هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تاریخ اداری قبل اسلام ایران

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره تاریخ اداری قبل اسلام ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تاریخ اداری قبل اسلام ایران


تحقیق درباره تاریخ اداری قبل اسلام ایران

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه79

 

فهرست مطالب

دوره هخامنشیان

نظام اداری در زمان اشکانیان

سازمان های اداری بعد ار اسلام

استخدام عمومی

توجه به فرهنگ جامعه و سنّت ها  

   در بررسی سازمان های اداری پیش ازاسلام ایران، توجه به دو نکته ی زیرین لازم به نظر می رسد :

  • آگاهی های ما از گذشته های تاریخی دور ایران بسیار اندک بوده  و مبتنی است بر بررسی - های دو قرن نزدیک دانشمندان اروپایی و شرق شناسانی مانند « سیلوستر دوساسی » پایه گذار مطالعه های شرق شناسی فرانسه (1793) و برنوف ، کاشف مبانی علمی ( 1830 ) .
  • در ایران باستان مانند دیگر کشورهای جهان ، مردم زندگی ابتدائی داشته و پای بند اصول اخلاقی جامعه بوده و در نتیجه سازمان های اداری ساده و رئیسان قبیله ها ، مرجع داوری  و حل اختلاف  بوده اند که در این صورت ،  مهمترین کار دولت جمع -   آ وری مالیات ها به ساده ترین شکل خود بوده است .

1-1- دوره هخامنشیان

   بررسی تاریخ  تحول اداری ایران را با ورود آریان ها به فلات ایران شروع  می کنیم  و از مطالعه ی زندگی و سرگذشت بومیان این سرزمین صرف نظر می نمائیم .

   آریان ها  یا آریائی ها که شاخه ای ازمردمان هند و اروپائی بودند  و درآسیای میانه زندگی می کردند ، در حدود دو هزار سال پیش از میلاد مسیح ، از گروه اصلی خود ، جدا شده و به سوی سرزمین ایران حرکت کردند و در این جا زندگی نوینی را آغاز نمودند .

   سازمان اجتماعی آریان ها ، از روحانیون  جنگ آوران  و برزگران ترکیب یافته و اداره ی خانوارها ، بر قدرت پدر یا بزرگتر خانواده مبتنی بود . سلسله مراتب سازمان اجتماعی بدین ترتیب بود که از چند خانواده ، تیره ، از تعدادی تیره یا عشیره قبیله و از چند قبیله یک قوم به وجود می آمد ، که در یک ایالت زندگی  می کردند . رئیس هر ایالت  شاه  و پادشاه ایران ، شاهنشاه خوانده می شد .

   برابر نوشته های تاریخی ، در گذشته های  دور ، مذهب  و زبان آریان ها با هندی ها  یکی بود . تا این  که آن ها  مذهب خود را جدا کرده  و به وجود خیر و شّر اعتقاد پیدا کردند ، بدین ترتیب که خوبی هائی مانند : روشنائی ، باران و غیره را به خیر و بدی هائی مانند : تاریکی ، خشک سالی ، ناخوشی  و مرگ را به شرّ نسبت می دادند . با گذشت زمان مذهب آن ها کامل تر شد و باور کردند  که خداوند خوبی ها « اهورامزدا »  و خدای « اهریمن » است .  

     در آن زمان زردشت پیامبر آن ها و اوستا کتاب مقدس او بود که گفته اند بیست و یک کتاب بوده و به خط طلا بر دوازده هزار پوست گاو نوشته شده بود که پس از پایان کار سلسله ی هخامنشی ، آن کتاب ها از میان رفته و قسمتی کوچکی از آن ها باقی مانده است ....


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخ اداری قبل اسلام ایران

تحقیق در مورد سیاست در اسلام

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد سیاست در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سیاست در اسلام


تحقیق در مورد سیاست در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه51

 

فهرست مطالب 


یک. رهبری سیاسی پیامبر(ص)

 

 دو. مسؤولیت های اجتماعی پیامبر(ص)

 

مقدمه

از نظر شواهد و مدارک مسلم تاریخی قبل از ظهور اسلام ، در حجاز حکومت و دولتی وجود نداشت ، و نظم سیاسیِ خاصی بر زندگیِ اعراب بدوی حاکم نبود.[1] پس از ظهور اسلام در مکّه، و هجرت پیامبر اکرم (ص) به مدینه، آن حضرت برای اولین بار ساکنان آن دیار را تحت فرمان یک دولت مرکزی در آورد و نظام قبیلگی حاکم بر آنان را به نظم سیاسی و اجتماعی نوینی مبدل ساخت و علاوه بر آموزش و تربیت، شخصاً سرپرستی و رهبریِ جامعه اسلامی را به عهده گرفت و به اداره نظام اجتماعیِ مسلمین در  بخش های مختلف قضایی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی پرداخت.[2]  این مسئله، از نظر آیات قرآن و شواهد تاریخی، چندان واضح و آشکار است که حتی شرق شناسان غیرمسلمان نیز بدان تصریح کرده اند. دانشمند ایتالیایی،" فل لینو" در این باره می گوید: «حضرت محمد (ص ) در یک زمان، دین و دولت را پایه گذاری کرد  و گستره این دو، در دوران زندگی اش، هم سان بود. »[3] و به عقیده "ستروتمان": « اسلام پدیده ای دینی و سیاسی است ؛ زیرا بنیان گذار آن، علاوه بر نبوت، حکومت را نیز دردست داشت و به شیوه حکومت داری کاملاً آگاه بود.»[4]

اما با وجود این در سده اخیر برخی نویسندگان[5] تحت تاثیر آموزه های سکولاریسم و جدایی دین از سیاست ، الهی بودن حکومت پیامبر گرامی اسلام (ص) را مورد تشکیک قرار داده و با بشری دانستن آن ، ادعا نمودند که پیامبر اکرم (ص) شان ولایت و زعامت سیاسی را نداشته و از سوی خداوند مامور به تشکیل حکومت نبوده است.  بنابراین اگر آن حضرت در زمان خویش اقدام به تشکیل حکومت نمود، بنابر نیاز جامعه بود، نه تکلیفی الهی و دینی؟!

در پاسخ به این شبهه لازم است تا منطق قرآن درباره نقش پیامبر اکرم(ص) در دولت اسلامی را مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد:


یک. رهبری سیاسی پیامبر(ص)

قرآن کریم، پیامبر اکرم(ص) را به عنوان فردی که برای دخالت در زندگی مردم «اولی » و دارای ولایت است، معرفی می کند: (النَّبِیُّ أَوْلی  بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ)[6] قرآن پژوهان و مفسّران تصریح کرده اند که این اولویت، اختصاص به مسائل دینی ندارد و همه امور دینی و دنیایی آنان را در بر می گیرد.[7] مؤید این تفسیر چند چیز است:

  1. اطلاق آیه شریفه؛ که اولویت و ولایت پیامبر را به عرصه خاصی محدود نکرده است، در نتیجه همه حوزه های ولایت پذیر که در رأس آنها حوزه رهبری سیاسی و اجتماعی است را شامل می شود و پیامبر از سوی خداوند ولایت همه جانبه بر مردم پیدا می کند.
  2. روایات؛ امام باقر(ع) فرمود: «این آیه درباره رهبری و فرماندهی نازل شده است».[8]
  3. شأن نزول؛ وقتی پیامبر اکرم(ص) آهنگ جنگ نمود و مردم را به خروج فرمان داد، برخی نزد آن حضرت آمدند تا برای بستگان خویش اذن بگیرند؛ آن گاه این آیه نازل شد. از این مسأله روشن می شود که فرمان های اجتماعی پیامبر(ص) متکی به ولایت الهی و دینی است؛ نه مبتنی بر خاستگاه بشری.[9]
  4. مفهوم اولویت؛ آیه شریفه نشان می دهد پیامبر اکرم(ص) از طرف خداوند نسبت به اداره و رهبری جامعه مقدم است و با وجود او نوبت به دیگران نمی رسد.

