هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق وبررسی در مورد زندگینامه کمال الملک

اختصاصی از هایدی تحقیق وبررسی در مورد زندگینامه کمال الملک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

زندگینامه کمال الملک

ظهور کمال الملک در عرصه نگارگری ، حلول اندیشه های نوینی را در فنون نقاشی سبب گردید و فصل تازه ای را در بخش هنرهای تجسمی ایران گشود. از ویژگیهای کمال الملک می توان سنت شکنی ، ابداع و نوآوری در سبک و روش ، بکارگیری عناصر تشکیل دهنده ی نقاشی ، قدرت تصویر لحظات با تمام کیفیت و ابعاد در زمانی که هنوز"پرسپکتیو" شناخته نشده بود و فزون بر همه ی اینها اتخاذ شیوه های نوین نگارگری در ثبت واقعیت ها و به دور داشتن قلم و رنگ از پوچی و وهم پردازی در زمانی که کمتر کسی جسارت و شهامت ثبت آن را داشته است ، ذکر کرد. کمال الملک متهورانه سرگذشت حساس اجتماعی و سیاسی خود را در گرو این واقعیت گرایی نهاد و گزینش این سبک ، منشاء تحولات و اندیشه هایی در جریان هنر و سیاست آن روزگار گردید.

محمد غفاری فرزند میرزا بزرگ به سال 1224 شمسی در یکی از قراء کاشان متولد شد. خانواده ی او مخصوصا عمویش ((صنیع الملک)) از نقاشان زبردست بود که با او به تهران آمد و در مدرسه ی دارالفنون به تحصیل پرداخت که در ضمن آن هم نقاشی می کرد تا جایی که تابلو های او توجه ناصرالدین شاه را جلب کرده و او را به دربار برد و لقب (کمال الملک) را به او داد.

نخستین تابلوی او بعد از گرفتن لقب کمال الملک « تابلوی تالار آیینه» است که از شاهکارهای او به شمار می رود. وقتی کمال الملک مشغول کشیدن این تابلو بود مطلع شد که مقداری از طلاهای تخت طاووس سرقت شده که حسودان آن را به کمال الملک نسبت دادند ؛ ولی بعداً سرایدار اقرار به دزدی کرد و کمال الملک از شر تحریکات حسودان نجات یافت.

وی در دربار ناصرالدین شاه بسیار تقرب یافت و برای هر تابلو ، شاه مقدار زیادی اشرفی ، هم چنین نشان و مدال و کمربند و شمشیربند مرصع و انگشتر الماس به او اعطا می کرد. او به علت اینکه مدتی معلم نقاشی شاه بود ، لقب «نقاش باشی» را گرفت.

از خلق تابلوی تالار آیینه دیری نگذشته بود که ناصر الدین شاه قاجار با مشاهده ی وضع اسفناک داخلی و فزونی گرفتن هرج و مرج و فساد دربار و توطئه دشمنان داخلی و خارجی ایران فرصت را مغتنم شمرده و به عنوان مطالعه و تکمیل هنر خود و باطناً به منظور رهایی از چنگال حکومت و درباریان عازم اروپا شد.

این سفر که پنج سال به طول انجامید کمال الملک را با دنیای نوینی از هنر آشنا نموده و چشم اندازهای وسیعی در برابرش گشود. در این مسافرت کمال الملک با دقت و امانت بسیار از روی آثار بزرگان نقاشی اروپا نسخه برداری کرد. وی در

موزه های (لوور) و (ورسای) از روی تابلوهای رامبراند و دیگر تابلو های پر ارزشی تهیه کرد که همه در موزه های سلطنتی و کتابخانه ی مجلس نگاهداری می شود.

کمال الملک همچنان در اروپا روزگار می گذرانید تا زمانی که بین او و مظفرالدین شاه که برای دومین بار به اروپا سفر کرده بود ، ملاقاتی دست داد. مظفرالدین شاه در این دیدار از او درخواست مراجعت به ایران را نمود و کمال الملک به امید دگرگونی و تغییرات اساسی ، در میهن و به سودای بهره گیری از اندیشه و افکار و هنر پرورش یافته اش در راه اصلاحات اساسی به کشور بازگشت اما پس از بازگشت هم چنان از دربار ناراضی بود.

در همان موقع و در زمان رئیس الوزرایی سردار سپه ، مدرسه صنایع مستظرفه به نام کمال الملک تأسیس و تابلوهای او در آنجا جمع آوری و حفظ شد.

مجددا سعایت و توطئه درباریان ، تنگ نظری و حقد و حسد رقیبان و وضع آشفته و ناگوار مردم ، موجبات دلگیری و تألمات روحی او را فراهم نمود و این وضعیت او را ناگزیر کرد که یکی دو سال روزگار را به سختی بگذراند و پس از آن به عنوان زیارت و بیشتر به قصد استخلاص خود از چنگال حکومت و نجات از نحوست دربار ، عازم عتبات عالیات شد و نزدیک به دو سال در کشور عراق اقامت گزید. تابلوهای «عرب خوابیده» و «میدان کربلای معلی» که در آنجا کشیده شده ، تبلور عینی و مصداق بارز تعهد هنری و قلم مردمی آن هنرمند است.

