هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره اصول معماری ایرانی 18 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره اصول معماری ایرانی 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

اصول معماری ایرانی

هنر و معماری ایران از دیرباز دارای چند اصل بوده که به خوبی در نمونه‌های این هنر نمایان شده است. این اصول چنین هستند:

مردم‌واری، پرهیز از بیهودگی، نیارش، خوبسندگی و درون‌گرایی.

مردم‌واری: مردم‌واری به معنای رعایت تناسب میان اندام‌های ساختمانی با اندام‌های انسان و توجه به نیازهای او در کار ساختمان‌سازی است.

پرهیز از بیهودگی: در معماری ایران تلاش می‌شده کار بیهوده در ساختمان‌سازی نکنند و از اسراف‌ پرهیز می‌کردند.

نیارش: واژه نیازش در معماری گذشته ایران بسیار بکار می‌رفته است. نیارش به دانش ایستایی، فن ساختمان و ساختمانیه (مصالح)شناسی گفته می‌شده است.

خودبسندگی: معماران ایرانی تلاش می‌کردند ساختمانیه مورد نیاز خود را از نزدیکترین مکان‌ها بدست آورند و چنان ساختمان می‌کردند که نیازمند به ساختمانیه جاهای دیگر نباشد و خودبسنده باشند.

درون‌گرایی: اصولاً در ساماندهی اندام‌ها گوناگون ساختمان به ویژه خانه‌های سنتی، باورهای مردم، بسیار کارساز بوده است. یکی از باورهای مردم ایران، ارزش نهادن به زندگی شخصی و حرمت آن و نیز عزت نفس ایرانیان بوده که این امر به گونه‌ای معماری ایران را درونگرا ساخته است.

معماری پیش از پارسی

تا پیش از کوچ آریاییان به ایران، تیره‌ها و ملت‌هایی نه چندان شناخته شده در ایران زندگی می‌کردند که معماری پیشرفته‌ای داشتند.

تپه زاغه: یکی از مراکز اولیه استقرار کشاورزی در ایران است. این مکان در دشت قزوین قرار دارد و آثار مهمی از اواخر هزاره هشتم تا اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد در آن بدست آمده است.

شیوه معماری پارسی

شیوه پارسی، نخستین شیوه معماری ایران است که روزگار هخامنشیان تا حمله اسکندر به ایرنان، یعنی از سده ششم پیش از میلاد تا سده چهان را دربر می‌گیرد.

یکی از ویژگی‌های ایرانیان کهن و هنرمندان آنها، باور به تقلید درست بوده که آن را بهتر از نوآوری می‌دانستند. تقلید یا برداشتی که منطق داشته باشد و با شرایط زندگی سازگار باشد. آریایی‌ها چون مردمی کشاورز بودند و در سرزمینی آباد و خرم زیسته بودند، خوبی آشتی جو و سازگار داشتند. به گمان فراوان آریایی‌ها هنگام کوچ و گذر از کنار درچه ارومیه، در برخورد با معماران ارارتویی، از آن الگو گرفته و آن را برساو کرده‌اند (برساو کردن برابر الگو گرفتن از نگاره‌های طبیعت و دگرگون کردن آنها به ریخت‌های ناب هندسی است). مردم ایران از هزاران سال پیش، از چنین شیوه معماری پیروی می‌کرده‌اند، چنانکه مردم ابیانه و افوشته (در نطنز) هم که نامی از ارارتو نشنیده‌اند چنین کرده‌اند.

نمونه‌های این الگوبرداری هم در معماری و هم نیارش شیوه پارسی یافت می‌شود که دو نمونه از آنها «تالار ستوندار» و «کلاوه‌»ها بوده است.

نیایشگاه ارارتویان دارای تالاری با آسمانه تخت چوبی بود و چون دهانه آن بزرگ بود، ستونهایی چوبی در میان تالار هم زده می‌شد. همین روش را آریایی‌ها در شوش پی گرفتند. البته آنها ستون‌ها را از سنگ و دیوارهای گرداگرد تالار را از خشت می‌ساختند که ستبرای (قطر) برخی دیوارها تا پنج گز می‌رسید. با بکار بردن خشت و پوشش دو پوسته تلاش می‌کردند جلوی ورود گرما به درون را بگیرند. بدین گونه از معماری ارارتویی الگوبرداری می‌شد، در حالی که ساختمایه‌ای که سازگار با آب و هوای سرد قفقاز بود، در شوش دگرگون شده بود.

ساخت تالار ستوندار با پوشش دو پوسته تیر پوش، پس از اسلام نیز دنبال شد. نمونه‌هایی از آن در مسجد جامع ابیانه، مسجد گزاوشت و مسجد میدان در بناب یافت می‌شود.

کلاوه‌های ارارتویی به گونه‌ای دیگر در معماری پارسی ساخته شد. نمونه این الگوبرداری، ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم است که ساختمانی چهار گوشه سنگی که درگاه آن بلندتر از کف زمین است.

