هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اصول نقاشی ایرانی

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد اصول نقاشی ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اصول نقاشی ایرانی


تحقیق در مورد اصول نقاشی ایرانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:35

فهرست مطالب

اصول نقاشی ایرانی 

نقش نور و رنگ در نگارگری ایرانی

 

 

 

 

 

 


عنوان :

 

اصول نقاشی ایرانی
اصول نقاشی ایرانی

1 ـ برای نگارگر سنتی ، ذهنیت ، اندیشگونگی و تفکر و درونگری همیشه شکل غالب را در هنر داشته است .

2 ـ با پیروی کامل از مفهوم منفصل و گسسته از فضا نگارگر ایرانی توانست سطح دو بعدی مینیاتور را مبدل به تصویری از مراتب وجود سازد و موفق شد ببینده را  از افق عادی و وجود مادی و وجدان روزانه خود به مرتبه ای عالی تر از وجود و آگاهی ارتقاء دهد و او را متوجه جهانی سازد مافوق این جهان جسمانی .

  • هنرمند برای القای فضای مورد نظر ، پیوسته از فراز به فرود ، از برون به درون ، از چپ به راست و از فضای ایستا به فضای پویا در حرکت و نوسان است و مطابق با نیاز تصویری ،‌‌ عوامل متعددی را با یکدیگر تنظیم و هماهنگ نموده و دنیای ویژه خود را عینیت بخشیده است .
  • حرکت در نگارگری از سطحی است به سطح دیگر ، از افقی است به افق دیگر ولی نه به گونه ای که موجب انفصال کل تصویر و داستان گردد ، بلکه ، استفاده از خطوط ، سطوح و نقش ها ، به گونه ای تنظیم و هماهنگ گشته که فضایی منسجم از یک مضمون به دست می دهد .

3 ـ از دیگر ویژگیهای قابل ملاحظه در نگارگری سنتی ایران پرداختن و به تصویر در آوردن عالم خیال و فضای مثالی است، اصولاً نگارگر ایرانی ، از گذشته بسیار دور ، توجهی به بدیهیات نداشته است. او همواره طبیعت را به صورتی که در عالم خیال تصور می کند به تصویر در می آورد ، نه آن گونه که می بینید . و این به لحاظ عدم توانایی او نبوده ، بلکه به این جهت است که او مایل بوده است نه جهان ملموس بلکه دنیایی مثالی که فارغ از مسایل عادی زندگی است به تصویر کشد .

تیتوس بورکهارک در این زمینه می گوید «کلاً مینیاتور ایرانی . در پی آن نیست که جهان مادی را آن گونه که به حواس می آید با همة ناهماهنگی ها و زشتی ها و تصادفات نا مطبوع آن مجسم کند.»

بعنوان مثال اسب در نگارگری ، یکی از افراد نوع خویش نیست ، بلکه اسب ممتاز عالم مثل است .

  • کوشش او در خلق و القای هر چه بیشتر زیبایی و تفهیم آن چیزی است که نقاش خود می اندیشد یا تصور می کند که بینندة اثر او آرزوی دیدار آن را دارد .

4 ـ در نگارگری ایرانی ـ دید متمرکز و نقطة عطف نقاشیهای غربی وجود ندارد و به جای آن سطوح ـ خطوط ـ رنگها و فضا بصورت منتشر تنظیم می شود و چشم در جای جای تصویر به حرکت در می آید .

5 ـ در سنت نگارگری ـ تیره گی بر فضای تصویر حاکم نبوده است حتی در
مواردی که موضوع نگاره ، دال بر خبری از مرگ و فاجعه است ، با اعتقاد بر این اصل که روح انسان پس از مرگ به دنیای افضل عروج می کند ، فضا منیر و رنگ ها ( هر چند با توجه به موضوع ، به طیف خاکستری های رنگین نزدیک گشته اند ) دارای تلألو لازم اند .

6 ـ هرگز در پی رعایت تناسبات طبیعی اندام نیست و به عوض کوشش دارد تا فضای تصویر را از نظر ترکیب بندی تناسب لازم بخشد .

7 ـ بیننده با حضور کانونی و متمرکز انسان روبرو نیست و انسان جزء خردی از اجزای هماهنگ و موزون اثر است .

8 ـ نقاشی ایرانی پیوند با ادبیات و کتاب آرایی دارد و نوعی روایتگری است .