آیات دیگری نیز گویای همین مطلب است؛ از جمله آیه (إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ) ؛[10] «سرپرست و ولی شما، تنها خدا و پیامبر او است و کسانی که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز به پا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند».

بنابراین از نگاه قرآن، خداوند پیامبر را نسبت به دیگران اولویت بخشیده و ولایت داده است. از این رو ولایت آن حضرت تابع ولایت خداوند و در طول آن است؛ نه امری زمینی و بشری.

علامه طباطبایی(ره) درباره ولایت آن حضرت می نویسد: «رسول خدا بر همه شئون امت اسلامی، جهت سوق دادن آنان به سوی خدا و نیز برای حکمرانی و فرمانروایی بر آنها و قضاوت در میان شان، ولایت دارد... البته این ولایت در طول ولایت خداوند و ناشی از تفویض الهی است».[11] نکته مهم دیگر این که مفهوم «انّما»، دلالت بر حصر دارد. بنابراین طبق این آیه حکومت مشروع، آن حکومتی است که از جانب خداوند مشروعیت یافته باشد.

در نتیجه با توجه به مجموع آیات قرآن، می توان فهمید که حضرت رسول، در آن واحد، دارای سه شأن بوده است:[12]

یکم. امامت و پیشوایی و مرجعیت  دینی،[13]

دوم. ولایت قضایی،[14]

سوم. ولایت سیاسی و اجتماعی.[15]


 دو. مسؤولیت های اجتماعی پیامبر(ص)

هر یک از شئون سه گانه پیامبر(ص) -در پیشوایی دینی، ولایت قضایی و رهبری اجتماعی مسؤولیت های خاصی را بر عهده آن حضرت نهاده بود. آیات زیر، نمونه هایی از مأموریت های الهی آن حضرت در ارتباط با «رهبری جامعه» و «اداره امت» است:

  1. (فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ...)؛[16] «پس اگر در جنگ بر آنان دست یافتی با [عقوبت ] آنان، کسانی را که از پی ایشانند تارومار کن، باشد که عبرت گیرند». این آیه از یک سو بیانگر سیاستی است که امت اسلامی در برابر دشمنان متجاوز و پیمان شکن، باید اتخاذ کند و از سوی دیگر، بیانگر آن است که مسؤولیت برنامه ریزی، آماده سازی مقدمات و بالاخره عینیت بخشیدن به این سیاست، بر عهده پیامبر(ص) است.
  2. (وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّی یَسْمَعَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ)[17] «و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پناهش ده تا کلام خدا را بشنود؛ سپس او را به مکان امنش برسان». به حکم این آیه، پیامبر(ص) موظف است برای حفظ امنیت مشرکان -که برای شنیدن کلام خدا می آیند امنیت و آزادی آنان را تأمین کند.[18]
  3. (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَی الْقِتالِ)[19] «ای پیامبر! مؤمنان را به جهاد برانگیز».
  4. (یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفَّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ)[20] «ای پیامبر! با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر». در اینجا وظیفه فرماندهی و سازماندهی مسلمانان برای جهاد، بر دوش پیامبر اکرم(ص) نهاده شده است.
  5. (خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً)[21] «از اموال آنان صدقه ای بگیر». بر اساس این آیه پیامبر(ص) مأمور گرفتن زکات (نوعی مالیات بر ثروت) از مسلمانان است.

 بنابراین از دیدگاه قرآن، پیامبر(ص) نه تنها مأمور تشکیل حکومت بود؛ بلکه مسؤولیت های اجتماعی متعددی را نیز از سوی خداوند، بر عهده داشت و بر این اساس اقدام به تشکیل حکومت نمود.

ادامه دارد

 

[1] - ر. ک : جهان در عصر بعثت، محمد جواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی؛ تاریخ سیاسی اسلام ، سیره رسول خدا (ص)، رسول جعفریان ، ص 73-100 ؛ و همچنین جهت آشنایی با وضعیت اجتماعی و فرهنگی آن زمان ر. ک : تاریخ تمدن اسلام وعرب، گوستاولوبون، ص 96.

[2] - دین و دولت در اندیشه اسلامی ، محمد سروش ، قم : انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ، 1378 ، ص 192.

[3] - نظام الحکم فی الاسلام، محمد یوسف موسی ، ص 14.

[4] - همان.

[5] - ر.ک: الف. عبدالرزاق، علی، الاسلام و اصول الحکم، الموسسة العربیة للدراسات و النشر، ص 159؛

ب. عادل ظاهر، الاسس الفلسفیه للعلمانیه؛

پ. مهدی بازرگان، پادشاهی خدا، صص 52 - 51؛ آخرت و خدا هدف بعثت انبیا،نشریه کیان ، ش 28، ص82-83؛

ت. حائری یزدی، مهدی، حکمت و حکومت، ص 140.

[6] - احزاب (33)، آیه 6.

[7] - ر.ک : تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 15، ص 46؛ شیخ طوسی، تبیان، ج 8، ص 317؛ تفسیر ابوالفتوح رازی، ج 15، ص 347؛ زمخشری، کشاف، ج 3، ص 523 و محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 16، ص 276.

[8] - مجمع البحرین، ص 92، ماده ی ولی.

[9] - نگا: طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج 4، ص 338.

[10] - مائده (5)، آیه 55.

[11] - طباطبائی، علامه محمدحسین، المیزان، ج 6، ص 14.

[12] - . برای تفصیل بیشتر درباره مناصب حضرت رسول صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام نک: مرتضی مطهّری، امامت و رهبری / همو، ولاءها و ولایت ها / مهدی معین زاده، «وجه انسان مدار؛ رویکرد شیعی»، نقد و نظر، سال هفتم، ش 27 و 28، (تابستان و پاییز 1380)، ص 446ـ471.

[13] - حشر (59)، آیه 7.

[14] - نساء (4)، آیه 65.

[15] - مائده (5)، آیه 55؛ احزاب (33)، آیه 6 و....

[16] - انفال (8)، آیه 57.

[17] - توبه (9)، آیه 6.

[18] - المیزان، ج 9، ص 155 و 156.

[19] - انفال (8)، آیه 65.

[20] - توبه (9)، آیه 73 .

[21] - همان، آیه 103 .