نیارش

در معماری پارسی، آسمانه تخت با تیر و ستون اجزاء اصلی ساختمان بوده است. از چوب به سادگی می‌شد برای پوشش دهانه‌هایی از 5/2 تا 5/3 گز بهره‌گیری کرد، ولی در معماری تخت جمشید، دهانه میان دو ستون را تا حدود 6 گز (40/6 متر) رسانده‌اند و این بزرگترین دهانه چوب پوش در جهان آنروز بود. چنین چوبی در خور این دهانه در ایران یافت نمی‌شد. از این رو آنها چوب‌های درخت کنار را از جبل عامل لبنان از راه شوش به تخت جمشید رسانده‌اند و آنرا بکار برده‌اند. نیز پارسیان اتاق‌هایی می‌ساختند که دو ستون در میان آنها بود و دو تیر چوبی را بر روی هم با کنف می‌بستند و روی ستونها می‌گذاشتند. بدین گونه به توانایی باربری تیر می‌افزودند. در تخت جمشید، تالار هدیش خشیارشا را با بیست ستون ساخته‌اند که فاصله زیر سری آنها نزدیک به سه گز و دهانه میان دو ستون چهار گز می‌باشد.

در معماری پارسی نوآوری‌های شگفتی در ساخت آسمانه تخت بکار برده می‌شد. برای نمونه در تیرریزی آسمانه برای اینکه تیرچه‌ها در دو دهانه کنار هم، سنگینی بار را بر روی یک تیر باربر نگذارند، راستای چیدن آنها را تغییر می‌دادند. بدین گونه سر هر تیرچه بالشتکی به پهنای یک تیر باربر پیدا می‌کرد و این برای گسترش بار تیرچه بهتر بود.

بنیاد شیوه معماری پارسی از همان ساختمان‌های ساده که در سرزمین‌های غرب و شمال غرب ایران و دیگر جاها بوده و برگرفته شده است، اما پدیده تازه‌ای که با گسترش فرمانروایی پارسها روی می‌دهد، همکاری هنرمندان مختلف از سرزمین‌های گوناگون در کار ساختمان‌سازی است. روشن است که کشوری به بزرگی ایران دوره هخامنشی با ملت‌های گوناگون مختلفی که زیر سلطه داشته، این کار را می‌بایست انجام دهد. داریوش اول، یکی از پادشاهان این دودمان در کتیبه‌ای بازمانده در شوش این نکته را چنین می‌آورد:

این کاخ را من در شوش ساخته‌ام، آرایه‌های آن از راههای دور آورده شد. زمین آن تا جایی کنده شد که به سنگ رسید. هنگامی کندن زمین که گودی آن در برخی جاها چهل ارش و در جاهای دیگر بیست ارش بود به پایان رسید، پی‌ریزی شد و کاخ روی آن ساخته شد. آجرها به دست بابلی‌ها قالب‌گیری و در آفتاب خشک شد، تیرهای چوب درخت سدر از کوهی بنام لبنان آورده شد و مردم آشور آنها را به بابل آوردند و از بابل، یونانیها و کاریه (کرخه) آنها را به شوش آوردند. چوبهای ]در و پنجره[ از قندهار یا کرمان آورده شده‌اند. زر از سارد و باکتریا (بلخ) وارد و در اینجا ساخته شد. سنگ نفیس لاجورد و عقیق از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اصول معماری ایرانی 18 ص

مقاله درباره رابطه‏ى اسلام و ایران 18 ص

اختصاصی از هایدی مقاله درباره رابطه‏ى اسلام و ایران 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

ابطه‏ى اسلام و ایران؛ رویکرد تمدنى

دکتر محسن الویرى(1)

نظریه‏پردازان تمدن، عوامل مختلفى را براى شکل‏گیرى یک تمدن برشمرده‏اند و گاه به تأثیر باورهاى دینى در فرایند توسعه و پیشرفت تمدن توجه داشته‏اند؛ ولى عنصر دین به عنوان جوهره‏ى تمدن، هنوز جایگاهى شایسته در این نظریه‏ها نیافته است. از سوى دیگر درباره‏ى نقش و رسالت دین اندیشمندان دین‏شناس و جامعه‏شناسان دین دیدگاه‏هایى متفاوت ارائه کرده‏اند. اگر تمدن‏سازى را نیز در حیطه‏ى هدایت که رسالت اصلى دین است، بدانیم؛ آن گاه مى‏توانیم از توانمندى دین و آموزه‏هاى دینى در حوزه‏ى تمدن‏سازى و ساز و کار آن سخن به میان آوریم. آموزه‏هاى دین در حوزه‏ى تمدن‏سازى با هر قوّت و توانى که باشد، بسان بذرى است که اگر در محیطى مناسب افشانده نشود عینیت و تحقق بیرونى نخواهد یافت. بررسى وضعیت ایران قبل و پس از ظهور اسلام و نیز بررسى وضعیت جامعه‏ى یکپارچه‏ى اسلامى پیش و پس از گرویدن ایرانیان به این جامعه مى‏تواند ما را به سمت درکى کلى‏از تعامل آنها رهنمون باشد. مطالعات تاریخى نشان مى‏دهد که یکى از سرزمین‏هایى که اسلام توانست توانمندى خود را براى تمدن سازى در آن به اثبات برساند، ایران زمین بود. در نگاهى کلى مى‏توان گفت برترین خدمت ایران به اسلام فراهم ساختن زمینه‏اى براى تجلّى قدرت تمدن‏سازى دین بود و از جمله خدمت‏هاى اسلام به ایران نیز جهت دادن به توان تمدنى ساکنان این سرزمین کُهن بود.

