هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

سیر تحول عوامل عمومی تشدید مجازات با رویکرد قانون جدید مجازات اسلامی

اختصاصی از هایدی سیر تحول عوامل عمومی تشدید مجازات با رویکرد قانون جدید مجازات اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

سیر تحول عوامل عمومی تشدید مجازات با رویکرد قانون جدید مجازات اسلامی


سیر تحول عوامل عمومی تشدید مجازات با رویکرد قانون جدید مجازات اسلامی

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق

گرایش حقوق جزا و جرم شناسی

91 صفحه

چکیده:

همان گونه که از نام این عنوان پیدا است ، پایان نامه حاضر مربوط می شود به پیدایش و تحولات عوامل عمومی تشدید مجازات در حقوق کیفری ایران .

عوامل عمومی تشدید مجازات به سه عامل تکرار جرم ، تعدد جرم و سردستگی گروه مجرمانه ( مطابق نظر نگارنده ) تقسیم می شوند . مطابق تعاریف بزرگان حقوق جزا ، این عوامل در هر جرمی نمود پیدا کنند موجب تشدید مجازات می شوند مگر در مواردی که قانونگذار منع نموده باشد ( همانند جرائم اطفال و جرائم سیاسی در تکرار جرم ).

تشدید مجازات به صور مختلفی از جمله افزایش حداکثر مجازات ، محکومیت متهم به حداکثر مجازات ، محکومیت به مجازات های تکمیلی و غیره پیش بینی شده است .

دو عامل تکرار جرم و تعدد جرم از سال 1304 و سردستگی گروه مجرمانه از سال 1352 در قانونگذاری های ایران وجود داشته اند و در تمام این سال ها و قانونگذاری ها دچار تغییر و تحولات فراوانی شده اند و از جمله این تغییرات ، میزان و نحوه تشدید مجازات بوده که در هر دوره از نظریه های مختلفی برای این مهم پیروی می شده است .

در میان این سه عامل ، عامل سردستگی گروه مجرمانه بیشتر از دو عامل دیگر جای بحث دارد ، از این جهت که هم از سوی قانونگذار و هم از سوی نویسندگان حقوق جزا مغفول مانده بود و در قانون جدید خیلی از کمی و کاستی های گذشته آن جبران شده ولی هم چنان مشکلاتی جزئی موجود می باشد .

دو عامل دیگر یعنی تکرار و تعدد جرم که دارای فراز و نشیب های فراوانی در قوانین گذشته بودند ، در قانون جدید تا حدودی به سامان رسیده اند که به همه این موارد در متن اصلی کار و طی فصول جداگانه بررسی خواهد شد .

کلید واژه : تکرار جرم، تعدد جرم، سردستگی گروه مجرمانه، تشدید مجازات


دانلود با لینک مستقیم


سیر تحول عوامل عمومی تشدید مجازات با رویکرد قانون جدید مجازات اسلامی

دانلود مقاله سیر فلسفه در ایران

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله سیر فلسفه در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