یکم- اصول کلی پیرامون ساختار حکومت اسلامی:
از مجموع آن‏چه در متون و منابع معتبر دینی درباره دولت و حکومت آمده است، چنین برمی‏آید که اسلام بر شکل خاصی از ساختار نظام سیاسی با جزئیات مشخص اصرار ندارد؛ بلکه اسلام فراتر از معرفی شکل خاصی از حکومت و متناسب با احکام ثابت و تغییرناپذیر خود، چارچوب کلی و کلانی را معرفی کرده که آن چارچوب در درون خود تغییرات و اشکال متعدّد و متنوعی را پذیرا می‏شود. اسلام نه به طور کلی مردم را به حال خود رها کرده که هر چه خواستند، انجام دهند و نه شکل تنگ و محدودی را برای حکومت معرفی می‏کند که فقط در شرایط زمانی و مکانی محدودی قابل اجرا باشد. چارچوب کلانی که اسلام ارائه می‏دهد، از دامنه و خطوط وسیعی برخوردار است که همه اشکال صحیح و عقلایی حکومت در آن می‏گنجد. اما شکل‏های مختلف حکومت، نباید از آن چارچوب فراتر بروند. این چارچوب در زمانی با شکل و ساختار خاصی ظهور می‏یابد و در زمان دیگر با شکل و ساختاری دیگر و هیچ یک از آن دو شکل و ساختار، با ماهیت اسلامی بودن حکومت، تضاد و منافات ندارد. این مطلب نتیجه این مسئله دقیق علمی و عقلانی است که احکام ثابت و تغییرناپذیر اسلام که برای همه جوامع تا روز قیامت وضع شده‏اند، از ساختاری کلان و کلی برخوردارند و در مقابل آنها، احکام جزئی و متغیّر، متناسب با شرایط خاص زمانی و مکانی وضع می‏گردند. از جمله احکام متغیر، احکام حکومتی است که در هر زمانی توسط ولی فقیه، صادر و یا امضا می‏گردد و اطاعت و تبعیت از آن احکام، با همان قالب و شکلی که دارند، واجب است.علامه طباطبایی نیز در رساله «ولایت و زعامت در اسلام» چنین نظری دارند. به عبارت دیگر در حکومت اسلامی، برخی از امور مربوط به ساختار حکومت، ثابت و پایدار، و بعضی دیگر شناور و انعطاف‏پذیر است؛ مثلاً حکومت اسلامی، حکومتی ولایی است و باید فرد معصوم و یا نزدیک ترین شخصیت از نظر علم، تقوا، کیاست و توانایی به معصومان (ع)، در رأس آن باشد. در عین حال از نظر متمرکز (Concentrated) و نامتمرکز (Decentralized) بودن، تابع اوضاع زمان و مکان است.اصول حاکم بر ساختار نظام سیاسی اسلام عبارتند از:
1. ضرورت مشروعیت الهی مجریان.
2. ضرورت اسلامی بودن قوانین.
3. توجه به جایگاه مهم مردم، به عنوان مبدأ شکل‏گیری و کارآمدی همه نهادها.
4. خطاپذیری مجریان و ضرورت نظارت بر آنها.
خلاصه آن که اسلام شکل و مدل خاصی برای حکومت ارائه نمی‏دهد؛ بلکه اصول و چارچوب‏های کلی خاصی را بیان می‏کند و حکومت نباید خارج از این چارچوب‏ها باشد. حال با عنایت به شرایط و نیازمندی‏های زمان ها و مکان های گوناگون، هر مدل که بیشترین انطباق را با این چارچوب‏ها داشت، مورد تأیید اسلام است. ( ر.ک: چرا جمهوری اسلامی ، علیرضا محمدی ، مجله پرسمان ، ش 31 )
بر این اساس در زمان حضور معصوم (ع) شکل الهی حکومت ، دولتمداری فرد معصوم است که در راس هرم قدرت سیاسی قرار گرفته واختیاراتش را مستقیما از خدا می‏گیرد و با تعیین خاص الهی - بدون دخالت مردم و آرائشان - دولتمداری می‏کند . اما با این حال توجه به رأی مردم در سایر حوزه های مشورتی و اجرایی یکی از اصول مهمی است، در متون اسلامی از جایگاه بااهمیتی برخوردار می‏باشد؛ در این خصوص، می‏توان به آیات و روایاتی که در مورد شورا، بیعت مردم، مسئولیت مردم، مسئولیت عمومی مسلمانان، اهتمام به امر مسلمانان و... وجود دارد، اشاره نمود؛ مثلاً در مورد شورا، دو آیه «و امرهم شورا بینهم» و «وشاورهم فی الامر»(شوری (42)، آیه 38-39؛ آل عمران (3)، آیه 159. ) در قرآن آمده‏اند. همچنین در سیره معصومان علیهم‏السلام آمده است: «انّ رسول‏الله کان یستشیر اصحابه ثم یعزم علی ما یردالله؛ رسول خداصلی‏الله‏علیه‏وآله این گونه بودند که با اصحاب خود مشورت می‏کردند؛ سپس تصمیم به انجام آن چه خدا اراده فرموده، می‏گرفتند».(محاسن برقی، ص 601.)
( جهت مطالعه بیشتر ر.ک:ساختار حکومت اسلامی ، سید صمصام‏الدین قوامی،حکومت اسلامی، سال چهارم، شماره اول)
 

