بررسی رابطه بین وجه نقد ناشی از عملیات و مدیریت سود در شرکت های سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده
یکی از مهمترین ویژگی¬های شرکت¬های سهامی، تفکیک مالکیت از مدیریت است، این امر همراه با امکان دسترسی انحصاری مدیران به بخشی از اطلاعات مالی و نیز ویژگی حسابداری تعهدی، این انگیزه را در مدیران بوجود می-آورد که با اعمال روش¬های مختلف در جهت منافع خود و در تضاد با منافع سایر گروه¬ها سود را دستکاری کنند. شرکت¬های سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل می¬دهند. فرضیه اصلی تحقیق آن است که در شرکت¬های فوق از طریق دستکاری اقلام تعهدی اختیاری مدیریت سود اعمال می¬شود و میزان مدیریت سود بستگی به عملکرد شرکت دارد و وجوه نقد ناشی از عملیات به عنوان معیار اصلی عملکرد شرکت در نظرگرفته شده است. در این تحقیق رابطه بین وجوه نقد ناشی از عملیات و رفتار اقلام تعهدی اختیاری، طی دوره 1386، 1387 مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج این تحقیق بیانگر این مطلب است که یک نوع رابطه منفی بین اقلام تعهدی اختیاری و وجوه نقد حاصل از عملیات وجود دارد. و شرکت¬ها زمانی که از لحاظ وجوه نقد حاصل از عملیات وضعیت ضعیف¬تری دارند از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری سود شرکت را افزایش می¬دهند و بالعکس زمانی¬که شرکت¬ها از لحاظ وجوه نقد حاصل از عملیات وضع بهتر¬ی دارند از طریق کاهش اقلام تعهدی اختیاری سود شرکت را کاهش می¬دهند.
واژه های کلیدی:
مدیریت سود، وجوه نقد ناشی از عملیات، اقلام تعهدی، اقلام تعهدی اختیاری
مقدمه
مطالعات انجام شده نشان می¬دهند که مدیران از طریق انتخاب سیاست¬های خاص حسابداری، تغیییر در برآوردهای حسابداری و مدیریت اقلام تعهدی، سودهای گزارشی را تعدیل می¬کنند. مدیران برای رسیدن به اهداف خاصی که منطقاً منافع عده¬ای خاص را تامین می¬کند، سود را طوری گزارش می¬کنند که با هدف تامین منافع عمومی استفاده-کنندگان مغایرت دارد. حسابرسان وظیفه دارند که بر مطلوبیت صورت¬های مالی در چارچوب استانداردهای حسابداری صحه بگذارند، در حالی که استانداردهای حسابداری نیز در بعضی از موارد دست مدیران را برای انتخاب روش حسابداری باز می¬گذارد. در واقع مشکل ازآن جایی ناشی می¬شود که مدیریت سود در بعضی مواقع باعث گمراه¬کننده شدن صورت¬های مالی می¬شود، در حالی که صورت¬های مالی از نظر قرار گرفتن در چارچوب استانداردهای حسابداری مشکلی نداشته و حسابرسان از این نظر نمی¬توانند بر صورت¬های مالی اشکالی بگیرند. پس با توجه به این موضوع که سود یکی از مهمترین عوامل در تصمیم¬گیریها¬ است، آگاهی استفاده¬کنندگان از قابل اتکا بودن سود می¬تواند آنها را در اتخاذ تصمیمات بهتر یاری دهد ]6[.
عمده تحقیقات انجام شده در ارتباط با مدیریت سود در کشورهای توسعه یافته انجام شده است. انجام تحقیقات مشابه در ایران میتواند ادبیات این موضوع را پر بارتر سازد. در این تحقیق میخواهیم بررسی کنیم که آیا در شرکت¬های سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مدیریت سود انجام میشود؟ ما این موضوع را از طریق بررسی احتمال دستکاری اقلام تعهدی اختیاری که یکی از روش¬های مدیریت سود است انجام میدهیم.
از آنجا که طبق تحقیقات صورت گرفته، فاصله بین مدیریت سود و تقلب های گزارش شده چندان زیاد نیست و از آنجایی که وظیفه اصلی حسابرسان کشف تقلب نیست، نتایج این تحقیق خطر وجود تقلب در شرکت هایی که مدیریت سود کرده اند را هم به استفاده کنندگان و هم به حسابرسان یادآوری می کند.