"از قدیمی ترین ادوار تاریخی،در ایران،فلسفه به معنی دیدی درباره ی جهان هستی و آغاز و انجام موجودات وجود داشته است.هر چند که در دوره قبل از اسلام نظرات فلسفی از تفکرات دینی جدا نبوده است ."
تاریخ فلسفهی ایران شامل دو دوره است :دوره قبل از اسلام و دوره اسلامی.
دوره اول :فلسفه ایران دوره قبل از اسلام:فلسفه های این دوره عبارتند از :فلسفه زرتشت یا آئین مزدیسنا،آئین مهر و فلسفه مانی مزدک.
1.آئین مزدیسنا یا فلسفه زرتشت:نامبردارترین متفکر ایران باستان زردشت یا زرتشت است.برخی از محققان وی را موجودی افسانه ای انگاشته اند و بعضی او را تا مرتبه خدائی بالا برده اند. قول مشهور آنست که وی حدود اواسط قرن هفتم یا ششم پیش از میلاد دیده به جهان گشوده است.کتاب مقدس زردشت "اوستا"نام دارد که کتاب دینی زردشتیان است.
مقارن ظهور زردشت ایرانیان به دو گروه متخاصم و با دو جهان بینی مخالف در مقابل یکدیگر قرار گرفتند. "اقبالف لاهوری "متفکر و شاعر پاکستانی در این باره نوشته است:در پرتو ناچیز خاورشناسی کنونی،ایرانیان باستان را می بینم که به هنگام ظهور زردشت به دو جناح بخش شده اند:پیروان نیروها ی خوب خودی و هواداران نیروها ی بد بیگانه،
1.در این زمان آریائیان ایران ،دست از خانه به دوشی برداشته و زندگی کشاورزی آغاز کرده بودند.اقوامی که هنوز خانه به دوش بودند به آنها حمله می کردند و دست به چپاول میزدند.از جمله نتیجه های این ستیزه تقسیم خدایان به دو بخش –دواها(دیوها) و اهوراها-بود دیوها خدای متجاوزان به شمار می آمدند و اهوراها خدای آریائیان ایرانی.
زردشت نیز پا در میدان این پیکار مینهد و با شور اخلاقی خود ،پرستش دیوان بیگانه را منسوخ می کند و شعائر دشوار کاهنان مغ را از رواج می اندازد ."
فلسفه زردشت:اصول فلسفه زردشت به قرار زیر است:
1.اهرامزدا و اهریمن (نور و ظلمت)زردشت ارواح نیک مورد پرستش گذشتگان را وحدت بخشید و آنرا اهورامزدا(خدای نور و نیکی ها)نام نهاد.
2.یکتاپرستی:برخی از محققان زردشت را دوگانه پرست خوانده اند و برخی یکتا پرست(موحد).آنان که اعتقاد به یکتا پرستی زردشت دارند معتقدند که وی در اصل بنیادی،یعنی اهرامزدا و اهریمن را وجود دوگانه یک وجود ازلی (خدای یکتا)می داند.بنابراین زردشت از نظر دینی یکتاپرست است و از نظر فلسفی دو گرا.
3.جهان شناسی و اخلاق: به نظر زردشت واقعیت ها دو بخش اند:هستی(نور)و نیستی ( ظلمت) .هستی ها یا مجموعه آفریده های خوب از خدای خوبیها،یعنی اهورامزدا سر چشمه گرفته اند و نیستی ها ویا مجموعه آفریده های بد از روح بد پسند اهریمن بد کنش زاده شده اند. جهان میدان نزاع و کشاکش نیروهای خوب و بد (نیروهای اهورائی و اهریمنی )است.سرانجام این ستیزه شکست نیروهای بد از نیروهای خوب و پیروزی اهورامزدا بر اهریمن خیره سر خواهد بود.وظیفه انسان در این نزاع آنست که جانب نیکی را بگیرد و علیه بدی به پیکار برخیزد.به نظر زردشت راه راستین زیستن و برتری قانوناخلاقی همین است.گرایش به نیکی و احتراز از بدی.
1.مغ:مغان در اصل قبیله ای از قوم عاد بودند که مقام روحانیت منحصرا به آنها تعلق داشت آنگاه که آئین زردشت بر نواحی غرب و جنوب ایران،یعنی ما و پارس مستولی شد،مغان پیشوایان دیانت جدید شدند.در کتاب "اوستا"نام طبقه روحانی را به همان عنوان قدیمی که داشته اند یعنی آترون(athravan )می بینیم اما در عهد اشکانیان و ساسانیان معمولااین ظایفه را مغان می خواندند.
4.سرنوشت انسان:روح و نهاد انسان آفریده ی خداست .اگر آدمی با پلیدیها به پیکار برخیزد و با سپاه اهریمن بجنگد بر زندگی جاویدان دست می یابد و به "اصل روشنایی"میپیوندد و اگر به بدی ها روی آورد اسیر ظلمت ابدی تیره بختی همیشگی خواهد شد.
