Customer Relationship Management Concept, Strategy, and Tools
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
Change management
There is considerable overlap and confusion between change management, change control and configuration management. The definition below does not yet integrate these.
Change management is an important process, because it can deliver vast benefits (by improving the system and thereby satisfying customer needs), but also enormous problems (by ruining the system and/or mixing up the change administration). Furthermore, at least for the Information Technology domain, more funds and work are put into system maintenance (which involves change management) than to the initial creation of a system. Typical investment by organizations during initial implementation of large ERP systems is 15-20% of overall budget.
In the same vein, Hinley describes two of Lehman’s laws of software evolution: the law of continuing change (i.e. systems that are used must change or automatically become less useful) and the law of increasing complexity (i.e. through changes the structure of a system becomes ever more complex and more resources are needed to simplify it).
The field of manufacturing is nowadays also confronted with many changes due to increasing and worldwide competition, technological advances and demanding customers Therefore, (efficient and effective) change management is also of great importance in this area.
It is not unthinkable that the above statements are true for other domains as well, because usually, systems tend to change and evolve as they are used. Below, a generic change management process and its deliverables are discussed, followed by some examples of instances of this process.
Notes: In the process below, it is arguable that the change committee should be responsible not only for accept/reject decisions, but also prioritisation, which influences how change requests are batched for processing.
مدیریت تغییر
جهان همواره در حال تغییر و تحول است و ادامه حیات ذرات هستی در گرو همین تغییرات است. تغییر در همه پدیدههای جهان جریان دارد و این تنها به طیف خاصی محدود نیست. تغییر پیش از پیدایش بشر وجود داشته و همیشه نیز وجود خواهد داشت. چه در غیر این صورت، در هر موقعیت و لحظه از زمان، انتقال به زمان و شرایط بعدی ممکن نخواهد بود. بشر همیشه درصدد ایجاد تغییرات مثبت، مهار تغییرات منفی و مبارزه با آثار آن بوده است و سعی نموده است که تغییرات را مدیریت نماید تا از آثار زیان بار آن در امان بماند. سازمانها و بنگاههای اقتصادی نیز در دنیای پرشتاب امروزی دائماً در حال تغییر و تحول هستند و سازمان هایی میتوانند باقی بمانند که برای بقای خود مزیت رقابتی بوجود آورند. سئوالی که به ذهن متبادر می شود این است که آیا تغییر فرایندی مثبت است یا منفی؟
نگرش به تغییر در دنیای مدیریت، نگرشی سیستمی و مبتنی بر فرآیند است. فرآیند از جایی آغاز و در جایی پایان میپذیرد. بنابراین میتوان گفت که فرآیند مدیریت تغییر، فرآیندی آگاهانه و مبتنی بر رویکردی تعریف شده می باشد. در یک نگرش کلی میتوان گفت فرآیند مدیریت تغییر از هفت مرحله تشکیل میشود که عبارتند از:
1- مرحله تدوین راهبرد و طرح
2- تغییر مستندات و مدارک در هسته مرکزی سازمان
3- تشخیص جدولبندی تغییرات
4- برپایی ساختار و ترکیببندی
5- آزمایش در محیط قابل کنترل
6-گسترش ترکیببندی تغییر
7- نمایش پایداری و عملکرد
زیرساختهای این هفت مرحله، زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری هستند اما زیرساخت اصلی هر نوع تغییر در سازمان ها در حقیقت انسان ها هستند.
در مواجهه با تغییرات اگر سازمان آمادگی لازم را نداشته باشد که از درون خود، تغییرات را پذیرا باشد و در مقابل آن مقاومت نشان دهد، لاجرم به سمت اضمحلال خواهد رفت.
برای مدیریت در تغییر باید دانست که:
- چرا تغییر ضروری است؟
- چه کسی میخواهد تغییر رخ دهد؟
- چه نتایجی مطلوب است؟
- چگونه تغییر ایجاد میشود؟
- چه کسانی حمایت و چه کسانی مشارکت میکنند؟
- ما باید چه کنیم و در چه مسیری حرکت نمائیم؟
باید اذعان نمود که پیچیدگی پدیده تغییر از آن جهت است که فرآیندی دینامیک بوده و از تعامل متقابل عوامل مختلف بوجود میآید و تمامی این عوامل و متغیرهای آن در رابطه علت و معلولی با یکدیگر، ساز و کاری بوجود میآورند که درک و تحلیل آن را مشکل میسازد. از این رو تشخیص جهت مناسب تغییر دشوار میشود.