کمال الملک با خواهر مفتاح الملک ازدواج کرد و دارای یک دختر و سه پسر شد. از طرفی برادرش ابوتراب خان - که او نیز نقاش بود - خود را مسموم کرد و دو دخترش را به کمال الملک سپرد.

کمال الملک در سال 1306 تقاضای بازنشستگی کرد و به حسین آباد در نیشابور رفت و در ملک شخصی خود زندگی می کرد که بعضی از مستشرقین از او در آن ده دیدن کردند. در اواخر عمرش بر اثر پرتاپ سنگی یک چشم او نابینا شد. وی در 27 مرداد ماه 1319 در سن 95 سالگی در نیشابور بدرود حیات گفت و جنازه اش در مقبره ی شیخ عطار نیشابوری به خاک سپرده شد.

قرائن نشان می دهد که می توان کمال الملک را در زمره ی کسانی به حساب آورد که در جهت وصول به مقاصد واهداف مترقی و اصلاحی ، به زمینه های موجود در جامعه بی توجه نبوده و برای احیاء ارزش های از دست رفته و ایجاد تسهیلات و امکاناتی برای رشد فضیلت و هنر و آگاهی ، زمان را مغتنم شمرده و با درایت و محاسبه ی زمان ، اوضاع را تحت توجه قرار داده اند. اگر چه در تحقق این مفاهیم و معانی آن چنان که باید و شاید موفق نمی نماید ( که این بی شک نه از خبث طینت او، که از تفکر حاکم براندیشه ی انسان آن روزگار و ضعف ایدئولوژیکی فرزانگان و اندیشمندان آن روز مایه می گیرد) ؛ ولی با تمام اینها شاید بتوان از کمال الملک به عنوان انسانی پویا و علاقه مند به اعتلای فرهنگ و هنر آن مقطع از تاریخ هنر ایران نام برد، نه به عنوان کسی که تعمداً به صاحبان قدرت روی آورده استتابلوی تالار آیینه یکی از نقاشی های شگفت انگیز کمال الملک به شمار می آید. او در این اثر"انگیزه" ی هنرمند در ضبط حقایق تلخ و اندوهبار تاریخ و بازگو نمودن مصائب مردم از ستم شاهان ، که بهترین مظاهر ایام ستمشاهی آنان همین باقیمانده ی قصرها و عمارتهای به جای مانده است، را ترسیم می کند.

اثر او زنده ترین سند تاریخی در افشای سلطنت ها و اسراف و حیف و میل حکومتهای جابرانه ی دوران است. او طی پنج سال مداومت در امر به پایان بردن تابلوی تالار آیینه ، گوشه ای از جبروت و خود کامگی رژیم قاجار را بر ویرانه های این آب و خاک ثبت نموده


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد زندگینامه کمال الملک

تحقیق وبررسی در مورد آقا محمد خان قاجار

اختصاصی از هایدی تحقیق وبررسی در مورد آقا محمد خان قاجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

سیری در زندگی آغا محمد خان قاجار

آغا محمد خان قاجار. زاده: ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی و ۱۷ ژوئن ۱۷۴۲ میلادی در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان؛تاجگذاری: ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ هجری قمری برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی و ۲۱ مارس ۱۷۸۲ میلادی در ساری؛

مرگ: ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ هجری قمری برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی و ۱۷ می‌۱۷۹۸ میلادی در شوشی؛

آغامحمد خان فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان و در استرآباد حکومت می‌کرد. اینان شیعه مذهب بودند. ندرقلی خان پس از کشتن فتح علی خان رقیب سرسخت خویش در خواجه ربیع طوس و با سعی و تلاش خویش به مقام شاهنشاهی رسید.

ریشه‌های قدرت‌یابی دودمان قاجار

دودمان قاجار:

قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس کبیر برمی‌گردد؛ ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان بدلیل کمک‌های بزرگی که به دربار صفوی می‌نمودند، قدرت بیشتری یافتند و سپس دسته‌ای از آنان در غرب استرآباد و در دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان که در هنگام قتل پدر ۱۲ سال بیش نداشت یوخاری‌باش‌ها که ساکنین بالادست رود گرگان بودند را به حکمرانی منسوب کرد تا بدین ترتیب با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامی‌های داخلی نگردد و اشاقه‌باش‌ها زیر نظر حکومت ایشان گردند.