  • موضوعهایی که برای نگارگری انتخاب گردیده اکثراً مربوط به داستانهای حماسی است و نبرد قهرمانان ایران باستان در شاهنامه و یا داستهای اخلاقی در کلیله و دمنه و خمسة نظامی و گلستان سعدی .

9 ـ « نگارگری » ایرانی دارای حرکت است از افقی به افق دیگر ، بین فضای دو بعدی و سه بعدی ، لکن هیچگان این حرکت منجر به فضـای سه بعدی محض نمی شود .

10 ـ مفهوم نور به کلی تغییر می کند ، نور تابع قوانین طبیعت نیست ، به همین دلیل تقریباً سایه ای در آثار هنرمندان این سبک  وجود ندارد . یک نور گسترده و یکدست روی اشیاء وجود دارد .

  • نقاش ایرانی در سطح آثارش از نور به طور یکسان بهره می گیرد ، برخلاف نقاشان غربی که با توجه به جهت و تمرکز نور در بخشی از تابلو موضوع اصلی را مشخص می کنند . در نقاشیهای ایرانی ، کل اثر از روشنی یکسانی برخورد داراست .
  • و همچنین نور در نگارگریهای ایرانی جلوة غیر زمینی می دهد و نقاشی را تبدیل به یک آئینه روشن می کند که در آن وقایع و ماجراهای عجیب ، مردم ، رنگها و مناظر یک وادی افسانه ای را که قبلاً وضع شده می بینیم .

11 ـ بهره گیری از رنگهای درخشان و لطیف از ویژگیهای مهم نقاشی ایرانی است .

  • ساده کردن رنگ یکی دیگر از روشهایی است که هنرمند ایرانی در ساده گرایی هر چه بیشتر در آثارش به کار می بندد .
  • نقاش آگاهانه رنگهای درخشان سرد و گرم را به صورتی هماهنگ و موزون در سطح نقاشی پخش کرده است. البته رنگ زمینه ، اکثراً از رنگهای پخته استفاده شده است .
  • رنگها زنده ترند ـ در سطوح گسترده رنگ زنده وجود ندارد ، رنگهای خالص در سطوح کوچکتر و پرسوناژها کار می شود . رنگهای شکسته در پس زمینه استفاده می شود.
  • یکی از ابتکارات هنرمند اسلامی ـ ایرانی محدودیت رنگ در آثار هنرهای تجسمی می باشد . پس از به کار بردن رنگ های متعدد در کنار هم پرهیز کرده و استفاده از چنگ رنگ محدود منتها در تن های مختلف را مورد توجه قرار داده اند ، به این ترتیب اثر خود را از تقلید بی چون و چرای حقیقت دورتر نموده و به طرف هنری انتزاعی که از تصورات ذهنی هنرمند نشأت گرفته سوق داده اند و در این راه تنها از رنگهای متضاد که سلب آرامش می نماید دوری جسته و استفاده از تعداد 2 یا 3 رنگ و تن های مختلف را ترجیح می داده که همین نکته باعث ایجاد آرامش در سر تا سر اثر شده و جهان موضوع و شکل را به هم نزدیک تر می سازد تا به غیر واقعی بودن فضای اثر تاکید بیشتر نماید .
  • در نگارگری سنتی به کار رفتن رنگهای جسمی و پوشاننده که به خلاف رنگهای روحی آبرنگ مانند ، دارای شخصیت و موجودیت ممتاز می باشند . هنرمند را در راه تنظیم سطوح متعادل در کنار هم تا اندازة زیادی یاری می نماید .
  • رنگ آمیزی در نقاشیهای ایرانی بر اساس تناسب و هماهنگی رنگها در ترکیب کلی اثر است . رنگ اشیاء بر اساس آنچه که در طبیعت موجود است ، تعیین نشده است ؛ بلکه مبتنی بر تخیل نقاش و مفهوم سمبلیک رنگها و توجه به تناسب آنها در کنار هم است .

12 ـ  قواعد و قوانینی پرسپکتیو ( علم مناظر و مرایا و دانش نزدیکی و دوری اشیاء )

از سوی نقاشان سنتی رعایت نمی شود و نقاش می تواند با قدرت خیال، پشت دیوارها را نیز ببیند به گونه ای که به طور مثال در یک اثر نقاشی ، درون اتاقهای یک کاخ و همچنین حیاط آن در یک ترکیب بندی زیبا قابل مشاهده است .

کاری که انجام آن در نقاشی واقع گرا به دلیل رعایت پرسپکتیو ممکن نیست . در مینیاتور ایرانی موضوع القاء دوری و نزدیکی نه به وسیله علم مرایای تصنعی بلکه از طریق ایجاد سطوح پشت سر هم انجام می گیرد .

