دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بسمه تعالی
طرح مسکن مهر: موانع و تنگناها
به منظور ایجاد زمینه و بستر لازم جهت تامین مسکن مناسب برای آحاد ملت بخصوص اقشار کم درآمد و حذف قیمت زمین از قیمت تمام شده مسکن، طرح مسکن مهر در حال اجرا می باشد. در این طرح سازماندهی و نظارت برای ساخت یک میلیون و پانصد هزار واحد مسکونی پیش بینی شده است. طرح عظیمی که تلاش و کمک همه بدنه دولت، مسئولین و همکاری متقاضیان را می طلبد. برنامه ریزی برای اجرای این طرح در دولت نهم که در کشور بی سابقه بوده است در راستای برقراری عدالت و تاکید بر اصل 44 قانون اساسی صورت گرفته است. طرحی با این عظمت و وسعت قطعاً خالی از مشکلات نمی باشد. متاسفانه بعضی با بزرگنمایی مشکلات اجرای طرح بصورت مغرضانه در مورد طرح مسکن مهر قضاوت می کنند. به هرحال در اجرای طرح مسکن مهر موانع و تنگناهایی پیش بینی شده یا غیر قابل پیش بینی وجود دارد که می تواند در روند اجرای این طرح تاثیر گذار باشد. البته بروز موانع و مشکلات در طرحی با این وسعت و اهمیت کاملا طبیعی به نظر می رسد. برخی از این تنگناها و موانع در سطح کلان می باشد، مانند کمبود زمین دولتی مناسب در برخی شهرها، احتمال بالا رفتن قیمت مصالح ساختمانی یا کمبود آن، احتمال دخالت دلالان و واسطه ها در این طرح و.... از طرفی برخی موانع نیز در سطح خرد گریبانگیر اجرای این طرح عظیم می باشد. در ادامه موانع و مشکلات سطح خرد یکی در رابطه با متقاضیان و یکی هم در رابطه با مدیریت شرکتهای تعاونی مسکن بررسی شده است.
موانع موجود در رابطه با متقاضیان:
متقاضیان طرح مسکن مهر(استفاده از زمینهای 99 ساله) بایستی جهت ساخت 20 درصد واحد مسکونی حداقل 5 میلیون تومان آورده نقدی داشته باشند تا پس از آن با استفاده از 14 میلیون وام در نظر گرفته شده مابقی ساخت واحد مسکونی به اتمام برسد. مشکل اصلی و جدی در بین برخی متقاضیان این است که توان مالی برای پرداخت 5 میلیون آورده نقدی (در طول دوره ساخت واحدهای مسکونی) را ندارند. لذا کسانی که درآمدی نداشته و یا درآمد آنها ناچیز است نمی توانند از مزایای این طرح استفاده کنند. متاسفانه ذهنیت و نگرش برخی مردم ناخواسته به سمتی سوق داده شده که با آورده نقدی خیلی کم (که اصلا قابل مقایسه با 5 میلیون آورده نقدی نیست)می توانند صاحب خانه شوند. بنابراین دلیل عمده ریزش متقاضیان در حال حاضر و در آینده می تواند همین عامل باشد.
موانع موجود در رابطه با مدیریت شرکتهای تعاونی مسکن:
جدای از تعاونیهای کارمندی و کارگری، ساختار تعاونیهای آزادی که برای سازماندهی متقاضیان تشکیل شده و یا در حال تشکیل است دو حالت کلی دارد: الف- متقاضیان در قالب محلات، هیاتهای مذهبی، اقوام و آشنایان و... در شرکتهای تعاونی مسکن سازماندهی می شوند. ب- اعضاء شرکت از اقشار و گروههای مختلف بوده و نسبت به همدیگر آشنایی و شناخت ندارند.
به نظر می رسد شرکتهای نوع اول در سطح مدیریت با کمترین مشکلات روبرو باشند چرا که معمولا تعداد اعضاء این شرکتها کمتر بوده و به تبع آن مدیریت نیز راحتتر می باشد. همچنین از آن مهمتر آشنایی و شناخت اعضاء نسبت به هیات مدیره، اعتماد بیشتر اعضاء به مدیریت شرکت را موجب می شود. علاوه بر این شناخت مدیریت از اعضاء نیز باعث می شود مدیریت شرکت در تصمیم گیریها اشراف داشته باشند. اما در شرکتهای نوع دوم به لحاظ بالا بودن تعداد اعضاء و نامتجانس بودن متقاضیان ممکن است مدیریت شرکت با مشکلاتی روبرو شود و چون اعضاء در اولین مجمع آشنایی با هم ندارند ممکن است افراد توانمند برای مدیریت تعاونی انتخاب نشوند که باعث مضاعف شدن مشکلات مدیریتی این گونه شرکتها می گردد.
