هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره حافظ 18 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره حافظ 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

حافظ

خواجه شمس‌الدین محمدبن محمد شیرازی یکی از بزرگترین شاعران و غزل‌سرایان نغزگوی بلندآوازه ایران و جهان است و در شعرهای خود ”حافظ“ تخلص نموده است.در بیشتر مأخذها نام پدرش را بهاءالدین نوشته‌اند و ممکن است بهاءالدین علی‌الرسم لقب او بوده باشد. محمد گلندام نخستین جامع دیوان حافظ و دوست و همدرس او، نام و عنوان‌های او را چنین آورده‌است: ”مولاناالاعظم، المرحوم الشهید، مفخرالعلماء، استاد نحاریر الادبا، شمس‌المله والدین، محمدالحافظ الشیرازی“.تذکره‌نویسان نوشته‌اند که نیاکان او از کوهپایه اصفهان بوده‌اند و پدربزرگ او در روزگار حکومت اتابکان سلغری از آنجا به شیراز آمد و در همان شهر مشغول به زندگی شد و نیز چنین نوشته‌اند که پدرش ”بهاءالدین محمد“، بازرگانی می‌کرد و مادرش از اهل کازرون و خانه ایشان در دروازه کازرون شیراز واقع‌بود. زندگینامه: شمس‌ الدین‌ محمد حافظ ملقب‌ به‌ خواجه‌ حافظ شیرازی‌ و مشهور به‌ لسان‌ الغیب‌ از مشهورترین‌ شعرای‌ تاریخ‌ ایران‌ و از تابناک‌ترین‌ ستارگان‌ آسمان‌ علم‌ و ادب‌ ایران‌ زمین‌ است‌ که‌ تا نام‌ ایران‌ زنده‌ و پابرجاست‌ نام‌ وی‌ نیز جاودان‌ خواهد بود. با وجود شهرت‌ والای‌ این‌ شاعران‌ گران‌ مایه‌ در خصوص‌ دوران‌ زندگی‌ حافظ بویژه‌ زمان‌ به‌ دنیا آمدن‌ او اطلاعات‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌ ولی‌ به‌ حکم‌ شواهد و قرائن‌ ظاهرا شیخ‌ در حدود سال‌ 726 ه.ق‌ در شهر شیراز، که‌ به‌ آن‌ صمیمانه‌ عشق‌ می‌ورزیده‌، به‌ دنیا آمده‌ است‌. اطلاعات‌ چندانی‌ از خانواده‌ و اجداد خواجه‌ حافظ در دست‌ نیست‌ و ظاهرا پدرش‌ بهاء الدین‌ نام‌ داشته‌ و در دوره‌ سلطنت‌ اتابکان‌ سلغری‌ فارس‌ از اصفهان‌ به‌ شیراز مهاجرت‌ کرده‌ است‌. شمس‌ الدین‌ از دوران‌ طفولیت‌ به‌ مکتب‌ و مدرسه‌ روی‌ آورد و پس‌ از سپری‌ نمودن‌ علوم‌ ومعلومات‌ معمول‌ زمان‌ خویش‌ به‌ محضر علما و فضلای‌ زادگاهش‌ شتافت‌ و از این‌ بزرگان‌ بویژه‌ قوام‌ الدین‌ عبدا...بهره‌ها گرفت‌. خواجه‌ در دوران‌ جوانی‌ بر تمام‌ علوم‌ مذهبی‌ و ادبی‌ روزگار خود تسلط یافت‌(1) و هنوز دهه‌ بیست‌ زندگی‌ خود را سپری‌ ننموده‌ بود که‌ به‌ یکی‌ از مشاهیر علم‌ و ادب‌ دیار خود بدل‌ گشت‌. وی‌ در این‌ دوره‌ علاوه‌ براندوخته‌ عمیق‌ علمی‌ و ادبی‌ خود قرآن‌ را نیز کامل‌ از حفظ داشت‌ و این‌ کتاب‌ آسمانی‌ رابا صدای‌ خوش‌ و با روایت‌های‌ مختلف‌ از بر می‌خواند و از این‌ روی‌ تخلص‌ حافظ را بر خود نهاد.