دوم-حکومت حضرت مهدی(عج) :
بر اساس آیات و روایات بسیار متعدد ، نظام سیاسی - اداری که‏ حضرت مهدی(عج) برپا می‏کند دارای همان‏ویژگیهای حکومت نبوی و علوی است; با این‏تفاوت که حکومت نبوی و علوی تنها درگستره‏ای محدود از کره خاک و در مدت‏زمانی ناچیز برقرار شد و آن حضرت‏هم به دلیل درگیری در جنگهای داخلی، نتوانست‏به همه آنچه که در نظرداشت جامه عمل پوشد; اما امام مهدی، علیه‏السلام، با پیش گرفتن سیره‏جدش ، تا آستانه برپایی قیامت‏ جهان را از عدالت ‏پرمی‏سازد و به همه اهداف‏خود دست می‏یابد. و آنچه را که خواست پیامبر خاتم (ص )بوده است، محقّق می سازد. در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل شده است: « سُنَّتُهُ سُنَّتِی، یُقِیمُ النَّاسَ عَلی مِلَّتی وَ شَریعَتِی وَ یَدْعُوهُمْ إلی کِتابِ رَبّی عَزَّوَجَلَّ »؛ سیره و سنّت او(مهدی)، سیره و سنّت من است. ( کمال الدین، ج2، ص411.)
اداره سرزمینی به گستردگی دنیا، کار دشواری است که تنها با برخورداری از رهبری الهی و کارگزارانی دلسوز ومعتقد به نظام الهی و حاکمیت اسلام امکان‏پذیر است. آری، امام(ع) برای اداره سرزمین‏ها وزیرانی را می‏گمارد که پیشینه مبارزاتی داشته، در تجربه و عمل، پایداری و قاطعیت از خود نشان داده‏اند. استاندارانی با شخصیتی قوی، اداره روش امور استان‏ها را به عهده می‏گیرند که جز مصالح کشور اسلامی و خشنودی خداوند، به چیز دیگری نمی‏اندیشند. روشن است، کشوری که مسؤولانش دارای این ویژگی‏ها باشند، بر دشواری‏ها پیروز می‏شود و ویرانی‏های حکومت‏های پیشین با موفقیّت به آبادانی تبدیل می‏گردد .
از این رو، در روایات ترکیب دولت امام مهدی(عج) را از پیامبران، جانشینان آنان، تقواپیشگان و صالحان روزگار و امّت‏های پیشین و از سران و بزرگان اصحاب پیامبر(ص) بیان می‏کند که نام برخی از آنان بدین گونه است: حضرت عیسی(ع)، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی(ع)، مؤمن آل‏فرعون، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مالک اشتر نخعی و قبیله همدان.
از حضرت عیسی(ع) در روایات با واژه‏های گوناگونی مانند وزیر، جانشین، فرمانده و مسؤول در حکومت یاد شده است: «عیسی(ع) به حضرت مهدی(عج) می‏گوید: همانا من به عنوان وزیر فرستاده شده‏ام؛ نه‏امیر و فرمانروا.» ، «حضرت عیسی(ع) وزیر حضرت قائم و پرده دار و جانشین آن حضرت است.» ، «... آن‏گاه عیسی فرود می‏آید و مسؤول دریافت اموال حضرت قائم(عج) می‏شود و اصحاب کهف نیز در پشت سر او خواهند بود.» و امام صادق(ع) می‏فرماید: «هنگامی که حضرت قائم آل محمد(ص) قیام کند، هفده تن را از پشت کعبه زنده می‏گرداند که عبارتند از: پنج تن از قوم موسی(ع)؛ آنان که به حق قضاوت کرده وبا عدالت رفتار می‏کنند، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل‏فرعون، سلمان فارسی، ابادجانه انصاری و مالک اشتر». ابن عباس می‏گوید:« اصحاب کهف، یاران مهدی هستند. » ؛ حلبی می‏گوید: «اصحاب کهف همگی از نژاد عربند و جز به عربی سخن نمی‏گویند. آنان وزیران مهدی هستند.»
از روایات و سخنان بالا نتیجه می‏گیریم که بار سنگین حکومت و اداره سرزمین‏های پهناور اسلامی را نمی‏توان به دوش هر کس نهاد؛ بلکه افرادی باید این مسؤولیت را بپذیرند که بارها آزمایش شده، شایستگی خود را در آزمایش‏های گوناگون به اثبات رسانده باشند. از این رو، می‏بینیم که در رأس وزیران حکومت مهدی(عج)، حضرت عیسی(ع) قرار دارد که یکی از پیامبران اولواالعزم است. هم‏چنین از جمله مسؤولان برجسته حکومتی او سلمان فارسی، مقداد، ابودجانه و مالک اشتر می‏باشند که شایستگی سرپرستی کارها را در روزگار پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) داشته‏اند و قبیله همدان که برگ‏های درخشانی را در تاریخ اسلام و در روزگار حکومت علی بن ابی‏طالب(ع) به خود اختصاص داده‏اند، از مسؤولان این حکومتند.(ر.ک:چشم اندازی به حکومت مهدی (عج) ، نجم الدین طبسی ، قم: بوستان کتاب ، 1373 )
امام زمان(ع) در فرمایشات الهی خود برای مسئولین و دولتمردان دو شاخصه بسیار مهم را ذکر می نمایند که بنیانهای سعادت ساز جامعه مهدوی و الهی است: «و تفضل علی امراء نا بالعدل و الشفقه»
الف- عدالت:عدالت قوی ترین و مهمترین شاخصه حکومت موفق است. حکومت با کفر باقی خواهد ماند ولی با ظلم باقی نخواهد ماند. اگر در بدنه حاکمیت جامعه اسلامی عدالت به معنای واقعی کلمه وجود داشته باشد، مشکلات بشریت رخت بربسته، حقوق به صاحبان حق برگشته، سفره ظلم و تعدی برچیده خواهد شد و جامعه ایده آل بشری و مدینه فاضله محقق خواهد شد.
پستها و مسئولیتهای حساس و کلیدی به افراد لایق و متخصص واگذار شود که لیاقت و شایستگی آنرا داشته باشند. نهادینه کردن عدالت در مسئولیت پذیری و مسئولیت دهی و استفاده از تخصص ها یعنی استفاده مناسب و بهینه از نیروی انسانی در سیستم جامعه و پیشرفت مدینه مهدوی.
ب- دلسوزی (شفقه):ویژگی دوم مسئولین و دولتمردان در آئینه مهدویت این است که دلسوز مردم باشد. مردم را بر خود مقدم بدارد. خود را فدای مردم کند، نه اینکه از مردم نردبان بسازد، آنان را زیر پا له کند تا دستش به جایی برسد.
 

سوم-ساختار کلی نظام سیاسی مهدوی:
حکومت جهانی حضرت مهدی (عج)، مربوط به ساختار کارآمد و منحصر به فرد نظام سیاسی مهدوی است; حکومت فاضله حضرت مهدی (عج)، دارای ویژگی‏ها و ساختاری واحد، منسجم، کار آمد، مقتدرانه و تحت مدیریت کامل و با کفایت ایشان است . در این ساختار به همه ابعاد زندگی بشری، توجه شده و در تمامی زمینه‏های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، برنامه و راه کار ارائه گشته است . هیچ بعدی از زندگی بشری، مورد غفلت واقع نشده و ریزترین و جزئی‏ترین مسائل حیات اجتماعی و فردی روی زمین، در این حکومت دارای اهمیت و ارزش است . پس ساختار نظام سیاسی مهدوی، کاملا جهانی، فراگیر و عام شمول است و ساز و کارهای اجرایی و اداری آن، بر اساس مدیریت «همه عرصه‏های جهانی‏» تنظیم شده است .
با توجه به مطالب فوق در باره ی ساختار کلی و چهارچوب بندی نظام سیاسی مهدوی ، گفتنی است که ساختار کالبدی و پیکره بندی راهبردی این نظام بر اساس سه منبع مهم تنظیم و ترسیم می شود:
1- اصول کلی و ثابت در زمینه ساختار حکومت اسلامی که براین اساس امام زمان (عج) با تعیین خاص الهی در راس هرم قدرت سیاسی قرار دارد ؛ مشروعیت و اختیاراتش را مستقیما از خدا می‏گیرد و به کارگزاران و سایر بخشهای حکومتی خویش نیز که بر اساس معیارهای اسلامی بر گزیده می شوند ؛ مشروعیت می بخشد. همچنین سایر اصول کلی نظیر مشورت با مردم و اهتمام به آرای مردمی در زمینه هرچه کارآمدتر نمودن حکومت و چگونگی اجرای صحیح مسائل اجرایی و ... در این راستا قابل ارزیابی است.
2-سیره و سنت پیامبراکرم(ص) و امام علی(ع).
3-سایر اجزا و تقسیم بندی های مربوطه این ساختار ، اساساً متناسب با شرایط خاص آن زمان و تا حدود زیادی با بهره گیری از دستاوردهای سیاسی بشر در طول تاریخ خویش و در جغرافیای جهان، میسر می باشد. ( ر.ک: دیباچه ای بر «پدیده شناسی نظام سیاسی مهدوی» نویسنده :دکتر علیرضا صدرا )
بر این اساس ساختار کلان حکومت مهدی (عج) بر اساس متون اسلامی این گونه قابل ترسیم است:
در مرحله اول و در راس هرم سیاسی شخص امام مهدی (عج) جای دارند؛
در مرحله دوم معاونان و وزیران نظیر حضرت عیسی (ع) و...؛
در مرحله سوم والیان و حاکمان جهان؛
در مرحله چهارم کارگزاران امور اجرایی و قضایی ؛
در مرحله پنجم فرماندهان ، حسابداران ، مسئولین امور مالی و...؛
و در مرحله ششم مردم قرار دارند.( ر.ک: آینده جهان ، دولت و سیاست در اندیشه مهدویت ، رحیم کارگر،تهران:نشر بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج) ، 1384.)
بدیهی است در قالب این چارچوب و شرایط فوق الذکر ( اصول ثابت اسلامی و عناصر متغیر متناسب با مقتضیات زمان) ممکن است سازکارهایی جدید یا مشابه آنچه قبلا وجود داشته و در کارآمدی هرچه بهتر حکومت لازم است؛ اتخاذ گردد.

