هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد شیعه

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد شیعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

از روز اول ظهور اسلام و دعوت رسمی و آشکار حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله به توحید ، موضوع استمرار هدایت مردم پس از رسول خدا و جانشینی وی مطرح بود. رسول اکرم در اولین جلسه دعوت رسمی خاندان خود، به سران و بزرگان بنی هاشم فرمود:«هر کس امروز به من ایمان آورد و مرا یاری دهد پس از من جانشین من خواهد بود. » و هنگامی که علی علیه السلام در همان مجلس، ایمان خود را اظهار کرد، رسول گرامی اسلام وی را در آغوش گرفت و به عنوان جانشین پس از خود معرفی فرمود، که مورد تمسخر حاضران قرار گرفت. هم‌زمان با رشد اسلام و گسترش جمعیت مسلمین، موضوع وصایت رسول خدا توسط امام علی علیه السلام بارها مطرح شد و جمعی از مسلمین درجه اول که همواره تسلیم رسول خدا بودند نیز این مطلب را پذیرفته بودند. رسول خدا آنان را «شیعه علی» (دوستدار و پیرو علی علیه السلام) نامید و بارها فرمود:« علی و شیعته هم الفائزون » (الغدیر 351/2) بزرگانی همچون سلمان ، ابوذر ، مقداد ، عمار و حذیفه به "شیعه علی" مشهور بودند. پس از رسول خدا هم در پی غصب خلافت، جریان اسلام اصیل در قالب تفکر صحیح شیعی استمرار یافت. گرچه دوران اقتدار ظاهری شیعیان در صدر اسلام فقط در 5 سال حکومت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام پس از عثمان تحقق یافت، ولی جامعه شیعیان در زیر پرچم والاترین امتیاز تفکر الهی خود، یعنی استمرار هدایت الهی در امامت ائمه هدی است، به حیات و رشد خود ادامه می‌داد و طبیعتا مغضوب حکومت‌های غاصب قرار می‌گرفت. بدین سان اعتقاد به وجود "امام معصوم" به عنوان جانشین رسول خدا که به نام «ولایت» در فرهنگ اسلام مطرح است، مهمترین شاخصه اسلام ناب است. شیعیان در هر زمانی تحت تربیت امام معصوم آن زمان به رشد خود ادامه می‌دادند. امامان نیز همواره در کنار رشد تعالیم و فرهنگ اسلام و نگهبانی از دستاوردهای وحی و احیاء کلمه الله و سنت رسول الله، به ساماندهی امور شیعیان که همیشه محروم از مواهب زندگی در جهان اسلام بودند و به سخت‌ترین شکنجه های جسمی و روحی حکام غاصب مبتلا می‌شدند، می‌پرداختند.

 

 

 

صفحۀ اصلی » وقایع تاریخی » غدیر خم

 

 

 

 

 

 

 

اهمیت حجه الوداع

هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و خروج آن حضرت از مکه معظمه نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می آید و بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کرده اند.

بار اول در سال هشتم پس از صلح حدیبیه به عنوان عمره وارد مکه شدند و طبق قراردادی که با مشرکین بسته بودند فوراً بازگشتند.

بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مکه وارد این شهر شدند، و پس از پایان برنامه ها و برچیدن بساط کفر و شرک و بت پرستی به طائف رفتند و هنگام بازگشت به مکه آمده و عمره بجا آوردند و سپس به مدینه بازگشتند.

سومین و آخرین بار بعد از  هجرت که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم وارد مکه شدند در سال دهم هجری بعنوان حجه الوداع بود که حضرت برای اولین بار به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند.

در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، و آن عبارت بود از دو حکم مهم از قوانین اسلام که هنوز برای مردم به طور کامل و رسمی تبیین نشده بود: یکی حج، و دیگری مسئله خلافت و ولایت و جانشینی بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم.

 

آغاز سفر حج

پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن بسوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصاً از پیامبرشان بیاموزند و در اولین سفر رسمی حضرت، به عنوان حج شرکت داشته باشند. اضافه بر آنکه حضرت اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است و این می توانست باعث شرکت همه جانبه مردم باشد.

جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر (گاهی بیشتر از آن را هم نقل کرده اند) در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند، بطوریکه لبیک گویان از مدینه تا مکه متصل بودند.

حضرت چند روز به ماه ذی الحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طی مسافت در روز سه شنبه پنجم ذی الحجه وارد مکه شدند.

امیرالمومنین علیه السلام هم که قبلاً از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری خمس و زکات و جزیه رفته بودند به همراه عده ای در حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن برای ایام حج به مکه رسیدند.

با رسیدن ایام حج در روز نهم ذی الحجه حضرت به موقف عرفات رفتند و بعد از آن اعمال حج را یکی پس از دیگری انجام دادند، و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان فرمودند.

