هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت بیماری قند ومشکلات بینایی

اختصاصی از هایدی پاورپوینت بیماری قند ومشکلات بینایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت بیماری قند ومشکلات بینایی


پاورپوینت بیماری قند ومشکلات بینایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد اسلاید :19

بیماری قند و مشکلات بینایی
بیماری قند(دیابت) یکی از بیماریهای نسبتا شایع و جدی است که بعلت بالا بودن میزان قند خون در طولانی مدت سبب تغییراتی در عروق خونی تمام اعضای بدن می
شود که این تغییرات باعث عوارض کوچک و بزرگ در ارگانهای حیاتی مانند مغز، قلب، کلیه، چشم و دیگر اعضای بدن میگردد که نهایتا ممکن است به مشکلاتی همچون سکته مغزی، سکته و نارسایی قلبی، نارسایی کلیوی، و نابینایی منجر گردد.
گرفتاری چشمی بیماری قند یکی از علل عمده نابینایی و یا کم بینایی. هم در کشورهای پیشرفته و هم در کشورهای غیر پیشرفته می
باشد. متاسفانه شیوع عوارض چشمی بیماران دیابتی روز به روز بیشتر میشود. چرا که با پیشرفتهای جدید و کنترل بهتر بیماری قند بر طول عمر بیماران افزوده شده و در نتیجه عوارض چشمی بیماری دیابت نیز بیشتر دیده میشود. سالها قبل و پیش از ابداع روشهای جدید درمانی مانند لیزر. بسیاری از بیماران دیابتی متاسفانه به علت عوارض چشمی این بیماری نابینا شده و در سنین میانسالگی خانه نشین میشدند. اما امروزه می
توان با تشخیص به موقع و درمان مناسب. بخوبی از این عارضه جلوگیری نمود.


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت بیماری قند ومشکلات بینایی

خانواده ومشکلات فرهنگی اجتماعی آن

اختصاصی از هایدی خانواده ومشکلات فرهنگی اجتماعی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   17 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

خانواده ومشکلات فرهنگی اجتماعی آن

 

چکیده:
خانواده ایرانی با چالش های بسیار روبروست.تغییر تنش و جایگاه زنان،افز ایش میزان طلاق،کاهش میزان ازدواج،تغییر نگاه به نقش همسر،مرکز یت تصمیم گیری خانواده در جامعه،و...که به مجموعه ای از نقش های متعارض انجامیده است،سرمایه اجتماعی خانواده ها را تحت الشعاع خود قرار داده است وو ضعیت تعارضی حوزه مطا لعات در ایران را به طر ح فرو پاشی خانواده،مضیقه از دواج و طلاق کشانیده است.
توجه به دوام یا فرو پا شی خانواده به دلیل نفوذ مدرنیته در جامعه ایران ،دل نگرانی هایی را برای کار شنا سان در حو ضه خانواده در ایران بو جود آورده است ومهم تر ین دلیل این دل نگرانی ،تحولات ودگرگو نیهای فراوانی تکه به مرورتقر یبادر تمامی ابعاد و زوایای سا ختی-کارکردی خانواده وبالاخص در سر مایه اجتماعی خانواده ایرانی به و جود آمده است. این مقاله ، در حقیقت در پی د ستیا بی به این مسئله می با شدکه مدرنیته و تجدد گرایی چه تاثیری بر سرمایه اجتماعی خانواده ایرانی به جای گذاشته است ؟وآیا خانواده ایرانی در معرض کاهش سر مایه اجتماعی است یا در حال گذار؟کدامیک در خانواده های ایرانی مصداق دارد ؟برای پاسخگویی به این سوال به روش فراتحلیل)به بر رسی این مو ضوع در تحقیقات و پژو هش های موجود پر داختیم .همچنین قابل ذکر است که از رویکرد نظری تکا مل دیالکتیکی در این مقاله استفاده شدو فر ض های اصلی این پژوهش که به نظر می رسد1- خانواده های ایرانی در معر ض فرو پاشی می باشند ،رد شدو2-فرض دیگر این مقاله که در تقابل سنت ومدرنیته سر مایه اجتماعی ایران دچار فر سایش گردیده است ،با توجه به نتایج تحقیقات پیشین اثبات گردید وهمچنین نتایج مطالعات نشان داد که سر مایه اجتماعی خانواده های ایرانی در معر ض فر سایش می باشد. همچنین قابل ذکر است که در پا یان به ارائه راهکارها و راهبردهایی پرداختیم.

