
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه81
خارجی بدهی محسوب نمی شود و با آن تفاوت دارد» [6]و صد البته تفاوتش را نگفت. ناطق نوری رئیس مجلس وقت ادعاکرد « تمام کشورهای دنیا بدهی عقب افتاده دارند. تنها ایران نیست. کل مبلغی که عقب افتاده است وباید پرداخت شود 7 الی 8 میلیارد دلار است »[7]. سردبیر « رسالت » اما مدعی شد که « تعهداتی حدود 28 میلیارد دلار برای کشوری مثل ایران که دارای منابع غنی مانند نفت می است یک معضل حل نشدنی نیست ».[8] یعنی باز رسیدیم به نفت. رئیس جمهور وقت- آقای رفسنجانی- هم دلیلی نداشت به این جمع نپیوندد. او بحران ارزی را صرفا یک « حالت روانی » خواند که « در پی شایعه پراکنی ها و بورس بازی ها شکل گرفته است.... این مسئله نگران کننده ای نیست »[9]. واین همه در حالی بودکه متوسط ارزش دلار که در آذرماه 1372 حدودا 193 تومان بود برای هفته دوم اسفند 1372 بیش از 246 تومان شد[10]. و اگر مبنا را هفته اول فروردین 1372 قرار بدهیم، تا هفته اول اسفند 1372 ارزش ریال نسبت به دلار بیش از 60 در صد دیگر کاهش یافته است. و متاسفانه این مطلب نه شایعه بود و نه حالت روانی داشت.
واما اجازه بدهید به طور بسیار مختصر به « خصوصی سازی » بپردازم. هر آنچه که درنسخه پیشنهادی دکتر IMF باشد، واقعیت این است که مسئولان مملکتی بر سر تعریف، شیوه و اهداف خصوصی سازی اتفاق نظر نداشتند و متاسفانه هرمقام مسئول و غیر مسئولی ساز خودش را می زد . فعلا به تناقض بین خصوصی سازی گسترده و قانون اساسی جمهوری اسلامی نمی پردازم ولی در حالیکه فعالیت های هواپیمائی کشور را بخشا به بخش خصوصی
تحقیق در مورد خصوصی سازی