هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد محمد فرخی یزدی

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد محمد فرخی یزدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

به نام خدا

محمد فرخی یزدی (۱۲۶۸ - ۱۳۱۹ خورشیدی) فرزند محمد ابراهیم سمسار یزدی شاعر بنام معاصر ایران در سال ۱۲۶۸ خورشیدی در یزد زاده شد.علوم مقدماتی را در یزد فرا گرفت و از شانزده سالگی به کار مشغول گردبد. فرخی در همان اوایل جوانی به سرودن اشعار اجتماعی با مضامین بکر و بی سابقه پرداخت. وی از اول تا آخر با زور و زور گویی مخالفت می‌‌ورزید. از خواندن شعری که در نوروز سال ۱۲۸۹ در بین اجتماع مردم خوانده بود،حاکم شهر یزد آن را در مزمت خود احساس کرده دستور داد تا دهان فرخی را با سوزن و نخ دوخته رهسپار زندانش ساختند. سرانجام بر اثر فشار مردم بر دولت بعد از دوماه تحمل زجر و شکنجه از زندان آزاد گردید و به تهران عزیمت نمود. به مجرد رسیدن به تهران مقالات و اشعار مهیجی را در باره آزادی و بر ضد استبداد و زور و زورگویی در جراید به نشر سپرد و توجه طبقات رنج کشیده ایران را بخود جلب نمود. در جریان جنگ جهانی اول(۱۹۱۴ - ۱۹۱۸ میلادی/ ۱۲۹۷ - ۱۲۹۳ خورشیدی) رهسپار بغداد و کربلا شد، در آنجا تحت پیگرد انگلیسها واقع شد، از آنجا از طریق موصل میخواست مخفیانه داخل ایران شود که در کمین روسها (تزاریها) افتاد و زندانی گشت.

فرخی در سال ۱۳۰۰ روزنامه «توفان‌» را منتشر ساخت. در جشن دهمین سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستیاکتبر کبیر به اتحاد شوروی سفر نمود و بعد از مدت یازده روز اقامت به ایران بازگشت، سفرنامة خویش را درروزنامه توفان به نشر سپرد، به از چند شماره روزنامه توقیف و سفرنامه نا تمام ماند. در سال ۱۳۰۷ خ. بهنمایندگی از مردم به مجلس شورای راه یافت. درمجلس نیز با مخالفتهای شدید بدخواهان واقع شد. فرخی یزدیسرانجام از طریق شوروی به برلن رفت و در مجلة «پیکار» چاپ برلن به نشر مقالات تند پرداخت، آخر به تقاضایدولت ایران از آلمان اخراج گردیده به ۱۳۱۲ ایران بازگشت، یکسال بعد از باز گشت زندانی و آخر به سال ۱۳۱۹ بهدستور رضاخان بعد از شکنجه‌های فراوان با آمپول هوا زندگی را پدرودگفت و از مدفن وی نیز اطلاع دقیقی در

دست نیست.

 

شاعر ِ لب دوخته

شهناز خسروی ShKh39@yahoo.com

تاریخ ِ نشر ِ حقیقت در سرتاسر ِ گیتی سرشار از بریدن ِ سر و زبان ، دوختن ِ دهان، تیغ وخنجراست.

گالیله حرف ِ خود را پس گرفت، جیور دانو برونو

درآتش بسوخت ، اسپینوزا تکفیر و تسفیق شد، روسو

در آواره گی بمرد و صدها و بل که هزاران مورد

دیگر.ازمیرزا جهانگیر خان ِ صوراسرافیل تا زهرا

کاظمی، همه و همه جان باختگان ِ راه ِ قلم را در

سرزمین ِ خودمان نیز می توان شاهد ِ مثال آورد.