 


مقدمه
سرمایه اجتماعی، موضوعی بین‌رشته‌ای است که نقشش تسهیل ارتباطات انسانی است. سرمایه اجتماعی از قدیم‌الایام در روابط اجتماعی و کنش‌های مردم وجود داشته است ولی تنها تفاوتش با مفهوم امروز آن، در حقیقت داشتن یک رویکرد و یک قالب علمی است. نقش سرمایه اجتماعی در ارتباطات انسان‌ها به مثابه‌ی چسب اجتماعی است که حلقه‌ی وصل این‌گونه ارتباطات را محکم‌تر نگه می‌دارد.
سرمایه اجتماعی «ویژگی‌هایی از سازمان‌های اجتماعی از قبیل شبکه‌ها، هنجارها و اعتماد اجتماعی است که هماهنگی و همکاری برای نفع متقابل را تسهیل می‌کند و همکاری و هماهنگی در اجتماعی که مردم به هم اعتماد دارند بسی آسانتر است.» پاتنام نتیجه می‌گیرد که «اعتماد جزء اساسی سرمایه اجتماعی است.» ، 1384: 636).
هم‌چنین به گفته جیمز کلمن که از پیشگامان نظریه سرمایه اجتماعی است، سرمایه اجتماعی چیزی نیست جز «قابلیت مردم برای همکاری، چه به عنوان یک گروه، یا بخشی از یک سازمان، برای اجرای پروژه‌هایی که نفعی مشترک را در بردارند.» او همچنین توضیح می‌دهد که «سرمایه اجتماعی مانند سایر اشکال سرمایه، مولد است و تحقق اهدافی را ممکن می‌کند که در غیاب سرمایه اجتماعی نمی‌توان به آنها دست یافت.» (همان منبع)
لذا بر اساس مفاهیم بالا، بستر شکل‌گیری سرمایه اجتماعی در اعتماد و همبستگی و انسجام شکل می‌گیرد و اعتماد است که می‌تواند مولد نقش و تغییردهنده شکل‌های مختلف سرمایه (مالی، فرهنگی، اجتماعی) باشد. همان‌طور که از واژه سرمایه اجتماعی برمی‌آید ترکیب‌شده از دو واژه‌ی سرمایه (اقتصادی) و اجتماعی (به مفهوم فرهنگی و نهادها و هنجارها و شبکه‌های ارتباطی و حمایت‌های اجتماعی) می‌باشد. لذا سرمایه اجتماعی دارای کارکردی وسیع در حوزه‌های مختلف و نهادهای دولتی و غیردولتی می‌باشد.
بوردیو و کلمن بر اهمیت روابط اجتماعی و هنجارهای مشترک در رفاه و کارآمدی اقتصادی تأکید نموده‌اند. اقتصاددانان اغلب از چسبی که جامعه را به هم بسته نگه می‌دارد با عنوان سرمایه اجتماعی یاد می‌کنند. خشونت اتفاقی و سرمایه‌داری مافیایی را غالباً بازتاب سست‌شدن سرمایه اجتماعی می‌دانند. (استیگلتیز، 1382: 200).بررسی نظرات مختلف صاحب‌نظران حوزه سرمایه اجتماعی گویای آن است که این ایده: سرمایه اجتماعی اکسیر و درمان‌بخش همه دردهای جامعه است، ایده مقبولی است. سرمایه اجتماعی جامعه را سالم‌تر، داراتر و شاید با تدبیرتر و شکیباتر می‌سازد و به نظر اونیکس و بالن سرمایه اجتماعی برای سلامتی افراد، خانواده‌ها و اجتماعات حیاتی است.
در مجموع بررسی ابعاد کارکردی سرمایه اجتماعی مشخص شد که وجود سرمایه اجتماعی به عنوان ساز و کاری برای ارتقای توسعه است و فقدان و فرسایش آن مانعی برای توسعه اجتماعی است و مهم‌تر این‌که سرمایه اجتماعی از ویژگی خودزایی و خودمولدی برخوردار است. به این معنا که با استفاده مناسب از آن، زمینه برای تولید و تقویت آن فراهم می‌شود و عدم استفاده از آن موجب تقلیل و نابودی آن می‌شود و این موجب