واژه‏هاى کلیدى: اسلام، ایران، تمدن اسلامى، فرهنگ اسلامى، مستشرقان.

موضوع تمدن و عناصر سازنده‏ى آن و عوامل مؤثر در فراز و فرود آن، یکى از مهم‏ترین مباحثى است که در دهه‏هاى اخیر از سوى نظریه‏پردازان مورد توجه قرار گرفته است.1 مطالعات و بررسى‏هاى تمدنى، حجمى قابل توجه یافته است با وجود این، هنوز شاخه‏ى علمى مستقلى تحت عنوان تمدن‏شناسى در دانشگاه‏هاى کشورهاى اسلامى شکل نگرفته است.2 مطالعات تمدنى در حال حاضر، بیش از همه در فضاى علم تاریخ صورت مى‏گیرد و پژوهشگران تمدن، همان تاریخ پژوهان هستند که به عنوان یک گرایش علمى بر روى تمدن متمرکز شده‏اند و در نتیجه بیشتر آثار مربوط به تمدن، آثار مربوط به تاریخ تمدن است. ولى در حوزه‏ى دیگر علوم نیز کمابیش مطالعاتى درباره‏ى تمدن صورت مى‏گیرد که مهم‏ترین این حوزه‏ها را مى‏توان علوم مرتبط با فرهنگ و توسعه دانست. فرهنگ به عنوان بخش نرم‏افزارى تمدن، خود به خود زمینه‏ساز ورود به بحث تمدن مى‏باشد و توسعه نیز به عنوان گام‏هاى اولیه‏ى خلق یک تمدن، گاه پژوهشگران را به بحث درباره‏ى تمدن مى‏کشاند. در همین چارچوب، منابعى که به گونه‏اى به موضوع ویژگى‏هاى یک جامعه‏ى کمال یافته و توسعه یافته اختصاص دارد به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به موضوع تمدن نیز نظر دارند.3

در نگاهى کلى مطالعات تمدنى رایج در حوزه‏ى علم تاریخ را مى‏توان به دو شاخه تقسیم کرد:

1. مطالعاتى که با رویکرد گزارش تمدن‏ها و دستاوردهاى آن صورت مى‏گیرد و به تاریخ نقلى شبیه است و هم در مرحله‏ى تحقیق از ساز و کار تاریخ نقلى و هم در مرحله‏ى ارائه گزارش تحقیق از شیوه و سبک تاریخ نقلى تبعیت مى‏کند. نگاه به تمدن در این رویکرد، یک نگاه درونى است. این گونه مطالعات گاه خالى از تحلیل نیست، ولى به مرحله‏ى نظریه‏پردازى در زمینه‏ى کلّیت تمدن نمى‏رسد. شاید بتوان از ویل دورانت به عنوان نمونه‏اى براى این دسته از مطالعات تمدن نام برد.

2. مطالعاتى که با رویکرد نظریه‏پردازى درباره‏ى تمدن صورت مى‏گیرد و به آنچه تاریخ عقلى نامیده مى‏شود، شباهت دارد و مباحث آن با پاره‏اى مباحث فلسفه‏ى تاریخ و جامعه‏شناسى تاریخ، پیوند مى‏خورد. در این مطالعات نقل حوادث و ارائه‏ى گزارش از تمدن‏ها صرفا به عنوان ذکر نمونه صورت مى‏گیرد و دغدغه‏ى اصلى پژوهشگر، مباحث نظرى تمدن است. به عنوان نمونه آثار توین‏بى، یوکیچى،4 اشپینگلر، اتکینسون و حتّى هانتینگتون در این دسته از مطالعات تمدنى مى‏گنجد. در این رویکرد، نگاه به تمدن لزوما نگاهى بیرونى است. با توجه به سرشت فلسفى نگاه دوم به تمدن، در میان آثار فیلسوفان نیز مى‏توان به اجمال یا تفصیل و به صراحت یا به اشارت به دیدگاه‏هایى در این زمینه دست یافت از جمله در آثار هگل، مارکس و... .