تاریخ هر چه باشد اعم از این که انسان در ادوار جبری تاریخ اسیر باشد یا تاریخ امری اعتباری قلمداد شود، باید بدانیم که در طول آن، حوادثی که رخ داده و تاثیرات فراوان بر آینده داشته به واسطه تصمیماتی بوده که بعدا سرنوشت کل بشر و یا بخشی از آن را عوض کرده است.

رییس موسسه بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها در ادامه به نقش تصمیماتی که در مقاطعی از تاریخ اتخاذ شده و با اتخاذ آن سرنوشت بشریت رقم خورده اشاره کرد و با یادآوری تاثیرات هجرت حضرت رسول(ص) از مکه به مدینه، برخی از تاثیرات آن را برشمرد و گفت: اگر این هجرت صورت نمی‌گرفت سرنوشت تاریخ بشر چه بود؟. حتما متفاوت از آن چه امروز است، می‌شد. ممکن بود پیامبر کشته شود یا مباحث سیزده سال حضور ایشان در مکه تکرار؛ اما هجرت، باعث آن لحظه‌ی تاریخی در سرنوشت بشریت شد.

خاتمی در ادامه با بیان این که در دوره‌ی معاصر نیز شاهد تصمیمات سرنوشت‌سازی که با اتخاذ آن‌ها تاریخ بشریت تغییر کرده، بوده‌ایم، اظهار داشت: در آستانه‌ی دهه‌ی فجر هستیم. کسانی که عمرشان اجازه می‌دهد و حوادث انقلاب را به یاد دارند و یا کسانی که شرح این حوادث را شنیده‌اند، می‌دانند در 22 بهمن 57 یک تصمیم فوق‌العاده گرفته شد.

وی در ادامه با اشاره به اعلامیه‌ای که در 22 بهمن 57 از سوی حکومت وقت مبنی بر اعلام حکومت نظامی صادر شد، اظهار داشت: این تصمیم همه را نگران کرد، اما امام تصمیم تاریخی گرفتند و با اعلامیه‌ای مقابل این فرمان آن را نادیده انگاشته و از مردم خواستند از خانه‌ها بیرون بیایند و همین تصمیم باعث شد که جهت تاریخ عوض شود؛ زیرا بعدها مشخص شد حکومت می‌خواست در آن شب با بمباران محل اقامت امام و دستگیری موثرین انقلاب، کار انقلاب را یکسره کند.

رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، اضافه کرد: تردید نکنیم در طول تاریخ تصمیمات و حوادثی است که روی سرنوشت بشر یا بخش‌هایی از آن تاثیر فوق‌العاده دارد.

خاتمی با بیان این که من معتقدم تصمیم امام حسین (ع) در خروج از مدینه و رها کردن حج در روز هشتم ذی‌حجه و انتخاب آن شیوه از اثرگذارترین حوادث در سرنوشت تاریخ بوده است، گفت: امام حسین (ع) آشکارا این انتخاب را انجام دادند. می‌توانستند بیعت کنند و یا به زندگی مخفی روی آورند و یا به جمع‌آوری عده و عده برای مبارزه با حکومت وقت بپردازند.

وی ادامه داد: اما انتخاب امام حسین (ع) این بود که هشتم ذی‌حجه بیرون بیاید و دست همه‌ی نزدیکانش را بگیرد و آشکارا در مسیری که انتخاب کرده‌ به سمت هدفی که دارد حرکتش را آغاز کند.

رییس‌جمهور سابق کشورمان، با یادآوری ویژگی‌های مقطع تاریخی که امام حسین (ع) در آن زندگی می‌کرد از بعد بهره‌مندی از وسایل ارتباط جمعی گفت: آن روزها وسایل ارتباط جمعی نبود که انسان بتواند به وسیله‌ی آن دیگران را از اهداف خود آگاه کند؛ لذا امام این شیوه را انتخاب کرد تا حرکت او کاملا با جهت‌گیری روشن در تاریخ ثبت شود و جهت‌گیری تاریخ را معین کند.

به گزارش ایسنا،خاتمی هم‌چنین تصمیمی را که در مقابل تصمیم امام حسین (ع) اتخاذ شد، تصمیمی خطرناک برشمرد و با یادآوری نحوه‌ی مواجهه یزید در زمانی که سر امام حسین (ع) را برای او آوردند و وی با شعرخوانی تصور می‌کرد که مسیر تاریخ را عوض کرده است، گفت: یزید نمی‌دانست فرمانروای مقتدری با تصمیم درست تاریخی خود بر تاریخ حکم می‌راند و این تصور را که یزید پیروز و اسلام در تاریخ دفن شده، با تصمیم خود نقش بر آب کرده است.

وی با تاکید بر این که کار امام حسین (ع) آشکار بود، گفت: انتخاب امام حسین (ع) به نحوی بود که نه تنها حساسیت انسان‌های زمان خود بلکه حساسیت تمام تاریخ را برانگیخت و چنان فرمانروایی کرد که توانست به آن‌چه می‌خواست برسد و تاریخ را آن گونه که می‌خواست رقم بزند.

رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، در ادامه با یادآوری جایگاه امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از اهداف قیام امام حسین (ع)، گفت: شاید در روزگار ما که همه‌ی مفاهیم دچار نزول شده و یا انحراف پیدا کرده، باید به زندگی افرادی مانند اباعبدالله توجه کنیم تا با بازسازی روزگار خود بر مبنای آن چه آنها انجام داده‌اند، باعث زنده شدن مفاهیمی شویم که زمانی آن بزرگواران برای آن خون‌ دل خورده‌اند.

خاتمی در ادامه با یادآوری این که امام حسین (ع) در آن مقطع منکر را جز حکومت وقت نمی‌دانست، گفت: ایشان در مقابل اعتراض‌ها و انتقادهایی که می‌کردند، ‌فرمود مردم از من خواستند بروم و یک نظم و نظامی را تاسیس کنم که فکر می‌کنم درست است و نمی‌توانم وقتی مردم می‌خواهند جواب منفی دهم.

وی هم‌چنین با یادآوری مشی حضرت علی (ع) به عنوان پدر حضرت اباعبدالله و بیان این‌که ایشان نیز بعد از اصرار مردم پس از 25 سال خانه‌نشینی حکومت را پذیرفتند آیین حکومت‌داری در اسلام را متفاوت از سایر آیین‌ها دانست و گفت: با رجوع به دینی مانند اسلام تفاوت این حکومت با سایر حکومت‌ها مشخص می‌شود. در این حکومت فضیلت جایگاهی دارد و حکومت زمانی مطلوب است که فضیلت داشته باشد.

رییس‌جمهور سابق کشورمان، اضافه کرد: البته در این حکومت شرط دیگری نیز وجود دارد و آن این است که مردم این حکومت را بخواهند و با فضیلت‌ترین حکومت‌ها حکومتی است که به واسطه‌ی انتخاب مردم بر پا شود و در غیر این صورت حکومتی که مردم آن را انتخاب نکنند، شایسته نیست.

