هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت- مورفولوژی یا ریخت شناسی ریشه- در25 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از هایدی پاورپوینت- مورفولوژی یا ریخت شناسی ریشه- در25 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت- مورفولوژی یا ریخت شناسی ریشه- در25 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت- مورفولوژی یا ریخت شناسی ریشه- در25 اسلاید-powerpoin-ppt

ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته، املاح محلول و آب را برای تغذیه گیاه از زمین جذب می‌کند. در تعریف ریشه و مقایسه با ساقه، ریشه فاقد برگ است. فقدان برگ در ریشه البته ارزش اساسی نداشته و نبودن آن نمی‌تواند به ریشه اصالت عضو مستقلی ر ا بدهد. گر چه ریشه نهاندانگانبطور عادی فاقد برگ است، ولی با اثر دادن هورمونها و تغییر محیط کشت می‌تواند تحول یافته و برگدار شود.

ریشه اصلی در گیاهان دو لپه‌ای از رشد ریشه‌چه حاصل شده و بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی می‌ماند. در صورتی که در گیاهان تک لپه‌ای ریشه اصلی خیلی زود از بین رفته ، ریشه‌های نابجا جانشین آن می‌گردندساختمان گیاه متشکل از یک محور است با دو بخش یا دو سیستم ، سیستم Shoott که بخش هوایی محور گیاه را تشکیل می‌دهد. و سیستم Root که بخش زیرزمینی محور گیاه را تشکیل می دهد. Shoot متشکل از ساقه و برگ است.


 

مرفولوژی ریشه و تنوع آن

ریشه ی اصلی در دولپه ای ها از رشد ریشچه حاصل شده،بادوام است و تا آخر عمر گیاه باقی می ماند.در صورتی که در تک لپه ایها ریشه ی اصلی خیلی زود از بین رفته،ریشه ی نا به جا جانشین آن می شود.ریشه های نابجا در گیاهان تک لپه مانند گندم و ذرت معمولا در نزدیک خاک و در محل یقه ظاهر می شوند.ریشه های فرعی در نهاندانگان دولپه ای با نظم و قاعده ی ثابتی در اطراف ریشه های اصلی ظاهر شده،رشد می کنند.منشا ریشه های فرعی در دو لپه ایها همیشه درونی است و از تقسیم سلولهای دایره ی محیطیه یا ریشه زا که در برابر دسته های چوبی قرار دارند حاصل شده،به تدریج با هضم و حذف بافتهای سر راه ریشه ی اصلی از آن خارج می شوند.درونی بودن منشا  (Endogene) ریشه های فرعی،تقریبا در تمام نهاندانگان عمومیت دارد ولی گاهی هم ریشه های فرعی استثنائا از پارانشیم پوستی منشا می گیرند  (Exogene

ریشه نا به جا

اگر ریشه ی ظاهر شده،حاصل از رشد ریشچه ی گیاهک دانه نبوده،یا روی اندام های دیگری مانند ساقه،برگ،لپه ها و حتی پوشش گل پیدا شود،آن را ریشه نابجا می گویند.ریشه های نا بجا مانند ریشه های فرعی منشا درونی داشته،فقط در برخی از گیاهان مانند علف چشمه ، منشا آنها خارجی است.ریشه ی نا به جا ممکن است کار جذب مواد از زمین را به عهده نداشته با شد،مثلا سبب نگاهداری گیاه به درخت دیگر شده،مانند عشقه و یا مانند بعضی از جنسهای خرما به خار تبدیل شود.بدیهی است گیاهانی که ریشه نا به جا تولید می کنند به آسانی می توانند به وسیله ی قلمه زدن تکثیر پیدا کنند.عده ی کمتری از گیاهان استعداد تولید ریشه های نا به جا را دارند،مثلا در مخروطیان ریشه نا به جا به ندرت و به اشکال به وجود می آید.

ریشه های برخی از گیاهان مانند بعضی از ترشکها   (Rumex   acetosella)   همانند ساقه استعداد جوانه زدن دارند. 

مورفولوژی ریشه

ریشه در پایین به طور معمول منتهی به کلاهک است.پس از کلاهک ناحیه ی تارهای کشنده و بعد از آن منطقه ی ریشه های فرعی و بالاخره یقه قرار دارد که به ساقه متصل است.ریشه ی برخی از گیاهان مانند عدسک آبی دارای کلاهک نسبتا طویل ولی فاقد تارهای کشنده است، در بعضی از آلاله ها کلاهک بی دوام و زود افت ودر لادن بر عکس کلاهک دارای دو لایه ی مضاعف و با دوام است.با وجود آنکه تارهای کشنده معمولا همیشه بلافاصله بعد از کلاهک ریشه قرار دارند،در گل قاصد این تارها تقریبا در ناحیه یقه قرار می گیرند. 

ریشه ها متناسب با اعمال و کاری که به جز جذب مواد انجام می دهند ممکن است تغییراتی که در زیر یه برخی از آنها اشاره می شود پیدا کنند.

