هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره سیره پیامبر 05 (چند مورد از سیره های پیامبر)

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره سیره پیامبر 05 (چند مورد از سیره های پیامبر) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

تحقیق درباره سیره های پیامبر

فرمت فایل :word( قابل ویرایش) تعداد صفحات: 8 صفحه

تحقیق درباره

کلمه کلیدی: تحقیق درباره سیره های پیامبر , سیره های پیامبر , پیامبر , درباره سیره های پیامبر ,

توضیح کوتاه: این تحقیق درباره سیره های پیامبر می باشد

قیمت : 1900

خوردن و آشامیدن-سیره اخلاقی پیامبر(ص)

نقش تغذیه در زندگی انسان فوق العاده با اهمیت است؛ چرا که حدوث, بقا و رشد جسم و روح انسان با تغذیه در ارتباط است. در این زمینه حتی اگر بگوییم سعادت و شقاوت انسان از سفره و تغذیه آغاز می شود, سخن به گزاف نگفته ایم. اسلام عزیز برای کمیت, کیفیت و نوع خوردنی های انسان اهمیت بسیاری قایل شده است و دستورالعمل های فراوانی دارد. قرآن کریم می فرماید: فالینظر الانسان الی طعامه _ باید انسان نگاه کند که چه می خورد_ (عبس، آیه 24) چرا که سلامتی آینده و برخی زمینه های سعادت او در گرو نحوه انتخاب او در تغذیه است. سخن کنونی ما در تغذیه مادی انسان است, ولی روح انسان نیز از این نوع تغذیه نصیب نیست. همین غذاهائی که می خوریم در یک فرایند پیچیده تبدیل به انرژی, حیات و حتی اندیشه می شود. تفاوت انسان ها در نوع اندیشه نیز با تفاوت آن ها در نوع تغذیه ارتباط دارد.

علم ودین متفق القولند که اکثر بیماری های جسمانی و انحرافات اخلاقی انسان از پرخوری آغاز می شود و بیشتر سلامتی و حسن اخلاق او مدیون عفت شکم و اندک خوری است. سیرو وسلوک انسان به سوی خداوند از سفره و کنترل شکم آغاز می شود. تا کسی موفق به تربیت شکم خود نشود و اندک خوری را تمرین نکند, قادر نخواهد بود وقت خواب خود را تنظیم نماید و همین طور در سلوک, تهجد و خود سازی توفیق چندانی بدست نمی آورد

خواب و خورت ز مرتبه عشق دور کرد           آنگه رسی به دوست, که بی خواب و خورشوی

شکم و پیرو آن شهوت, گردنه های هستند برسر راه انسانیت که اگر انسان از آنها عبور کند, مانع بزرگ دیگری بر سر راه تکامل و سعادت خود نخواهد یافت. اهمیت روزه و رمضان نیز به خاطر تاثیر تربیتی و سازنده ای است که عمدتا در مورد شکم و شهوت روزه دار دارد و بدین وسیله راه شیطان را می بندد, انسان را از بند و اسارت نفس می رهاند و زمینه پرواز معنوی او را فراهم می آورد.

یکی از قهرمانان این میدان که خود یکی از میدان های بزرگ جهاد با نفس است, پیامبر عظیم الشان اسلام, حضرت محمد مصطفی(صلوات الله علیه و آله) است. آن حضرت در نیک خوری, اندک خوری و انتخاب غذاهای مناسب برای انسان, الگوی تمامی مسلمانان بود؛ بدین خاطر چه شیرین است که به مطالعه سیر ه آن حضرت در خوردن و آشامیدن بنشینیم و خورشید درخشان محمدی را فرا راه زندگی خویش می سازیم.

