دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:31
مقدمه
با توجه به اینکه بنیان خانواده نقش مهم و اساسی در انتقال و پیشبرد آموزه های وحیانی و غیر وحیانی دارد به سلامت کانون خانواده و رشد و بالندگی و تحکیم آن بسیار توجه شده است.به ناچار افرادی که در نگرش به این بنیان مقدس دچار خطا و انحراف شده اند جوامع انسانی را به انحطاط کشانده و آدمی را از راه رشد وتعالی و سعادت که از جمله هدفهای آفرینش بوده است بازداشته اند.
انسانها بر اساس سرشت و فطرت خدادادی خویش نیازمند جفت و همدم می باشند تا به سکون و آرامش برسند. مکاتب سالم در جوامع بشری،به ویژه مکتب های آسمانی و دین مبین اسلام این میل فطری انسان را تأیید نموده اند.در اسلام هیچ بنیانی با ارزش تر از ازدواج بنا نهاده نشده و کسی را که از این سنت نبوی روی گردان شود ، از خود نمی شمارد .اساسی ترین مبحثی که در روند رشد شخصیت و تعالی و پیشرفت روز افزون انسان به سوی سعادت و فوز ابدی کارساز است مبحث خانواده می باشد.
در غرب ودر میان افرادی که جهان بینی مادی دارند و در باورهای دینی ضعیف می باشند،پیوند در ارتباط اعضای خانواده بر اصل منافع شخصی و ملاک های مادی قرار دارد.از این رو ضربه های تلخ و سختی را نیز متحمل شده اند از جمله اهداف مهم انبیای الهی و اوصیای دین ،حراست از کیان خانواده است که اگر بر مبنای اصول الهی تشکیل شود ،منشأ خیرات و برکات فراوان برای فرد،جامعه و خانواده خواهد بود.
در اسلام پیوند زناشویی ،از نشانه های قدرت و حکمت الهی مطرح شده و مودت و رحمت است که کانون خانواده را استواری می بخشد.
اکنون باید دید چه عاملی در موفقیت خانواده مؤثر می باشد؟چرا برخی ازدواج ها موفق و برخی دیگر ناموفق است؟تفاوتش بین افرادی که سالیان سال در زندگی زناشویی خود کامیاب هستند با کسانی که پیوسته با مشکلات رو به رو می شوند،در چیست؟
سوابق تحقیق
افرادی که با کسب تجربهای خوشایند در خانواده وارد اجتماع می شوند، سازگاری و تفاهم بیشتری با دیگران دارند، در حالیکه بسیاری از ناکامیها و شکستها نیز که به انحراف و ناسازگاریهای بعدی منجر میشود، ریشه در زندگی خانوادگی دارند. (نجفی، 1375)
اهمیت این موضوع تا بدان حد است که در این زمینه تحقیقات و مطالعات نسبتاً وسیعی صورت پذیرفته است. از جمله این تحقیقات، پژوهشی است که به وسیله بری در سال 1998 در آمریکا صورت گرفته است. این پژوهش که طی 9 سال تمام انجام گرفته، نشان میدهد که بحرانهای اجتماعی – روانی در جهان معاصر موجبات تضعیف، تزلزل و نهایتاً سقوط نظام خانواده را فراهم آورده است. موارد شاخص تحقیق بری عبارتند از:
- استرسهای رو به تزاید در زمینه شغلی و تحصیلی که از زندگی ماشینی و پیشرفتهای تکنولوژی نشأت گرفته است.
- تغییراساسی در الگوهای تولید و مصرف و تغییر در شیوه زندگی
- تورم و مشکلات اقتصادی
- ازدواج و شهرنشینی
- رشد بیرویه جمعیت
- و از همه بدتر کاهش ازدواج که در سال 1989 در مورد 12 کشور اروپای شرقی و غربی انجام پذیرفته است، نشان میدهد عده فراوانی از مردان و زنان در پی زندگی مشترکی هستند که خارج از چهارچوب سنتی و قانونی ازدواج میباشد. تنها در فرانسه 10درصد زوجها (حدود یک میلیون زوج) بدون آنکه ازدواج رسمی نموده باشند، با یکدیگر زندگی میکنند، این درصد در پاریس و شهرهای بزرگ که سن مردان در آن زیر 25 سال است تا 50 درصد افزایش مییابد.
تحقیق نشان میدهد که غربیها به بهانه حقوق بشر مایل نیستند قانون گذاران، برای زندگی خانوادگی آنها مانند سقط جنین قانون وضع نمایند. آنها بیشتر تمایل دارند میان افرادی که ازدواج کرده، یا نکردهاند، آنانی که طلاق گرفته و یا نگرفتهاند، افرادی که دارای تمنیات جنسی طبیعیاند یا دچار انحراف جنسیاند، میان کودکان نامشروع و کودکان مشروع هیچگونه تبعیضی نباشد و همین امر تا حدود زیادی به ایجاد تزلزل در بنیان خانواده کمک نموده است. مواردی که ذکر شد، همگی شاهد و مدعای تغییراتی است که در نظام و بنیان خانواده ایجاد اختلال و سستی نموده و کانون خانواده را در معرض بحران جدی قرار داده است.
در وا قع استواری بنیان خانواده یکی از پیش شرطهای موفقیت و پیشرفت جوامع محسوب میشود، چرا که با توجه به تعالیم انسان ساز اسلام، خانواده به منزله یکی از ارکان اصلی رفع نیازهای اجتماعی، زیستی و فرهنگی انسان محسوب میشود و سلامت روانی و جسمانی و عاطفی فرد از یک سو و تأمین اجتماعی فرد از طریق سازمانی نظیر خانواده، تضمین کننده سلامت روانی و اجتماعی جامعه نیز خواهد بود. (مهدوی، 1377)
خوشبختانه کانون خانواده در کشورهای جهان سوم بطور عام و کشورهای مسلمان بطور خاص، به دلیل حفظ ارزشهای ملی و اعتقادی و دوری از بی بند و باریهای اخلاقی در جوامع غربی، سالم باقی مانده است. اگر چه مناسبات اقتصادی در جهان و نیز تاثیرات ناشی از تهاجم فرهنگی غرب و مسائل متعددی که ناشی از شهرنشینی و افزایش بی رویه جمعیت میباشد، نظام خانواده را در این کشورها نیز مورد تهدید قرار داده است. به رغم همه بحرانهایی که نظام خانواده را تهدید نموده و می نماید، خانواده سنتی در مقایسه با دیگر شکلهای خانواده مقامی بالاتر و برتر دارد. وابستگی عاطفی به خانواده و فرزندان، تأمین نیازهای روانی و اجتماعی برای افراد خانواده، پویائی زندگی و رشد شخصیتی زن و مرد و عملکردهائی همچون صحبت کردن، عشق ورزیدن، تولید فرزند و فرزند پروری، احساس تعلق و وابستگی، از جمله مواردی است که تجدید ستایش از حریم خانه و خانواده را در جهان امروز مطرح نموده است.