مفهوم مدیریت سود
مدیریت سود در ادبیات حسابداری از موضوعات نسبتا تازه و مورد توجه مدیران است این مبحث در حسابداری از حدود ابتدای قرن بیستم به بعد با تحقیقات مختلفی که توسط صاحبنظران این رشته نظیر جانسون و مید در سال 1906، ورشو در سال 1924، دوین در سال 1942، هیپ¬ورث در سال 1953، گاردون در سال 1964 و موسز در سال 1987 که به شکل مدون انجام شد، شکل گرفت. هر یک از تحقیقات از ابعاد خاصی و با عبارات متفاوتی نظیر دستکاری سود، هموارسازی سود و در نهایت مدیریت سود به موضوع پرداخته¬اند ]2[. مفهوم مدیریت سود از زوایای مختلفی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است و هر یک تعاریف مختلفی ارایه نمودهاند. برخی از این تعاریف عبارتاند از:
بیدلمن مدیریت سود را بیانگر تلاشی از سوی مدیریت شرکت می¬داند که سعی می¬کند تا انحرافات غیرعادی سود را کاهش دهد. از نظر بلکوئی مدیریت سود ممکن است بعنوان عادی جلوه دادن عمدی سود به منظور دستیابی به روند یا سطح دلخواه، تعبیر شود. از نظر رونن و سادن مدیریت سود، تلاش عمدی مدیریت جهت انتقال اطلاعات خاص به استفاده¬کنندگان صورتهای مالی، تعریف می¬شود ]3[. هیلی و والن تعریف زیر را از مدیریت سود ارایه کرده¬اند: "مدیریت سود زمانی رخ می¬دهد که مدیر برای گزارشگری مالی از قضاوت شخصی خود استفاده میکند، این کار را با هدف گمراه کردن برخی از سهامداران درباره عملکرد واقعی اقتصادی و یا برای تاثیر در نتایج قراردادهایی که به ارقام حسابداری گزارش شده بستگی دارند، انجام می¬دهد" ]13[.
حسابداری تعهدی، حق انتخاب قابل توجهی به مدیران در تعیین سود در دوره¬ای زمانی متفاوت اعطا می¬کند. در واقع تحت این نوع از سیستم حسابداری، مدیران کنترل چشمگیری بر زمان تشخیص برخی اقلام هزینه از جمله هزینه¬های تبلیغات و مخارج تحقیق و توسعه دارند. از سوی دیگر مدیران در سیستم حسابداری تعهدی، با گزینه¬های متفاوتی در مورد زمان تشخیص درآمدها روبه¬رو هستند، از جمله تشخیص سریعتر درآمد از طریق انجام فروشهای نسیه. اینگونه عملکرد از سوی مدیران در عبارتی ساده به عنوان "مدیریت سود "یاد می¬شود. دی¬جورج و همکاران، مدیریت سود را به عنوان نوعی دستکاری مصنوعی سود توسط مدیریت جهت حصول به سطح مورد انتظار سود برای بعضی تصمیمات خاص (از جمله پیش¬بینی تحلیل¬گران و یا برآورد روند سودهای قبلی برای پیش¬بینی سودهای آتی) تعریف می-کند. به نظر ایشان، در واقع انگیزه اصلی مدیریت سود، مدیریت تصور سرمایه¬گذاران در مورد واحد تجاری است ]8[. بطور کلی مدیریت سود به اثرگذاری روی سود شرکت به نحوی که منافع و خواسته¬های شرکت و مدیران آن را برآورده نمایند، تعریف می¬شود.