خاتمی با بیان این که حکومت باید در اختیار حاکمان با فضیلتی قرار بگیرد که خواست مردم بر آنان است، گفت: مردم‌سالاری سازگار با دین با این نوع قرائت از دین تحقق پیدا می‌کند و بر این مبنا بهترین انسان‌ها حق تحمیل حکومت خود را بر مردم ندارند؛ مگر این که مردم بخواهند.

وی در ادامه با یادآوری مجدد تاکید امام حسین (ع) نسبت به این که به دعوت مردم وظیفه دارد برود و به خواست آنها پاسخ دهد، گفت: بعد از این که مردم نیز از نظرشان بازگشتند امام فرمودند بگذارید من برگردم. به ایشان گفتند بیعت کن و ایشان در جواب فرمودند من نمی‌توانم حکومت خود را بر مردم تحمیل کنم، اما خودم بر خودم حاکم هستم و با یزید بیعت نمی‌کنم و این‌چنین شد که حسین فرمانده‌ تاریخ شد، و نه در زمان خود، بلکه در تمام تاریخ توانست اثرگذار شود و رویای یزید نیز تمام شد.

رییس موسسه‌ی بین‌المللی گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، در ادامه با بیان این که تصمیم حضرت اباعبدالله درباره هجرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا و موضع‌گیری‌های ایشان بر سرنوشت بشریت تاثیر گذاشت، از عاشورا به عنوان شگفت‌انگیزترین تابلویی که از زندگی بشر نقش بسته است و زشت‌ترین و زیباترین ویژگی‌های انسانی در آن به نمایش درآمده، نام برد.

خاتمی اضافه کرد: جالب بود در اجلاس داووس که اخیرا برای شرکت در آن به سوییس رفتم با آقای کری که زمانی نامزد ریاست‌جمهوری آمریکا بود، درباره‌ی امام حسین (ع) و حضرت علی (ع) نیز صحبت کردیم و او نیز اذعان کرد که این بزرگان را نمی‌شناسند و چه بسا به همین دلیل تصمیم‌های اشتباه می‌گیرند.

وی در ادامه از شب عاشورا به عنوان شبی بزرگ که حوادث بزرگی را در دل خود جای داده نام برد و گفت: حوادث به وقوع پیوسته در این شب می‌تواند برای هنرمندان فکرآفرین باشد.

گذری بر اندیشه های امام خمینی

سوده سادات تقوی

 

از همان زمان صدر اسلام که مردم ایران با اندیشه های عدالت طلبانه و روشهای عادلانه حکومت عدل اسلامی آشنا شدند و بدون مقاومت در برابر سپاهیان توحید, در مقابل ارزشهای آئین آسمانی اسلام تمکین کردند, حکومت از نظر آنها وسیله ای برای تامین عدالت اجتماعی و ابزاری موثر برای رسیدن به ارزشهای الهی در جامعه بود.

دل دادگان به آئین محمدی تداوم اسلام اصیل را در چهره علی (ع) و خاندانش دیدند زیرا عدالت در خانه علی و فاطمه (س) ساکن شده بود و صدای آزادی از سرزمین کربلا به گوش می رسید و این بود که ایرانیان به تدریج به سوی تشیع کشیده شدند و در طول تاریخ با الهام از اسلام اصیل و خون پاک شهدای تشیع به ویژه درس آموزی از سرور و سالار شهیدان حسین بن علی (ع) در برابر زورگوییهای حکام مسلمان نما و ظالم به مقابله و مقاومت برخاستند.

در طول تاریخ پس از اسلام براساس آموزه های مکتب تشیع مردم ایران همواره به ویژه در دوران غیبت امام عصر(عج) مطیع علمای دین و مراجع تقلید بودند. تشکیل حوزه های دینی در شهرهای ایران به خصوص شهر قم و حوزه کهن و ریشه دار نجف و ظهور مراجع بزرگ در این حوزه ها و داشتن تعامل و ارتباط هرچه بیشتر مردم با مراجع, زمینه ای را فراهم کرد تا مومنان آزاده رهبران دینی مورد اعتماد خود را مهمترین مرجع حل وفصل مسائل خویش بدانند. در حوادث واقعه به آنان مراجعه نمایند و حتی برای یک روز هم حاکمیت ستمگران را نپذیرند و از همین نقطه به راهنمایی روحانیون و الهام از آرمانهای اسلامی قدم به قدم گام در راه مبارزه با استبداد و استعمار بگذارند چنانکه در انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) اتفاق افتاد.

انقلابی که زلزله ای در جهان معاصر ایجاد نمود و جهانیان را به شگفتی واداشت.

رهبری این انقلاب را مردی برعهده داشت که شخصیتش در مکتب فقه و فقاهت «فیضیه» شکل گرفته بود. فقیهی فرزانه, عارفی آگاه, فیلسوفی شجاع, ادیبی عمیق, مفسری بینا و سیاستمداری دانا بود. او سیاست و سیاستداری را پیشه خود نمی دانست بلکه آن را وظیفه خود می دانست. کلامی جذاب و فکری پویا داشت. ذهن و زندگیش جامع علم و عمل بود هر آنچه را بر زبان می راند و به هر میزان که از مردم می خواست خود پیش و بیش از دیگران به آن عمل می کرد, اعتقادش چون صخره های سخت, و همتش به بلندای قله ها بود, چون شجره طیبه اندیشه اش از آبشخور فرهنگ قرآن سیراب می شد.

شاید بتوان گفت اولین و مهمترین پیامی که منادی انقلاب و رهبر فرزانه مان به گوش جهان و جهانیان رسانید, چیزی جز خدامحوری و رهایی بی قید و شرط از سلطه شوم استکبار جهانی به ویژه آمریکا نبود که این آوای جانبخش بر دلهای آزاداندیشان و مجاهدانی که دردآشنای غربت اسلام و تاریکی انحطاط اندیشه بودند نشست و همچون آهن ربایی جذاب, افکار و اندیشه ها را معطوف به خود ساخت.

امام راحل همواره حکومت را برای مردم, با مردم و در خدمت مردم می خواستند و تاکید فراوان بر استقلال و خودباوری داشتند, زیرا مهمترین عامل موثر در جهت قطع ایادی شرق و غرب و دستیابی به حاکمیت و استقلال چیزی جز خودباوری نیست و این روحیه وقتی بوجود خواهد آمد که تحولی عظیم را در جان و درون خود بوجود آوریم.

منظور ایشان از استقلال در تمام جنبه ها و شئون بود. در عین حال خودباختگی را مانعی در راه استقلال می دیدند و خودباوری و خودکفایی را شرط استقلال حتی استقلال فکری می دانستند. ایشان در سخنان خود در دیدار با وزیر و کارکنان آموزش و پرورش وقت در سال 1360 می فرمایند:

«ما باید سالهای طولانی زحمت و مشقت بکشیم یا از فطرت ثانی خود متحول شویم و خود را بیابیم و روی پای خویش بایستیم و مستقل گردیدیم و دیگر احتیاجی به شرق و غرب نداشته باشیم و... اگر این مهم را انجام دادیم, مطمئن باشید که هیچ کس و هیچ قدرتی نمی تواند به ما ضربه بزند.

