هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی رابطه اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و حجم معاملات با سودهای مومنتوم و معکوس

اختصاصی از هایدی پایان نامه بررسی رابطه اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و حجم معاملات با سودهای مومنتوم و معکوس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی رابطه اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و حجم معاملات با سودهای مومنتوم و معکوس


 پایان نامه بررسی رابطه اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و حجم معاملات با سودهای مومنتوم و معکوس

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد

گرایش: حسابداری

 

عنوان:

بررسی رابطه اندازه شرکت ، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و حجم معاملات با سودهای مومنتوم و معکوس در بازار سرمایه ایران

 

پایان نامه با فرمت word: قابل ویرایش

تعداد صفحات: 170 صفحه

تکه های از متن به عنوان نمونه :

فهرست مطالب :

چکیده: 1

مقدمه: 2

فصل اول: کلیات تحقیق

1-1 مقدمه 4

2-1. تاریخچه مطالعاتی. 5

3-1. بیان مسئله و تعریف موضوع تحقیق. 10

4-1. چارچوب نظری تحقیق. 12

5-1. فرضیات تحقیق. 13

6-1. اهمیت و ضرورت تحقیق. 13

7-1. اهداف تحقیق. 14

8-1. حدود مطالعاتی. 14

1-8-1 قلمرو مکانی تحقیق. 14

2-8-1 قلمرو زمانی تحقیق. 14

3-8-1 قلمرو موضوعی تحقیق. 15

9-1. تعریف واژه ها و اصطلاحات کلیدی. 15

فصل دوم: مروری بر ادبیات تحقیق

1-2 مقدمه 18

2-2. تئوری پرتفوی. 19

3-2. تئوری مالی استاندارد 21

1-3-2. فرضیه بازار کارا 22

2-3-2. نظریه بازار کارای سرمایه 22

3-3-2. مدل قیمت گذاری دارائی های سرمایه ای (CAPM) 23

4-3-2. مدل سه عاملی فاما – فرنچ. 24

4-2. استثناهای مالی. 25

1-4-2. اعلامیه های سود 25

2-4-2. برگشت بلند مدت.. 26

3-4-2. روندهای کوتاه مدت.. 26

4-4-2. اثر اندازه 26

5-4-2. قدرت پیش بینی قیمت با نسبت های مالی. 27

6-4-2. قدرت پیش بینی اخبار و وقایع شرکت ها 27

7-4-2. فرض منطقی بودن سرمایه گذاران. 28

8-4-2. واکنش به اطلاعات غیر اساسی. 28

9-4-2. اثر ژانویه 29

10-4-2.-اثر روزهای هفته 29

5-2. مالی رفتاری. 29

1-5-2. محدودیت در آربیتراژ و تئوری انتظار. 31

1-1-5-2. زیان گریزی. 34

2-1-5-2. حسابداری ذهنی. 34

3-1-5-2. کنترل شخصی. 34

4-1-5-2. پشیمان گریزی. 34

2-5-2. روان شناسی شناختی و فرآیندهای تصمیم گیری فرا ابتکاری. 35

1-2-5-2. نمایندگی. 36

2-2-5-2.اطمینان بیش از حد 36

3-2-5-2.لنگر اندازی. 37

4-2-5-2. سفسطه سفته بازان. 37

5-2-5-2. تورش در دسترس بودن. 37

6-2. مفاهیم ضمنی مالیه رفتاری در بازارهای مالی و فرضیه بازار کارا 38

7-2. استراتژی های سرمایه گذاری مومنتوم و معکوس.. 39

1-7-2. تعاریف و ادبیات موضوعی. 39

1-1-7-2. استراتژی معکوس.. 40

2-1-7-2. استراتژی مومنتوم 41

2-7-2. تجزیه بازده 42

3-7-2. منابع سودهای مومنتوم و معکوس.. 44

1-3-7-2. توضیحات رفتاری. 44

1-1-3-7-2. استراتژی معکوس.. 48

2-1-3-7-2. استراتژی مومنتوم 50

1-2-1-3-7-2. مومنتوم سود 50

2-2-1-3-7-2. مومنتوم صنعت.. 51

3-2-1-3-7-2. مومنتوم قیمت.. 52

4-2-1-3-7-2. پوشش تحلیل گر. 52

5-2-1-3-7-2. اندازه 53

6-2-1-3-7-2. نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار. 54

7-2-1-3-7-2. حجم معاملات.. 55

2-3-7-2. توضیحات مبتنی بر ریسک... 56

1-2-3-7-2. استراتژی معکوس.. 56

1-1-2-3-7-2. تورش های ریز ساختار. 57

2-2-3-7-2.استراتژی مومنتوم 59

8-2. تحقیقات داخلی مرتبط با موضوع تحقیق. 60

9-2. خلاصه فصل دوم 62

فصل سوم: روش‌ اجرای تحقیق

1-3 مقدمه 65

2-3 سوال و فرضیه های تحقیق. 65

1-2-3 فرضیه های تحقیق. 67

3-3. روش تحقیق. 67

1-3-3. تخمین مدل رگرسیون با داده های ترکیبی. 68

4-3. جامعه و نمونه آماری. 69

5-3. روش گردآوری اطلاعات.. 70

6-3. مدل اجرای تحقیق. 71

7-3. نحوه محاسبه متغیرهای عملیاتی تحقیق: 71

1-7-3. اندازه شرکت.. 71

2-7-3. نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام (BV/MV) 72

3-7-3. حجم معاملات بازار سهام (TV) 72

4-7-3. سود مومنتوم 73

5-7-3.سود معکوس.. 73

8-3. روش تحقیق. 73

1-8-3. نرخ بازده سهام : 73

2-8-3. دوره تشکیل – دوره نگهداری. 76

3-8-3. طبقه بندی براساس اندازه 79

4-8-3. طبقه بندی براساس نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار (BV/MV) 80

5-8-3 طبقه بندی براساس حجم معاملات ((Trading VOLUME. 80

9-3. روش آزمون فرضیات تحقیق. 81

1-9-3. آزمون معنی دار بودن ضرایب رگرسیون: آزمون t 81

2-9-3. آزمون رگرسیون. 82

3-9-3. آزمون معنی دار بودن رگرسیون (آزمون F) 82

4-9-3. ضریب تعیین. 83

5-9-3. ضریب تعیین تعدیل شده 83

6-9-3. آزمون دوربین واتسن برای بررسی وجود خودهمبستگی. 84

10-3. خلاصه فصل سوم 85

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها

1-4 مقدمه‏ 87

2-4. یافته های تحقیق. 87

1-2-4.آمارتوصیفی. 87

2-2-4.آمار استنباطی. 89

1-2-2-4.نتیجه آزمون فرضیه اول تحقیق بر اساس دوره های تشکیل و نگهداری 6، 12 و24 ماهه 89

2-2-2-4.نتیجه آزمون فرضیه دوم تحقیق بر اساس دوره های تشکیل و نگهداری 6، 12 و24 ماهه 91

3-2-2-4. نتیجه آزمون فرضیه سوم تحقیق بر اساس دوره های تشکیل و نگهداری 6، 12 و24 ماهه 94

3-4-2-4. نتیجه آزمون فرضیه چهارم تحقیق بر اساس دوره های تشکیل و نگهداری 6، 12 و24 ماهه 96

4-2-2-4. نتیجه آزمون فرضیه پنجم تحقیق بر اساس دوره های تشکیل و نگهداری 6، 12 و24 ماهه 98

5-2-2-4. نتیجه آزمون فرضیه ششم تحقیق بر اساس دوره های تشکیل و نگهداری 6، 12 و24 ماهه 101

3-4. خلاصه فصل چهارم 103

فصل پنجم: نتیجه‌گیری و پیشنهادات

1-5 مقدمه 105

2-5. خلاصه موضوع و روش تحقیق. 106

3-5. خلاصه یافته های تحقیق. 107

1-3-5. نتیجه آزمون فرضیه اول تحقیق. 107

2-3-5. نتیجه آزمون فرضیه دوم تحقیق. 107

3-3-5 .نتیجه آزمون فرضیه سوم تحقیق. 108

4-3-5 نتیجه آزمون فرضیه چهارم تحقیق. 108

5-3-5 نتیجه آزمون فرضیه پنجم تحقیق. 108

6-3-5. نتیجه آزمون فرضیه ششم تحقیق. 109

4-5. نتیجه گیری. 109

5-5. بررسی تطبیقی یافته ها 110

6-5. پیشنهادها 112

1-6-5. ارائه پیشنهاد بر مبنای نتایج حاصل از تحقیق. 112

1-1-6-5. برای سرمایه گذاران. 112

2-1-6-5. برای مسئولین. 112

2-6-5. ارائه پیشنهاد جهت انجام پژوهش های آتی. 113

7-5. محدودیت های تحقیق. 113

8-5 خلاصه فصل. 114

پیوست ها

منابع و ماخذ

منابع فارسی: 147

منابع لاتین: 148

چکیده لاتین. 152

فهرست جداول :

جدول1-3 شرکت های نمونه تحقیق. 70

جدول 2-3 . دوره های 6 ماهه تشکیل و نگهداری. 77

جدول 3-3 . دوره های 12 ماهه تشکیل و نگهداری. 78

جدول4-3. دوره های 24 ماهه تشکیل و نگهداری. 79

جدول1-4 آمار توصیفی داده های مرتب شده بر اساس اندازه شرکت در دوره تشکیل ونگهداری 6 ماهه مومنتوم 88

جدول2-4 آمار توصیفی داده های مرتب شده بر اساس نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار شرکت در دوره تشکیل ونگهداری 6 ماهه مومنتوم 88

جدول3-4 آمار توصیفی داده های مرتب شده بر اساس حجم معاملات شرکت در دوره تشکیل ونگهداری 6 ماهه مومنتوم 88