پیشینه¬ی تحقیق
تحقیقات مرتبط خارجی
آلفرد و همکارانش نقش انتخاب اقلام تعهدی و تصمیمات طبقهبندی سود یا زیان¬ها در شرکتهای بورس سنگاپور را بر مدیریت سود مورد بررسی قرار دادند، دریافتند که مدیران اقلام تعهدی را بر طبقه¬بندی اقلام بعنوان عادی یا غیرمترقبه در زمینه مدیریت سود ترجیح می¬دهند. وقتی که سود بیشتر از حدی است که پاداش به آن تعلق گیرد آنها از طریق اقلام تعهدی سود را کاهش می¬دهند سودها را بعنوان اقلام غیر مترقبه و زیان¬ها را بعنوان اقلام عادی گزارش می کنند. وقتی که سود کمتر از حدی است که پاداش به آن تعلق گیرد آنها از طریق اقلام تعهدی سود را افزایش می¬دهند سودها را بعنوان اقلام عادی و زیان¬ها را بعنوان اقلام غیر مترقبه گزارش می¬کنند]4[. پورسیا در تحقیقات خود در سال 1997 شواهدی بدست آورد که وقتی تغییر مدیریت بطور غیر عادی صورت می¬گیرد مدیران جدید از طریق اقلام تعهدی سود سال تغییر را کاهش می¬دهند و در سالهای بعد سود را افزایش می¬دهند ]4[. یون و میلر ] 16[ در سال 2002 مدیریت سود در 249 شرکت کره ای را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که در شرکتهای مورد بررسی مدیریت سود با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری صورت می گیرد. این عمل به ویژه زمانی انجام می گیرد که در شرکتهای مذکور، وجوه نقد حاصل از عملیات بیانگر عملکرد ضعیف شرکت باشد. تحقیقاتی که جمیز ]11[ و همکارانش در سال 2006 در خصوص مدیریت سود انجام دادند مبین این قضیه بود که، روشهای مختلف ارائه سود جامع ارتباط مشابهی با مدیریت سود دارد. و همچنین یکی از شرایط لازم برای افشای شفافتر سود جامع کاهش دادن مدیریت سود می¬باشد. جمیز و همکارانش پی بردند که مدیران انگیزه¬های متفاوت و روشهای مختلفی برای مدیریت سود دارند. در تحقیقات خود رابطه بین مدیریت سود و شفافیت گزارشگری مالی جامع را مورد بررسی قرار دادند. آنها از 62 مدیر مالی و مدیر عامل که درامر فروش اوراق¬ بهادار آماده ¬به ¬فروش تصمیم¬گیری می¬کردند، تحقیق به عمل آوردند و به این نتیجه رسیدند که افزایش شفاف¬سازی، تلاشهای مدیریت سود را در زمینه¬هایی که شفاف¬سازی مناسب میباشد کاهش داده و تمرکز و توجه مدیریت سود را به روشهای گنگ و نقاط مبهم و کمتر آشکار سازی شده جلب می¬کند شفافتر کردن گزارشها نیز تلاشهای مدیریت سود را بصورت زیادی کمرنگ می¬کند اما آنها را بصورت کامل از بین نمی¬برد. گوش و اولسن ]10[ در سال 2009 نشان دادند مدیران برای کاهش نوسانات سود از اقلام تعهدی اختیاری استفاده می¬کنند. گوپال در سال 2003 در تحقیق خود تحت عنوان، آیا حسابرسان متخصص مدیریت سود را مهار میکنند؟ اشاره می¬نماید که هنوز مدیریت سود موضوع جالب و مورد بحث در محافل سرمایه¬گذاران، تحلیل-گران و افکار عمومی است و تنها مکانیسمی که ممکن است بیشتر جلوی مدیریت سود را بگیرد تخصص حسابرسان می¬باشد. حسابرسان متخصص در مقایسه با حسابرسان غیرمتخصص دارای دانش دقیق¬تر و کاملتر و با تجربه¬تر هستند و حسابرسان متخصص دارای فهم و درک گسترده¬ای از مشخصه¬ها و روشها رسیدگی در امور حسابرسی هستند که این امر در کشف مدیریت سود مفید و مثمر می¬باشد. وی در تحقیق خود به این نتیجه رسید که حسابرسان متخصص مدیریت سود را بیشتر از حسابرسان غیرمتخصص تشخیص می¬دهند و این امر به کیفیت سود تاثیر میگذارد ]1[.