27 مهر ِ امسال ، شصت و چهارمین سالگرد ِ خاموشی ِ شاعر و روزنامه نگار ِ

آزاده ، فرخی ِ یزدی بود. به همین بهانه ستونِ کشته گان  راه ِ قلم را به این

شاعر ِ میهن پرست اختصاص داده ایم. آن چه در پی می آید شرح ِ مختصری از

زندگی ِ شاعر است از زبان ِ خود ِ او:

"هنگامی که من به دنیا آمدم ، ناصر الدین شاه بر ایران حکومت می کرد. البته

در این کار دست تنها نبود .هشتاد و پنج  زن ومعشوقه با صدها مادر زن و

پیرزن به اضافه ی مقدار ِ زیادی پسر و دختر و نوه و نتیجه او را دوره کرده

بودند. اینان ، ایران را مثل ِ گوشت ِ قربانی بین خود تقسیم کرده بودند .  هر

گوشه ای از مملکت در دستِ  یکی از شاه زاده گان و نوه ها بود که خون ِ مردم

را توی ِ شیشه می کرد. به هر حال از شرح ِ حال ِ خود بگویم ، مخلص پس از

چند سال خاک بازی در کوچه ها مثل ِ همه ی بچه ها به مدرسه رفتم (ببخشید

اشتباه کردم همه ی بچه ها که نمی توانتسند به مدرسه بروند ، از همان کودکی به

کاری مشغول   می شدند تا تکه نانی به دست آورند. بله فقط تکه نانی و دیگر

هیچ . بچه ها که کاری پیدا نمی کردند ، پولی هم نداشتند تا به مدرسه بروند .)

مدرسه ای که من می رفتم ، مال ِ انگلیسی ها بود  . بیچاره انگلیسی ها خیلی

زحمت می کشیدند . آنها هم درس می دادند و هم برای دولت خبرکشی می کردند

؛ اما انگلیسسی ها در عوض ِ این زحمت ، هر کاری می خواستند ، می کردند ؛

هم پول ِ مردم را بالا می کشیدند ، هم به مردم گرسنگی می دادند. مثل ِ سگ ِ

هار به جان ِ مردم افتاده بودند ، به مردم بد و بی راه می گفتند باز هم طلب کار

بودند ، فکر می کردند از کره ی مریخ آمده اند یا از دماغ ِ فیل افتاده اند.

از 15 سالگی که مرا ترک ِ تحصیل دادند ، به ناچار از مدرسه بیرون آمدم.

درس ِ زنده گی را از کلاس ِ اول شروع کردم و با زنده گی ِ واقعی آشنا شدم. از

ابتدا به کارگری مشغول شدم، مدتی پارچه می بافتم و چند سالی هم کارگر ِ

نانوایی بودم. در مدرسه ی اجتماع ، چه چیزها که ندیدم ، حتی آردی که به ما

می دادند تا نان کنیم و به نام ِ نان ِ گندم به خورد ِ خلق الله بدهیم ، پر بود از کاه

و یونجه و خاک اره . ساعتی از روزها را که کار نداشتیم با مردم بودم، در

کارهای اجتماعی شرکت می کردم و کتاب و روزنامه می خواندم . گاهی هم

شعری می ساختم و برای مردم می خواندم . با این که جوان بودم و کمتر از 20

سال داشتم ، از کار ِ شاعران ِ درباری و مداحی  اصلا  خوشم نمی آمد و از آنها

بی زار بودم . با این حال از شما چه پنهان من هم شعری در وصف ِ حاکم ِ شهر

ساختم، شعر را برای حاکم نخواندم بل که برای مردم خواندم زیرا برای مردم

ساخته بودم ؛ اما سرانجام به گوش ِ حاکم رسید . حاکم ِ شهر دستور داد لب های

مرا با نخ و سوزن به هم دوختند و به زندان انداختند."

فرخی یزدی پس از رهایی از زندان به تهران آمد و در نشریات  آن دوره به

سرودن ِ اشعار و نوشتن ِ مقالات ِ افشاگرانه پرداخت .

در سال ِ 1298 شمسی که وثوق الدوله قرارداد ِ ننگین ِ تقسیم  ِایران را امضا

کرد،  در روزنامه ها جسورانه به وثوق الدوله تاخته و شعرهای زیادی را علیه

او منتشر ساخت که به سبب ِ آن ، چند ماهی در زندان ِ شهربانی ِ تهران محبوس

گشت.