دو دلیل عمده وجود دارد که ضرورت تغییر در سازمانها را ایجاب مینماید:1- نیاز به تغییرات درونی برای تطبیق با رخ دادهای ایجاد شده در خارج از سازمان.
2- علاقه به پیشبینی توسعه در آینده و یافتن راه های تطبیق با آن.
به هنگام حادث شدن تغییر، عوامل انسانی در سازمان پاسخهای متفاوتی از خود نشان میدهند.مقاومت افراد در مقابل تغییر یکی از مهمترین مسائل سازمان ها و بنگاه های اقتصادی است زیرا آنها تغییر را نوعی تهدید برای خود میدانند و به سادگی پذیرای تحولات و تغییرات نمیشوند و غلبه بر این مقاومت و هدایت آن، یکی از مشکلترین وظایف مدیران است. به هر حال تغییر هرچه باشد و مقاومت در مقابل آن به هر شدتی که باشد نیاز به مدیریت و راهبری دارد و مدیر باید افراد را توجیه کرده و آگاهیهای لازم را به آن ها بدهد.
مقاومت در مقابل تغییرات دو منشاء دارد:
1- مقاومتهایی که منشاء فردی دارند و به ویژگیهای شخصیتی افراد مربوط میشود که عبارتند از: عادت، امنیت، ترس از ناشناختهها، عوامل اقتصادی و بیاعتمادی به خود.
2- مقاومتهایی که منشاء سازمانی دارند که عبارتند از: مکانیسمهای ساختاری، احساس تهدید توسط متخصصان، هنجارهای گروه و سرمایهگذاری شغلی.
برای مدیریت تغییر و مقابله با مقاومت کارکنان در برابر تغییر، "رابینز" روش هایی را به شرح زیر پیشنهاد نموده است:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
بررسی
MANAGEMENT INPUT/ OUTPUT
یکی از عملکردهای بسیار مهم و اصلی سیستم عامل کنترل و مدیریت دستگاههای ورودی/ خروجی (I/O) در کامپیوتر است. سیستم عامل باید فرمانهایی را به این دستگاهها بفرستد، وقفه ها را بگیرد و خطاها را اداره کند. و همچنین باید یک رابط بین دستگاهها و بقیه سیستم به منظور استفاده ساده تر از آنها فراهم نماید.
اصول سخت افزاری I/O
دید افراد مختلف نسبت به سخت افزار I/O متفاوت است. مهندسین برق و الکترونیک آن را بصورت مدارهای مجتمع، مدار چاپی، منابع تغذیه، موتورها و دیگر اجزاء فیزیکی تشکیل دهنده سخت افزار می بینند. برنامه نویسان آن رابه شکل واسطه ارائه شده به نرم افزار، فرامین مورد قبول سخت افزار، توابع قابل اجرا و خطاهای احتمالی و گزارش آنها می بینند. از یک دیدگاه، دستگاههای ورودی/ خروجی بطور کلی به دو دسته تقسیم می شوند.
1- دستگاههای بلوکی BLOCK DEVICE
2- دستگاههای کارکتری CHARACTER DEVICE
یک دستگاه بلوکی وسیله ای است که اطلاعات را در یک بلوک با اندازه معین ذخیره می کند که هر کدام با آدرس خودشان مشخص شده اند. حدود اندازه بلوکهای معمولی از 512 بایت تا 32768 بایت می باشند خاصیت اساسی یک دستگاه بلوکی این است که خواندن و نوشتن هر بلوک را بطور مستقل از بقیه ممکن می سازد دیسکها از متداولترین دستگاههای بلوکی هستند.
نوع دیگری از دستگاههای ورودی/ خروجی، دستگاههای کارکتری است. یک دستگاه کارکتری یک جریان از کارکترها را بدون توجه به هیچ ساختار بلوکی، دریافت نموده و یا تحویل می دهد، بنابراین قابلیت آدرس دهی و جستجو در آن وجود ندارد. چاپگرها، واسطه های شبکه، موشواره ها و دیگر دستگاههایی که شبیه دیسک نیستند، به عنوان دستگاه کارکتری در نظر گرفته می شوند. از دیدگاه دیگر دستگاههای ورودی/ خروجی به سه طبقه تقسیم می شوند:
1- قابل خواندن توسط انسان:
مناسب برای ارتباط با کاربر، مانند پایانه های نمایش دهنده تصویر، صفحه کلید و…
2- خواندن توسط ماشین:
مناسب برای ارتباط با وسائل الکترونیکی، مانند گردانندهای دیسک و نوار، حس کنندهها، کنترل کننده ها و محرکها.