جدول4-4 نتیجه آزمون فرضیه اول بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 6 ماهه 89

جدول 5-4 نتیجه آزمون فرضیه اول بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 12 ماهه 90

جدول 6-4 نتیجه آزمون فرضیه اول بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 24 ماهه 91

جدول 7-4 نتیجه آزمون فرضیه دوم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 6 ماهه 92

جدول 8-4 نتیجه آزمون فرضیه دوم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 12 ماهه 92

جدول 9-4 نتیجه آزمون فرضیه دوم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 24 ماهه 93

جدول 10-4 نتیجه آزمون فرضیه سوم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 6 ماهه 94

جدول 11-4 نتیجه آزمون فرضیه سوم به روش ترکیبی بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 12 ماهه 95

جدول 12-4 نتیجه آزمون فرضیه سوم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 24 ماهه 95

جدول 13-4 نتیجه آزمون فرضیه چهارم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 6 ماهه 96

جدول 14-4 نتیجه آزمون فرضیه چهارم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 12 ماهه 97

جدول 15-4 نتیجه آزمون فرضیه چهارم به روش ترکیبی بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 24 ماهه 98

جدول 16-4 نتیجه آزمون فرضیه پنجم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 6 ماهه 99

جدول 17-4 نتیجه آزمون فرضیه پنجم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 12 ماهه 99

جدول 18-4 نتیجه آزمون فرضیه پنجم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 24 ماهه 100

جدول 19-4 نتیجه آزمون فرضیه ششم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 6 ماهه 101

جدول 20-4 نتیجه آزمون فرضیه ششم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 12 ماهه 102

جدول 21-4 نتیجه آزمون فرضیه ششم بر اساس دوره تشکیل و نگهداری 24 ماهه 102

جداول1-5 خلاصه یافته های تحقیق. 107

چکیده :

مطالعات متعددی اثبات کرده اند که در افقهای زمانی متفاوت کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت بازده سهام عملکرد متفاوتی دارند. دو استراتژی مهم و پر کاربرد در بین تحلیلگران، مدیران پرتفوی و سایر سرمایه گذاران در بازارهای سرمایه حال حاضر دنیا استراتژی معکوس و استراتژی مومنتوم می باشند. در هر دوی این استراتژی ها که دقیقا در مقابل یکدیگر قرار می گیرند، سعی می شود که با استفاده از عملکرد گذشته، عملکرد آتی را پیش بینی و بازدهی اضافی ایجاد نمایند. یعنی اوراق بهاداری که عملکرد خوبی (بدی) را در گذشته تجربه کرده اند، گرایش دارند که این بازدهی خوب (بد) را در آینده نیز ادامه دهند. در حالیکه وجود مومنتوم در بازده سهام اثبات شده است و علیرغم اینکه به نظر می رسد سودمندی مومنتوم چندان بحث انگیز نباشد، محرک های دقیق این اثر به عنوان یک سوال تجربی باقی مانده است و این مسئله که چه عواملی می توانند محرک های دقیق مومنتوم باشند چندان معلوم و آشکار نیست.

در این تحقیق با استفاده از اطلاعات مالی 70 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای1380 - 1387 رابطه بین سودهای مومنتوم و معکوس با اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار شرکت و حجم معاملات شرکت با استفاده از مدل های رگرسیون چند متغیره بر مبنای داده های ترکیبی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از این است که بین اندازه شرکت و سودهای مومنتوم ارتباط معنی داری وجود ندارد و بین اندازه شرکت و سودهای معکوس به غیر از دوره نگهداری 24 ماهه ارتباط معنی داری وجود ندارد. بین نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار(BV/MV) و سودهای مومنتوم در کلیه دوره های نگهداری و تشکیل ارتباط معناداری وجود ندارد ولی بین نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار(BV/MV) و سودهای معکوس در کلیه دوره های نگهداری و تشکیل به غیر از دوره های نگهداری و تشکیل 6ماهه ارتباط معناداری وجود دارد.درخصوص حجم معاملات شرکت نیز می توان گفت که بین حجم معاملات و سودهای مومنتوم در دوره های 6 ماهه تشکیل ونگهداری ارتباط معنی داری وجود دارد و این ارتباط در دوره های 12 و24 ماهه تشکیل ونگهداری معنی دار نمی باشد،ضمن اینکه بین حجم معاملات شرکت و سودهای معکوس در دورهای تشکیل و نگهداری 24 ماهه ارتباط معنی داری وجود دارد. و در دورهای تشکیل ونگهداری 6 و 12 ماهه ارتباط معنی داری وجود ندارد.

کلید واژه: سود مومنتوم ،سود معکوس، سهام برنده، سهام بازنده، اندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، حجم معاملات.

در بازار کارای سرمایه جریان ورود اطلاعات با حجم بالا به طور مرتب تداوم داشته است و سرمایه گذاران به طور منطقی به اطلاعات جدید واکنش نشان می دهند. واکنش منطقی سرمایه گذاران موجب تعدیل قیمت اوراق بهادار برای رسیدن به ارزش های واقعی[1] (ذاتی) می شود. دست اندرکاران بازار نمی توانند به اتکای اطلاعات گذشته و یا مهارت شخصی خود، بازدهی بیشتر از بازار کسب کنند و چون اطلاعات به صورت تصادفی وارد بازار می شود؛ پیش بینی روند قیمت اوراق بهادار حتی در آینده نزدیک امکان پذیر نیست. از این رو سرمایه گذاران با به کارگیری راهبرد سرمایه گذاری مشخص از قبیل راهبردهای سرمایه گذاری قدرت نسبی «مومنتوم»[2] و«معکوس»[3] نمی توانند بازده سرمایه گذاری خود را افزایش دهند، در چنین بازاری به کارگیری راهبرد سرمایه گذاری مشخص برای شناسایی سرمایه گذاری های سودآور با شکست مواجه می شوند. مطالعات انجام شده در سالهای اخیر بسیاری از مفروضات نظریه نوین مالی را به چالش کشیده اند، یکی از چالش برانگیزترین مشاهدات در بازارهای مالی این است که بر خلاف فرضیه بازار کارا [4]که زیربنای بسیاری از نظریات ارائه شده در تئوری مالی مدرن است، بازده سهام عادی در بازه های زمانی مختلف دارای رفتار خاصی می باشد و سرمایه گذاران انفرادی می توانند بدون تحمل ریسک بیشتر و تنها با به کارگیری راهبرد سرمایه گذاری مناسب، بازدهی بیش از بازدهی بازار بدست بیاورند. در اکثر بورس های دنیا محققین پیرامون کارایی استراتژی های مختلف سرمایه گذاری مطالعات گسترده ای انجام داده اند، در حال حاضر در بازارهای سرمایه دنیا دو استراتژی معامله و مدیریت پرتفویی که به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند و نیز در تحقیقات متعددی سودمندی آنها در ایجاد بازدهی اضافی تأیید شده است استراتژی مومنتوم و معکوس می باشند. این استراتژی ها در مقابل فرضیه بازار کارا قرار میگیرند، بنابراین تأیید سودمندی این استراتژی ها و در نظر گرفتن عوامل مؤثر در توضیح این استراتژی ها میتواند چالش اساسی در مقابل تئوری نوین مالی و بحث کارایی بازار ایجاد نماید.

2-1.تاریخچه مطالعاتی

ادبیات غنی و قابل ملاحظه ای راجع به قابلیت پیش بینی بازده مقطعی سهام بر مبنای بازده های گذشته در ادبیات مالی مستند شده است.

جیگادیش و تیتمن (1993) گزارش کردند استراتژی خرید سهام برنده[5] و فروش سهام بازنده [6]گذشته می تواند بازده اضافی معنی داری را ایجاد نماید. آنها این نتیجه را بر مبنای تشکیل پرتفوی هایی بر مبنای بازدهی گذشته در دوره 1965 – 1989 کشف کردند. روش کار آنها به این صورت بود که سهام را بر اساس بازدهی سه تا دوازده ماه گذشته در ده دهک طبقه بندی کردند و سپس ده پرتفوی با وزن برابر تشکیل دادند و استراتژی خود را خرید دهک برنده و فروش دهک بازنده قرار دادند و نشان دادند که بازدهی اضافی ایجاد می شود (جیگادیش و تیتمن[7]، 1993، ص 89).

کونراد و کول (1998) با یک بررسی بلند مدت در آمریکا موفقیت استراتژی معکوس را در طولانی مدت و استراتژی مومنتوم را در کوتاه مدت گزارش کردند. آنها اعلام کردند که موفقیت این استراتژی ها به افق مورد نظر بستگی دارد. در حالی که استراتژی مومنتوم برای یک دوره میان مدت سه تا دوازده ماهه سودمند بود، استراتژی معکوس در یک دوره کوتاه مدت هفتگی یا ماهانه و یا یک افق طولانی مدت سه تا پنج ساله مناسب بود. آنها استدلال کردند که سود های مومنتوم فقط به خاطر تفاوت های مقطعی در بازدهی مورد انتظار به جای الگوی سری زمانی بازده ایجاد می شود. آنها استدلال کردند که سودهای مومنتوم می تواند یک محصول جانبی این موضوع باشد که بعضی از سهام به خاطر وجود یک سری از عوامل ریسک ناشناخته ریسکی تر می شوند. به عبارتی اگر بازدهی اضافی به خاطر ریسک سیستماتیک ناشناخته بالاتر(پایین تر)ایجاد شود، پس سهام در آینده نیز به این بازهی بالاتر(پایین تر)دست خواهند یافت. با این نگرش دیگر سود های مومنتوم با بحث کارایی نیز سازگار می شود و تناقض از بین می رود.(کونراد و کول،[8] 1998، ص 489).

