لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
چکیده
مقدمه
تقاضای ماندههای حقیقی پول (نظریه برگزیده)
نتیجه
پینوشتها
تقاضای پول در اقتصاد اسلامی
چکیده
اقتصاددانان مسلمان دربارة تقاضای پول در اقتصاد اسلامی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. منشأ این اختلاف، کارکرد پول به صورت ذخیرة ارزش به مفهوم کینزی آن است. در این مقاله، ابتدا نظریات اقتصاددانان مسلمان دربارة کارکرد ذخیرة ارزش پول بررسی و نقد شده و با توجه به جواز کنز پول به مفهوم اقتصادی آن و جواز بورسبازی در چارچوب احکام شریعت به این نتیجه رسیدیم که نگهداری پول به انگیزة بورسبازی در چارچوب شریعت جایز است؛ پس میتوان گفت: در اقتصاد اسلامی، تقاضای پول به انگیزة بورسبازی وجود دارد. پس از آن بر نظریههای تقاضای پول در اقتصاد اسلامی که به وسیلة اقتصاددانان مسلمان ارائه شده، مروری اجمالی کرده و سرانجام، مورد نظر خود را ابتدا از دیدگاه خُرد و سپس از دیدگاه کلان ارائه کردهایم.
مقدمه
پول در علم اقتصاد کلان اغلب با کارکردهای آن در جامعه به صورت اثباتی تعریف میشود؛ زیرا این علم به تحلیل رفتار گروههای اقتصادی و عکسالعمل آنها در برابر تغییر متغیرهای اقتصادی میپردازد و از این دیدگاه، ماهیت پول اهمیتی ندارد؛ بلکه کارکرد آن در جامعه مهم است. اقتصاد دانان اغلب پول را چنین تعریف میکنند:
پول هر آن چیزی است که سه وظیفة واسطه در مبادلات، واحد محاسبه و ذخیره ارزش را انجام دهد.2
تا پیش از مارشال، نظریههای پولی کارکرد وسیلة در مبادله بودن پول را در قالب نظریة مقداری پول تحلیل میکردند؛ زیرا تلقی اقتصاددانان این بود که کارکرد اصلی پول واسطة مبادله بودن است و دو کارکرد دیگر برای آن است که پول بتواند نقش اصلی خود را بازی کند.3 به عبارت دیگر، کارکرد پول به صورت ذخیرة ارزش، از کارکرد آن به صورت واسطة در مبادله بودن مستقل نیست. برای نخستین بار نظریة تقاضای موجودی نقد مکتب کمبریج که به وسیلة مارشال و پیگو به تکامل میرسد، بر نقش پول به صورت وسیلة ذخیرة ارزش تأکید میکند. پول که وسیلة مبادله است، جدا کردن عمل خرید را از فروش میسر میسازد و میتواند به صورت وسیلة ذخیرة موقت ارزش، در فاصلة میان فروش یک کالا و خرید کالای دیگر عمل کند. مکتب کمبریج تقاضای فرد برای نگهداری پول در این فاصله را تحلیل و عوامل مؤثر بر آن را بررسی میکند. این همان تقاضای نگهداری پول به انگیزة معاملاتی در نظریة پولی کینز است. از نگاه مکتب کمبریج نیز نقش ذخیرة ارزش بودن پول، نقش تبعی است و نقش اصلی پول واسطه در مبادله بودن است.
کینز همچون مکتب کمبریج توجه خود را به صورت ذخیرة ارزش معطوف کرد و نظریة خود را بر تقاضای نگهداری پول با سه انگیزة معاملاتی، احتیاطی و سفته بازی پایه گذاشت. در تقاضای پول با انگیزة سفتهبازی، کینز این اندیشه را مطرح کرد که در برخی حالات مردم ترجیح میدهند ثروت خود را به شکل پول نگهداری کنند و آن وقتی است که انتظار داشته باشند قیمتها و نرخ بهره در آینده کاهش یابد. در این صورت، پول، کار کرد ذخیرة ارزش را به صورتی مستقل از کارکرد واسطة معامله بودن خواهد داشت و پول، دارایی بیبازده شمرده میشود.