اگر ما از نظر فکری مستقل باشیم آنها چگونه می توانند به ما ضربه بزنند».2

امام خمینی (ره) با دم مسیحایی خود روح اعتماد به نفس و خودباوری را در کالبد ملت ایران دمید و این ملت را به نقطه غرورمند خودباوری رسانید, او در فرازی از سخنان خود فرمود :

«اطمینان داشته باشید اگر بخواهید می شود. اگر بیدار بشوید می خواهید, شما بیدار بشوید و بفهمید این معنا را که نژاد ژرمن از نژاد آریا بالاتر نیست و غربیها از ما بالاتر نیستند».3

در بخش دیگری از رهنمودهای خویش فرمود:

«اساس, باور این دو مطلب است: باور ضعف و سستی و ناتوانی ـ و باور قدرت و قوه و توانایی. اگر ملت این باور را داشته باشد که ما می توانیم در مقابل قدرتهای بزرگ بایستیم, این باور اسباب این می شود که توانایی پیدا می کنند و در مقابل قدرتهای بزرگ ایستادگی می کنند. این پیروزی که شما به دست آوردید برای اینکه باورتان آمده بود که می توانید ...».4

حضرت امام خمینی (ره) آزادی را بالاترین نعمتی می دانستند که از سوی خالق باریتعالی به بشریت عطا شده است. انسان را مختار و آزاد آفرید تا او را در بستر حیات و زندگی بیازماید. آزادی به عنوان ارمغانی بزرگ از سوی دین مبین اسلام به انسانهای آزاداندیش پیش کش شد و آنانکه با همه توان فکری خود به میدان آمدند تا دین و آزادی را در مقابل یکدیگر قرار بدهند امام راحل (ره) فرمود:

«در اسلام دمکراسی مندرج است و مردم آزاد هستند به بیان عقاید خود بپردازند و بدان عمل کنند تا زمانی که توطئه ای در کار نباشد و مسائلی مطرح نشود که نسل ایران را به انحراف بکشاند».5

آنچه که در اندیشه سیاسی حضرت امام (ره) قابل طرح است, پیدایش نهال نوپای دمکراسی دینی در انقلاب اسلامی بود, دمکراسی به معنای تحقق عینی حق تعیین سرنوشت دنیایی و دین به معنای حضور حق در حیات فردی و جمعی است. از نظر ایشان انسان موجودی است که می تواند با اتکا بر خصلت وجودی خویش (اراده), به معنای وجودی خویش (کمال) تحقق بخشد و به مفهوم کلیدی در فلسفه اخلاق امام خمینی (ره) همانا عمل صالح است و مبارز سیاسی مصداقی است از مصادیق عمل صالح.

دشمن شناسی و استکبارستیزی از مهمترین عناصر فرهنگ و تمدن در حیات اجتماعی است. جاودانگی و استمرار این اندیشه بیش از هر چیز مرهون سعی و تلاش رادمردان و بزرگان و فرزانگانی است که با همت والای خویش گام در این راه نهادند و همچون نوری در دنیای ظلمانی جوامع بشری را هدایتگری کردند و مردم را به قسط و عدالت, سعادت و آزادی و استقلال فراخواندند.

امام خمینی خود یکی از این دشمن ستیزان, آگاه و بلندآوازه بود که با تکیه بر روح ذلت ناپذیری و ستم ستیزی فریاد «هیهات منا الذله» را که برگرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بود سردادند و این فریاد که از عمق ایمان او نشات می گرفت لرزه بر پیکره بیگانگان و بیگانه پرستان افکند. از کلام و کلماتش کرامت می بارید و مشعل امید را در دلهای سرد و فرسوده برمی افروخت و همچون اکسیری ناب, مس دلها را مبدل به طلای خالص می ساخت نهیبش صاعقه ای بود برای نوکران استکبار و حرکتی پر از جوشش بود توکل و تقوایش بارقه ای بود برای جذب عدالت جویان و رسانیدن آنان به ساحل نجات.

آن پیر روشن ضمیر, در هر شرایط مناسبی, به روشنگری می پرداخت و اهداف شوم دشمنان را برملا می ساخت او در تاریخ 29/4/67 مسلمانان را به پاسداری از هویتهای الهی توصیه کرد و تصمیم شیطانی دشمن را نسبت به غارت ارزشهای اسلامی گوشزد نموده و فرمود:

«نکته مهمی که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم اینست که دشمنان ما و جهانخواران تا کی و کجا ما را تحمل می کنند و تا چه مرزی استقلال و آزادی ما را قبول دارند به یقین آنان مرزی جز عدول از همه خوبیها و ارزشهای معنوی و الهیمان نمی شناسند و به گفته قرآن کریم, هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما برنمی دارند مگر اینکه شما را از دینتان برگردانند.»6

از مهمترین محورهای بحث احیاگری و اصلاح طلبی امام خمینی (ره) در اندیشه هایشان: اعتقاد آن حضرت به احیای اندیشه حکومت اسلامی و رهبری دینی است. زمانی که حضرت محمد(ص) از مکه به مدینه هجرت نمودند در مدینه پایه های حکومت اسلامی را بنیان نهادند و ده سال آخر عمر گهربار خویش را به تقویت

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سیاست در اسلام

موسیقی در اسلام

اختصاصی از هایدی موسیقی در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موسیقی در اسلام


موسیقی در اسلام

موسیقی در اسلام
مقدمه:
هنر موسیقی در جهان امروز از جایگاه ویژه ای برخوردار است و کاربردهای موسیقی در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی قابل کتمان نمی باشد.
بررسی موضوع موسیقی و حرمت غنا در اسلام موضوعی است که در سالیان اخیر با گسترش صنایع صوتی و تصویری از اهمیت افزون تری برخوردار گشته است.
و.....

فهرست مطالب:
فصل اول:
مفهوم و مراد از موسیقی
مقدمه
موسیقی
موسیقی در اسلام
فصل دوم:
موسیقی و مجالس
تشخیص تناسب موسیقی (یا غنا) با مجالس لهو و لعب
گوش دادن
فصل سوم:
تأثیرات موسیقی بر فرد و جامعه
ترانه و طرب در زندگی واقعی مسلمانان
فصل چهارم:
دلایل مختلف بر حلال و حرام بودم موسیقی
سرگرمی با آلات موسیقی
حکم اسلام دربارة ترانه و موسیقی
اصل در مباح بودن
دلایل طرفداران تحریم و پاسخ به آنها
ترانه از جهت قواعد و روح اسلام
دلایل طرفداران جواز ترانه
فصل پنجم:
احادیث و روایات (مخالفین)
چهل روز با آلات موسیقی
موسیقی علنی در آخر الزمان
 فصل ششم:
احادیث و روایات (موافقین)
احادیث ذکر شده
فصل هفتم:
تأثیرات موسیقی بر اعصاب و روان
کار اعصاب و تأثیر موسیقی بر آن
فصل هشتم:
پاره‌ای از نکات مهم
چند سؤال و جواب
فصل نهم:
دیدگاه تاریخ به موسیقی
نظر تاریخ در مورد شعر و ترانه
فصل دهم:
شرایط و قیودی که باید رعایت شوند
عوارضی که سماع را از دایره مباح به دایره حرام می‌برد
فصل یازدهم:
چرا متأخرین در کار غنا سخت‌گیری می‌کنند:
1- تمسک به حکم شدید و بدتر و نه آسان‌تر
2- عدم آشنایی با احادیث ضعیف و موضوع
3- افراط و انحراف در ترانه
دیدگاه امام غزالی در این باره
فصل دوازدهم:
سخن آخر
هشدار نسبت به سهل‌انگاری در بیان تحریم
منابع و مآخذ:
و....
..........................
ادامه مطلب در دانلود فایل قابل مشاهده است
...............................
نوع فایل: ((پی دی اف-pdf))

تعداد صفحات: 78 صفحه

حجم فایل: 1.5 مگابایت

قیمت: 4000 تومان
..............................
دانلود فایل ((ورد-word-doc-dox)) این پروژه
..............................


