دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:28
فهرست مطالب
نجوم و اخترفیزیک
آشنایی با کیهان شناسی
جستوجوی اجرامی شگفت انگیزتر از سیاهچالهها
پیچنده فضایی (1)
پیچنده فضایی
دو فاجعه در یک کهکشان
ستاره شناسی دانش یگانگی کیهان
طفلک پلوتون
سیاره X
اجرام کوئیپر
ماهیت یک سیاره
هر جسم گردی یک سیاره نیست
تردیدها
نگاهی به آینده خورشید
سحابى حلقوى(عکس از رصد خانه کک)
برخوردی با مریخ در پیش است
سنگ آسمانی نراق
چگونه فضانورد شوید؟
آشنایی با کیهان شناسی
کیهانشناسی علم بررسی تاریخ کیهان به عنوان یک کل است و هم ساختار و هم تکامل آن را بررسی می کند. در کیهانشناسی فرض می شود که در فاصله های بسیار زیاد، کیهان از هر مکانی که به آن نگاه شود یک شکل و متقارن به نظر می رسد، و در هر جهتی که به آن نگاه شود هم به یک شکل می باشد ( به بیان ریاضی تر، کیهان ایزوتروپیک است.) این فرضیات، اصول کیهانشناسی نامیده شده اند
جستوجوی اجرامی شگفت انگیزتر از سیاهچالهها
دانشمندان وجود دستهای جدید از سیاهچالهها را پیش بینی کردهاند که به دلیل سرعت بسیار زیاد چرخش به دور خود افق رویداد ندارند.
به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، سیاهچالهها هم پیش از این در دسته اجرامی بسیار ناشناخته و رازآمیز قرار داشتند. تصوری که از این اجرام وجود دارد، این گونه است که جسمی بسیار کوچک جرمی معادل جرم چندین خورشید را در نقطهای فشرده کرده است.
اما موضوع این خبر کشف جرمی شگفت انگیزتر از سیاهچالهها است.
نظریه «تکینگی بدون پوشش» (naked singularity) حاکی از آن است که سیاهچاله آنقدر سریع به دور خود میگردد که در نهایت با فقدان افق رویداد مواجه میشود.
سیاهچالهها زمانی شکل میگیرند که ماده ستارهای بزرگ بر روی خود فرو بریزد و در این حین، فشار لازم به طرف خارج برای خنثی کردن نیروی گرانشی که به طرف داخل وارد میشود، وجود نداشته باشد. از این رو فشار گرانش به سایر نیروهای داخلی غلبه میکند و سیاهچاله تا بینهایت در خود فرو میریزد.
در این صورت نیروی گرانشی به قدری زیاد میشود که حتی نور نیز نمیتواند از آن بگریزد. در نهایت سیاهچاله در پوششی تاریک از خودش احاطه میشود که ما آن را افق رویداد مینامیم. اجرام و تابشها هنگام رد شدن از افق رویداد ناگزیر به سمت سیاهچاله کشیده میشوند. به همین دلیل ما آن ها را نمیبینیم و سیاه مینامیم.
به نوشته نجوم، تمام سیاهچالههای کشف شده تاکنون، دارای چرخش به دور خود بودهاند. گاهی آنقدر زیاد که به بیش از هزار دور در ثانیه میرسید؛ اما در این نظریه جدید، اگر سیاهچالهای را بیابید که سرعت گردش به دور خودش بسیار زیاد باشد، در آن صورت مقدار حرکت زاویهیی چرخشش بر نیروی گرانش حاصل از جرمش غلبه میکند و می تواند افق رویداد را کاهش دهد و یا از بین ببرد و سیاهچاله را بدون پوشش کند؛ اما سیاهچالهای با 10 برابر جرم خورشید، به سرعت چرخشی بیش از چند هزار دور بر ثانیه نیاز دارد.
مطابق با نتایج تحقیقات دانشگاههای «دوک»(Duke) و «کمبریج»(Cambridge)، جرمی با چنین مشخصاتی را میتوان در لنزهای گرانشی کشف کرد.
به گزارش ایسنا، لنز گرانشی قسمتی از فضا است که در آن جسمی با جرم زیاد مانند سیاهچاله وجود دارد و با توجه به نیروی گرانشی که دارد مانند یک عدسی طبیعی عمل میکند و نورهای رسیده از فواصل دور را خمیده و در نهایت کانونی میکند.
