هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان

اختصاصی از هایدی گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان  هنرستان

دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان  هنرستان  بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


مرتبط کردن آموزش و تربیت نیرو با نیاز کار و اشتغال ، یکی از وظایف اساسی هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش است. این آموزش فنی و حرفه ای است که تفاوتها را در بین دانش آموزان بوجود می آورد، استعدادها را شکوفا کرده و قابلیتهای شخصی را کامل می کند. بنابراین آموزش فنی و حرفه ای و کاردانش وسیله ای برای فرد در طول زندگی، برای نیل به پیشرفت، راهی برای حل مشکلات شغلی و یکی از ابعاد هویت فردی در زندگی اجتماعی است.آموزش های تئوری در کشور ما قوی و پرشمار است به  نحوی که در دانش نظری پیشرفت فوق العاده ای داشته ایم، اما به موازات آن نتوانسته ایم نیروی انسانی را برای کسب مهارتهای لازم که بتوانند این دانش را به کار و ثروت تبدیل کنند، آموزش دهیم. بنابراین با توجه به حسن نیت رهبر معظم انقلاب نسبت به هنرستانها و تاکید وزیر محبوب آموزش و پرورش جناب آقای حاج بابایی بر شناخت بیشتر اولیاء و دانش آموزان از هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش و نقشی که فارغ التحصیلان هنرستانی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال زایی در جامعه دارند، ضرورت دارد که اطلاعات کاملتری از هنرستانها داشته باشیم.
      مزیت های ادامه تحصیل  دانش آموزان در هنرستانها نسبت به دبیرستانها
1-  تنوع رشته های مختلف هنرستانها نسبت به رشته های دبیرستان  ( 454 رشته مهارتی و فنی )
2-  یادگیری همزمان آموزشهای تئوری و عملی
3-  امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر با شرایط آسانتر
4-  فرصت ادامه تحصیل برای دانش آموزانی که در بعضی از دروس پایه ای (ریاضی و...) ضعیف می باشند
5-  وجود بازار کار مناسب برای دانش آموزان هنرستانی  حتی قبل از فارغ التحصیل شدن
6-  آشنایی دانش آموزان هنرستانی که چطور می توان علم و آموزش های تئوری را به ثروت و درآمد تبدیل کرد
7-  بالا بودن روحیه تعاون و همکاری دانش آموزان هنرستانی به خاطر انجام کارهای گروهی در کارگاه ها  در زمان تحصیل
8-  با انجام کارهای عملی اعتماد به نفس دانش آموزان هنرستانی به مراتب بالاتر از دبیرستانی است
9-  امید به آینده در صورت عدم ورود به دانشگاه در دانش آموزان هنرستانی بالاتر از دبیرستانی است
10-  بالا بودن قدرت تصمیم گیری در دانش آموزان هنرستانی بخاطر اینکه در طول دوره تحصیل با شرایط مختلف کاری روبرو می شوند
11-     با گذرانده واحد کارورزی دانش آموزان هنرستانی٬ آمادگی بیشتری برای ورود به بازار کار دارند
12-  دانش آموزان هنرستانی در آینده یک تولیدکننده هستند تا مصرف کننده
13-   یک دانش آموز هنرستانی استفاده بهینه از انرژی  را بیشتر درک میکند
14-   یک دانش آموز هنرستانی اهمیت ساخت یک کارخانه یا کارگاه های تولیدی را بیشتر درک میکند
15-   یک دانش آموز  هنرستانی استقلال یک کشور را بهتر می تواند رقم بزند
16- یک دانش آموز هنرستانی مفهوم توسعه صنعتی را بهتر درک می کند
17-   حضور دانش آموزان هنرستانی در کارگاه های عملی باعث شادابی و افزایش روحیه در آنان میشود
18-  کم شدن یک سال زمان تحصیل از مزایای دیگر دانش آموزان هنرستانی است  
19-  دانش آموزان هنرستانی یک سال زودتر وارد دانشگاه ٬ بازار کار ٬  اجتماع و ... می شوند
20-   شانس قبولی بیشتر دانشگاه  بخاطر هم سطح بودن اکثر دانش آموزان ورقابت کمتر دانش آموزان هنرستانی نسبت به دبیرستانها
21-    تنوع بیشتر دروس در هنرستانها که باعث خستگی و دلزدگی کمتر دانش آموزان می شود
22-   بیشتر ساعات درسی هنرستانها عملی می باشد
23-به علت عملی بودن دروس  وعلاقه دانش آموزان به کار عملی٬ میانگین معدل  در زمان فارغ التحصیلی بالاتر از میانگین معدل ورودی است
24- در هنرستانها خلاقیت ها و استعدادهای دانش آموزان شکوفا می شود
25- توجه مسئولین نظام بیشتر٬ سرمایه گذاری روی هنرستانها است
25 – طبق آمار رسمی ( وزیر آموزش و پرورش ) 90 در صد فارغ التحصیلان دیپلم هنرستانی مشغول به کارهستند ولی 70 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی نظری بیکار می باشند
  26- دانش آموزان هنرستانی بعد از فارغ التحصیلی می توانند از وام های خود اشتغالی استفاده و وارد بازار کار شوند
27- دانش آموزان هنرستانی حداقل  می توانند احتیاجات خود وخانواده را برآورده نماید
28- دانش آموزان هنرستانی از بدو ورود به کلاسهای اختصاصی و کارگاهی در ذهن خود شغل آینده را پیش بینی کرده و برای آینده در زمان تحصیل برنامه ریزی می نمایند
29- علم و فن آوری در هنرستانها باعث بروز شغل های جدید در جامعه می شود
30- کارفرمایان و شرکتها و .. یکی از شرایط استخدامی را تجربه کاری و  کارهای عملی در نظر میگیرند  که دانش آموزان هنرستانی از این امتحان سربلند بیرون می آیند
31- مراکز آموزش عالی در دانشگاهها نمی توانند تمامی مهارتهای لازم را بصورت کامل در زمان تحصیل به  دانشجویان ارائه  نمایند ولی دانش آموزان هنرستانی با توجه به مستمر بودن آموزش مهارتها در زمان تحصیل با اعتماد به نفس و روحیه بیشتری وارد بازار کار میشوند
مزیتهای ادامه تحصیل دانش آموزان  در هنرستانها نسبت به دبیرستان
32-   هنرستانها عامل مهمی در ایجاد تحول کمی و کیفی و طراحی تولیدات مورد استفاده صنایع داخلی با طرح های ابداعی خود میتوانند باشند
33- دروس نهائی دانش آموزان هنرستانی نسبت به دبیرستانی کمتر است
34- دانش آموزان هنرستانی با حداقل امکانات می توانند حداکثر کارایی و  درآمد زایی را داشته  باشند    
35- دانش آموزان هنرستانی بدلیل اینکه بایستی در کارگاها نظم و دقت کافی را داشته باشند لذا نظم پذیری بالاتری دارند
36- دانش آموزان هنرستانی نقش بسیار مهمی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال زایی دارند  
37- دانش آموزان هنرستانی خود باوری بالاتری دارند
38- توانایی  دانش آموزان هنرستانی به رفع نیاز خود و اطرافیان
39- در صورتی که تصمیم به تغییر در رشته تحصیلی داشته باشند به راحتی می توانند عمل کنند
40-  از مشخصات بارز در دانش آموزان هنرستانی قانع بودن و نداشتن غرور کاذب و راحت تر برخورد کردن با مشکلات روزمره است
41-  دانش آموزان هنرستانی چون همزمان با انجام کاربه سرعت بازخورد کار خود را می بینند انگیزه برای کار و موفقیت قویتر می شود  
42- امید بیشتر به استقلال شغلی و مالی در سنین پائین در دانش آموزان هنرستانی
43- پیشرفت هرکشور به پیشرفت صنعت بستگی دارد که دانش آموزان هنرستانی یکی از نقش آفرینان و تاثیر گذاران  صنعت هر کشوری محسوب میشوند   
و ...
هدف ازایجادشاخه کاردانش :
 هدف ازایجادشاخه کاردانش ،تربیت نیروی انسانی ماهردرسطوح نیمه ماهر،ماهر،استادکاری،سرپرستی برای بخش های مختلف صنعت،کشاورزی،خدمات،واحرازآمادگی نسبی دانش آموزان برای ادامه تحصیل دررشته های خاص علمی کاربردی است.طراحی واجرای آموزش های شاخه کاردانش باعنایت به آئین نامه همکاری وزارتخانه ها،سازمانها،مراکزآموزشی وتولیدی دراجرای نظام جدیدآموزش متوسطه ازطریق توافقنامه هایی باهمکاری وهماهنگی دستگاه های متولی آموزش مهارتی انجام می شود.
فراز و نشیب های آموزشهای فنی وحرفه ای و کاردانش در مدارس ایران
قدمت آموزش های فنی و حرفه ای از زمان تاسیس نخستین هنرستان در سال 1305 در ایران به حدود 90 سال می رسد اما هنوز کیفیت آموزش این شاخه نتوانسته سطح توقعات طراحان آن را برآورده کند هر چند در سال های اخیر تلاشهایی برای رشد کمی و کیفی این آموزش ها صورت گرفته است.
تربیت 'تکنسین درجه دو 'برای فارغ التحصیلان هنرستان های شاخه فنی و حرفه ای و 'کارگر ماهر' برای فارغ التحصیلان شاخه کاردانش و ورود به بازار کار از جمله توقعات طراحان این آموزش ها در مدارس ایران بوده است.
باوجود آنکه ایجاد این شاخه ها در نظام آموزش متوسطه، آماده کردن جوانان برای ورود به بازار کار بوده اما این آمادگی برای برخی از فارغ التحصیلان و در شماری از رشته های تحصیلی شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش محقق نشده است.
تجهیز نبودن کارگاه های هنرستان ها و فراز و فرودهای ناشی از تغییرات فناوری و پیچیدگی در محل کار، هنوز در کیفیت ارایه آموزش های این مراکز سایه افکنده است تا شماری از فارغ التحصیلان همچنان برای ورود به بازار کار با مشکل روبرو شوند.
تعیین ظرفیت آموزش های فنی وحرفه ای بدون نگاه به ظرفیت های جذب و توسعه از جمله ایرادهای آموزش این شاخه ها محسوب می شود به طوریکه درسال 1358 شمار دانش آموزان فنی و حرفه ای نسبت به کل دانش آموزان دوره متوسطه - با احتساب نوبت دوم - 2/21 درصد بوده که با حذف نوبت دوم هنرستان ها این نسبت به 16 درصد کاهش یافت.
براساس آمار این نسبت تا سال 71 کاهش داشته که میانگین آن به 3/13درصد رسید، پس از این سال در یک مسیر شتاب دار، این سهم به 38 درصد رسید.
به باور کارشناسان، تنوع و شمار رشته های تحصیلی، کاهش تدریجی سرانه های دانش آموزان فنی وحرفه ای در مقایسه با تعداد کل دانش آموزان و افزایش بهای تجهیزات وماشین آلات نشان می دهد که آموزش های فنی وحرفه ای با افول روبرو بوده است.
مدارس کاردانش که پس از انقلاب در کشور تاسیس شده نیز با وضعیت مشابه و شاید نامناسب تر از هنرستان های فنی و حرفه ای روبرو بوده است. به باور کارشناسان، این مدارس هر چند با تعدد و تنوع رشته های تحصیلی توانست به سلایق مختلف تقاضاهای آموزشی پاسخ دهد اما در ارایه کیفیت آموزشی به موفقیت زیادی دست نیافته اند.
کارگاه های شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش از مهم ترین بخش های آموزش این شاخه ها محسوب می شود. هر چند در سال های اخیر تلاش هایی برای تجهیز این کارگاه صورت گرفته اما بنظر می رسد هنوز امکانات این بخش ها با استانداردهای بین المللی فاصله داشته باشد.