(2) دوران‌ جوانی‌ این‌ شاعرگران‌ مایه‌ مصادف‌ بود با افول‌ سلسله‌ محلی‌ اتابکان‌ سلغری‌ فارس‌ و این‌ ایالات‌ مهم‌ به‌ تصرف‌ خاندان‌ اینجو، از عمال‌ ایلخانان‌ مغول‌، در آمده‌ بود. حافظ که‌ در همان‌ دوره‌ به‌ شهرت‌ والایی‌ دست‌ یافته‌ بود موردتوجه‌ و عنایت‌ امرای‌اینجو قرار گرفت‌ و پس‌ از راه‌ یافتن‌ به‌ دربار آنان‌ به‌ مقامی‌ بزرگ‌ نزد شاه‌ شیخ‌ جمال‌ الدین‌ ابواسحاق‌ حاکم‌ فارس‌ دست‌ یافت‌. دوره‌ حکومت‌ شاه‌ ابو اسحاق‌ اینجو توأم‌ با عدالت‌ و انصاف‌ بود و این‌ امیر دانشمند و ادب‌ دوست‌ در دوره‌ حکمرانی‌ خود که‌ از سال‌ 742 تا 754 ه. ق‌ بطول‌ انجامید در عمرانی‌ و آبادانی‌ شیراز و آسایش‌ و امنیت‌ مردم‌ این‌ ایالت‌ بویژه‌ شیراز کوشید. حافظ نیز از مرحمت‌ و لطف‌ امیر ابو اسحاق‌ بهره‌مند بود و در اشعار خود با ستودن‌ وی‌ درالقابی‌ همچون‌ (جمال‌ چهره‌ اسلام‌) و (سپهر علم‌ و حیاء) حق‌شناسی‌ خود را نسبت‌ به‌ این‌ امیر نیکوکار بیان‌ داشت‌.(3) پس‌ از این‌ دوره‌ صلح‌ و صفا امیر مبارز الدین‌ مؤسس‌ سلسله‌ آل‌ مظفر در سال‌ 754 ه.ق‌ بر امیر اسحاق‌ چیره‌ گشت‌ و پس‌ از آنکه‌ او را در میدان‌ شهر شیراز به‌ قتل‌ رساند حکومتی‌ مبتنی‌ بر ظلم‌ و ستم‌ و سخت‌گیری‌ را در سراسر ایالت‌ فارس‌ حکمفرما ساخت‌. امیر مبارز الدین‌ شاهی‌ تندخوی‌ و متعصب‌ و ستمگر بود و بویژه‌ در امور دینی‌ ومذهبی‌ بر مردم‌ خشونت‌ بسیاری‌ جاری‌ نمود. در دوره‌ حکومت‌ وی‌ مردم‌ از بسیاری‌ از آزادی‌ها و مواهب‌ طبیعی‌ خود محروم‌ شدند و امیر خود را مسلمانی‌ متعصب‌ جلوه‌ می‌داد که‌ درصدد جاری‌ ساختن‌ احکام‌ اسلامی‌ است‌. این‌ گونه ‌اعمال‌ با مخالفت‌ و نارضایتی‌ حافظ مواجه‌ گشت‌ و وی‌ با تاختن‌ بر اینگونه‌ اعمال‌ آن‌ را ریاکارانه‌ و ناشی‌ از خشک‌ اندیشی‌ و تعصب‌ مذهبی‌ قشری‌ امیر مبارز الدین‌ دانست‌. سلطنت‌ امیر مبارز الدین‌ مدت‌ زیادی‌ به‌ طول‌ نیانجامید و در سال‌ 759 ه.ق‌ دو تن‌ از پسران‌ او شاه‌ محمود و شاه‌ شجاع‌ که‌ از خشونت‌ بسیار امیر به‌ تنگ‌ آمده‌ بودند توطئه‌ای‌ فراهم‌ آورده‌ و پدر را دستگیر کردند و بر چشمان‌ او میل‌ کشیدند.(4) شاه‌ شجاع‌ و شاه‌ منصور از دیگر امرای‌ آل‌ مظفر همعصر با حافظ بودند و به‌ سبب‌ از بین‌ بردن‌ مظاهر تعصب‌ و خشک‌ اندیشی‌ در شیراز و توجه‌ به‌ بازار شعر و شاعری‌ مورد توجه‌ حافظ قرار گرفتند. این‌ دو امیر نیز به‌ نوبه‌ خود احترام‌ فراوانی‌ به‌ خواجه‌ می‌گذاشتند واز آنجا که‌ بهره‌ای‌ نیز از ادبیات‌ و علوم‌ داشتند شاعر بلند آوازه‌ دیار خویش‌ را مورد حمایت‌ خاص‌ خود قرار دادند.(5)اواخر زندگی‌ شاعر بلند آوازه‌ ایران‌ همزمان‌ بود با حمله‌ امیر تیمور و این‌ پادشاه‌ بیرحم‌ و خونریز پس‌ از جنایات‌ و خونریزی‌های‌ فراوانی‌ که‌ در اصفهان‌ انجام‌ داد و از هفتاد هزار سر بریده‌ مردمان‌ شوریده‌ بخت‌ آن‌ دیار چند مناره‌ ساخت‌ روبه‌ سوی‌ شیراز نهاد.