تحقیقات مرتبط داخلی
بیتا مشایخی، ساسان مهرانی، کاوه مهرانی و غلامرضا کرمی]5[ در سال 1384 نقش اقلام تعهدی اختیاری در مدیریت سود شرکتها را مورد برسی قرار دادند. نتایج تحقیق آنان حاکی از این بود که در شرکتهای مورد مطالعه در این تحقیق مدیریت سود اعمال شده است. در واقع مدیریت در هنگام کاهش وجوه نقد حاصل از عملیات که بیانگر عملکرد ضعیف واحد تجاری بوده است، به منظور جبران این موضوع، اقدام به افزایش سود از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده است. عبدالله خانی]1[ طی تحقیقی در سال 1382در ارتباط با مدیریت سود در قالب چهار فرضیه، در رابطه با پاداش مدیران، پیش بینی پاداش و سود، هموارسازی سود و نظارت مراجع قیمت¬گذاری انجام داد. بر اساس نتایج تحقیق مدیران تمایل دارند تا در جهت افزایش پاداش خود به اعمال مدیریت سود در دوره¬های سودده و زیان¬ده شرکت، پرداخته و در دوره¬های سودده به هموارسازی سود بپردازند.
مدل تعدیل شده جونز در کشف مدیریت سود
مطالعات موجود درباره مدیریت سود عموما متوجه اقلام تعهدی بوده است. اقلام تعهدی از تفاوت بین سود و وجوه نقد حاصل از عملیات حاصل می¬گردد، که شامل هزینه استهلاک، تغییرات در دارائی¬ها و بدهی¬های جاری به غیر از وجه نقد (از قبیل حسابهای دریافتنی، موجودی کالا و حسابهای پرداختنی) میباشد. در نتیجه، این فرض که جریان وجه نقد دستکاری نمی¬شود، تنها راه باقیمانده برای دستکاری سود، افزایش یا کاهش اقلام تعهدی است. از سال 1985 تاکنون مدلهای متفاوتی برای تفکیک اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری ارائه شده است. در ابتدا مدلهای ساده¬ای مانند دی¬آنجلو و هیلی مطرح شد که در این مدلها از جمع کل تعهدی¬ها برای اندازه¬گیری تعهدی¬های غیراختیاری استفاده می¬شود. به مرور زمان مدلهای تکامل یافته¬تری ارائه شد که از متغیرهای بیشتری برای اندازه¬گیری اقلام تعهدی غیراختیاری استفاده می کنند ]5[. از جمله مدل جونز، که با این فرض به وجود آمده است که اقلام تعهدی در طول زمان ثابت نیستند و تغییراتی که در شرایط اقتصادی موسسه روی می¬دهد بر میزان اقلام تعهدی تاثیر می¬گذارد. او برای ارائه مدل خود اقلام تعهدی را به دو بخش جاری و غیرجاری تقسیم کرد که اقلام تعهدی جاری ناشی از تغییرات به وجود آمده در حسابهای سرمایه در گردش و اقلام تعهدی غیرجاری ناشی از استهلاک اموال و ماشین¬آلات و تجهیزات و همچنین استهلاک دارائی¬های نامشهود هستند. جونز با ارائه مدل زیر سعی کرد تا اثرات تغییر شرایط اقتصادی شرکتها به اقلام تعهدی غیراختیاری را کنترل کند. اقلام تعهدی کل به یکی از دو روش زیر اندازه گیری می شود: :TAit = ( ∆CAit – ∆CASHit) – (∆CLit – ∆STDit) – DEPit (1
TAit = Eit - OCFit (2
TAit: جمع کل اقلام تعهدی شرکتi در سال t
∆CAit: تغییر در دارائی¬های جاری شرکت i در سال t
∆CASHit: تغییر در وجوه¬نقد شرکت i در سال t
:∆CLit تغییر در بدهیهای جاری شرکت i در سال t
∆STDit: تغییر در حصه جاری بدهیهای بلند مدت شرکت i در سال t
:DEPit هزینه استهلاک دارائیهای ثابت و نامشهود شرکت i در سال t
:Eit سود خالص قبل از کسر اقلام غیرمترقبه شرکت i در سال t ، :OCFit وجوه¬نقد عملیاتی شرکت i در سال t
اجزای اختیاری و غیراختیاری اقلام تعهدی:
NDAit = α1 (1/Ait-1) + α2(∆REV ) / Ait-1 + α3 (PPEit/Ait-1)
DAit = TAit/Ait-1 – NDAit
در رابطه فوق:
NDAit: اقلام تعهدی غیراختیاری شرکت i در سال t
Ait-1: جمع کل دارائیهای شرکت i در سال t-1
:∆REVتغییر در درآمد شرکت i، بین سال t-1 و t
:PPEit میزان اموال، ماشین¬آلات و تجهیزات (ناخالص) شرکت i در سال t
DAit: اجزای اختیاری اقلام تعهدی شرکت i در سال t
1α و 2α و 3α: پارامترهای برآورد شده مختص شرکت است که با استفاده از مدل زیر از طریق روش تخمین حداقل مربعات برای دوره برآورد حساب می شوند:
it£ α1 (1/Ait-1) + α2 (∆REV) / Ait-1 + α3 (PPEit /Ait-1) + TAit/Ait-1 =
TAit: جمع کل اقلام تعهدی شرکت i در سال t، Ait-1: جمع کل دارائیهای شرکت i در سال t-1
:∆REVتغییر در درآمد شرکت i، بین سال t-1 و t
PPEit: میزان اموال، ماشین¬آلات و تجهیزات (ناخالص) شرکت i در سال t،
it£: خطای مدل در سال t برای شرکت i (7).