با این حال فارغ از کیفیت آموزش در این شاخه ها،یکی از دغدغه های اصلی و اساسی دانش آموزان پایه اول متوسطه، انتخاب رشته تحصیلی آنان است که در واقع با این انتخاب آینده شغلی خود را رقم می زنند و در سایه انتخابی درست و بجا می توانند، آینده شغلی خود را بسازند.
هر چند شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش تمام تلاش خود را برای تربیت هنرجویان توانمند برای حضور در بازار کار انجام می دهند اما به نظر می رسد که تبلیغات و فرهنگ سازی لازم برای ترغیب دانش آموزان برای ادامه تحصیل در این شاخه صورت نگرفته است.
یکی از اهداف و سیاست های کلی وزارت آموزش و پرورش، توسعه کمی و کیفی رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش است تا از این طریق زیرساخت های لازم برای اشتغال جوانان در کنار افزایش دانش آنان فراهم شود.وزارت آموزش و پرورش هر چند در این زمینه گام هایی برداشته اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد وجود دارد.
یکی از مزیت های شاخه فنی و حرفه ای این است که هنرجویان آن در کنار افزایش دانش، زودتر از دانش آموزان رشته های دیگر وارد بازار کار می شوند. استقبال از رشته های فنی و حرفه ای هر ساله با سیر صعودی مواجه است و استقبال بیشتر دانش آموزان و همچنین والدین نسبت به این رشته ها، نیازمند تبلیغات و فرهنگ سازی است. از مشکلات مهم و اساسی رشته های فنی و حرفه ای، نحوه هدایت تحصیلی دانش آموزان است. متاسفانه مشاوران تحصیلی در پایه اول دبیرستان به خوبی دانش آموزان را برای انتخاب رشته های تحصیلی مشاوره نمی دهند و دانش آموزانی که دارای معدل های پایین هستند را به رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش هدایت می کنند با این تصور که تحصیل در این رشته ها سهل و آسان است.
باید انتخاب رشته ها و نیازسنجی جامعه با مدیریت صحیح صورت گیرد، والدین نیز باید نسبت به رشته های فنی و حرفه ای آشنایی داشته باشند تا با تحصیل فرزندان خود در شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش مخالفت نکنند. باید تصور عمومی جامعه نسبت به این رشته ها تغییر کند، گفت: این تغییر باید در آموزش و پرورش و با توجیه مشاوران تحصیلی آغاز شود.
بسیاری از رشته های تحصیلی بیش از ظرفیت موجود جامعه در یک رشته، دانش آموز و یا دانشجو پذیرش می کنند در حالی که این فارغ التحصیلان باید جذب بازار کار شوند.
رشته های کامپیوتر و حسابداری از رشته هایی است که در جامعه متقاضی بسیاری دارد و از سویی دیگر بازار کار در این زمینه اشباع شده است این در حالی است که در برخی از رشته ها از جمله معماری و طراحی، با کمبود نیروی متخصص مواجه هستیم و در این زمینه تبلیغات لازم صورت نگرفته است.
براساس برنامه چهارم توسعه باید 4/44 درصد از دانش آموزان سال های دوم و سوم متوسطه در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش جذب می شدند که تا کنون 38 درصد از این برنامه تحقق یافته است.
برنامه های جدی در وزارت آموزش و پرورش برای افزایش هنرجویان هنرستان های صورت گرفته است به ویژه در بخش نیروی انسانی که در این زمینه 9 هزار نفر نیروی متخصص فنی از طریق آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش جذب این وزارتخانه شدند.
در صورت تصویب تغییر نظام آموزشی کشور( شش، سه - سه) در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا مجلس شورای اسلامی، دوران تحصیل هنرجویان فنی و حرفه ای و کاردانش از 11 به 12 سال افزایش می یابد.
:با تغییر نظام آموزشی و افزایش یک سال دیگر به دوران تحصیل هنرجویان هنرستان ها، علاوه بر افزایش کیفیت آموزشی هنرجویان، بازار کار از آنان به راحتی استقبال خواهد کرد.
با تغییر نظام آموزشی ساعت های آموزش مهارتی نیز به دو هزار و 700 ساعت خواهد رسید که نزدیک به استاندارد است.
هنرستان ها در مسیر کاربردى کردن آموزش و درآمدزایى
آموزش هاى فنى و حرفه اى رسمى از جمله آموزش هایى است که بسیارى از کشورهاى توسعه یافته و همین طور در حال توسعه براى تربیت نیروى کار متخصص و ماهر از آن بهره مى گیرند تا جایى که این آموزش ها در برخى کشورها هرم شغلى را از شکل مخروطى به شکل تخم مرغى تغییر داده است، به این معنى که بیشترین جایگاه هاى شغلى را تکنسین هاى آموزش دیده از طریق مراکز فنى و حرفه اى رسمى اشغال کرده اند.
در کشور ما نیز گسترش این آموزش ها در برنامه چهارم توسعه مورد تأکید قرار گرفته و مقرر شده است تا پایان برنامه چهارم ۱۹‎/۲ درصد دانش آموزان پایه هاى دوم و سوم دبیرستان را هنرستان هاى فنى و حرفه اى زیر پوشش بگیرند که این امر بنا به عوامل مختلف تا به امروز محقق نشده است. البته براى ترغیب دانش آموزان براى ورود به این آموزش ها و همین طور ایجاد انگیزه در بین هنرجویان آن، برنامه هاى متعددى همچون کاربردى کردن و درآمدزایى آموزش هاى فنى و حرفه اى تدارک دیده شده است که بزودى اجرا مى شود.
براساس قانون تا پایان برنامه چهارم توسعه باید ۴۴‎/۲ درصد دانش آموزان پایه هاى دوم و سوم دبیرستان آموزش هاى فنى و حرفه اى و کاردانش را فرا بگیرند، در این میان سهم آموزش هاى فنى و حرفه اى ۱۹‎/۲ درصد است، برهمین اساس تاکنون باید این سهم به ۱۷‎/۸ درصد مى رسید که این امر محقق نشده و ۲‎/۳ درصد نسبت به برنامه مصوب عقب است.
به گفته مسئولان آموزش هاى فنى و حرفه اى وزارت آموزش و پرورش، نبود برنامه ریزى منسجم و سیاست هاى کلان در این باره و همین طور کمبودها و مشکلات موجود در تأمین منابع نیروى انسانى و امکانات و تجهیزات آموزش هاى فنى و حرفه اى، موجب عقب ماندن از برنامه چهارم توسعه شده است.
* کتابچه اى حاوى اطلاعات درباره رشته هاى فنى و حرفه اى در اختیار دانش آموزان قرار مى گیرد
در سال هاى اخیر گام هاى مثبتى براى برون رفت از مشکلات آموزش هاى فنى و حرفه اى برداشته شده است، استخدام نیروى انسانى جدید، سفارش تربیت دبیر به دانشگاه شهید رجایى و نوسازى تجهیزات و فضاهاى آموزشى از جمله آنهاست، اما عوامل دیگرى همچون افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاه ها و تعداد صندلى هاى آن در عقب ماندن برنامه هاى فنى و حرفه اى از قانون مصوب دخیل است، به این معنى که افزایش صندلى هاى دانشگاه دانش آموزان را ترغیب مى کند تا ورود به دانشگاه را سهل و آسان تر بیابند و توجه به رشته هاى فنى و حرفه اى کمتر شود البته این در حالى است که افزایش پذیرش بیشتر در رشته هاى علوم انسانى و غیرفنى اتفاق افتاده است، در حالى که اگر بسیارى از این دانش آموزان رشته هاى فنى و حرفه اى را فرا گرفته بودند امکان یافتن شغل براى آنها افزایش مى یافت.
آگاهى و اطلاع رسانى کافى درباره رشته هاى فنى و حرفه اى در بین خانواده ها، دانش آموزان و جامعه رخ نداده است، البته پیش نویس کتابچه اى شامل معرفى ۴۲ رشته فنى و حرفه اى و همین طور دو رشته جدید انیمیشن و مکاترونیک آماده شده است که در آن علاوه بر معرفى رشته ها، توانمندى ها، ظرفیت ها و جایگاه شغلى این رشته ها در کشور نیز مدنظر قرار گرفته است. این کتابچه قبل از ثبت نام براى سال تحصیلى جدید در اختیار تمامى دانش آموزان اول دبیرستان قرار مى گیرد تا آنها را در انتخاب رشته کمک کند.
براساس آمارهاى رسمى کشور ۶۴ درصد از نیروى کار کشور تحصیلاتى کمتر از دیپلم دارند، در حالى که مى توان با ورود دانش آموزان به دوره هاى آموزش فنى و حرفه اى ترکیب نیروى انسانى از نظر سطح مهارت و تحصیلات را در سال هاى آینده تغییر داد.
هرم شغلى در بسیارى از جوامع در حال توسعه و پیشرفته از شکل مخروطى (در رأس مدیر، در میانه مهندس، تکنسین و کارگر ماهر و در پائین ترین سطح، کارگر ساده) به شکل تخم مرغى (سهم سطوح میانى یعنى تکنسین هاى فنى و حرفه اى از همه بیشتر است) تغییر یافته است اما این تغییر در جامعه ما بسیار اندک رخ داده است، در حالى که مى توان با افزایش پوشش آموزش هاى فنى و حرفه اى حرکت به سمت وضع شغلى تخم مرغى شکل را تسریع کرد.
* فعالیت هنرستان هاى خصوصى
پیشنهاد ورود رشته هاى نمایش، پشتیبانى صحنه و انیمیشن را به بخش خصوصى (هنرستان هاى غیردولتى ارائه کردیم که با تصویب این پیشنهاد، مراکز غیردولتى) از سال تحصیلى جدید در این رشته ها هنرجو خواهند پذیرفت. البته باید هنرستان هاى غیردولتى، نیروى انسانى متخصص و مطابق با استاندارد، تجهیزات و امکانات لازم را در اختیار داشته باشند تا اجازه فعالیت به آنها داده شود.
نظارت بر عملکرد این هنرستان ها نیز طى تفاهم نامه اى با همکارى وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى اعمال مى شود.
طراحى دروسى مانند کارآفرینى، خود اشتغالى، خلاقیت و نوآورى و تغییر در محتواى برخى از دروس با هدف آماده سازى هنرجویان براى ورود به عرصه هاى شغلى و مدیریتى، پیشنهاد شده و در دستور کار قرار گرفته است. همین طور طرح کاربردى کردن آموزش در هنرستان ها از طریق توأم کردن آموزش و تولید مدنظر قرار گرفته است که امسال به صورت آزمایشى اجرا مى شود.
با اجراى این طرح ها، در کنار آموزش، امکان ارائه خدمات فراهم و کارآفرینى توسعه مى یابد، ضمن آن که براى واحد هاى آموزشى و هنرجویان درآمدزایى ایجاد مى شود و انگیزه دانش آموزان براى فعالیت و آموزش افزایش مى یابد. البته این امکان در برخى رشته ها همچون رشته هاى کشاورزى بیش از سایر رشته ها فراهم است. با اجراى این طرح در هزینه هاى آموزش و پرورش هم صرفه جویى مى شود، به این معنى که با فعال شدن رشته هایى همچون جوشکارى، مى توان میز و نیمکت هاى مورد نیاز مدارس را ساخت.  تجربیات جهانى نشان مى دهد آموزش هاى فنى و حرفه اى رسمى کارآمد تنها ابزارى است که مى تواند بین استعداد و علاقه متقاضیان و نیاز کنونى بازار و نیازهاى موجود براى توسعه کشور هماهنگى ایجاد کند، بنابراین لزوم گسترش این آموزش ها در جامعه ما به خوبى احساس مى شود.
* در دو دهه گذشته هیچ استاد کار و انباردارى جذب نشده است
۳۵ درصد از نیروهاى فنى و حرفه اى حق التدریس هستند که باید جذب آموزش هاى فنى و حرفه اى شوند، علاوه بر این با توجه به بازنشستگى این نیروها و بخصوص بازنشستگى پیش از موعد و همچنین نیاز بازار کار به نیروهاى متخصص و ماهر، خروج نیروها از بخش فنى و حرفه اى نسبت به سایر بخش هاى آموزش و پرورش بیشتر خواهد بود.