داد که دستور دیو خوی ز بیداد           کشور ِ جم را به باد ِ بی هنری داد

داد قراری که بی قراری ملت             زآن به فلک می رسد ز ولوله و داد

پس از کودتای رضا خان در سال ِ 1299 نیز دو سه ماهی در باغ ِ سردار اعتماد

زندانی شد. در سال 1300 شمسی روزنامه ی طوفان را منتشر کرد و در آن به

طرفداری از توده ی رنج بر و دهقان پرداخت .

این شاعر ِ آزادی خواه در سال 1307 از طرف ِ مردم ِ یزد به عنوان ِ نماینده ی

مجلس ِ شورای ِ ملی برگزیده شد. خود ِ شاعر در این باره می گوید:

"مخلص هم رفتم توی مجلس ِ شورای ملی اما در مجلس هم زیاد خوش نگذشت.

با این که صندلی های برقی داشت و همه ی وکلا خوابشان می برد ، ما دو سه

نفر خوابمان که نمی برد ، هیچ ، پر رویی می کردیم ، فریاد ِ اعتراضمان بلند

بود؛ حتا به دکتر رفتیم و گفتیم چرا در مجلس خوابمان نمی برد، در صورتی که

جای مان گرم و نرم است و بقیه ی وکلا با خیال ِ راحت می خوابند ؟ دکتر پس

از معاینه گفت:" علت ِ بی خوابی ِ شما این است که  بقیه ی وکلا نماینده ی دولت

هستند ولی شما دو سه نفر نماینده ی ملت."


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد محمد فرخی یزدی

نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی

اختصاصی از هایدی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی


نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی

بخشی از متن اصلی :

میرزا سیّد یحیی متخلّص به «فدایی»  فرزند میرزا محمّد علی وامق (مؤلّف تذکرة میکده که با خط خوش فدایی به رشته تحریر در آمد) و نوة میر محمد باقربن محمد سعید بن محمد امین حسینی حسنی یزدی ، عالم دینی و ادیب و شاعر سدة سیزدهم هـ.ق است. فدایی در مدرسه مصلّای صفدرخان به تحصیل و تدریس مشغول بود و در ادبیات عرب و صرف و نحو به ویژه علم نحو تبحّر داشته و دارای آثاری چون مستیقظ و منظومه در نحو است که نسخه هایی از آن در کتابخانة وزیری یزد نگهداری می شود. او جدای آشنایی با علوم عربی، فردی ادیب و شاعر بود که از اقسام شعر بیشتر به غزل و رباعی تمایل داشته و مهارت او در سرودن ماده تاریخ در دیوانش زبانزد است.

و پدرش میرزا محمد علی وامق او را فردی خوش اخلاق، سالک، پرهیزکار، خوش حافظه و دارای خطی نیکو و طبعی روان دانسته است و در وصف او گوید:

«فرزند دلبند این صداقت اندیش،و به دو واسطه هم نام جد امجد نامی خویش. اسمش میرزا سید یحیی و دل پژمردة این افسرده را موجب سرور و احیا، از جمله طلّاب علوم سعادت مرسوم و سادات رفیع الدرجات این مرز و بوم به علوم عربیّت مربوط و جواهر زواهر نکات نحویه را گنجور حافظه اش مضبوط نموده. مدت العمر در مصلّای صفدرخان به تعلیم و تعلّم و تفهیم و تفهّم به سر برده و با ارباب فضل و کمال طریق مجالست و مخالطت سپرده و در طریق سلوک احدی را از وی گله‌مند ندیده و سخن شکایتی و نسب جنایتی درباره‌اش نشنیده، بلکه خود نیز در عالم پدر فرزندی از سلوک او هرگز نرنجیده ام.

