت و مدتی در آنجا ماند. پس از مدتی دوباره به کوفه آمد. وقتی که مسلم بن عقیل از سوی امام حسین (ع ) به کوفه رفت , در منزل مختار سکونت کرد و به خاطر همکاری با مسلم بن عقیل به زندان انداخته شد.

عبدالله عمر خواهر مختار, صفیه را به زنی گرفت و به این ترتیب مختار فامیل عبدالله بن عمر شد. مختار در زمان وقوع حادثه کربلا در کوفه زندانی بود. خاندان مختار از شیعیان مخلص اهلبیت (ع ) بودند. عموی مختار سعد بن مسعود ثقفی صحابه پیامبر و از شخصیتهای بزرگ اسلامی بشمار می رفت . عمویش در همه ی مراحل در کنار علی (ع ) بود. حضرت امام باقر(ع ) توجه خاصی به مختار داشت . روزی به پسر مختار فرمود: خداوند پدرت را رحمت کند, او حق ما را گرفت , قاتلین ما را کشت و به خونخواهی ما قیام کرد. امام صادق (ع ) فرمود: پس از حادثه کربلا, هیچ بانوئی از بانوان خاندان ما, خود را آرایش نکرد تا آنکه مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما به مدینه فرستاد. میثم تمار و مختار هر دو در کوفه زندانی بودند. روزی میثم به مختار گفت : تو از زندان آزاد می شوی و این عبیدالله ستمگر را می کشی و پای خود را روی صورت او می گذاری . میثم و مختار هر دو به اعدام محکوم شدند ولی مختار به وساطت عبدالله بن عمر که شوهر خواهرش بود از اعدام و زندان نجات یافت . این , خلاصه ای است درباره خود مختار.

خروج مختار:

مقدمات قیام , قبلا" آماده شده بود و نیروهای انقلابی در آمادگی کامل بسر می بردند. هنگام غروب , ابراهیم اشتر که مرد شماره ی 2 انقلاب بود, بالای مناره ی مسجد رفت و اذان گفت . نیروهای وفادار به انقلاب به سوی مسجد روان شدند و پشت سر ابراهیم اشتر, فرمانده نیروهای جنگی مختار, نماز خواندند. پس از نماز به دستور ابراهیم اشتر, جمعیت حاضر در مسجد، با هم به سوی خانه مختار, فرمانده کل نیروهای انقلابی , حرکت کردند. رئیس شهربانی کوفه خود را به سرعت به استاندار رساند و به او گفت : به زودی مختار قیام خواهد کرد, باید مراقب باشی . استاندار کوفه عبدالله بن مطیع بود که از سوی عبدالله بن زبیر نصب شده بود. روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول سال 66 هجری قمری از سوی عبدالله بن مطیع در کوفه حکومت نظامی برقرار شد. رئیس شهربانی به همه ی نقاط حساس و مهم کوفه , نیروی نظامی اعزام کرد و مراکز مهم نظامی تحت مراقبت شدید قرار گرفت . از سوی استاندار عبدالرحمن بن سعید مأمور حفظ میدان سبیع شد, کعب بن ابی کعب مأمور کنترل میدان بشر گردید, شمر بن ذی الجوش مراقب میدان سالم بود, عبدالله بن مخنف مسؤول حفظ میدان صائدین شد, ابو حوشب مسؤول کنترل میدان مراد شد و ثبث بن ربعی به خارج شهر به نقطه ای به نام شوره زار اعزام شد. این مسؤولان هر کدام نیروهای جنگی ورزیده ای در اختیار داشتند و به این ترتیب همه جای کوفه تحت کنترل اینها درآمد. ابراهیم اشتر همچنان به طرف خانه مختار در حرکت بود و او می دید که شهر در کنترل نیروهای استاندار است ولی بدون هیچگونه ترس به این عمل خود ادامه داد. حمید بن مسلم می گوید: شب سه شنبه بود که به طرف خانه مختار حرکت کردیم . به خانه عمرو بن حریث رسیدیم , تعداد ما در حدود یکصد نفر بود, همه مسلح بودیم , شمشیرهایمان زیر لباسمان بود, زره هم پوشیده بودیم . حرکت کردیم تا به خانه سعید بن قیس رسیدیم , از آن خانه هم گذشتیم تا به خانه اسامه رسیدیم . ما به طرف باب الفیل پیش رفتیم تا به خانه مختار برسیم . ما درست به سوی قلب دشمن می رفتیم . همچنان به پیش می رفتیم که ناگهان فرمانده نیروهای دشمن راه را بر ما بست و گفت : چه کاره اید؟ کجا می روید؟ ابراهیم گفت : من ابراهیم هستم فرزند اشتر. رئیس پلیس گفت : این افراد مسلح کیستند؟ شما مشکوک هستید و نمی گذارم بروید. ابراهیم گفت : ای بی پدر برو کنار. رئیس پلیس گفت : هرگز نمی شود. مردی پشت سر رئیس پلیس بود به نام ابوقطن و ابراهیم با او سابقه ی دوستی داشت . ابراهیم به او گفت : ای ابا قطن بیا جلو. او فکر کرد که ابراهیم می خواهد از او بخواهد که این رئیس مانع حرکت ما نشود. ابو قطن جلو آمد و ابراهیم ناگهان نیزه او را گرفت و گفت : عجب نیزه ای است ها؟! ناگهان نیزه را در گلوی رئیس پلیس فرو برد و او را از پا درآورد و همراهان ابراهیم سر او را از بدن جدا کردند. نیروهای تحت فرماندهی رئیس پلیس وقتی اوضاع را چنین دیدند صحنه را ترک کردند. برخی از آن نیروها این جریان را به اطلاع استاندارد کوفه رساندند.