5.کشاورزی و تقدس عناصر چهار گانه:چون کشاورزی اساس زندگی مادی آریائیان بود ،زردشت کشاورزی و آب وزمین(خاک)را مقدس شمرد.و بهترین جای زمین را برای جلوگیری از آلودگی خاک بود که زردشت به پیروان خود دستور داد جسد مرده را در خاک نهند و آن را در بنایی استوانه ای شکل بدون سقف(دخمه)قرار دهند تا طعمه لاشخوران گردد . "همچنین زردشت آتش را به عنوان مقدس ترین عناصر گرامی شمرد. به نظر وی آتش نشان هستی نورانی اهورامزدا (خدای متعال)است.بنابراین باید آنرا پیوسته در آتشکده ها "فروزان نگه داشت و از آلودگی آن جلوگیری کرد.
2.آئین مهر (میترائیزم):مهر پرستی وجهی از آئین زردشت به شمار میآید.مهرپرستان،مهر(خورشید)را خدای" نور"می دانستند و مورد پرستش قرار می دادند. آنها روح انسانی را بخشی از وجود خدا می پنداشتند و برای پیوستن روح به خدا آداب و عباداتی خاص انجام می دادند از جمله آداب مذهبی آنها قربانی کردن گاو بود.
آئین مهر پرستی از قرن اول یا دوم میلادی در امپراتوری روم شرقی رواج یافت کلیسای مسیحی با آن به مبارزه بر خاست و در قرن پنجم آنرا نابود کرد.
3.آئین مانی:مانی اوایل قرن سوم میلادی (215یا216)در سرزمین قدیمی بابل متولد شدو به سال 276میلادی به دستور شاپور ساسانی مصلوب گردید.پدر و مادر
1.آئین مهر هم بر آئین مسیح تاثیر گذاشت .هم بر فرهنگ ایران.آگاهی ما از این آئین به علت از میان رفتن استاد مربوط به آن-اندک است.برای مطالعه در باب آئین مهر غیر از کتب تاریخ ادیان،خواندن کتاب "جستار درباره مهر و ناهید"تالیف مجمد مقدم چاپ مرکز مطالعه فرهنگ ها ،سودمند است.
وی ایرانی بودند .مانی ابتدا مسیحی بود سپس عقاید زردشت را مطالعه کرد و تصمیم به اصلاح آن گرفت.به هند رفت و با فلسفه بودا آشنا شد و سر انجام آئین،یا فلسفه ای عرضه کرد که آمیخته ای از اندیشه های زردشتی،بابلی،بودایی و مسیحی بود.کتاب مذهبی مانی "ارتنگ یا ارژنگ"نام داشت که پیامبر خوش ذوق ایرانی آنرا با نقاشی های زیبا آراسته بود .
فلسفه مانی:اصول فلسفه مانی را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1.نور و ظلمت:اشیا مرکب از دو اصل جاویدانند:نور و ظلمت. نور ،اصل"نرینه جاویدانند و همیشه بوده اند.
2.شیطان،منشا فعالیت عالم:شیطان ،نخستین زاده ظلمت است و منشا فعالیت عالم به شمار می رود این موجود پلید از لحظه ای که زاده شد و به خطه شکوهمند پادشاه"نور"حمله ور گردید.پادشاه نور برای مقابله با او "انسان نخستین"را آفرید.انسان نخستین پس از ستیزه ای فرساینده شکست و شیطان ،عناصر نور رابه ظلمت آمیخت.پادشاه نور به قصد نجات ذرات نور جهان را پدید آورد.بدین گونه مانی نخستین حکیمی بود که جهان را معلول فعالیت شیطان و اساسا بد دانست.
3.راه رستگاری:برای رستگاری باید روشنی را از تاریکی جدا کرد.بدین معنی که فساد و بدی را که مربوط به تاریکی هستند،از خود دور کرد و از لذات دنیوی مانند خوردن گوشت و شراب و جمع مال و خصوصا ازدواج و تولید مثل خودداری ورزید پیروان مانی دو گروه بودند:برگزیدگان و شنوندگان.برگزیدگان مردمی نیکوکار بودند که تن به ازدواج نمی دادند و گوشت(بجز گوشت ماهی)و شراب نمی خوردند و شنوندگان کسانی بودند که زندگی معمولی داشتند ولی می بایست از مال پرستی و دروغ گویی بپرهیزند.
4.مزدک و فلسفه او :مزدک و فیلسوف جامعه گرایی و مردم گرایی ایران باستان در عصر انوشیروان ساسانی(قرن ششم میلادی)زاده شد.مزدک همانند مانی اشیا را معلول
1.این نظر شبیه عقیده چینیان است در باب آفرینش