دیچاو و همکاران (1995) در مطالعه¬ای، مجموعه¬ای از مدل¬های ارایه شده در زمینه کشف مدیریت سود از جمله مدل هیلی (1985) مدل دی¬آنجلو (1986) مدل جونز (1991) و مدل صنعت را مورد بررسی قرار داده¬اند و شکل تعدیل شده¬ای از مدل جونز را نیز ارایه داده¬اند. ایشان در ادامه، مدلهای مذکور را مورد مقایسه قرار داده و ویژگی¬های هر مدل را به همراه قوت¬ها و ضعف¬هایش ارایه داده¬اند. به این نتیجه رسیدند که مدل تعدیل شده جونز از قدرت بیشتری برای کشف مدیریت سود در واحدهای تجاری برخوردار است. به نظر ایشان در مدل جونز به طور ضمنی فرض بر این است که اقلام درآمد نه در زمان برآورد پارامترهای مدل (دوره رویداد) و نه در زمان تخمین مدیریت سود (دوره برآورد) مورد اعمال و دستکاری مدیریت قرار نمی¬گیرند. آنها با نقض این فرض تغییرات فروش (درآمد) را در دوره برآورد نشاًت گرفته از مدیریت سود می¬دانند. استدلالی که در اینجا مطرح می¬شود این است که مدیریت کردن سود از طریق اعمال اختیار بر شناسایی درآمد درمورد فروش¬های نسیه نسبت به فروش¬های نقدی خیلی راحت¬تر است با انجام این تعدیلات از میزان اعمال اختیارهای کشف نشده در مورد درآمدهای نسیه کاسته می شود. بنابراین با وارد کردن تغییرات حسابهای دریافتنی به این منظور در مدل اولیه جونز مدل تعدیل شده Jones را به شرح زیر ارائه میدهند:
NDAit = α1 (1/Ait-1) + α2(∆REV - ∆REC) / Ait-1 + α3 (PPEit /Ait-1)
∆ REC: تغییرات در حسابهای دریافتنی. بقیه قسمتها مثل مدل Jones میباشد ]9،7[.
فرضیههای تحقیق
ازآنجا که وجوه نقد حاصل از عملیات کمتر می¬تواند مورد دستکاری و اعمال نظر مدیریت قرار گیرد، در این تحقیق بعنوان معیار اصلی عملکرد واحد تجاری در نظر گرفته می¬شود. بنابراین انتظار می¬رود شرکتهایی که با عملکرد ضعیف تجاری وجوه¬نقد حاصل از عملیات کمی گزارش کردند به منظور گمراهی بازار و یا دلایل دیگر، سود مورد گزارش خود را از طریق دستکاری اقلام تعهدی اختیاری، افزایش دهند که در ادبیات مالی به این عمل مدیریت سود گفته می¬شود. بنابراین این موضوع اساس این فرضیه تحقیق قرار گرفته وآن را به شکل زیر بیان می¬دارد:
بین اقلام تعهدی اختیاری و وجوه¬نقد حاصل از عملیات رابطه وجود دارد.