ابن مطیع پسر رئیس پلیس را رئیس پلیس کرد. ما رفتیم تا به خانه مختار رسیدیم و جریان را به او گفتیم . ابراهیم به مختار گفت : باید همین امشب برنامه را شروع می کنیم و مختار گفت : خداوند تو را به خیر و خوبی مژده بدهد. در همان شب , قیام رسما" اعلام شد. عملیات قیام در سه مرحله خلاصه می شد: الف . آزادسازی کوفه ب . سرکوب ضد انقلاب داخلی ج . آماده سازی نیروی کافی برای جنگ با نیروهای شام .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی سرنوشت معاویه و یزید لعنت الله علیهما چگونه شد 8ص

انسان و سرنوشت

اختصاصی از هایدی انسان و سرنوشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

انسان و سرنوشت مقدمه : عظمت و انحطاط مسلمین متفکر شهید استاد مرتضی مطهری چاپ دوازدهم : پاییز 1372 ناشر : انتشارات صدرا

فهرست مطالب

عنوان

مقدمه : عظمت و انحطاط مسلمین

ردیف اصلی مسأله سرنوشت

مسأله سرنوشت در این کتاب جزء بحثهایی از علل انحطاط مسلمین قرارگرفته است

نویسنده از چه زمانی متوجه این سلسله بحثها شد ؟

تمدن عظیم اسلامی

مایه گرفتن تمدن جدید اروپایی از تمدن اسلامی

سخنان گوستاولوبون و سخنان ویل دورانت

چرا مسلمانان به قهقرا برگشتند ؟

آنچه لازم است مقدمه این سلسله مباحث قرار گیرد

طبیعت زمان از نظر فلسفه تاریخ

علل انحطاط مسلمین در سه بخش

پاره‏ای از عقاید و افکار اسلامی که متهم و مسؤول شناخته شده‏اند

عناصری از اخلاق اسلامی که انحطاط آور خوانده شده‏اند

برخی مقررات اسلامی از این نظر

آیا خصائص و ممیزات روحی ملل اسلامی عامل انحطاط مسلمین بوده است ؟

دو طبقه متنفذ و مسؤولیتهای آنها از این نظر

عوامل بیگانه

مجموع موضوعات و مباحثی که لازم است بررسی شود

درخواست نویسنده از فضلا و نویسندگان

سخنان واشنگتن ارونگ آمریکایی درباره تأثیر اعتقاد به قضا و قدر در انحطاط مسلمین

انتقاد سخنان واشنگتن ارونگ

چرا در این رساله از تعرض بعضی شاخه‏ها و فروع خودداری شده است ؟

انسان و سرنوشت

رعب و هراسی که از شنیدن نام قضا و قدر و سرنوشت پیدا می‏شود

سه فرض در باب سرنوشت

مسأله سرنوشت از زمان پیغمبر در میان مسلمانان مطرح شده است

جنبه عملی و عمومی این مسأله

آیات قرآن در زمینه سرنوشت

آیات قرآن در زمینه اختیار و اراده

آیا میان این دو دسته از آیات تعارض است ؟

معتزله طرفدار اختیار و اشاعره طرفدار جبر می‏شوند

اصطلاح " قدری "