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمتword  در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 16


دانلود با لینک مستقیم


نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی

دانلود تحقیق معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی


دانلود تحقیق معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی

میرزا سیّد یحیی متخلّص به «فدایی»  فرزند میرزا محمّد علی وامق (مؤلّف تذکرة میکده که با خط خوش فدایی به رشته تحریر در آمد) و نوة میر محمد باقربن محمد سعید بن محمد امین حسینی حسنی یزدی ، عالم دینی و ادیب و شاعر سدة سیزدهم هـ.ق است. فدایی در مدرسه مصلّای صفدرخان به تحصیل و تدریس مشغول بود و در ادبیات عرب و صرف و نحو به ویژه علم نحو تبحّر داشته و دارای آثاری چون مستیقظ و منظومه در نحو است که نسخه هایی از آن در کتابخانة وزیری یزد نگهداری می شود. او جدای آشنایی با علوم عربی، فردی ادیب و شاعر بود که از اقسام شعر بیشتر به غزل و رباعی تمایل داشته و مهارت او در سرودن ماده تاریخ در دیوانش زبانزد است.
و پدرش میرزا محمد علی وامق او را فردی خوش اخلاق، سالک، پرهیزکار، خوش حافظه و دارای خطی نیکو و طبعی روان دانسته است و در وصف او گوید:
«فرزند دلبند این صداقت اندیش،و به دو واسطه هم نام جد امجد نامی خویش. اسمش میرزا سید یحیی و دل پژمردة این افسرده را موجب سرور و احیا، از جمله طلّاب علوم سعادت مرسوم و سادات رفیع الدرجات این مرز و بوم به علوم عربیّت مربوط و جواهر زواهر نکات نحویه را گنجور حافظه اش مضبوط نموده. مدت العمر در مصلّای صفدرخان به تعلیم و تعلّم و تفهیم و تفهّم به سر برده و با ارباب فضل و کمال طریق مجالست و مخالطت سپرده و در طریق سلوک احدی را از وی گله‌مند ندیده و سخن شکایتی و نسب جنایتی درباره‌اش نشنیده، بلکه خود نیز در عالم پدر فرزندی از سلوک او هرگز نرنجیده ام.
مجملاً کثیر القبول و قلیل الفضول، خالی از مکر و حیله و امین قوم و قبیله، طبعش عالی و دلش از حقد و حسد خالی، از لهو و لعب دور و دلش به صحبت ارباب کمال مایل و مسرور، طبع روان و از اقسام شعر بیشتر به غزل و رباعی تر زبان است و منتخب اشعارش بیشتر از همه معاصرین و شعرای بلاغت آیین اهل این زمان است. خداوند بی منّت جلّ اسمه، سعادت و عاقبت را روزی و نصیب او فرماید.»  
فدایی با به یادگار گذاشتن دیوان شعری از خود در سال 1282 هـ .ق بر اثر ابتلا به بیماری وبا چهره در نقاب خاک کشید.
سه نسخه خطی بسیار نفیس از اشعار او در کتابخانه وزیری یزد نگهداری می شود که بک نسخه آن به شماره 3689 مجموعه ای از غزل، قصیده و رباعی است که فدایی با فخامت و متانت و استواری کلام در مدح و منقبت رسول اکرم (ص) و حضرت علی (ع) و ائمه اطهار شروع کرده و این مدح و ستایش امامان در جای جای دیوان نمود دارد و به کرّات از الکن بودن زبان و ناقابل بودن شعر خود در مدح و توصیف آنها داد سخن داده است.
اگـر چـه قابل مدح تونیست شعر رهی    زلطف گوش ده و کن قبول و خرده مگیر
و از خالق بی همتا به واسطة قسم دادن به امامان و اولیاء الله تقاضای عفو و بخشش می نماید.
بزرگوار خدایا به حق هشت و چهار    که حاکمانند امروز و شافعان فردا
که در گذر ز گناهان ما سیه رویان    علی الخصوص فدایی که هست مدح سرا
همیشه تا که عدو را به دوزخ است مکان    مدام تا که محب راست در جنان مأوا