این در حالى است که براساس استانداردهاى جهانى آموزش فنى و حرفه اى براى هر ۳۰ هنرجو یک استادکار و یک انباردار باید در هنرستان ها حضور داشته باشند، اما در ۱۸ سال گذشته هیچ انباردار و استاد کارى وارد مجموعه آموزش هاى فنى و حرفه اى نشده است.
اگر این مشکل رفع نشود، کیفیت آموزش ها افت خواهد کرد.
امروزه اهمیت رشته های فنی و حرفه ای بر کسی پوشیده نیست ، رشته ی حسابداری یکی از رشته های قابل قبول به‌خصوص در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه می باشد که خوشبختانه در کشور ما نسبت به سایر رشته‌های فنی و حرفه‌ای از جمعیت فارغ‌التحصیلی بیشتری برخوردار است، که این نشان دهنده‌ی توجه و اهمیت مسئولان به این رشته می باشد.
در سال گذشته وزیر کار و امور اجتماعی تاکید کردند که معضل بی‌کاری ریشه در آموزش عمومی و عالی کشور دارد و در کنار این دو، فقدان مهارت نیز به این موضوع دامن زده است
در واقع مدتی است که مسئولان و کارشناسان به این نتیجه رسید ه اند که کمبود نیروی کار ماهر از جمله مشکلات کشور بوده و پایین بودن سطح بهره وری را نیز موجب گردیده است.
به این ترتیب با وجود تعداد افراد زیادی که در سن اشتغال قرار دارند، بخش‌های مختلف اقتصادی کشور به خاطر نبود افراد ماهر و آموزش دیده در مضیقه هستند .
    برنامه ریزان درسی و معلمان باید برای زندگی و کار در این دنیایی که هر لحظه در حال تغییر می باشد تمهیداتی بیندیشند. برنامه های درسی باید مملو از صحنه های ارتباط علم با زندگی ، برخورد با معماها کاوشگری و پروراندن مهارت های اندیشیدن باشد. همگام شدن برنامه های درسی و محتوای آموزشی مدارس و دانشگاه ها با نیازهای جامعه و محیط‌های کاری، از جمله روش هایی است که به افزایش مهارت نیروی کارسرعت می بخشد.
  توسعه‌ی علم و فناوری، این نیاز را به‌وجود آورده که شاخص های کمی و کیفی آموزش در مدارس و دانشگاه ها به سرعت تغییر کند و بهبود یابد این در حالی است که سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور درگیر معضلاتی است ور سیدن به این هدف را با مشکل مواجه می کند.
      شاید بهتر آن است که بگوییم تعدادی از رشته های فنی و حرفه ای گرایشی خاص به شاخه های علوم تجربی دارند ، که با یافتن روابط علت و معلول بین پدیده های مورد مطالعه، نتایجی را بدست می آورند؛  در صورتی که رشته‌ی حسابداری به دلیل تنوع بسیار بالای آن با این روابط علت و معلولی فاصله‌ی بسیار دارد، زیرا مسئله‌ی حرفه ای بودن این رشته پر رنگ تر از رشته های دیگر است بنابراین بایستی  نوع نگرش ما به کارگاه های این رشته با رشته های دیگر متفاوت باشد.
     مسئله‌ی مهم و اساسی این است که فارغ التحصیلان رشته های دیگر فنی و حرفه ای پس از فارغ التحصیلی هنگام استخدام دچار مشکل اساسی نمی شوند، چرا که کارگاه های این رشته‌ها با محیط کار سایر شرکت ها تفاوت عمده ای ندارند، اما در رشته‌ی حسابداری هنگام استخدام وضع به شکل دیگری است.
هر ساله با نزدیک شدن دانش آموزان سال اول دبیرستان به پایان سال تحصیلی وفرا رسیدن زمان تصمیم گیری در مورد انتخاب رشته سال دوم ،تردیدها ،نگرانی ها و سردرگمی خانواده ها و فرزندانشان افزایش می یابد .تعدد شاخه ها و رشته های تحصیلی درحوزه های نظری و فنی حرفه ای و کار دانش ،عدم شناخت صحیح وکافی آینده شغلی هر یک از این رشته ها واطلاع رسانی ناقص و محدود بر تردیدها و شرایط نابسامان موجود افزوده است ،به نحوی که بسیاری از خانواده ها تصمیم می گیرند پس از پایان امتحانات با مراجعه به مشاوران وبا کمک آنان  فرزند خود را راهنمایی و هدایت نمایند .در این نوشتار سعی می شود با ارایه اطلاعات مفید و راهنمایی لازم در خصوص نحوه انتخاب رشته و فاکتورهایی که باید مورد توجه قرار گیرد از ابهام های موجود کاسته و زمینه شناخت و آگاهی خانواده ها و دانش آموزان سال اول در حد امکان فراهم شود .
رشته های شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش :
شاخه فنی و حرفه ای وکاردانش در رشته های متعددی مانند الکتروتکنیک ،الکترونیک کامپیوتر ،ساختمان ، نقشه کشی معماری ،حسابداری بازرگانی  ، ،صنایع شیمیایی،صنایع غذایی صنایع فلزی، ساخت ، تولید  مکانیک خودرو ،متالوژی و دهها رشته دیگر در قالب زمینه های صنعت ،کشاورزی وخدمات در هنرستان های فنی و حرفه ای ودبیرستان های کار دانش دانش آموزان علاقمند راجذب می کنند.مزیت و امتیاز فنی و حرفه ای گرایش آموزش به سمت دروس عملی ،کارگاهی و تربیت کارآموزان ماهر و نیمه ماهر با رویکرد تامین نیروی انسانی مورد نیاز در بخش صنعت ،خدمات و کشاورزی است .فارغ التحصیلان رشته های فنی و حرفه ای پس از دیپلم قادرند وارد بازار کار شده و در صورت علاقه و پشتکار در رشته ی تحصیلی خود پیشرفت قابل توجهی داشته باشند .دانش آموزانی که شاخه فنی و حرفه ای را انتخاب می کنند به طور ضمنی علاقه وتمایل خود را به بازار اشتغال نشان داده ومایلند هر چه سریع تر جذب بازار وحرفه مربوط به خود شوند .رشته های فنی و حرفه ای به مقدارزیادی می توانندعلاقه کنجکاوی وحس عمل گرایی وعینی دانش آموزان راتامین ،پرورش وهدایت کنند. با توجه به حس  عمومی همه دانش آموزان برای ادامه تحصل این شرایط برای فارغ التحصیلان در مرحله اول برای مقطع کاردانی فراهم شده است .فارغ التحصیلان دیپلم فنی و حرفه ای می توانند در آزمون آموزشکده ها شرکت کرده ویا با شرط معدل  یا بدون کنکور از طریق دوره های کاردانی پیوسته دانشگاه آزاد یا دانشگاه جامع علمی کاربردی در مقطع فوق دیپلم ادامه تحصیل دهند .در این صورت دانشجویان فارغ التحصیل در شرایط مطلوب تری همراه با دانش ،تجربه ومهارت بیشتر جذب بازار کار شوند .آن چه که دانش آموزان باید به دقت مورد توجه قرار دهند  پذیرش دانشجواز مقطع کاردانی به کارشناسی ناپیوسته و آن هم پذیرش بسیار محدود دانشجو در دانشگاه های دولتی است .به عبارت دیگر دانشگاه هایی که برای مقطع لیسانس از بین دانشجویان فوق دیپلم پذیرش دانشجو می کنند بسیار کمتر از مقطع کاردانی است .شاید یکی از تردید های عمده خانواده ها از پذیرش فرزندانشان در شاخه فنی و حرفه ای شرایط ادامه تحصیل آنان باشد که به صورت مرحله ای انجام می گیرد  .این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد که طراحان شاخه فنی و حرفه ای عمدتا این شاخه را با رویکرد اشتغال و تربیت استادکاران ماهر و نیمه ماهر و به منظور تامین نیروهای تکنسین در بخش صنعت ،خدمات و کشاورزی تاسیس نموده ومنظور آنان الزاما و ضرورتا ورود به مقاطع تحصیلی لیسانس و بالاتر نبوده است . گرچه همه  دانشجویان می توانند به مقاطع بالاتر راه پیدا کنند . شاخه کاردانش نیز از لحاظ رشته های مهارتی متنوع تر از شاخه فنی و حرفه ای ارزیابی می شود ،گرچه در رشته های مشابه گرایش کاردانش ،به دروس مهارتی ،عملی و کارگاهی بوده و حتی الامکان سعی شده دروس تئوری کمتری ارایه شود .با توجه به طراحی سوالات ومنابع آزمون آموزشکده های فنی و حرفه ای که عمدتا از دروس هنرستان ها طرح می شود گرایش و علاقه دانش آموزان به هنرستان هابیشتر از دبیرستان های کاردانش می باشد ونیز به همین دلیل اکثریت هنرستان ها دانش آموزان با معدل های بالاتر را جذب می کنند .خصوصا در رشته هایی که علاقمندبیشتری دارد. داوطلبان ورود به شاخه فنی و حرفه ای نباید صرفا به نیت ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی وارد این شاخه شوند .هدف کسب تجربه ،مهارت و دانش لازم برای ورود به بازار کار و در صورت امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر می باشد. این موضوع در مورد دانش آموزان داوطلب ورود به شاخه نظری به نحو دیگری صدق می کند .دانش آموزان عمدتا با نیت ورود به دانشگاه هاو موسسات آموزش عالی ،شاخه نظری را انتخاب می کنند .بنابراین از بدو ورود در سال دوم باید خود را داوطلب کنکور سراسری تلقی کرده و مطالعه آنان ،منظم،هدفمند،مستمر و با برنامه ریزی اصولی و صحیح شکل گیرد .
شاخه نظری بر خلاف فنی و حرفه ای تا دیپلم کارایی وقابلیت خاصی نداشته و صرفا دانش آموز را آماده ورود به دانشگاه می کند . اگر داوطلبی وضعیت تحصیلی خود را به نحوی تنظیم کند که منجر به پذیرش اودر دانشگاهها نشود ،اگر نگوییم متضرر شده باید اذعان کرد به مقصود ونیت اصلی خود نرسیده است .بنابراین دانش آموزانی شاخه نظری را انتخاب کنند که با توجه به عملکرد گذشته خود وسوابق تحصیلی و مطالعاتی آنان موید آمادگی کافی وانگیزه لازم برای شروع و ادامه حرکت تا مقصد نهایی باشد .مسیری که همه به دشوار بودن آن اذعان داشته و مستلزم صرف وقت بسیار زیاد و تلاش و تقلای فراوان می باشد .
رشته ریاضی و فیزیک : برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی پیش شرط لازم داشتن استعداد در زمینه ریاضی است . استعداد دانش آموزدر زمینه ریاضی را می توان از دو طریق شناخت: اول از راه آزمون استعداد که در ایران  به دلیل پیچیدگی آن و دور از دسترس بودن کمتر  قابل اجرا  است  . راه دوم: مراجعه به شواهد و قراین است که حداقل می توان به چهار علامت اشاره کرد 1-داشتن نگرش مثبت و اظهار علاقه مندی به درس ریاضی  2- سرعت پیشرفت :دانش آموزان مستعد در زمینه ریاضی مباحث آن را سریع تر و با زحمت کمتری یاد می گیرندوهر قدراین استعداد بیشتر باشد سرعت یادگیری و تسلط بر مفاهیم نیز بیشتر است .باید اشاره کرد استعداد با معلومات متفاوت است منظور از استعداد آمادگی ذاتی فرد برای یادگیری است  3- سوابق نمره ای نسبتا درخشان و مناسب در سال های تحصیلی گذشته در درس ریاضی که میانگینی بالاتر از 18 را نشان می دهندبه شرط آن که نمرات واقعی باشند . 4-ضعف عمومی در دروس حفظ کردنی، به عبارت دیگر دانش آموز مستعد در درس ریاضی معمولا نسبت به  دروس حفظ کردنی روی خوش نشان نمی دهند . وبرای تسلط بر آن ها با مشکلاتی مواجه هستند .
بعضا خانواده ها به دلیل وجود رشته های متنوع دانشگاهی در رشته ریاضی مانند انواع مهندسی ها و شانس پذیرش بیشتر در دانشگاه ها و بدون توجه به میزان آمادگی فرزند خود آن ها را ترغیب به انتخاب رشته ریاضی می کنند غافل از آن که رفتن به رشته ریاضی شرط و شروطی دارد که بدون وجود آن ها موفقیت فرزندانشان با مشکلات جدی مواجه خواهد شد .