آقامحمد در آغاز نوجوانی

زمانی که نادر و فرزندانش به قتل رسیدند، شاهرخ علی رغم میل باطنی اش برای به دست گرفتن قدرت تلاش می‌کرد. شاهرخ طرح دوستی با محمدحسن خان بست. با همکاری حاکم طبس ابراهیم خان را برکنار شدو شاهرخ به سلطنت رسید هرچند اندکی پس از ان شاهرخ شاه به دست دشمنانش نابینا گشت .آغا محمد خان در سن هفت سالگی بدلیل اینکه جسارت و زبان درازی در برابر عادلشاه، که از بستگان نادر شاه بود (بروایتی برادرزاده نادر شاه بود) بدستور وی اخته گردید.

کریم‌خان و دودمان قاجار

چندی بعد محمد حسن خان سپاهی مجهز و بانظم ترتیب داد و به جنگ با کریم خان زند پرداخت. در جنگهای اولیه پیروزی با قجری‌ها گشت. اما در اثر اختلافات داخلی میان آنان محمدحسن خان شکست خورد و در حال عقب نشینی توسط برخی سرداران خود کشته شد. پس از آن خواهرانش را به شیراز فرستادند و یکی از آنان به عقد کریم خان درآمد.

پسران محمد حسنخان اسیر می‌شوند

آقا محمد خان با همیاری حسینقلی خان پس از درگذشت پدرشان دست به جنگ‌های پارتیزانی زدند ولی این‌ها برای کریمخان چندان ویژه نبود تا آن که خراج آن سال استرآباد بدستور آقامحمدخان مورد سرقت واقع گشت. همین امر سبب جنگ میان فرستادگان کریمخانزند و او شد که در نهایت دستگیر گشت و به تهران بردند و کریم خان همینکه فهمید او دیگر خواجه است و بر اساس فرهنگ آن زمان هیچ کس برای یک خواجه ارزشی قایل تمی باشد امر کرد تا به تحصیل ذخیره آخرت بپردازد و از جاه طلبی دست بردارد.

پس از آن به شیراز منتقل شد و در اسارت به سر می‌برد. هرچند که به گفته بسیاری از مورخین (از جمله عضدالدوله برادرزاده آقامحمدخان)کریمخان با وی با احترام و محبت رفتار می‌کرد و او را پیران ویسه خطاب مینمود و در کارها با وی مشورت می‌کرد.

در همین زمان برادرآقامحمد خان حسینقلی خان جهانسوز در شمال ایران دست به یاغی گری زد. آقامحمدخان که میدانست از سوی کریمخان مواخذه خواهد شد از بیم جان خویش در حرم حضرت شاهچراغ بست نشست ولی کریم خان بوساطت اطرافیان خود او را مورد عفو قرار داد.

 

 

سردر عمارت و باغ تابستانی آقا محمدخان قاجار در ساری؛ در دوره قاجار کاخ‌های بسیاری در ایران احداث گردید و این در حالی بود که اکثر مردم ایران حتی نانی برای خوردن نداشتند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد آقا محمد خان قاجار

تحقیق وبررسی در مورد اشکانیان

اختصاصی از هایدی تحقیق وبررسی در مورد اشکانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

مقدمه

سلطه جانشینان اسکندر بر قلمرو هخامنشی (با وجود خشونت نظامی سلوکیان) در سراسر ایران طولانی نشد و فترت حاکمیت در ایران، شصت و پنج سالی بیش نکشید. حتی، در همان دوران اقتدار نظامی سلوکیان – مقارن با سال هایی که مهاجران یونانی در استان باکتریا (باختر ،بلخ) به رهبری سرکرده خویش به نام دیودوتس، اعلام استقلال کردند. (حدود 250 پ.م) – در استان پارت نیز دولت ایرانی مستقلی به وجود آمد که به نام موسس آن دولت، "ارشک"، اشکانیان نامیده شد. بعدها به دنبال طرد سلوکیان از ایران، این دولت به شاهنشاهی بزرگی تبدیل شد که در توالی شاهنشاهی های بزرگ شرق، ششمین شاهنشاهی بزرگ دنیای باستان محسوب شد. این دولت طی چندین سده فرمانروایی، از بسیاری جهات هماورد و رقیب و حریف روم بود.

ارشک اول موسس این دولت که بر وفق روایات، سرکرده طایفه آریایی پرنی (اپرنی) از طوایف وابسته به اتحادیه داهه از عشایر سکاهای حدود باختر بود – بنابر مشهور – حدود دو سال بعد از اعلام استقلال کشته شد. برادر وی تیرداد، که جانشین او گردید خود را ظاهرا به احترام نام او ارشک خواند (ارشک دوم، البته در برخی مطالعات تیرداد را همان ارشک اول دانسته اند). پادشاهان پس از وی هم از همین بابت، نام ارشک را به عنوان نوعی لقب بر نام خود افزودند. بدین گونه، سلسله جانشینان ارشک به نام " ارشکان " خوانده شدند (اشکانیان) .