تجمل و آراستگی - سیره اخلاقی پیامبر

                                                             

پیامبر(ص) چون می خواست به مجلسی وارد شود و با مردم ملاقات کند, به آراستگی ظاهر خویش توجه وافری داشت, در آینه می نگریست, موی ها و محاسن مبارکش را شانه می زد, لباس تمیز و مرتب می پوشید و چنان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سیره پیامبر 05 (چند مورد از سیره های پیامبر)

فاطمه و سیره نبوى

اختصاصی از هایدی فاطمه و سیره نبوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

فاطمه و سیره نبوى

اخبرنى ابوالحسین یحیى بن الحسین المطلبى وسع الله له الرحمه امام المسجد فى مسجد النبى صلى الله علیه قال اخبرنا ابو عثمان محمد بن عثمان العثمانى قال قرإت على طاهربن یحیى العلوى ابى القاسم قال حدثنى ابى قال حدثنا بکربن عبدالوهاب قال حدثنى عیسى بن عبدالله عن ابیه انه حدثه ان بیت فاطمه بنت النبى صلى الله علیه فى الدور الذى فیه القبر بینها و بین قبر النبى صلى الله علیه خوخه ... روایت کرده اند که خانه فاطمه دختر محمد علیه السلام در سراهائى است که در آن جا گورهاست و میان آن و میان قبر رسول, روزنى است. و آورده اند که رسول صلى الله علیه و آله بر در سراى امیرالمومنین على و فاطمه علیهما السلام باز ایستاد و گفت: السلام علیکم اهل البیت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا.

ابوالحمرا گفت: من دیدم که رسول علیه السلام چهل روز بامداد همچنین مى کرد. و رسول علیه السلام چون از سفرى باز آمدى اول در پیش فاطمه رفتى. پس یک بار از سفرى باز آمد و در(درون) رفت. فاطمه دو گوشوار کرده بود و گردن بندى و جفتى دست افرنجن از نقره و پرده اى از براى در خانه. چون رسول علیه السلام آن بدید, ساعتى نیک توقف کرد و بیرون رفت و اثر خشم بر رویش پیدا بود, تا بر منبر نشست, و فاطمه دانست که آن خشم از براى اوست از آنچه رسول علیه السلام دیده بود, هر دو گوشوار بیرون کرد و گردن بند و دو دست افرنجن و آن پرده برگرفت و همه را بفرستاد به نزدیک رسول علیه السلام و گفت: یا رسول الله, این جمله به صدقه ده. چون این خبر پیش رسول علیه السلام آوردند, گفت: پدر فداى او باد. سه بار و گفت: لیست الدنیا من محمد و لا من آل محمد و لو کانت الدنیا تعدل عند الله جناح بعوضه ما سقى کافرا شربه مإ. گفت: دنیا نیست محمد را و نه آل محمد را, و اگر دنیا برابر بودى نزد خداى تعالى به پر پشه اى, هرگز کافرى را یک شربت آب ندادى. پس, رسول علیه السلام برخاست و در (درون) رفت و فاطمه را بدید.

قال على بن ابى طالب رضى الله عنه زارنا رسول الله صلى الله علیه فبات عندنا و الحسن و الحسین نائمین فاستسقى الحسن فقام رسول الله صلى الله علیه الى قربه فجعل یسکبها فى القدح ثم جعل یسقیه فتناول الحسین فمنعه و بدإ بالحسن قالت فاطمه یا رسول الله کانه احب الیک قال انما استسقانى اولا ثم قال صلى الله علیه انى و ایاک و هذین و هذا الراقد یعنى علیا فى مکان واحد یوم القیمه.على بن ابى طالب رضى الله عنه گفت: رسول علیه السلام به زیارت ما آمد و شب آن جا بخفت, و حسن و حسین خفته بودند. پس در شب حسن آب خواست. رسول علیه السلام برخاست و مشکى آب بود, از آن پاره اى در قدحى ریخت و خواست که به حسن دهد, حسین دست فرا کرد که آب فرا گیرد. رسول علیه السلام او را منع کرد و ابتدابه حسن داد. فاطمه گفت: یا رسول الله! گویى حسن را دوست تر مى دارى؟ رسول علیه السلام گفت: حسن اول آب خواست از من. پس گفت: یا فاطمه! من و تو و این دو فرزند و این خفته, یعنى على بن ابى طالب در یک جایگاه خواهیم بود روز قیامت.