 

خطابه اول در منی

در عرفات دستور الهی نازل شد که علم و ودایع انبیاء علیهم السلام را به علی بن ابی طالب علیه السلام منتقل کند و او را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی کند.

در منی پیامبر صلی اله علیه و اله و سلم اولین خطابه خود را ایراد فرمودند که در واقع یک زمینه سازی برای خطبه غدیر بود. در این خطبه ابتدا اشاره به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و آبروی مردم نمودند، و سپس خونهای بناحق ریخته شده و اموال بناحق گرفته شده در جاهلیت را رسماً مورد عفو قرار دادند تا کینه توزیها از میان برداشته شود و جوّ اجتماع برای تامین امنیت آماده شود. سپس مردم را برحذر داشتند که مبادا بعد از او اختلاف کنند و بر روی یکدیگر شمشیر بکشند.

در اینجا تصریح فرمودند که:

اگر من نباشم علی بن ابی طالب در مقابل متخلفین خواهد ایستاد.

سپس حدیث ثقلین بر لسان مبارک حضرت جاری شد و فرمودند:

من دو چیز گرانبها در میان شما باقی می گذارم که اگر به این دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم یعنی اهل بیتم.

اشاره ای هم داشتند به اینکه عده ای از همین اصحاب من روز قیامت به جهنم برده می شوند.

نکته جالب توجه اینکه در این خطابه، امیرالمومنین علیه السلام سخنان حضرت را برای مردم تکرار می کردند تا آنان که دورتر بودند بشنوند.

 

خطابه دوم در مسجد خیف در منی

در روز سوم از توقف در منی، بار دیگر حضرت فرمان دادند تا مردم در مسجد خیف اجتماع کنند. در آنجا نیز خطابه ای ایراد فرمودند که ضمن آن صریحاً از مردم خواستند که گفته های ایشان را خوب به خاطر بسپارند و به غائبان برسانند.

در این خطبه به اخلاص عمل و دلسوزی برای امام مسلمین و تفرقه نینداختن سفارش فرمودند و تساوی همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی را اعلام کردند. بعد از آن بار دیگر متعرض مسئله خلافت شدند و حدیث ثقلین بر لسان حضرت جاری شد، و بار دیگر برای غدیر زمینه را آماده کردند.

در این مقطع، منافقین کاملاً احساس خطر کردند و قضیه را جدی گرفتند و برنامه های خود را آغاز کردند و پیمان نامه نوشتند و هم قسم شدند.

 

لقب امیرالمؤمنین

در مکه جبرئیل، لقب امیرالمؤمنین را به عنوان اختصاص آن به علی بن ابی طالب علیه السلام از جانب الهی آورد، اگر چه این لقب قبلاً نیز برای آن حضرت تعیین شده بود.

پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هم دستور دادند تا یک یک اصحابش نزد علی علیه السلام بروند و به عنوان امیرالمؤمنین بر او سلام کنند و السلام علیک یا امیرالمؤمنین بگویند، و بدینوسیله در زمان حیات خود، از آنان اقرار بر امیر بودن علی علیه السلام گرفت.

در اینجا ابوبکر و عمر به عنوان اعتراض به پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم گفتند: آیا این حقی از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شده فرمودند: حقی از طرف خدا و رسولش است، خداوند این دستور را به من داده است.

 

اعلان رسمی برای حضور در غدیر

با اینکه انتظار می رفت پیامبر خدا در اولین و آخرین سفر حج خود مدتی در مکه بمانند، ولی بلافاصله پس از اتمام حج حضرت به منادی خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان کند: فردا کسی جز معلولان نباید باقی بماند، و همه باید حرکت کنند تا در وقت معین در غدیر خم حاضر باشند.

غدیر کمی قبل از جحفه که محل افتراق اهل مدینه و اهل مصر و اهل عراق و اهل نجد بود به امر خاص الهی انتخاب شد. در این مکان، آبگیر و درختان کهنسالی وجود داشت. هم اکنون نیز، غدیر محل شناخته شده ای در دویست و بیست کیلومتری مکه و به فاصله دو میل قبل از جحفه به طرف مکه قرار دارد، و مسجد غدیر و محل نصب امیرالمؤمنین علیه السلام محل عبادت و زیارت زائران است.

برای مردم بسیار جالب توجه بود که پیامبرشان - بعد از ده سال دوری از مکه – بدون آنکه مدتی اقامت کنند تا مسلمانان به دیدارشان بیایند و مسایل خود را مطرح کنند، بعد از اتمام مراسم حج فوراً از مکه خارج شدند و مردم را نیز به خروج از مکه و حضور در غدیر امر نمودند.