با توجه به مطالب بیان شده جهت کاهش مشکلات اجرای طرح پیشنهاد می شود:
جلساتی برای متقاضیان این طرح برگزار گردد و نسبت به شرایط متقاضیان و مخصوصا در رابطه با چگونگی و مقدار آورده نقدی توجیه شوند.
بهتر است تعاونیهای مسکن مهر در قالب محلات، هیاتهای مذهبی، آشنایان و اقوام و مانند اینها که اعضاء شرکت با هم آشنایی بیشتری دارند، تشکیل گردد.
دو سال پیش وقتی طرح مسکن مهر پا به میدان گذاشت بارقهای از امید برای قشر اعظمی از جامعه را روشن کرد تا شاید آرزوی خانهدار شدن آنها به حقیقت بپیوندد. با گذشت ماهها معلوم شد این طرح نیز راه بهجایی نخواهد برد تنها راهکاری بود که دولت نهم برای خارج شدن از بحران مسکن به آن دلخوش کرد. طرحی که امروز بسیاری از کارشناسان آن را شکست خورده دانستهاند چراکه مسکن مهر طرحی نبود که بخواهد به نیاز سالانه 5/1 میلیون واحد مسکونی آن هم با تسهیلات قطرهای که حتی بانکها از پرداخت آن دریغ کردند پاسخ دهد.
این طرح در مقطع کوتاه شاید توانست ناجی بازاری شود که از رشد قیمت سرازیر شده بود و دولت سردرگم مانده بودحجم بالای تقاضا را به کدام سمت سوق دهد و در آن زمان گزینهای بهتر از مسکن مهر نداشت. در شرایط فعلی نیز با رفتن سعیدیکیا وزیر مسکن وشهرسازی دولت نهم که دیگر وزیر مسکن مهر معروف شده است معلوم نیست چه آیندهای برای این طرح رقم خواهد خورد و وزیر مسکن جدید آیا امید مردمی که در این طرح ثبت نام کردهاند را باز خواهد گرداند یا مسکن مهر نیز در لابهلای سایر طرحهای بخش مسکن گم خواهد شد.
مسکن مهر یکی برنامههای طرح جامع مسکن بود و در قالب بند «د» تبصره 6 قانون بودجه سال 86 توسط دولت به مجلس پیشنهاد و با کسب حداکثر آرای نمایندگان مردم در خانه ملت، قانونی شد، در ابتدا اگرچه تصور میشد در قالب یک مثلث سهگانه شامل وزارت مسکن، وزارت تعاون و مردم شکل گرفته و پس از آن با هماهنگی دستگاهها و ارگانهای مربوطه از جمله وزارت اقتصاد و امور دارایی و سیستم بانکی کشور مراحل اجرایی را سپری کند، اما در حقیقت تا به امروز تنها در حدود 15 درصد این طرح انجام شده است و این پروژه طی این مدت به بخشهای مختلفی سپرده شد که متأسفانه به جایی نرسید و به قول معروف برای بیخانمانها، مسکن نشد.
مسکن مهر از کجا آمد
طرح مسکن مهر زمانی که مطرح شد یک طرح کوچک برای پاسخگویی برای 200 هزار واحد مسکونی پیشبینی شده بود اما رئیسجمهور با استقبال از این طرح به شورای عالی مسکن دستور داد که این طرح را در ابعاد بزرگتر در نظر بگیرد نتیجه آن شد که از 200 هزار واحد به 5/1 میلیون واحد رسید. گذشته از این مسئله در بدو ارائه این طرح مسئولان دولتی اعلام کردند برای اسکان کم درآمدها در چارچوب طرحهای مختلف باید یارانههایی ارائه شود، زیرا این گروه که تعدادشان بیش از 20درصد از جمعیت 70 میلیونی کشور برآورد میشوند، توان مالی را برای پرداخت کامل اقساط بانکی ندارند از همین روی دولت برای ساخت واحدهای مسکونی طرح مهر برای هر عضو 150میلیون ریال تسهیلات بانکی پیشبینی کرد که 10میلیون ریال آن برای آمادهسازی زمین و بقیه برای ساخت و ساز باشد.
این درحالی بود که طی سال گذشته و با نظر رئیسجمهوری و شورای عالی مسکن مقرر شد پرداخت تسهیلات مسکن با اولویت مسکن مهر در کشور صورت گیرد و پس از آن سایر بخشهای مسکن مانند بافتهای فرسوده، مسکنهای اجارهای و... مورد توجه قرار گیرند همچنانکه بنا به گفته معاون امور مسکن شهری بنیاد مسکن، پرداخت تسهیلات به ساخت مسکنهای اجارهای تقریباً متوقف است زیرا اولویت قرار گرفتن طرح مسکن مهر موجب شده تا تسهیلات بانکی تنها در اختیار این طرح قرار گیرد.