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان

گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون

اختصاصی از هایدی گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون


گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون

دانلود گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 125

دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,

این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد

مقدمه


جغرافیا امروزه از اهمیت زیادی برخوردار است . علاوه بر تدریس جغرافیا درمقاطع مختلف تحصیلی ، جغرافیدانان سهم مهمی در سازماندهی فضا و برنامه ریزی و مدیریت سرزمین ایفا می کنند . دردنیای امروز کتب ، نشریات، سازمان ها و مؤسسات متعددی در ارتباط با این شاخه از دانش بشری بوجود آمده و یا فعالیت می کنند. با وجود اهمیتی که دانش جغرافیا دارد  معهذا  بسیاری از مردم اطلاعات چندانی از این علم ندارند و با توانمندی ها و نقاط مثبت آن آشنا نیستند. درس جغرافیا طی سال های اخیر مورد توجه زیاد متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. به هر حال اگر لازم باشد که دانش آموزان سواد جغرافیایی خود را توسعه بخشند و توانایی استدلال مکانی پیدا کنند ، آموزش جغرافیا به شکل اصولی بسیار ضروری است. از زمان تأسیس دارالفنون در ایران ، درس جغرافیا جزئی تفکیک ناپذیر در برنامه های آموزش رسمی کشور بوده و همچنان موقعیت مستحکم خود را حفظ کرده است. آموزش جغرافیا از گذشته های دور تا کنون وظایف بسیار متنوعی را بر عهده داشته است. نگاهی به سرفصل های درس جغرافیا در دارالفنون نشان می دهد که در آن هنگام شناساندن موقعیت نسبی و مطلق مکان های جغرافیایی و همچنین قوانین و اصول اولیه ی زمین در فضا ، اوضاع جغرافیایی قاره ها و کشورها از وظایف کتب درسی و معلمان جغرافیا بوده است . نگاهی به سرفصل های امروزی درس جغرافیا در کتب درسی دوره ی متوسطه نشانگر تحول موضوعات آموزشی ، شیوه های تدریس و مطالب منتخب برای آموزش جغرافیا به نسل های بعدی است . اگر دیروز شناسایی کشورهای کوچک و بزرگ در برنامه ی درسی جایی برای خود داشت ، امروزه مباحثی چون تغییرات زیست محیطی ، اصول و قوانین جغرافیایی ، جغرافیا و توسعه ی پایدار ، مخاطرات طبیعی ، اکوتوریسم ، زندگی در مناطق مختلف جغرافیایی جهان امروز ، جمعیت ، منابع و ......... مطرح هستند که ورود برخی از آنها به برنامه درسی  جغرافیا ناشی از ضرورت زمانه ، احساس نیاز جامعه به این مباحث ، تقاضای سازمان ها و نهادهای اجتماعی مرتبط با مسائل جغرافیایی و برنامه های جهانی آموزش جغرافیاست.
- سه دلیل منطقی برای آموزش جغرافیا
1- کسب سواد جغرافیایی : یکی از اهداف عمده ی آموزش جغرافیا در مدارس ، کسب سواد جغرافیایی است. ادراک جغرافیایی برای شهروندان امروزی بسیار مهم است چون ما در جهانی زندگی می کنیم که از نظر فن آوری ، سیاسی و جغرافیایی بسیار در هم بافته است . دانش آموزان به طور مستمر در معرض اطلاعاتی از مکان های دور افتاده ومسایل پیچیده قرار دارند که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با زندگی آنان مربوط است. این مطالب همان مواردی هستند که دانش جغرافیا درباره ی آنها حرفهایی دارد. مدارس ما به عنوان یک وظیفه تعلیم و تربیت باید دانش آموزانی تربیت کنند که از دنیای معاصری که در آن زندگی می کنند ، دریافت صحیحی داشته باشند.
2- جغرافیا به عنوان یک علم ترکیب کننده : درس جغرافیا مدلی است که دانش آموزان به وسیله ی آن یاد می گیرند که چگونه اطلاعات مختلف حاصل از علوم دیگر را با یکدیگرتلفیق کنند. جغرافیا بنا به ماهیت خاص خویش ، اطلاعات را از منابع مختلف گرد آوری کرده و با هم ترکیب می کند. از آنجا که فرایندهای جغرافیایی به شکل مجرد بررسی نمی شوند ، بلکه عوامل خارجی مؤثر بر آنها نیز مورد بررسی قرار می گیرند ، بنابر این دانش آموزان در جغرافیا دائماً درگیر تفکر و تصمیم گیری درباره ی اطلاعات مختلف ریز و درشت هستند و یا هنگامی که اطلاعاتی مورد نیاز است در حال شناخت این اطلاعات هستند. پژوهشگران معتقدند که مهارت های ذکر شده از طریق یک متن درسی علمی و درست سازماندهی شده بهتر فرا گرفته می شوند.
3- پیوستگی جهان امروز : دانش جغرافیا سبب درک شرایط حاکم بر زندگی انسان ها در نواحی مختلف جغرافیایی جهان می شود و در این زمینه نیز موقعیتی منحصر به فرد دارد.
مطالعه نظامند جغرافیا سبب انگیزش احترام به فرهنگ های انسانی مشابه و متفاوت در سراسر جهان می شود . هنگامی که دانش آموزان ، مسائل زندگی مردم را در جاهای مختلف مورد بحث و بررسی قرار می دهند  به تدریج به پیوستگی مردم جهان پی می برند و احساس احترام نسبت به دیگران در آنان برانگیخته می شود. دانش آموزان از طریق آموزش جغرافیا در خواهند یافت که برخی انتخاب ها و تصمیم گیری ها گرچه محدود و یا شخصی به نظرمی رسند اما بر فعالیت ها و زندگی مردم تأثیر می گذارند.
- لیست توصیه هایی به معلمان جغرافیا در مورد فن کلاس داری  
1- قبل از شروع به صحبت کلاس را کاملاً ساکت کنید.
2- جلوی ورود دانش آموزانی را که بعد از شما به کلاس می آیند بگیرید.
3- نام دانش آموزان را سریعاً یاد بگیرید و آنها را به اسم صدا کنید.
4- درس را قبلاً آماده کرده و آن را سفت و سخت سازماندهی کنید.
5- قبل از ورود دانش آموزان به کلاس وارد شوید.
6- یاد بگیرید که چگونه از وسایل موجود در کلاس استفاده کنید .
7- هنگام صحبت و تدریس به دانش آموزان نگاه کنید.
8- روش پرسش و پاسخ مؤثری را به کار ببندید.
9- مرتباً فنون تدریس خود را تغییر دهید.
10- به طور سازمان یافته از شوخی و مزاح در کلاس درس استفاده کنید.
- بحثی در خصوص اتاق جغرافیا در مدارس : اینجانب در طی چندین سال تجربه آموزشی ، پی برده ام که اختصاص فضایی جهت استقرار اتاق جغرافیا در مدارس به بهبود و کیفیت بخشی تدریس درس جغرافیا ، کمک شایانی می کند . گرچه کمبود فضای آموزشی ، کمبود وسایل کمک آموزشی و عدم انگیزه همکاران و دانش آموزان و پاره ای دیگر از عوامل موانعی بوده اند که باعث شده اند تا راه اندازی اتاق جغرافیا فقط در حد یک آرزو باقی بماند.
در خصوص اهمیت اتاق جغرافیا می توان گفت که فضا سازی مکان های آموزشی به لحاظ اینکه سهم مهمی در امر یاد گیری دارد از اهمیت خاصی نیز برخوردار است.  در مدارس و آموزشگاهها چنانچه بتوان با آرایش خاصی ، کلاس های گوناگونی را برای درس های خاص فضاسازی کرد ، تمرکز ذهنی و تقویت مفاهیم اساسی آنها در ذهن دانش آموزان ، بهتر و بیشتر صورت می گیرد.
- ویژگی های پیشنهادی برای یک اتاق جغرافیا
1- دارای تخته سیاه و یا وایت برد وهمچنین تعداد کافی صندلی و میزی بزرگ در وسط باشد.
2- دارای قفسه هایی جهت نگهداری کتاب ها ، نشریات ، اطلس ها ، نقشه ها و .... باشد.
3- چند نقشه با موضوعات مختلف جغرافیایی و همچنین نقشه هایی از ستارگان ، صورتهای فلکی ، پوسترهای نجومی و...... را از دیوارهای آن آویزان کنید.
4- کارهای تحقیقی دانش آموزان ، گزارش های مربوط به بازدیدهای علمی ، بریده روزنامه و ......... می تواند بخشی از فضای اتاق را به خود اختصاص دهد.
5- در مکان مناسبی ازاتاق ، وسایل سمعی و بصری همانند کامپیوتر ، تلویزیون ، پروژکتور ، اورهد ، ویدیو و ............ را جهت استفاده دانش آموزان و دبیران قرار دهید.در کنار راه اندازی اتاق جغرافیا می توان از فن آوری های نوین در امر آموزش استفاده کرد. فن آوری هایی مانند استفاده از نرم افزار آفیس و پاور پوینت جهت ساختن اسلاید ، استفاده از نرم افزار گوگل ارث شرکت گوگل جهت نشان دادن موقعیت شب و روز ، حرکت زمین ، قاره ها ، اقیانوس ها ، جنگل ها  و ......  و نیز استفاده از اسکنر به جهت قدرت بزرگنمایی بالای آن بدون به هم ریختگی متن و نوشته .نارسائی ها و مشکلات تدریس جغرافیا در مدارس و راه حل های آن
برنامه های آموزشی جغرافیا در مدارس در بیشتر اوقات هدف معینی را دنبال نکرده و عناوین و محتوای کتاب های درسی در طی سال ها تغییرات زیادی نکرده اند.
سیستم آموزش جغرافیا در مدارس ما طوری است که هر دانش آموز مطالبی را برای هر نوبت امتحانی به خاطر بسپارد و پس از برگزاری امتحان از خاطر می برد ضمناً مقدار کار عملی به نسبت تئوری نیز بسیار کم است . به عنوان مثال جای برنامه هایی همچون بازدید ها و گردش های علمی در برنامه ی مدارس هنوز هم خالی است .
- عمده ترین مشکلات تدریس جغرافیا در مدارس عبارتند از :
1- نارسائی های موجود در سیستم آموزش جغرافیا
2- کمبود ها و مشکلات در ارتباط با ساعات درسی ، حجم زیاد درس و کاهش ساعات کاری آموزش جغرافیا
3- مشکلات مربوط به خود دانش آموزان از قبیل عدم انگیزه ، علاقه ، توجه و .......
4- کمبود یا نبود وسایل کمک آموزشی مورد نیاز
5- کم اهمیت جلوه دادن درس جغرافیا در مقابل دروسی همانند ریاضیات ، فیزیک ، زبان انگلیسی و ........
بدون تردید همه ی علوم مفیدند اما برخی ازآنها درزندگی حال وآینده ی ما نقش بیشتری دارند. یکی آز آن علوم،علم جغرافیا می باشد.جغرافیا علمی است که به روابط متقابل انسان ومحیط به منظور بهترشدن شرایط رندگی انسان می پردازدو یک علم کاربردی وبه روز ودر یک جمله می توان گفت یک دانش تخصصی می باشد .جغرافیابرخلاف علوم دیگرمانند فلسفه،روانشناسی و... مبتنی براصول عینی وپدیده های روبه رو ست که درمحیط وفضای زندگی انسان قابل دیدن هستند ازطرف دیگرجغرافیا یا علومی مانند زمین شناسی،خاکشناسی،آب وهواشناسی وریاضیات ارتباط نزدیک دارد.به گفته ی جورج کیش استاد جغرافیا دردانشگاه میشیگان امریکا(عمرجغرافیا باعمرانسان ساکن سیاره ی زمین برابر است) که بیانگرارزش واهمیت جغرافیا وهمگام بودن آن باحیات انسان می باشد. بنابراین پیشرفت این دانش نیازمند نگرش واندیشه ی بیشتری می باشد.
برای آموزش بهتر جغرافیا درمدارس موانع ومشکلات مهمی وجوددارد که می توان آنهارادردوبخش اساسی موردبررسی  وتحلیل قراردادکه این موانع شامل دوبخش اصلی یعنی شیوه های تدریس وارزشیابی می باشند.
الف-شیوه های تدریس:
شیوه های تدریس روش های می باشند که به امرآموزش به یاددهنده کمک می کنند وفرآیندآموزش را تسهیل می نمایند بنابراین به کاربردن روشهای تدریس مناسب وبیان آنها به نحوزیبا وشایسته با توجه به نوع مطالب درسی وآموزشی درشکوفایی استعدادهای یادگیرندگان نقش حیاتی وانکارناپذیر دارندوهرگونه کاستی دراین زمینه می تواند ضربات جبران ناپذیری رابرپیکره ی آموزش وتدریس وارد نماید.ارائه ی یک تدریس مفیدوکارآمد نیازمند یک سری ابزار ووسایلی می باشد که می تواند درتفهیم بهتر مطالب به آموزندگان کمک شایانی بنماید. اما ممکن است در بعضی مواقع فرآیندوجریان آموزش وتدریس با موانع ومشکلاتی مواجه شود،که این موانع با توجه به نوع رشته ی تدریس ومقطع متفاوت می باشند.یکی ازدروسی که آموزش آن به طورکلی با مشکلات وسختی های همراه می باشد درس جغرافیا درمقطع متوسطه می باشد که درذیل به برخی ازمحدودیتهای آموزش این رشته وراه حلهای بیان شده پرداخته شده است.
                            
