مقاله کامل بعد از پرداخت وجه
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات: 64
منبع: کتاب رواشناسی رشد(2)
روان شناسی نوجوانی
(مسائل اساسی در مطالعه روان شناسی رشد و نوجوانی)
1-نکات اساسی در روان شناسی رشد
روانشناسی رشد را می توان هم به صورت دوره های سنی و هم به شیوه موضوعی ارائه کرد. روانشناسی رشد علمی است که فرآیند تحولات نسبتاً نظامدار زیستی شناختی، عاطفی و اجتماعی فرد در طول زندگی از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام مرگ مطالعه میکند. منظور از تحولات نظامدار تغییراتی است که معمولاً با نظم معین رخ میدهد و در یک زمان نسبتاً طولانی دوام می آورد. با توجه به جوانب مختلف رشد (زیستی، شناختی، روانی و رفتاری) و با ملاحظه اصلی ترین وجوه تشابه و تفاوت رشد روانی در سنین مختلف و نمودهای آن در دوره های زندگی تقسیم بندی زیر را به عمل آوردهاند.
دوره پیش از تولد
دوره شیرخواردگی
دوره کودکی اول
دوره کودکی دوم
دوره نوجوانی
دوره جوانی
دوره میانسالی
دوره پختگی
دوره پیری
(انعقاد نقطه تا تولید
(تولد تا 2 سالگی)
(کودکستانی) 2-6 سالگی
(دبستانی) 6-12 سالگی
12 تا 20 سالگی
20 تا 30 سالگی
30 تا 50 سالگی
50 تا 65 سالگی
65 سال به بعد
دوره های سنی که در این تقسیم بندی ارائه شده سنین متوسط و تقریبی است. هر یک را می توان به دوره های کوتاهتر نیز تقسیم کرد. برای مثال می توانیم دوره نوجوانی را به سه دوره کوتاهتر اوایل، اواسط و اواخر بلوغ تقسیم کنیم. مثلاً ممکن است یک دختر معین در سن 10 سالگی بلوغ خود را آغاز کند در حالی که سن شروع بلوغ یک پسر معین چه بسا در 15 سالگی باشد همچنین یک نوجوان بالغ ممکن است زندگی خانوادکی نیز تشکیل داده و صاحب فرزند نیز شده باشد و عملاً در اواسط دوره نوجوانی جای گرفته باشد آغاز و پایان هر یک از دوره های رشد ناشی از تأثیر و تأثر متقابل عوامل مختلف زیستی، روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی است.
(نظریه تحلیل روانی در رشد نوجوانی)
در میان نظریه های روانشناسی کمتر نظریه ای را می توان یافت که به اندازه نظریه تحلیل روانی (روان تحلیل گری) بر روانشناسی جدید تأثیر بخشیده باشد. این نظریه را فروید پزشک اتریشی ارائه کرد که در آن طبیعت آدمی به صورتی متفاوت از پیش مطرح می شود در این نظریه زندگی فرد تحت تأثیر انگیزش ها و تعارضات عمدتاً ناآگاهانه است و شخصیت فرد بر اساس تجزیه های اولیه زندگی او شکل می گیرد محور نظریه فروید این است که آدمی دارای نیازهای نیرومند زیستی است که باید برآورد شوند به نظر او هر فردی برخوردار از مقدار معینی انرژی روانی است که آن را صرف ارضای غرایز خود میکند به تدریج که کودک رشد میکند این انرژی روانی در سه بخش شخصیت یعنی نهاد، خود و فرا خود تقسیم می شوند. مشکلات روانی موقعی بروز میکند که این مقدار معین از انرژی روانی به صورت نامتعادلی بین نهاد، خود و فرا خود توزیع می شود. نظریه تحلیل روانی، نوجوانی را ناشی از افزایش غریزه می داند که به مرجله نهفتگی پایان میدهد و به دنبال آن توجه دوباره به مسأله ادیپی و کشش نوجوان به جنس مخالف و تراز انتقام جنس موافق پدیدار می شود در این مرحله با رشد نظام باز تولید و از جمله افزایش هورمونی درگیری و فشار شدید جنسی ایجاد میشود و در نتیجه بر کنترل غریزه جنسی مرحله نفهتگی پایان میدهد در این مرحله هدف اصلی غریزه جنسی همان باز تولید زیستی است اما یادگیری چگونگی برخورد جامعه پسند با نیروی جنسی تعارضاتی برای هر فرد همراه است نیروی لیبیدو در دوره نوجوانی و اوایل جوانی صرف فعالیتهایی از قبیل دوست یابی، دست یابی به خصوصیات شغلی، ابراز عشق و ازدواج می شود و مقدمات ارضای رشد یافته غریزه جنسی از طریق صاحب فرزند شدن فراهم می آید فروید معتقد است که آدمی تا پایان عم در همین مرحله باقی می ماند.
(رشد هویت و مبارزه برای استقلال)
رشد هویت را معمولاً یکی از جنبه های (رشد خود) به حساب می آورند رشد خود یک مبحث مهم در روانشناسی رشد است که معمولاً موضوع های آن عبارتند از: رشد خودانگار یا مفهوم خود، عزت نفس یا ارزش نهادن بر شایستگی خود، رد انگیزش پیشرفت و خود انگاره تحصیلی، رشد کنترل خود، رشد شناخت دیگران با رشد شناخت اجتماعی و رشد هویت.
رشد هویت:پدیده نوجوانی با این پرسش اساسی همراه است که نوجوان از خود میپرسد (من کیستم؟) این پرسش را که چند سال ادامه خواهد یافت (جستجوی هویت می نامند) در واقع مسأله این است که چه می شود که هیچ فردی نه مانند کسانی می شود که قبل از او در این جهان زیسته اند مانند کسانی خواهد شد که پس از او به این جهان خواهند آمد. نوجوانیکه با این پرسش اساسی رو به رو است می داند که به زودی باید مسئولین زندگی خویش را شخصاً بر عهده گیرد و از خود می پرسد: باید چگونه زندگی کنم؟ چه حرفه ای را باید انتخاب کنم؟ در ارتباط با جنس مخالف و زندگی خانوادگی آتی خود چه خواهم کرد؟ با کدام باورها و ارزشها باید زندگی کنم؟ با ارتباط با جنس مخالف و زندگی آتی خود چه خواهم کرد؟ پاسخ به این پرسش ها آسان نیست و معمولاً با مقداری تشویق نیز همراه است. شاید بتوان گفت تشویق والدین کمتر از خود نوجوانان نیست نوجوانانی که سعی میکند بال های خود را بگشایند و به دنیای خاص خویش پرواز کنند و والدینی که گاهی به دلیل وابستگی به فرزند خود و استقلال جویی او نگرانند و گاهی به دلیل مخاطراتی که در پرواز غیر قابل پیش بینی از آشیانه ی مألوف، در کمین نوجوان آن هاست اساس ایمنی نمی کنند. در این میان ممکن است نوجوان دچار این احساس شود که والدین او به جای آنکه کمکش کنند وی را آرام و به حال خود نمی گذارند.
مقاله در مورد روان شناسی نوجوانی (مسائل اساسی در مطالعه روان شناسی رشد و نوجوانی)