 

یافته های اخیر جاگادیش و تیتمن( 2001 ) انتقادهای زیادی را بر این فرضیه(کنراد و کاول ) وارد می کند. آنها استدلال می کنند که اگر سودهای مومنتوم به خاطر تفاوت مقطعی در بازدهی باشد، پس برندگان گذشته(بازندگان گذشته)بایستی بازدهی بالاتر(پایین تر)خود را به طور نامحدود در آینده ادامه دهند. ولی آنها به این نتیجه رسیدند که بازدهی پرتفوی های مومنتوم (برندگان منهای بازندگان) فقط برای دوازده ماه اول بعد از تشکیل پرتفوی مثبت است و اگر اتفاق خاصی نیفتد بازدهی بعد از دوازده ماه منفی است ( جاگادیش و تیتمن [9] ,2002, ص265-243)

مارکویتز وگرینبلات (1999) یک اثر مومنتوم قوی و پایدار را در بین صنایع کشف کردند. ایشان نشان دادند که استراتژی خرید سهام برنده گذشته و فروش سهام بازنده گذشته حتی پس از کنترل اثراندازه، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار، مومنتوم سهام انفرادی و پراکندگی در میانگین بازده سودمند می باشد.(مارکوویتز و گرینبلات[10]، 1999، ص 1249).

راون هورست (1998) با استفاده از اطلاعات 12 کشور اروپایی در طی دوره 1995-1980 دریافت که پرتفوی برنده نسبت به پرتفوی های بازنده بهتر عمل می کنند و نشان داد که استمرار بازدهی به طور معکوس با اندازه شرکت مرتبط است (راون هورست[11]، 1998، ص 267).

دی بونت و تالر[12]( 1985،1987 ) وجود یک حرکت معکوس یا برگشت قیمتی را در قیمت سهام در بلند مدت اثبات کردند و پیشنهاد کردند که خرید سهام بازنده گذشته و فروش سهام برنده گذشته می تواند منجر به بازدهی اضافی گردد. آنها نشان دادند که بازندگان تاریخی نسبت به برندگان تاریخی بهتر عمل می کنند.

گرینبلات و تیتمن (1989) با استفاده از استراتژی مومنتوم سودهای اضافی را کشف کردند ولی مشاهده کردند که سودهای مومنتوم در اولین سال بعد از تشکیل پرتفوی از بین می رود (گرینبلات و تیتمن[13]، 1989، ص 394)

و...


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی رابطه اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و حجم معاملات با سودهای مومنتوم و معکوس

پایانامه ارزش هر فرد به اندازه

اختصاصی از هایدی پایانامه ارزش هر فرد به اندازه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه ارزش هر فرد به اندازه


پایانامه ارزش هر فرد به اندازه

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:36

فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ

مقدمه

روند تغییر وتحولات در جامعه امروزی آنچنان سریع و شتابان شده است که پیش بینی آینده مقدور نیست. حرکت کشور ها به سوی یکپارچگی در زمینه های اقتصادی و فرهنگی و پدیده جهانی شدن بر اقتصاد والگوهای کسب و کار در سرتاسر دنیا تاثیر گذاشته است در سایه این تغییر و تحولات روند استخدام و معیار های آن نیز در کشورها در حال تغییر است به طوری که افراد مثل گذشته به دنبال استخدام مادام الهی و دائمیدر یک شغل نیستند. همچنین در شرکتها و سازمانها نیز دیگر چنین فرصتهایی وجود ندارد.

ماهیت تغییر و تحولات در دنیای مشاغل و حرفه ها طوری است که نیاز مستمر به کسب دانش و مهارت جدید در هر شغلی ضروری به نظر می رسد.

از طرف دیگر جهانی شدن و انتشار سریع دانش و اطلاعات در عرصه اقتصاد موجب رقابت پیشرفتی شرکتها شده است.

به همین دلیل دولتها به این نتیجه رسیده اند که برای کسب موفقیت اقتصادی در عرصه ملی و بین المللی در عرضه خدمات و تولید محصولات در سازمانها و شرکتها نیاز مبرم به توسعه کار آفرینی است که به عنوان عامل اصلی تغییر و محرک اصلی توسعه یعنی لوکوموتیو ران توسعه حرکتهایی را آغاز کند که منجر به خلاقیت و نو آوری مستمر شود. این نوآوری به وجود نخواهد آمد،مگر آنکه نهادهای مختلف زمینه و بستر آن رافراهم آورند.


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه ارزش هر فرد به اندازه

تحقیق در مورد ارزش گذشت

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد ارزش گذشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ارزش گذشت


تحقیق در مورد ارزش گذشت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:15

 

 

 

 

 

گذشت و ایثار دو واژه مقدس در ادبیات ماست . همیشه و هر زمان در طول تاریخ بشریت " از خود گذشتگی " جایگاهی بسی ژرف در ارزش های انسانی داشته است و از جمله خصوصیات اخلاقی والا به شمار می رفته است .

ذشت و ایثار دو واژه مقدس در ادبیات ماست . همیشه و هر زمان در طول تاریخ بشریت " از خود گذشتگی " جایگاهی بسی ژرف در ارزش های انسانی داشته است و از جمله خصوصیات اخلاقی والا به شمار می رفته است .هر جامعه ای بسیاری از پیشرفت های خود را مرهون و مدیون افرادی بوده است که در راه ایجاد آبادی و ترقی سرزمین خود از خواسته ها و امیال خود گذشتند و رفاه و آسایش و امنیت مردم را بر رفاه و آسایش و امنیت خود ترجیح دادند.

چنین اشخاصی تاثیرگذارترین افراد هر جامعه ای هستند. چه در میان بزرگان و اندیشمندان هر سرزمین مانند امیرکبیر که بزرگترین نقش را در زمان خود در پیشرفت و ترقی ایران داشت و در نهایت جان خود را در این راه فدا نمود و چه در واحدهای کوچکتر مانند خانواده که ممکن است که یکی از اعضاء آن مانند پدر،مادر یا برادر زندگی هر یک از دیگر اعضاء خانواده را دگرگون نماید. اینکه انسان تنها خود را نبیند و فقط به خواسته های خود فکر نکند، برای دیگران ارزش قایل شود و به خواسته های آنها بهاء دهد بزرگواری است و آنجا که به خاطر دیگری تمایلات خود را زیر پا بگذارد ، گذشت و فداکاری است . برای گذشت و ایثار باید خیلی بزرگوار بود و برای بزرگوار بودن باید خیلی انسان بود.اما برای انسان های واقعی این گذشت و بزرگواری آنچنان دلپذیر و لذت بخش است که هرگز آن را با خودخواهی های دیگران عوض نمی کنند و احساس رضایت حاصل از این ایثار را بر حس خودخواهی ترجیح می دهند.فداکاران از فداکاری خود خشنودند اما هرگز ظالمان از ظلم خود لذت نمی برند مگر آنکه شخصیتی بیمارگونه داشته باشند.هرآنچه که انسان را به انسان بودنش نزدیک می کند و او را در مسیر تکاملی خود پیش می برد احساس والایی از هستی به او می بخشد و هر آنچه که او را در مسیر حیوانی پیش می برد احساس پستی و رذالت را در او زنده می کند و بسوی درجات پایینی از انسان بودن سوق می دهد.

دکتر فرانکل پزشک روان شناسی بود که در سال های جنگ جهانی به جرم یهودی بودن سالها در اردوگاههای آلمان اسیر بود .همه افراد خانواده او به دست نازی ها در کوره های آدم سوزی کشته شدند. او که در بیمارستان و دانشگاه اتریش برای خود موقعیتی داشت و پزشک و محقق موفقی به شمار می رفت زمانی که به دست نازی ها اسیر شد،هرگز با او رفتاری انسانی نکردند.دکتر فرانکل پس از آزادی تمامی خاطرات دوران اسارت خود را در کتابی به نام "انسان در جستجوی معنی " به رشته تحریر درآورد.او در تحقیقات و نتیجه گیری های خود برای هستی و زندگی و بودن مفهومی انسانی پیدا کرد و هر کس که در این درجه از درک مفهوم زندگی و انسان عاجز می ماند، یا در ناامیدی می مرد و یا با خشم و نفرت زندگی می کرد. او در تمام سال های سخت اسارت هرگز ارزش های اخلاقی و انسانی را زیر پا نگذاشت و حتی از سربازان آلمانی یاد کرده که در موقعیت های سخت بدون اطلاع مافوق های خود به اسرای بیمار کمک می کردند و این کار در آن شرایط برای یک سرباز که می دانست در صورت اطلاع مافوقش چه مجازاتی در انتظار اوست گذشت و فداکاری است .در میان اسراء نیز کسانی بودند که حاضر می شدند از قرص نان خود کمتر بخورند و قسمتی از آن را به دوست بیمارشان بدهند.