3- ارتباطات:
مناسب برای ارتباط با دستگاههای دور مانند، گرداننده های دیجیتالی خط و مودمها. تفاوتهای زیادی در بین هر طبقه وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
نرخ انتقال، کاربرد، پیچیدگی کنترل، واحد انتقال، نمایش داده ها، شرایط خطا.
سازمان عمل ورودی/ خروجی
الف) ورودی/ خروجی برنامه ریزی شده: پردازنده یک فرمان ورودی/ خروجی را از جانب فرایندی به یک مولفه ورودی/ خروجی صادر می کند. سپس آن فرایند قبل از ادامه، تا کامل شدن عمل ورودی/ خروجی به انتظار می ماند.
ب) ورودی/ خروجی مبتنی بر وقفه: پردازنده یک فرمان ورودی/ خروجی را از جانب فرایند صادر می کند، سپس به اجرای دستورالعملهای بعدی ادامه می دهد و با کامل شدن عمل ورودی/ خروجی یا وقفه مولفه ورودی/ خروجی مواجه می شود. دستورالعملهای بعدی می توانند از همان فرایند باشند البته به شرطی که فرایند نیازی به انتظار برای تکمیل ورودی/ خروجی نداشته باشد. در غیر این صورت فرایند در انتار وقفه معلق می گردد و کار دیگری انجام می گیرد.
پ) دسترسی مستقیم به حافظه DMA: مولفه DMA تبادل داده ها بین حافظه اصلی و مولفه ورودی/ خروجی را کنترل می کند. پردازنده تقاضایی برای انتقال یک بلوک از داده ها را به مولفه DMA می فرستد و فقط پس از انتقال کل بلوک مورد وقفه قرار می گیرد.
تکامل عمل ورودی/ خروجی
می توان گامهای تکاملی را بصورت زیر خلاصه نمود:
1- کنترل دستگاه جانبی بطور مستقیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
Information technology management
Information technology management (or IT management) is a combination of two branches of study, information technology and management.
Strictly speaking, there are two incarnations to this definition. One implies the management of a collection of systems, infrastructure, and information that resides on them. Another implies the management of information technologies as a business function.
The first definition stems from the practice of IT Portfolio Management and is the subject of technical manuals and publications of various information technologies providers; while the second definition stems from the discussion and formation of the Information Technology Infrastructure Library (ITIL).
The ITIL has been in practice throughout regions of the world mainly conducted by IT service providers consulting companies. The relative paucity in the use of the best practice set can be attributed to a lack of awareness among IT practitioners. However the lack of ready-to-use tools also presents a significant barrier.
Some organizations that value such practices tend to engage consultants to introduce the practice. Such implementations can conflict with the home-grown culture due to a lack of internal buy-in. Other organizations implement the practices by spending resources to develop in-house tools.
Most in-house developed tools tend to focus on one or a few specific areas where the orgnizations feel the most pains. To reap the full advantages, tools will need to be integrated with the organization's IT data in the center.
مدیریت فناوری اطلاعات :
اگر سلسله مقالات <الفبای مدیریت فناوری اطلاعات> را تاکنون دنبال کرده باشید، لابد با بعضی از جنبههای مختلف این شاخه از علم مدیریت آشنا شدهاید اصطلاحاتی مثل Outsourcing،BPR،ROI،TCO و KM از جمله موارد مهمی هستند که باید هر مدیر فناوری اطلاعات درباره آنها بداند. اما هنوز درباره مهمترین موضوع این بحث، یعنی <مدیر فناوری اطلاعات> سخنی نگفتهایم. او کیست؟ چه مسوولیتهایی دارد؟ و برای اینکه بتوان به یک مدیر خوب برای اداره کردن امور مربوط به فناوری اطلاعات (در یک سازمان) تبدیل شد چه تخصصهایی لازم است؟ در این مقاله مروری اجمالی بر مهمترین مهارتهای عمومی یک <مدیر فناوری اطلاعات> خواهیم داشت. و در قسمت بعدی این مقاله که درشماره آینده از نظرتان خواهد گذشت، مهارتهای تکنیکی و مسوولیتهای اصلی یک CIO را بررسی خواهیم کرد.