اگر نتایج این تحقیقات درست باشد، اخترشناسان میتوانند چنین اجرامی را که در نظریه جدید پیش بینی شده ثبت و شناسایی کنند.
پیچنده فضایی
تصور کنید اگر راندن در یک جاده کوهستانی برای شخصی مثلاً هشت ساعت طول بکشد، شاید یافتن یک تونل در آنجا، زمان لازم برای پیمودن این مسیر را به ده دقیقه کاهش دهد. پس اگر کسی با دوستانش قرار بگذارد که این مسیر را برود و سپس به آنها اطلاع دهد که به مقصد رسیده و آنها هم از داستان آن تونل فرضی آگاهی نداشته باشند، شاید بتواند برای دوستانش چنین وانمود کند که راه هشت ساعته را چنان تند پیموده که ده دقیقه ای رسیده!
اما مگر میشود که در هر شرایطی فاصله فیزیکی را چنان کوتاه کرد که زودتر به مقصد برسیم؟ مگر میشود در هر شرایطی میانبر پیدا کرد؟ پاسخ دانش فیزیک به این پرسش آری است.
برای شکافتن بهتر موضوع بهتر است کمی درباره نیروی گرانش (جاذبه) بگوییم. در افسانه ها میگویند که نیوتن با افتادن سیبی به سرش قانون گرانش را کشف کرد. او فکر کرد که چرا سیب بالا نمیرود و پایین میاید؟ او پی برد که اگر هر جسمی را با سرعت به اندازه کافی به هوا پرتاب کنیم، با شتاب ثابتی و در یک مسیر راست به زمین برمیگردد. پس میتوان گفت که کشش زمین و جسم دلیل این رویداد است. از آن پس دانش فیزیک پیشرفت کرد و دانشمندان فهمیدند که حرکت سیارات به دور خورشید هم از همین گونه است. گرچه به خاطر جرم زیاد سیارات و خورشید و مسافت زیاد میان آنها، خورشید نمیتواند آنها را در یک مسیر راست به سوی خود بکشد و آنها روی خورشید نمی افتند. پس با اینکه گرانش همان گرانش است و نیروی تازه ای در کار نیست، اما در اینجا کمی پیچیده تر خود را نشان میدهد و اثر گذاری آن از حرکت ساده و سقوط راست اجسام بر روی زمین، به حرکت پیچیده و چرخشی سیارات گرد خورشید با سرعتها و دوره های تناوب و ... متفاوت تبدیل شده. پس میتوان اینگونه نتیجه گیری کرد که در شرایط پیچیده تر، گرانش میتواند اثر گذاریهای پیچیده تری را به بار دهد.
در اینجای داستان لازم است نگاه خود را از دستاورد نیوتن به دستاورد انیشتین تغییر دهیم. نظریه نسبیت عام انیشتین گرانش نیوتن را کامل کرد و یک برداشت متفاوت از آنرا به دست داد. نظریه انیشتین گفت که هنگام سخن از نیروی گرانش، چیزی چیزی را به سوی خود نمیکشد، بلکه جرم ها فضا را به گونه ای خم میکنند که حرکت اجسام ناشی از نیروی گرانش (آن گونه که ما می بینیم) در واقع سقوط آزاد آنها در یک فضای خمیده است. پس زمین سیب را به سوی خود نمیکشد، بلکه نیروی گرانش کره زمین فضای پیرامون این سیاره را جوری خم کرده که هر جسمی بسته به ویژگی هایش (جرم، سرعت، ...) در این فضای خمیده حرکت میکند. خورشید هم طوری فضای منظومه شمسی را خم کرده که هر سیاره ناگزیر باید گرد آن بچرخد. برای تجسم بهتر به سوراخ چاه حمام نگاه کنید که چطور آب و کفها را به سوی خودش میکشد، طوری که اگر هر چیزی همراه آنها باشد (مثلاً یک سوسک!) به گرد سوراخ چاه میچرخد و میچرخد و سرانجام به درون سوراخ میریزد. خورشید نیز چنین میکند، اما خوشبختانه سیارات به این زودیها به آن نزدیک نمیشوند و تنها پس از میلیاردها سال است که ما هم مانند کفهای درون حمام به درون خورشید کشیده میشویم.