1-ریشه های غده ای در این ریشه ها،ریشه ی اصلی و فرعی پس از آنکه رشد معمولی خود را تمام کردند،رشد راسی آنها به تدریج متوقف شده،در بافتهای آنها مواد ذخیره ای متراکم و انباشته می گردد. ریشه های غده ای از ساقه های غده ای(مانند سیب زمینی) به علت نداشتن جوانه به خوبی متمایزند.شکل کلی ریشه های غده ای تقریبا بیشتر دوک مانند است ولی ممکن است کروی یا تخم مرغی شکل نیز بشود.

2-ریشه های مرکب مانند ریشه ی ثعلبها که غده ای ساده یا پنجه ای شکل اند،هر غده در این ریشه ها از الحاق چندین ریشه ی فرعی به وجود می آید.چنانچه از این ریشه ها برش عرضی بگیریم چندین استوانه ی آوندی پراکنده در یک پارانشیم عمومی دیده می شود.

3-ریشه هایی که وظیفه ی مکانیکی دارند مانند ریشه های خار مانند بعضی نخلها و یا ریشه های  هوایی   Ficus       bengalensis    (لور) و ریشه Zannichellia  که از این دسته به شمار می آیند. 

4-ریشه های مکنده  گیاهانی مانند   Viscum album  (دارواش)،سس، گل جالیز دارای ریشه های مکنده یی هستند که وارد تنه ی گیاه (ریشه،ساقه،برگ) میزبان که ممکن است درخت،درختچه و علفی باشند شده،شیره ی غذایی را از آنها جذب می کنند.

5-ریشه های برگی شکل ریشه ی بعضی از ثعلبهای نواحی حاره که در سطح خاک یا در هوا قرار دارند مانند برگ یا ساقه های جوان دارای کلروپلاست فراوان بوده،عمل کربن گیری را انجام می دهند،به این ریشه ها،ریشه های برگی می گویند.گیاه   Trapa natans  که یک گیاه آبزی است در محل بند های ساقه دارای ریشه های نا به جای سبز رنگ با کلروفیل فراوان است،این ریشه های نا به جای ساقه وقتی بر اثر رشد ساقه در عمق بیشتر آب فرو می روند به تدریج کلروپلاست خود را از دست داده،رنگ تیره به خود می گیرند.

  1. ساختمان ریشه گیاه

ریشه اندامی از گیاه است که معمولا در قرار دارد و موجب ثابت نگاه داشتن ساقه و اجزای آن می‌گردد. عمل مهم دیگر ریشه جذب آب و مواد غذایی اولیه نظیر آب و املاح مختلف از زمین بوده و همچنین ممکن است مواد غذایی مختلف درخود ذخیره کند. علاوه بر این اعمال اصلی ، ریشه نظیر ساقه رشد می‌کند و محل عبور جریانهای شیره‌های غذایی است  با توجه به اعمال مشابه و غیرمشابهی که ریشه با ساقه دارد سبب می‌شود که در مواردی ساختمان متفاوتی نیز با آن داشته باشد.

ساختمان داخلی یک ریشه جوان از خارج به داخل در مقطع عرضی:

اپیدرم یا بشره

 


اجزای مختلف ریشه

o        کلاهک ریشه: قسمت کاملا انتهایی ریشه که کلاهک ریشه نامیده می‌شود. یاخته‌های کاملا راسی و  خارجی کلاهک به تدریج و بطور دایم در اثر تماس با خاک و عوامل محیط زیست به صورت پوسته‌های نازکی می‌افتد و درعین حال بطور دائم نیز بوسیله یاخته‌های مریستمی راس ریشه ساخته شده به آن اضافه می‌شود.

o        ناحیه نمو ریشه یا منطقه مریستمی: که در مقطع طولی آن را به نام مریستم نزدیک انتهایی ریشه‌ها می‌نامند. سلولهای حاصل از این منطقه ضمن تمایز یابی سلولهای مختلف ریشه را بوجود می‌آورند.

o        منطقه طویل شدن: یاخته‌های حاصل از تقسیم یاخته‌های مریستم ریشه در این ناحیه طویل می‌شوند.

منطقه تارهای کشنده: منطقه تارهای کشنده ، که بیشتر مواد غذایی از این منطقه جذب گیاه اولیه می‌شودضمنا یاخته‌های داخلی همین منطقه تغییر شکل و ساختمان داده و موجب تشکیل بافتهای مختلف در ریشه می‌گردد. لذا این منطقه را ناحیه تمایزیابی نیز می‌نامند.
کورتکس 
داخلی‌ترین لایه کورتکس ، آندودرم نامیده می‌شود، که معمولا از مشخصات بارز ریشه‌ها است. آندودرم معمولا جدار نازک داشته به جز در قسمت دیواره‌های شعاعی و عرضی یاخته که ضخیم شده و از نوع کوتینی یا سوبرین درآمده و اصطلاحا نوار کاسپارین نامیده می‌شود که رشته یا نواری است که کوتین یا سوبرین که دور تا دور یاخته‌های آندودرمی را در جهت دیواره‌های شعاعی و عرضی یاخته فرا گرفته است
دایره محیطیه 
در مراحل اولیه از تکامل ریشه یک لایه مخصوص از یاخته‌های پارانشیمی از تغییر شکل لایه خارجی لایه زاینده استوانه مرکزی بوجود می‌آید. این لایه (دایره محیطیه) نسبتا به حالت غیر فعال مریستمی باقی می‌ماند. تا هنگام فعالیت ثانویه ریشه از آن پس ریشه‌های جانبی از این منطقه منشا می‌گیرند. یاخته‌های خارجی آن منتهی به تشکیل لایه زاینده آوندی می‌گردد و قسمتهای دیگر موجب تشکیل