او در زمرة شاعرانی است که برای مسائل اخلاقی، دینی و اجتماعی اهمیت به سزایی قایل است و در رابطه با مسائلی چون ازدواج دختران، توجه به نماز و روزه، دروغ و غمّازی، آبرو، غرور، به غفلت گذراندن عمر، غم نان خوردن انسانها، ذمّ اهل بازار و ... لب به سخن گشوده است.
آنان که گشته یکسره عالم خرابشان     افتاده از غرور به گردن طنابشان
کردار نا صواب کنند و عجبتر آنک     بس فخرهاست از عمل نا صوابشان
ظلم کسان کنند و ثوابش نهند نام     ایزد مگر دهاد جزای ثوابشان
مال کسان خورند به زور، این غریب نیست     کز یاد رفته یکسره یوم الحسابشان
چندان جفا کنند که گردیده اند خلق     در ناله و فغان شب و روز از عذابشان
بهر نانی که بود قسمت تو     چند مسکین غم بیهوده خوری
عمر تو هست گرامی تر از آن     که غم بوده و نابوده خوری
ای که به غفلت گذرد عمر تو     می نتوان گفت که صاحبدلی
عمر که از هر چه گرامی تر است     می دهی از دست و همان غافلی
¬
فدایی در مورد اوضاع سیاسی زمان خود را دور نگاه داشته است و در مواردی از پادشاهان و وزیران و افرادی چون قباد، سنجر ، طغر لتکین، انوشیروان، اسکندر، نظام الملک، علیشاه، حاجی ابراهیم، میرزا سید حسین، میرزا احمد، میرزا فتّاح، میرزا سید نصیر، میرزا سید مهدی و ... نام برده و در پاره ای موارد در مدح و وصف بعضی از افراد اشعاری را سروده است.
او به شاعران پیش از خود نظر داشته و در میان شاعران پارسی زبان، استقبالهایی از اشعار شاعرانی چون محتشم کاشانی، ظهیر فاریابی و انوری انجام داده و گاهی مصراع یا بیتی از شعر آنها را تضمین کرده است و از شاعران بزرگی چون سعدی، حافظ، وحشی بافقی، قضایی یزدی، حسّان، حیرت، صباحی و ... نام برده و یا در مدح و توصیف آنها اشعار زیبایی را خلق کرده است.
برای جور و جفاشان همین قدر کافی است     که مطلعی کنم از شعر محتشم انشاد
ستیزه گر فلکا از جفا و جور تو داد     نفاق پیشه سپهر از کینه ات فریاد
چه احتیاج به دیوان وحشی است آن را     که هست حافظ و سعدی و انوری و کمال

در بعضی موارد فدایی هجو سرایی کرده و متأسفانه عفّت کلام را چنانکه باید و شاید رعایت ننموده و با الفاظ و کلمات مستهجن و نازیبا به بعضی از افراد تاخته است.
یکی دیگر از وجوه بارز این دیوان شعر او، وفور کلمات و مفردات و ترکیبات عربی است. کلماتی چون (سعیر، تقریر، تفسیر، تقدیر، اهتمام، اعتصام، احتشام و...) که به عنوان قافیه استفاده شده است. و در بعضی موارد می توان شاهد آمیختن ترکیبهای عربی با سخن پارسی در اشعار او بود به گونه ای که گاهی نصف مصراع یا یک بیت را به زبان عربی بیان می کند.

کی توان بودن مدام از جور گردون در خمار     اعظمی یا ساقی الصّهباء کأساً من مدام
در یزد جسم پاکش دانی شبیه چیست      کالورد فی الحدیقه والرّوح فی البدن

او به غیر از کلمات و ترکیبات عربی، کلام خود را به آیات و احادیث شریف آراسته می کند. و همچنین استفاده از ترکیبات قرآنی چون عظم رمیم، یوم الحساب، ماء معین، ربّ العالمین و ... . در دیوان او جایگاه ویژه ای دارد.

 

 

 

شامل 16 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق معرّفی نسخه های خطی دیوان فدایی یزدی

محمد فرخی یزدی

اختصاصی از هایدی محمد فرخی یزدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

محمد فرخی یزدی


محمد فرخی یزدی

محمد فرخی یزدی

11 صفحه

شاعرانی که بر سر عقیده جان باخته باشند در قلمرو ادبیات فارسی انگشت شمارند. محمد فرخی یزدی یکی از آنهاست که به سال ۱۳۰۶ ه.ق در یزد متولد گردید.