آمیزش دو اصل مستقل و جاویدان می دانست اصل شید(روشنایی)و اصل تار(تاریکی ). اما بر خلاف مانی معتقد بود که آمیزش و جدایی دخالتی نمی تواند داشته باشد ."ممتازترین جنبه فلسفه مزدک،مردم گرایی اوست.مزدک می گفت که همه افرادانسان برابرند ولی دیوان بد خواه که می خواهند جهان خدایی را صحنه بی نوایی بی پایان گردانند،یا جعل مفهوم مالکیت انفرادی ،مردم را با یکدیگر بیگانه و دشمن می سازند."با این اندیشه بود که مزدک مرام اشتراکی را پیشنهاد کرد و سر مایه داری را محکوم ساخت."مزدک و پیروان وی به تحریک موبدان زردشتی و به امر انوشیروان نابود شدند.
دوره دوم:دوره ی اسلامی فلسفه ایران :بعد از آنکه مردم ایران به آئین اسلام گرویدند و فرهنگ اسلامی در این دیار مستقر شد،در پرتو قرآن و احادیث نبوی و روایات و تعالیم امامان،اسعداد و نبوغ ایرانیان در فلسفه به کمال رسید و اندیشه های فلسفی متفکران این مرز و بوم عالمگیر شد.بزرگان فلسفه اسلامی بیشتر ایرانی بودند و آنچه امروز در عالم به نام "فلسفه اسلامی"شهرت دارد،در واقع ثمره رنج فیلسوفان مسلمان ایران زمین است .
به طور کلی در فلسفه اسلامی دو دوره دیده می شود:دوره ترجمه ودوره تفکر فلسفی.
1.دوره ترجمه:نهضت ترجمه متون فلسفی و علمی در پایان خلافت بنی امیه(132-40هجری) آغاز شد و با استقرار عباسیان (656-132هجری یعنی از قرن هشتم تا سیزدهم میلادی )در بغداد و بالاخره تاسیس(بیت الحکمه-که به ترجمه کتب علمی و فلسفی اختصاص داشت –توسط مامون عباسی (قرن سوم هجری )به اوج فعالیت رسید.
بین نیمه دوم قرن دوم و نیمه دوم قرن چهارم هجری اکثر ماخذ مهم علمی قدیم از یونانی و سریانی و پهلوی و سانسکریت به عربی برگردانده شد و شاهکارهای فلسفی یونان همچون آثار افلاطون و ارسطو و نوافلاطونیان در دسترس مسلمانان قرار گرفت.مترجمان آثار یونانی اکثر نسطوری بودند و مترجمان آثار پهلوی و سانسکریت زردشتیان مسلمان شده ایرانی .
2- دوره تفکر فلسفی : این دوره از زمانی آغاز شد که از میان مسلمین ،نخستین مسلمان به تفکر فلسفی نشست ،به مسائل فلسفی پاسخ گفت و دستگاهی تازه در فلسفه ایجاد کرد . به بیان دیگر آغاز دوره تفکر فلسفی همزمان یا پیدایش اولین فیلسوف اسلامی است.برخی ازمحققان ایرانشهری را نخستین فیلسوف اسلامی دانسته اند .لکن آثاری ازاودردست بیست .اکثرپژوهندگان فلسفه اسلامی اولین فیلسوف اسلامی را ابویعقوب کندی می دانند وی از نژاد عرب واز قبیله کنده بود ودر نیمه دوم قرن دوم (سال 185 )هجری درکوفه متولد شدودرحدود سال 260 هجری درگذشت .نوشته اند که کندی 260 اثر فلسفیداشته است .اما متاسفانه امروز بیش از 50- 40 رساله از اودردست نیست این خرد مند بزرگ آغاز گر راهی بود که به وسیله ملاصدرا – فیلسوف بزرگ ایرانی عصر صفوی – به کمال نهایی خود رسید . در فاصله زمانی این دو خردمند بزرگ (کندی وملاصدرا ) متفکرانی همچون فارابی ،ابن سینا ،زکریای رازی ،امام محمد غزالی ،شیخ شهاب الدین سهروردی ،میرداماد و صدها متفکر دیگر ظهور کردند و فلسفه و تمدن اسلامی را شکوهمند ساختند .
هرکدام از این متفکران ،دارای نظریه های درخشانی در فلسفه بوده است بحث از تمام این نظریه ها در این مختصر امکان پذیر نیست . در اینجا فقط روش های فکری فلسفه اسلامی را مورد بررسی قرار می دهیم :
1- روش فلسفی مشائی (مکتب مشا PERIPATETICISM ) برمبنای این روش ،حقیقت ،تنها به وسیله استدلال منطقی وبرهان عقلی کشف می گردد .فیلسوف بایداز حرب خویش و قیاس منطقی برای حل دشواری ها کمک گیرد . فیلسوفان مشائی یا مشائیان پیرو ارسطو بودند وبه شرح وتفسیر نظرات فلسفی وی همت گماشتند .البته جز آنها نیز نظریات خاصی در زمینه های مختلف فلسفه اظهار کرده اند .
1- مشاءبه معنی (راه رونده است و علت آنکه فلسفه ارسطو را فلسفه مشاءگفته اند آن است که این فیلسوف ضمن راه رفتن با شاگردان خود مباحثه می کرد و به آنها تعلیم می داد .