منشا ریشه‌های جانبی

یاخته‌های دایره محیطیه منشا می‌گیرند. غالبا انشعابات ریشه از نقطه مقابل دستجات آوند چوبی اولیه منشا می‌گیرد. بنابراین می‌توان گفت که به ازای آوندهای چوبی 
ریشه‌های جانبی و یا انشعابات ریشه بطور کلی در اولیه انشعابات ریشه یا ریشه جانبی خواهیم داشت. مثلا که دو دسته آوند چوبی دارد، دو ردیف عمومی انشعاب

ریشه‌ای مشاهده می‌شود. سلولهای حاصل از فعالیت یاخته‌ای ، مولد ریشه فرعی که از پریسیکل منشا می‌گیرد، در بافت کورتکس نفوذ کرده تا به بشره می‌رسد. در ضمن عبور سرانجام کشیدگی ، پارگی بافتهای مسیر خود را که در اثر ریشه فرعی و فشار مکانیکی می‌باشد، می‌شود

شه: ریشه نخستین (ریشه اصلی)، ریشه فرعی ، ریشه نا به جا،منشا ریشه دایره محیطیه است.

ریشه نخستین : یا همان ریشه اصلی ریشه چه منشا آن است،در دو لپه ای ها این ریشه بادوام است و تا آخر عمر باقی می ماند.در تک لپه ای ها ریشه اصلی خیلی زود از بین میرود .

ریشه فرعی: منشا ریشه های فرعی تقریبا در تمام نهاندانگان درونی است ولی گاهی هم ریشه های فرعی استثنائا از پارانشیم پوستی منشا میگیرد.ریشه هایی هستند که در اطراف ریشه اصلی به وجود می اید ،مجموعه ریشه های فرعی ریشه های ثانویه است.

ریشه نابه جا: منشا این ریشه ها سلول های مریستمی نیست و این ریشه روی اندام های دیگری مانند ساقه،برگ ،لپه ها و حتی پوشش گل پیدا میشودو کار جذب مواد را به عهده ندارد مثلا سبب نگهداری گیاه به درخت میشود مانند عشقه و یا مانند بعضی از جنس های خرما به خار تبدیل میشود.

ریشه از لحاظ شکل و ساختار به دو شکل :1 راست :که در گیاهان چند ساله است

2 افشان: ریشه های راستی که از لحاظ اندازه باهم برابرند و اطراف ریشه اصلی به وجود می آیند و از لحاظ ضخامت نسبت به ریشه اصلی نازک هستند.

برش طولی ریشه:

کلاهک :یاخته های انتهایی ریشه که می تواند نقشهای مهمی داشته باشد ،محافظت از سلول های مریستمی ،نفوذ راحت تر ریشه در خاک

تار کشنده : که باعث جذب بیشتر میشود و در منطقه ی تمایز وجود دارد.

برش عرضی:

اپیدرم:که منشا سلول های مریستمی است

تارکشنده: منشا تشکیل تار کشنده سلول های مریستمی است و از تغییر شکل سلول های اپیدرمی ایجاد میشود.

کورتکس(پوست): شامل سلول های پارانشیمی  است ،داخلی ترین قسمت پارانشیم آندودرم است ،یاخته های آندودرم منظم هستند ،وجود این سلول های منظم به عنوان ویژگی ریشه هاست ،جدار سلول ها نازک است ،نوار گاسپاری روی این سلول ها را می پوشاند ،دایره محیطیه سلول های تشکیل دهنده ی این لایه از تغییرات یا از لایه زاینده(پروکامبیوم) منشا میگیرد.قسمت خارجی لایه زاینده دایره محیطیه را میسازد ،در ابتدا این لایه فعال نیست ولی پس از فعال شدن ریشه های جانبی را به وجود می آورد

استوانه مرکزی : تشکیل شده از آوندهای چوب و آبکش که به صورت یک در میان هستند ،در ریشه دو لپه ای ها پارانشیم مغزی مشاهده نمیشود.

چگونه لایه زاینده میتواند آوندها را تشکیل دهد؟

در مراحل اولیه جنینی حالت ستاره ای یا سینوسی شکل دارد کم کم جمع شدهو آبکش چوب را ایجاد می کند و به صورت یک حلقه در وسط در می آید و قسمت خارجی آن تشکیل دهنده ی دایره محیطیه است.

پارانشیم مغزی:

در ریشه گیاهان تک لپه وجود دارد و منشا آن نیز پروکامبیوم است.

ریشه ها متناسب با اعمال و کاری که به جز جذب مواد انجام میدهند تغییراتی نیز که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنیم نیز پیدا کنند:

ریشه غده ای : ریشه هایی حجیم و موادی در بافتهای آنها ذخیره و انباشته میشود.

