دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 122 صفحه می باشد.
این محصول کامل ترین و دقیقترین مقاله ایست که برای همه پایه ها قابل استفاده است و طبق آخرین بخشنامه های آموزش و پرورش بروز رسانی گردیده است و آماده چاپ می باشد. در نگارش این مقاله تمامی نکات مورد نیاز اداره آموزش و پرورش لحاظ گردیده است.
مقدمه
در هر سازمانی بدون توجه به نوع هدف، به وسیلة کارکنان اموری به اجرا در میآید که در نهایت بهصورت مجموعهای که ماحصل سرمایهگذاری است شکل میگیرد. بدینسان نتیجه کار اعضاء بهصورت منسجم متجلی میشود. در سازمانها و مؤسسات هر کاری نیازمند مهارتها و بهکارگیری دانشهای در رابطه است. سازمانها با توجه به این نیاز، شرایط احراز شغل نیروی انسانی خود را تهیه نموده و به گزینش میپردازند. هر چند در بدو استخدام نیروی تازه وارد در سازمان، با شغل خود انطباق کیفی دارد ولی اگر مدیریت آنها را کارآموزانی مستعد تلقی نکند، نخواهد توانست در پروراندن آنها اقدام نموده و در نتیجه از نیروی انسانی مفید برخوردار گردد. چرا که محبوس نگهداشتن تجارب و مهارتهای شغلی افراد، روح تعالی و رشد را در اعضاء خفه کرده و موجبات سد تحرک و پویایی آنها را فراهم میکند (عسگریان، 1370، ص 55).
با اجرای برنامههای آموزشی در سازمانها میتوان به رشد نیروی انسانی کمک کرد. آموزش تنها وسیلة همگام شدن با تغییراتی است که در گذر زمان ایجاد میشود. تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و پیشرفت علم و تکنولوژی نیازهای آموزشی گوناگونی را به سازمانها تحمیل میکند.
برنامههای آموزشی را تنها هنگامی باید طراحی و اجرا کرد که مطمئن باشیم میتواند به حل مشکلات، کمک مؤثری بنماید، بنابراین، عاقلانهترین راه برای تصمیمگیری درباره مسائل مربوط به آموزش کارکنان باید براساس بررسی و مطالعه کامل کل سازمان باشد. با شناخت سازمان و مسائل موجود در آن خواهیم دانست که آموزش کارکنان چگونه میتواند به ما در رفع این مشکلات کمک کند(سعادت، 1381، ص 176).
بر این اساس، اولین قدم در تجویز آموزش برحسب دادههای نیازسنجی که به وسیلة پرسشنامهها و مشاهدات به دست میآید صورت میگیرد(عسکریان، 1370، ص 57).
بیان مسأله
علوم مختلف در چنددهه اخیر بیش ازهر دوران دیگر در طول تاریخ بشر پیشرفت کردهاند، تکنولوژی به طور مداوم و باشتابی بی مانند در حال تحول و پیشرفت است. لازمه ماندگاری، دوام و بقاء سازمانها در عرصه تحولات پرشتاب امروز، توجه به آموزش است. تحولات پرشتاب در مراکز آموزشی بیشتر از سازمانهای دیگر بوده است به این ترتیب رهبران مراکز آموزشی باید عادتها، رویهها و روشها را محک مجدد زده و با نگاهی نقادین به راهیابی بهتر در این زمینه ها بپردازند (میر کمالی، 1386، ص 12).
ماندگاری سازمانهای آموزشی تابعی است از تغییرپذیری آنها به عنوان مثا ل در بحثها ی برنا مه ریز ی درسی باید روشها ی تد ریس به نحو مطلو ب تغییر کند تا بتواند سطح یا دگیری شا گردان رانسبت به بیان دیگر افزایش روز افزون دانشآموزان، دگرگونی و تحول در یافتههای علمی، انفجار دانش، انفجار ارزشها، نابرابری در خصوص دسترسی به آموزش، تنگنای مالی ، عدم آموزش پذیری، عدم مسئولیت پذیری و همه عوامل تإثیرگذار دیگر در مراکز آموزشی توجه به اهمیت کیفیت این مراکز را روز افزون میکند(الوانی 1383، ص26).
به طور کلی حیاتیترین و حساسترین نهادها پس از نهاد خانواده، مدارس میباشند. و چنانچه مدارس که به عنوان یک نهاد صد در صد انسانی هستند، رسالت خویش راانجام دهند بدون تردید نسلی خلاق، به دور از وابستگی، مسئولیتپذیر و... خواهیم داشت. بنابراین مدیران امروز در محیطی پویا و متحول کار میکنند. لذا بهرهگیری از اندیشههای نوین و روشهای اثر بخش مدیریت برای فرد، سازمان و جامعه ضرورتی اجتناب ناپذیر میباشد.
کی یروهنی[1] (1999) وظایف آموزش وپرورش را به شرح زیر ذکر نمودهاند.
