لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:49
سیستان دارای یکی از اصیل ترین انواع قالی در کشور ماست . اگر امروزه نامی از قالی سیستان نیست ، هم به دلیل زوال نیرو های تولید قالی در این منطقه و هم به دلیل اطلاعات اندک . گاه نادرستی است که از سیستان داریم .
سیستان قدیم شامل بلوچستان ( در نتیجه بخشی از پاکستانئ فعلی ) و نخشی مهمی از افغانستان ، یعنی تا حدود هرات در شنال و تا کنار در یا جنوب می شده ، به طوری که در مشرق تنها از کرمان و ورارود ( ماورا النهر ) جدا می شده است و در تقسیم بندی جدید جغرافیایی – صرف نظر از قسمت های بزرگی در پاگستان و افغانستان – کار به جایی رسیده است که بلوچستان اصل قرارگرفته و سیستان بخشی از استان سیستان و بلوچستان شده است. بخش های شنالی سیستان قدیم جزو استان کنونی خراسان شده و سیستان به سرزمین کوچکی به طور حداکثر دویست و عرض هفتاد کیلونتر محدود شده است . سیستان باستانی زرنگ ( اوستا : زر که ) نام داشته و سرزمینی آباد ، حاصلخیز و مقدس بوده است . نام دیگر این سرزمین نیمروز بوده است که بر روی سکه های محلی در دوره ی اسلامی دیده می شود . تا به حال سیستان از نظر تاریخی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این کوتاهی بیشتر از جانب خودمان است ! کار جدی روی جغرافیای تاریخی آن نشده ودر نتیجه فرهنگ بومی آن چنان که باید ، شناخته نیست . در حادثه یی مهم و تاریخی که در سیستان باستان صورت گرفته – و آن با گوچ سکا ها به این سرزمین ودر نتیجه تغییر نام آن از زرنگ به سیستان ( شکل کهن : سکستان ) مشخص می شود.
چنان که گفتیم ، با آمدن سکا ها به سیستان تحول بزرگی در این منطقه صورت گرفت . کمترسن چیزی که امروزه می توانیم بگوییم این است که بافته های منطقه تحت تاثیر هنر سکا ها قرار گرفت ، زیرا این قوم در قرن پنجم پیش از میلاد ، قالی و گلیم می بافتند و نمد تولد می کردند . از گورهای دسته هایی از آنان در شمال آلتایی ، گلیم و نمد به دست آمده است . در نخستین نوشته های اسلامی ، سیتان دارای بهترین بافته های ابریشمی و پشمی توصیف شده است. آثار باستان شناسی نشان از رونق سیستان در دوره های اشکانی و ساسانی دارد. در این دو دوره ، سیستان یکی از بزرگ ترین ارقام مالیات را می پرداخته ، یعنی از آبادترین و پر تولید ترین قسمت های ایران بوده است. اگر چه از این دو دوره بافته یی سیستانی به دست نیامده است ، شهرت بافته های آن در آغاز دوره ی اسلامی نشان از سابقه یی طولانی و درخشان دارد. از محصولات بافندگی سیستان در آغاز دوره ی اسلامی با قالی ها و گلیم های طبرستان و فارس ( غند جان و جهرم ) در یک ردیف یاد می شود .
قالی سیستان
زیرا اندازهای سیستانی را باید به سه نوع تقسیم کرد. این تقسیم بندی ، چنان که اشاره شد ، دارای مبنای تاریخی است:
الف – نوعی تاریخی یا کهن ، که تا آغاز قرن چهاردهم هجری ( بیستم میلادی ) بافته شده است.
ب- نوع میانه ، که از حدود اواخر قرن سیزدهم هجری ( نوزدهم میلادی ) بافته شده و هنوز هم بافته می شود .
ج- نوع نو ، که هم اکنون بافته می شود.
قالی کهن سیستان : فرش ناشناخته
با فندگی قدیم سیستان مرهون کوشش و روحیه ی شاد و پرتوان زن سیستانی بوده است ، زیرا تجربه نشان می دهد که در هر جا کشاورزی رونق گرفته ، قالی بافی ضعیف شده یا رو به زوال رفته است. با توجه به این که سیستان در درازنای تاریخ ، کشاورزی پررونقی داشته است ، شهرت بافته های سیستان در جهان قدیم تعجب انگیز است . به طوری که خواهیم دید ، سنت بافندگی سیستانیان به بافته هخای سکایی جهان باستان می پیوندد . بنابراین روشن است که این قوم با وجود مهاجرت چند صد کیلومتری ، دست برداشتن از کوچ و ساکن شدن ، آن هم در حدود دو هزار سال پیش و پرداختن به کشاورزی در ناحیه یی زرخیز ، بافندگی خود را همچنان حفظ کرده است و رفاه نسبی قدیم پس از اسکان ، دست آنان را از هنرشان کوتاه نکرده است و این جز با داشتن همت و شور کار و زندگی ممکن نیست .
گره ترکی ، گره فارسی
به طوری که خواهیم دید ، نمونه های اندکی از قالی کهن سیستانی که باقی مانده است با گره ترکی با فته شده است ، و حال آن که هیچ گاه سیستان محل اقامت تر کان نبوده و اهالی سیستان هسچ گاه تحت تاثیر فرهنگ ترکان قرار نگرفته اد . ناچارند باید پذیرفت که گره ترکی در قالی سیستان اصیل است و خواهیم دید که چنین است . اصولا نام گذاری تر کی و فارسی این توهم را پیش آورده است که گره ترکی از آن ترکان و گره فارسی از آنان ایرانیان است ،؛ چنین نیست اکنون کهن ترین نمونه های قالی جهان بافته های پازیریک و باشادار هستند در قالی پازیریک گره ترکی ودر قالی باشادار گره فارسی دیده می شود. از آنجا که یک دسته از سکا ها در جایی دور از سرمنشا خود یعنی در سیستان ، توانسته اند سنت خود را حفظ کنند ، ناچار می توان پذیرفت که از میان آن دو قالی ، به احتمال بسیار قوی ، پازیر یک سکایی است نه قالی باشادار.
مقاله قالی سیستان