ریشه های مکنده: یک عضو مکنده می شود که از مواد غذایی گیاهان اطراف استفاده می کند

ریشه برگی : این ریشه ها مانند ریشه بعضی از ثعلبهای نواحی حاره در سطح خاک یا در هوا قرار دارند و مانند برگ یا ساقه های جوان دارای کلروپلاست فراوان بوده و عمل کربن گیری را انجام می دهند.

نحوه ی ورود آب : مسیر عبور آب از محیط به سمت آوندها از مسیر دیواره ای وارد میشود تا به نوار گاسپاری برسد سپس مسیر به صورت سین پلاستی (از پلاسمودسماتا رد میشود )تا قبل از نوار گاسپاری به شکل آیوپلاستی بود این مسیر.
 

ریشه عضوی از گیاه است که معمولا در داخل خاک قرار داشته، املاح محلول و آب را برای تغذیه گیاه از زمین جذب می‌کند. در تعریف ریشه و مقایسه با ساقه ، ریشه فاقدبرگ است. فقدان برگ در ریشه البته ارزش ا


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت- مورفولوژی یا ریخت شناسی ریشه- در25 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت- الهام از موریانه در معماری- معماری و طبیعت- در 28 اسلاید-powerpoint

اختصاصی از هایدی پاورپوینت- الهام از موریانه در معماری- معماری و طبیعت- در 28 اسلاید-powerpoint دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت- الهام از موریانه در معماری- معماری و طبیعت- در 28 اسلاید-powerpoint


پاورپوینت- الهام از موریانه در معماری- معماری و طبیعت- در 28 اسلاید-powerpoint

معماری

انسان از ابتدای آفرینش به نوعی از محیط زیست اطراف خود الهام گرفته است و در ساخت و طراحی وسایل مورد نیاز خود از آنها استفاده کرده است.بیونیک و معماری بیونیک علم

انسان از ابتدای آفرینش به نوعی از محیط زیست اطراف خود الهام گرفته است و در ساخت و طراحی وسایل مورد نیاز خود از آنها استفاده کرده است.بیونیک و معماری بیونیک علمی است که به الهام یابی فنی از ساختمانها ، رفتارها و ارتباطات گوناگون عالم جانداران می پردازد.
عنکبوت ها با طراحی و بافتن ریسمان هایی که به استحکام پولاد هستند ، برای خود آشیانه هایی می سازند ، یا زنبورها با رعایت کلیه قوانین هندسی ، پناهگاهی امن و مطمئن برای خود طراحی می کنند.
موریانه ها خانه های خود را در بیابان ها در هوایی بسیار گرم می سازند و تلاش می کنند با کندن راه هایی پیچیده در خاک ، سیستم گرمایی و تهویه داخل لانه های خود را خنک و متعادل نگه دارند.
خاک انباشت لانه های آنها به صورت یک مجموعه کامل طراحی شده تا بتوانند نیازهای طبیعی خود را تامین کنند. اینها نیز معمارند ولی معمارا نی طبیعی.
طی حدود 3/8 میلیارد سال از آفرینش زمین ، طبیعت خود ، طراح و معمار نهایی است. طی این مدت گیاهان و جانوران توانسته اند با طراحی لازم بر مشکلات محیط زیست فائق آیند بیونیک که در لغت به معنی"زیست شناختی " یا " به کارگیری اندام های ساختگی طبیعی" آمده است برای اولین بار توسط دانشمند آمریکایی به نام جک .ای.استیل در سال 1959 به کار برده شد.
وی بیونیک را علم سیستم هایی که شالوده و پایه تمامی سیستم های زنده است می دانست .
انسان در طول زندگی خود سعی دارد که برای ساخت و طراحی مکانها و وسایل مورد نیاز خود از طبیعت و محیط زیست اطراف خود الهام بگیرد.

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت- الهام از موریانه در معماری- معماری و طبیعت- در 28 اسلاید-powerpoint

پاورپوینت- نور در معماری- در 33 اسلاید-powerpoint

اختصاصی از هایدی پاورپوینت- نور در معماری- در 33 اسلاید-powerpoint دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت- نور در معماری- در 33 اسلاید-powerpoint


پاورپوینت- نور در معماری- در 33 اسلاید-powerpoint

 

مقدمه

 

 

 

نورپردازی:

 

نورپردازی در معماری (Architectural lighting design) یکی از بخش های معماری و مهندسی معماری است.

 

نورپردازی یک بنا یکی از مهمترین جنبه های طراحی آن می باشد که در شب می تواند جلوه منحصر به فردی به دید بیننده آن بنا بدهد. 