آورده اند که رسول علیه السلام از سفرى باز آمد, پس در پیش فاطمه رفت و پرده اى دید آویخته. گفت: یا فاطمه, اگر خواهى که خداى تعالى تو را بپوشاند روز قیامت, این پرده به من ده. پس فاطمه بدو داد و رسول علیه السلام آن پرده بیرون آورد و یک گز یک گز مى درید و به مردمان مى داد. جعفربن محمدالصادق روایت مى کند از پدر خویش از جد خویش که رسول صلى الله علیه به سراى فاطمه رفت و آن جا چیزى طلب مى کرد و ایشان را محتاج دید به چیزى. پس باز نگریست و فاطمه را گفت: مگر پیش شما چیزى باشد؟ فاطمه گفت: رسول خدا از ما داناتر است و آنچه در خانه ما است. و حسن و حسین درآمدند و چیزى طلب کردند. رسول علیه السلام برخاست و دو رکعت نماز بکرد. پس برخاست و در خانه اى کوچک رفت از آن ما, و آنجا دو رکعت نماز بکرد و از آن جا طبقى بیرون آورد بر آنجا خرماى حجاز و مویز طایف و کعک شام و پیش ما نهاد. ما بخوردیم و هر وقت که ما از آن جا چیزى بر مى داشتیم, در حال عوض آن به جاى باز مىآمد. پس سائلى بیامد و دستورى خواست و رسول علیه السلام او را باز زد و زجر کرد. فاطمه گفت: اى پدر, به خدا که تو هرگز مسکین را باز نزده اى؟ رسول علیه السلام خاموش گشت. پس سائل یک بار دیگر سوال کرد و رسول او را زجر کرد. فاطمه یک بار دیگر آن کلمه را باز گفت. پس رسول علیه السلام گفت: یا فاطمه, مى دانى که این سائل کیست؟ گفت: نه. گفت: ابلیس است, پنهان بیامده است تا میوه هاى بهشت بخورد, و خداى تعالى روزى او نکرده است. این طبقى است که جبرئیل علیه السلام به من آورده است از بهشت. پس طبق برداشته شد.(1)

برگرفته از کتاب: ((شرف النبى)), باب ;46 ص437 ـ 435


دانلود با لینک مستقیم


فاطمه و سیره نبوى

سیره پیامبر اعظم

اختصاصی از هایدی سیره پیامبر اعظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

سیره های پیامبر اعظم (ص)

سادگی در سیره پیامبر اکرم (ص)

مسجد ساده پیامبر با ده ستون از تنه درخت خرما همراه با اذان برده سیاهی با نام بلال دنیا را تکان داد ولی مسجد امروز مدینه با صدها پایه از سنگ مرمر و مناره های بسیار بلند هیچ کشوری را تکان نمی دهد .

فرمان های سیره ساز

خداوند با دستورات روشن و گاهی مکرر که به پیامبرش میداد، برنامه و سیره زندگی ان حضرت را معین می کرد و سیره عملی آن حضرت مطابق دستورات الهی بود.

عبادت پیامبر

ام سلمه می گوید : شبی پیامبر در خانه من بود ، نی»ه شب ، او را نیافتم به سراغش شتافتم ، دیدم در تاریکی ایستاده ، دستها را بلند کرده و اشک می ریزد و می گوید : خدایا ! نعمت هایی که به من داده ای از من نگیر ، دشمنم را خشنود مکن ، به بلاهایی که مرا از آن نجات داده ای گرفتارم مکن .