CIO کیست؟
این کلمه سرنام عبارت Chief Information Officer است و ما در زبان فارسی این مقام اجرایی را در مجموعه مدیران یک سازمان یا شرکت تحت عنوان <مدیر فناوری اطلاعات> میشناسیم. البته معنی دقیق و صحیح لغوی این عبارت <مدیر اطلاعات> است و اطلاع داریم که این واژه کمی پیش از متداول شدن فناوری اطلاعات در جوامع صنعتی، در مباحث مدیریتی مطرح شده بود. اما چون فناوری اطلاعات در جامعه و بهخصوص محیط شرکتها و سازمانهای صنعتی چنان پیشرفت کرده است که عملاً تمام مقولات مرتبط با <اطلاعات سازمانی> را تحت تأثیر قرار داده است، میدانیم که وقتی ذکری از CIO به میان میآید، منظور همان مدیر فناوری اطلاعات است که به طور کلی <مدیریت گردش، ثبت و امنیت اطلاعات سازمانی> جزء وظایف اوست. CIO کسی است که ناگزیر از بهکاربردن بهترین، مقرون بهصرفهترین و مناسبترین ابزارها و راهکارهای شناخته شده برای مدیریت اطلاعات در یک سازمان است. بدیهی است که این ابزارها و راهحلها چیزی خارج از حوزه شمول فناوری اطلاعات نیستند. بنابراین چنین فردی باید شناخت مناسبی از این شاخه از علم و فناوری داشته باشد ولو اینکه موضوع کار سازمان یا شرکت مطبوع او هیچگونه قرابتی با خود صنعت و ابزارهای فناوری اطلاعات نداشته باشد. امروزه گردش وسیع اطلاعات در صنایع و نهادهای خدماتی گوناگون بخشی حیاتی از گردش امور محسوب میشود و سازمانهایی که قادر به تسهیل گردش اطلاعات در مجموعه خود نیستند در یک فضای رقابتی قادر به ادامه بقا نخواهند بود. در چنین شرایطی نقش راهبردی افرادی که در هریک از این موسسات و شرکتها مسؤولیت نگهداری و توسعه شریانهای گردش اطلاعات را برعهده دارند غیرقابل انکار و خطیر است. امروزه در کشورهای صنعتی مرسوم است که سازمان ها و نهادهای متوسط (مجموعههایی با بیش از 100 نفر کارمند) یا بزرگ، یک نفر را به عنوان مدیر فناوری اطلاعات یا بهتر بگوییم، مدیر اطلاعات در سازمان منصوب میکنند و ادارهکردن امور مذکور را به وی میسپارند. دقت کنید که این مسؤولیت متفاوت از نقش مسؤولین امنیتی و اطلاعاتی در برخی از سازمانهاست که در ارتباط تنگاتنگ با سرویسهای امنیتی یا پلیسی کار میکنند، هرچند که ماده خام موضوع فعالیت هردو دسته <اطلاعات> است. CIO بیشتر به دنبال توسعه گردش اطلاعات کسب وکار و تسهیل روند آن در یک سازمان است، در حالی که مسؤولین حفاظت اطلاعات مراقب جنبههای مجرمانه فعالیت اشخاص در محدوده سازمان و محدود سازی نشت اطلاعات حساس سازمان به بیرون از آن هستند. البته بدیهی است که مسؤولیت این دو گروه از مدیران در هر سازمانی، در یک نقطه با یکدیگر اشتراک پیدا میکند و آن هم جایی است که امنیت اطلاعات یا کسبوکار سازمان از طریق ابزارها و روشهای کامپیوتری و دیجیتالی به مخاطره میافتد.
پرسشی که در اینجا بهوجود میآید این است که ویژگیها، تواناییها و مسؤولیتهای خاص یک مدیر فناوری اطلاعات چیست؟ به عبارت دیگر اگر بالاترین مقام مدیریتی در یک شرکت یا سازمان به این نتیجه برسد که برای مدیریت اطلاعات نیازمند بهرهگرفتن از چنین فرد یا افرادی است، به کدام گروه از متخصصین و کارشناسان باید مراجعه کند؟
من در ادامه مقاله، این ویژگیها را به دو دسته <مهارتها> و <مسؤولیتها> تقسیمکردهام. این موارد در حقیقت خلاصهای است از آنچه که ممکن است در مقالات و کتابهای مختلف در زمینه مدیریت فناوری اطلاعات پیدا کنید. شرکت یا سازمانی که قصد به خدمتگرفتن چنین مدیری دارد باید توقعات خود را از او بهدرستی بشناسد (مسؤولیتها) و تواناییها و تخصصهای لازم (مهارتها) را از او جویا شود.