صبح آن روز که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم از مکه حرکت کردند، سیل جمعیت که بیش از صد و بیست هزار نفر (و به قولی صد و چهل هزار، و به قول دیگر صد و هشتاد هزار نفر) تخمین زده می شدند به همراه حضرت حرکت کردند. حتی عده ای حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن که مسیرشان به سمت شمال نبود همراه حضرت تا غدیر آمدند.

 

اجتماع خطابه و جزئیات خطبه

همینکه به منطقه کراع الغمیم - که غدیرخم در آن واقع شده – رسیدند، حضرت مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر دادند و فرمودند:

أَیُّهَا النَّاسُ أَجِیبُوا دَاعِیَ اللَّهِ أَنَا رَسُولُ اللَّه

ای مردم، دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدایم.

و این کنایه از آن بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است.

سپس فرمان دادند تا منادی ندا کند: «همه مردم متوقف شوند و آنانکه پیش رفته اند بازگردند و آنانکه پشت سر هستند توقف کنند» تا آهسته آهسته همه جمعیت در محل از پیش تعیین شده جمع گردند. و نیز دستور دادند: کسی زیر درختان کهنسالی که در آنجا بود نرود و آن موضع خالی بماند.

پس از این دستور همه مرکبها متوقف شدند، و کسانی که پیشتر رفته بودند بازگشتند و همه مردم در منطقه غدیر پیاده شدند و هر یک برای خود جایی پیدا کردند، و کم کم آرام گرفتند.

شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمین سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس خود را به سرانداخته و گوشه ای از آن را زیرپای خود قرار داده بودند، و عده ای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند.

از سوی دیگر، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم سلمان و ابوذر و مقداد را فراخواندند و به آنان دستور دادند تا به محل درختان کهنسال بروند و آنجا را آماده کنند. آنها خارهای زیر درختان را کندند و سنگهای ناهموار را جمع کردند و زیر درختان را جارو کردند و آب پاشیدند. در فاصله بین دو درخت روی شاخه ها پارچه ای انداختند تا سایبانی از آفتاب باشد، و آن محل برای برنامه سه روزه ای که حضرت در نظر داشتند کاملاً مساعد شود.

سپس در زیر سایبان، سنگها را روی هم چیدند و از رواندازهای شتران و سایر مرکبها هم کمک گرفتند و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند و روی آن پارچه ای انداختند، و آنرا طوری بر پا کردند که نسبت به دو طرف جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد و همه او را ببینند.

البته ربیعه بن امیه بن خلف کلام حضرت را برای مردم تکرار می کرد تا افرادی که دورتر قرار داشتند مطالب را بهتر بشنوند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد شیعه

دانلود مقاله جامعه شیعه در مدینه نخاوله

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله جامعه شیعه در مدینه نخاوله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله جامعه شیعه در مدینه نخاوله


دانلود مقاله جامعه شیعه در مدینه نخاوله

 

مشخصات این فایل
عنوان: جامعه شیعه در مدینه نخاوله
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 71

این مقاله درمورد جامعه شیعه در مدینه نخاوله می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله جامعه شیعه در مدینه نخاوله می خوانید :

در شماره قبل - بخش نخست «جامعه شیعه در مدینه» را تقدیم شما خوانندگان گرامى کردیم و وعده دادیم دو بخش دیگر آن را در شماره های بعد بیاوریم و اینک دوّمین قسمت آن را که به شرح حال نخاوله پرداخته است از نظر شما می گذرانیم:
اشراف حسینی در دوره جدید
در قرن نوزدهم و بیستم، بسیاری از مسافرانی که به مدینه رفته اند از عقاید شیعی اشراف بنوحسین سخن گفته اند. سید محسن امین در باره آنها نوشته است:
«در مدینه و مکه شیعیانی زندگی می کنند; همینطور در برخی نقاط دیگر (حجاز). امیران حسینی برای مدتی طولانی حاکم مدینه بوده اند. آنها شیعه دوازده امامی هستند که تاکنون هرگز نتوانسته اند مذهب خود را در مدینه و خارج آن آشکارکنند. در «العوالی» و جاهای دیگر، شمار زیادی از آنها زندگی می کنند.»1
وی در عبارت دیگری افزوده است:
«در مدینه محلّه ای وجود دارد که ساکنان آن شیعه هستند. همچنین در مدینه طایفه هواشم که در اصل حسینی، علوی و شیعه اند زندگی می کنند. من برخی کتابهای شیعی را در دستان آنها دیدم. آنها هنوز متولّیِ وقفی هستند که برای تهیه غذای روز عاشورا اختصاص داده شده است.»2
روشن است که عقاید فردی اشراف حسینیِ مدینه، در ارتباط با زائران شیعه، باید به گونه ای بروز می کرد که میهمانان گرایش شیعیِ آنها را درک می کردند.
امین الدوله، یک ایرانی سیاستمدار که گزارش سفر خود را در سال 1899 به مدینه نوشته، در بین میزبانانِ خود، از شریف علی رییس بنوالحسین به عنوان کسی که سخت به تشیع علاقه داشت و دارای مذاق تشیع بود، یاد کرده است. از نظر امین الدوله، این نتیجه طبیعی بستگی خاندانی و شرافت نسبی اوست. او در خانه شریف، در نزدیک العوالی توانسته است بدون تقیه نماز بخواند.3
نمی توان نامحتمل دانست که برخی از مردم مدینه در برابر پرسش زائران شیعه از آنها ـ در مورد مذهبشان ـ پاسخ دروغ داده باشند. Doughty از شخصی یاد کرده که پدرش به یک کاروان ایرانی اجازه داد تا نخلستان وی را اجاره کنند، احتمالا به آن دلیل که آنها به خاطر این محل پول زیادی می دادند، اما برای تحقیر آنها، یک مرد جوان عیبجو، در حضورشان ادای شیعه بودن در می آورد4... این نقل به ما هشدار می دهد که ممکن است برخی از آگاهی هایی که سیّاحان از وجود شیعه در مدینه داده اند نادرست باشد. این خطاها ممکن است ناشی از نوعی نیرنگ باشد; چه از ناحیه شیعیان زائر، یا افکار واهی یا هر دو.