1- وظایف آموزشی 2- وظایف پرورشی 3- وظایف انتشاراتی 4- وظایف رشد حرفهای - -5- وظایف خدماتی
لازمه تحقق رسالتها و وظایف مذکور وجود یک رهبر آموزشی مطلوب است. رهبر آموزشی از سایر رهبریها از حساسیت بیشتری برخوردار است. علاقهمند (1380، ص 92) بر این باور است که مهمترین و حیاتیترین و اصلیترین مدیریت و رهبری همانا مدیریت و رهبری نظام آموزشی به ویژه نظام آموزش و پرورش است ایشان معتقد است اگر رئیس جمهور خوب قاضی خوب، پلیس خوب، معلم خوب میخواهیم نیازمند رهبران آموزش خوب هستیم چرا که هر کس به نوعی از مدرسه فارغ التحصیل میشود. باز خورد مدرسه به کل جامعه می رسد.
حال این سؤال مطرح میشود چگونه میتوان رهبران آموزشی مناسبی تربیت کرد؟ تا اداره مدارس را به نحو مطلوب انجام و اهداف و رسالتهای آموزش و پرورش را محقق سازند؟ پاسخ در یک کلمه نهفته است آن هم آموزش است. آموزشی که در آن چهارستون یادگیری چگونه دانستن، چگونه انجام دادن، چگونه با دیگران زیستن و چگونه شدن لحاظ شده باشد (مشایخ،1377).
اما بر چه اساسی باید آموزشها ارائه شود؟بر اساس نیازها. یعنی با توجه به اهداف آتی سازمان می توان نیازهای آموزشی را تشخیص داد و برای طراحی دوره های آموزشی اقدام نمود.تغییرات سطح دانش ومهارت افراد سازمان به طوری که بتوانند وظایف و مسئولیتهای خود را به نحو احسن انجام دهند تنها در صورتی امکان پذیر است که نیازهای آموزشی آنها تشخیص داده شود (سعادت،1385ص86).
فتحی واجارگاه (1379، ص، 36) در مطالعهای مهمترین عاملتربیت مدیران را تأمین نیازهای مطلوب آموزش برای آن ذکر نموده است. نیاز فاصله وضع موجود و وضع مطلوب است. اگر این فاصله به درستی برای مدیران تعیین و تعریف شود اهداف مدیریت محقق خواهد شد.
عسگریان (1379 ، ص 56) در باب اهمیت و ضرورت آموزش، پویایی در سازمان را در گرو توجه به رشد و تعالی نیروی انسانی دانسته و میگوید: ادامه حیات سازمانی به گونههای مختلف رهین آموزش است. چرا که آموزش تنها وسیله همگام شدن با تغییرات سریع سازمان در شئون مختلف است.
با توجه به آنچه گفته شد ، آموزش کلید اساسی تحقق رسالت های رهبران آموزشی است، زیرا انسان هر چه بیشتر آموزش ببیند و تربیت شود، به همان میزان امکان سوددهی وی برای خود، سازمان مربوطه ، جامعه ملی و جهانی بیشتر خواهد شد البته آموزش موثر و مفید در بشر با نیاز سنجی منطقی امکان پذیر است. بدین ترتیب پژوهش حاضر در پی شناسایی و بررسی نیازهای آموزشی مدیران دوره متوسطه آموزش و پرورش شهرستان کرج می باشد.
اهمیت پژوهش
توجه به نقش آموزش، در رابطه با بکارگیری منابع مادی مشخص میکند که نیروی انسانی در هر سازمانی اساس کار است و این انسانها هستند که میتوانند در پایایی حرکت و ازدیاد عایدی مؤثر گردند. در این رابطه کافی است که از چشماندازی محدود به جوامع جهان سوم نگاه کرده و دریابیم که علت ضعف دستیابی به سود خواسته در سرمایهگذاریهای صنعتی چیست؟ چرا اغلب اینگونه کشورها، با بکارگیری تکنولوژیهای پیشرفته نمیتواند، به نیمه راه سوددهی جهان صنعتی نزدیک شوند؟ چرایی را در ضعف کیفی نیروی انسانی باید جستجو کرد. با وجود این ضعف کیفی، هنوز در نمودار سازمانی اغلب واحدهای تولیدی اینگونه جوامع جای واحد آموزش خالی است؛ و اگر زمانی از مدیریت نیروی انسانی که مسئول آموزش است سخن به میان آید، اغلب کارمندگزینی را با کمی روابط انسانی در ذهن تداعی میکند. غافل از اینکه، رشد انسانی را با رشد فعالیتهای اقتصادی، ارتباطی تنگاتنگ است و تولید با کیفیت نیز به انسانهای کارآمد نیاز دارد. بدین جهت باید بخشی از سرمایهگذاری تولیدی، در سرمایهگذاری آموزشی خلاصه شود، اما متاسفانه آموزش در مفهوم سرمایهگذاری برای عاملین اقتصادی هزینة مصرفی قلمداد میشود. پس چه باید کرد؟
نیروی انسانی را به مفهوم واقعی باید آموزش داد. آموزشی مداوم و مستمر، آموزشهای هدفدار، بررسی نیازها و محسوب داشتن برنامههای آموزشی، در شرح وظایف مدیران و بالاخره واحد آموزشی قوی به وجود آوردن (عسگریان، 1370، ص 69).