داستان‌ ملاقات‌ تاریخی‌ و عبرت‌ انگیز خواجه‌ حافظ با تیمور نیز اگر صحت‌ و اعتبارداشته‌ باشد ظاهرا در سال‌ 790 ه. ق‌ و یک‌ سال‌ پیش‌ از مرگ‌ شاعر نامدار صورت‌ گرفته‌ است‌. براساس‌ این‌ داستان‌ پس‌ از آنکه‌ دروازه‌های‌ شیراز به‌ روی‌ مؤسس‌ سلسله‌ تیموریان گشوده‌ شد امیر تیمور قاصدی‌ را به‌ نزد حافظ فرستاد و او را به‌ نزد خود خواند و گفت‌: من‌ اکثر ربع‌ مسکون‌ را با این‌ شمشیر مسخر ساختم‌ و هزاران‌ جای‌ و ولایت‌ را ویران‌ کردم‌ تا سمرقند و بخارا را که‌ وطن‌ مألوف‌ و تختگاه‌ من‌ است‌ آبادان‌ سازم‌ و تو آن‌ گاه‌ به‌ یک‌ خال‌ هندوی‌ ترک‌ شیرازی‌ سمرقند و بخارای‌ ما را در یکی‌ از ابیات‌ خود به‌ فروش‌ می‌رسانی‌.(6) گویند خواجه‌ زیرکانه‌ در جواب‌ وی‌ به‌ فقر و نداری‌ خود اشاره‌ کرده‌ و می‌گوید: ای‌ سلطان‌ عالم‌ از این‌ بخشندگی‌ است‌ که‌ بدین‌ روز افتاده‌ام‌. این‌ پاسخ‌ زیبا وشوخ‌ طبعانه‌ مورد پسند تیمور واقع‌ می‌گردد و او را مورد عنایت‌ خود قرار می‌دهد. مرگ‌ خواجه‌ یک‌ سال‌ پس‌ از این‌ ملاقات‌ صورت‌ گرفت‌ و وی‌ در سال‌ 791 ه.ق‌ در گلگشت‌ مصلی‌ که‌ منطقه‌ای‌ زیبا و باصفا بود و حافظ علاقه‌ زیادی‌به‌ آن‌ داشت‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد و از آن‌ پس‌ آن‌ محل‌ به‌ حافظیه مشهور گشت‌. نقل‌ شده‌ است‌ که‌ در هنگام‌ تشییع‌ جنازه‌ خواجه‌ شیراز گروهی‌ از متعصبان‌ که‌ اشعار شاعر و اشارات‌ او به‌ می‌ و مطرب‌ و ساقی‌ را گواهی‌ بر شرک‌ و کفروی‌ می‌دانستند مانع‌ دفن‌ حکیم‌ به‌ آیین‌ مسلمانان‌ شدند. در مشاجره‌ای‌ که‌ بین‌ دوستداران‌ شاعر و مخالفان‌ او در گرفت‌ سرانجام‌ قرار بر آن‌ شد تا تفألی‌ به‌ دیوان‌ خواجه‌ زده‌ و داوری‌ را به‌ اشعار او واگذارند. پس‌ از باز کردن‌ دیوان‌ اشعار این‌ بیت‌ شاهد آمد: قدیم‌ دریغ‌ مدار از جنازه‌ حافظ/ که‌ گرچه‌ غرق‌ گناه‌ است‌ می‌رود به‌ بهشت‌ / *** حافظ بیشتر عمر خود را در شیراز گذراند و برخلاف‌ سعدی‌ به‌ جز یک‌ سفر کوتاه‌ به‌ یزد و یک‌ مسافرت‌ نیمه‌ تمام‌ به‌ بندر هرمز همواره‌ در شیراز بود و از صفا و زیبایی‌ شهر محبوبش‌ و اماکن‌ تفریحی‌ آن‌ همچون‌ گلگشت‌ و آب‌ رکن‌آباد لذت‌ می‌برد. وی‌ در دوران‌ زندگی‌ خود به‌ شهرت‌ عظیمی‌ در سرتاسر ایران‌ دست‌ یافت‌ و اشعار او به‌ مناطقی‌ دور دست‌ همچون‌ هند نیز راه‌ یافت‌. نقل‌ شده‌ است‌ که‌ وی‌ مورد احترام‌ فراوان‌ سلاطین‌ آل‌ جلایر و پادشاهان‌ بهمنی‌ دکن‌ هندوستان‌ قرار داشت‌ و سلاطینی‌ همچون‌ سلطان‌ احمد بن‌ شیخ‌ اویس‌ بن‌ حسن‌ جلایری‌ (ایلکانی‌) ومحمود شاه‌ بهمنی‌ دکنی‌ با احترام‌ زیاد او را به‌ پایتخت‌های‌ خود دعوت‌ کردند. حافظ تنها دعوت‌ محمود شاه‌ بهمنی‌ را پذیرفت‌ و عازم‌ آن‌ سرزمین‌ شد ولی‌ چون‌ به‌ بندر هرمز رسید و سوار کشتی‌ شد طوفانی‌ درگرفت‌ و خواجه‌ که‌ درخشکی‌ آشوب‌ و طوفان‌ حوادث‌ گوناگونی‌ را دیده‌ بود نخواست‌ خود را گرفتار آشوب‌ دریا نیز سازد از این‌ رو از مسافرت‌ پشیمان‌ شد. شهرت‌ اصلی‌ حافظ و رمز پویایی‌ جاودانه‌ آوازه‌ او به‌ سبب‌ غزلسرایی‌ و سرایش‌ غزل‌های‌ بسیار زیباست‌. غزل‌ بویژه‌ نوع‌ عارفانه‌ آن‌ توسط حافظ به‌ اوج‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ و ملاحت‌ رسید و او جدای‌ از شیرینی‌ و سادگی‌ و ایجاز، روح‌ صفا و صمیمیت‌ را در ابیات‌ خود جلوه‌گر ساخت‌. خواجه‌ شیراز در غزلیات‌ خود تمامی‌ منویات‌ قلبی‌ خویش‌ نظیر عشق‌ به‌ حقیقت‌ و یکرویی‌ و وحدت‌ و وصال‌ جانان‌ و از سوی‌ دیگر خشم‌ و تنفر خود را در مقابل‌ اختلاف‌ و نفاق‌، ریا و تزویر و ستیزگی‌های‌ قشری‌ بیان‌ کرده‌ است‌. در غزلیات‌ زیبای‌ حافظ که‌ از همه‌ حیث‌ اوج‌ غزل‌ فارسی‌ محسوب‌ می‌شود کلمات‌ و تعبیرات‌ خاصی‌ وجود دارد و خواجه‌ که‌ خود مبتکر این‌ سبک‌ است‌ از آن‌ طریق‌ مقصود خود را بیان‌ داشته‌ است‌. کلمات‌ و عباراتی‌ همچون‌ طامات‌، خرابات‌، مغان‌، مغبچه‌، خرقه‌، سالوس‌، پیر،هاتف‌، پیر مغان‌، گرانان‌، رطل‌ گران‌، زنار، صومعه‌، زاهد، شاهد، طلسمات‌، شراب‌ و... از این‌ گونه‌اند که‌ هر یک‌ بیانگر قریحه‌ عالی‌ و روح‌ لطیف‌ و طبع‌ گویا و فکر دقیق‌ و ذوق‌ عارفانه‌ و عرفان‌ عاشقانه‌ وی‌ است‌. خواجه‌ در اشعارش‌ اغلب‌ از خود به‌ عنوان‌ رندی‌ پاک‌ باخته‌ و بی‌نیاز یاد کرده‌ که‌ با همه‌ هشیاری‌ و دانایی‌ به‌ آداب‌ و رسوم‌ و مقررات‌ اجتماعی‌ بی‌اعتناست‌. وی‌ از ریا و تزویر زاهدان‌ درونی‌ در رنج‌ و اضطراب‌ است‌ و حتی‌ صوفیان‌ ریایی‌ را که‌ به‌ طریقت‌ حافظ انتساب‌ می‌ورزند ولی‌ اهل‌ ظاهر بوده‌ و در ژنده‌ پوشی‌ و قلندری‌ تظاهر می‌کنند سخت‌ سرزنش‌ می‌کند و در اشعار خود دام‌ حیله‌ و تزویر این‌ ظاهر پرستان‌ را پاره‌ می‌سازد. لسان‌ الغیب‌ با بهره‌گیری‌ از برخی‌ تشبیهات‌ معمول‌ شاعران‌ همچون‌ تشبیه‌ زلف‌ به‌ کفر و زنجیر وسنبل‌ و دام‌، تشبیه‌ ابرو به‌ کمان‌، تشبیه‌ قد به‌ سرو، صورت‌ به‌ چراغ‌ و گل‌ و ماه‌ و دهان‌ به‌ غنچه‌ و پسته‌ و... ناپدیداری‌ اوضاع‌ زمان‌، بی‌ دوامی‌ قدرت‌ و شکوه‌ و جلال‌ پادشاهان‌ و لزوم‌ دل‌ نبستن‌ به‌ مظاهر دنیوی‌ را متذکر می‌شود. حافظ معتقد است‌ آدمیان‌ باید از زیبایی‌ها و خوشی‌های‌ طبیعت‌ و