موانع ومحدودیتهای آموزش درس جغرافیا:
1-عدم شناخت کارکرد ونقش عناصروعوامل آموزشی.
2-برگزارنشدن دوره های آموزشی ضمن خدمت درطول سال واستفاده نکردن ازاساتید متخصص در این رشته.
3- کمبود امکانات سمعی وبصری و به خصوص نقشه ، رایانه ، سی دی های  ونرم افزارهای آموزشی مناسب با تدریس این رشته.
4-عدم استفاده ی بهینه از وسایل فوق در صورت وجود آنها به علت نبود آموزشهای لازم به دبیران.
5- کمبود فضای آموزشی مناسب .
6- آشنایی کم معلمان با رویکردهای جدیدو شیوه های تدریس نو.
7- کم تجربه بودن دانش آموزان در کارهای گروهی و بی نظمی های ناشی از آن.
8- وجود مدیریت سنتی پایبند به رویکرد سنتی در مدرسه ها و توجیه نبودن کادر اداری.
9-عدم پذیرش درس جغرافیا به عنوان یک درس کاربردی.
10-نبودن آزمایشگاه تخصصی برای آموزش جغرافیا.
11-نبودامکانات مالی دربعضی ازآموزشگاهها به منظورانجام اردوها وگردش های علمی.
12-عدم انگیزه ی دانش آموزان به یادگیری درس جغرافیا.
13-عدم انجام پروژه های تحقیقاتی مرتبط با تدریس.
14-دسترسی نداشتن بعضی ا زدانش آموزان به منابع تحقیقاتی مانند اینترنت،اینترانت ،نقشه ها ونرم افزارهای آموزشی درمدارس.
15-به کارنگرفتن دبیران تخصصی دراین رشته دربعضی مدارس وارائه نمودن آن به صورت اضافه کاربه سایر دبیرانی که دراین زمینه آشنایی لازم وصلاحیت علمی نداشته اند.
16-وجودنداشتن بازدیدهای علمی وتحقیقاتی برای دبیران مرتبط با رشته ی جغرافیا.
راهکارهای اجرایی:
1-  اگر بپذیریم برای انجام هر تحولی ابتدا لازم است فرهنگ سازی شود باید از طریق رسانه های گوناگون در سطح جامعه اطلاع رسانی کافی صورت بگیرد تا عموم مردم بدانند کارکرد عناصر آموزشی تغییر کرده و نقش دانش آموزان از پذیرندگی به جستجو گری و نقش معلم از انتقال دهندگی به هدایت گری متحول شده است.
2-  برگزاری دوره های ضمن خدمت برای معلمان و مدیران و کادر اداری باید جدی تر گرفته شود و انواع جدید روش های تدریس به طور عملی آموزش داده شود.
3-  برگزاری جشنواره های تدریس در مناطق گوناگون می تواند به نهادینه شدن هر چه بیش تر روشهای تدریس نو بینجامد و ابتکارات و خلاقیت های صورت گرفته شناسایی شوند و عمومیت پیدا کند.
 4-  تامین امکانات مناسب و از آن مهمتر ایجاد فرهنگ استفاده ی درست و موثر از آنها باید در دستور کار قرار بگیرد.باید مدیران مدارس را توجیه کرد که امروزه رایانه و سی دی های آموزشی از لوازم اساسی مدرسه ها هستند و اهمیت آن ها از سایر تجهیزات کم تر نیست.و این وسایل جنبه ی کاربردی و مصرفی دارند و نباید چون کالای لوکس و تزئینی دور از دسترس دانش آموزان وچه بسا معلمان قراربگیرند.

5-باید دانش آموزان را نسبت به رعایت نظم وانظباط درحین انجام کارهای گروهی تشویق نمود وبه آنها آموزش داد که یکی از راههای موفقیت درامریادگیری انظباط گروهی می باشد زیرا هرگونه بی نظمی وتوجه باعث خلل درفرآیند یک آموزش خوب می باشد.
6-  در طول سال تحصیلی حداقل یکی دو بار با همکاری آموزشگاه ازایستگاه های هواشناسی، سد ها کارخانه هاومراکز تحقیقاتی.... درقالب اردوها وگردش علمی بازدیدی صورت بگیرد ونتایج این بازدیدها درآموزشگاه انعکاس یابد.
7-باید دردانش آموزان  با ایجادروش های مناسب آموزش، این نگرش را به وجودآورد که جغرافیا یک دانش کاربردی است وصرفا نباید به تدریس مطالب آن به صورت تئوری اکتفاکرد.
8-ایجاد آزمایشگاههای تخصصی درزمینه ی آموزش مطالب متنوع وگوناگون جغرافیا به منظوریادگیری بهینه وایجاد انگیزه دردانش آموزان.
9-وادارکردن دانش آموزان به انجام پروزه های تحقیقاتی وبیان آنها درکلاس به طوری که درفرآیند آموزش موثرواقع شود
10-فراهم کردن زمینه وبسترمناسب برای دسترسی ساده وآسان دانش آموزان درهرنقطه به منابع تحقیقاتی وآموزشی مرتبط بادرس جغرافیا
11-با توجه به علمی وتخصصی بودن درس جغرافیا،باید مسولین امر نسبت به ،بکارگیری دبیران مرتبط با این رشته اقدام نموده
12-مدیران مدارس ودست اندرکاران باید با انجام مشاوره های لازم زمینه ی ترغیب دانش آموزان را نسبت به فراگیری درس جغرافیا ودروسی ازاین دست مهیا نمایند تا دانش آموزان احساس یاس وسرخوردگی نسبت به یادگیری این دروس ننمایند.
12-باید دانش آموزان را نسبت به انجام دادن تحقیقات وپژوهش های مرتبط با هردرس ترغیب وتشویق نمود وانجام هربررسی علمی را به عنوان جزء لاینفک آموزش ووظیفه ی دانش آموزان قلمداد نماییم وبا این عمل دانش آموزان را به فعالیت آموزشی وعلمی وادار کنیم.
13-با توجه به علمی وتخصصی بودن درس جغرافیا،باید مسولین امر نسبت به ،بکارگیری دبیران مرتبط با این رشته اقدام نموده تا افراد مربوطه در انتقال مفاهیم علمی وارزشی جغرافیا دچارسردرگمی وابهام نشوند.
14-باتوجه به این که بیشرمحتوای کتب جغرافیا درزمینه های علوم طبیعی مانند آب وهواشناسی،زمین شناسی، خاکشناسی وبه طورکلی جغرافیای طبیعی می باشد باید برای آگاهی هرچه بیشر دبیران گردش های علمی از مناظر وچشم اندازهای طبیعی وبازدید از سازمانهای مانند هواشناسی دردستورکارقرارگیرد که متاسفانه بیان کردن این مطالب به زعم عده ای مضحک وخنده آور می باشد.
ارزشیابی:
ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی –یادگیری است .همه دست اندر کاران امور آموزشی و تربیتی  با کلمه ی ارزشیابی وامتحان آشنایی دارند. اگر بگوییم که ارزشیابی حلقه مفقوده یادگیری محسوب می شود زیاد به خطا نرفته ایم چرا که از یک نظر ارزشیابی آخرین حلقه از فعالیتهای آموزشی معلم و برنامه درسی محسوب می شود واز نظردیگر ارزشیابی در روشهای فعال تدریس جغرافیا باید مقدم واستمراردهنده برنامه های درسی و فرایند تدریس شمرده شود. همه گمان می کنند که ارزشیابی مخصوص اندازه گیری دانش ها ومهارت های دانش آموز از مطالب مطرح شده در کلاس است در حالی که ارزشیابی باید شامل برنامه درسی وفعالیت های معلم در کلاس ونحوه تدریس وی نیز باشد و بعنوان ابزاری برای درک نقیص برنامه و روند تدریس ویادگیری دآنش اموز به کار  رود.حال میتوان گفت که ارزشیابی بخشی از فرایند یاددهی-یادگیری است و جدا از ان ودر انتها آن قرار نمی گیرد.
موانع ومحدودیتهای ارزشیابی درس جغرافیا:
1-درخدمت نبودن شیوه های ارزشیابی درفرآیند آموزش ویاددهی.
2 عدم توجه به تفاوتهای فردی وتواناییهای دانش آموزان
3-تکیه نمودن صرف بر محفوظات دانش آموزان.
4-عدم علاقه بعضی ازفراگیران به خواندن مطالب تدریس شده
5-زیادبودن دانش آموزان در بعضی ازکلاسها.
6-عدم بازخورد مثبت ارزشیابی ها دردانش آموزان
ب- راهکارهایی اجرایی شیوه ها ارزشیابی
1-شیوه های ارزشیابی باید به خدمت آموزش در آیند تادرفرآیند آموزش به نحو شایسته موثر واقع شوند واگر این روشها به درستی اعمال نشوند جریان آموزش دچارخلل وکاستی خواهدشد . ولی در شرایط موجود این آموزش است که در خدمت ارزشیابی قرار گرفته است.و دانش آموز تنها طالب موضو عاتی هستند که در ارزشیابی ها مطرح می شوند.دانش آموزان با آوردن کتاب های گنجینه ی سوالات به کلاس از معلم می خواهند که تنها در چارچوب آن عمل کند این موضوع کل جریان طبیعی آموزش را مختل می کند.


دانلود با لینک مستقیم


گزارش تخصصی معلمان مشکلات و چالش ها ی درس جغرافیا و ارائه تجربیات مدون

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق :چالش های حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری

اختصاصی از هایدی پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق :چالش های حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق :چالش های حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری


پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق :چالش های حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری

 

 

 

 

 

 

 

 

تعداد صفحات پایان نامه: 130 صفحه با فرمت ورد

 

 دانشگاه آزاد اسلامی

واحد قم

 موضوع:

چالش های حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری و راههای برون رفت از بحران مربوط در ایران

 The Legal Chalenges Resulting From Overcriminalization and the Ways of get out

 استاد راهنما:

دکتر سعید حکیمیها

 استاد مشاور:

دکتر میلانی

 محقق:

سید احمد رضوی

 مقطع:

کارشناسی ارشد

فهرست منابع

مقدمه

بخش اول : چالشهای حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری

فصل اول: کلیات

مبحث اول: واژه شناسی از لحاظ لغوی و اصطلاحی برخی از واژگان مهم و کلیدی

گفتار اول : معنای لغوی واصطلاحی تورم کیفری

گفتار دوم: معنای لغوی واصطلاحی وجدان جمعی

گفتارسوم: معنای لغوی واصطلاحی بحران

گفتارچهارم: معنای لغوی واصطلاحی جرم انگاری و جرم زدایی

گفتارپنجم: معنای لغوی واصطلاحی کیفرزدایی

مبحث دوم :خاستگاه و پیشینه تحقیق

مبحث سوم : اصول و مبانی و شیوه های جرم انگاری

گفتار اول: جرم انگاری مبتنی بر پالایش

گفتاردوم: قاعده ضرر و رفاه بعنوان مبنای جرم انگاری

گفتارسوم: توجه به وجدان جمعی و مقبولیت اجتماعی در راستای جرم انگاری

فصل دوم : بررسی مکاتب و مبانی نظری،عنایتی ویژه به سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران

مبحث اول : مکتب اصالت فرد (لیبرالیسم)

مبحث دوم : مکتب اصالت اجتماع

مبحث سوم : بررسی سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران

گفتار اول: فقه وچالشهای قانونگذاری

گفتاردوم: هنجار انگاری در اسلام و سیستم لیبرالی در یک مطالعه تطبیقی

گفتار سوم : فقه پویا با عنایت به مقتضیات اجتماعی.