درباره‏ى تمدن اسلامى نیز مى‏توان این دو نوع مطالعات را از هم بازشناخت. افرادى مانند آدام متز، هامیلتون گیب، گوستاو لوبون، فیلیپ حتى، آندره میکل، جرجى زیدان و گوستاو گرونبام5 و در میان مسلمانان، على الخربوطلى6 و دیگران بیش از آن که درباره‏ى تمدن اسلامى نظریه‏پردازى کنند با رویکردى تاریخى به گردآورى داده‏ها و گزارش‏هاى مربوط به این تمدن و بازگویى آنها پرداخته‏اند. البته نمى‏توان انکار کرد که هیچ گزارش تاریخى خالى از نظریه‏ها، مبادى و مبانى نظرى نیست، ولى گاه مورخان وقت خود را صرف تبیین و بررسى این مبانى مى‏کنند و گاه بدون صرف وقت براى اینگونه مباحث، مستقیما به سراغ نتایج نشأت گرفته از آن مبانى مى‏روند. آثار تاریخ‏نگاران تمدن اسلامى نیز خالى از مباحث نظرى نیست و از تجزیه و تحلیل نوشته‏هاى آنان مى‏توان به مبانى فکرى، پیش فرض‏هاى انسان‏شناسى، تاریخ‏شناسى و تمدن‏شناسى آن‏ها پى‏برد، ولى آنان خود، مستقیما به این مباحث نپرداخته‏اند. اگر بخواهیم از برخى اندیشمندانى که به جاى تاریخ‏نگارى تمدن، به ارائه‏ى مباحث نظرى پیرامون آن پرداخته‏اند، یاد کنیم؛ مى‏توان به افرادى مانند: ابن خلدون، مالک بن نبى،7 خفاجى8 و سید قطب،9 امام خمینى،10 علامه اقبال لاهورى،11 انور الجندى12 و حسین مونس13 اشاره کرد. این اندیشمندان نیز ـ حداقل در برخى آثار خود ـ بیش از آن که به ارائه‏ى گزارش درباره‏ى وجوه مختلف تمدن اسلامى بپردازند، توجّه خود را به مبانى و ابعاد نظرى تمدن اسلامى و کلیات آن و مسائلى مانند تعامل آن با دیگر تمدن‏ها و عوامل صعود و سقوط آن و راه احیاى دوباره‏ى آن معطوف داشته‏اند. طبیعى است، این افراد و به تَبَع، دیدگاه آنها از نظر اتقان و ژرفا در یک سطح نیست و برخى از آنها نگاهى جامع و فراگیر به موضوع دارند و برخى دیگر تنها به یک یا چند بعد از ابعاد موضوع نگریسته‏اند.

البته صاحب‏نظرانى هستند که هم از روش تحلیلى و هم روش گزارش‏دهى آثارى پدید آورده‏اند که از هر دو جنبه حائز اهمیت است.14

اگر آثار مستشرقان را درباره‏ى تمدن اسلامى از این منظر با یکدیگر مقایسه نماییم، مى‏بینیم که در نگاهى نقلى و تاریخى محض به تمدن اسلامى، بحث دین و باورهاى دینى به عنوان بخشى غیر قابل انکار در تمدن اسلامى خود را نشان مى‏دهد، یعنى یک تاریخ‏نگار تمدن اسلامى هیچ راهى جز اختصاص دادن بخشى قابل توجه از گزارش‏هاى تاریخى خود به مظاهر رفتارى، فکرى، نهادى و نمادى اسلام ندارد. به عنوان مثال در اغلب کتاب‏هاى تاریخ تمدن اسلامى چندین فصل به علوم اسلامى، مساجد، آداب و آیین‏هاى اسلامى مانند حج اختصاص یافته است. ولى در منابعى که به نظریه‏پردازى درباره‏ى تمدن اسلامى پرداخته‏اند، چنین نیست و نگاهى روشن پیرامون نقش و جایگاه دین در خلقِ یک تمدن و به طور مشخص، نقش آموزه‏هاى دینى اسلام در خلق تمدن اسلامى وجود ندارد. گرچه نظریه‏هاى عمومى تمدن که ویژه‏ى تمدن اسلامى طراحى نشده است، کمابیش به عنصر دین توجه داشته‏اند و افرادى مانند توین بى، نقشى محورى براى دین و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره رابطه‏ى اسلام و ایران 18 ص

مقاله درباره تشیع مکتب محبت و عشق 18 ص

اختصاصی از هایدی مقاله درباره تشیع مکتب محبت و عشق 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

تشیع مکتب محبت و عشق

از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیر بنای اصلی آن محبت است. از زمان شخص نبی اکرم که این مذهب پایه گذاری شده است زمزمه محبت و دوستی بوده است. آنجا ‌که در سخن رسول اکرم می شنویم ، گروهی را در گرد علی می بینیم که شیفته او و گرم او و مجذوب او می باشند. از این رو تشیع مذهب عشق و شیفتگی است. تولای آن حضرت مکتب عشق و محبت است . عنصر محبت در تشیع دخالت نام دارد. تاریخ تشیع با نام یک سلسله از شیفتگان و شیدایان و جانبازان سر از پا شناخته توام است.

علی همان کسی است که در عین اینکه بر افرادی حد الهی جاری می ساخت و آنها را تازیانه می زد و احیاناً طبق مقررات شرعی دست یکی از آنها را می برید، باز هم از او رو بر نمی تافتند و از محبتشان چیزی کاسته نمی شد .

اگر با این شمشیرم بینی مؤمن را بزنم که با من دشمن شود هرگز دشمنی نخواهد کرد و اگر همه دنیا را بر سر منافق بریزم که مرا دوست بدارد هرگز مرا دوست نخواهد داشت زیرا که این گذشته و بر زبان پیغمبر امّی جاری گشته که گفت : یا علی مومن تو را دشمن ندارد و منافق تو را دوست نمی دارد.

علی مقیاس و میزانی است برای سنجش فطرتها و سرشتها . آن که فطرتی سالم و سرشتی پاک دارد از وی نمی رنجد ولو اینکه شمشیرش بر او فرود آید و آن فطرتی آلوده دارد به او علاقه مند نگردد ولو اینکه احسانش کند چون علی جز تجسم حقیقت چیزی نیست .