هر چند دولت اشکانی به وسیله ارشک اول و برادرش تیردات (که امروز دیگر تردیدی در تاریخی بودن آنان نیست) پایه گذاری شد، اما تأسیس واقعی آن به وسیله میتره دات (مهرداد) اول، (اشک ششم) و تحکیم نهایی آن به وسیله مهرداد دوم، (اشک نهم) انجام شد. ظاهرا، مقارن این احوال که چندی بعد منجر به طرد قطعی سلوکیان از ایران شد، پادشاهان این سلسه خود را وارث ملک پادشاهان قدیم پارس (هخامنشیان) خواندند. چنانکه از یک مورخ یونانی (آریان) نقل شده است. نسبت خود را هم به هخامنشیان رساندند، البته با انتساب به اردشیر دوم. اما، شاهنشاهی پارت با شاهنشاهی هخامنشی به کلی تفاوت داشت. نه تنها نظام حکومت آن هرگز استواری و انسجام آن دولت را دارا نبود، بلکه وسعت آن هم حتی بدون مصر که از زمان اسکندر به کلی از ایران جدا شد، به پای وسعت شاهنشاهی هخامنشی نرسید .

قلمرو آنان که شامل تعدادی دولت های مستقل دست نشانده هم می‌شد، در آنچه به وسیله حکام (ساتراپ های) اشکانی اداره می‌شد، شامل هجده استان (ساتراپی) بود که یازده استان را از استان‌های علیا و هفت استان را، استان‌های سفلی می‌خواندند. استان‌های علیا، شامل ولایات شرقی این قلمرو و استان‌های سفلی خوانده می‌شد، عبارت بودند از:

میانرودان (Mesopotimia) با اراضی شمال بابل .

آپولونیاتیس (Apolloniatis): جلگه واقع در شرق دجله .

خالونی تیس (Chalonitis): بلندیهای اطراف زاگرس .

ماد غربی: حدود نهاوند .

کامبادین (Cambaden): حدود بیستون و بخش کوهستانی ماد .

ماد علیا: اکباتانا (همدان)

رگیان (Rhagiane): نواحی شرقی ماد .ولایت شرقی که استان‌های علیا خوانده می‌شد، از این قرار بودند :

خوارنه (Choarene): سردره خوار .

کومیسنه (Comisene): کومس (قومش) ناحیه کناره کویر .

هورکانیا (Hyrcania): گرگان .

استابنه (Astabene): ناحیه استوا (قوچان)

پارتیا (Parthyene): خراسان .

اپه ورکتی کنه (Apavarcticene): ابیورد، حدود کلات .

مرگیانه (Margiane): ولایت مرو .

آریا (Aria): هریو، ولایت هرات .

انائون (Anauen): بخش جنوبی هرات .

زرنگیان (Zarangiane): زرنج، کنارهامون .

آراخوزیا (Arachosia): رخج در ساحل علیای هیرمند در ناحیه قندهار .

(البته نام هایی که در بالا آمده است نام های رومی و یونانی این استان هاست) ولایت سکستان در قسمت سفلای هیرمند، دولت محلی مستقل داشت و بر خلاف آنچه در بعضی ماخذ آمده است، استان نوزدهم قلمرو اشکانیان محسوب نمی‌شد. علاوه بر این استان‌های هجده گانه که فقط قسمتی از قلمرو داخلی هخامنشیان بود، تعدادی از استان‌های سابق هخامنشی هم در این دوره به صورت امارت های مستقل در اطراف این ولایت وجود داشت. فرمانروایان این مناطق خود را متحد و تحت الحمایه اشکانیان می‌شمردند. اما، در عین آنکه به پادشاه متبوع خود باج می‌دادند و در هنگام ضرورت، سپاه مجهز در تحت فرمان او قرار می‌دادند، در سایر امور استقلال داشتند. معهذا، در بعضی موارد هم از تبعیت دولت پارت خارج می‌شدند و به تبعیت دولت مهاجم یا مخاصم در می‌آمدند. بدین گونه، قلمرو اشکانیان شامل یک مجموعه ملوک الطوایفی بود که خاندان ارشک، در راس آنها قرار داشت. اتحاد آنها، به خصوص در مواقع جنگ، وحدت و تمامیت قلمرو اشکانیان را تأمین می‌کرد. تعدادی از این دولت های تابع که در نهایت جزو قلمرو رسمی پادشاه اشکانی محسوب می‌شد، از این قرار بود :

ارمنستان که پادشاه مستقل آن، غالبا متحد و دست نشانده پارت بود. اما، با توجه به اینکه وی از خاندان اشکانیان بود، ولی بارها به روم می‌تاخت، و بهانه جنگ ایران و روم می‌شد.

امارت اسروئن (Osroene) در شمال شرقی میانرودان که تحت حکم سلاله عرب ابجر (Abgar) اداره می‌شد. مرکز آن ادسا (Edessa) نام داشت که بعد اورفه و الرها خوانده شد .

امارت کردئن (Cordoen) (بیت کردو) در جنوب دریاچه وان و مشرق دجله که سرزمینی کوهستانی بود .