به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند ، شما که بخشوده شده ای ! فرمود : هیچ کس از خدا بی نیاز نیست . حضرت یونس آنی به خود واگذار شد ، در شکم ماهی زندانی شد .

دلسوز و مهربان

روزی پیامبر اکرم (ص) دوازده درهم به حضرت علی (ع) داد و فرمود : لباسی برای من تهیه کن . حضرت علی (ع) به بازار رفت و لباسی به همان قیمت تهیه کرد و خدمت رسول اکرم (ص) آورد . پیامبر اکرم فرمود اگر لباس ساده تر و ارزاتنری بود بهتر بود . اگر فروشنده راضی است لباس را به او برگردان . حضرت علی (ع) لباس را برگرداند و پول را پس گرفت و خدمت پیامبر (ص) برگشت .

اگر کسی برای اصلاح و متحول کردن جامعه، از درون سوز نداشته باشد، بتواند جامعه ای را مشتمل سازد. یکی از صفحات بر جسته محال است بتواند جامعه ای را مشتعل سازد. یکی از صفات بر جسته انبیای الهی سوز و گداز برای هدایت و سعادت انسان ها بود.

البته سوز هم باید از روی اخلاص باشد، دکان نباشد! هر کس باید ببیند چه کاری کعطل مانده است، آستین ها را بالا بزند و کار را انجام دهد. به نوع کار، پستی و شرافت ظاهری آن نباید نگاه کرد. کاری که بر زمین مانده استباید با نیت پاک و خالص انجام داد.

یکی از خصوصیات انبیاء از جمله پیامبر اسلام پرهیز از تکلف. خداوند از پیامبرش می خواهد که به مردم بگوید: «و ما انا من المتکلفین» من اهل تکلف نیستم و خود و دیگران را به سختی نمی اندازم.

مشورت با مردم

در کارهایی که از طرف خدا فرمان مخصوصی صادر نشده و کار به خود امت واگذار شده بود، گاه و بیگاه پیامبر با مردم مشورت می کرد و حتی در مواردی رأی دیگران را بر نظر خود مقدم می داشت. در جنگ احد پیامبر شورایی تشکیل داد و درباره اینکه برای جنگیدن از مدینه بیرون بروند یا در مدینه ستگر بگیرند مشورت نمود.


دانلود با لینک مستقیم


سیره پیامبر اعظم

دانلود تحقیق درمورد سیره پیامبر اعظم

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق درمورد سیره پیامبر اعظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

سیره های پیامبر اعظم (ص)

سادگی در سیره پیامبر اکرم (ص)

مسجد ساده پیامبر با ده ستون از تنه درخت خرما همراه با اذان برده سیاهی با نام بلال دنیا را تکان داد ولی مسجد امروز مدینه با صدها پایه از سنگ مرمر و مناره های بسیار بلند هیچ کشوری را تکان نمی دهد .

فرمان های سیره ساز

خداوند با دستورات روشن و گاهی مکرر که به پیامبرش میداد، برنامه و سیره زندگی ان حضرت را معین می کرد و سیره عملی آن حضرت مطابق دستورات الهی بود.

عبادت پیامبر

ام سلمه می گوید : شبی پیامبر در خانه من بود ، نی»ه شب ، او را نیافتم به سراغش شتافتم ، دیدم در تاریکی ایستاده ، دستها را بلند کرده و اشک می ریزد و می گوید : خدایا ! نعمت هایی که به من داده ای از من نگیر ، دشمنم را خشنود مکن ، به بلاهایی که مرا از آن نجات داده ای گرفتارم مکن .

به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند ، شما که بخشوده شده ای ! فرمود : هیچ کس از خدا بی نیاز نیست . حضرت یونس آنی به خود واگذار شد ، در شکم ماهی زندانی شد .