تفاوت بین سرمایه اجتماعی و دیگر اشکال سرمایه شده است. «ایجاد سرمایه اجتماعی ممکن است برای اولین بار مانند سرمایه فیزیکی هزینه داشته باشد. اما پس از ایجاد، تقویت آن از طریق مصرف امکان‌پذیر است. بر خلاف سرمایه فیزیکی که وقتی مصرف می‌شود، فرسوده و کهنه می‌شود، در این باره سرمایه اجنماعی مانند سرمایه انسانی عمل می‌کند. وقتی مهارتی از طریق انجام کاری کسب می‌شود ، چنان‌چه بعداً مورد تمرین و ممارست قرار نگیرد، به فراموشی سپرده می‌شود. همین طور است حس هم‌دلی و هم‌دردی و ملاحظات نسبت به دیگران که از طریق ممارست و تمرین حفظ و تقویت می‌شود.
نکته دیگری که در ارتباط با فرسایش سرمایه اجتماعی قابل بررسی است، گذار جوامع از سنتی به مدرن نیز به‌خصوص وقتی که خصلت درون‌زا ومناسب خود را ندارد، سرمایه اجتماعی جامعه را دچار فرسایش می‌کند. به نظر استیگلتیز جوامع سنتی اغلب دارای سطح بالایی از سرمایه اجتماعی و سرمایه سازمانی هستند. هر چند این سرمایه ممکن است به گونه‌ای نباشد که برای تسهیل تغییر لازم است. اما در فرآیند تجددگرایی، این سرمایه اجتماعی و سازمانی اغلب تضعیف می‌شود یا از میان می‌رود. به‌گونه‌ای ممکن است این فرآیند تخریب، پیش از ایجاد سرمایه جدید اجتماعی و سازمانی روی دهد و جامعه را از ساختارهای ضروری و فضای اخلاقی که لازمه کارکرد بهینه آن است محروم کند نکته‌ای که استیگلتیز اشاره می‌کند، دقیقاً در جامعه ما رخ داده است. یعنی جامعه و نهادهای اجتماعی با موجی از تجددگرایی و نوگرایی مواجه شده است و به‌نظر می‌رسد که میزان تجددگرایی در میان مردم و بالاخص نهادهای اجتماعی خانواده باعث تغییر در سرمایه اجتماعی این نهاد دیرپا و فرهنگی گردیده است و در حقیقت امواج نوگرایی در هر جا که وارد شده‌اند ، تغییرات و تحولات و تخریب و بی‌اعتمادی و آسیب‌های اجتماعی را با خود به همراه آورده‌اند و جریان تجددگرایی هم از صدوپنجاه سال پیش تاکنون در جامعه ایران دگرگونی‌هایی را با خود به همراه آورده است که تغییرات سرمایه اقتصادی فرهنگی، انسانی و اجتماعی را در نهان خود پرورانده است و در این میان، دگرگونی خانواده ایرانی در نیم قرن اخیر آرام و کند اما مستمر و قاطع بوده است. به‌گونه‌ای‌که کارشناسان در ایران به دلیل فرسایش سرمایه اجتماعی خانواده، بحث فروپاشی و زوال خانواده ایرانی را مطرح کردند. درحالی‌که باید صریحاً به این مطلب اشاره کنم که خانواده تغییر شکل می‌دهد اما هیچ‌گاه از بین نمی‌رود. چرا که پناهگاهی عاطفی و حمایتی و... برای اعضایش می‌باشد. دگرگونی سرمایه اجتماعی در خانواده ایرانی متأثر از جریان تجددگرایی بیش از همه در روابط زن و مرد، حیات عاطفی و روابط پدران و فرزندان به چشم می‌خورد و همین‌طور نتایج پژوهش‌های صورت‌گرفته در مورد خانواده نشان از بحرانی فراگیر در ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی از جمله: اعتمادی، مشارکتی، همیاری و حمایتی خانواده ایرانی می‌باشد. همچنین ازهم‌گسیختگی گروه بزرگ خویشاوندی و پیدایی انواع خانواده‌های کوچکی است که در عین جستجوی استقلال هنوز عملاً تحت تسلط شبکه‌های خویشاوندی هستند و به نوعی حمایت‌هایی را از شبکه خویشاوندی دریافت می‌کنند.