امارت آدیابن (Adiabene) (حدیب، حاجی آباد) در کنار رود زاب که شامل سرزمین آشور می‌شد و مرکز آن، اربل (Arbela) خوانده می‌شد.

امارت هترا (Hatra)، الحضر در واحه، واقع در مغرب دجله که قلعه ای استوار داشت.

امارت آتروپاتن (Atropaten) سرزمین آذربایجان که ماد کوچک نیز خوانده می‌شد و در دوران سلوکی هم مستقل بود. این ولایت در عهد اشکانیان تحت حکمرانی یک شاهزاده اشکانی اداره می‌شد. پادشاه این ولایت متحد و تحت الحمایه اشک بود. آذربایجان در عهد سلوکی نیز مانند عهد اشکانیان، یک مرکز دینی آریایی بود. در عین حال، یک سنگر ایرانیگری در مقابل یونانی مآبی رایج عصر نیز محسوب می‌شد.

امارت میسان (Mesene) که در ارضی میانرودان جنوبی در اطراف مصب دجله و فرات قرار داشت و مرکز آن به نام خاراکس (Charax) تقریبا در محل خرمشهر کنونی واقع بود.

امارت ایلام (Elymais) در شرق دجله که شامل شوش و اهواز کنونی بود و تا قسمتی از دره‌های زاگرس ادامه داشت. با آنکه مهرداد اول آنجا را تسخیر کرد، بعدها دوباره استقلال محلی یافت و بارها در مقابل اشکانیان قیام کرد .

امارت پارس که پادشاهان کوچک محلی آن، از زمان سلوکیان مستقل بودند. در عهد اشکانیان، قسمتی از نواحی جنوبی کرمان هم به آنان تعلق یافت. قلمرو آنان، کانون آیین زرتشت و آتش مقدس قوم بود و با آنکه اشکانیان آنجا را به انقیاد در آوردند، دعوی استقلال آنان باقی ماند. سرزمین های باختر وسغد، هرگز جزو قلمرو اشکانیان در نیامد. چنانکه اراضی واقع در شمال دره اترک هم که جزئی از سرزمین عشایر داهه و سکاها بود، از شمول در داخل قلمرو اشکانیان خارج ماند. حتی، طوایف ساکن در نواحی بارها در مرزهای شرقی اشکانیان، مزاحم و معازض دولت آنان نیز می‌شدند.

به دنبال طرد نهایی سلوکیان از خاک ایران، دولت اشکانی که در توسعه به جانب غرب ظاهرا ناظر به تسخیر تمام میراث هخامنشیان بود، با دولت روم که او نیز در توسعه به جانب شرق طالب دستیابی به میراث فتوحات اسکندر به نظر می‌رسید، در نواحی ارمنستان و سوریه با یکدیگر تصادم پیدا کردند.

اولین تصادم، بین اشک یازدهم(فرهاد سوم) با پمپه، سردار معروف روم روی داد. این برخورد به جنگ منجر نگردید ودر واقع فقط یک تصادم سیاسی بود (حدود 63پ.م) تصادم واقعی، اول بار در عهد ارد اول (اشک سیزدهم) واقع شد که محرک آن تجاوز کراسوس (سردار روم) به مرزهای ایران بود. این برخورد در حران (کاره) به شکست و قتل کراسوس و اسارت عده زیادی از سربازان او منجر گشت (53 پ.م) از آن پس، روم بارها با پارت که خود را حریف و هماورد واقعی او نشان داد، به زور آزمایی پرداخت .بهانه، مرزهای سوریه و مسائل ارمنستان بود، اما تعرض همواره جز در مواردی که پارت خود را ناچار به تلافی یا استرداد می‌یافت، از جانب روم می‌شد. بالاخره، از عهد ارد اول (اشک


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد اشکانیان

تحقیق وبررسی در مورد راه های روابط زناشویی موفق 32 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق وبررسی در مورد راه های روابط زناشویی موفق 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

مقدمه:

در این تحقیق تلاش شده است راه های روابط زناشویی موفق را نشان دهیم و دستورالعملی برای ایجاد یک رابطه ی مبتنی بر عشق و علاقه را بازگو گردانیم. این تحقیق نشان می‌دهد که زن و مرد چگونه در همه زمینه ها تفاوت دارند. زن و مرد نه تنها متفاوت از یکدیگر با هم ارتباط برقرار می سازند، بلکه در احساس، اندیشه، درک، واکنش و عشق با هم تفاوتهایی اصولی دارند. و شاید بتوان گفت که زن و مرد حتی از دو سیاره متفاوتند. با درک تفاوتهای اصولی زن و مرد در موقعیتی قرار می گیریم که بسیاری از ناراحتی ها موجود میان خود و همسرانمان را از میان برداریم و می توان سوء تفاهم را تخفیف داد و یا حتی از آن به طور کلی اجتناب کرد. یا با استفاده از روش های مختلف، تنشها را تخفیف داد و در مقابل در روابط زناشویی عشق و مهر را بیشتر کرد.