گفتار چهارم : جایگاه تحریم« گناه» در جرم انگاری نظام عدالت کیفری ایران

فصل سوم : علل و عوامل تورم قوانین کیفری با رویکردی به نظام حقوقی ایران

مبحث اول : تورم مراجع کیفری

گفتار اول: هیأت عمومی دیوان عالی کشور

گفتار دوم: شواری نگهبان قانون اساسی

گفتار سوم: مجمع تشخیص مصلحت نظام

گفتار چهارم: قوه مجریه

مبحث دوم :پذیرش کیفر و اعمال سزاده و قهرآمیز بعنوان تنها پاسخ.

مبحث سوم :استفاده از دست آوردهای دیگر نظام های حقوقی بدون عنایت به

عرف و رویه حاکم جامعه .

مبحث چهارم:اسلامی و مذهبی و اخلاقی کردن حقوق کیفری

مبحث پنجم :پیشرفت های صنعتی و تکنولوژی

مبحث ششم :در هم آمیختگی بزه و انحراف در جرم انگاری توسط دولت.

مبحث هفتم:دگرگونی سریع نظام سیاسی

مبحث هشتم :در هم آمیختگی تحریم و تجریم

مبحث نهم : توسع بخشی به فروعات و اصول کلی و مبهم قانون کیفری

فصل چهارم : توالی فاسد جرم انگاری متعدد( تورم قوانین کیفری )

مبحث اول :جرم زایی بالقوه در پرتو فرایند برچسب زنی

مبحث دوم :افزایش جرم و جمعیت کیفری

مبحث سوم :ناکارآیی قانون

مبحث چهارم :لطمه به آزادیهای فردی و خصوصی افراد

مبحث پنجم :تورم مراجع کیفری خارج از قلمرو قوه قضائیه .

گفتار اول: آئین نامه تشکیل دادسرا و دادگاه روحانیت

گفتار دوم: آئین نامه تشکیل دادسرا و دادگاه انقلاب

بخش دوم : راه های برون رفت از بحران تورم قوانین کیفری در ایران

فصل اول: جرم زدایی

مبحث اول: مفهوم جرم زدایی و انواع آن

گفتار اول: جرم زدایی عملی

بند اول : سیستم مقتضی بودن تعقیب با عنایت به نظام حقوقی ایران

بند دوم : سیستم قانونی بودن تعقیب با عنایت به نظام حقوقی ایران

بند سوم: عدالت ترمیمی

بند چهارم: جرایم برون بزهدیده و جرم زدایی

گفتار دوم: جرم زدایی رسمی

فصل دوم : توجه به وجدان جمعی در چرخه جرم انگاری و جرم زدایی

مبحث اول: وجدان جمعی در چرخه جرم انگاری

گفتار اول: بررسی مراجع متعدد قانون نویس در پناه وجدان جمعی در

نظام عدالت کیفری ایران

گفتار دوم: دست آوردهای دیگر نظام های حقوقی با عنایت به وجدان جمعی

گفتار سوم: توجه به وجدان جمعی در راستای جرم زدایی از

جرایم ،ماهواره ، سقط جنین ، ولگردی و…

فصل سوم : عنایت به جرم شناسی (پیشگیرانه) بعنوان راه برون رفت از بحران تورم کیفری

مبحث اول: انواع پیشگیری

مبحث دوم: جایگاه جرم شناسی پیشگیری در ایران

فصل چهارم : اصلاح قوانین کیفری در راستای تورم زدایی کیفری

مبحث اول: رعایت اصول قانون نویسی و جرم انگاری در پناه

اصل قانونی بودن جرم ومجازات

مبحث دوم : تأثیر دادن زمان ومکان و الزامات بین المللی در امر قانونگذاری

گفتار اول : بررسی آیین دادرسی کیفری نظام حقوقی ایران با عنایت به

فقه ایستا و الزامات بین المللی

گفتار دوم: : بررسی قوانین ماهوی نظام حقوقی ایران با عنایت به

فقه ایستا و الزامات بین المللی

مبحث سوم : رعایت اصول قانون نویسی و جرم انگاری در جمعیت خروج

مواد زاید و تکرری

نتیجه گیری

پیشنهادات

فهرست منابع و مآخذ

چکیده :

هر چند وجود قانون کیفری برای تشخیص هنجارها و رفتار در جامعه ضرورت دارد؛ اما برای ایجاد جامعه قانونمند تنها از سازوکار جرم انگاری متعدد نمی توان بهره جست؛زیرا هر قانون کیفری قطع نظر از توالی فاسد آن ،موجب تحدید و تضییع آزادیهای افراد و توسع بخشی به حوزه اقتدار و کنترل و حاکمیت دولت می گردد . افراط در جرم انگاری در کشور ما باعث بحران تورم قوانین کیفری شده است . باید در نظر داشت که بحران به معنای ایجاد تنگنا و گسست و شکاف در یک سیستم است، بگونه ای که حرکت ان سیستم متوقف یا دچار تزلزل گردد یا از حالت عادی خارج گردد. بحران مزبور تحقق و ظیفه اساسی نظام عدالت کیفری را که همان تضمین حقوق شهروندان و اجرای عدالت کیفری است را مشکل مواجه کرده است .

علی ای حال قانونگذار ایران ، بدون توجه به تعاقب فاسد جرم انگاری متوالی و مکرر به طور مستمر به حجم قوانین کیفری می افزاید. تصویب بیش از 300 قانون کیفری ماهوی قطع نظر مقررات شکلی فروران مؤید این ادعاست. تدوین قوانین توسط مراجع غیر صالح اعم از دیوان عالی کشور در مقام توحید در رویه ـ مجمع تشخیص مصلحت ، شورای عالی انقلاب فرهنگی ،و دیگر مراجع به این تورم دامن زده است . راقم این سطور ضمن طرح موضوع تورم کیفری بعنوان یک چالش در نظام حقوقی ایران ، به عوامل ایجاد کننده این پدیده و آثار آن و همچنین به راههای برون رفت از بحران مزبور در پناه جرم شناسی و جنبش جرم زدایی و با عنایت به وجدان جمعی و روح و رویه حاکم جامعه ایران پرداخته است.

 فصل اول: کلیات

در فصل در پیش رو ضمن واژه شناسی برخی از اصطلاحات کلیدی و مهم تحقیق در پیش رو، مبانی و متدهای جرم انگاری مورد بحث و بررسی واقع گردیده است .توجه به قاعده ضرر، وجدان جمعی را در راستای جرم انگاری اخلاقاً موجه ، مورد عنایت واقع شده است . مضافاً به این که با بررسی فیلترهای جرم انگاری ، قایل به جرم انگاری حداقلی از طریق حقوق کیفری شده ایم. علاوه بر موارد پیشگفته ، به بحث و بررسی در خاستگاه و پیشینه تحقیق مزبور ـ تورم قوانین کیفری ـ پرداخته شده است .

 مبحث اول: واژه شناسی از لحاظ لغوی و اصطلاحی برخی از واژگان کلیدی و مهم.

در بحث در پیش رو ، واژگان کلیدی و مهم را با گزینشی فهیمانه در جهت تبیین و آشنایی هر چه بیشتر خواننده برای ورود به بحث تحلیل و تعریف کرده ایم ،تا در پرتو این اجمال قادر به حرکت در بطن بحث و تفصیل مباحث باشیم . واژگانی از قبیل: تورم قوانین کیفری ، بحران، جرم انگاری و جرم زدایی ، وجدان جمعی و کیفر زدایی.

 گفتار اول : معنای لغوی و اصطلاحی تورم قوانین کیفری

معنای لغوی : واژه تورم بیشتر در بحث های اقتصادی بکار می رود .در واقع این واژه در ادبیات و گفتمان اقتصادی جایگاه بهتر و بیشتری دارد و به معنای افزایش سطح عمومی قیمت هاست در لغت نامه دهخدا ،تورم به معنای برآماهیدن ،تهییج و باد کردن ، آماسیدن پوست و بینی پر باد کردن معنا شده است .1 در دایره المعارف امریکن آمده است :تورم در اصطلاح عام « افزایش عمومی قیمت هاست» نگارنده با وجود اقتصادی بودن واژه مزبور ،آنرا به اعتبار افزایش جرایم در قانون استفاده کرده است .

 معنای اصطلاحی و مفهومی تورم قوانین کیفری :

تصویب بدون ضرورت مقررات کیفری و قطور نمودن بی رویه مجموعه قوانین جزایی با جرم انگاری جدید را تورم قوانین کیفری می گویند . از اینرو تورم قوانین کیفری ، نوعی جرم انگاری متعدد قانونگذار است بگونه ای که افزایش بی رویه آن موجب عدم کارایی آن گردد. همانطور که در اقتصاد افزایش بی رویه پول موجب بالا رفتن سطح عمومی قیمت و در نتیجه ناکارآمدی اقتصادی            می گردد ، تورم قوانین کیفری موجب ناکارآمدی قوانین کیفری می گردد . از اینرو ناگفته پیداست که در ورای تورم قوانین کیفری و افزایش غیر ضروری عناوین مجرمانه ، نوعی معظلاحات اجتماعی وجود دارد .

 گفتار دوم : وجدان جمعی ؛

معنای لغوی : وجدان در لغت به معنای یافتن مطلوب ، نفس و قوای باطنی که خوب وبد اعمال بواسطه آن ادارک شود . عمومی :به معنای شامل شدن ، همه را فرا گرفتن ، آنچه منسوب به همگی مردم باشد .

 معنای اصطلاحی و مفهومی وجدان جمعی :

افکار عمومی وجدان جمعی از دو بخش « افکار» و «عمومی» ترکیب یافته است که هر دو واژه گنگ و مبهم هستند و هنگامیکه با هم جمع می شوند ، عدم قطعیت آن پرواضح ومشهودتر می شود. در یک تعریف حداقلی می توان گفت : وجوان جمعی مجموعه ای از دیدگاه های شخصی حاوی منافع عمومی است . از آنجائیکه افکار عمومی ساختاری است مبتنی بر حقیقت و پندار ، تعریف دقیق و مشخصی از آن ـ حداقل در بادی امر ـ دسوار می نماید ؛ مؤید این ادعا تعاریف و تنوع معانی ارائه شده در این خصوص است .

امیل دورکهایم جامعه شناس مشهور فرانسوی ، وجدان جمعی را این گونه تعریف می کند : مجموعه اعتقادات و احساسات مشترک در میانگین افراد یک جامعه واحد که دستگاه های معینی را تشکیل می دهد و متناسب با گستره های زمانی وارزشهای متفاوت ، متغیر است .

 گفتار سوم : بحران

بحران به معنای ایجاد تنگنا و گسست اساسی در یک سیستم ، به نحوی که حرکت آن سیستم متوقف یا دچار تزلزل گردد و از حالت عادی خارج شود. نتیجه آن نارضایتی عمومی از عملکرد دستگاه متولی آن است. علمای علوم اجتماعی بحران را به انواع مختلف تقسیم بندی کرده اند :

بحران از نظر منشأ: این بحران ممکن است ناشی از رشد یا توسعه جوامع نوپا و یا ناشی از تحول در جوامع رشد یافته باشد ، که ممکن است از نوع افول یا پیشرفت باشد ، زمانی با بحران ترقی روبرو هستیم که بحران در جهت استحکام و کارایی همه جانبه نظام متمایل باشد وزمانی بحران از نوع افول است که پدیده انفجار و از هم گسیختگی نظام در انتظار باشد .