افزون بر اشراف، رهبر قبیله منطقه هم توانست با شخصیت برجسته ای از شیعه، از خارج ارتباط استواری برقرار کند. یک نمونه قابل توجه، شیخ سعد جزاع (جزا) است که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، رییس تیره احامده از طوایف قبیله حرب بود.5زمانی که در سال 1899 امین الدوله بعد از حج رهسپار مدینه شد،6 شیخ سعد با او و همراهانش دیدار کرد.7 وی مهمانان ایرانی را در دیدار با اشراف و سایر اشخاص همراهی کرده و گهگاه کار مترجمی را هم برای آنها انجام می داد. امین الدوله که از وی با نام شیخ جزاع نخاولی یاد کرده، به نظر می رسد که دوستی سابقه داری با شیخ سعد داشته و حتی اشاره به دیدار بعدی وی از تهران دارد.
شیخ سعد خانه ای در مدینه داشت که امین الدوله را در آن میهمان کرد، درست زمانی که آن دو برای نخستین بار در فصل حج همان سال در مکه با یکدیگر ملاقات کردند. او روابط محکم خود را با اشراف حفظ کرد. به نظر می رسد او به نوعی درگیر نقشه ای شده بود که طرّاح امین الدوله بود. تا بدینوسیله پشتیبانی مالی را از سوی دولت ایران برای شیعیان مدینه تأمین کند. با پولی که تهیه شد، برخی از نخاوله مجاز شدند تا به عنوان دربان بقیع به کار گمارده شوند. در این صورت آنها مطمئن بودند زائران شیعه که همیشه از سوی دربانان سنّی ِ بقیع در محدودیت بودند، با حضور اینان، بدون محدودیت می توانند به بقیع دسترسی داشته باشند. بر اساس نوشته امین الدوله تحریکات مخالفانِ وی در کنار استعفایش از سمت صدراعظمی (در جولای سال 1898) مانع از اجرای این طرح شد.8
حتی در اوایل قرن بیستم، شماری از اشراف حسینی را شاهدیم که در عوالی و نیز خود مدینه سکونت داشته و می توانستند سهمی در سیاست محلّی (و طبعاً منطقه ای) داشته باشند. در میان آنها شریف شحاته (بن علی) ـ که گاه مؤلفان عرب نام وی را شحات و گاه شحاته می نویسند9 ـ در یک دوره برجستگی یافت. در شرحی که بتنونی در سال 1910 درباره مدینه نوشته، آمده است: شحاته وکیل شریف مکه در امور «العربان» یا بدوی ها بوده است.10سکونت او در العوالی، وی را قادر می ساخت تا به موازات نقشی که در حلّ بحران میان قبایل مدینه (و طبعا شامل تحکیم قدرت دولت عثمانی) داشت به عنوان واسطه در حل و فصل مسائل قبیله ای عمل کند.
افزون بر این وظیفه رسمی، شحاته و برادر جوانش ناصر، پایگاهی برای زائران شیعه در مدینه، به ویژه مساجد متبرکه جنوب شهر، همانند مسجد قبا و العوالی ایجاد کردند. مهمان نوازی و حمایت این دو امیر، سبب ستایش آنها از سوی سید شرف الدین در شرح حالِ خودنوشت او شده است. شرف الدین یک عالم شیعه لبنانی است (م1957) همراه مادر و برخی از شخصیت های برجسته جنوب لبنان به مدینه سفر کرد و در رمضان سال 1328/سپتامبر 1910، حدود شش ماه پس از بتنونی به مدینه رسید. وی گفته است که در آنجا منطل راحتی در خانه «برادران مؤمن ما» نخاوله داشتیم. سپس افزوده است:

«دو امیر، شریف شحاته و ناصر، همراه عده ای از مؤمنان (شیعیان) از عوالی به قصد دیدار ما آمدند. آنها برای راحتی و نیز در احترام به ما، از هیچ کوششی فروگذار نکردند. در آن زمان، هر دو امیر از موقعیت متنفذانه ای برخوردار بودند... ما تصمیم داشتیم تا برای اعتکاف در مسجد النبی(صلی الله علیه وآله) بیتوته کنیم اما به خاطر اصرارشان در حمایت از ما، ما را از این کار منع کردند...»11
مطالب مشابهی را سید محسن امین در شرح حال خودنوشتش، در شرح یکی از سه سفر خود به مدینه آورده است. او از مرد جوانی با نام شریف علی بن بُدیْری حسینی یاد کرده که به سید محسن و همراهان او (از شیعیان سوریه) در رفتن به قبا و عوالی خدمت کرده است. این شریف که فارسی نیز می دانسته، به عنوان میهمان سید محسن، از دمشق هم دیدار کرده اسـت.12
این گزارش نشان می دهد که دیدار از قبا و عوالی در آن روزگار، حتّی برای شیعیان، تنها با همراهی واسطه ای مانند یکی از شرفای حسینی ایمن بوده است. این وضعیت منجر به یک گرایش فراگیر میان مدینه و حرب شد که بعدا به آن خواهیم پرداخت.13
اینک به شرح حال شریف شحاته و برادرش ناصر می پردازیم:
گرچه این دو امیر حسینی مشارکت (و حتی نقش مهمی) در آنچه که به عنوان «شورش عرب در سال 1916 ـ 1918» نامیده شد، داشتند، لیکن این مشارکت آشکارا مورد بی توجهی بسیاری از مورخان قرار گرفته است. و اگر هم آنجا از آنها یاد شده، گرایش های شیعی شان مورد غفلت واقع شده است!14 این مسأله تا حدی شگفت انگیز است; چرا که یکی از منابع مهم با عنوان [T E. Lawrence's Seven Pillars of Wisdom] به وضوح این زمینه و اهمیت آن را شرح داده است.
لورنس به طور خاص در باره نقش برجسته شریف ناصر سخن گفته است. (در آن زمان به عنوان اظهار نظر یک مؤلف با داشتن حدود بیست و هفت سال سن).
«ناصر احساس جالبی داشت، بیش از آنچه ما شنیده ایم و بیش از آنچه که از او انتظار داشتیم. او راهگشای راه ها و پیشگام حرکت فیصل بود. نخستین گلوله خود را در مدینه شلیک کرد و آخرین آن را در مسلمیه (از توابع حلب); زمانی که دولت ترکیه درخواست صلح موقّت کرد و از ابتدا تا انتها، هرچه در باره او می توان گفت، خوب بود.
او برادرِ شحاته امیر مدینه است. خانواده آنها از نسل حسین فرزند علی(علیه السلام) و از اشراف و سادات بودند. آنها شیعه بودند و از زمان کربلا حضور داشته اند و در حجاز، پس از امیران مکه، در مرتبه دوم بوده اند.»15
در گزارش مارس 1917 Lieut.-Col. Newcombe شرحی از یک تهاجم نظامی بر ضد راه آهن حجاز آورده که شریف ناصر (شیعه ای از مدینه) در آن شرکت داشته است.16 لورنس گاه از غرور ناصر و این که شریف و از شیعیان اصیل نسل علی و امام حسین شهید است، ستایش مبالغه آمیز دارد. او از ناصر با عنوان ژنرال جنگجو یاد می کند. ناصر پس از اندک زمانی توانست ثابت کند که به عنوان یک فیلسوف سیاسی ِ کوچک، می تواند سیاست فیصل را در تأسیس یک دولت عربی در دمشق درک کند.17