بحران‌ها و تغییرات ناشی از جریان تجددگرایی در جامعه و نهادهای اجتماعی ایرانی آن‌گاه صورت جدی به خود می‌گیرد که بدانیم دو شرایط تورمی و فقدان مردم‌سالاری واقعی ویژگی‌هایی هستند که در بیشتر کشورهای فاقد نظم پویا دیده می‌شود. این شرایط نیز نقش مهمی در فرسایش سرمایه اجتماعی جامعه و خانواده‌ها در این کشورها دارد. فقدان مردم‌سالاری واقعی و عدم شکل‌گیری نهادهای مدنی که خود حاصل فقدان سرمایه اجتماعی اولیه است هم‌چنان مانع شکل‌گیری این سرمایه می‌شود که در مقیاس‌های ملی و فرا ملی فرآیند توسعه را با مشکل مواجه می‌کند. به نظر بیکر انجام امور تجاری در کشورهای دیگر به یک دولت باثبات، شریف، مسئول و قابل اعتماد نیاز دارد. کیفیت و چگونگی دولت با توجه به غنی‌بودن سرمایه اجتماعی مانند شبکه‌های همکاری و تعاون معیارهای مشارکت مدنی و روحیه اعتماد تغییر می‌کند.
در فضای غیرمردم‌سالارانه اعتماد عمومی و سرمایه بین‌گروهی جای خود را به اعتماد عشیره‌ای و سرمایه درون‌گروهی می‌دهد که خود مانع توسعه است. پانتام در مطالعه‌اش بر روی جنوب ایتالیا به این نتیجه دست پیدا می‌کند که در مناطقی که مسیر اجتماعی خوبی وجود دارد، شاهد توسعه اقتصادی بیشتر و دولت‌های محلی کارآ و مسؤول و خانواده هایی باثبات هستیم. به عکس در جاهایی که سرمایه اجتماعی به‌خصوص در شکل بین‌گروهی آن وجود ندارد و به تعبیر بنفیلد نوعی خانواده‌گرایی ضداخلاق وجود دارد، توسعه اقتصادی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی و نهادی در سطح پایین قرار دارد.
در هرصورت با توجه به مسیر حرکت امواج مدرن از جوامع مرکزی به جوامع پیرامون بی‌تردید مسائل و مشکلاتی را با خود به همراه می‌آورد که مهمترین نمونه‌اش بحران به‌وجود آمده در جامعه ایران و بالاخص در خانواده ایرانی و سطوح سرمایه اجتماعی این نهاد «دیرین و حمایتگر» می‌باشد و تأثیرپذیری سرمایه اجتماعی خانواده ایرانی از جریان تجددگرایی در حد ظواهر نیست و بلکه باید گفت ساخت خانواده ایرانی در حال تغییر است و نه فروپاشی و زوال و در این میان گونه‌های مختلف خانواده ایرانی است که پا به عرصه وجود گذاشته‌اند .
طرح مسئله:
1. جامعه ایران در مسیر تغییراتی قرار دارد که چشم انداز و دامنه آن چندان که باید روشن نیست، هر کس که درجامعه ایران زندگی می کند ، کم و بیش حسی از دگرگونی دارد و این تجربه را خواه خوشایند بیابد یا ناخوشایند به صورت‌های گوناگون بیان می کند. قضاوت‌هایی که درباره جوانان یا زندگی اخلاقی و مانند آن در محاورات عادی یا در گزارش‌های پژوهشی ابراز می شود، عمدتا ناظر به چنین تغییراتی که ناشی از گرایش به نوگرایی و تجددگرایی است می باشد، به عبارتی تغییرات و تحولاتی که در غرب تحت عنوان مدرنیته و جهانی شدن اتفاق افتاده