دلسوز و مهربان

روزی پیامبر اکرم (ص) دوازده درهم به حضرت علی (ع) داد و فرمود : لباسی برای من تهیه کن . حضرت علی (ع) به بازار رفت و لباسی به همان قیمت تهیه کرد و خدمت رسول اکرم (ص) آورد . پیامبر اکرم فرمود اگر لباس ساده تر و ارزاتنری بود بهتر بود . اگر فروشنده راضی است لباس را به او برگردان . حضرت علی (ع) لباس را برگرداند و پول را پس گرفت و خدمت پیامبر (ص) برگشت .

اگر کسی برای اصلاح و متحول کردن جامعه، از درون سوز نداشته باشد، بتواند جامعه ای را مشتمل سازد. یکی از صفحات بر جسته محال است بتواند جامعه ای را مشتعل سازد. یکی از صفات بر جسته انبیای الهی سوز و گداز برای هدایت و سعادت انسان ها بود.

البته سوز هم باید از روی اخلاص باشد، دکان نباشد! هر کس باید ببیند چه کاری کعطل مانده است، آستین ها را بالا بزند و کار را انجام دهد. به نوع کار، پستی و شرافت ظاهری آن نباید نگاه کرد. کاری که بر زمین مانده استباید با نیت پاک و خالص انجام داد.

یکی از خصوصیات انبیاء از جمله پیامبر اسلام پرهیز از تکلف. خداوند از پیامبرش می خواهد که به مردم بگوید: «و ما انا من المتکلفین» من اهل تکلف نیستم و خود و دیگران را به سختی نمی اندازم.

مشورت با مردم

در کارهایی که از طرف خدا فرمان مخصوصی صادر نشده و کار به خود امت واگذار شده بود، گاه و بیگاه پیامبر با مردم مشورت می کرد و حتی در مواردی رأی دیگران را بر نظر خود مقدم می داشت. در جنگ احد پیامبر شورایی تشکیل داد و درباره اینکه برای جنگیدن از مدینه بیرون بروند یا در مدینه ستگر بگیرند مشورت نمود.

همگام با یاران

در سفری که رسول خدا با اصحاب داشتند، هنگام تهیه غذا هر یک از آنان کاری را قبول کردند، پیامبر هم هیزم جمع کردن را بر عهده گرفت و هر چه اصحاب خواستند از کار پیامبر جلوگیری نمایند نپذیرفت.

وفای پیامبر

عمار می گوید: پیش از بعثت، من و جضرت محمد با هم چوپانی می کردیم، یک روز به او پیشنهاد کردم که فلان منطقه چراگاه خوبی برای گوسغندان است فردا به آنجا برویم. حضرت محجمد پذیرفت. من فردا به آنجا رفتم و دیدم پیامبر قبل از من به آنجا رسیده است ولی گوسفندان خود را از چریدن باز می دارد. پرسیدم چرا نمی گذاری گوسفندان بچرند؟ فرمود: چون وعده من با تو این بود که با هم شروع کنیم، نخواستم قبل از تو گوسفندان من از این چراگاه استفاده کنند.

صداقت پیامبر با مردم

یکی از فرزندان پیامبر، به نام ابراهیم در کودکی از دنیل رفت، اندکی پس از مرگ او خورشید گرفت، مردم گمان کردند این خورشید گرفتگی به خاطر فوت ابراهیم


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد سیره پیامبر اعظم

تحقیق درمورد سیره ی پیامبر 29 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد سیره ی پیامبر 29 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

سیره ی پیامبر

در میان تمام انبیا، تنها پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله است که جزئیّات تاریخ زندگى او به روشنى ثبت و ضبط شده که افتخار بزرگى براى مسلمانان به شمار مى‏رود، زیرا زندگى سایر انبیا مدّتى بعد از آن بزرگواران، با تحریفات فراوان و همراه با انواع تهمت‏ها نوشته شده است.