ناصر، به رغم داشتن قدرت نظامی، آن گونه که لورنس اشاره کرده، یک کشاورز بود که زمینش از دوران طفولیتش هیچگاه جنگ به خود ندید. او حتی طی جنگ هایی که بر ضد ترک ها داشت، در آرزوی چیزی بود که لورنس آن را «قصر باغیِ او در نزدیکی مدینه» می نامید.18
منطقه باغی ِ اطراف مدینه; محلی که شریف ناصر مانند دیگر افراد فامیلش سکونت داشت، منطقه ای بود نخلستانی که از سوی مدافعان دولت عثمانی در مدینه آسیب هایی دیده بود، آن گونه که Hogarth می نویسد:
«باغ های نخلستانی، که در خارج مدینه در منطقه شرق و شمال شرق قرار داشت; همانجا که نخلستان های حومه العوالی بود، توسط سربازان ترک در ابتدای انقلاب ویران شد و بنی علی، تیره ای از قبیله حرب، که بر روی آن نخلستان ها کار می کردند، قتل عام شدند.»19
زمینه این حوادث در منابع بریتانیایی روشن شده است. بر اساس دو گزارش سرویس اطلاعاتی بریتانیا20 که در Arab Bulletin چاپ شده، بنی علی نخستین گروهی بودند که آمادگی خود را برای پیوستن به شورش شرفا نشان دادند، اما پس از مدتی، برخلاف سایر طوایف حرب، که بیشتر عوف را تشکیل می دادند، کم و بیش آشکارا به جانب ترک ها گرایش پیدا کردند.
به هر روی، آن ها در این سوی چیزی به دست نیاوردند و زمانی که در آگوست 1916، سربازان عثمانی، برای نخستین بار ـ بعد از آغاز انقلاب عرب ـ به منطقه عوالی حمله کردند، بد رفتاری آشکاری را از سوی آنها شاهد بودند. این چیز شگفتی نبود، آنگاه که بنو علی انگیزه مشترکی با نیروهای شرفا یافتند، بعد از آن که برخی از قرارگاه های نیروهای عثمانی را در نزدیک مدینه در سال بعد شکست داده بودند.
به نظر می رسد که ناصر، بلافاصله بعد از آتش بس، به مدینه بازگشته، اما برادر بزرگ وی، شحاته ـ که لورنس21 او را شرابخوار معرفی کرده ـ پس از ترک مخاصمه توسط دولت عثمانی، در دهم ژوئن 1919 به عنوان قائم مقام (دولت) هاشمی در مدینه تعیین شد.22 به هر روی، بعد از چند سال، شحاته بر نفوذ خود در منطقه افزود و در این حال بود که در برابر شاه حسین و فرزندش، برای تحکیم کنترل مستقل خود بر مدینه ایستاد و مقاومت کرد.
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله جامعه شیعه در مدینه نخاوله

پیشگفتار ۴
مقدمه ۵
امیرنشینِ شیعیِ بنی الحسین ۱۶
پی نوشت ها ۲۵
جامعه شیعه در مدینه ۳۱
نخاوله (۲) ۳۱
اشراف حسینی در دوره جدید ۳۲
قبیله حرب و طوایف شیعه آن ۴۳
پی نوشت ها

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جامعه شیعه در مدینه نخاوله

دانلود تحقیق اختلاف نظر شیعه و سنی

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق اختلاف نظر شیعه و سنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق اختلاف نظر شیعه و سنی


دانلود تحقیق اختلاف نظر شیعه و سنی

دانلود تحقیق اختلاف نظر شیعه و سنی

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 69

 

 

 

بخشی از متن:

علی به حق بوده و مخالفان او اشتباه کردند
در مورد اختلاف‌ میان‌ علی‌ رضی الله عنه و معاویه‌ اهل‌ سنت‌ بر این‌ متفقند که‌ علی‌ رضی الله عنه بر حق‌ بوده‌ و معاویه‌ و کسانی‌ که‌ بااو بودند از حکومت‌ علی‌ سرپیچی‌ کرده‌ بودند. اهل‌ سنت‌ از شیعیان‌ می‌خواهند حتی‌ یک‌ نوشته‌ در عقیده‌ اهل‌ سنت‌بیاورند که‌ مغایر این‌ موضوع‌ اهل‌ سنت‌ باشد. بر عکس‌ اهل‌ سنت‌ می‌توانند صدها کتاب‌ از بزرگان‌ خود در عقیده‌بیاورند و به‌ ایشان‌ ثابت‌ کنند که‌ اهل‌ سنت‌ خروج‌ معاویه‌ بر علی‌ را عملی‌ اشتباه‌ می‌دانند. پس‌ چرا شیعیان‌ سعی‌ دارندکه‌ اهل‌ سنت‌ را در صف‌ معاویه‌ و مخالفت‌ علی‌ جلوه‌ دهند و چرا سعی‌ می‌کنند اهل‌ سنت‌ را به‌ بنی‌ امیه‌ نسبت‌ دهند وآنان‌ را دشمنان‌ اهل‌ بیت‌ معرفی‌ کنند.
متأسفانه‌ دیری‌ نپائید که‌ این‌ اختلاف‌ رنگی‌ مذهبی‌ گرفت‌ و شیعیان‌ گروهی‌ مستقل‌ و دارای‌ روش‌ جدیدی‌ در اصول‌ وعقاید و فقه‌ و مواریث‌ شدند. اما اختلاف‌ میان‌ علی‌ و معاویه‌ در این‌ سطح‌ نبوده‌ و آنان‌ در اصول‌ و عقاید و غیر اختلافی‌نداشتند. بلکه‌ اختلاف‌ آنها در مسایل‌ حکومتی‌ و سلایق‌ شخصی‌ بود و ربطی‌ به‌ آنچه‌ از رسول‌ اکرم‌ صلی الله علیه وسلم آموخته‌بودند نداشت‌. برای‌ اثبات‌ این‌ ادعای‌ خود دلایلی‌ از کتب‌ خود شیعیان‌ می‌آوریم‌. مهمترین‌ منبع‌ شیعه‌ نهج‌ البلاغه‌است‌ که‌ در آن‌ روایت‌ نسبت‌ داده‌ شده‌ به‌ علی‌ رضی الله عنه جمع‌ آوری‌ شده‌ است‌. در نهج‌ البلاغه‌ ج‌ 3 ص‌ 114 به‌ نقل‌ ازایشان‌ چنین‌ آمده‌ است‌: ابتدای‌ کار اینگونه‌ بود که‌ ما با اهالی‌ شام‌ برخورد کردیم‌، روشن‌ است‌ که‌ خدایمان‌ یکی‌ وپیامبرمان‌ یکی‌ است‌ و دوت‌ همه‌ ما به‌ اسلام‌ است‌. ما از آنها چیز بیشتری‌ غیر از ایمان‌ به‌ خدا و تصدیق‌ پیامبرش‌ صلی الله علیه وسلم نمی‌خواهند. آنچه‌ که‌ ما و آنها در آن‌ اختلاف‌ کردیم‌ خون‌ عثمان‌ رضی الله عنه بود.
بنابراین‌ گفته‌ آنحضرت‌ و بر خلاف‌ آنچه‌ شیعیان‌ می‌گویند، جز مسئله‌ قتل‌ عثمان‌ رضی الله عنه اختلاف‌ دیگری‌ میان‌ علی‌ واصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم وجود نداشته‌ است‌. حضرت‌ علی‌ رضی الله عنه از تفرقه‌ و جدائی‌ میان‌ اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم حسرت‌می‌خورد و اینگونه‌ در مرگ‌ آنها مرثیه‌ می‌گفت‌: کجایند آن‌ قومی‌ که‌ به‌ اسلام‌ دعوت‌ داده‌ شدند، پس‌ آن‌ را پذیرفتند،قرآن‌ را خواندند و آن‌ حکم‌ قرار دادند، چشمهایشان‌ از گریه‌ خشکیده‌ و شکمهایشان‌ از روزه‌ گرفتن‌ به‌ کمرهایشان‌چسبیده‌ بود. دندانهایشان‌ از تضرع‌ و التماس‌ به‌ درگاه‌ خداوند خشکیده‌، چهره‌ هایشان‌ از شب‌ زنده‌ داری‌ زرد و از خداترسی‌ خسته‌ بنظر می‌رسید. آنها برادرانم‌ بودند که‌ رفتند، پس‌ ما حق‌ داریم‌ تشنه‌ دیدار آنها باشیم‌ و از جدائی‌ آنهاانگشت‌ غم‌ به‌ دهان‌ بگیریم‌ (نهج‌ البلاغه‌ ص‌235)
این سخن‌ حکایت‌ از روابط‌ دوستانه‌ و محکم‌ میان‌ علی‌ و اصحاب‌ پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌کند، کمااینکه‌ علی‌ دخترش‌ ام‌ کلثوم‌را به‌ نکاح‌ عمر بن‌ خطاب‌ رضی الله عنه در آورد. کتابهائی‌ از اهل‌ تشیع‌ مانند کافی‌ کلینی‌ ج‌5 ص‌346 و استبصار طوسی‌ ج‌3ص‌350 و منتهی‌ الامال‌ قمی‌ ج‌1 ص‌184 به‌ این‌ حقیقت‌ اعتراف‌ کرده‌اند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق اختلاف نظر شیعه و سنی

تحقیق درباره شیعه واقعی کیست؟

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره شیعه واقعی کیست؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره شیعه واقعی کیست؟


تحقیق درباره شیعه واقعی کیست؟

فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 107 صفحه

 

 

 

 

مقدمه:

معنای لغوی شیعه یاران و پیروان است و شایع یعنی دنبال کرد و تبعیت نمود و در اصطلاح شیعه به کسانی می گویند که از علی و فرزندانش علیهم السلام تبعیت و پیروی نموده و ولایت آنان را پذیرفته اند و این نام برای پیروان اهل بیت بقدری مشهور و معروف شده که تا واژه شیعه بر زبان جاری می شود بی درنگ پیروان علی در ذهن می آید برخی از نویسندگان و مورخان پیدایش شیعه را پس از رحلت رسول اکرم(ص)و یا پس از قتل عثمان دانسته و برخی فراتر رفتند تکوین مذهب شیعه را در ایام فتنه طلحه و زبیر دانسته اند در حالی که ما معتقدیم شخص رسول اکرم (ص) مذهب تشیع را ایجاد کرده و در نخستین روزهای بعثت که بنی هاشم را بر اساس آیه‹‹وُانْذِرً عشیُرتکْ الاقربین›› دعوت کرد فرمود: هر که از شما با من بیعت کند جانشین من خواهد بود و کسی جز علی پاسخ مثبت به حضرتش نداد. از آن روز پیروان واقعی حضرتش مشخص و متمایز گردیدند پیامبر اکرم (ص) در آن مناسبت و در مناسبتهای گوناگون دیگر تا حجته الوداع تنها و تنها علی را برادر، وارث، وزیر، وصی، خلیفه و جانشین خود معرفی کرد و به مردم فهماند که هر که او مولایش است پس علی نیز مولا و سرور اوست و باید از او فرمان ببرد و ولایتش را بپذیرد و بی گمان اهل سنت و اقعی کسانی هستند که در روز نخست پیغام مولا و رهبر شان، رسول خدا (ص)را با دل و جان شنیدند و پذیرفتند و در برابرنص صریح او اجتهاد نکردند و با پیامبر مخالفت نورزیدند و پیروی از علی را مانند پیروی از رسول خدا(ص) و اجب و لازم دانستند. جالب اینجا است روایتهایی که پیامبر درآنها دستور پیروی از علی را داده است و علی را به عنوان وصی، ولی و خلیفه خود تعیین کرده است در مصادر اهل سنت صدها روایت است و با این حال نه تنها به آن اهمیت نداده بلکه آن را رها کرده و از آن می گذرند گویا این همه روایت برای آنها کافی نیست مطلبی که شاید برای برخی از دوستان تازگی داشته باشد این است که رسول اکرم(ص) بر واژه شیعه اصرار داشته و شیعیان علی را شیعه خود و رستگاری و سعادت را در شیعه بودن دانسته و بشارت به بهشت را در شیعیان علی منحصر نموده است ودراصل این نام مقدس را آن حضرت به پیروان علی گذارده نه اینکه پس از وفاتش نامگذاری شده باشد. حال در برابر این روایتها که شیعیان علی را می ستاید و متجاوز از 120 مورد در مصادر قطعی و موثق اهل سنت آمده است آنان چه پاسخی دارند و چگونه آن را با وضعیت خویش منطبق می دانند خود باید پاسخگو باشند و یا اینکه سر تسلیم و اطاعت را فرود آورده و این سخنان حضرت رسول اکرم(ص) را نیز مانند دیگر سخنانش با قلبی پاک و عاری از هر کینه وتعصبی بپذیرند و چنین توقع به جایی هم از حق جویان هست،چه اینکه در کتاب خدا آمده است: ‹‹وُماْینطقْ عُن الهُوی  اِنً هْوُ اِلاوُحًیّ یْوحُی›› او هرگز از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و سخنش جز وحی منزل نیست و در آیه دیگری می فرماید:‹‹و ما آتاکُمْ الرسْولُ فخُذوهْ و ما نهاکمً عُنْدْ فاْ نتَهْوا›› و هر چه از رسول خدا به شما رسد به آن عمل کند و از هر چه بازداشت امتناع ورزید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره شیعه واقعی کیست؟

دانلود پاورپوینت وضعیت شیعه در عصر غیبت صغری - 35 اسلاید

اختصاصی از هایدی دانلود پاورپوینت وضعیت شیعه در عصر غیبت صغری - 35 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت وضعیت شیعه در عصر غیبت صغری - 35 اسلاید


دانلود پاورپوینت وضعیت شیعه در عصر غیبت صغری - 35 اسلاید

 

 

 

 

§الف- وضعیت فکری؛
§بزرگان علمی شیعه در این عصر:

           1- ابوالقاسم فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی

                تفسیر فرات

           2- محمد بن مسعود عیاشی تمیمی کوفی

                تفسیر عیاشی

           3- محمد بن یعقوب کلینی  (م 329)

                الکافی

  4- ابراهیم بن محمد ثقفی (م 283)

                الغارات

             5- احمد بن واضح یعقوبی (م 284)

               تاریخ یعقوبی

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت وضعیت شیعه در عصر غیبت صغری - 35 اسلاید