در شرایط سخت و بحرانی است که خوبی کردن مفهوم واقعی خود را می یابد و به قولی روزگار سخت است که خمیره و ذات انسان ها را می نمایاند . چراکه در روز خوشی گذشت و نیکی کردن چندان زحمت و انرژی نمی برد . شما اگر ده میلیون تومان پول داشته باشید صد هزار تومان آن را می توانید به کسی که به سختی به آن محتاج است ببخشید اما اگر همین صد هزارتومان را داشته باشید چه ؟ مسلما پاسخ این پرسش به منش و دیدگاههای افراد بستگی دارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ارزش گذشت

دانلود مقاله مهندسی ارزش

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله مهندسی ارزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مهندسی ارزش ( با مفهومی نزدیک به مدیریت ارزش و تجزیه و تحلیل ارزش ) رویکردی گروهی، سیستماتیک، کارکردگرا و دارای کاربردی حرفه ای است که برای ارزیابی و بهبود ارزش در یک محصول، طراحی یک وسیله، طراحی سیستم، اجرای پروژه های صنعتی و عمرانی و دیگر خدمات به کار گرفته می شود.
مهندسی ارزش متدولوژی قدرتمندی است برای حل مسائل، کاهش هزینه ها و به طور همزمان، بهبود عملکرد و کیفیت. با شناسایی و ارتقای شاخصهای ارزش، مهندسی ارزش، رضایت مشتری را افزایش می دهد و به ارزش سرمایه گذاری می افزاید. این متدولوژی را که از راهبردهای موفق بلندمدت و تجاری است، می توان در تمام بخشهای تجاری یا اقتصادی، نظیر صنایع، دولت، ساخت و ساز و خدمات به کار گرفت.
مهندسی و مدیریت ارزش که از سال 1947 توسط " لاری مایلز" در ایالت متحده آغاز به گسترش کرد، امروزه در کشورهای پیشرفته صنعتی جهان کاربردی وسیع و دستاوردهایی بی نظیر داشته است. بررسی اسناد و مدارک موجود و مرور اطلاعات موجود انجمن مهندسان ارزش آمریکا ( SAVE : Society Of American Value Engineering ) گواه آن است که انجام مهندسی ارزش روی پروژه ها، تا چندین صد میلیون دلار صرفه جویی دربرداشته است. در سطح ملی نیز، با مراجعه به پروژه های تعریف شده ای که مهندسی ارزش در آنها مدنظر بوده است، می توان تغییرات و بهبود همزمان عملکرد و کیفیت و کاهش هزینه را شاهد بود.
از این رو امروزه با پی بردن دولتمردان و دست اندرکاران پروژه های صنعتی و عمرانی، قوانین و مقرراتی مبنی بر ضرورت و همه گیرشدن به کارگیری مهندسی ارزش در پروژه ها وضع شده است.

 

 

 

مفاهیم مهندسی ارزش
چکیده : تجارت جهانی شرکتها را به طور فزاینده ای به سمت بازار رقابتی کشانده است. از همین روست که استفاده از روش تحلیل ارزش و مهندسی ارزش ضرورت بیشتری پیدا کرده است. در طی سالهای اخیر، روش تحلیل ارزش قابلیت و امتیازهای خود را به اثبات رسانده است. این روش یک ابزار قوی است که کاربرد آن نتایج مثبتی را به همراه دارد. روشی که دیدگاه های تثبیت شده و فعلی را به چالش می طلبد و غالباً به عنوان یک روش نقاد از عملکردهای معمول مدیریتی شناخته می شود.
به طور کلی مهندسی ارزش یک تلاش منسجم در جهت تحلیل کارکرد سیستمها، تجهیزات، تأسیسات، نگهداری و تعمیرات، تعویض تسهیلات و مراحل اجرایی تدارکات به منظور دست یابی به کارکردهای پیش بینی شده با کمترین هزینة کلی می باشد.

 


1- مقدمه و تاریخچه :
تمامی مدیران خواهان سازمانی پویا و انعطاف پذیر هستند تا بتوانند در نوآوری چنان پیشرفته باشند که کالا یا خدماتشان همواره بهترین کیفیت و تازگی را داشته باشد. شرکتهای امروزی توسط سه نیروی مشتریان، رقبا و دگرگونی ها به مسیری غیرقابل پیش بینی هدایت می شوند. امروزه مشتریانی هستند که خواسته های خود را به شرکتها تحمیل می کنند و همواره به دنبال کیفیت بالاتر هستند و لذا در جریان رقابت، شرکتی که کیفیت بالاتر و خدمات بیشتری را در ازای هزینة کمتر ارائه کند، می تواند رقیبان خود را از صحنه خارج نماید. سومین نیروی کارساز، دگرگونی هایی است که بر شرکت ها اعمال می شود.
با جهانی شدن اقتصاد، شرکتها با رقبای بیشتری مواجه می شوند. به نظر می رسد تنها راه برای بقا، رشد و دستیابی به سود بیشتر، توجه جدی به مقولة کاهش هزینه است.
روش مهندسی ارزش این امکان را به وجود می آورد که به هر دو هدف مهم کم کردن هزینه ها و بهبود کیفیت خدمات در یک زمان، بتوان دست یافت و این روش، راه حل مناسبی برای کم کردن هزینه ها بدون خدشه بر کارایی یا کیفیت خدمات ارائه می نماید.
رویکرد مهندسی ارزش، رویکردی متعهدانه و سیتماتیکدر جهت تحلیل فعالیتها برای دست یابی به ارزش بهینه به ازای هر واحد هزینة صرف شده است. در یک بازار تجارت رقابتی، موفقیت یک واحد اقتصادی در گرو ارائة بهترین ارزش به ازای قیمت مورد نظر مصرف کننده است.این بهترین ارزش، از طریق ملاحظات عملکرد و هزینه به دست می آید. تجربه نشان داده است که به ازای هر واحد پولی که صرف تحقیقات مهندسی ارزش می شود، بین 15 تا 20 و در بعضی موارد، بیش از ده ها و صدها برابر بازگشت سرمایه وجود دارد.
مطالعه در مورد مهندسی ارزش، در زمان جنگ جهانی دوم، بر اثر کمبود مواد اولیه آغاز شد. لاورنس دی مایلز، در شرکت جنرال الکتریک، برای اولین بار به دنبال روشی گشت تا بدون صدمه زدن به کیفیت و کارایی، مواد را جایگزین یکدیگر سازد. مایلز روشی را پیشنهاد کرد که در آن، تیمهای متشکل از افراد با تجربه، وظایف و کارکرد محصولات شرکت را آزمایش می کردند. این تیمهای سازمان یافته از طریق تکنیکهای خلاق، تغییراتی در محصول ایجاد نمودند تا بدون تأثیر بر خدمات، بازده را افزایش دهد. این روش مایلز، تحلیل ارزش نامگذاری شد. سازمان دفاع آمریکا به سودمندی این روش در به کارگیری منابع پی برد و این روش را به نام جدید " مهندسی ارزش " ارتقا داده، در بخشهای مختلف تجارت و صنعت به کار گرفت. مهندسی ارزش به طراحی فرآیند قبل از عمل اطلاق می شود، در حالی که آنالیز ارزش در مورد محصول یا بعد از تولید به کار می رود. اما آنالیز ارزش، قابل تغییر به مهندسی ارزش است. آنالیز ارزش و مهندسی ارزش هر دو اصول مشترکی دارند و دربرگیرندة تحلیل ارزش می باشند.

 

 

 

2- اصول پیاده سازی مهندسی ارزش :
اساس و پایة مهندسی ارزش، بر " کارکرد " استوار است و به همین دلیل از سایر تکنیکهای کاهش هزینه متمایز است. در هنگام به کارگیری مهندسی ارزش، کارکردها مورد بررسی قرار گرفته و حداکثر صرفه جویی مالی به طور اتوماتیک به دست می آید.
اصولاً هرچه مهندسی ارزش در یک طرح زودتر شروع شود، فایدة بیشتری خواهد داشت؛ زیرا در مراحل شکل گیری طرح، پیشنهاد تغییرات به روش مهندسی ارزش، راحت تر پذیرفته می شود؛ گرچه می توان این روش را حتی در مراحل پایانی تولید محصول یا ارائة خدمات نیز به کار گرفت.
3- موانع و مزایای به کارگیری مهندسی ارزش :
این حقیقت که به کارگیری مهندسی ارزش در شرکتها با مشکلاتی مواجه است، انکارناپذیر است. درک ناصحیح از مفهوم مهندسی ارزش، بیان غیرواضح اهداف کاهش هزینه، عدم انجام ارزیابی های کافی به ویژه در مورد هزینه ها از جمله عوامل بازدارندة به کارگیری مهندسی ارزش هستند. علاوه براین، تفکرات غلط در مورد مهندسی ارزش نیز باعث استفاده نکردن از این روش شده است. از جمله این که مهندسی ارزش برای شرکتهای کوچک یا خدماتیریال کاربرد ندارد یا این که مهندسی ارزش در مورد محصولاتی که مشخصات متفاوتی در اندازه، کیفیت، کاربرد و قیمت دارند، ناکارآمد است. علاوه براین مشکلات، بعد از به کارگیری مهندسی ارزش، تغییر دادن حالات و طرز فکر حاکم بر شرکتها بسیار مشکل است؛ چرا که معمولاً نیروی انسانی و زمان کافی جهت پشتیبانی از آن موجود نمی باشد. اما در مقابل از مزایای به کاگیری مهندسی ارزش به صورت خلاصه، می توان به موارد زیر اشاره کرد :
 اجتناب از ریسک
 بالابردن کیفیت
 بهبود و توسعه خدمات و محصولات
 استفاده از اطلاعات مربوط به مشتریان و سازمان داخلی که باعث پاسخگویی بی درنگ به نیازهای جدید مشتریان با کیفیت بهتر خواهد شد.
 توانایی بهره جستن از مزایای بازار رقابت جهانی
 به حداقل رساندن اتلاف منابع
 کاهش پیچیدگی محصولات
 افزایش قابلیت تولید و اطمینان

 

4- اساس مهندسی ارزش :
اساس مهندسی ارزش، یافتن رابطة بین "هزینه"، "وظایف" و " تحلیل وظایف " است. این مطالعه منجر به یافتن راه های متفاوت برای دست یابی به هزینة کمنر و ارئة خدمات بیشتر می شود. از بین این روشهای متفاوت، باید روشی را که دارای کمترین هزینه است، انتخاب گردد.
در حقیقت، مهندسی ارزش مهم ترین گام به سوی صرفه جویی است. بدین منظور لازم است به 5 سؤال پاسخ داد :
a. محصول چیست ؟
b. چه کاری انجام می دهد ؟
c. چه هزینه ای دارد ؟
d. آیا راه متفاوتی برای تولید وجود دارد ؟
e. به کارگیری این روشها چه هزینه هایی را دربر دارند ؟
با یافتن پاسخ این سؤالات 3 گام اصلی؛ یعنی، تعریف وظایف، ارزیابی وظایف و توسعة داده ها برداشته می شود.
خاستگاه اصلی مهندسی ارزش، استفادة مؤثر از تمام منابع در دسترس است. از این رو، یک شرکت باید با بهترین استفاده از این منابع محدود، کالایی با ارزش تر و با هزینة کمتر تولید کند. برای پیدا کردن بخشی از هزینه های اضافی، باید از روش تحلیل وظایف استفاده کرد تا هزینه های غیرضروری که ناشی از ترکیب کارکردها و وظایف غیرضروری هستند، حذف شود. این تحلیل و تبیین بر اساس نظر مشتریان صورت می گیرد نه واحد تولید کننده. از این رو شرکت احتیاج به اطلاعات کافی، درست و به موقع دارد تا آنها را به سرعت در محصول و خدمات خود به کارگیرد.