حقیقت این است طی مدت زمان کمتر از 3 سال که از اجرای طرح مسکن مهر در کشور ما میگذرد، در هر برهه گروهی یا ارگانی با ارائه دلایل مختلف از رئیسجمهوری خواستهاند که با واگذاری مسئولیت اجرای این طرح به آنان، در اجرای هر چه موفقتر آن فعال شوند اما به واقع نه تنها اتفاق خاصی در این زمینه نیفتاد بلکه صرفاً مشکل اجرایی شدن این طرح عدم پرداخت و تأمین به موقع تسهیلات آمادهسازی و ساخت عنوان شد و نه اهرمهای اجرایی آن.
بهگونهای که وقتی در زمستان سال گذشته قرار شد اجرای پروژههای مسکن مهر از حالت تعاونی به گروههای 3 و 5 نفره واگذار شود، دولت صرفاً به دنبال تسریع در اجرای این طرح بود تا مبادا پاشنه آشیل عملکرد دولت نهم طی این دوره شود اما نه تنها این طرح با موفقیت روبهرو نشد بلکه انتقادات شدیدی نیز از سوی بسیاری از کارشناسان به این تصمیم دولت وارد شد. پس از آن در انتهای سال 87 و با پیگیریهای جامعه انبوهسازان کشور، مقرر شد طی تفاهمنامهای واگذاری زمینهای اجارهای دولت به انبوهسازان واگذار شود تا پس از تحقق درصدی از پیشرفت در ساخت، این پروژهها در قالب قراردادی میان انبوهسازان و تعاونیهای مسکن مهر به اجرا درآید.
آنچه به نظر میرسد این است که قرار نیست چنین تفاهمنامههایی در حد وسیع در حوزه مسکن مهر به نتیجه برسد چرا که بنا به گفته معاون وزیر مسکن و مدیر عامل شهرهای جدید دولت با اجرای طرح مسکن مهر به دنبال این بود که سود حاصل از پایین بودن قیمت زمین و تسهیلات بانکی عاید مشمولان این طرح شود و انبوهسازان صرفاً از محل فعالیتهای خود در این پروژهها سود ببرند.
مسکن مهر آمد شکست طرح استیجار را جبران کندکارشناسان بخش مسکن معتقدند: طرح مسکن مهر پا به میدان گذاشت تا خاطره طرح استیجار را در ذهنها پاک کند. طرحی که وزارت مسکن وشهرسازی با ورود به ساخت وساز زمین نتوانست موفق عمل کند و چند سال بعد طرحی به نام مسکن مهر به شکل و شمایل تازه از راه رسید. این طرح که در دولت نهم استارت خورد، مسئولان امر آن را نجات بخش بازار مسکن معرفی کردند و طرح را بزرگترین و موفقترین اقدام دولت نهم دانستند که پیش از این تکرار نشده بود. این طرح بر حذف قیمت زمین از قیمت خانه استوار شده بود و براین اساس واگذاریها بدون احتساب ارزش زمین انجام گرفت تا اینجا دولت نهم گامی خوبی برای اجرای طرح مسکن مهر برداشته بود اما بهتدریج با اجرای طرح مشکلات نمود پیدا کرد.
پیش از هر اقدامی باید مکانیابی مناسبی برای واگذاری زمینها در سطح هر شهری انجام میشد تا هویت و معماری شهری را برهم نریزد اما دولت از این مسئله غفلت کرد. زیرا در اولین مرحله با 4 میلیون متقاضی مواجه شد که امید داشتند از این طریق خانهدار شوند. البته برخی از این تعداد در پالایشهای بعدی حذف شدند اما تعداد باقیمانده نیزاندک نبودند. این افراد که به گفته مسئولان امر از بازار تقاضای مسکن خارج شدند به این امید ماندند تا صاحب مسکن شوند.
مسکن مهر به مدد تبلیغات توانست جای خود را در میان عموم جامعه باز کند و انتظارات مردم را افزایش داد چراکه تصور شد از این طریق به سرعت میتوانند صاحبخانه شوند. با گذشت زمان مسکن مهر نشان داد نمیتوان حسابی بر روی آن باز کرد چراکه با گذشت دو سال هنوز زمینهای واگذار شده به مرحله جدی ساخت وساز وارد نشدهاند. مسئولان که ملاک را بر واگذاری زمین گذاشتهاند اعلام کردهاند بیش از یک میلیون زمین واگذار شده اما پیشرفت ساخت این زمینها شاید 10 درصد هم نبوده است. قرار بود مسکن مهر سالانه 300 هزار واحد مسکونی را تأمین کند اما با گذشت دو سال حتی 30 هزار واحد هم تولید نشده است. به عبارت دیگر تاکنون فقط حدود 30 هزار واحد به مرحله اجرا رسیدهاند و چهار میلیون نفر به امید اجرای این طرح از بازار مسکن خارج شدهاند.