لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
درک مطلب و کار با لغات نا آشنا
با عرض سلام خدمت همه دوستان عزیز
این مطلب برای دوستانی هستش که در زمینه ترجمه و کار با لغات تازه کار هستند. البته قبلاً چند مطلبی راجب به ساخت کلمات خدمت شما ارائه دادم(ساخت کلمات-1وساخت کلمات-2)
***
برای یادگیری لغات باید چند نکته را در نظر داشت:
معمولاً معنی یک کلمه را در یک جمله یا در یک متن ،از کلمات دیگر که در قبل یا بعد از آن قرار گرفته اند میتوان حدس زد(Surrounding Words) ولی برای شناخت کلمات باید نقش آن ها را از لحاظ دستوری در جمله تشخیص داد.
انواع کلمات:
الف-اسم: اسم سه حالت دارد. اگر قبل از فعل گفته شود مبتدا واگر بعد از فعل یا حرف اضافه ذکر شود مفعول و هرگاه چیزی یا کسی را به آن نسبت دهند در حالت اضافه ملکی خواهد بود که معمولاً با (.'s) بیان می گردد. مثال:
The girl gave the boy her mother's message.
اسم(اضافه ملکی) اسم(مفعول) اسم (فاعل)
گاهی بجای یک اسم ،تنها ممکن است قرینه های اسمی مانند: شکل –ingدار فعل(gerund)،مصدر، عبارت اسمی یا جمله اسمی قرار بگیرد.مثال:
Football is my favorite hobby. (noun)
Going up that mountain is quite easy.(gerund)
To go up that mountain is quite easy.(infinitive)
I noticed the resemblance to his brother.(noun phrase)
I noticed that he was like his brother. (noun clause)
طرز تشخیص اسم
اسم- کلمه ای جامد است و یا از کلمات دیگر مشتق شده است.برای شناسایی اسمهای جامد از خاصیت ان ها در جمله استفاده می کنیم؛ ولی اسمهای مشتق شده دارای علائم مخصوصی هستند که بتوسط آنها، اسم هایی را که از فعل گرفته شده اند میتوان شناخت.این علائم عبارتند از:
پسوند های اسم ساز: -ion, -tion, -ation که به آخر فعل اقزوده میشوند.مثال:
اسم
-ion
فعل
معنی
واژه
معنی
واژه
ترجمه
translation
ترجمه کردن
translate
تکمیل-انجام
completion
کامل کردن
complete
جدائی
separation
جدا کردن
separate
سوء ظن
suspicion
سوءظن داشتن
suspect
دیکته- املا
dictation
دیکنه کردن
dictate
جشن
celebration
جشن گرفتن
celebrate
اعانه- کمک
contribution
کمک کردن
contribute
تزئین
decoration
تزئین کردن
decorate
تصحیح- درستی
correction
صحیح کردن
correct
مخالفت
objection
مخالفت کردن
object
موقعیت محلی
location
قرار دادن
locate
ترفیع
promotion
ترفیع گرفتن
promote
تردید- شک
hesitation
تردید داشتن
hesitate
همانطور که ملاحظه میکنید افعالیکه به t ختم شده اند، ion و اگر به te ختم شده اند (e) ساکن حذف شده و ion به آنها افزوده شده است.
اسم
-tion
فعل
معنی
واژه
معنی
واژه
انشا- ترکیب
composition
ساختن- ترکیب کردن
compose
قصد- اراده
intention
قصد داشتن
intend
نابودی- ویرانی
destruction
نابود کردن
destroy
مقام- موقعیت
position
قرار دادن
pose
تصور- خیال
supposition
تصور کردن
suppose
شرح- بیان
description
شرح دادن
describe
اشتراک
subscription
آبونه شدن-ثبت نام کردن
subscribe
کاهش- تخفیف
reduction
کاستن- کم کردن
reduce
تولید- محصول
production
تولید کردن
produce
اسم
-ation
فعل
معنی
واژه
معنی
واژه
تحسین
admiration
تحسین کردن
admire
مرگ از گرسنگی
starvation
از گرسنگی مردن
starve
آمادگی
preparation
آماده کردن
prepare
اطلاعات
information
آگاه کردن
inform
اکتشاف
exploration
اکتشاف- پیگیری کردن
explore
ملاحظه
consideration
ملاحظه کردن
consider
ترکیب
combination
ترکیب کردن
combine
توصیه
recommendation
توصیه کردن
recommend
ادامه
continuation
ادامه دادن
continue
توضیح- شرح
explanation
توضیح دادن
explain
اظهار- اعلامیه
declaration
اظهار کردن
declare
امتحان
examination
امتحان کردن
examine
2- با پسوند ment که به آخر فعل افزوده می شود:
اسم
-ment
فعل
معنی
واژه
معنی
واژه
بهبودی- پیشرفت
improvement
بهتر کردن- پیشرفت کردن
improve
حرکت
movement
حرکت کردن
move
مدیریت
management
اداره کردن
manage
تعجب
astonishment
بتعجب انداختن
astonish
هیجان
excitement
تحریک کردن
excite
نیل- موقعیت
achievement
نایل شدن
achieve
بحث و مشاجره
argument
بحث و مشاجره کردن
argue
قضاوت
judgment
قضاوت کردن
judge
ترقی- پیشرفت- توسعه
development
ترقی دادن- پیشرفت کردن
develop
ترتیب- نظم
arrangement
ترتیب دادن
arrange
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری کردن
measure
سرگرمی
amusement
سرگرم کردن
amuse
استخدام
employment
استخدام کردن
employ
سرمایه گذاری
investment
سرمایه گذاری کردن
invest
رفتار- معالجه
treatment
رفتار کردن- معالجه کردن
treat
تعجب
amazement
بتعجب انداختن
amaze
تنبیه- مجازات
punishment
تنبیه کردن
punish
لذت
enjoyment
لذت بردن
enjoy
احتیاج
requirement
احتیاج داشتن
require
3- با پسوند -ence و-ance که به اخر فعل افزوده می شود:
اسم
-ation
فعل
معنی
واژه
معنی
واژه
تحمل- بردباری
endurance
تحمل کردن
endure
وجود
existence
وجود داشتن
exist
قیافه- ظاهر
appearance
ظاهر شدن
appear
اصرار
insistence
اصرار کردن
insist
وراثت-میراث
inheritance
وارث شدن
inherit
مطابقت- مکاتبه
correspondence
مطابق بودن- مکاتبه کردن
correspond
اتفاق
occurrence
اتفاق افتادن
occur
رجحان
preference
ترجیح دادن
prefer
وابستگی
dependence
بستگی داشتن
depend
اصرار
persistence
اصرار کردن
persist
آشفتگی- مزاحمت
disturbance
مختل کردن- بهم زدن- آشفتن
disturb
مقاله در مورد درک مطلب و کار با لغات نا آشنا