فرخی استعداد شعری و جوهر اعتراض را از همان ایام تحصیل در کار و کردار خود آشکار کرد و به سبب شعری که سروده بود از مدرسه اخراج شد. دیوان سعدی و مسعود سعد سلمان همدم جوانی او بود. به ویژه سعدی طبع شعر او را شکوفا ساخت. در همان آغاز جوانی سر از حزب دموکرات یزد در آورد و به گناه شعری در ستایش آزادی ساخته بود, ضیغم الدوله قشقایی حاکم یزد لبهای وی را دوخت و به زندانش افکند.

 


دانلود با لینک مستقیم


محمد فرخی یزدی

مقاله فرخی یزدی زندگی نامه

اختصاصی از هایدی مقاله فرخی یزدی زندگی نامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله فرخی یزدی زندگی نامه


مقاله  فرخی یزدی  زندگی نامه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:64

فهرست و توضیحات:

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت مسئله

اهداف تحقیق

پیشینه طرح پژوهش

تجزیه و تحلیل

روش تحقیق

سابقه تحقیق

اصطلاحات و مفاهیم

 فرخی یزدی

زندگی نامه

محمد فرخی یزدی در سال 1267 شمسی مصادف با 1306ه.ق در یزد چشم به جهان گشود و علوم مقدماتی را در آن شهر فرا گرفت. فرخی از همان کودکی رنج وسختی را حس کرد واز نزدیک سختی و رنج اطرافیان خود را دید و بر اثر این رنجها بود که روحیه انقلابی در وی پدیدار گردید و چون ذوق سرشاری به شعر داشت افکار انقلابی خود را به نظم کشید. فرخی در اوایل پیدایش مشروطیت و تشکیل حزب دموکرات ایران از دموکرات خواهان یزد گردید و در نتیجه سرودن اشعار انقلابی حاکم یزد دستور داد دهان او را با نخ و سوزن بدوزند و این نمونه ای از جناینکاریهای دوران استبداد بود. او در سال 1328 ه. ق به تهران آمد و به فعالیتهای خود ادامه داد و اشعار و مقالات انقلابی در جراید منتشر ساخت. او در جنگ جهانی اول به بغداد و کربلا رفت و چون تحت تعقیب انگلیسیان قرار گرفت پیاده از بیراهه به شهر موصل رفت و از آنجا به ایران آمد و مورد حمله تزارها قرار گرفت. اما از این حمله جان سالم به در برد. فرخی در دوره نخست وزیری وثوق الدوله به علت مخالفت با قرارداد 1919 میلادی به زندان افتاد و سه ماه را در آنجا گذرانید. پس از آزادی در سال 1340 ه. ق روزنامه طوفان را منتشر ساخت و با نشر مقالات انتقادی به آگاهی و بیداری مردم کمک فراوانی کرد. فرخی در جشن دهمین سالگرد انقلاب اکتبر شوروی در سال 1927 میلادی بنا به دعوت دولت اتحاد جماهیر شوروی به اتفاق چند تن به آن کشور رفت و چند روزی درآنجا گذراند و بعد از بازگشت به ایران سفر نامه خود را در روزنامه طوفان نوشت و چون مقالاتش بر خلاف تمایل دولت بود روزنامه اش توقیف و سفرنامه اش ناتمام ماند. فرخی در دوره هفتم مجلس شورای ملی از طرف مردم یزد به نمایندگی مجلس انتخاب شد ولی در نتیجه ناخشنودی مامورین دولتی مجبور به مهاجرت به برلین شد. بعد ها هیچ وقت کار خود را به عنوان شاعر و روز نامه نگار کنار نگذاشت و بزودی جز’ هیات نویسندگان نشریه پیکار شد که در آنجا به راه افتاده بود. بعد از مدتی رسما" به او اجازه داده شد که به تهران بازگردد ولی کمی بعد از آن به اتهام توهین به خانواده سلطنتی دستگیر شد و به زندان افتاد و سر انجام در 25 مهرماه سال 1318 شمسی به دستور رضاشاه در زندان شهربانی به وسیله آمپول هوا کشته شد که از مدفنش نیز اطلاع دقیقی در دست نیست.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله فرخی یزدی زندگی نامه