 

 

 

اکثر فیلسوفان اسلامی روش مشائی داشته اند .نامبرارترین فیلسوف اسلامی این مکتب ابن سینا( 428 – 370 ه ) است ابو نصر فارابی ،کندی ،خواجه نصیر طوسی (قرن هفتم هجری )،میرداماد فیلسوف عهد صفوی (قرن یازدهم هجری ) از جمله پیروان این مکتب به شمار می آیند .
2- روش فلسفی اشراقی (مکتب اشراق IIIuminism): به نظر پیروان مکتب اشراق ،تنها به مدد برهان عقلی و شیوه استدلالی نمی توان به حقیقت دست یافت ،بلکه برای حل مشکلات جهان گذشته از استدلال و تعقل ریاضت و تزکیه نفس و صفای باطن نیز لازم است .
فیلسوفان اشراقی پیروافلاطون بودند واز نظرات وی و نیز از تفکرات فلاسفه باستانی ایران الهام می گرفتند . متفکر بزرگ مکتب اشراق شیخ شهاب الدین سهروردی (587- 549 ه ) معروف به شیخ اشراق بود قطب الدین شیرازی (قرن 8 ه ) وعلامه سهروردی (قرن 6و7 ه ) دیگر فیلسوفانی هستند که به روش اشراقی گرایش داشتند .
3- روش کلامی (مکتب متکلمان ): متکلمان همانند فلاسفه مشاءبر استدلال منطقی وبرهان عقلی تکیه دارند امابرخلاف فلاسفه می کوشند تا نتایج اندیشه هایشان با مسائل دینی مغایر نباشد . همچنین پایه استدلالشان بر حسن و قبح است . بدین معنی که همه چیز رابا معیار بدی (زشتی ) وخوبی می سنجند . مثلا" چنین استدلال می کنند که فلان چیز زشت است وفلان چیز نیک . درحالی که فلاسفه معتقدند " حسن و قبح "مربوط به دایره زندگی انسان است ودر مورد مسائل مربوط به خدا و جهان و هستی با این گونه معیارها نمی توان داوری کرد .

مکتب کلامی مشتمل بر دو شیعه است : کلام اهل تسنن (کلام معتزلی و اشعری )وکلام شیعه ،بزرگترین متکلم شیعی ،خواجه نصیر طوسی است .کتاب تجریدالعقاید وی از معروف ترین کتب کلام است .بعداز خواجه نصیر ،کلام شیوه ای تازه یافت ورنگی فلسفی به خود گرفت . از میان متکلمان اشعری ،ابوالحسن اشعری (324- 360 هجری قمری ) را می توان نام برد وی پیشوای مکتب اشعری نیز بود . از جمله کتابهای کلامی وی مقامات الاسلامین نام دارد . پیشوای مکتب معتزلی و اصل بن عطا (حدود 80 تا 131 هجری قمری )است واز میان متکلمان معتزلی ،نظام (قرن دوم هجری ،متوفی 200 ه ) ابوابل لهذ علاف ،قاضی عبدالجبارصاحب کتاب مغنی وزمخشری صاحب تفسیر کشاف را می توان به عنوان نمونه نام برد .
4- روش شهودی (مکتب عرفان و تصوف ) : برمبنای این مکتب رسیدن به حقیقت تنها با عشق و صفای باطن و تصفیه نفس میسر است .زیرا عقل و استدلال ره به مقصود نمی برد . عارفان برآنند که هدف ،تنها کشف حقیقت نیست ،بلکه رسیدن به حقیقت نیز هست .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 15   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیر فلسفه در ایران

پایان نامه : بررسی رابطه شریعت با مقام فرق و جمع در سیر سلوک عرفان اسلامی

اختصاصی از هایدی پایان نامه : بررسی رابطه شریعت با مقام فرق و جمع در سیر سلوک عرفان اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه : بررسی رابطه شریعت با مقام فرق و جمع در سیر سلوک عرفان اسلامی


پایان نامه : بررسی رابطه شریعت با مقام فرق و جمع در سیر سلوک عرفان اسلامی

چکیده : شریعت را قسم تغییر ناپذیر دین دانسته¬اند و آن جدای از مسائل فقهی است که ممکن است متغیر باشد. در واقع شریعت احکامی است که از سوی خدا بر پیامبر نازل شد. این احکام را عده ای مطلق دانسته و همواره انسان را ملزم به پایبندی به اجرای آن دانسته اند. عده ای نیز به سبب مقاماتی که در اثر تدوام در مسیر سیرو سلوک، انسان بدان دست می یابد، حائز شرایطی می¬دانند. مقام جمع در مقابل مقام فرق، جایگاهی است که در آن انسان، ید الهی گشته و سبب به فعل رسیدن مقصود الهی می گردد. همان طور که در قرآن از مقام جمع سخن به میان آمده و فرموده: « و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی »(یا محمد آن مشت خاک را بر روی دشمن تو نینداختی بلکه ما انداختیم). در این رساله با تکیه بر مقام فرق و جمع مقوله شریعت بررسی گشته و ضمن اشاره به نقاط مشترک عرفان و شریعت، این موضوع حاصل گشته که انسان در مقام جمع از اراده خویش خارج شده و شرایط تحقق اعمال شریعت از او ساقط می¬شود چرا که انسان زمانی مکلف است که از لحاظ قدرت اراده و عقلانیت جهت تصمیم گیری حائز شرایط باشد. کلیدواژه: شریعت، عرفان، مقام جمع، مقام فرق، سیر و سلوک


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه : بررسی رابطه شریعت با مقام فرق و جمع در سیر سلوک عرفان اسلامی

سیر تا پیاز سئو

اختصاصی از هایدی سیر تا پیاز سئو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