مردی است از دوستان امیرالمومنین ، بافضیلت و با ایمان . متاسفانه از وی لغزشی انجام گرفت و بایست حد بر وی جاری گردد امیرالمومنین پنجة راستش را برید . آن را به دست چپ گرفت . قطرات خون می چکید و او می رفت. ابن الکواء ، خارجی آشوبگر ، خواست از این جریان به نفع حزب خود و علیه علی استفاده کند با قیافه ای ترحم آمیز جلو رفت و گفت : دستت را کی برید؟ گفت پنجه ام را برید سید جانشینان پیامبران ، پیشوای سفید رویان قیامت ، ذی حق ترین مردم نسبت به مومنان علی بن ابیطالب ، امام هدایت .. پیشتاز بهشتهای نعمت ، مبارز شجاعان انتقام گیرنده از جهالت پیشگان ، بخشنده زکات …. رهبر راه رشد و کمال گوینده گفتار راستین و صواب شجاع مکی و بزرگوار با وفا.

ابن الکواء گفت : وای بر تو ‌ دست را می برد و اینچنین ثنایش را می گویی ؟ گفت : چرا ثنایش نگویم و حال اینکه دوستی اش با گوشت و خونم در آمیخته است ؟ به خدا سوگند که نبرید دستم را جز به حقی که خداوند قرار داده است .

این عشقها و علاقه ها که ما اینچنین در تاریخ علی و یاران وی می بینیم ما را به مسئله محبت و عشق و آثار آن می کشاند.

اکسیر محبت

شعرای فارسی زبان عشق را اکسیر نامیده اند:

کیمیاگران معتقد بودند که در عالم ماده أی وجود دارد به نام اکسیر یا کیمیا که می تواند ماده أی را به ماده دیگری تبدیل کند قرنها به دنبال آن می گشتند شعرا این اصطلاح را استخدام کردند و گفتند آن اکسیر واقعی که نیروی تبدیل دارد عشق و محبت است زیرا عشق است که می تواند قلب ماهیت کند عشق مطلقا اکسیر است و خاصیت کیمیا دارد یعنی فلزی را به فلز دیگر تبدیل می کند. مردم فم فلزات مختلفی هستند:

عشق است که دل را دل می کند و اگر عشق نباشد دل نیست آب و گل است .

از جمله آثار عشق نیرو و قدرت است محبت نیرو آفرین است جبان را شجاع می کند یک مرغ خانگی تا زمانی که تنهاست بالهایش را روی پشت خود جمع می کند آرام می خرامد هی گردن می کشد کرمکی پیدا کند تا از آن استفاده نماید از مختصر صدایی فرار می کند در مقابل کودکی ضعیف از خود مقاومت نشان نمی دهد اما همین مرغ وقتی جوجه دار شد عشق و محبت در کانون هستی اش خانه کرد وضعش دگرگون می گردد، بالهای بر پشت جمع شده را به علامت آمادگی برای دفاع پایین می اندازد حالت جنگی به خود می گیرد حتی آهنگ فریادش قویتر و شجاعانه تر می گردد. قبلاً به احتمال خطری فرار می کرد اما اکنون به احتمال خطری حمله می کند دیرانه یورش می برد این محبت و عشق است که مرغ ترسو را به صورت حیوانی دلیر جلوه گر می سازد.

عشق و محبت سنگین و تنبل را چالاک و زرنگ می کند و حتی از کودن تیزهوش می سازد.

پسر و دختری که هیچ کدام آنها در زمان تجردشان در هیچ چیزی نمی اندیشیدند مگر در آنچه مستقیماً به شخص خودشان ارتباط داشت همینکه به هم دل بستند و کانون خانوادگی تشکیل دادند برای اولین بار خود را به سرنوشت موجودی دیگر علاقه مند می بیند شعاع خواسته هاشان وسیعتر می شود و چون صاحب فرزند شدند بکلی روحشان عوض می شود . آن پسرک تنبل و سنگین اکنون چالاک و پر تحرک شده است و آن دخترکی که به زور هم از رختخواب بر نمی خاست اکنون تا صدای کودک گهواره نشین اش را می شنود همچون برق می جهد . کدام نیروست که لختی و رخوت را برد و جوان را اینچنین حساس ساخت ؟ جز عشق و محبت نیست.

عشق است که از بخیل بخشنده و از کم طاقت و ناشکیبا متحمل و شکیبا می سازد.

اثر عشق است که مرغ خود خواه را که فقط به فکر خود بود که دانه جمع کند و خود را محافظت کند به صورت موجودی سخی در می آورد که چون دانه أی پیدا کرد جوجه ها را آواز دهد ، یا یک مادر را که تا دیروز دختری لوس و بخور و بخواب و زود رنج و کم طاقت بود با قدرت شگرفی در مقابل گرسنگی و بی خوابی و ژولیدگی اندام صبور و متحمل می سازد تاب تحمل زحمات مادری به او می دهد.