مهارتهایی که هر مدیرفناوری اطلاعات باید داشته باشد
در اینجا برای سهولت در ترسیم نقشهای اصلی یک CIO، مهارتهای او را به دو دسته عمومی (مهارتهای مدیریتی) و اختصاصی (مهارتهای مرتبط با IT) تقسیم کردهام. البته واضح است که در یک نگاه کلی، همه این مهارتها با فناوری اطلاعات مرتبط هستند ولی این تقسیم بندی از آن جهت مفید است که بفهمیم در هر دسته از مهارتها، کدام جنبه از تخصص وزن بیشتری دارد؟ برخی از مهارتها بهدست نمیآیند مگر اینکه مدیر فناوری اطلاعات آگاهی کافی از تکنیکهای عمومی مدیریت داشته باشد. در گام بعدی، همین تکنیکها را میتوان به مسائل مرتبط با فناوری اطلاعات پیوند زد. اما دسته دیگری از این مهارتها حاصل نمیشوند مگرآنکه CIO دانش کافی درباره <راهبرها و تکنیکهای اصلی فناوری اطلاعات> داشته باشد و در وهله دوم این مهارتها را به جنبههای عمومی مدیریت در سازمان پیوند بزند.
مهارتهای عمومی مدیریتی
1- رهبری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
مدیریت پردازش process management
1-7- مقدمه
یک processیک برنامه در حال اجرا میباشد . سیستم unix برای کنترل نمودن process های در حال اجرا برنامه های مختلفی را فراهم ساخته است . بی شک برنامه ps مهمترین برنامه از این نوع میباشد که وضعیت process های کنونی شما را نشان میدهد .
هنگامیکه process ها در صحنه اجرا میشوند ، میتوان بوسیله سیگنال هائیکه از صفحه کلید ارسال میگردد آنها را متوقف نمود . اما برای مدیریت process هائیکه در زمینه اجرا میگردند با استفاده از فرمان kill آنها را متوقف میسازیم .
دیگر فرامینی که در این فصل مورد بررسی قرار میگیرد امکان تغییر دادن محیط process ها را فراهم میسازند . فرمان nice اولویت اجرای process را کاهش میدهد تا process های دیگر بیشتر مورد توجه قرار گیرند . فرمان nohup این امکان را در اختیار شما قرار میدهد که پس از خروج از سیستم process شما همچنان در حال اجرا باقی بماند . فرمان at این امکان را در اختیار شما قرار میدهد که برنامه ای را در زمانیکه شما تعیین می نمائید به اجرا در بیاید .
2-7- گزارش وضعیت process ها
فرمان ps
یک برنامه در حال اجراء رایک process مینامند وهر process بوسیله یک شماره واحد شناخته میشودبه این شماره PID ویاشماره مشخصه process میگویند. process های باشماره مشخصه process1. 0 های ویژه سیستم میباشند. process شماره صفرkernel سیستم unix میباشدو process شماره init process .1 نام دارد. این process وظیقه برپاسازی ساختار process ها را بر عهده دارد . در سیستم unix تمام process ها توسط process دیگر ایجاد میشوند که به آن process پدر میگویند. پدرویابه تعبیری دیگر پدر بزرگ تمام process ها process شماره 1 میباشد.
شماره مشخصه بقیه process ها در محدوده 2 تا 30.000 قراردارد .برنامه ps نه تنها pid هابلکه اطلاعات دیگر ی درمورد process های در حال اجراءرا نمایش میدهد.برای مثال جهت مشاهده وضعیت process های اجراءشده در زمینه ویامشخص نمودن pid برای خاتمه دادن به process که درزمینه در حال اجراء میباشد از فرمان ps استفاده میکند همچنین از فرمان ps برای مشاهده process هائی که توسط دیگر استفاده کنندگان به اجراءدر آمده استفاده میکنیم.
اگرهیچ opthion رادر سطرفرمان ps اختصاص ندهیدتنها اطلاعات مربوط به process های ترمینال کنترلی خودرامشاهده خواهیدکرد.
$ ps
pid tty time command
25 2b 0:09 sh
156 2b 0:01 ps
$
چهارفیلدخروجی عبارتنداز شماره مشخصه process ونام ترمینال کنترلی. زمان مصرف شده برای اجرای فرمان ونام فرمان.
معمولا process ها ازطریق یک ترمینال کنترلی به اجراء در می آیند .اگر یک process که درزمینه اجراءمیگردد به ترمینال کنترلی