است پیامدهایی را از طریق دنیای اطلاعات و ارتباطات برسایر نقاط دیگر جهان بجای گذاشته است و چون همه این تحول از جهت درون نیست ودر جو امعی که وارد می شو د ، فرهنگ سازی نشده است، لذا بحران‌هایی را در زندگی مردم جهان بوجود خانواده های سنتی در اثر مدرنیزاسیون و بالطبع کاهش سرمایه اجتماعی در خانواده ، مدرنیزاسیون جنبه های متعدد زندگی را در زمینه های ارتباطات و تجارت ، در خانواده های سنتی تخریب کرده است.در زیر به مواردی از این تاثیرات می پردازیم:
تضعیف اخلاق در خانواده و جامعه بر اثر مدرنیزم و کاهش سرمایه اجتماعی : مطالعات مردم شناسان و جامعه شناسان بیانگر اثرات منفی مدرنیزم به توسعه اقتصادی خانواده می باشد.ودر مورد تاثیر آن در تضعیف سرمایه اجتماعی و قوانین اخلاقی و سطح بالای مسئولیت های اجتماعی در خانواده سنتی بحث کرده اند .
2- افزایش محصولات مصرفی خانواده و یا به اصطلاح مصرف گرایی خانواده به دلیل تغییر سرمایه اجتماعی در خانواده:
به منظور دست یابی به سوددهی بیشتر در بخش اقتصادی لازم است تادامنه نیازهای حاصل از تبادلات افزایش یابد. گسترش بازارها با عرضه هر چه بیشتر نتایج فعالیت های انسانی یعنی اشکال مختلف کالاها و مصنوعات و ایجاد فرصت های مناسب سوددهی میسر می گردد. این روند شامل گسترش تولیدات سنتی ، تبادل اقتصادی ، تفریحات ، ساختارهای حمایت اجتماعی ، ایجاد شبکه های اجتماعی ، روابط شخصی و .... نیز می شود.
3- ارتقای حمایت از مصرف کننده خودمدار برای زنده نگهداشتن سیستم سرمایه داری ، ایجاد مصرف کننده بیشتر برای بازار حایز اهمیت است و این روند از ایجاد خانواده هسته ای جلوگیری می کند و بیشتر به فردگرایی غیر مسئولانه ، آزاد و معنی دار منجر می شود. در طبقه بالای جامعه فردگرایی به معنی رقابت به سوی پیشرفت و در طبقات پایین به معنی ایجاد انگیزش و هیجان خرید می باشد. هر دو نوع فردگرایی باعث ایجاد نقص در روابط انسانی و کاهش و فرسایش سرمایه اجتماعی می گردد. روابط انسان ها به عنوان ابزار محسوب می شود نه هدف. خانواده هسته ای مناسب این روند نیست ، زیرا باعث از بین رفتن عشق میان والدین می گردد و تنها کودکان موظف می شوند که انتظارات والدین را ارضا کنند. دیزارد و گاولین (1990) اظهار می نمایند که آماده ساختن کودکان برای استقلال ، نیازهای آنها را جلو می اندازد ، آنان را نافرمان می کند و دلیلی برای ترس آنها از تحمیل قوانین غیر معمول می گردد. آرزوی دست یافتن به استقلال هر روز به طور خودآگاه یا ناخودآگاه تقویت می گردد.
در نتیجه این روند اقتصادی باعث کاهش سرمایه اجتماعی و نقصان خانواده سنتی می گردد.قابل ذکر است در امریکا بیشترین بودجه تبلیغاتی صرف جذب مصرف کننده جدید می گردد و بر دو نوع مصرف کننده متمرکز گردیده است. خانواده هسته ای و خانواده منفرد . هدف فقط جلب مصرف کننده بیشتر است.جوانان تصور می کنند که توسط پدران خود فریب خورده اند ، آنان ماده گرا هستند ، لذا جوانیشان طولانی شده بسیار دیر مسئولیت پذیر می شوند. آنان منبع قدرت و اقتدار را زیر سوال برده و به سلسله مراتب قدرت پایبند نیستند.