 

لحظه‌های‌ خوش‌ محبت‌ و دوستی‌ و صفا و صمیمیت‌ برخوردار شوند و عمر کوتاه‌ خود را با شادی‌ و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حافظ 18 ص

تحقیق درباره حافظ شیرازی 21 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره حافظ شیرازی 21 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

حافظ

تصویری از تذهیبی از نسخهٔ خطی دیوان حافظ که در موزهٔ لندن نگهداری می‌شود

خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷-۷۹۲ هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است.

بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دوران ها می‌دانند. بیشتر اشعار حافظ غزل می‌باشد و بن‌مایه غالب غزلیات او عشق است.

حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل داده‌اند.

دیوان حافظ

دیوان حافظ که مشتمل بر حدود ۵۰۰ غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه، و تعدادی رباعی‌ست، تا کنون بیش از چهارصد بار به اشکال و شیوه‌های گوناگون، به زبان اصلی فارسی و دیگر زبان‌های جهان به‌چاپ رسیده است. شاید تعداد نسخه‌های خطّی ساده یا تذهیب گردیدهٔ آن در کتابخانه‌های ایران، افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه، و حتی کشور‌های غربی از هر دیوان فارسی دیگری بیشتر باشد. (ص ص ۲۶۵ - ۲۶۷، ذهن و زبان حافظ)

حافظ به زبان عربی یعنی نگه دارنده و به کسی گفته می‌شود که بتواند قرآن را از حفظ بخواند.

زندگی حافظ

تولد

در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷ (تاریخ عصر حافظ) می‌دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ هجری قمری تخمین می‌زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ روی داده‌است.

سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان ۷۹۲ هجری قمری می‌باشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد ۷۷۷ ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد ۸۱۷ ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شده‌است). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته‌ است.

نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال ۶۳۸ ه‌ق - ۱۲۴۰ م) محی‌الدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و ۵۰ سال قبل ازآن (یعنی در سال ۶۷۲ ه‌ق - ۱۲۷۳ م) مولانا جلال‌الدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.