تولید رقت و رفع غلظت و خشونت از روح و به عبارت دیگر تلطیف عواطف و همچنین توحد و


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تشیع مکتب محبت و عشق 18 ص

تحقیق درباره نگاهی به مبحث «درزها» در کفسازی 18 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره نگاهی به مبحث «درزها» در کفسازی 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نگاهی به مبحث «درزها» در کفسازی

1- پیش گفتار

عملکرد پوشش های بتنی تا حد زیادی به عملکرد رضایت بخش درزهای آنها بستگی دارد. طراحی محل درزها که در واقع همراه با پیش بینی محل ترک خوردگی می باشد، نه تنها یک دانش کاربردی بلکه هنر ظریفی می باشد. دال های بتنی در معرض تغییر مکان های دائمی مختلف، از جمله تغییر مکان‌های ناشی از خشک شدن، انقباض و خزش می باشند. چنانچه در دال‌ها درزها به درستی تعبیه و طراحی نشوند نیروهای کششی ناشی از انقباض بتن باعث ترک خوردگی خواهد شد. مبحث ترک خوردگی در دال‌ها آنچنان مهم است که بعضی از معماران و مشتریان ترک های انقباضی را نشانة گسیختگی دال می پندارند. بتن نیز مانند سایر مصالج با تغییر حرارت و رطوبت انبساط و انقباض می یابد. این تغییرات حجمی می توانند باعث ایجاد ترک خوردگی شوند. پیش بینی محل ترک و تعبیة درز در آن نقطه، از تمرکز تنش و ترک خوردگی جلوگیری خواهد نمود. این درزها در واقع نیروهای به وجود آمده ناشی از تغییرات حرارتی و رطوبتی را باز توزیع و محو می نمایند. عدم وجود و یا کم تعداد بودن درزهای کنترلی باعث ایجاد ترک های نامرئی و البته مخرب می گردد.

اگر قرار باشد این درزها کارکرد ویژة خود را حفظ نمایند باید به درستی محل یابی و اجرا شوند. چنانچه اجزای یک مخلوط بتنی به درستی و به نحو یکنواختی با هم مخلوط شوند، حجم آن پس از اختلاط دارای بیشترین مقدار است. پس از این مرحله و همراه با تبخیر آب به علت حرارت محیط و نیز به سطح آمدن آب شرکت نکرده در واکنش، به علت پدیده مویینگی، کاهش حجم بتن آغاز می شود. این کاهش حجم برای رسیدن بتن از حالت اشباع به حالت خشک تقریباً معادل 66/0 به ازای هر 100 فوت می باشد. باید توجه داشت اغلب خود پدیدة انقباض علت اصلی ترک خوردگی نمی باشد بلکه علت اصلی آن، قیود انقباضی و شرایط مقید بودن بتن می باشد. وجود اختلاف ارتفاع در سطح بتن ریزی، جنس سطح بتن ریزی و وجود دیوار و یا دیگر موانع سازه‌ای همگی از عواملی هستند که در تعریف میزان مقید سازی سطح دخالت دارند. به طور کلی هر قیدی که باعث ایجاد تمرکز تنش در حین انقباض بتن شود، محرکی برای ایجاد ترک می باشد مگر آنکه با تعبیة درزهای مناسب از وقوع ترک خوردگی جلوگیری نمود.

2- انقباض ناشی از خشک شدن

همان طور که گفته شد، انقباض ناشی از خشک شدن یکی از عوامل مؤثر بر ترک خوردگی است. برای کاهش این انقباض می توان به موارد زیر توجه کرد:

        1- کاربرد نسبت آب به سیمان پایین تر

      2- کاربرد حداقل ذرات ریزدانه در مقایسه با ذرات درشت تر. این مقدار حداقل برای دستیابی به  کاراریی مناسب و خصوصیات ماله خوری بتن تعیین می شود.

        3- انتخاب دانه های خوب دانه بندی شده و تمیز

    4- کاربرد افزودنی های کاهندة آب به منظور کاهش نسبت آب به سیمان

    5- کاربرد بتن با اسلامپ پایین

        6- تراکم مناسب بتن

    7-     عمل آوری مناسب و پیوسته بتن بلافاصله پس از پرداخت سطح آن. این عمل ضمن آن که حصول به مقاومت مورد نظر را تسریع می نماید، ترک های انقباضی را نیز کاهش می دهد.

3- انواع درزها

       3-1- درزهای انبساطی یا جداسازی

در واقع این درزها در یک محل مشخص تعبیه می شوند تا دال حین انبساط و یا حرکت، به سازه های مجاورش صدمه نزند. هدف از کاربرد این درزها آن است که امکان حرکت آزادانه و مستقل قائم و افقی بین دال و سازه های مجاور بوجود آید. این سازه های مجاور می توانند دیوارها، ستون ها و پی ها و یا محل های بارگذاری باشند. حرکت و درجة آزادی این المان های سازه ای نسبت به المان های مجاور برروی دال به علت متفاوت بودن شرایط تکیه گاهی متفاوت می باشد. لذا اگر دال به صورت صلب به ستون ها یا دیوارها متصل شود، ترک خوردگی محتمل خواهد بود. درزهای جداسازی ممکن است از نوع درزهای انبساطی باشند. به طور کلی این نوع درزها می توانند مربعی شکل یا دایروی نیز باشند. (مثلاً در اطراف ستون) مزیت شکل دایروی آن است که در آن گوشه هایی که محل تمرکز تنش است، وجود ندارد. باید اذعان نمود که امروزه طراحی های خوب و نگهداری مناسب درزهای ساخت و ساز (اجرایی)، نیاز به طراحی درزهای انبساطی را مگر در اطراف اجزاء ثابت ساختمان از بین برده است. حرکت کف در طی زمان به تدریج درزهای انبساطی را می بندد و در نتیجه امر، ممکن است درزهای انقباضی مجاور باز شوند و درزگیرها و قفل و بست آنها دچار آسیب گردد.