بحران از نظر نتیجه : این بحران ممکن ست شدید یا عادی باشد. بحران شدید منجر به یک حرکت بیرونی وفرافکنی می شود که در انقلاب ها و شورش ها مشهود است .بحران عادی منجر به حرکت درونی و فروفکنی می گردد که نتیجه آن اختلال و عدم کارایی در نهادهای مربوط است .

بحران ازنظر ساختار: این بحران ممکن است مقطعی یا مزمن باشد . در بحران مقطعی نابسامانی سیستم مقطعی و زودگذر است و در بحران مزمن نابسامانی سیستم ، طولانی و مداوم است .

بحران از نظر موضوع: این بحران ممکن است در موضوعات مختلف متجسد و نمایان گردد ، اعم از بحران های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و سایر انواع بحران ها که ممکن است به وقوع بپیودند.

 گفتار چهارم : جرم انگاری و جرم زدایی

جرم انگاری ، آنگاه که مقام تقنینی ، رفتاری را در جامعه معین و در زمانی خاص بنا به ملاحظات سیاسی، اقتصادی و گاه بین المللی واجد وصف مجرمانه و کیفری کند ،جرم انگاری گفته می شود .در لسان فرانسویها از واژه «in dicriminalization» «فرایند جرم انگاری» استفاده شده است .

بنابراین جرم انگاری فرایند جرم تلقی کردن یک فعل یا ترک فعل است که بواسطه آن رفتار جدیدی بموجب آن به قلمرو قوانین کیفری داخل می گردد . از آنجائیکه مقام تقنینی تمام رفتارها را جرم انگاری نمی کند ، باید جرم انگاری ـ الصاق برچسب مجرمانه بر رفتارها ـ را گزینشی توسط دولت دانست تا برخی وقایع را به قواعد تبدیل کند .

جرم زدایی؛ به معنای زدودن انگ های مجرمانه از رفتارها یا کاهش عناوین مجرمانه است . اهتمام به تعدیل سازوکار عناوین مجرمانه به دو شکل محقق می شود:

  1. جرم زدایی عملی .                    2. جرم زدایی رسمی
  2. جرم زدایی عملی : جرم زدایی علمی بطور گسترده ای شامل قضازدایی می شود قضا زدایی «deversion»عبارت است از امتناع از رسیدگی کیفری یا توقف آن ها در مواردیکه نظام عدالت کیفری صالح به رسیدگی است . این رویکرد بعنوان یک سازوکار جامعه شناسانه در راستای کاهش پرونده های کیفری ، کاهش جرم زدایی در پرتو فرایند بر چسب زنی ، مطرح شده ست . جرم زدایی عملی پایه جرم زدایی رسمی است .
  3. جرم زدایی رسمی :شکل قانونی و رسمی زدودن انگ های مجرمانه از رفتارهایی است که بیشتر جرم تلقی می شود .

 گفتار پنجم : کیفر زدایی

کیفر زدایی همان جرم زدایی به نحو ناقص است در واقع اصل عنوان مجرمانه در قانون وجود دارد ولی با تغییر وصف یک جرم ، کیفری اتخاذ می شود که عوارض جنبی کمتری داشته باشد . مثلا تغییر وصف جنایت را به جنحه می توان کیفرزدایی دانست . مفهوم کیفرزدایی بیانگر همه شکل های تخفیف در نظام کیفری است . بکارگیری ضمانت اجراهای جانشین ، سلب آزادی ،از قبیل: جزای نقدی ، تعلیق مراقبتی و مانند آن را می توان از اقدامات کیفرزدایی دانست .

مبحث دوم : خاستگاه تحقیق

گستره موضوعی تاریخی جرم انگاری در ادوار مختلف موسع و دارای نشیب و فراز بسیاری بوده است . تا پیش از عصر قانونمندی و نهضت عظیم بکاری تحت عنوان قانونمندی در رساله جرایم و مجازاتها ، نظارت قیم مآبانه کلیسا در پناه آموزه های مذهبی باعث گسترش قلمرو حاکمیت و در نتیجه تضییع و تحدید حوزه آزاد رفتاری شهروندان شده بود . با ظهور قانونی بودن جرم و حضور مکت کلاسیک و اندیشمندانی همچون بکاریا و بنتام و منتسکیو ،اصول کلی حقوقی همچون اصل قانونی بودن جرم ومجازات ،آزادی اراده ومسئولیت کیفری پدیدار گشت و در نتیجه انگاشتن خودسرانه رفتارها وبدون موازین در پرتو اصول یاد شده ، از حوزه اقتدار کلیسا خارج و به مقام صالح تحویل گردید.

البته ناگفته پیداست با وجود عظمت اقدام بکاریا در قانونی کردن جرایم و مجازاتها ، سیاهه قوانین گستردگی چشمگیری داشت که خود این مسأله دور از نقد و ارزیابی زعمای این مکتب نماند. منتسکیو در مورد تصویب بدون ضرورت ، مقررات کیفری و قطور و بی حد و حصر کردن مجموعه قوانین جزایی معتقد است :« فساد یک جامعه بر دو چیز است : موقعی که توده، قوانین را مراعات       نمی کنند ، این درد چاره پذیر است . دیگر آن که قوانین ، توده را فاسد می کند که این درد درمان ندارد؛ زیرا درد ناشی خود درمان است .»

از اینرو به نظر می رسد منتسکیو نخستین کسی است که در سال 1748 م با انتشار کتاب روح القوانین به تورم کیفری اشاره داشته است و آنرا موجب بی اعتمادی مردم نسبت به طبفه حاکم     می دانسته است؛ چرا که تعدد قوانین کیفری باعث عدم تمکین آن از طرف شهروندان خواهد بود و عدم تمکین نسبت به قوانین از طرف شهروندان باعث ضمانت اجرای شدید از سوی طبقه حاکم می باشد که قطعا نتیجه ارزشمندی برای جامعه در پی نخواهد داشت .

بکاریا در همین راستا معتقد است آنچه جامه را از خطر جرایم حفظ می کند تصویب مداوم وتورم قوانین کیفری نیست ، بلکه حتمی بودن و قطعیت کیفرهاست .

روند رو به رشد سیاهه قوانین کیفری در دوران ( مکتب) کلاسیک باعث ظهور آنتی تز آن یعنی مکاتب دفاع اجتماعی نوین و مکتب علمی تحققی شد. مکتب دفاع اجتماعی نوین با رویکردی دو سویه قایل به یک سیاست جنایی روشمند و کارآمد اعم از کیفری و غیر کیفری با عنایت به روشهای جرم زدایی ، کیفرزدایی و قضازدایی و در نتیجه تحدید حقوق کیفری شد.

زین پس بجای عدالت الهی و کلیسایی , عدالت انسانی فرد معینی طرح گردید . ظهور مکتب تحققی باعث علمی کردن حقوق کیفری در عرصه های پزشکی ، اجتماعی ، اقدامات تأمینی و تربیتی در جهت عقب نشینی حقوق کیفری و تحدید آن بود.

از اینرو گام هایی در جهت انفکاک اخلاق از حقوق و دین زدایی از مباحث حقوقی برداشته شد. متعاقبا حقوق جزا تحت تأثیر داده های دقیق و علمی جرم شناسی ، مرکز ثقل مطالعات خود را در حول محور مجرم قرار داد که نه تنها قویا بر اخلاق زدایی از قلمرو حقوق تاثیر گذاشت ؛ بلکه به جای برخوردهای واکنشی و شدید ، اقدمات و رویکردهای پسینی و کنشی ـ در جهت یافتن علل و عوامل منتهی به وقوع بزه در جهت رفع آن ـ صورت گرفت .

در مقابل پدیده های بزهکاری بوجود آمد و یکی از توصیه های خود را در کاهش بار عدالت کیفری از طریق جرم زدایی اعلام کرد. در ایران با توجه به اهتمام مقام تقنینی به پیاده کردن قوانین شرعی ، جرم شناسی از عملکرد محدودی برخوردار است . در نتیجه تورم قوانین کیفری به سختی مهار می شود .

در شرایط و دوران کنونی ، تردید فزاینده ای درباره موقعیت کنونی نظام عدالت کیفری بوجود آمده است که علل آنرا نمی توان درایجاد تغییر و آگاهی از برخی مسایل اجتماعی بویژه تعریف سنتی از نظام عدالت کیفری ، تحول سریع نظام اجتماعی و پیشرفت خرده نظام های اجتماعی از قبیل رفاه ، بهداشت ، آموزش عمومی وتردید در عملکرد نظام عدالت کیفری و تأملات نظری دانش پژوهان علوم اجتماعی ، قضایی و نگرش ها و انگیزش های لیبرالی و انسان دوستانه ، واکاوی کرد.

عوامل یاد شده نقش نظام عدالت کیفری را به چالش کشاند و باعث ارزیابی دوباره حقوق کیفری شد و با تأکید بر آزادیهای فردی و عدم تحدید آن جز در مواقع اضطراری و جرم زدایی و برداشتن انگ های مجرمانه از رفتارها و کاهش عناوین مجرمانه و نهایتا کاهش چتر کنترلی دولت بر فضای آزاد رفتاری همراه بود.

مبحث سوم: اصول و مبنای جرم انگاری

  1. مدل دولت لیبرال ؛

ساختار این مدل بگونه ای است که با تاکید و تکیه بر مفهوم آزادی بعنوان ارزش برتر و مرجع پایه ریزی شده است . آزادی یعنی حالت اولیه انسان ، خاستگاه اولیه واصلی که به موجب آن دولت نمی توند فرد را اجبار و محدود کند و چیزی که به انسان ، مقام و خصیصه انسان بودن را می دهد را از او بازستاند یا تحمل و تحکم کند. مدل لبیرالی در ارتقای تضییق حوزه کنترل رفتاری دولت به تفکیک انحراف از بزه در راستای ناپیوستگی فشار هیأت در اجتماع به فرد از یک سو و توسعه بخشی به حوزه آزاد رفتاری در جهت کاهش فشار روانی و اجبار درونی بر فرد اهتمام می ورزد.

بنابراین در مدل لیبرال ، مبنای حقوق در پرتو قواعد برتر الهی یا طبیعی و آسمانی تبیین و تعریف نمی شود ؛ بلکه مشروعیت را باید در میزان برخورداری شهروندان از آزادی و میزان محدودیت و پایبندی دولت به اصل قانونمندی جستجو کرد. پس وجاهت و مشروعیت دولت بر مبنای قرار داد اجتماعی احراز می شود.

در این مدل پاسخ به بزه بر عهده دولت است و همچنین دولت حق دخالت و واکنش به انحراف را ندارد . کشورهای آزاد منش با مشخص کردن مبنای حقوقی ، در جهت کاستن از بار نظام عدالت کیفری و تلطیف آن هستند و سایر رشته های حقوق از قبیل حقوق اداری ، انتظامی در جهت عقب نشینی حقوق کیفری ظهور وبروز کرده اند.

 مدل دولت اقتدارگرا؛

در نظام های اصالت اجتماعی ،گاهی سلطه یک شخص یا یک نژاد و گاهی سلطه دین باعث تجمع قدرت می گردد. خانم دلماس ماری قایل است در فاشیسم (نژادپرستی) آزادی افراد و اعضاء فدای نوع ایدئولوژی حاکم می گردد . اصل قانونمندی فرو می ریزد . دولت باید رسمیت شناختن قیاس نوعی جرم انگاری تعمیم پذیر را رواج دهد .

پاسخ به بزه و انحراف در ید بلامنازع دولت است . پس دولت بر قانون تفوق و برتری دارد . در انتگریسم دینی ، حکومت بر پایه روحانیت است . شاخصه اصلی آن رد جدایی دولت و قانون از دین است .دین بعنوان ارزش برتر قلمداد می شود و قدرت در ید رهبر روحانی است . دین نه فقط مافوق قانون بلکه موجد قانون است .

در سیاست جنایی دینی اساساً تمایل به تشدید و تقویت کنترل دولت بر پاسخها به پدیده مجرمانه است .

بنابراین در مدل اقتدار گرا، اقتداری بی روح ومبهم از هر زاویه زندگی شهروندان را پوشش         می دهد . دارا بودن شبکه های عظیم امنیتی و گسترده انحراف از هنجارها را با پاسخ دولتی سازمان می بخشد و به جرم انگاری متعدد و موسع و توسعه نظام کیفری مبادرت می ورزد.