سیر تا پیاز سئو


سیر تا پیاز سئو

سلام.این مجموعه شامل 5 فایل هست که اگر تمام آن فایل ها را کار کنید،خودتان سئو کار حرفه ای می شوید.سایت های بسیاری هستند که از از مشتری بیش از 400 هزار تومان می گیرند و طی 3 ماه سایت مشتری را سئو حرفه ای می کنند.سیر تا پیاز سئو بعد از خرید این مجموعه در دست شما قرار می گیرد.کاملا واقعی و تضمینی.شما هم می توانید 400 هزار تومان از مشتری بگیرید،فقط به شرط این که این مجموعه را به دقت زیر ذره بین قرار دهید و تمرین کنید.همین :D


دانلود با لینک مستقیم


سیر تا پیاز سئو

دانلودمقاله روشهاى مختلف ارباب سیر و سلوک

اختصاصی از هایدی دانلودمقاله روشهاى مختلف ارباب سیر و سلوک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 گفتنى است که ارباب سیر و سلوک و علما و دانشمندانى که در این راه گام برداشته و تعلیمات قرآن و سنت را راهنماى خویش قرار داده (نه صوفیانى که تحت تاثیر مکتبهاى التقاطى و غیر اسلامى بوده‏اند) هر یک براى خود روشى را پیشنهاد کرده‏اند; یا به تعبیر دقیقتر، مراحل و منزلگاههایى در نظر گرفته‏اند که در ذیل به بخشى از آنها به صورت فشرده اشاره مى‏شود، تا این بحث کاملتر و پربارتر گردد:
1- سیر و سلوک منسوب به «بحرالعلوم‏»
در این کتاب که به فقیه باهر و علامه ماهر «بحرالعلوم‏» نسبت داده شده است هر چند انتساب بعضى از بخشهاى آن به این بزرگوار بعید به نظر مى‏رسد ولى قسمتهایى از آن داراى اهمیت فوق‏العاده‏اى است; براى سیر و سلوک الى الله و پیمودن راه قرب به پروردگار عوالم چهارگانه و به تعبیر دیگر، چهار منزلگاه مهم ذکر شده است:
1- اسلام
2- ایمان
3- هجرت
4- جهاد
و براى هر یک از این عوالم چهارگانه سه مرحله ذکر شده است که مجموعا دوازده مرحله مى‏شود که پس از طى آنها، سالک الى الله وارد عالم خلوص مى‏گردد، و این مراحل دوازده‏گانه به شرح زیر است:
منزل اول، اسلام اصغر است، و منظور از آن اظهار شهادتین و تصدیق به آن در ظاهر و انجام وظائف دینى است.
منزل دوم، ایمان اصغر و آن عبارت از تصدیق قلبى و اعتقاد باطنى به تمام معارف اسلامى است.
منزل سوم، اسلام اکبر است و آن عبارت است از تسلیم در برابر تمام حقایق اسلام و اوامر و نواهى الهى.
منزل چهارم، ایمان اکبر است و آن عبارت از روح و معنى اسلام اکبر مى‏باشد که از مرتبه و اطاعت‏به مرتبه شوق و رضا و رغبت منتقل شود.
منزل پنجم، هجرت صغرى است، و آن انتقال از «دارالکفر» به «دارالاسلام‏» است مانند هجرت مسلمانان از مکه که در آن زمان کانون کفر بود به مدینه.
منزل ششم، هجرت کبرى است، و آن هجرت و دورى از اهل عصیان و گناه و از همنشینى با بدان و ظالمان و آلودگان است.
منزل هفتم، جهاد اکبر است، و آن عبارت از محاربه و ستیز با لشکر شیطان است‏با استمداد از لشکر رحمان که لشکر عقل است.
منزل هشتم، منزل فتح و ظفر بر جنود و لشکریان شیطان، و رهایى از سلطه آنان و خروج از عالم جهل و طبیعت است.
منزل نهم، اسلام اعظم، و آن عبارت از غلبه بر لشکر شهوت و آمال و آرزوهاى دور و دراز است که بعد از فتح و ظفر، عوامل بیدار کننده برون بر عوامل انحرافى درون پیروز مى‏شود و اینجاست که قلب، مرکز انوار الهى و افاضات ربانى مى‏گردد.
منزل دهم، ایمان اعظم است، و آن عبارت از مشاهده نیستى و فناى خود در برابر خداوند است، و مرحله دخول در عالم فادخلى فى عبادى وادخلى جنتى است که در این هنگام حقیقت عبودیت و بندگى خدا ظاهر مى‏شود.
منزل یازدهم، هجرت عظمى است، و آن مهاجرت از وجود خود و به فراموشى سپردن آن، و سفر به عالم وجود مطلق، و توجه کامل به ذات پاک خداست که در جمله «وادخلى جنتى‏» خطاب به آن شده است.
منزل دوازدهم، جهاد اعظم است که بعد از هجرت از خویشتن، متوسل به ذات پاک خداوند مى‏شود تا تمام آثار خودبینى در او محو و نابود گردد و قدم در بساط توحید مطلق نهد.
بعد از پیمودن این عوالم دوازده‏گانه وارد عالم خلوص مى‏شود، و مصداق «بل احیاء عند ربهم یرزقون‏» مى‏گردد. (1)

