لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
روابط تجاری دوران صفوی
صفویان معمولاً راه حج را برای آنان باز می گذاشتند و از آنها استقبال هم می کردند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
صفویان با عثمانیها مناسباتی آمیخته به جنگ و صلح داشتند و معاهدات صلح آمیز متعددی میان طرفین منعقد گردید.
صلح برای طرفین به دلیل گرفتاریهای متعددشان حائز اهمیت بود؛ به ویژه برای عثمانیها که مشغول مسائل بخش اروپایی خود و مبارزه برای توسعه ارضی بودند.
بیشتر پژوهشگران مناسبات ایران و عثمانی را از دریچه تحولات مذهبی نگاه می کنند، حال اینکه در این دوره مذهب و منازعات مذهبی فقط یکی از عوامل تأثیر گذار در مناسبات خارجی بوده است.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
مهم ترین برخورد ایران و عثمانی جنگ چالدران بود که شاه اسماعیل شکست خورد و تبریز، پایتخت صفویان، به تصرف عثمانی درآمد.
سلطان سلیم مردم تبریز را اذیت نکرد و جنایتی مرتکب نشد بلکه از روی مروت و عدالت با مردم تبریز رفتار کرد و بزرگان و کدخدایان را اکرام داشت.
بر اساس نخستین پیمان صلح که میان ایران و عثمانی در سال 962ق منعقد گردید و به معاهده صلح آماسیه معروف شد، آذربایجان غربی و بخشی از کردستان و بین النهرین و بخش شمالی گرجستان به دولت عثمانی واگذار گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
در مقابل، ارمنستان، اردهان، کارتیل، کاخت و آذربایجان شرقی به ایران تعلق گرفت.
سرحدات مشخص گردید و مسلمانان، که از رفت و آمد سپاهیان دو طرف در عذاب بودند، راحت شدند.
شاه عباس اول که وارث کشوری با اوضاع بحرانی شده بود چاره ای جز انعقاد معاهده صلح استانبول در سال 998ق و واگذای منطقی به عثمانی نداشت.
بعدها او توانست با تجدید قوا و سامان دهی امور داخلی و تشکیل ارتش منظم این مناطق را از عثمانیها باز پس گیرد و در سال 16-1015ق موفق شد آخرین سرباز عثمانی را از سرزمین ایران، که طبق معاهده آماسیه مشخص شده بود، بیرون براند.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
لذا شاه عباس این بار از موضع قدرت معاهده دوم استانبول را با عثمانیها امضا کرد و مناطقی را که قبلاً به آنها واگذار کرده بود، پس گرفت.
در زمان شاه صفی الدین، عثمانیها بغداد را تصرف کردند و شاه صفی معاهده قصر شیرین (زهاب) را در سال 1049ق با عثمانیها منعقد کرد که طبق آن بغداد و بصره و بخشی از کردستان غربی به عثمانی واگذار شد و در مقابل آذربایجان شرقی و روانداز و ارمنستان و گرجستان به ایران داده شد.
این عهدنامه آثار مهمی در تاریخ ایران دارد و نقطه عطفی در روابط ایران و عثمانی به شمار می رود؛ زیرا به موجب آن، تکلیف سرزمینهایی که موجب اختلاف دو کشور بود تعیین شد و صلح میان ایران و عثمانی به مدت یک قرن تأمین گردید.
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
این معاهده پس از سقوط دولت صفوی نقض گردید و عثمانیها غرب ایران را اشغال کردند.
مناسبات ایران و عثمانی سراسر با دشمنی همراه نبوده و معاهدات دوستانه و رفت و آمدهای سفیران و بازرگانان به قلمرو یکدیگر کم نبوده است.
عوامل دخیل در مناسبات ایران و عثمانی:
عوامل سیاسی
تحریکات مرزی قبایل
مشخص نبودن سرحدات
توسعه طلبیهای عثمانی
مناسبات با همسایگان (ازبکان، عثمانیها و گورکانیان)
اختلاف صفویان با گورکانیان کمتر از اختلاف با ازبکان و عثمانیها بود؛ چون مرز مشترک آنها کمتر بود و صرف نظر از مسئله قندهار، که مورد نزاع بود، اختلاف منافع چندانی با هم نداشتند.
صفویان با گورکانیان مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراوانی داشتند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
پرتغالیها در سال 912ق به فرماندهی آلبوکرک به جزیره هرمز در خلیج فارس رسیدند و به اهمیت راهبردی و تجارتی آن پی بردند.
پرتغالیها جزیره را تصرف کردند و حاکم آنجا را خراج گذار خود ساختند.
آلبوکرک بار دیگر در 920ق از هند به هرمز آمد و جایگاه خویش را مستحکم کرد.
شاه که فاقد نیروی دریایی بود و تازه شکست چالدران را تحمل کرده بود، ناگزیر تصرف هرمز را به منزله عملی انجام شده پذیرفت.
مناسبات با کشورهای اروپایی
شاه اسماعیل، که ناچار به استیلای پرتغالیها تن داده بود، درصدد برآمد از آن دولت علیه عثمانی استفاده کند.
پرتغالیها به پیشنهاد شاه اسماعیل پاسخ مثبت دادند و قراردادی در این زمینه منعقد گردید مبنی بر اینکه پرتغال، ایران را علیه عثمانی یاری کند و ایران هم از هرمز چشم بپوشد.
مرگ آلبوکرک مانع از اجرای کامل این قرارداد شد.
تنها نتیجه مثبت قرارداد ایران و پرتغال این بود که ایرانیها به کار بردن سلاحهای آتشین را از پرتغالیها آموختند و در دوران جنگهای بیست ساله زمان شاه تهماسب با عثمانی، پرتغالیها مقداری تقنگ و وسایل جنگی جدید به ایرانیان دادند.
مناسبات با کشورهای اروپایی
در سال 1006ق دو ماجراجوی انگلیسی به نامهای سر آنتونی شرلی و سر رابرت شرلی به دربار شاه عباس اول آمدند.
شاه عباس سال بعد سر آنتونی شرلی را با نامه های دوستی برای پاپ و پادشاهان مختلف اروپا به شرح ذیل اعزام کرد:
رودلف دوم، امپراتور روم مقدس و پادشاه بوهمیا
تحقیق درباره ی روابط تجاری دوران صفوی 11 ص