 

5- فرآیند مهندسی ارزش :
فرآیند مهندسی ارزش شامل 6 گام به شرح زیر است :
5 _ 1 : انتخاب پروژه
تحقیقات مهندسی ارزش غالباً در واحدهایی به کار گرفته می شود که نسبت قیمت تمام شدة آن به عملکرد محصول بالاست. معمولاً شرکتهایی که مدت طولانی بدون تغییر بوده یا واحدهای شلوغ داشته باشند، برای ساده سازی و کاهش هزینه ها مناسب تر هستند.تحقیقات در شرکتهایی که مشکل واضحی مثل تحویل ندادن به موقع محصولات در آنها وجود دارد، ساده تر و مفید است. پر.ژه تحقیقاتی باید مسأله ای را حل کند که نیاز واقعی شرکت و مورد حمایتمدیریت شرکت باشد. همچنین؛ مسألة فوق برای افرادی که در ان سیستم کار می کنند، مهم بوده و در نهایت بازگشت سرمایة آن بالا و احتمال موفقیت آن زیاد باشد.
5 _ 2 : جمع آوری اطلاعات
بعد از انتخاب موضوع مورد مطالعه، لازم است اطلاعات کافی و فراوانی در مورد آن جمع آوری شده ، محصول به طور کامل تعریف شود. منظور از تعریف محصول این است که محصول همان طور که طراحی شده و مصرف می شود، معرفی گردد. در جمع آوری اطلاعات باید نظرات شخصی، کمترین اثر ممکن را داشته باشد.
5 _ 3 : تعریف کارکرد یا وظیفه
تعریف کارکرد یا وظیفه منجر به شناختن وظایف در یک پروژه می شود. در این قسمت به دو سؤال پاسخ داده می شود :
1. چه کاری انجام می شود ؟ ( آنچه که هست. )
2. چه کاری باید انجام داد ؟ ( آنچه باید باشد. )
تعریف وظیفه، پاسخ به دو سرال فوق است. یک وظیفه باید تا جایی که امکان دارد، ساده تعریف شود و این سادگی، باید به طور کمی با چنان کلماتی بیان شودکه به ما اجازة توسة تفکرات و خلق ایده های جدید را بدهد. سادگی تعریف، اجازی انتخاب روشهای متفاوت را به ما می دهد.
5 _ 4 : مرتب کردن مجدد وظایف
اکثر کالاها و خدمات دارای چندین وظیفه هستند که نیازهای ما را همزمان برآورده می سازند. در این حالت یک وظیفه بالاتر از سایر وظایف قرار گرفته و در همین حال،وظایف دیگر را زیر مجموعه خود قرار می دهد که هدف از ساخت وسیله را تأمین می نماید.
5 _ 5 : ارزیابی وظایف
در این مرحله لازم است کارهای زیر صورت گیرد:
1. استخراج هزینه ها : در تعیین هزینه ها، باید دو نوع هزینة واقعی (سخت) نظیر هزینة مواد اولیه و هزینه های ذهنی (نرم) مانند سختی کار را در نظر گرفت.
2. تعیین ارزش کارکرد : ارزش، نشانگر ارتباط میان وظایف مورد انتظار خریدار و قیمتی است که او برای تصاحب کالا یا خدمات (وظایف) می پردازد. به عنوان مثال، به روشهای تعیین ارزش زیر می توان اشاره کرد :
الف . تعیین ارزش به وسیلة قضاوت و تجربه
ب . تعیین ارزش به وسیلة مقایسه
ج . تعیین ترزش به وسیلة Blast & Rehine
د . تعیین ارزش به وسیلة مقایسه با استانداردهای موجود
هـ . تعیین ارزش به وسیلة عوامل ارزش
و . تعیین ارزش در مقایسة هزینه
3. تعیین شاخص ارزش : شاخص ارزش به عنوان معیاری برای اندازه گیری ارزش استفاده می شود. یک عدد بدون بعد (دیمانسیون) که به وسیلة آن یک ارزش قابل فهم به وظایف تخصیص می دهیم.

 

5 _ 6 : پیداکردن و جایگزین نمودن وظایف اداری شاخص ارزش پایین
با پاسخ به این دو سؤال که "بهترین انتخاب چیست؟ " و "هزینة این انتخاب چقدر است؟ "می توان اقتصادی ترین راه را انتخاب نمود. لازم است پس از تهیة لیستی از اقلام با کارکردهای مشابه و نیز نادیده گرفتن تمامی محدودیتها، تغییرات و اصلاحات لازم را اعمال نموده، ارزان ترین راه را به عنوان پایه ای برای ارزیابی های آتی انتخاب کنیم. اصلاحات به دو روش اعمال می گردند:
الف. روشهای آزاد مانند ابتکار و نوآوری
ب . روشهای منطقی مانند چک لیست

 

6- نتیجه گیری
فرآیند مهندسی ارزش، بیش از 50 سال است که به کار گرفته می شود. در طی این سالها، هر قسمتی از این فرآیند که با خطاها و مشکلاتی درگیر بوده، بهبود یافته است؛ اما اکثر تکنیکهای کاهش هزینه، این دوره را پشت سر نگذاشته اند و در حالی که اکثر تکنیکهای کاهش هزینه توسط مخترعان یا حداکثر شرکتهای کوچک حمایت می شوند، مهندسی ارزش در سطح جهانی پذیرفته شده است.

 


مهندسی (تجزیه و تحلیل) ارزش
مفاهیم و چگونگی اجرای آن
چکیده :
در سالهای اخیر دیدگاه مهندسی ارزش به عنوان کاربردی ترین روشهای کاهش هزینه ها در امور مهندسی شرکت ها به کار رفته است. امروزه مهندسی ارزش به عنوان شکل کامل بری از روش تجزیه و تحلیل ارزش در اغلب شرکت های تولیدی ـ صنعتی، به ویژه در امور طراحی محصول و فرآیندهای تولید به کار گرفته می شود. پیشرفت سریع فن آوری در روشهای تولید و ابداع مواد اولیه جدید، مهندسی ارزش امکان ساخت محصولات و مواد جدید را فراهم می نماید. این پیشرفت ضرورت بهره گیری از این دیدگاه را جهت ارزش یابی بدیلهای مختلف تولید شدت بخشیده است.
1. در سال 1974 شرکت جنرال الکتریک از روش تجزیه و تحلیل خاصی جهت بررسی و کاهش مجموع هزینه های شرکت در بخش خرید اقلام اولیه و مصرفی خود بهره جست که این روش بعدها، " تجزیه و تحلیل ارزش " نامگذاری شد و به سرعت با استقبال سایر شرکت ها و مؤسسات ، خصوصاً مؤسسات تولیدی و صنعتی که در فرآیند تولید خود نسبت به سفارش و خرید حجم قابل توجهی از مواد اولیه و کالاهای نیمه ساخته اقدام می نمودند، مواجه گردید.
روش مذکور در ابتدا، همچون برخی تکنیکهای مشابه نظیر روش ساخت یا خرید، روش استانداردسازی کالاهای مصرفی، روش تجزیه و تحلیل اقتصادی، روش کاهش (ساده سازی) اجزای محصول و . . . صرفاً با هدف کاهش هزینه در بخش خرید یا سفارشات خارجی شرکتها به کارگرفته می شد؛ اما بعدها گسترش آن به سایر امور خصوصاً مباحث طراحی محصول و فرآیندهای تولید، به تدریج تجزیه و تحلیل ارزش با هدف تأکید بر جنبه های مهندسی این تکنیک از عنوان تجزیه و تحلیل ارزش، به عبارت مهندسی ارزش تغییر یافت، به نحوی که امروزه از این روش در پهنة وسیعی از امور مهندسی شرکتها استفاده می شود. در مورد اهمیت و کاربرد روزافزون این تکنیک در امور مهندسی مؤسسات ذکر این تکته کافی است که بنابر گفتة EVANS در پایان دهة 80، از 20 شرکت ژاپنی، 17 شرکت دارای پست معاونت در امور مهندسی ارزش بوده اند.