 

 بحث نور و پرداختن به آن می تواند در مباحث زیبائی شناسی و هنر جایگاه ویژه ای داشته باشد. از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت، هنر معماری است که بحث مفصلی را در زمینه روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کننده ی نور مصنوعی هستند، مطرح می باشند. در هنر معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار، نظم فضایی، مصالح، رنگ و … مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی، توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود.
معماری و نور به همان اندازه به یکدیگر وابسته اند که جسم و روح، یکی برای زنده بودن و دیگری برای حضور مادی این جهان به دیگری نیاز دارد و آن هنگام که نور بر جسم فضا جاری می شود هر دو در جهان مرئی «وجود» پیدا می کنند. یکی از چالش هایی که معماری امروز با آن سر و کار دارد طرح این سوال است که حضور نور بخصوص نور طبیعی در معماری می تواند معنایی فراتر از روشنایی داشته باشد و آیا دستیابی به الگوی صحیحی از بکارگیری نور امکان پذیر است؟ و یا اساسا لزومی در آن است؟ مساله مهم در این میان آن است که با بالا رفتن تکنیکهای ساخت و ساز و دستیابی به سهولت در اجرا در بیشتر موارد توجه و ظرافت هایی که در گذشته و در سبک های متنوع معماری کشورمان و سایر ملل در پرداختن به نور بوده متاسفانه امروزه دیگر به چشم نمی خورد و نیروی کار آمد نور در ادراک فضا و بالا بردن کیفیت معماری و بدنبال آن کیفیت زندگی بلا استفاده شده است.
نور یک ابزار بیان معماریست که علاوه بر آن بر سایر ابزارهای معمارانه نیز تاثیر گذار است. سناریویی که معمار برای نور مطلوب ساختمان خود در روز وشب در نظر می گیرد در پیدایش حال و هوای کلی حاکم در بنا نقش دارد و همان اهداف کلی که گام اول در بدست آمدن کالبد روحی بناست را شکل می دهد. اگر چه نور مناسب شب معمولا توسط طراح داخلی انتخاب می شود و معمار نقش چندانی در تنظیم آن ندارد ولی نقش معمار در طراحی سلسله مراتبی که به لحاظ تاریکی و روشنایی مخاطبین را با آن مواجه می کند بسیار مهم و اساسی است.
نور قادر است از لحاظ بصری به فضا وسعت ببخشد. اما فضایی که با نور یکنواخت پر شده باشد بسیار خنثی است و در تاریکی محض اصولا فضایی وجود ندارد، بر خلاف این دو، فضایی که مملو از تضاد سایه روشنهاست سر شار از نیروهای بصریست.

 

قطعاً نور یکی از عناصر تعیین کننده آهنگ حیات در زندگی بشر است. یک نظر اجمالی از داخل یک بنا به دنیای اطراف، ما را با نشانه های بی شماری که برای سلامتی فیزیکی و روحی ما اهمیت دارند، آشنا می کند. هر چند که نیازهای بشر به این عناصر به طور قابل توجهی متفاوت است. همچنین تعبیر از نور به یک سلسله برداشتهای شخصی وابسته است که دانستن آنها دقیقا موضوع اصلی حوزه نور پردازی نیست. اما با تجارب شخصی در ارتباط است. رویکردهای فرهنگی مختلف نیز در ادراک و پذیرش نور نقش دارد؛ مفهومی که در مذاهب و مکاتب اعتقادی به اشکال متنوعی تعبیر شده است در مسیحیت، نور می تواند استعاره ای از خدا باشد. اما، حتی این تعبیر نیز در طول زمان دستخوش تغییر و تحول شده است.

 

نور بخشی از مصالح ساختمانی می باشد و با حجم و بدنه و نمای ساختمان، یک پیکر را می سازد . هر کدام دیگری را تکمیل می کند. نور در تاریکی حامل پیام ها و اشاراتی برای انسان است نور در واقع حکم یک راهنما را در فضاها و مسیرهای ورودی و خروجی عاری از نور و فضاهای تاریک دارد. نور در معماری به منظور کشیده تر نشان دادن ارتفاع یک حجم می توان با ایجاد برآمدگی هایی باریک و بلند، سایه های عمود و طویل ایجاد کرد تا نما کشیده تر به نظر آید و یا اینکه برای نمایش بخش های شاخص بنا همانند ورودی ها می توان با ایجاد حفره هایی عمیق بر روی حجم، بخش های مورد نظر را با سایه مشخص نمود. نور در داخل سازه نشان دهنده هویت و رنگ است.
در هنر ساختمان سازی یا به عبارتی معماری نور یکی از اجزایی است که کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار نظم فضایی مصالح رنگ و … مطرح می شود. در طراحی به عنوان یک عنصر باید نقش خود را ایفا کند. نور در داخل سازه نشان دهنده هویت و رنگ است.
خلق فضای معماری با کنش نور معین می‏شود. در خلق و تولید یک محصول معماری، هیچ‏گاه نمی‏توان نور را نادیده گرفت حتی چنانچه نخواهیم به نحو مصنوعی نور را در فضای درون یا بیرون به کار ببریم. وظیفه اساسی یک معمار ایجاد توازن و تعادل تا حد مطلق بین اصل نور و تعاریف مفهومی یک معماری است. فضا به نحو مطلق فقط فضا و فضای جوهر یکتایی همچون نور است و همین دلیل ترجیح نگاه دو جانبه نور- فضا در طراحی‏های معماری است.  فضای خارجی ساختمان‏ها و احجام ساختمانی با نور طبیعی و در مواردی مصنوعی پیرامونی در طول شبانه‏روز وحدت دارد. با معماری‏های دوره مدرن، طراحی هر ساختمانی از بیرون بدون ارزیابی نسبتی از تالیف و ترکیب احجام نوری و احجام فضایی صورت نمی‏پذیرد.
    نور می‏تواند مرز دو فضای همسایه را تغییر دهد و ماهیت جدیدی از همسایگی جدید فضایی بوجود آورد. دو فضایی که یکی از آنها دیگری را در برگرفته با نور از هم جدا نمی‏شود اما با تنظیم نور می‏توان جدایی فضایی این دو را از یکدیگر تخفیف داد و یا بالعکس آن را تشدید کرد. نور می‏تواند حصار فضاها را ممکن و یا معنی‏دار کند. همچنین تأثیر ترفندهای نوری کمتر از ترفندهای هندسی و صوری نیست.