تنش های موجود در روابط زناشویی اغلب مردم از آن روست که یکدیگر را درک نمی‌کنند به همین علت بسیاری از زوج ها از مناسبات زناشویی خود ناراحتند. بسیاری از افراد صادقانه به شرکای زندگی خود عشق می ورزند ولی با این حال چون تنش از راه می رسد نمی دانند که برای رفع آن چه باید بکنند. غالب اختلاف های زندگی از عدم اطلاع افراد از نیروهای روحی سرچشمه می گیرد و اگر هر دو به هدف والای زندگی مشترک زناشویی به دیده احترام بنگرند و قدر زندگی خویش را بدانند و از جوانی هم لدت ببرند هرگز غبار کدورت آیینه پیونده مقدسشان را تیره و تار نخواهد کرد و باید تفاوت ها را شناخت و به آنها احترام گذاشت و این سبب کاسته شدن اختلاف ها می شود البته باید متذکر شد که این تحقیق به مدت تقریبی چهار ماه برای جمع آوری و تکمیل پرسشنامه و تهیه نهایی آن وقت صرف شده و بیش از بیست پرسشنامه تهیه گردید که هر دو پرسشنامه توسط یک زوج تکمیل شد و فقط دو پرسشنامه تکمیل نشده برگشت. نمودارهای آماری بر اساس اطلاعات همین پرسشنامه بوده که از اسفند سال هشتاد و چهار تا اول خرداد هشتاد و پنج بوده با امید اینکه مجموعه ایی از این اطلاعات راهنمای کوچکی به تحقق بهتر شدن زندگی افراد باشد.

و در طول تحقیق از چندین کتاب و مجله نیز استفاده شده که به اختصار اسامی آنها را در فهرست مأخذ و منابع آمده است.

با تشکر

حال فرضیه ها:

1-اکثر افراد بعد از ازدواج دوست دارند مستقل زندگی کنند زیرا:

آن را دلیلی برای عدم مشاجره می دانند

2-اکثر افراد تصور می کنند مشاجره ها بعد از بچه دار شدن به وجود می آید.

3-افرادی که از کتب آیین همسرداری استفاده می کنند در مشاجرات خود منطقی تر فکر می کنند.

4-تعداد زیادی از افراد برای حل مشکلات خود مشاوره را راه خوبی نمی دانند.

تفاوت های زن و مرد:

یکی از تفاوت های آشکاری که در زن و مرد وجود دارد کنار آمدن هر دو با استرس است. مردها تمایل دارند که در خود فرو روند و در سکوت به آنچه که آنان را آزار می‌دهد بپردازند ولی زن ها تمایل دارند در مورد آنچه که آنان را آزار می‌دهد حرف بزنند. یکی دیگر از تفاوت ها برانگیختن انگیزه است، مردها زمانیکه انگیزه پیدا می کنند که احساس کنند مورد نیاز هستند. حال آنکه زن ها وقتی احساس کنند دیگران آنان را گرامی می دارند برانگیخته می شوند. همینطور زن و مرد به دلیل طرز تکلم متفاوت، یکدیگر را درست درک نمی کنند، وقتی که زن و مرد برای نخستین بار همدیگر را ملاقات کردند متوجه این تفاوت شدند اما همین سبب ارتباط خوب آنان شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد راه های روابط زناشویی موفق 32 ص

تحقیق وبررسی در مورد بزهکاری زنان 11 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق وبررسی در مورد بزهکاری زنان 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

زمینه‌های بزهکاری زنان

ارتکاب جرم و عمل خلاف به قشر اجتماعی یا جنس معینی اختصاص ندارد. زن یا مرد در جایگاه‌های اقتصادی و اجتماعی متفاوت، از راه‌های گوناگون فرصت‌هایی برای عمل خلاف پیدا می‌کنند.

ارتکاب جرم و عمل خلاف به قشر اجتماعی یا جنس معینی اختصاص ندارد. زن یا مرد در جایگاه‌های اقتصادی و اجتماعی متفاوت، از راه‌های گوناگون فرصت‌هایی برای عمل خلاف پیدا می‌کنند.

افزایش ناموزون جمعیت و توزیع نامتعادل آن، آلودگی‌های زیست محیطی، بحران‌های اقتصادی، افزایش بیکاری، مهاجرت‌های دسته‌جمعی، حاشیه‌نشینی در کلان شهرها، نزاع‌های قومی و افزایش جرم و جنایت از جمله مسائلی هستند که توجه بسیاری از صاحب‌نظران مسائل اجتماعی را جلب کرده‌اند.

چرا که جرایم نه‌تنها افزایش یافته‌اند، بلکه طیف وسیعی از اعمال خلاف، از استعمال مواد مخدر گرفته تا سرقت‌های مسلحانه و آدم‌ربایی و سوءاستفاده‌های مالی را دربرمی‌گیرد.این اعمال صدالبته مختص مردان نیست. گروهی از جمع خلافکاران را زنان تشکیل می‌دهند. اگرچه نسبتشان با مردان ناچیز است. این مطلب به چون و چرایی رشد زمینه های اقتصادی و اجتماعی بزهکاری زنان می‌پردازد.