دانلود با لینک مستقیم


موسیقی در اسلام

دانلود پایان نامه کامل با موضوعیت بررسی ریشه های بدحجابی در اسلام با فرمت ورد

اختصاصی از هایدی دانلود پایان نامه کامل با موضوعیت بررسی ریشه های بدحجابی در اسلام با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه کامل با موضوعیت بررسی ریشه های بدحجابی در اسلام با فرمت ورد


دانلود پایان نامه کامل با موضوعیت بررسی ریشه های بدحجابی در اسلام با فرمت ورد

 

فهرست مطالب

عنوان                                                 صفحه

 

مقدمه ...................................... 1

 

بخش اول : حجاب

فصل اول .................................... 6

  1. تعریف حجاب ............................... 7
  2. تاریخچه حجاب............................... 7
  3. حجاب چرا ................................. 7

فصل دوم : .................................. 11

  1. عوامل حجاب ............................... 12

الف : صعود به مراتب معنوی .................. 12

ب : حجاب مانع اختلاط بی‌شرط .................. 12

ج : پوشش سالم برای حفظ زن ................... 12

د : حجاب جایگاه زن و فرهنگ پرهیز ........... 14

هـ: حجاب و نظربازی از نظر قرآن ............. 15

فصل سوم : منافع حجاب ....................... 17

فصل چهارم : سوالاتی در مورد حدود پوشش ....... 22

 

بخش دوم : بی‌حجابی

فصل اول :1- تعریف بی‌حجابی .................. 27

2-تاریخچه حجابی ............................. 27

3-شروع پیدا شدن نقشه بی‌حجابی در کربلا ....... 29

فصل دوم : انواع بی‌حجابیها .................. 30

فصل سوم : عوامل بی‌حجابی .................... 33

الف : بی‌بند و باری ......................... 34

ب : فساد ................................... 35

ج : جهل و ناآگاهی .......................... 39

د : علل سیاسی .............................. 40

هـ : مرز باریک بی‌حجابی و فساد .............. 40

ی : فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی ........... 40

و : طلاق .................................... 43

فصل چهارم : راه‌های مبارزه با عوامل بی‌حجابی . 44

الف : تقویت ایمان و اعتقاد .................. 45

ب : احیاء ارزشها و فرهنگ اصیل اسلامی ........ 45

ج : شناساندن الگوهای والا ................... 46

فصل پنجم : پیامدهای بی‌حجابی ................ 48

الف : پیامدهای فرهنگی ، عقیدتی بی‌حجابی ..... 49

ب : پیامدهای اجتماعی بی‌حجابی ............... 49

ج : پیامدهای اقتصادی ....................... 49

 

بخش سوم : بدحجابی

فصل اول : تعریف حجاب ....................... 54

فصل دوم : منشاء حرکتهای بدحجابی ............ 57

فصل سوم : انواع بدحجابیها .................. 60

فصل چهارم : ریشه‌های بدحجابی ................ 63

1-مدگرایی .................................. 64

2-بی‌بند و باری ............................. 64

3-آزادی زن در روابط اجتماعی................. 65

4-ممنوعیت سبب طغیان می‌شود ................... 66

5-انگیزه جنسی .............................. 69

6-استفاده ناصحیح از پوشش ................... 71

7-مورد توجه دیگران قرار گرفتن و جلب توجه کردن 72

8-عرضه و تقاضا ............................. 73

9-هوسرانی .................................. 74

10-کسب موقعیت .............................. 75

11-ضعف ایمان ................................ 75

12-دگرآزاری ................................ 76

13-اظهار غنای مالی .......................... 76

14-ملامت دیگران ............................. 77

15-تقلید ................................... 77

16-وبای اجتماعی ............................ 78

17-تشکیل مجامع و کانونهای بدحجابی ............ 79

18-صید دلهای مردان .......................... 81

19-تعلیم و تربیت ناصحیح و نادرست ........... 82

20-غرب‌زدگی ................................. 84

21-تهاجم فرهنگی دشمن ......................... 85

الف : گستره تهاجم فرهنگی ..................... 85

ب : انگیزه دشمن از تهاجم فرهنگی .............. 85

ج : بهترین شگرد دشمنان مبارزه فرهنگی .......... 87

د : ابزار تهاجم فرهنگی ...................... 88

هـ : تصور غلط از فرهنگ اسلامی ............... 88

22-کمبود شخصیت ............................. 89

23-ارضاء تمایلات ............................. 92

24-حاکمیت فرهنگ غرب ........................ 92

25-استعمار و سوءاستفاده از بدحجابی ......... 92

26-خودنمایی ................................. 93

فصل پنجم ................................... 95

1-عوامل بدحجابی ............................ 96

الف : عدم هماهنگی بین ارگانهای تبلیغی و فرهنگی 96

ب : تلاش تشکیلاتی احزاب و دسته جات وابسته ورشکستگان سیاسی    96

ج : گروهکهای منافقین ........................ 96

د : عقده حسارت و حس خودکم‌بینی ............... 97

و : دگرگونی ارزشها ......................... 98

هـ : الگوهای ناهنجار ....................... 99

ی : خلاءهای درونی ........................... 100

2-انگیزه‌های بدحجابی ........................ 101

الف : انگیزه روانی و اجتماعی ............... 101

ب : انگیزه اقتصادی ......................... 106

3-آفتهای بدحجابی ........................... 109

الف : پرهیز از چشم و هم‌چشمی در رقابتها ..... 109

ب : خشم و تندخویی .......................... 109

فصل ششم : .................................. 112

1-راه‌های مبارزه با عوامل بدحجابی ........... 113

2-برخورد با پدیده بدحجابی .................. 116

الف : برخورد با پدیده بدحجابی شمشیری دولب .... 116

ب : تدبیر را جایگزین احساس کنیم ............. 118

ج : تدوین قانون حجاب 20 خبر ، 2 تکذیب ....... 122

د : شیوه برخورد با بدحجاب غیرمنطقی و منطقی .. 125

فصل هفتم : 1-پیامدهای بدحجابی............... 127

الف : پیامدهای بدحجابی ..................... 128

ب : پیامد اقتصادی ، فرهنگی ................. 128

2-آثار بدحجابی ............................. 132

الف : جدایی و طلاق .......................... 132

ب : فساد اجتماعی ........................... 133

ج : سقوط شخصیت زده ......................... 133

د : تکذیب آیات الهی ......................... 133

و : احساس پوچی ............................. 134

هـ : ایجاد غفلت ............................. 134

ی : بدآموزی................................. 135

نتیجه : .................................... 136

منابع و مآخذ................................ 137



دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه کامل با موضوعیت بررسی ریشه های بدحجابی در اسلام با فرمت ورد