روش تحقیق
تحقیق حاضر از لحاظ روش¬شناختی علمی، از نوع تحقیقات پیمایشی میباشد. در این پژوهش محقق برای گردآوری دادهها از روش کتابخانهای استفاده کرده است. آمار و اطلاعات مربوط به صورتهای مالی شرکتهای مورد مطالعه از سایتهای رسمی بورس اوراق بهادار، (IR, RDIS.IR. WWW. IRBOURSE) و لوح¬های فشرده¬ای که توسط مدیریت سازمان بورس اوراق بهادار تهران منتشر می¬گردد اخذ و سایر اطلاعات اقتصادی از بایگانی مجلات، کتابها و سایر گزارشها استخراج گردیده است.
جامعه و نمونه آماری
در این پژوهش جامعه آماری عبارت است از شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که دارای شرایط زیر بوده اند :
1- سال مالی شرکت منتهی به پایان اسفند هر سال باشد.
2- شرکت در دوره مورد مطالعه تغییر سال مالی نداشته باشد.
3- شرکت تا پایان سال 1380 در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد.
4- در دوره مورد مطالعه سهام شرکت در بورس اوراق بهادار تهران به طور مستمر معامله شده باشد.
5- اطلاعات مالی مورد نیاز شامل یادداشتهای همراه صورتهای مالی به منظور جمع آوری داده های لازم از جمله اقلام تعهدی اختیاری در دسترس باشد.
شرکتهایی که شرایط فوق را دارا نمی باشند از جامعه آماری حذف گردیدند. طی دورهی زمانی پژوهش تعداد 27 شرکت فعال در بورس اوراق بهاردار تهران در این صنعت حضور داشتهاند. با توجه به این که پژوهشگر در این پژوهش با جامعه¬ی آماری محدودی سروکار دارد، بنابراین کل جامعه¬ی آماری شرکتهای سیمان پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار کشور در صنعت مذکور به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است، یعنی حجم نمونه برابر با جامعه¬ی آماری میباشد. حجم نمونه پس از اعمال شرایط قسمت بالا برابر با 9 شرکت گردید.
قلمرو زمانی این تحقیق محدود به سال 1382 الی 1387 است، اما برای محاسبه اقلام تعهدی غیر اختیاری علاوه بر این سال ها از صورت های مالی همراه با یادداشت های توضیحی سال 1381 نیز استفاده شده است که از اطلاعات مربوط به این سال ها برای برآورد پارامترهای مدل جونز (دوره رویداد) و دوره آزمون از سال1386 تا 1387 است.
یافته های پژوهش
همان طور که در بخش های قبل اشاره شد، داده های مربوط به 9 شرکت عضو نمونه آماری تحقیق طی سال های 1382 الی 1387، از بانک های اطلاعاتی موجود استخراج و به صفحه گسترده اکسل منتقل شد. پس از انجام محاسبات لازم برای مجموع اقلام تعهدی(TA)، اقلام تعهدی غیر اختیاری(DA) و اقلام تعهدی غیر اختیاری(NDA) با استفاده از مدل تعدیل شده جونز، این اطلاعات به همراه وجوه نقد حاصل از عملیات (OCF) برای آزمون های آماری مورد نیاز در فایل های مناسب ذخیره شد.
در این پژوهش فرضیه تحقیق طی دوره 1386 تا 1387 مورد آزمون قرار گرفت. ابتدا در تحلیل گرافیکی داده¬های سال فوق نمودار چگالی و بافت نگار بدست آمده، نشان می¬دهد که توزیع دادهها نرمال است. اما با توجه به حجم کوچک نمونه¬ها قضاوت درباره نرمال بودن داده¬ها دشوار است.
جهت آزمون فرضیه آن را به شکل 2 فرضیه H0و H1 به شکل زیر ارائه می¬نمائیم.
فرضیه H0: رابطه معنی¬داری بین وجوه¬نقد ناشی از عملیات و اقلام تعهدی اختیاری وجود ندارد.
فرضیه H1: رابطه معنی¬داری بین وجوه¬نقد ناشی از عملیات و اقلام تعهدی اختیاری وجود دارد.
نمودار 1- وجوه نقد ناشی از عملیات (CFO) سال 1386 و 1387
نمودار2- اقلام تعهدی اختیاری (DA) سال 1386 و 1387
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 14 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله بررسی رابطه بین وجه نقد ناشی از عملیات و مدیریت سود در شرکت های سیمان