مسئله جرم و بزهکاری، که در پی مسائل و مشکلات اجتماعی دیگر نظیر فقر و بیکاری و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی و دگرگونی در قوانین و الگوهای اجتماعی، خلاصه، بر هم خوردن تعادل در نظم اجتماعی پدید می‌آید، منحصر به مردان نیست.

زنان نیز از صدمات این مشکلات اجتماعی مصون نیستند و زندگی آنان، به دلیل ابعاد نقش‌‌ها و مسئولیت‌هایشان، که با توجه به ساختار طبقاتی آنها شکل می‌گیرد، بر اثر آنها دستخوش بحران و نابسامانی می‌گردد. اما به مسائل و مشکلات زنان، به دلیل برخی محظورات و قیود ناشی از فرهنگ جوامع سنتی و شرایط اجتماعی پرداخته نشده و در قیاس با سایر مسائل اجتماعی، اهمیت کمتری یافته است.

سؤال اساسی که در این جا مطرح می‌شود چنین است: چگونه عوامل محیطی مانند خانواده و شرایط اقتصادی و اجتماعی، با ایجاد زمینه‌های مستعد، می‌توانند در گرایش زنان به ارتکاب جرم و بزهکاری به عنوان عمل اجتماعی و در واکنش نسبت به شرایط اجتماعی، نقش مؤثری ایفا کنند؟

در این بررسی، سعی بر این بوده است که با توجه به آراء گوناگونی که در زمینه جرم و بزهکاری، به‌ویژه جرایم زنان، مطرح شده است رابطه آن دو با شرایط اجتماعی و اقتصادی زنان مجرم سنجیده شود. شاید تذکر این نکته خالی از اهمیت نباشد که ارتکاب جرم و عمل خلاف به قشر اجتماعی یا جنس معینی اختصاص ندارد. زن یا مرد در جایگاه‌های اقتصادی و اجتماعی متفاوت، از راه‌های گوناگون فرصت‌هایی برای عمل خلاف پیدا می‌کنند.

به عبارت دیگر شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی می‌تواند به صورت عوامل مستعد کننده درآید و انگیزه ارتکاب جرم و عمل خلاف را شدت بخشد. بر اساس یافته‌های یک تحقیق، بیشترین درصد (۱/۴۳ درصد) زنانی که، به دلیل ارتکاب جرم و عمل خلاف، در مراکز مذکور نگهداری می‌شوند در گروه‌های سنی ۱۵ تا ۲۴ سال قرار دارند.

میانگین سنی زنان در زندان و مراکز بازپروری ۲۸ سال است. ۳/۵۰ درصد از آنان در شهر تهران متولد شده‌اند و در آن سکونت دارند. درصد چشمگیری (۵/۴۳ درصد) از متولدین در سایر شهرها، به‌تنهایی یا به همراه اعضای خانواده خود، به تهران مهاجرت کرده‌اند. ۷/۳۰ درصد آنها بی‌سوادند و معادل همین درصد در حد خواندن و نوشتن و دوره ابتدایی سواد دارند.

حدود نیمی (۴۹ درصد) از کسانی که مجبور به ترک تحصیل شده‌اند مخالفت خانواده با ادامه تحصیل یا مشکلات خانوادگی و ۸/۲۰ درصد ازدواج زودرس را دلیل ترک تحصیل خود یاد کرده‌اند. ۳/۸ درصد نیز به دلیل عمل خلاف مجبور به ترک تحصیل شده‌اند. این نتایج مؤید آن است که مسائل و مشکلات درون خانواده عمده‌ترین عامل ترک تحصیل دختران است. حتی ازدواج زودرس، به نوعی، یا برای فرار از مشکلات درون خانواده است یا تحمیلی و اجباری است.

تصویر جامعی که از این زنان می‌توان به دست داد چنین خواهد بود که آنان عموماً جوان، بی‌سواد یا کم‌سوادند و دارای زندگی خانوادگی نابسامان و ناپایداری بوده‌اند.

بیش از نیمی از زنان بزهکار و مجرم، از نظر اقتصادی، غیرفعال بوده‌اند. شاغلین، هم میزان تحصیلاتشان پایین است و هم، به همین دلیل، طبعاً در مشاغلی به کار اشتغال دارند که درآمد و ثبات کافی ندارند لذا صرف اشتغال نمی‌تواند مانع جرم و بزهکاری باشد و نوع شغل، میزان دستمزد، ثبات و امنیت شغلی، کارآیی و مهارت شغلی از این حیث نقش مهمی دارند. به عبارت دیگر، مشاغلی که درآمد حاصل از آنها قادر به تأمین حداقل نیازهای زندگی نیست توسل به راه‌های دیگر کسب درآمد را منتفی نمی‌سازد.