درباره زندگی حافظ اطلاعات دقیقی در دست نیست. گفته می‌شود که پدر وی بهاءالدّین نام داشته و تاجر بوده‌است. حافظ کودکی بیش نبود که پدرش را از دست می‌دهد.

زبان و هنر شعری

همچون همهٔ هنرهای راستین و صادق، شعر حافظ پرعمق، چندوجه، تعبیریاب، و تبیین‌جوی است. او هیچ‌گاه ادعای کشف و غیب‌گویی نکرده، ولی ازآن‌جا که به ژرفی و با پرمعنایی زیسته ‌است و چون سخن و شعر خود را از عشق و صدق تعلیم گرفته ‌است، کار بزرگ هنری او آینه‌دار طلعت[۱] و طینت فارسی‌زبانان گردیده ‌است.

مرا تا عشق تعلیم سخن کرد

حدیثم نکتهٔ هر محفلی بود

مگو دیگر که حافظ نکته‌دان‌ست

که ما دیدیم و محکم جاهلی بود

غزل حافظ

حافظ را چیره‌دست‌ترین غزل سرای زبان فارسی دانسته‌اند (صفحهٔ ۲۲۴ Arthur Arberry) موضوع غزل وصف معشوق، می، و مغازله‌است و غزل‌سرایی را باید هنری دانست ادبی، که درخور سرود و غنا و ترانه پردازی‌ست.

با آنکه حافظ غزل عارفانهٔ مولانا و غزل عاشقانهٔ سعدی را پیوند زده‌است، نوآوری اصلی به‌سبب تک بیت‌های درخشان، مستقل، وخوش‌مضمون فراوانی ست که ایجاد کرده‌است. استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سوره‌های قرآن تأثیر گرفته‌است، که آن را انقلابی در آفرینش اینگونه شعر دانسته‌اند (صفحهٔ ۳۴ حافظ‌نامه، شرح الفاظ، اعلام، مفاهیم کلیدی و ابیات دشوار حافظ، بخش اوّل.)

ندیدم خوشتر از شعر تو


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حافظ شیرازی 21 ص

حافظ شیرازی 10 ص

اختصاصی از هایدی حافظ شیرازی 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

حافظ شیرازی

الا ای آهوی وحشی کجایی

الا ای آهوی وحشی کجایی مرا با توست چندین آشنایی

دو تنها و دو سرگردان دو بیکس دد و دامت کمین از پیش و از پس

بیا تا حال یکدیگر بدانیم مراد هم بجوییم ار توانیم

که می‌بینم که این دشت مشوش چراگاهی ندارد خرم و خوش

که خواهد شد بگویید ای رفیقان رفیق بیکسان یار غریبان

مگر خضر مبارک پی درآید ز یمن همتش کاری گشاید

مگر وقت وفا پروردن آمد که فالم لا تذرنی فردا آمد

چنینم هست یاد از پیر دانا فراموشم نشد، هرگز همانا

که روزی رهروی در سرزمینی به لطفش گفت رندی ره‌نشینی

که ای سالک چه در انبانه داری بیا دامی بنه گر دانه داری

جوابش داد گفتا دام دارم ولی سیمرغ می‌باید شکارم

بگفتا چون به دست آری نشانش که از ما بی‌نشان است آشیانش

چو آن سرو روان شد کاروانی چو شاخ سرو می‌کن دیده‌بانی

مده جام می و پای گل از دست ولی غافل مباش از دهر سرمست

لب سر چشمه‌ای و طرف جویی نم اشکی و با خود گفت و گویی

نیاز من چه وزن آرد بدین ساز که خورشید غنی شد کیسه پرداز

به یاد رفتگان و دوستداران موافق گرد با ابر بهاران

چنان بیرحم زد تیغ جدایی که گویی خود نبوده‌ست آشنایی

چو نالان آمدت آب روان پیش مدد بخشش از آب دیده‌ی خویش

نکرد آن همدم دیرین مدارا مسلمانان مسلمانان خدا را

" حافظ " در بلندای اعتراض و اندرز

انسانهای وارسته اززاویه والای دیدگاه خویش نمی توانند هم نوع و بنی آدم را درپستنای خواسته های نفسانی و حضیض حقارت های حیوانی مشاهده نمایند .

با این تعریف ، فریاد اعتراض لسان الغیب رو به سوی اشرف مخلوقات بازتاب طبیعی روح بزرگ انسانی رسته ازبند است انسانی که صفیرنیوش کنگره عرض گشته و خود را مسئول ابلاغ این صفیربه خلق می داند انسانی که ازغبارراه را تا رسیدن به خورشید پشت سرنهاده و دلش کانون انتشار نور به آفاق گشته است .بعد از این ، نور به آفاق دهم از دل خویش

که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد

نوع هر ابلاغ مخاطب خاص خود را می طلبد و شعاع ابلاغ انسانها به یکدیگر بستگی تام به کمال روحی ایشان دارد . یعنی هر چه انسان کامل ترگشت ، مخاطبان وی به موزارات تعدد و کثرت خواهند یافت و آنگاه که ابلاغ گرشخصی یا لقب لسان الغیب باشد طبیعی است که خطاب وی دایره وسیع جهان و جهانیان را شعاع خواهد زد .