کتاب‏هاى زیادى درباره اخلاق پیامبر صلى الله علیه و آله نوشته شده که بیشتر آنها به زبان عربى است و چون در بخش‏هاى قبلى درباره انبیا و شناخت و صفات آنان بحث‏هایى کردیم مناسب است گوشه‏اى از سیره آن پیامبر عزیز صلى الله علیه و آله را در اینجا ذکر کنیم زیرا آشنایى با سیره و روش زندگى و اخلاق فردى و اجتماعى آن بزرگوار براى همه مردم بدون استثنا مفید است. از خداوند متعال مى‏خواهم این نوشته مختصر را از ما بپذیرد و ما را از بهترین امّت پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله قرار دهد.

پیامبر اکرم نزد کسى پاى خود را دراز نمى‏کرد. با گشاده‏رویى صحبت مى‏کرد و به همه افراد توجه مى‏فرمود.

آنچه در اینجا ذکر مى‏شود از کتاب «بحارالانوار» جلد شانزده و «سیره ابن هشام» و «کُحل البصر» و «تفسیر المیزان» جلد ششم و غیر آن است.

عبادت پیامبر

چون پاسى از شب مى‏گذشت رسول‏ خدا صلى الله علیه و آله از بستر برمى‏خاست و پس از گرفتن وضو و زدن مسواک و تلاوت آیاتى چند از قرآن کریم، در گوشه‏اى به عبادت مى‏پرداخت و اشک مى‏ریخت. بعضى از همسرانش که او را به این حال مى‏دیدند مى‏گفتند: تو که گناهى ندارى چرا این قدر اشک مى‏ریزى؟ مى‏فرمود: آیا بنده شاکر خدا نباشم؟

امّ سلمه مى‏گوید: شبى پیامبر در خانه من بود، نیمه شب، او را نیافتم به سراغش شتافتم، دیدم در تاریکى ایستاده، دست‏ها را بلند کرده، اشک مى‏ریزد و مى‏گوید: خدایا! هرچه نعمت به من داده‏اى از من مگیر، دشمنم را خشنود مکن، به بلاهایى که مرا از آنها نجات دادى گرفتارم مکن، حتى به اندازه چشم بر هم زدنى مرا به خود وامگذار. به او گفتم پدر و مادرم فدایت شوند، شما که بخشوده شده‏اى! فرمود: هیچ کس از خدا بى‏نیاز نیست. حضرت یونس آنى به خودش واگذار شد، در شکم ماهى زندانى شد.

چون ماه رمضان مى‏رسید، پیامبر همه بردگان خود را آزاد مى‏کرد، به هنگام نماز مى‏لرزید و هرگاه نماز را به تنهایى مى‏خواند رکوع و سجود آن را طول مى‏داد ولى هرگاه با مردم به جماعت نماز مى‏خواند بسیار عادّى و ساده برگزار مى‏کرد. به یکى از یارانش که امام جماعت سایر مسلمانان شده بود سفارش فرمود: هرگاه با مردم به نماز مى‏ایستى سعى کن بعد از حمد، سوره کوچکى قرائت کنى و نماز را طول ندهى.

رسول خدا هنگام خروج از خانه، خود را آماده و زینت مى‏کرد.

زهد پیامبر

روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله دوازده درهم به حضرت على علیه السلام داد و فرمود: لباسى براى من تهیّه کن. على علیه السلام به بازار رفت و لباسى به همان قیمت تهیّه کرد و خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله آورد. پیامبر فرمود: اگر لباس ارزان‏تر یا ساده‏ترى بود بهتر بود. اگر فروشنده حاضر است لباس را به او برگردان. حضرت على ‏علیه السلام لباس را برگرداند و پول را پس گرفت و خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله برگشت.