  • نگارگر ایرانی با دیدن اشیاء کاری ندارد و پیرو علم به قانون اشیاء است . ماشینی را که از نزدیک مشاهده می کنیم به همان اندازه صحیح و اصلی خود او می بینیم ولی هر چه آن شیئی از نظر ما دور می شود کوچکتر از اندازة خودش به نظر می آید این قاعده در قانون مناظر و مرایا و تأثیر شعاع نور چشم است نه در قانون علم و خیال در قانون علم و خیال و در قانون نگارگری به واسطه اینکه قانون مناظر و مرایا نیست از کوچک شدن اشیاء در دور نسبت به اشیایی که در نزدیک است پرهیز شده به دلیل اینکه مناظر و مرایا به واسطه ساختمان چشم پدپد می آید و علم وخیال از این قاعده مبر است .

13 ـ اندازة افراد و شخصیتها در نقاشیهای ایرانی به دلیل عدم بهره گیری از قواعد پرسپکتیو و سایه پردازی ، با توجه به اهمیت مقام و موقعیت شخصیت مورد نظر در نقاشی تعیین می شود ، معمولاً پادشاهان و وزیران و دانشمندان را بزرگتر از افراد دیگر و در مرکز توجه و دید یک اثر ، نقاشی می کردند . ( پرسپکتیو مقامی )

14 ـ نگارگری ایرانی در برگیرندة همة جزئیات و سپس اجتماع آنها در کنار یکدیگر است هر نگاره می تواند به مجموعه های تصویری مستقلی تقسیم شود که هر کدام به تنهائی یک تابلوی کامل است و در مجموع در یک شکل متکامل قرار دارد . در این سیستم کوچک کردن شیء بزرگ آن را از جزئیات اصل دور نمی کند .

15 ـ انسان عام ، انسان به مفهوم کلی وجود دارد نه شخص خاص با عنوان خاص نقاشی ایرانی تیپ سازی کرده است .

چهره ها عموماً به صورت مدور و خالی از عوارضی که نمایشگر خصوصیات مربوط به کالبد شناسی و ترسیم عضلات و استخوانها و دیگر ویژگیهای فردی باشد ، نقاشی شده است.

  • نادیده گرفتن و نشان ندادن عواطف و واکنش های درونی در چهره هاست ، که جزء در موارد نادر فاقد احساس و بی حرکت به نظر می آیند .

16 ـ ویژگی دیگر نقاشی اسلامی اجتناب آن ، در بیشتر موارد ، از مظاهر لهو و بی شرمی و توجه آن به « آرام بخشی » است نه ایجاد هیجان .

17 ـ در مصور سازی ایرانی ارتباط بصری نقاشی با کتیبه های ابیات متن اهمیت فراوان دارد . کتیبه ها گاهی هم به صورت ایستا در ترکیب بندی جای می گیرند . گویی جزئی از چشم انداز معماری اند و در کل تصویر حل شده اند .

ریتم و حرکت در کتیبه ها چشم را بر گسترة تصویر هدایت می کند .

18 ـ گستردگی فضا از پایین به بالاست .

19 ـ  اشیاء با هم ترکیب می شود و از زوایای مختلف دیده می شود . اشیاء و عناصر را از زوایای ضروری و وجه کاملتر نشان می دهد . و در این نوع نگاه نوعی اشراق وجود داشته است که توانسته اشیاء را از زوایای کامل ببنید .

20 ـ کادر مانند پنجره ای است که بیرون را می بینیم .

21 ـ نمایش ، اتفاقات و حوادث همزمان است در یک ترکیب چون زمان به مفهوم مادی دیده نمی شود .

22 ـ در هنر ایرانی ، شکست زمان وجود دارد  ، روز و یا شب شدن عالم با نماد است و گاهی ممکن است آبی تر باشد ، آسمان در شب و تمام زمین روز است .

23 ـ شکسته شدن کادر ـ گستردگی جهان را نشان می دهد ، یک نوع غنای تصویری ایجاد می کند .

24 ـ وجود حاشیه به خاطر اینکه نقاشی بهتر دیده شود . حکم قاب را دارد و اگر حذف شود تأثیر در کار ندارد .

بین حاشیه و بین تصویر اصلی ـ اتفاقی است که برای ما جالب است و این همان کادر است ، گاهی کادر از یک کادر خالص مستطیل خارج شده و عناصر از بیرون به درون یا از درون به بیرون کشیده می شود .