عرض یک درز انبساطی به طور معمول 75/0 اینچ و یا بیشتر است. ابتدا در داخل درز به ارتفاع 75/0 تا 1 اینچ مصالح پرکننده ریخته می شود و بقیه آن با مصالح درزگیر پر می شود. میلگردهای dowel به کار رفته در درزهای انبساطی باید از یک طرف با یک غلاف  (cap) مجهز شوند به نحوی که در انتهای dowel فضای خالی ایجاد شود. این فضای خالی حرکت dowel را حین انبساط دال جذب می‌نماید. ممکن است گاهی اوقات درزهای آزاد کنندة فشار (pressure relief joint) با درزهای انبساطی اشتباه شوند. این درزها کارکردی شبیه به درزهای انبساطی دارند و تنها فرق آنها این است که آنها پس از ساخت اولیه کف و به منظور رها کردن فشار در مقابل سازه های دیگر و به منظور کاهش امکان بالقوه تخریب به وجود می آیند این درزها برای سازه های معمولی توصیه نمی شوند.

         3-2- درزهای ساخت و ساز (اجرایی)

این نوع درزها که به درزهای سرد نیز معروفند(cold soint) برخلاف 2 نوع درز دیگر به منظور تسهیل حرکت بتن و اجازة تغییر مکان آن ساخته نمی شوند بلکه معمولاً در پایان شیفت کاری یا روزکاری بالاجبار ساخته می


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نگاهی به مبحث «درزها» در کفسازی 18 ص

دانلود تحقیق مربا و مارمالاد و ژله مربا ویژگیها و روشهای آزمون 18 ص

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق مربا و مارمالاد و ژله مربا ویژگیها و روشهای آزمون 18 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

مربا و مارمالاد و ژله مربا ویژگیها و روشهای آزمون

1 ـ هدف هدف از تدوین این استاندارد تعیین ویژگیها , بسته‏بندی , نشانه‏گذاری , نمونه‏برداری و روشهای آزمون مربا و مارمالاد و ژله مربا می‏باشد . 2 ـ دامنه کاربرد

1 ـ هدف

هدف از تدوین این استاندارد تعیین ویژگیها , بسته‏بندی , نشانه‏گذاری , نمونه‏برداری و روشهای آزمون مربا و مارمالاد و ژله مربا می‏باشد . 2 ـ دامنه کاربرد این استاندارد فرآورده‏هایی را شامل می‏شود که از کلیه اندامهای سالم و ماکول گیاه قابل تهیه است .

هدف از تدوین این استاندارد تعیین ویژگیها , بسته‏بندی , نشانه‏گذاری , نمونه‏برداری و روشهای آزمون مربا و مارمالاد و ژله مربا می‏باشد .

2 ـ دامنه کاربرد

این استاندارد فرآورده‏هایی را شامل می‏شود که از کلیه اندامهای سالم و ماکول گیاه قابل تهیه است . اندامهای گیاهی می‏تواند مجزاء بصورت مربا و مارمالاد و ژله مربا تهیه شود . این استاندارد در مورد ژله دسر 1 همچنین محصولات تهیه شده با مواد قندی و یا غیرقندی که مصرف رژیمی دارند 2 نمیباشد .

این استاندارد فرآورده‏هایی را شامل می‏شود که از کلیه اندامهای سالم و ماکول گیاه قابل تهیه است

اندامهای گیاهی می‏تواند مجزاء بصورت مربا و مارمالاد و ژله مربا تهیه شود .

این استاندارد در مورد ژله دسر 1 همچنین محصولات تهیه شده با مواد قندی و یا غیرقندی که مصرف رژیمی دارند 2 نمیباشد .

3 ـ تعاریف و اصطلاحات

در این استاندارد واژه‏ها و اصطلاحات با تعاریف زیر بکار می‏رود : 3 ـ 1 ـ مربا : فرآورده‏ایست که از عمل آوری اندامهای گیاهی همراه با قند مجاز ( موضوع بند 4-8 این استاندارد ) با آب و یا آب میوه پس از طی فرآیند خاص تا غلظت مشخص بدست آید به ترتیبی که قطعات بکار رفته در تهیه آن قابل تفکیک و رویت باشد .

در این استاندارد واژه‏ها و اصطلاحات با تعاریف زیر بکار می‏رود :

3 ـ 1 ـ مربا :

فرآورده‏ایست که از عمل آوری اندامهای گیاهی همراه با قند مجاز ( موضوع بند 4-8 این استاندارد ) با آب و یا آب میوه پس از طی فرآیند خاص تا غلظت مشخص بدست آید به ترتیبی که قطعات بکار رفته در تهیه آن قابل تفکیک و رویت باشد .