دو نوع تعارض

در قرآن تعارض وجود ندارد

آثار سوء عقیده جبر

استفاده سیاسی از عقیده جبر در زمان بنی‏امیه

معبد جهنی و غیلان دمشقی با عقیده جبر مبارزه می‏کنند

سخنان شبلی نعمان

مأمون و معتصم به حمایت معتزله ، و متوکل به حمایت اشاعره برمی‏خیزند

مسیحیان اروپایی به استناد عقاید اشاعره ، اسلام را مذهب جبری و عامل‏ انحطاط مسلمین می‏خوانند

دفاع سید جمال الدین اسدآبادی از عقیده قضا و قدر اسلام و تفکیک آن از عقیده جبر

مسأله سرنوشت همواره به صورت یک عقده فکری مورد توجه بشر بوده است‏

فلسفه مادی و سرنوشت

جبر و توحید ، اختیار و تنزیه

مباحثه غیلان دمشقی و ربیعه‏الرای

مباحثه ابواسحاق اسفراینی و قاضی عبدالجبار معتزلی

مقدمه

عظمت و انحطاط مسلمین

مسأله سرنوشت و قضا و قدر که در این رساله فحص و تحقیقی درباره آن‏ صورت گرفته است ، جزء مسائل فلسفی است و اگر بنا باشد در ردیف واقعی‏ خود قرار گیرد ، باید آن را در فلسفه در میان مسائل فلسفی جستجو کرد ، ولی در این رساله از ردیف اصلی خود خارج شده و در ردیف یک سلسله مسائل‏ دیگر قرار گرفته است .

مسائل علمی و فلسفی هر کدام در ردیف خاصی دارند که از طریق موضوعات آنها و یا از طریق هدف و نتیجه‏ای که از یاد گرفتن آنها حاصل می‏شود تعیین می‏گردد .

علت اینکه مسائل فلسفی در ردیفی و مسائل ریاضی در ردیف دیگر و مسائل طبیعی در ردیف جداگانه قرار می‏گیرند ، وابستگی و ارتباط خاصی است که‏ میان موضوعات هر دسته همردیف وجود دارد و یا لااقل به واسطه هدف نظری‏ یا عملی مشترکی است که یاد گرفتن هر دسته از آنها برای یادگیرنده تأمین‏می‏کند .

مسأله سرنوشت و قضا و قدر ، چه از نظر موضوعی و چه از نظر هدف تعلیماتی ، در ردیف مسائل فلسفی است ، ولی در این رساله در ردیف مسائلی قرار گرفته که نه از لحاظ موضوع با آنها مرتبط است و نه از لحاظ نتیجه و هدف تعلیماتی .

این مسأله در این رساله جزء یک سلسله بحثها تحت عنوان " بحثهایی از علل انحطاط مسلمین " واقع شده است که شامل موضوعات و جریانات و مسائل‏ گوناگون است .

موضوعاتی که تحت این عنوان قابل بحث است ، بعضی تاریخی‏ و بعضی روانی یا اخلاقی یا اجتماعی و یا صرفا دینی و احیانا فلسفی است . بنابراین مباحثی گوناگون که در ردیفهای متعدد قرار دارند ، جزء این سلسله‏ مباحث واقع می‏شوند .