 

2. تعاریف و مفاهیم پایه :
دو روش «تجزیه و تحلیل ارزش» و «مهندسی ارزش» اساساً دارای هدف و روش مشابهی می باشند. لذا در اغلب موارد این دو عبارت به صورت مترادف به کارگرفته می شوند. چنانچه BABCOCK نیز بر این موضوع تأکید داشته و هدف هر دو تکنیک را مطالعة هوشمند و منظم کلیة اجزای محصول به منظور کشف و حذف گزینه های غیرضروری، بدون ایجاد هرگونه خلل در اثربخشی محصول می داند. به نظر وی روش هر دو دیدگاه نیز مشابه است و در هر دو تکنیک تعدادی سؤال در خصوص محصول، اجزا و فرآیند تولید آن طرح می گردد. لذا در اغلب منابع موجود، در مورد این دو روش تعریف واحدی ارائه گردیده است. از جمله، انجمن مهندسی ارزش آمریکا، تجزیه و تحلیل و مهندسی ارزش را به شرح زیر تعریف نموده است. این تعریف کمابیش مورد قبول سایر صاحب نظران نیز قرار داشته و در منابع مختلف به نحو مشابهی تکرار شده است :
مهندسی (تجزیه و تحلیل) ارزش، تعیین ارزش پولی محصول (یا خدمات) بر اساس سطح معینی از کارکرد (یا عملکرد) محصول و قابلیت اطمینان آن با حداقل هزینه ها است. (به عبارت دیگر مهندسی ارزش عملکرد محصول با قابلیت اطمینان معین در سطح حداقل هزینه را تضمین می نماید. )
در همین خصوص لغت نامة APICS نیز مهندسی ارزش (تجزیه و تحلیل) ارزش را چنین تعریف نموده است :
مهندسی ارزش استفاده روشمند و منظم از تکنیکهایی است که ارزش محصول با عملکرد و کیفیت معین در سطح حداقل هزین ها را محاسبه و تعیین می نماید.
لذا همان گونه که بیان شد از نظر روش و هدف این دو تکنیک مشابه هستند و در واقع آنها را باید یکسان فرض نمود؛ اما در عین حال این دو تکنیک دارای برخی تفاوتهای آشکار با یکدیگر نیز هستند، که دقت در این موارد در فهم کلی موضوع مؤثر است. در ادامه به برخی از این تفاوتها اشاره می شود.
2_1 اختلاف اول : عبارت تجزیه و تحلیل ارزش عمدتاً در مورد خرید کالاها و مواد اولیه و نیمه ساخته (در واحدهای سفارش و خرید مؤسسات) به کار می رود، در حالی که واژة مهندسی ارزش در سطح تجزیه و تحلیل های مهندسی (خصوصاً طراحی محصول، طراحی فرآیند، کنترل پروژه و ...) استفاده می شود. چنانچه Delmar نیز در این مورد می گوید :
"تجزیه و تحلیل ارزش، تلاش سازمانی منظمی جهت کاهش هزینه مواد و قطعات خریداری شده بدون هرگونه ضربه به کاربر مورد انتظار قطعات و جنبه های زیباشناختی آنها است. در حالی که مهندسی ارزش تعیین کارکرد محصول با حداقل هزینه ها در مرحلة طراحی محصولات است. "
EVANS نیز در این مورد تعبیر مشابهی دارد. وی با اطلاق واژة مهندسی ارزش به کاهش یا محدودکردن هزینه ها در جریان تولید، این دو روش زیر را به شرح زیر تعریف می نماید:
الف) تجزیه و تحلیل ارزش تلاش جهت کاهش هزینه های محصول با جایگزین مواد ارزان تر (با همان کیفیت)، کاستن از اجزای محصول و . . . می باشد. به عبارت دیگر، تجزیه و تحلیل ارزش بررسی هزینة محصول از طریق اجزای آن به منظور تعیین میزان مشارکت هزینه ها در ارزش محصولات است.
ب ) مهندسی ارزش تلاش جهت کاهش هزینه های محصول در مرحلة طراحی با حفظ قابلیت اطمینان هر قطعه مطابق با انتظارات است.
2_2 اختلاف دوم : اختلاف یا تفاوت دوم که درک آن در فهم کلی موضوع مهندسی ارزش مؤثر تلقی می شود، ناشی از تفاوت دو مفهوم مجموع هزینه ها (قیمت تمام شده تا مرحلة ارایة محصول به مصرف کننده) و ارزش محصولات است که جهت درک موضوع ابتدا مفوم این دو واژه به طور مختصر بررسی و تفهیم می گردد.
الف) مفهوم مجموع هزینه ها در مهندسی ارزش : از دید مهندسی ارزش مجموع هزینه های تولیدمحصول (یا ارایة خدمات) را می توان به سه دسته تقسیم نمود :
a. هزینه های تولید که عمدتاً شامل مواد، دستمزد و هزینة سربار می باشد.
b. هزینه های ارایة محصول یا هزینه های پس از فروش که شامل هزینه های راه اندازی و نصب محصول، هزینه های نگهداری و تعمیرات و خدمات پی از فروش (مدت گارانتی) می باشد.
c. هزینة مصرف یا کاربرد محصول که عملاً شامل هزینه هایی است که تولیدکننده جهت افزایش کیفیت و قابلیت اطمینان محصول صرف می کند.
البته هزینة مصرف (کاربرد) از دید حسابداری متعارف صنعتی، بخشی از هزین های تولید محسوب می شود و مربوط به تولید است، اما در عین حال این بخش از هزینه ها بر افزایش هزینة مصرف از جانب خریدار نیز تأثیرگذار است و در واقع، هر چقدر تولید کننده کیفیت و قابلیت اطمینان نحصول را افزایش دهد، به دلیل افزایش طول عمر محصول، هزینة مصرف (مصرف کننده) کاهش می یابد. لذا این بخش از هزینه های تولید در افزایش رضایت مصرف کننده مؤثر بوده، عملاً بخشی از سودمندی محصول را تسکیل می دهد.
ب ) مفهوم ارزش در بحث مهندسی ارزش : صرفنظر از معنای لغوی ارزش نزد عموم بدیهی و معمولاً از سنجش ذهنی کالاها و اشیا با یکدیگر و یا با پول ناشی می گردد. این کلمه خود تقسیم بندیهای متعددی دارد و از زوایای مختلف قابل توجه است. ارزشها می توانند اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، مذهبی یا دینی، شخصی (شخصیتی) و . . . باشند. به عنوان مثال از جهت اقتصادی واژة ارزش بیانگر ارزش مبادله است که این خود نوعی سنجش پولی (قیمت کالا و خدمات) است. در بازرایابیو مهندسی ارزش نیز واژة ارزش مفهومی مشابه با اقتصاد را دربرمی گیرد. با این وجود ابعاد دیگری را نیز شامل می شود. در بحث مهندسی ارزش می توان ارزش را ناشی از نوعی سنجش بین مطلوبیت و قیمت کالا تعریف نمود. به عبارت دیگر، ارزش را می توان نوعی درک ذهنی مشتری در مورد مطلوبیت کالا در مقایسه با قیمت آن به شمار آورد. اما مطلوبیت چیست؟
مطلوبیت ترکیبی از دو عامل سودمندی و سایر عوامل بازاریابی مرتبط با محصول است. (که می توانند اقتصادی و یا غیراقتصادی باشند)
خلاصة این عوامل در جدول شمارة 1 نشان داده شده است.
عوامل بازاریابی سودمندی مرتبط با اصل محصول (ماهیت کالا) مطلوبیت
1. مارک و مدل
2. بسته بندی
3. ظاهرکالا (رنگ، شکل و . . . )
4. . . . 1. عملکرد
2. قابلیت اطمینان
3. کیفیت
مرتبط با فروشنده (خدمات پس از فروش)
1. نصب و راه اندازی
2. گارانتی
3. سرویس های خدماتی
4. ارایة قطعات مصرفی
5. اعتبار فروشنده
6. . . .
جدول شمارة1 : اجزای مطلوبیت در مهندسی ارزش
همچنین؛ "سودمندی" که در اقتصاد " ارزش مصرفی" نیز نامیده شده است، خود شامل 3 جزء می باشد :
الف) عملکرد یا کارکرد که عبارتست از قابلیت یا توانایی محصول جهت رفع نیاز مطابق با آنچه از آن انتظار می رود.
ب ) قابلیت اطمینان که عبارتست از حفظ کارکرد مطلوب محصول در دورة معین یا دورة عمر پیش بینی شدة محصول
ج ) کیفیت که در قابلیت محصول جهت ارایة بالاترین حد کارکرد تعریف شده در ذورة معین یا دورة عمر محصول است .
حال با توجه به توضیحات فوق افزایش ارزش محصول در دید مشتری (به عنوان هدف اصلی مهندسی ارزش) به دو طریق انجام پذیر است که بند الف، عمدتاً موضوع مهندسی ارزش و بند ب، موضوع تجزیه و تحلیل ارزش است.
الف) افزایش مطلوبیت با حفظ قیمت قبلی.
ب ) کاهش قیمت با حفظ مطلوبیت قبلی.
البته بدیهی است منظور از قیمت در بحث فوق، قیمت فروش محصولات (شامل هزینه های ارایة محصول) است که خود ترکیبی از قیمت تمام شده یا مجموع هزینه ها (بند 2_2_الف) و درصدی سود است. لذا با فرض ثابت ماندن درصد سود در بحث فوق، به جای قیمت می توان مجموع هزینه ها را قرار داد. پس در صورتی که در تجزیه و تحلیلهای انجام شده افزایش مطلوبیت مدنظر باشد (با همان سطح کیفیت و مجموع هزینه های قبلی) موضوع مورد بحث، مهندسی ارزش خواهد بود و بدیهی است در این حالت این امر عمدتاً از طریق تغییر طراحی محصول انجام می پذیرد (به همین دلیل EVANS مهندسی ارزش را به طور کلی، جزیی از ابزارهای مهندسی کیفیت محسوب می کند و می گوید: کیفیت مقدم بر تولید است و در مرحلة طراحی باید انجام شود.)
همچنین در صورتی که در تجزیه و تحلیلهای انجام شده صرفاً کاهش قیمت تمام شده (مجموع هزینه ها) با حفظ سطح مطلوبیت قبلی مدنظر باشد (که در اغلب موارد می توان این امر را با ترکیب، تغییر، تحدید و . . . اجزای محصول انجام داد) موضوع عمدتاً در دایرة تجزیه و تحلیل ارزش قرار می گیرد.
2_3 اختلاف سوم : در برخی منابع تفاوتهای دیگری نیز در مورد دو تکنیک مهندسی و تجزیه و تحلیل ارزش بیان شده است. به نظر می رسد مستقلاً از اهمیت چندانی برخوردار نمی باشد. از جمله Babcock در این باره می گوید : « عبارت مهندسی ارزش در بررسی محصولات جدید و عبارت تجزیه و تحلیل ارزش در بررسی محصولات قدیمی به کار می رود، هرچند در اغلب موارد این دو عبارت به طور مترادف به کار گرفته می شوند.»
همچنین؛ Fallon رئیس سابق انجمن مهندسی ارزش آمریکا معتقد است : « در تجزیه و تحلیلهای مهندسی ارزش، عمدة واحدهای یک مؤسسه (پشتیبانی، تولید، خرید، بازاریابی و ... ) بایستی به ایفای نقش بپردازند؛ در حالی که در تجزیه و تحلیل ارزش معمولاً واحدهای خرید و پشتیبانی، خود می توانند اقدامات لازم را به عمل آورند.» در نهایت Schroeder معتقد است : «مهندسی ارزش از طریق طراحی مجدد محصولات موجود انجام می شود، (در تجزیه و تحلیل ارزش الزاماً طراحی مجدد محصول انجام نمی شود) هرچند که هدف هر دو تکنیک حذف هر چیزی است که با ایجاد هزینه، در ارزش محصول تأثیری نمی گذارد.»