3 ـ 2 ـ مارمالاد

فرآورده‏ایست که طی فرآیند خاص از پوره میوه همراه با قند مجاز ( موضوع بند 4-8 این استاندارد ) تا رسیدن به غلظت مورد نیاز بدست می‏آید .

3 ـ 3 ـ ژله مربا 3

فرآورده‏ایست شفاف که طی فرآیند خاص از آب میوه و یا استخراج آبی میوه که فاقد ذرات میوه بوده ممکن است به وسیله تبخیر تغلیظ شده و یا مواد قندی مجاز ( موضوع بند 4-8 این استاندارد ) به آن اضافه شده و تا غلظت مورد نیاز حاصل می‏شود .

در مورد ژله مربا می‏توان از قطعات میوه بصورت پراکنده و معلق در بافت آن استفاده کرد .

4 ـ ویژگیها

4 ـ 1 ـ میوه‏ها : میوه‏های مورد مصرف باید تمیز , تا حد مناسب رسیده , سالم , با یا بدون پوست , بدون هسته ( بجز دانه ریزها ) بدون تخمدان , از میوه تازه ( به استثنأ بالنگ که بصورت خشک مجاز می‏باشد ) و یا نگهداری شده در سردخانه و یا منجمد شده طبق استاندارد مربوطه استفاده شود . 4 ـ 2 ـ سایر اندامهای گیاهی :

4 ـ 1 ـ میوه‏ها :

میوه‏های مورد مصرف باید تمیز , تا حد مناسب رسیده , سالم , با یا بدون پوست , بدون هسته ( بجز دانه ریزها ) بدون تخمدان , از میوه تازه ( به استثنأ بالنگ که بصورت خشک مجاز می‏باشد ) و یا نگهداری شده در سردخانه و یا منجمد شده طبق استاندارد مربوطه استفاده شود .

4 ـ 2 ـ سایر اندامهای گیاهی :

سایر اندام‏های گیاهی مورد مصرف باید تمیز , سالم و تازه باشد ( از گلهای خشک شده طبق استاندارد مربوطه نیز می‏توان استفاده نمود .)

4 ـ 3 ـ طعم و بو :

مربا و مارمالاد و ژله مربا باید طعم و بوی میوه و یا گیاه مورد مصرف را داشته باشد . و عاری از هر گونه طعم و بوی حاصل از سوختگی و فساد مانند کپک زدگی و ترشیدگی باشد .

4 ـ 4 ـ رنگ :

مربا و مارمالاد باید رنگ فرآورده‏ای باشد که تحت شرایط طبیعی و سالم بدست آمده و مشخص کننده نوع میوه , عاری از رنگ سیاه و یا قهوه‏ای مربوط به اکسیده شدن میوه یا کاراملیزه شدن مواد قندی است باشد .

افزودن هر نوع رنگ به فرآورده مجاز نمی‏باشد .

4 ـ 5 ـ عیوب :

میوه آفت زده , لک دار , کپک زده , لهیده و سایر مواد اولیه‏ایکه از نوع نامرغوب بوده و منجر به فرآورده‏های نامناسب می‏شود عیوب تلقی می‏گردد .

4 ـ 5 ـ 1 ـ وجود قطعات سوخته شده و کاراملیزه شده جزء عیوب محسوب می‏شود .

4 ـ 5 ـ 2 ـ وجود هسته به استثنای دانه ریزها 4 وجود پوست به استثنای میوه‏هائیکه با پوست خورده می‏شوند مانند گیلاس جزء عیوب محسوب می‏شود .

4 ـ 6 ـ مواد خارجی :

4 ـ 6 ـ 1 ـ فرآورده باید فاقد بقایای گیاهی مانند برگ , ساقه , تخمدان و غیره باشد .

4 ـ 6 ـ 2 ـ فرآورده باید فاقد هر گونه آفت زنده و مرده و یا آثار بقایای آنها مانند تخم و لارو و شفیره و حفره باشد .

4 ـ 6 ـ 3 ـ در فرآورده نباید ذرات شن و خاک و غیره وجود داشته باشد .

4 ـ 7 ـ آب :

آب مصرفی در تهیه مربا و مارمالاد و ژله مربا باید مطابق استاندارد ویژگیهای آب آشامیدنی شماره 1053 باشد .

4 ـ 8 ـ مواد قندی :

افزودن ساکارز , گلوکز ( مایع و یا جامد ) دکستروز , فروکتوز و یا سایر مواد قندی هیدروکربنه مطابق با استانداردهای مربوطه مجاز می‏باشد .

4 ـ 9 ـ پری :

میزان پری حداقل 90 درصد باشد .

4 ـ 10 ـ مواد جامد محلول در آب :

میزان مواد جامد محلول در آب در مربا و مارمالاد و ژله مربا حداقل 65 باشد .

4 ـ 11 ـ اسیدیته :

اسیدیته مربا و مارمالاد و ژله مربا باید در حدود مجاز 1/5-0/1 درصد اسیدیته برحسب اسید سیتریک

4 ـ 12 ـ PH

میزان PH مربا و مارمالاد و ژله مربا باید در حدود مجاز 4-3 باشد .

4 ـ 13 ـ میوه محتوی :


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق مربا و مارمالاد و ژله مربا ویژگیها و روشهای آزمون 18 ص