آنچه این مباحث گوناگون را به یکدیگر پیوند می‏دهد ، تحقیق در اثرات‏ مثبت و منفی این امور در ترقی و انحطاط اجتماع اسلامی است . علیهذا منظور از طرح این مسأله در این رساله اولا تحقیق در این جهت‏ است که آیا اعتقاد به سرنوشت ، آن طور که قواعد برهانی فلسفی ایجاب‏ می‏کند ، از نوع عقاید و افکاری است که معتقدین خود را به سستی و تنبلی‏ می‏کشاند و مردمی که به این عقیده می‏گرایند خواه ناخواه به انحطاط کشیده‏ خواهند شد ، یا این عقیده اگر درست تعلیم داده شود ، چنین تأثیر سوئی ندارد ؟ ثانیا اینکه اسلام این مسأله را چگونه و به چه طرزی تعلیم داده‏ است و تعلیم اسلامی در این زمینه چه تأثیری در روحیه پیروان اسلام داشته‏ است و می‏تواند داشته باشد ؟ و چون منظور این جهت بوده ، از تعرض فروع‏ و شاخه‏هایی که با منظور نامبرده ارتباط ندارد خودداری شده است .

اینجانب درست به یاد ندارد که از چه وقت با مسأله علل انحطاط مسلمین آشنا شده است و از چه زمانی شخصا به بحث و تحقیق در این مسأله‏ علاقمند گردیده و درباره آن فکر می‏کرده است ، ولی می‏تواند به طور یقین ادعا کند که متجاوز از بیست سال است که این مسأله نظر او را جلب کرده‏ و کم و بیش در اطراف آن فکر می‏کرده و یا نوشته‏های دیگران را در این‏ زمینه می‏خوانده است .

از آن زمان تاکنون هر وقت به گفته یا نوشته‏ای در این موضوع برمی‏خوردم‏ ، با علاقه می‏خواندم و یا گوش می‏کردم ، و خیلی مایل بودم رأی و نظر گوینده یا نویسنده را دریابم ، تا آنکه در چند سال پیش ، ضمن بحثی نیمه‏ درس و نیمه سخنرانی که در اطراف یکی از احادیث نبوی ایراد می‏کردم ، دامنه سخن به این مطلب کشید . اگر چه آنچه در این زمینه تا آن‏ وقت خوانده یا شنیده بودم احیانا مفید بود ، اما مرا اقناع نکرده بود و چون در خود و مستمعین علاقه شدیدی


دانلود با لینک مستقیم


انسان و سرنوشت

فایل صوتی انگیزشی دکتر علیرضا ازمندیان درمورد طراحی سرنوشت

اختصاصی از هایدی فایل صوتی انگیزشی دکتر علیرضا ازمندیان درمورد طراحی سرنوشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فایل های صوتی انگیزشی دکتر علیرضا ازمندیان در موارد مختلف را برای شما عزیزان قرار داده ایم.درهشت فایل مجزا که هرکدام بصورت جداگانه قابل دریافت میباشد.این فایل طراحی سرنوشت نام دارد که شامل 4تراک است وتمامی موارد برای طراحی سرنوشت انسان را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.فایل موردنظر پس از پرداخت در اختیار شما عزیزان قرار خواهد گرفت.


دانلود با لینک مستقیم


فایل صوتی انگیزشی دکتر علیرضا ازمندیان درمورد طراحی سرنوشت

دانلود مقاله واکنش بانک مرکزی در خصوص سرنوشت 30 ساله نقدینگی و تورم در ایران

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله واکنش بانک مرکزی در خصوص سرنوشت 30 ساله نقدینگی و تورم در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله واکنش بانک مرکزی در خصوص سرنوشت 30 ساله نقدینگی و تورم در ایران


دانلود مقاله  واکنش بانک مرکزی در خصوص سرنوشت 30 ساله نقدینگی و تورم در ایران

دانلود مقاله  واکنش بانک مرکزی در خصوص سرنوشت 30 ساله نقدینگی و تورم در ایران

ت ص:34

فرمت:ورد

قابل ویرایش

بانک مرکزی در واکنش به گزارش "مهر" مبنی بر سرنوشت 30 ساله نرخ تورم و نقدینگی در ایران، با ارایه گزارش مفصل 15 صفحه‌ای اعلام کرد:برخی از مقامات تصمیم ساز با اعتقاد به موفقیت آمیز بودن سیاست تثبیت قیمت همراه با افزایش نقدینگی به اجرای این سیاست دست یازیده اند و مقامات پولی در این میان نسبت به اثرات منفی رشد نقدینگی هشدار می دهند...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله واکنش بانک مرکزی در خصوص سرنوشت 30 ساله نقدینگی و تورم در ایران