 

  به رغم محصور شدن نور در فضاهای داخلی به پرتوهای منعکس بر دیوارها، ستون‏ها، سقف و کف، دریچه‏ها و درها، آن به فضای درک شده براساس اندازه‏ها و تناسب طول و عرض و ارتفاع محدود نیست و نور می‏تواند حدود مادی و انضمامی فضاهای داخلی را کمابیش واسازی کند. برای مثال در کف اتاق دایره‏ای شکل نصب شش نورافکن در محل رئوس زوایای یک شش ضلعی متداخل می‏تواند برای ناظری که در درون اتاق نشسته است از خمیدگی و انحنای صورت اتاق بکاهد.

 

  ارتباط هندسی از تعاریف و قواعد و قضایای هندسی به وجود می‏آید. ایوان‏های سی‏و‏سه پل به نحو متقارن و متوازی شکل گرفته است اما ظهور نور به هنگام طلوع آفتاب و یا با پرتو نورافکن‏ها در هنگام شب پرسپکتیوهای زیبا و متعددی را بر ایوان‏ها حمل می‏کند و فضا را به نحو نور تصریف می‏کند. تمامی فضا درک‏شدنی نیست بلکه آن مقدار از فضا درک می‏شود که یک عمارت از جلوه نور می‏یابد. تداخل دو و یا چند فضای متمایز در یک صورت جدید فضایی نیز می‏تواند با مفاهیم نوری تداخل یافته و جلوه‏ای دیگر یابد. دو فضای نیمه استوانه‏ای با زاویه 180 درجه روبروی هم را تصور کنید که از طریق نورافکن‏ها به دو سوی دیواره مقابل این دو نیم استوانه نور متمرکز پرتاب می‏شود. چنین تأثیری از نور در چشم ما این دو نیم استوانه را کمتر از آنچه در واقع امر است از یکدیگر دور می‏سازد.

 

  اشکال هندسی در نور همان اشکال هندسی در تاریکی است اما فضاهای ساخته شده کاملاً در نور و بی‏نوری تغییر می‏کند. در نور مربع، مثلث، دایره و شکل‏های دیگر تغییر نمی‏کند اما نور سبب می‏شود این اشکال بهتر تعریف شده و بهتر مورد استفاده قرار گیرد. اشکال بنیادی با مداخله نور و و ورود نور در هر تجزیه، ترکیب، انفصال و اتصال هویت مضاعفی می‏یابد. ستون نور از طریق پنجره مربعی شکل بالای یک سقف، منشور بدون سری را در زیر آن به وجود می‏آورد و مربع پنجره را از یک پدیده فضایی هندسی به یک پدیده فضایی نوری ارتقاء می‏دهد.

 

   نور فضا و فرم را به هم آشنا می‏سازد. گیدئون درک معماری را با سازماندهی فضا و فرم ساخته شده ممکن می‏داند.
  علاوه‏بر مداحله نور در فضای درونی آن می‏تواند بر کیفیت پیوند فضاهای درونی و بیرونی و برعکس اثر گذارد. نور می‏تواند خروج انسان از خانه را به نحوی سامان دهد که او در این هنگام پای خود را بر یک فضای محیطی بیگانه در خارج بگذارد و یا در برابر احساس خودمانی از فضای دیگر را در او زمینه‏سازی کند.

 

   نور رواق‏ها فضاهای واسطه‏ای و میانی را که فضاهای حایل هستند با بیرون و درون پیوندی بیش از وساطت می‏دهد. حرکت نور می‏تواند حرکت فضای درون از بیرون به درون یا بالعکس را تشدید و یا تضعیف کند. واضح است سلسله مراتب نوری، سلسله مراتب مبتنی بر اختلاف ارتفاع فضاها در طراحی نیست. البته تعارض ذاتی با آن نیز ندارد.

 

  با توسل به نور حایل‏ها، پرده‏ها و دیوارهای شفاف ساخته می‏شوند. این چشم‏اندازها و فضاهای مرتبط پی‏در‏پی امکان پرسپکتیو یک نقطه را فراوان می‏سازند.

 

  با نورهای عارضی اشیاء و اجسام برای دیگری ظاهر می‏ شوند. اینکه با نور عارضی شیئی برای دیگری ظاهر می‏شود به این معنی نیست که برای خود آشکار باشد. حتی یک حایل شیشه‏ای که به نظر می‏رسد برای خود ظاهر است برای خود ظاهر نیست بلکه تنها در یک عمارت به این منظور به کار ‏می‏آید تا چیزهای آن سوی خود از نور بهره‏مند باشند. پس آن حایل شیشه‏ای همچون اشیاء مادی دیگر برای ظهور ما نیازمند نور است و خود به خود ظاهر نیست. تفاوت حایل شیشه‏ای تنها با اشیاء مادی دیگر این است که آن بر خود مخفی نیست، بلکه آن بر خود ظهور دارد زیرا آن خودبخود مانع ظهور نیست.
از لحاظ دسته بندی کلی نور به دو دسته نورهای طبیعی و مصنوعی تقسیم می شود.