اقتصاددانان مسلمان اغلب با نگرش کینزی تقاضای پول در اقتصاد اسلامی را مطالعه کردهاند؛ یعنی تقاضای پول را از جهت انگیزههای آن تقسیم کرده و به تحلیل هر قسم پرداختهاند؛ از این رو، خود به خود این پرسش مطرح شده که آیا در اقتصاد اسلامی با فرض حرمت بهره، تقاضای پول به انگیزة سفته بازی وجود دارد. به عبارت دیگر، آیا پول میتواند در اقتصاد اسلامی به مفهومی که کینز میگوید ذخیرة ارزش باشد؟
پاسخ به این پرسش نه فقط در تحلیل تقاضای پول در اقتصاد اسلامی، بلکه در تحلیل کل اقتصاد اثر مهمی دارد. پاسخ مثبت به این پرسش به مفهوم آن است که بخش پولی اقتصاد اسلامی به صورتی مستقل از بخش واقعی اقتصاد بر متغیرهای اقتصادی مؤثر است و باید جداگانه مطالعه شود. در این صورت میتوان از الگویIS-LM با جایگزین کردن متغیر دیگری به جای نرخ بهره استفاده کرد، اما پاسخ منفی به مفهوم آن است که بخش پولی، از بخش واقعی مستقل نیست و مطالعة بخش واقعی ما را از مطالعة بخش پولی بینیاز میکند. در این صورت باید همچون کلاسیکها نظریههای پولی در قالب نظریة مقداری پول بیان شود.
اقتصاددانان مسلمان در پاسخ به پرسش پیشین اختلاف و در نتیجه، توابع گوناگونی را برای تقاضای پول در اقتصاد اسلامی معرفی کردهاند. در این مقاله ما نیز از پاسخ همین پرسش آغاز کرده و پس از نقل اظهار نظرهای گوناگون در این باره اثبات میکنیم که در اقتصاد اسلامی نیز پول، ذخیرة ارزش (به مفهوم کنیزی آن) است. پس از آن، بر توابع تقاضای پول که به وسیلة اقتصاددانان مسلمان معرفی شده مروری خواهیم کرد و در پایان تابع مورد نظر خود را می شناسانیم.
- پول و کارکرد ذخیرة ارزش
اقتصاددانان مسلمان در تجویز کارکرد ذخیرة ارزش با یکدیگر اختلاف کردهاند.
محمود ابوالسعود به کلی چنین کارکردی را برای پول نفی، و ادلة متعددی را برای مدعای خود ذکر میکند. برخی از ادلة او چنین است:
1. پول، کالای عادی نیست تا به سبب ذاتش تقاضا شود و ارزش ذاتی ندارد؛
2. زیر بنای زندگی اقتصادی تولید، و این تولید است که متضمن هر ارزشی است؛ اما پول نمیتواند جایگاه ارزش باشد؛ زیرا ارزش ذاتی پول در کنار وظیفة آن به صورت وسیلة مبادلة طیبات ناچیز است.
3. وقتی به پول ویژگی بقا داده شود، این ویژگی، بهرهای را که در شریعت حرام شده است را تجویز میکند.4
همان گونه که پیشتر گفتیم، اگر پول نتواند ذخیرة ارزش کند نمیتواند نقش واسطة معامله را در جامعه به عهده گیرد؛ زیرا کسی که چیزی را میفروشد، در همان زمان چیز دیگری را نمیخرد و به طور معمول بین فروش یک کالا و خرید کالای دیگر فاصله میافتد. اگر پول نتواند در این فاصله، ارزش را در خود ذخیره کند، هیچ کس حاضر نخواهد بود کالای خود را بدهد و چنین پولی را بگیرد؛ از این رو محمد منذر قحف در اعتراض به قول ابوالسعود میگوید:
پول معامله گران را قادر میسازد تا وقت مناسب را برای معاملة خود بر گزینند؛ بنابراین فردی که در حال حاضر خرما دارد و در آینده نیازمند سیب است، وجود پول به او امکان میدهد که خرمای خود را به کسی که امروز به خرمای او نیاز دارد، بفروشد و پول آن را به خانه آورد و پس از دو روز به بازار رود و سیب مورد نیاز خود را بخرد؛ از این رو، پول باید در طول زمان امتداد داشته باشد و این امتداد زمانی پولی در حقیقت جزئی از وظیفة پول در تسهیل معاملات است؛ بنابراین، پول، ذخیرة ارزش است و آن را از زمانی به زمان دیگر انتقال میدهد.5
تقاضای پول در اقتصاد اسلامی