25 ـ گاهی اوقات بخاطر تاکید مفهومی یا تاکید بصری نوشته با نقاشی همراهی می کند داخل کادر هایی نوشته می شود .

27 ـ تزئینات ـ در این نقاشی تزئین به وفور دیده می شود چه در متن و چه در حاشیه .


نقش نور و رنگ در نگارگری ایرانی :

در بررسی آثار نقاشی ، با دید مادی کیفیت نور است که سایه و تنوعات آن را در کار هر نقاش به وجود می آورد حا ل آن که در « نگارگری » ایرانی مفهوم نور به کلی تغییر می کند ، به همین دلیل تقریباً می توان گفت سایه ای در آثار هنرمندان این سبک یا سرزمین وجود ندارد . « ابوحامد غزالی » در کتاب « مشکوة الانوار » خود آن جنبه معنوی را که در نگارگری حضور دارد به خوبی شرح می دهد ، مقابل ظلمت محض هستی ، نور است . زیرا هر چه ذاتاً ظاهر نشود هرگز نتواند برای غیر خود نیز ظهور کند هستی حقیقی همان خدای تعالی است همانا انسان که نور حقیقی هم اوست و نورهای دیگر عاریتی است و همة‌ هستی و کل ، نور اوست .

« از خصوصیات هنر ایرانی می توان ذهن گرایی و دور شدن از تقلید محض از طبیعت و دو بعدی نمودن فضای طبیعی را نام برد . « نگارگری ایرانی » مبتنی بر تقسیم بندی منفصل فضای دو بعدی تصویر است . زیرا فقط با این نحو می توان هر افقی از فضای دو بعدی « نگارگری » را مظهر مرتبه ای از وجود و نیز دیگر مرتبه ای از عقل و آگاهی دانست و حتی در آن نگاره هایی که فضا یکنواخت و منفصل است نمای فضای نگارگری کاملاً با خصلت دو بعدی خود از فضای طبیعی سه بعدی اطرافش متمایز شده است و بنابراین فضا خود نمودارفضای عالمی دیگر است که ارتباط با نوعی آگاهی غیرازآگاهی عادی بشری دارد».[1]

با پیروی کامل از مفهوم منفصل و گسسته از فضا « نگارگر ایرانی » توانست سطح دو بعدی نگارگری را مبدل به تصوری از مراتب وجود سازد و موفق شد بیننده را از افق حیات مادی و وجود مادی و وجدان روزانه خود به مرتبه ای عالیتر از وجود و آگاهی ارتقاء دهد و او را متوجه جهانی سازد مافوق این جهان جسمانی . لیکن فضا دارای زمان و مکان می باشند که به هیچ وجه مسائل مادی در آن مطرح نیست و نیز از رنگها و اشکال خاص خود ، و جهانی که در آن حوادث رخ می دهند برخوردار باشد . همین جهان است که حکمای اسلامی و مخصوصاً ایرانی ، آنرا « عالم خیال » و  مثال و یا عالم « صور معلقه » خوانده اند در واقع « نگارگری » تصویر « عالم خیال » است به معنی فلسفی آن و رنگهای غیر واقعی معین یعنی غیر از آنچه که در عالم محسوس است و احتراز نشان دادن دور نماهای سه بعدی همان اشاره به تصویر عالم است غیر از عالم سه  بعدی مادی که ظاهربینان ممکن است تصـور کنند موضوع « نقاشی » « نگارگری  » است .

« نگارگری » ایرانی دارای « حرکت » است از افقی به افقی دیگر ، بین فضای دو بعدی و سه بعدی . لکن هیچگاه این حرکت منجر به فضا سه بعدی محض نمی شود . زیرا اگر چنین می بود نگارگری از عالم ملکوت سقوط کرده و مبدل به تصویر عالم ملک می شد و جز تکرار صورت طبیعت یا « ناتورالیسم » می گردید که اسلام آن را منع کرده و هنر « ایرانی ـ اسلامی » همواره از آن دوری جسته است [2] « و جهان هنر ایرانی جهان رنگهای نورانی است . در ایران باستان ، اهورا مزدا ، خدای نور را می ستایند و در ایران اسـلامی نور آسمانها و زمین را تقدیس می کنند . این راز رنگهای نگارگری ایرانـی است » . [3]

« در نقاشی ایرانی » درخشش خورشید در تمام فعالیت های هنری منعکس می شود و در معماری دگرگون می گردد و به صورت شکل های تزئینی و هندسی و آبستره در
می آید در ادبیات ایرانی خورشید سمبل نور هندسی است که پاک کننده جان و روان آدمی می باشد و از دیدگاه مذهبی و دینی نور ، انسان را به سوی روشنی و پرتو فکری نورانی هدایت می کند و این همواره در قالب شعر در « مذهب وخصوصاً » نزد صوفیان بیان شده است[4].