 

نور طبیعی :

 

نور طبیعی یکی از عناصری است که در تغییر ماهیت فضای داخلی بنا تأثیر به سزایی دارد. یکی از مهمترین مشخصه های نور طبیعی توالی و دگرگونی آن در طول روز است که باعث حرکت و تغییر حالت در ساعات مختلف می شود.
و در ساختمان و سازه ها فقط به مواردی از قبیل نور جنوبی و شمالی بر نور شرقی و غربی ارجحیت دارد و در مواقع ناچاری نور شرقی از نور غربی بهتر است توجه می شود و معماران بصورت کلیشه ای و از روی عادت آن را رعایت می کنند.

 

نور مصنوعی :

 

نور مصنوعی در زمینه مختلف از جمله شناساندن، لبه ها، مرز مناطق، نواحی و میراث طبیعی، فضاهای شهری (مراکز خرید، پیاده راه ها، میادین و …) بافت کالبدی ارزشمند و … در هنگام شب ممکن است استفاده شود. اولین جنبه های مختلف عملکرد نور را بعنوان ابزار هادی اطلاعات بررسی می کند در حالی که دومی ادراک انسان را بعنوان بستری جهت مدل سازی و حل مسائل طراحی نور مصنوعی مورد توجه قرار می دهد.
در استفاده از نورهای مصنوعی باید به مسأله مهم که رنگ است توجه کرد زیرا رنگ است که به فضا روح و جان می دهد و برای طراحی داخلی باید روان شناسی رنگ را لحاظ کرد؛ نباید فقط بنا به سلیقه انتخاب کرد. باید با روحیه آدمهای خانه سازگار باشد. نورهای مصنوعی به دو دسته نورهای کاربردی و نورهای تزیینی تقسیم می شوند.

 

نور و بشر :

 

از دوران ماقبل تاریخ همواره اجسام نورانی که تجسمی از یک شیء زنده را در ذهن بیدار  می کردند توسط بشر مورد ستایش و احترام قرار گرفته و مشتاقانه برایشان جشن می گرفتند، آن ها را عبادت کرده و می پرستیدند. این توجه بیش از اندازه به عنصر نور در اغلب فرهنگ های اولیه بشری و در جوامعی با آداب و رسوم و عقاید مذهبی متفاوت همچنان در طول زمان مشاهده می شود. برخی از جوامع نور خورشید را در تشریفات مذهبی شان به کار می بردند و برخی دیگر درخشش اجسام نورانی را به عنوان عامل ایجاد فعل و انفعالاتی رمزآلود جهت دست یابی به حیطه هایی ماورای دنیای زمینی تلقی می کردند. حتی امروزه در بسیاری از مدارس شرقی که به تدریس یوگا اشتغال دارند برای ایجاد تمرکز ذهنی از اجسام نورانی مانند لامپ، خورشید، ماه، بلور و نور آتش استفاده می کنند. در اغلب ادیان، نور نماد عقل الهی و منشأ تمام پاکی ها و نیکی ها است و خارج شدن انسان از تاریکی جهل و تابیده شدن نور معرفت در وجودش همواره یک هدف نهایی می باشد. در اثر تابیده شدن نور الهی به درون کالبد مادی، یعنی جایگاه نفس آدمی است که انسان به رشد و تکامل معنوی می رسد در نتیجه برای نمایش این تمثیل در معماری اغلب بناهای مذهبی نور به عنوان عنصری بارز و مستقل از سایر عناصر و مفاهیم به کار رفته در ساختمان به کار گرفته می شود به گونه ای که شعاع های آن به طور واضح در داخل کالبد مادی و تاریک حجم قابل مشاهده است. فضاهای عمیق و تاریک کلیساهای قرون وسطی و یا مساجد اسلامی که با عنصر نور مزین شده اند به خوبی قادر به انتقال یک حس روحانی و معنوی می باشند.انسان در چنین فضاهایی که با نوری ضعیف روشن می شوند با مشاهده سایه های مبهم از اشیاء و احجام در ذهن خود به کامل کردن تصاویر پرداخته و با این عمل به نوعی خلسه فرو می رود که نتیجه آن یک حس نزدیکی به منبع وجود و هستی در درونش بیدار می شود.