شرایط و موقعیت در زندگی خانوادگی در ایجاد زمینه مساعد برای گرایش فرد به کجروی عامل مؤثری است. نتایج به‌دست آمده نشان می‌دهد که پدران ۴۰ درصد پاسخ‌گویان بی‌سوادند. میزان تحصیلات در مادران به‌مراتب وضع بدتری دارد، وضع سواد والدین پاسخ‌گویان و دلایلی که پاسخ‌گویان برای ترک تحصیل ذکر کرده‌اند نشان می‌دهد که پدر و مادر بی‌سواد یا کم‌سواد، برای تحصیل فرزندان به‌خصوص دختران خود اهمیت چندانی قایل نیستند.

به‌علاوه، اکثریت پاسخ‌گویان در خانواده‌هایی بزرگ شده‌اند که حداقل یکی از والدین و در مواردی هر دوی آنها را در سنین کودکی و نوجوانی از دست داده‌اند. بدین‌سان، اکثر پاسخ‌گویان، به دلیل از دست دادن والدین یا جدایی آنها در خانواده‌های از هم پاشیده پرورش یافته‌اند. حدود ۵۰ درصد پاسخ‌گویان کمتر از ۱۴ سال از عمر خود را در کانون خانواده گذرانده‌اند. ۶/۷۱ درصد از این عده سبب جدایی خود را از خانواده ازدواج و ۲۲ درصد فرار از خانه یاد کرده‌اند.

نکته درخور توجه این‌که اکثریت نظرگیری از پاسخ‌گویان علت فرار خود را شرایط نابسامان خانوادگی و بدرفتاری اعضای خانواده اظهار داشته‌اند.تحقیقات نشان می‌دهد زندگی در محیط زندگی نابسامان و پرتنش، گسستگی پیوندهای میان فرد و خانواده را در پی دارد و این سبب می‌شود که فرد کمبودهای عاطفی و مادی خود را در جایی بیرون از خانواده جست‌وجو کند و در مواردی برای جبران آنها وسایل و راه‌های نامشروع را برگزیند.

یکی از راه‌های فرار از چنین شرایطی ازدواج است که به خواست دختر یا افراد خانواده صورت می‌گیرد. این‌گونه ازدواج‌ها، که معمولاً سرسری و بی‌توجه به تناسب زوج از نظر سن، میزان تحصیلات، موقعیت خانوادگی و جهات دیگر صورت می‌گیرد، غالباً بی‌دوام و ناپایدار است و منجر به جدایی می‌گردد.این جدایی علاوه بر آثار و عواقب روانی برای هریک از زن و شوهر، در شرایطی که زن از نظر اجتماعی و اقتصادی پایگاه محکم و استواری نداشته باشد، زمینه مساعد را برای کج‌روی فراهم می‌سازد.

علاوه بر آن، قرار گرفتن در معرض خرده‌فرهنگ بزهکاری موجب تقویت الگوهای رفتاری می‌گردد که در آن اعمال خلاف امری عادی تلقی می‌شود و وسعت ارتکاب عمل خلاف نیز بستگی به میزان قرار گرفتن فرد در این محیط و طول مدت رابطه و شمار دفعات آن دارد.

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که، پس از نابسامانی محیط خانواده و اختلافات درون آن رابطه با دوستان ناباب، از نظر اهمیت، در مرتبه دوم قرار می‌گیرد و کمبود محبت سومین عامل گرایش به ارتکاب عمل خلاف است. شاید بتوان علت پناه بردن به دوستان ناباب را ناشی از همین کمبودهای عاطفی دانست که فرد جبران آن را در جایی به‌جز خانواده جست‌وجو می‌کند.

اولین عمل خلاف و درگیر شدن با سیستم قضایی و در نهایت ورود به زندان جریان تداوم کج‌روی را شکل می‌بخشد. به محض ورود به زندان، فرد در رابطه با کسانی قرار می‌گیرد که یا شرایط او را دارند یا دارای سوابق متعددی از اعمال خلاف‌اند. فرد، طی دورانی که در رابطه نزدیک با این افراد به‌سر می‌برد، تجربیات جدیدی کسب می‌کند و با خرده‌فرهنگ‌های بزهکاری و گروه‌های بزهکار آشنا می‌شود.

او برای پذیرفته شدن و سازگاری با محیط، ناچار به پیروی از این خرده‌فرهنگ می‌گردد؛ در چنین وضعیتی، یک انحراف ساده به مسئله‌ای دامنه‌دار و یک تخلف کوچک از هنجارها به بخشی از شیوه زندگی فرد مبدل می‌گردد.

یکی دیگر از عواملی که به نوعی با نظریه خرده‌فرهنگ رابطه پیدا می‌کند و در ایجاد فرصت و امکان ارتکاب عمل خلاف مؤثر است، شرایط زیستی و محل سکونت فرد است. یعنی زندگی در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد بزهکاری زنان 11 ص