در پیامد مطلب مشروح تر درباره رازکلمات بحث خواهد شد اکنون اما جهت آمادگی ذهن بالا شاره باید نوشت رسول مامور ابلاغ است. آن کس که به راز کلمه الله ره یافت مامور ابلاغ کلمه توحید است(پیامبران الهی)؛ و کسانی دیگر که در پرتو رهیافت پیامبران موفق به کشف راز کلماتی دیگر درحیطه همت و استعداد خویش می شوند باید در ابلاغ آن جهد و استقامت می ورزند . که حافظ نبود بر رسول غیر بلاغ .

و خاستگاه فریادهای خواجه محققا دریافت چنین رازی است و اهتمام عظیم وی بر نجات انسان از یوغ تمام اسارتهای مادی و تعلقات خاکی و دنیوی لازمه این دریافت است. ومی بینیم که تهمتنانه و بی محابا نخست آن را که رفتار و کردارشان تاثیر مستقیم در تربیت خلق دارد( دستگاه حکومتی) و سپس وابستگان و کارگزاران حکومت ( قاضی ، فقیه ، محتسب ، شحنه ، مفتی ، عسس ، واعظ و ... ؛ یعنی آنان که بر عمود این خیمه تکیه کرده اند و زیر چتر آن سایبانی برای حشمتها و عشرتها خود یافته اند)، آنگاه مردم تحت نفوذ ایشان (ملت) را در تمام دیوانش با هشدارهای پیامبرانه به هدایت و رهگشایی می نشیند و چراغ تابان شعرش را که شعله از سوی خورشید سوز دارد کار افزار رهایی خلق از چنگال هر چه جز حق است قرار می دهد و دراین راستا حتی از ملامت نمودن صریح و انتقاد کردن بی شایبه ازخویش نیز مستمسکی عاقلانه می سازد تا پذیرش انتقادش بر مذاق کژراهان، تلخ وتند ننمایند. بدینوسیله با قلمداد کردن خویش در زمره و شمار آنان فریادش را سهل و رسا با قوسی آسمانگیر به گوش همگان از عوام وخواص می رساند .

چه بسیار اتفاق افتاده که لسان الغیب بنا به دلایلی نمی توانسته مستقیما شخص و یا جمع مورد نظرش را به شلاق انتقاد بکشد لاجرم خود را نیز در همان طیف و ردیف گنجانده آنگاه بی ترس از هیچ عقوبتی بدین شیوه بخردانه تازیانه غریوش را برگرده کجتابان خونین نموده است ، بدین گونه فشرده و فسرده بانگ اعتراضش را که از رهیابی به راز کلمات ریشه گرفته دلنشین و گوشنواز در زیر گنبد مینا به یادگار نهاده است.

می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب

چون نیک بنگری ، همه تزویر می کنند

*

آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت

حافظ این خرقه پشمینه بیانداز و برو

*

حافظ این خرقه بینداز، مگر جان ببری

کاتش از خرمن سالوس وکرامت برخاست

*


دانلود با لینک مستقیم


حافظ شیرازی 10 ص

تحقیق درمورد حافظ 33 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد حافظ 33 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

حافظ شیرازی

زندگی نامه حافظ شیرازی

 

تصویری از تذهیبی از نسخهٔ خطی دیوان حافظ که در موزهٔ لندن نگهداری می‌شود

خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود 727-792 هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در 727 (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در 717 (تاریخ عصر حافظ) می دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال ها و حدود 710 هجری قمری تخمین می زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از 710 واقع شده و به گمان غالب بین 720 تا 729 روی داده است.

سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان 792 هجری قمری می باشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد 777 ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد 817 ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شده است). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته است.

نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال 638 ه‌ق - 1240 م) محی‌الدّین عربی دیده از جهان فرو‌پوشیده بود، و 50 سال قبل از‌آن (یعنی در سال 672 ه‌ق - 1273 م) مولانا جلال‌الدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.

بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دورانها می‌دانند. اشعار حافظ را غزل می‌گویند و بن‌مایه غالب غزلیات او عشق است.

حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل داده اند. تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با ترکیب اسلوب و شیوه شعرای پیشین خود سبکی را بنیان نهاده که اگر چه پیرو سبک عراقی است اما با تمایز ویژه به نام خود او شهرت دارد. برخی از حافظ پژوهان شعر او را پایه گذار سبک هندی می دانند که ویژگی اصلی آن استقلال نسبی ابیات یک غزل است (حافظ نامه، خرمشاهی). دیوان او مشتمل بر حدود 500 غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است. با این حال عمده شهرت وی در سرودن غزل است. مضامین غزلیات او عمدتاً متاثر از تالمات روحی، اعتقادات مذهبی و شخصی، اخلاق، عشق و تحت تاثیر وقایع سیاسی و حوادث اجتماعی عصر خود است.

حافظ به زبان عربی یعنی نگه دارنده و به کسی گفته می‌شود که بتواند قرآن را از حفظ بخواند.