3. چگونگی اجرا :
همان گونه که گفته شد مهندسی ارزش و تجزیه و تحلیل از جهت شیوة اجرا مشابه یکدیگر بوده، عمدتاً متکی بر طرح تعداد سؤال هستند که نمونه ای از مهمترین سؤالات قابل طرح در این مورد در قالب یک چک لیست در جدول شمارة 2 ذکر شده است.
نام و مشخصات کالا (قطعه): نوع عملکرد:
مشخصات فنی: نحوه دسترسی (ساخت، خرید و ...):
قیمت برآوردی: مرحلة به کارگیری:
1. میزان ارزش افزوده قطعه (Value Added) چقدر است؟
2. امکان حذف کلی قطعه وجود دارد؟
3. به چه طرق دیگری می توان این قطعه را تهیه نمود؟ آیا به این طریق ارزش افزودة بیشتری ایجاد می شود؟
4. امکان ادغام و ترکیب و یا تغییر شکل قطعه با قطعات دیگر وجود دارد؟ در این صورت چه نتایجی حاصل می گردد؟ (مزایا، معایب)
5. امکان جایگزینی قطعه با کالاهای داخلی وجود دارد؟
6. امکان به کارگیری قطعه با مواد و قطعات ارزان تر وجود دارد؟
7. در صورت ایجاد هرگونه تغییر در محصول یا قطعات آن، فرآیند تولید جوابگو می باشد؟ در این صورت نیازی به تغییر فرآیند تولید نخواهد بود ... ؟
8. آیا با ترکیب، کاهش و . . . قطعات، عملیات تولید کاهش می یابد و بالعکس؟
9. در وضعیت فعلی میزان ضایعات چقدر است؟
10. با روشهای پیشنهادی جدید ضایعات چه میزان خواهد بود؟
11. . . .
تذکر: پس از تکمیل چک لیست فوق (شامل هر تعداد سؤالات مکمل دیگر) پاسخ سؤالات توسط گروه کارشناسی مربوط، تجزیه و تحلیل شدهو در نهایت پیشنهادات نهایی به مدیریت شرکت ارایه می شود.
جدول شماره 2 : چک لیست مهندسی ارزش
در عین حال برای اجرای بهتر و کاراتر مهندسی (تجزیه و تحلیل) ارزش، پیشنهاداتی نیز ارایه گردیده است که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
 به کارگیری دیدگاه مهندسی همزمان در اجرای تکنیک تجزیه و تحلیل و خصوصاً تکنیک مهندسی ارزش ضروری استو بر کاربرد آن تأکید می شود. بر اساس این دیدگاه همچون بسیاری از امور مهندسی دیگر، شرکت برای اجرای مهندسی ارزش، گروه هایی با تخصصهای مختلف (فنی، فروش، تولید، بازاریابی و . . .) تشکیل می دهد و حتی در صورت نیاز کارشناسی از خارج شرکت به کار می گیرد. ضمناً نتایج بررسی ها و اقدامات گروه در نهایت، در قالب پیشنهادات مشخص به مسؤولین و گردانندگان شرکت ارایه می شود.
 در اجرای مهندسی (تجزیه و تحلیل) ارزش تعیین کارکرد اولیه و ثانویة محصولات ضروری و قابل توجه است. به عنوان مثال سگک یک کمربند ضمن دارا بودن کارکرد اصلی خود (کارکرد اولیه) می تواند در برخی موارد تزئینی باشد. بنابراین؛ به طور فرضی در این حالت سگک باید رنگ شود؛ پس در بحث تجزیه و تحلیل یا مهندسی ارزش نمی توان رنگ را حذف نمود، اما تغییر آن می تواند مدنظر باشد.
 جهت بررسی و ارزیابی پیشنهادات حاصل از کاربرد مهندسی ارزش همواره ساخت نمونه های اولیه از محصول و اجرای عملیات آزمون و اصلاح می تواند مفید و در تصمیم گیری نهایی مدیران شرکت مؤثر باشد.
 در بحث مهندسی ارزش توجه به عوامل ایجادکننده و تقویت کنندة ارزش در محصولات و خدمات، به ویژه عوامل بازاریابی محصول (مندرج در جدول شماره 1) مهم و قابل توجه است و سؤالات مربوط به این دسته از عوامل باید مدنظر باشد.
 نهایتاً همان گونه که STARR بیان می نماید: «مهندسی (تجزیه و تحلیل ارزش) ارزش ذر یک جمله، یافتن ارزش بدیلهای مختلف به کارگیری مواد یا ایجاد تغییرات محصول است.
بنابراین؛ همة تجزیه و تحلیلهای به عمل آمده و پیشنهادات ارایه شده توسط گروه های تخصصی مجری این تکنیک ها باید با تعیین ارزش کمی و کیفی هر پیشنهاد و در صورت نیاز به انضمام محاسبات مالی و آماری لازم باشد.
چند نکته جالب:
1. ساکسنا و کریشنا در سال 1995 با انتشار کتاب پرارج خود با عنوان "مهندسی ارزش در مدیریت پروژه" کاربرد وسیع این تکنیک جهت مدیریت و کنترل پروژه های عظیم اقتصادی و تولیدی و . . . را پیشنهاد نمودند. از نظر آنان هدف مهندسی ارزش در مدیریت پروژه، کنترل، حذف و اصلاح هر عاملی است که بدون تأثیر در کارکرد اصلی و اساسی پروژه، منجر به ایجاد و تحمیل هزینه های غیرضروری پروژه می شود.
2. در کلیه منابع موجود از تجزیه و تحلیل و مهندسی ارزش به عنوان نوعی تکنیک یا دیدگاه منظم و نظام مند (Systematic) نام برده شده است. به این معنی که انجام تجزیه و تحلیل یا مهندسی ارزش از فرآیند (یا مراحل) معینی تبعیت می کند. البته منابع مختلف مراحل متفاوتی را برای اجرای تجزیه و تحلیل یا مهندسی ارزش پیشنهاد کرده اند که این مراحل تقریباً مشابهند. از جمله Blackstone, Fogarty و Hoffmann مراحل اجرای مهندسی ارزش را، انتخاب محصول، جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل و بررسی، ارزیابی (مقایسه و انتخاب) و اجرا پیشنهاد کرده اند.
3. هزینه های بسته بندی و مانند آن جزو هزینه های مواد یا سربار (هزینه های تولید) محسوب می شود.
4. به عبارت دیگر ارزش مبادله ای، بر اساس عامل پولی تعیین می شود. ضمناً ارزش کالا در اقتصاد بر اساس دو عامل مرغوبیت (برخورداری از قابلیت استعمال، زیبایی و موردپسند بودن) و کم یابی تعیین می گردد.
5. ارزش مصرفی یا Use Value که ارزش استعمال نیز ترجمه شده, عبارتست از ارزش یک کالا یا خدمات (یا مفید بودن آن) جهت مصرف شخصی (نه مبادله).

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 51   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مهندسی ارزش

دانلود تحقیق ارتقای اثر بخشی مطالعات مهندسی ارزش با استفاده از مدیریت ریسک- 12 صفحه

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق ارتقای اثر بخشی مطالعات مهندسی ارزش با استفاده از مدیریت ریسک- 12 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق ارتقای اثر بخشی مطالعات مهندسی ارزش با استفاده از مدیریت ریسک- 12 صفحه


دانلود تحقیق ارتقای اثر بخشی مطالعات مهندسی ارزش با استفاده از مدیریت ریسک- 12 صفحه

 ارتقای اثر بخشی مطالعات مهندسی ارزش با استفاده از مدیریت ریسک

چکیده

مهندسی ارزش ابزار موثر تصمیم سازی برای مدیران می‌باشد. مطالعات ارزش فرصت‌های مناسبی برای کاهش هزینه طول عمر، بهبود کیفیت، بهبود ساخت‌پذیری، کاهش زمان ساخت، افزایش طول عمر و گاه ترکیب موارد بالا در اختیار قرارمی‌دهد. تحت فشار قرارگرفتن مدیران در پذیرش و اعمال تغییرات پیشنهادی از یک سو و مسوولیت ایشان در قبال حوزه تحت اختیار به همراه ریسک و ابهام ذاتی گزینه‌های پیشنهادی از سوی دیگر اغلب این افراد را در وضعیت دشوار قرار می دهد. از اینرو مدیران زیادی بدلیل ابهام در مورد مقدار ریسک گزینه‌های ارائه شده در مطالعات ارزش از قبول انجام این مطالعات سرباز زده یا در طول مطالعات مقاومت می‌نمایند. از اثرات این تصورات می‌توان به انتخاب گزینه‌های کم‌خطرتر و اغلب کم ارزش‌تر، رد گزینه‌های خلاقانه، عدم تناسب ریسک در تصمیم‌ها و پروژه‌ها و در نهایت تاخیر در تصمیم‌گیری اشاره کرد. در این مقاله به اثر بکارگیری مدیریت ریسک در مطالعات ارزش و شفاف‌سازی ذهن مدیران نسبت به اثرات طرح مبنا و گزینه‌های پیشنهادی و اقدامات چهارگانه حذف، تسکین، انتقال و پذیرش ریسک یا ترکیبی از اقدامات با اشاره به چند مطالعه موردی بررسی می‌شود و در نهایت روش پیشنهادی تلفیقی و تحلیل کیفی ریسک به کمک AHP را تلفیق مهندسی ارزش با مدیریت ریسک بعنوان نتیجه این نوشتار، ارائه می‌گردد.