در متون نیجریه ای ، باباتوند به سال 1992 از تضادی عمیق در سخنان دختران مدرسه ای نیجریه که درباره همسر ایده آلشان صحبت می کنند ، می گوید ، عده ای از آنان همسر ایده آل را در استطاعت مالی می دانستند (قابل ذکر است این ایده در بین اکثریت دختران ایرانی بازیافت می شود.) و دسته دیگر در پذیرش مسئولیت و داشتن شخصیت خوب.
4. کاهش دگرخواهی در زمینه پیشرفت کودکان در میان فرهنگ ها ، اثرات منفی ناشی از مدرنیته و فرسایش سرمایه اجتماعی ثبت شده است و تحقیقاتی نیز در فرهنگ انجام گرفته است. تحقیقات نشان می دهد که فرزندان نوع دوست و فداکار از خانواده های سنتی و اکثر فرزندان خودخواه از خانواده های جوامع کاملا مدرن بوده و دیگر کودکان نسبت به درجه مدرنیزه بودنشان میان این دو دسته قرار دارند. ساکنان منطقه لاگرس از اصول و اخلاقیات همراه با آموزش مدرن برخوردار هستند ، زندگی روستایی داشته و پدربزرگ و مادربزرگ های آنان به نوه های خود تاثیرگذار هستند.
5- تاثیر منفی مدرنیزم به خانواده های فقیر: ایجاد بخش های سنتی و صنعتی برای سرتعداد و انواع شغل های در دسترس و بر طبق درخواست ها تاثیرات متفاوتی بر ساختارهای خانواده سنتی داشته است. قابل ذکر است خانواده کشاورزی قادر است اعضای غیر ماهر اختصاصی و یا بی اهمتی انجام می شود. در جامعه مدرن ، خانواده های حقوق بگیر نمی توانند فامیل فقیر خود را که نمی توانند کار ثابتی پیدا کنند ، حمایت کنند. اکثر خانواده های فقیر غیر کشاورز به طرف خدمات و بخش های جزئی ، غیر رسمی و غیر مشخص رانده می شدند
6- بررسی تاثیر رسانه های ارتباطی نوین (ماهواره ، اینترنت و تلویزیون و ....) بر نهاد خانواده و کاهش یا فرسایش سرمایه اجتماعی در خانواده ، که بعضا از در بسیاری از موارد ، به تفرد گرایی می انجامد.
7. -تاثیر مدرنیته بر گفتمان جنسیتی در نهاد خانواده در جهان و بالطبع در ایران:مدرنیته و پست مدرن به سان امواجی نامرئی در عمیق ترین لایه های نهاد اجتماعی رخنه و نفوذ کرده اند ، و در این راستا گفتمان جنسیتی و ارتباطات جنسیتی از این خیزش مصون نمانده است ، و تغییرات و تحولاتی را در همه کشورهای در حال توسعه ، توسعه نیافته ، و توسعه یافته بوجود آورده است ، مباحثی از قبیل هم سکنایی ، خانواده های دورزی ، روابط ازاد دختران و پسران بالاخص در کشورهای جهان سوم ، شیوع ارتباطات نامشروع بین متأهلین ، آگاهی و آموزش با یک مسلک زناشویی از طریق رسانه ها و بالطبع پیامدهای آن در خانواده ، تاخیر در ازدواج ، هم جنس بازی ، تغییر جنسیت ، فرهنگ بدون بچه و ... همه و همه ناشی از پایمدهای مدرنیته ، این امواج سیل اسای بنیان برافکن می باشند که در این پژوهش قابل بررسی می باشد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 17   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


خانواده ومشکلات فرهنگی اجتماعی آن