آرامگاه حافظ شیرازی

آرامگاه حافظ در شب

از زندگی حافظ اطلاع چندانی در دست نیست. آنچه از فحوای تذکره ها بدست می آید بیشتر افسانه هایی است که از این شخصیت در ذهن عوام ساخته و پرداخته شده است. در اشعار او نیز که می تواند یگانه منبع موثق زندگی او باشد اشارات اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت می شود. با این همه آنچه با تکیه به اشارات دیوان او و برخی منابع معتبر قابل بیان است آن است که او در خانواده ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده.( با این حساب که کسب علم و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانواده های مرفه و بعضاً متوسط جامعه بوده است. ) در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده و از همین رو به حافظ ملقب گشته. در دوران امارت شاه شیخ ابواسحاق (متوفی 758 ه.ق) به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده است. (در قطعه ای با مطلع "خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا / ای جلال تو به انواع هنر ارزانی" شاه جلال الدین مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه بصورت ضمنی قید می کند که سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها کمتر از یکسال و در سنه 743 حاکم شیراز بوده است و از این رو می توان دریافت که حافظ از اوان جوانی در دربار شاغل بوده)

زندگی او در شیراز ادامه یافته و به جز سه سال که در یزد سکنی داشته تمام عمر خویش را در شیراز گذرانده (تاریخ ادبیات ایران، دکتر صفا). قریب به هفتاد سال زیسته و در سال 792 در شیراز بدرود حیات گفته.

در زمان حیات خود شاهد مرگ یکی از فرزندان و احتمالاً همسر خود بوده. (حافظ در چندین شعر به این نکات اشاره دارد و از جمله در قطعه ای به مطلع "دلا دیدی که آن فرزانه فرزند / چه دید اندر خم این طاق رنگین" به مرگ فرزند خود اشاره داشته و در غزلی با مطلع "آن یار کزو خانه ما جای پری بود /


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد حافظ 33 ص

دانلود تحقیق حافظ چکیده‌ی تاریخ ایران 8 ص

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق حافظ چکیده‌ی تاریخ ایران 8 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

حافظ: چکیده‌ی تاریخ ایران*

‌دکتر ندوشن از باسابقه‌ترین پژوهشگران ادب فارسی است. چهل و پنج کتاب و صدها مقاله و یادداشت در زمینه‌ی فرهنگ، تاریخ، و ادبیات ایران حاصل کوشش‌های پنجاه ساله این پژوهش‌گر برجسته است. دکتر ندوشن در سال ۱۳۰۴ در روستای ندوشن در اطراف یزد دیده به جهان گشوده است. وی دارای لیسانس حقوق از دانشگاه تهران و دکترا در رشته‌ی حقوق بین‌الملل از دانشگاه سوربن فرانسه است. دکتر ندوشن استاد دانشکده‌ی ادبیات و حقوق دانشگاه تهران بوده است که پس از مدتی به تقاضای خود بازنشست شده است. در هشت جلسه سخنرانی خود در دانشگاه تورنتو، دکتر ندوشن جنبه‌های گونه‌گون تاریخ و ادبیات ایران را به اختصار بررسی کرد. نوشتار حاضر چکیده‌‌ای است از یکی از سخنرانی‌های ایشان با عنوان «چرا سخن حافظ چکیده‌ی تاریخ ایران است؟».

در این سخنرانی به این پرداخته می‌شود که چگونه حافظ با غزلیات نسبتا کم‌تعداد خود توانسته پیچیدگی‌های تاریخ ایران را با زبانی موجز و در عین حال پیچیده بیان کند. زبانی که مرتب از اندیشه‌ای به اندیشه دیگر گذر می‌کند و بر سر هیچ اندیشه‌ای نمی‌ایستد و گاه چنان پیچیده است که به رغم وجود تفسیرهای فراوان، در نهایت اجماعی بر سر منظور و مقصود شاعر وجود ندارد.

شخصیت حافظ مایه‌ی شگفتی فراوان است. طلبه‌ای که در گوشه‌ای از شیراز می‌زیسته و در تمام عمر خود به جز سفر کوتاهی به یزد از شهر خود خارج نشده و معاشرتی با انسان‌های برجسته نداشته، ولی در کنج تنهایی خویش افق پهناوری را به تخیل کشیده که توانسته خصوصیات اصلی فرهنگ و تمدن ایرانی را در خود جا دهد. حافظ در پایان یک دوران تاریخی می‌زیسته که در آن ایران حوادث بزرگی را از سر گذرانده بوده است. پس از حمله‌ی اعراب برای مدتی طولانی ایرانیان کوشیده بودند که سر از زیر سلطه فرهنگی و سیاسی اعراب برآورند و حکومت‌های مستقل ایرانی تشکیل دهند. اما دیری نپایید که ترکان بر کشور مسلط شدند و سه سلسله‌ی غزنوی و سلجوقی و خوارزمشاهی زمام کشور را برای مدتی طولانی به دست گرفتند. پس از آن ایران جولانگاه مغولانی شد که از یک سو ویرانی‌های فراوانی را به بار آوردند و از سوی دیگر با برانداختن خلیفه‌ی بغداد به دوران طولانی نفوذ سیاسی و مذهبی اعراب در ایران پایان دادند. حافظ در پایان این دوره‌های فراز و نشیب تاریخی در قالب غزلیاتی پر از رمز و ایهام و استعاره به بیان مولفه‌های تاریخی و فرهنگی ایران پرداخته است.