 1- مقدمه

مدیریت ریسک و مهندسی ارزش هر دو پدیده‌های نوظهور و جدیدی در ایران هستند. در ایران از طرفی با توجه به بحران‌های مکرر و کمبود روزافزون منابع، مدیریت نوین ناگزیر از استفاده از تمامی ابزارها و توانایی‌های خویش در جهت دستیابی به اهداف می‌باشد. تقریباً تمام مدیران به‌دنبال ابزاری هستند تا خطرات و پیامدهای ناشی از تصمیمات را تا حداقل ممکن کاهش دهد. مدیریت ریسک ابزار جدیدی است که در زمان کوتاه توانسته است جایگاه مناسبی برای خود پیدا کند. غیر از ابزارهای کمی‌سازی ریسک که به‌دلیل محاسبات پیچیده مانع فراگیری همگانی آن می‌شوند، ابزارهای ساده و بررسی کیفی ریسک، ساده و برآمده از تفکر منطقی می‌باشد.

ترکیب عوامل مختلف طرح در پروژه‌های عمرانی به صورتی پیش‌بینی شده است که اغلب ریسک‌ها به عوامل غیر‌تصمیم‌گیر منتقل می‌شود. با ترکیب سه عاملی (کارفرما، مشاور و پیمانکار) که ترکیبی معمول و جا افتاده می‌باشد، ریسک‌های طراحی به مشاور طرح و ریسک‌های اجرا به پیمانکار انتقال می‌یابد. در ترکیب‌های چهارعاملی ریسک‌های مدیریتی به مدیریت طرح و ریسک‌های باقیمانده مدیریت به این دو عامل نیز انتقال می‌یابد. ظهور مهندسی ارزش و اجباری‌شدن آن در طرح‌های پرهزینه و پیچیده، به‌دلیل ماهیت دگراندیش آن و تفکر خارج از چهارچوب عادات و روش‌های معمول و پذیرفته شده، موقعیت دشواری برای کارفرما ایجاد می‌کند.

توجه به این نکته ضروری است که در فرآیند تصمیم‌گیری برای اجرای پروژه‌ها باتوجه به اینکه در کشور ما دولت، کارفرما و تصمیم‌گیر اجرای بسیاری از پروژه‌های عظیم می‌باشد، در بسیاری از مواقع محافظه‌کاری و ریسک‌گریزی غیرمنطقی مدیران دولتی سبب انتخاب گزینه‌های پرهزینه و کم ارزش گردیده است. دلیل این محافظه‌کاری و ریسک‌گریزی معقول ریشه در ریسکی که مدیران از گزینه‌های مختلف متصورند، باید جستجو نمود. این ریسک‌های تصوری به‌همراه عدم آگاهی و دانش نسبت به طرح‌های پیشنهادی و ریسک‌های عناصر مختلف این طرح‌ها سبب انتخاب گزینه‌های نابهینه و از بین رفتن فرصت‌ها می‌گردد.

 2-تحلیل و مدیریت ریسک

تعاریف مختلفی از ریسک ارائه شده است که می‌توان از مهمترین آن به موارد ذیل اشاره نمود]1[:

  1. اتفاق افتادن احتمالات واقعه‌ای نامطلوب
  2. رویدادی که با احتمال شناخته شده‌ای روی می‌دهد.
  3. امکان حادث‌شدن واقعه‌ای نامعین از پیش برنامه‌ریزی نشده که ماهیتی منفی در آن نهفته (صدمه‌زا و مخرب) بر حسب احتمال وقوع آن واقعه و شدت عوارض و پیامدهای آن واقعه
  4. معیاری برای تعیین احتمال و شدت وقوع یک پدیده مخرب که بصورت کمی توسط رابطه ذیل بیان می‌گردد:

احتمال وقوع* عواقب وقوع = ریسک

مدیریت ریسک یکی از بخش‌های اصلی و جدانشدنی حرفه مهندسی می‌باشد. این مدیریت، فرآیندی سیستماتیک جهت تعریف، تحلیل و پاسخگویی ریسک سیستم‌ها می‌باشد]2[. وظیفه مدیریت ریسک افزایش احتمالات و دوره تکرار رخدادهای مطلوب و کاهش احتمال وقوع رخدادهای نامطلوب و یا کاهش شدت اثرات منفی وقایع نامطلوب را دارا می‌باشد]1[. این فرآیند را می‌توان یک فرآیند تصمیم‌گیری، جهت انتخاب و اجرای با صرفه‌ترین تکنیک‌ها و اقدامات در رویارویی با ریسک‌های مختلف سیستم جهت به حداقل رساندن آن ریسک در سیستم دانست. مدیریت ریسک درباره حذف، کاهش، انتقال عواقب منفی حوادث و بهره‌جستن از فرصت‌های احتمالی سخن می‌گوید.

دلایلی را که معمولاً برای بکارگیری مدیریت ریسک برمی‌شمارند عبارتند از:

  • حداقل‌رساندن بحران‌ها
  • حداقل‌ رساندن مسایل غیر منتظره و مشکلات
  • افزایش میزان موفقیت و یا کاهش شکست‌ها
  • انجام هزینه‌ها و برنامه زمانی کار مطابق برآوردها و پیش‌بینی‌های صورت‌گرفته.

می‌توان فرایند مدیریت ریسک را به مراحل زیر طبقه بندی نمود]3‍[:

  • برنامه‌ریزی مدیریت ریسک
  • تعریف ریسک
  • تحلیل کمّی و یا کیفی ریسک و رتبه‌بندی ریسک‌ها
  • ارزیابی ریسک و مقایسه با ریسک‌های قابل قبول جامعه
  • برنامه‌ریزی پاسخ و مقابله با ریسک
  • کنترل و نظارت ریسک

مدیریت ریسک دربرگیرنده ارزیابی ریسک‌های سیستم و قیاس با ریسک‌های دیگر سیستم و با ریسک‌های قابل قبول اجتماعی است که از این ارزیابی جهت تعیین مکانیزم‌های کاهش شدت ریسک و یا مهار ریسک سیستم با در نظر گرفتن مسایل اقتصادی و فنی استفاده می گردد. ریسک قابل‌قبول اجتماعی پاسخی به نیاز جامعه برای برآورد کمّی ریسک تحمیلی و ابزاری برای برآورد ارزش جانی بدون استفاده از ارزش مادی می‌باشد]4[.

انتخاب بهترین تکنیک‌ها برای مدیریت ریسک یکی از مراحل پر اهمیت فرآیند تصمیم‌گیری می‌باشد. در مرحله نظارت بر بهبود برنامه مدیریت ریسک، مدیریت توانایی بررسی روش بکارگیری و اجرای تکنیک‌های انتخاب شده را بدست می‌دهد(شکل1).

منشا ریسک‌ها را می‌توان در وجود محدودیت و نقص در آگاهی، دانش، تجربه، اطلاعات و وجود عدم قطعیت در آینده دید. عدم قطعیت در هر سیستمی به عنوان یک واقعیت شناخته شده است.

محدودیت جدی برای اعمال مناسب عدم قطعیت‌ها در تحلیل ریسک وجود دارد. این محدودیت‌ها تحلیل ریسک را میان روش‌های قطعی (عدم قطعیت ناچیز) و روشهای فازی (بدون کنترل برعدم قطعیت) قرار می‌دهد. در حقیقت تحلیل ریسک به‌عنوان تلفیقی از قضاوت مهندسی و علم، امکان ارزیابی همسنگ شرایط نامطلوب را فراهم می‌سازد و امکان بررسی عمیق‌تر و همه جانبه‌تر ایمنی سیستم‌ها را ممکن می‌سازد و در گستره وسیعی تمامی عواملی که ایمنی سیستم را تهدید نموده و یا آنرا بهبود می‌بخشد، شامل می‌گردد. گام‌های مختلف تحلیل و بررسی ریسک یک پدیده شامل موارد ذیل می‌باشد:

  • شناسایی تمام ریسک‌های وقایع نامطلوب اثرگذار در یک سیستم( استفاده از چک‌لیست، مشابهت با سیستم‌های مشابه، طوفان ذهنی و …)
  • برآورد احتمال رخداد واقعه‌های نامطلوب
  • برآورد عواقب شکست و یا خسارات ناشی از واقعه نامطلوب.
  • محاسبه ریسک
  1. اولویت بندی ریسک‌های مؤثر بر سیستم

برای مقایسه و رتبه بندی ریسک‌ها می‌توان از مکانیسم ماتریس رتبه بندی ریسک و یا درخت حوادث بهره جست(شکل2و3)]5[.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق ارتقای اثر بخشی مطالعات مهندسی ارزش با استفاده از مدیریت ریسک- 12 صفحه