رسول ‏خدا صلى الله علیه و آله با على علیه السلام به سوى بازار راه افتادند، در راه کنیزى را دیدند که گریه مى‏کند، از حالش جویا شدند. گفت: چهار درهم پول براى خرید جنس به من داده‏اند ولى پول را گم کرده‏ام و اکنون مى‏ترسم که به خانه برگردم. پیامبر صلى الله علیه و آله چهار درهم از دوازده درهم را به او داد و آنگاه به بازار رفتند و پیراهنى به قیمت چهار درهم خریدند.

هنگام بازگشت برهنه‏اى را دیدند، لباس را به او بخشیدند و دوباره به بازار برگشته و پیراهن دیگرى خریدند. در راه بازگشت به منزل دوباره همان کنیز را دیدند که ناراحت است و مى‏گوید: چون برگشتن به خانه طول کشیده مى‏ترسم مرا بزنند. پیامبر صلى الله علیه و آله همراه کنیز به منزل صاحبش رفت، صاحب خانه به احترام تشریف فرمایى پیامبر صلى الله علیه و آله کنیز را بخشید و او را آزاد نمود. رسول اکرم فرمود: چه دوازده درهم با برکتى که دو برهنه را پوشاند و یک نفر را آزاد کرد.

آرى، اگر ما هم کمى از زندگى خود بکاهیم بسیارى از برادران ما به نوائى مى‏رسند.

یک نفر یهودى چند درهم از پیامبر صلى الله علیه و آله طلب داشت. روزى مطالبه کرد ولى پیامبر صلى الله علیه و آله چیزى نداشت که به او بپردازد. یهودى گفت: همین جا در کنار تو مى‏مانم تا بدهى خود را بپردازى و پیامبر صلى الله علیه و آله را در جاى خود نگه داشت. ظهر شد، مردم نماز ظهر را خواندند، عصر هم گذشت و وقت نماز مغرب و عشا فرا رسید و آن یهودى همچنان پیامبر صلى الله علیه و آله را عملاً بازداشت کرده بود. مردم از رفتار آن مرد یهودى عصبانى شدند اما پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ما حق ظلم نداریم. این رفتار پیامبر باعث شد تا آن یهودى به خاطر صبر، متانت و خوش اخلاقى پیامبر مسلمان شد و مقدارى از مال خود را نیز در راه خدا داد و گفت: این کار من نسبت به رسول خدا جنبه آزمایشى داشت نه جسارت.

سوز پیامبر

اگر کسى براى اصلاح و متحوّل کردن جامعه، از درون سوز نداشته باشد و مشتعل نباشد، محال است بتواند جامعه‏اى را مشتعل سازد. یکى از صفات برجسته انبیاى الهى سوز و گداز آنها براى هدایت و سعادت انسان‏هاست. یکى از ناسزاهایى که قدیمى‏ها به بعضى مى‏گفتند این بود: «اى بى درد!» پیداست که داشتن درد و سوز، خود یک کمال است و بى دردى یک درد بزرگ است!

خداوند در اوصاف پیامبرش مى‏فرماید: «حریص علیکم» او نسبت به شما سوز دارد و براى ایمان شما حرص مى‏خورد و در جاى دیگر خطاب به پیامبر مى‏فرماید: «لعلّک باخع نفسک الا یکونوا مؤمنین» شاید خویشتن را هلاک کنى که چرا آنها ایمان نمى‏آورند.

همچنین در سوره طه مى‏فرماید: «طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقى»؛ اى پیامبر! ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم که این همه خود را به زحمت بیندازى !

آرى، سوز و گداز دینى از اوصاف انبیا و اولیاست و نه تنها براى آنها که براى هر مسلمانى لازم است. یک طلبه و یک دانشجو اگر بسوزد، دانشگاه و حوزه و جامعه را مى‌تواند متحوّل کند.

البته سوز هم باید از روى اخلاص باشد، دکّان نباشد! هر پیرو پیامبرى باید ببیند کجاى کار معطّل مانده است، آستین‏ها را بالا بزند و کار را انجام دهد. به نوع کار، پستى و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد سیره ی پیامبر 29 ص