چگونگى سیر و سلوک در این روش
در رساله سیر و سلوک منسوب به علامه بحرالعلوم بعد از ذکر عوالم و منازل بالا به چگونگى طى نمودن این راه پرمشقت و پرافتخار پرداخته و بیست و پنج دستور براى وصول به این مقاصد بالا و والا مى‏دهد که آنها را بطور فشرده در ذیل مى‏آوریم:
سالک الى الله و رهرو راه قرب به پروردگار براى وصول به این عوالم، بعد از آن که اصول دین را از طرق معتبر شناخت و به فروع احکام دینى و اسلامى کاملا آشنا شد، بار سفر مى‏بندد و به راه مى‏افتد و با انجام دستورهاى بیست و پنجگانه زیر به سوى مقصد همچنان پیش مى‏رود:
اول، ترک آداب و عادات و رسومى است که انسان را از پیمودن راه باز مى‏دارد و غرق در آلودگیها مى‏کند.
دوم، عزم قاطع بر پیمودن راه، که از هیچ چیز نترسد و با استمداد از لطف‏تردیدى به خود راه ندهد.
سوم، رفق و مدارا، و آن این که در آن واحد امور زیادى را بر خود تحمیل نکند مبادا دلسرد و متنفر شود، و از پیمودن راه بازماند.
چهارم، وفا، و آن عبارت از این است که نسبت‏به آنچه توبه کرده وفادار بماند و به آن باز نگردد، و نسبت‏به آنچه استاد راه مى‏گوید وفادار بماند.
پنجم، ثبات و دوام است، به این معنى که برنامه‏هایى را که انتخاب مى‏کند به صورت عادت مستمر در آید تا بازگشتى در آن صورت نگیرد.
ششم، مراقبت است، و آن عبارت از توجه به خویش در تمام احوال است که تخلفى صورت نگیرد.
هفتم، محاسبه است، که در حدیث «لیس منا من لم یحاسب نفسه کل یوم; کسى که همه روز به حساب خویش نرسد از ما نیست!» (2) به آن اشاره شده است.
هشتم، مؤاخذه است، منظور از مؤاخذه این است که هر گاه مرتکب خطایى شدبه خویشتن تنگ بگیرد و از این راه خود را مجازات کند.
نهم، مسارعت است، یعنى به مقتضاى امر «وسارعوا الى مغفرة من ربکم‏» (3) که در قرآن مجید آمده در مسیر حق شتاب کند، پیش از آن که شیطان مجال وسوسه یابد.
دهم، ارادت است، و آن عبارت از این است که باطن خود را چنان خالص کند که هیچ غشى در آن نباشد، و نسبت‏به صاحب شریعت و اوصیاى معصوم او کاملا عشق ورزد.
یازدهم، ادب است، یعنى نسبت‏به ساحت قدس خداوند و رسول‏اکرم صلى الله علیه و آله و جانشینان معصوم او شرط ادب نگاه دارد، و کمترین سخنى که نشانه اعتراض باشد بر زبان نراند، و در تعظیم این بزرگان بکوشد و حتى در بیان حاجت از الفاظى که نشانه امر و نهى است‏بپرهیزد.
دوازدهم، نیت است، و آن عبارت است از خالص ساختن قصد در این سیر و حرکت و جمیع اعمال از براى خداوند متعال.
سیزدهم، صمت است، به معنى خاموشى و حفظ زبان از سخنان زائد و اکتفا به مقدار لازم.
چهاردهم، جوع و کم خوردن، که از شروط مهمه پیمودن این راه است ولى نه تا آن حد که باعث ضعف و ناتوانى گردد.
پانزدهم، خلوت است، و آن عبارت است از کناره‏گیرى از اهل عصیان و طالبین دنیا و صاحبان عقول ناقصه; و به هنگام عبادات و توجه به اذکار، دور از ازدحام و غوغا بودن.
شانزدهم، سهر و شب بیدارى (مخصوصا بیدارى در آخر شب)، که در آیات و روایات اسلامى کرارا به آن اشاره شده است.
هفدهم، دوام طهارت، یعنى همیشه با وضو بودن است که نورانیت‏خاصى به باطن انسان مى‏دهد.
هیجدهم، تضرع به درگاه خداوند رب‏العزة است، که هر چه بیشتر بتواند اظهار خضوع در پیشگاه پروردگار کند.
نوزدهم، پرهیز از خواسته‏هاى نفس (هر چند مباح باشد) تا آنجا که در توان دارد.