 

نورپردازی و معماری :

 

در روزهای صاف ساختمان ها به وسیله نور پر قدرت و مستقیم خورشید روشن می شود. نورخورشید سایه های عمیق می سازد. این سایه ها در روزهای ابری به واسطه یکنواختی نور شدت و عمق کمتری دارد.
اما در هنگام شب ساختمان ها به گونه ای کاملاً متفاوت از آنچه در هنگام روز می بینیم ظاهر می شوند . تقلید و بازسازی افکت های نور روز و نور خورشید ناممکن است. چالش های اساسی یک طراح نور، تعریف و ارتقاء بخشیدن ظاهر ساختمان در هنگام شب است.
نورپردازی و روشنایی شب هنگام، می تواند برای محیط پیرامون یک ساختمان مفید باشد یا می تواند گروهی از بناها را به هم مرتبط کند و یا مهمتر از همه، می تواند بخش های یک مجموعه واحد شهری را به هم متصل کند.
تعریف نقاط عطف (
Focal Points) به وسیله نور در یک محدوده شهری، از طریق روشن کردن و پرقدرت کردن ساختمان های بزرگ و نورپردازی ضعیف تر و ملایم تر ساختمان های کم اهمیت تر، صورت می گیرد.
انسجام و یکپارچگی شبکه دسترسی ها و محیط های شهری، می تواند به وسیله نورپردازی خیابان ها و محوطه تأمین شود. روشنایی مدرن با طراحی خوب، در موفقیت یک پروژه طراحی شهری موثر است .
احسـاس راحتی و دلپذیری فضا با تغییرات ملایم و مناسبی حاصل می گردد. یکنواختی و همچنین محرک های بیش از حد نور، می تواند ایجاد ناراحتی نماید.

 

نورپردازی بیرونی :

 

 نورپردازی در محیط بیرون با محیط داخلی متفاوت است و معیار جهانی آن خورشید و آسمان روز است. محیط شبانه بیرونی چالش های طراحی زیر را بر می انگیزد:
- تاریک بودن آسمان نسبت به روز، کنتراست اشیاء نسبت به زمینه بیشتر است.
- قدرت کم منابع نوری در قیاس با خورشید و درنتیجه نزدیکی منابع نوری به موضوعات و فضاهایی که باید نورپردازی شوند.
- تاثیر عملکرد چشم انسان در روشنایی کم یا روشنایی زیاد روز.
- تاثیر بر احساسات انسان در طول شب.
- ایمنی (
Safety) و امنیت (Security) شخصی.
- آشفتگی چهره شب به دلیل دیده شدن نور از فواصل دور
- فعالیت هایی مانند ورزش و رانندگی نورپردازی خاص برای ایمنی و کارایی می طلبند.
- در شب برای تماشای ستارگان و خلوت و تنهایی، نیاز به تاریکی مسئله مهمی است.
اهداف متنوعی برای نورپردازی ساختمان ها وجود دارد از جمله: پرستیژ، ایمنی، نشانه گرایی یا تشخیص یا تاکید نورپردازی معماری، فرصتی است برای ایجاد حس فضایی و احساسی معمارانه.

 

نورپردازی محوطه :

 

نورپردازی محوطه، حوزه وسیعی از انواع محیط های بیرونی (طبیعی و مصنوعی) را شامل می شود. موضوعات نورپردازی محوطه، عبارت است از: فضای سبز، جنگل، درختان، پارک ها، باغ های مسکونی، بلوارها و ...

 

وظیفه طراح نورپرداز، خلق یک محیط شبانه جذاب و ایمن، با استفاده از یک سیستم مصرف بهینه انرژی و درخشندگی مناسب است.

 

تاریخچه بهره گیری از نور طبیعی در معماری ایران:

 

دانستن روند بهره گیری از نور خورشید به اندازه روند شکل گیری مصالح و یا شکل های مختلف زیربنائی ساختمان جهت طراحی بسیار لازم می باشد.

 

اولین تاریخی که ما از آن اطلاع داریم سده ی سوم هزاره چهارم ق.م می باشد که در آن زمان جهت کسب نور و سایه از ایجاد اختلاف سطح در دیواره های خارجی استفاده می کردند. در شهر سوخته از هزاره های سوم و دوم ق.م از روی آثار خانه هایی که دیوار آنها تا زیر سقف باقی مانده بود می توان استنباط کرد که هر اطاق از طریق یک در به خارج ارتباط داشته و فاقد پنجره بوده اند، در دوره عیلام در حدود ۱۳۰۰ و ۱۴۰۰ ق.م نیز نمونه ای از پنجره های شیشه ای بدست آمده که شامل لوله هایی از خمیر شیشه می باشد که در کنار هم و در داخل یک قاب جای می گرفته و بطور حتم جهت روشن کردن داخل بنا مورد استفاده بود.

از جمله کهن ترین مدارک و نمونه های در و پنجره در معماری ایران را شاید بتوان در نقش قلعه های مادی در آثار دوره شاروکین یافت. از روی نقش برجسته آشوری می توان روزنه هایی را که بر روی برج ها ساخته شده اند تشخیص داد. در دوره هخامنشی در تخت جمشید وضع درها به خوبی روشن و پاشنه گرد آن ها اغلب به جای مانده است، همچنین در این کاخ ها بالای درها و حتی بام ها، روزن ها و جام خا


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت- نور در معماری- در 33 اسلاید-powerpoint

پاورپوینت- انواع بازرسی جوش

اختصاصی از هایدی پاورپوینت- انواع بازرسی جوش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت- انواع بازرسی جوش


پاورپوینت- انواع بازرسی  جوش

پاورپوینت- انواع بازرسی  جوش

شامل 30 اسلاید زیبا و پرمحتوا آماده برای ارائه


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت- انواع بازرسی جوش