حافظ زبان گویای ضمیر ناخودآگاه ایرانی است. توضیح آن که گویندگان ادب فارسی عموما بیانگر وجدان آگاه شخص ایرانی هستند. به این معنی که تجربیات ملموس و خودآگاه روزمره را بیان می‌کند. حافظ از این قاعده مستثنا نیست ولی در عین حال او این ویژگی ممتاز را دارد که بیانگر ضمیر ناخودآگاه ایرانی نیز هست. حافظ به بیان مفاهیم و صوری می‌پردازد که حس مرموزی از آشنایی به خواننده می‌دهند‌ ولی به مهار تفکر خالص در نمی‌آیند. از این رو لسان‌الغیب بودن حافظ را می‌توان به این معنی گرفت که کلام او آهنگ و طنینی از دنیایی دیگر دارد، دنیایی ورای تجربیات هر روزه‌ی زندگی. این ویژگی کلام، خواننده را در آفرینش و پرورش مفاهیم شریک گوینده می‌کند. به این معنی که خواننده بنا به وسع تخیل و احساس و ذوق خود معانی متفاوتی را از شعر منظور می‌کند و در دنیایی تاحدی خود ساخته مستغرق می‌شود. سنت فال گرفتن از دیوان حافظ را می‌توان از این زاویه توجیه کرد. بی‌شک کسی انتظار ندارد که حافظ غیب‌گو باشد و با فاصله‌ی مکانی و زمانی آینده‌ی تک تک افراد را پیشگویی کند. آن چه هست این است که در بطن غزلیات پیچیده و رازآلوده او مفاهیمی نهفته است که هر کس می‌تواند احساس و منظور خود را در آن بیابد و یا بر آن بنشاند.

ازنظر تاریخی روی‌آوری دوباره‌ی به حافظ در پنجاه سال گذشته موضوعی مورد تعمق و پژوهش است. وجود چاپ‌های متعدد از حافظ و تفسیرهای گوناگون و شرح‌حال‌های فراوان از حافظ در این پنجاه سال از تمام دوران‌های گذشته بیشتر بوده است. برای توجیه این پدیده شاید بتوان گفت که مسایلی که ایرانیان در این چند دهه با آن دست به گریبان بوده‌اند با مسایلی که حافظ در زندگی خود آن‌ها را تجربه کرده است، نقاط مشترک زیادی داشته است. سخن حافظ در عین این که جوهره‌ی تاریخ ایران است، روزنامه‌ی زمان خود نیز هست. روزنامه‌ای که حوادث روزمره دوران زمامداری آل مظفر در فارس در آن به وضوح نمود یافته است. ولی هنر حافظ از اتفاقات کوچک و جزیی الگوهایی کلی و مستقل از زمان ساخته است. به این ترتیب جریانات و حوادث خاص زمانه حالت کلی و دامنه دار در زمان پیدا کرده‌اند. شاید بتوان گفت که یکی از دلایل گرایش دوباره‌ی ما به حافظ از این روست که جنبه‌های زندگی زمان حافظ به صورتی دیگر دوباره در برابر ما زنده شده‌اند.

عجیب این که دوران آل مظفر دوران کوچکی از تاریخ ایران است ولی به خاطر این زندگی حافظ در این دوران یکی از مشهورترین دوران‌های تاریخی ایران است. در مورد خاندان مظفر به خاطر حافظ پژوهش‌های فراوانی شده است که چگونه زیستند و حکومت کردند و سرانجام به دست تیمور قتل عام شدند. این تجربه‌ی تاریخی حافظ با ظهور امیرمبارزالدین مظفری تشکیل دهنده‌ی سلسله‌ی آل‌مظفر آغاز شد. شخصی حساب‌گر و سیاست‌باز و متعصب که رفتارش در خمیرمایه‌ی شعر حافظ تاثیر فراوانی داشته است. با آن که حکومت مبارزالدین چند سالی بیش طول نکشید (وی سرانجام به خاطر زیاده‌روی‌ها و تعصب‌های فراوان به دست پسرش شاه شجاع کور شد و برافتاد) ولی تجربه‌ی حکومت او نشان داد که هنگامی که هوی و هوس‌های یک فرد لباس ریا و تزویر و تعصب به خود می‌پوشد، چگونه جامعه‌ای را تحت تاثیر قرار می‌دهد و چه بلاهایی بر آن نازل می‌کند. از این رو با آن که مبارزالدین فرد بدنامی در تاریخ ایران است ولی منشا آفرینش برخی از بهترین غزل‌های حافظ شده است که تحت تاثیر رفتار وی و یا خطاب به وی سروده شده‌اند. می‌توان گفت که اگر حکومت امیر مبارزالدین نبود حافظ تجربه‌ی دست اول و ملموسی از آن چه که می‌توان بلای تاریخی ایران نام برد و آن تزویر و دورنگی و ریاورزی است، نمی‌داشت. در واقع موضوع ریا و تزویر و تعصب یکی از چند موضوع اصلی تفکر حافظ است. این بیماری و عارضه‌ای‌ست که به صورت خزنده و پنهان و گاه از روی اضطرار دامن ایرانی را گرفته است. می‌توان


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حافظ چکیده‌ی تاریخ ایران 8 ص