 گفتار اول : جرم انگاری مبتنی بر پالایش

در فرایند جرم انگاری مبتنی بر پالایش ، برای جرم تلقی کردن یک رفتار ، نظام تقنینی باید رفتارها را از اصول و فیلترها و صافی های بگذارند تا آنگاه صالح از برای الصاق برچسب مجرمانه بر آن رفتار یا رفتارها باشد . از اینرو ورود یک رفتار به سیاهه قوانین کیفری ، مستلزم عنایت مقام تقنینی به پالایش ،ابتدا تاکید بر فیلتر اصول است . بدین معنا که باید بر اساس یکسری اصول نظری ثابت شود ، دولت به مداخله در حقوق و آزادیهای شهروندان از طریق محدودیت یا ممنوعیت مجاز است.

فیلتر دوم ؛ فیلتر کارکردهاست . در این فیلتر باید روش هایی را که واجد کمترین خطر و مزاحمت برای افراد است و کمتر آمرانه است را انتخاب کنند.

فیلتر سوم ؛ فیلتر کارکردهاست. در این پالایش عواقب عملی جرم انگاری یک رفتار و برایند مضار و منافع جرم انگاری یک رفتار مورد بررسی قرار میگیرد .

با وجود این فیلترها نقش نظام عدالت کیفری ، نقشی محدود و استثنایی است . با گذر از این سه فیلتر پالایش به عنوان یک روند جرم انگاری ، جایگاه حقوق کیفری متقن و موجه خواهد بود. بدین سان حکومت آنگاه به جرم انگاری یک رفتار اهتمام می ورزد که بتواند با دلایل قطعی و یقینی ثابت کند ، راه حل دیگری برای جلوگیری از آن رفتار وجود نداشته است .

چنین روش و مؤلفه ای برخاسته از اندیشه های آزادیخواهی و نهضت و دین پیرایی در جهت توسعه بخشی به حوزه آزاد رفتاری شهروندان و تحدید و تضییق حوزه کنترل دولت ، بوده است که آقای جان شنتسک به تفصیل بدان پرداخته است .

با عنایت به مباحث پیشگفته ، ناگفته پیداست آنگاه که مبنای حقوق اجتماع است با موقعیکه مبنای حقوق ، حکومت است نوع و میزان جرم انگاری متفاوت است . گاهی مفسر ، مجری و ضامن اجرای حقوق پذیرفته شده اجتماعی است و گاهی حقوق ضامن سلامت حکومت و حفظ آن است . هر کدام از این رویکردها، نتایج متفاوتی در زمینه جرم انگاری و جرم زدایی دارد.

 گفتار دوم : قاعده wel Frae , harm بعنوان مبنای جرم انگاری .

عصر کنونی با تغییر مفهوم دین ـ به معنای عدم تحمیل ایمان واحدی بر شهروندان ـ و با فرض وجود آزادی ـ مبنا شدن انسان و محق شدن او بجای تکلیف ـ مبنای جرم انگاری را بر پایه و اصول ضرر جستجو می کند . آنچه که تا دیروز تحت عنوان مفاهیم اخلاقی و دینی و عفت عمومی بر مبنای ارزشهای مشترک ، توجیه گر جرم انگاری بود . بعلت تغییر مبنای جرم انگاری در یک روند رو به رشد ، جرم زدایی می شود .

مؤید این ادعا جرم زدایی از قوانینی جزایی کشورهای اروپایی از جمله فرانسه ، انگلیس ، آلمان و … از بسیاری اعمال ضد اخلاقی و عفت عمومی است . پس مبنای جرم انگاری بعلت ضرر جسمی و روحی وارده بر مبنی علیه و یا برهم خوردن نظم و آسایش عمومی است . با پذیرش مبنای ضرر بعنوان مبنای حاکم و ناظر بر جرم انگاری ، حقوق کیفری کوچکتر و حوزه آزادیهای فردی گسترده تر خواهد شد .

 بنابراین رضایت به اعمال منافی عفت بر مبنای پیشگفته حاکم بر جرم انگاری ـ یعنی harm ـ جرم تلقی نمی شود . علاوه بر دو مبنا و قاعده پیشگفته برای جرم انگاری ، گاهی دولتمردان به جرم انگاری پاره ای از اعمالی که مربوط به قلمرو آزادی های افراد است ، مجبور به جرم انگاری می شود . بعنوان مثال اعتیاد ، نبستن کمربند ایمنی، نپوشیدن کلاه ایمنی در حین رانندگی و …

فی الواقع دولت ها در مقام تتمیم و تکمیل قاعده ضرر ، مبنای رفاه welfare را برای جرم انگاری چنین رفتارهایی که حیات جامعه بدان وابسته است را ضروری دانسته اند .

از اینرو با وجود پذیرش مبناهای پیشگفته اعم از wel Frae , harm و مؤلفه پالایش برای جرم انگاری یک فعل یا ترک فعل ، پیش شرط های لازم است .

اولاَ: توالی جرم انگاری نباید بدتر و زیانبارتر از جرم انگاری باشد .

ثانیاَ: قانون کیفری باید تجلی خواست واراده عینی شهروندان باشد و نباید مخالف وجدان جمعی و انتظارات و عقاید عمومی شهروندان باشد.

ثالثاَ: حقوق کیفری بعنوان آخرین راه تجویز گردد وبه گونه ای حداقلی بوده و مدافع ارزشهای انسانی باشد . از اینرو لازم است که صرف نامطلوبیت یک رفتار ملاک جرم انگاری قرار ندهیم و جز درمواردی که موجودیت جامعه انسانی در خطر است به جرم انگاری متعدد و متکثر اهتمام نورزیم ، چرا که یکی از نشانه های ضعف حکومت و عدم مشروعیت نظام خواهد بود . همچنین ضروری است حقوق کیفری از تعدی وتفریط به حوزه آزادی فردی و قلمرو خصوصی افراد انسانی منصرف شده و در این خصوص بیشتر به راه حل های فرهنگی و اجتماعی متمسک شود .

مقام تقنینی جمهوری اسلامی ایران مطابق مواد 226 و 295ق.م .ا. با رجعت به دوران انتقام خصوصی حمایت از مهمترین موضوع حقوق کیفری را ( انسان و تمامیت جسمانی او) به طور ناقص در قانون پیش بینی کرده است .چنین رویکردی در قانون مجازات ایران باعث شده که بعضی از زعمای حقوق از جمله خانم دلماس مارتی ، سیستم حقوقی ایران را تحت عنوان انتگریسم یا تام گرایی دینی مطرح کند .

وی قایل است که در سیاست دینی علی الاصول تمایل به تشدید قدرت و تقویت کنترل دولت با پاسخ های کیفری است . مشارکت مردم در این سیستم نه در جهت تحدید اقتدار دولت بلکه در جهت تشویق مردم به افشای یکدیگر و بسط قدرت دولت از طریق همکاری با شبکه های امنیتی که حتی ورود به خدمت افراد ، آسیب پذیری جدی و مهمی به آنها وارد می کند می باشد . بنابراین تمام رفتارهای افراد که به نوعی از هنجارهای مقبول و مرسوم جامعه فاصله می گیرند، بدون تفکیک از بزه انحراف ، تحمیلاً و تحکماً مورد تعقیب و سرکوب واقع می شوند . حساسیت موضوعی بحث آنگاه دوچندان می شود که موادی همچون ؛ ماده 226و 295ق.م . بدون عنایت به قانون برتر انگاشته شده اند؛ چرا که قانون اساسی همه افراد از هر مذهب و نژاد و … را به نحو مساوی و در پناه قانون مورد حمایت قرار می دهد. عدم توجه به قانون اساسی ( ام القوانین) برداشت های تعبدی و دگم از منابع و آموزه های مذهبی ، اقتباس از قوانین غربی و با عنایت به قانون بلژیک و عبارت پردازی از فرانسه ، مبنای حقوق را در سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران مشکک و مبهم کرده است و اگر تحمیلات نظام بین المللی را بر آن اضافه کنیم به یقین آنگاه باید قایل شویم : که جهل و نادانی به قانون رافع مسئولیت نمی کند مگر قضاتی که برای اشتباهات آنها دادگاه تجدید نظر در نظر گرفته شده است !

نبود مبنا و موازین و شیوه ثابت جرم انگاری به تورم و قوانین کیفری دامن زده است تا جایی که عده ای قائلند که اساساً در نظام عدالت کیفری ایران ، سیاست جنایی وجود ندارد ، بلکه اساساً یک سیاست کیفری بر آن حاکم است . اصحاب فن حقوق رویکردهای مختلفی را در زمینه ناهمگونی حقوق ایران اتخاذ کرده اند.

عده ای قایل به حل مسایل حقوقی ایران در پناه پیوندی دوباره با فرهنگ ونظام ارزش حقوقی سنتی می دانند و قائلند که باید آنرا با غبار رویی از زیر گرد و خاک ایام بیرون آورد؛ چرا که قلمرو کاری ما فقه اسلامی و حقوق عرفی است که به جامعه ما پهلو می زند . عده ای دیگر قائلند گذشته را باید گذاشت و گذشت و دریچه ای نوبگشائیم و در فضای تازه نفس بکشیم.

راقم این سطور همداستان به جامعه شناسان قایل است قواعد حقوقی نااستوار و متغیرند و از طرفی هر جامعه ای حقوق خود را می طلبد .از اینرو حقوقی فی نفسه و لنفسه متغیر است و مقبول هراکلیت « همه چیز در حرکت است ، حتی علوم جنایی هم نمی تواند تابع دگرگونیهای مداوم نباشد»1 نگارنده سعی دارد حقوق متشتت ایران را هم به لحاظ اقتباس مقلدانه از دستاوردهای غربی و هم از منظر آموزه های دینی مورد نقد و واکاوی و آسیب شناسی قرار دهد و حتی المقدور بگونه ای مزجی و نه یک سو به این کار اهتمام و مبادرت ورزد.

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق :چالش های حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری

چالش های رایج

اختصاصی از هایدی چالش های رایج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چالش های رایج


چالش های رایج

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:22

فهرست:

چالش های رایج

تسهیلات فرآوری

ورود سفارش

کنترل حساب ها و فاکتورهای دریافتی

در طول سال ها تغییرات دیگری در MilkFler ایجاد شده است. سلسله گزارشاتی که برای ورود گزارش های موجودی کالای روزانه و طرح تولید مبتنی بر ذخیره موجود و فروش گذشته بسط یافته اند گزارش های تحلیل فروش ماهانه در نیمه ماه بعد در دسترس بودند.

تغییرات جزئی دیگر هنوز پابرجاست برای مثال آماده کردن خلاصه ماهانه توسط سوپرمارکت آسان نیست. جان دریافت که MilkFler برای او خوب کار می کند و بعد از اینکه تولید و فروش چند ماه از او خواسته شد تعجب کرد چرا در گزارش های جدید او این مورد واضح نیست.

آنجلا و جو به لِس براون ناظر مالی کمک کردند تا با حقوق هفته ای از معیار MilkFler استفاده کند که علی رغم نقشهای گزارشی محدود و قالب های تقاضایی خیلی خوب کار کرد.

نظارت و طرح ریزی مالی

NZMilk از اوایل دهة 1980 برای دارائی های ثابت، دفتر کل و اعتباردهنده ها از مقیاس های یک مجموعة حسابداری مبتنی بر pc استفاده کردند. این سیستم در سال 1995 بعد از اینکه لِس براون در جستجوی محصولی بود که برای کاربر بهتر عمل کند، بهینه سازی شد. امّا تصمیم گیری برای دوام آوردن با چارتر به عنوان تنها جایگزین آشکار (CBA) نمی تواند از لحاظ منطقه ای کاملاً حمایت شود. تنها لِس و جون به چارتر دسترسی داشتند و بیشتر اطلاعاتی که از سیستم MilkFler می آمدند به صورت دستی چاپ و منتقل می شدند. زمان ورود اطلاعات عملاً کمتر از 15 دقیقه در هر بار بود. سیستم چارتر بسیاری از نیازهای حسابداری را برآورده می کند با این وجود ویژگی های گزارشی آن بسیار محدود است. NZMilk حدود 600 حساب اعتباری دارد و هر ماه حدود 150 چک قابل پرداخت صادر می شود.


دانلود با لینک مستقیم


چالش های رایج