بیستم، رازدارى و کتمان سر، که از مهمترین شرایط است، که اساتید این رشته به آن اصرار مى‏ورزیدند، و آن این که اعمال و برنامه‏هاى خویش را در این راه مکتوم دارد (تا کوچکترین تظاهر و ریا در آن حاصل نشود) و اگر مکاشفاتى از عوالم غیب براى او دست داد آن را نیز پنهان دارد و به این و آن بازگو نکند (تا گرفتار عجب و خودبینى نگردد).
بیست و یکم، داشتن مربى و استاد است، اعم از استاد عام که در کارهاى مربوط به سیر و سلوک با ارشاد او پیش مى‏رود و استاد خاص که آن رسول‏خدا صلى الله علیه و آله و امامان‏معصوم: مى‏باشد.
البته باید سالک توجه داشته باشد که این، مرحله بسیار دقیق و باریکى است; تا کسى را نیازماید و از صلاحیت علمى و دینى او آگاه نشود، در ارشادات به او تکیه نکند که گاه شیاطین در لباس استاد درآیند و گرگان ملبس به لباس چوپان شوند و سالک را از راه منحرف سازند.
مرحوم علامه طباطبایى در این زمینه مى‏گوید: که حتى به ظاهر شدن خارق عادت و اطلاع بر علوم پنهانى و اسرار نهان انسان، و عبور بر آب و آتش، و اطلاع بر مسائل مربوط به آینده و مانند آن نمى‏توان اطمینان کرد که صاحب چنین اعمالى مقام پیشرفته‏اى در سلوک راه حق دارد; زیرا، اینها همه در مرتبه مکاشفه روحیه حاصل مى‏شود، و از آنجا تا سرحد وصول و کمال، راه بسیار است.
بیست‏ودوم،«ورد» است، و آن‏عبارت است‏از ذکرهاى‏زبانى که‏راه را به‏روى‏سالک مى‏گشاید و او را براى گذشتن از گردنه‏هاى صعب‏العبور مسیر الى‏الله یارى مى‏دهد.
بیست و سوم، نفى خواطرات است، و آن عبارت است از تسخیر قلب خویشتن و حکومت‏بر آن، و تمرکز فکر به گونه‏اى که هیچ تصور و خاطره‏اى بر او وارد نشود مگر به اختیار و اذن آن; و به تعبیر دیگر، افکار پراکنده بى‏اختیار فکر او را به خود مشغول ندارد، و این یکى از کارهاى مشکل است.
بیست و چهارم، فکر است، و منظور از آن، آن است که سالک با اندیشه عمیق و فکر صحیح در آگاهى و معرفت‏بکوشد، و تمام تفکر او مربوط به صفات و اسماء الهى و تجلیات و افعال او بوده باشد.
بیست و پنجم، ذکر است، و منظور از آن، توجه قلبى است‏به ذات پاک پروردگار; نه ذکر با زبان که به آن ورد گفته مى‏شود; و به تعبیر دیگر، منظور این است که تمام نظر خویش را به جمال پروردگار متوجه سازد و از غیر او چشم بپوشد.
این بود خلاصه آنچه از سیر و سلوک منسوب به علامه بحرالعلوم استفاده مى‏شود که علامه طباطبائى نیز همین روش را با مختصر تفاوتى - مطابق آنچه در رساله «لب‏اللباب‏» - آمده دنبال کرده است.
2- روش مرحوم ملکى تبریزى:
ایشان (مرحوم حاج میرزا جواد آقا تبریزى) که یکى از اساتید معروف سیر و سلوک محسوب مى‏شود، در رساله «لقاءالله‏» راهى را پیموده است که در جهاتى با آنچه در رساله منسوب به بحرالعلوم آوردیم متفاوت است.
نامبرده، نخست لقاءالله را عنوان مقصد اعلاى سیر و سلوک معرفى مى‏کند و از آیات مختلف قرآن بهره مى‏گیرد و شواهد زیادى از روایات براى آن مى‏آورد و صریحا به این اشاره مى‏کند که منظور از لقاءالله مشاهده با چشم نیست چرا که خداوند منزه از کیفیتى است که‏موجب رؤیت‏است; همچنین‏منظور از لقاءالله ملاقات‏ثواب و نعمت‏او در قیامت‏نیست، بلکه‏منظورنوعى‏«شهود»و ملاقات قلبى‏و روحى و مشاهده باچشم‏دل‏است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله روشهاى مختلف ارباب سیر و سلوک