لوئی ماسینون دربارة نقاشی ایران این چنین اظهار کرده : « در کیفیت هنر نگارگری ایرانی در جهان منتزع از آتمسفر و پرسپکتیو و سایه ها و تجسمات عالم مادی با تجلی در فروغ رنگ آمیزی ویژه ای که بنیاد نهاده است گواه بر آنست که هنروران این رشته کوشش نموده اند با روشهایی نظیر آنچه در علم کیمیا مرسوم است انوار الهی را که در جسم رنگ های نقاشی نهفته است و در قشر رنگ زندانی گردیده است آزاد نمایند . فلزات گران بها چون طلا و نقره که در این شیوه به کار می رود و بر روی سطحها و حواشی و ظروف به سان آبشار ریزش می کند گویی از چهار چوب قالب مادی گذشته و با انوار خود به سوی نور مطلق جهش می نمایند . » [5]

همچنین نور در نگارگریهای ایرانی جلوة غیر زمینی می دهد و همه صحنه را در بر می گیرد و نقاشی را تبدیل به یک آئینه روشن می کند که در آن وقایع و ماجراهای عجیب ، مردم ، رنگها و مناظر یک وادی افسانه ای را که قبلاً وضع شده می بینیم . هنرمندان ایرانی معتقد بودند که رابط انتقال جاذبه و احساسات ، نور معنوی است . لذا اینان فاصله بین خود و موجودات طبیعت را حذف می کنند و با حذف این فاصله تمام موجودات حاضر در نقاشی را به چشم نزدیک می کنند تا بهتر بتوانند جلوه این نور را نمایش دهند آنها به نمودهای نور علاقه ای ندارند ، بلکه به چیزی که نور به آن برخورد می کند وابسته اند . آنها جذب شکوه نوراند و نور همه چیز را در تابلو هایشان یکسان روشن می کند . [6]

توصیف این که در فن نگاری هنرمند چگونه و از چه راه هایی موفق می گردد یک پدیدار غیر مادی را که عبارتست از خیال و تصویر ذهنی در قالب رنگ و شکل هویدا سازد کاری بس مشکل است و نیازمند به شناخت کاملی از مجموعه روشها و فنون هنرهای تصویری می باشد ، ولی آنچه این مقام تذکر آن لازم به نظر می رسد آن است که نقاش این گونه آثار به هنگام خلق آنها از یک سو با عالم خویش مشغول است و از آن کسب روشنی می کند و از سوی دیگر با قطعه ای که در برابر خود نهاده است سروکار دارد .و هر خط و شکل و رنگی که به کار می برد مظهری است از آنچه وی پیش از به کاربرد نشان بروی قطعه ، آنها را در خود آفریده است و اگر قادر به نمایش جهان درونی وی نباشد بلافاصله بوسیله وی محو می گردد و نقوش و الوان دیگری جای آنها را میگیرد . علاوه بر این ملاحظات گاه عوامل خارجی چون رنگها و طرحهایی که بروی پرده به کار رفته است از بیرون به نوبه خود ذهن هنرمند را متأثر می سازد و وی را به دنبال یافتن الوان و پرتوها و خطوطی که با نقوش موجود سازش و تناسب داشته باشد می کشاند و سطوح دلپذیر رنگی وجود سطح های دیگری را القاء می نماید .

در نگار گری سنتی به کار رفتن رنگهای جسمی و پوشاننده که به خلاف رنگهای روحی آبرنگ مانند ، دارای شخصیت و موجودیت ممتاز می باشند هنرمند را در راه تنظیم سطوح متعادل در کنار هم تا اندازة زیادی یاری می نمایند ( جز در موارد استثنایی چون در کارهای سیاه قلم و سیاه قلم رنگی عموماً در نقاشیهای ایرانی از این گونه رنگهای غلیظ استفاده می شود . ) هر بخش رنگین از قطعه در این روش یادآور و مظهر گویا از موجودیت و هستی ویژه ای که هنرمند در صدد نمایش آنست به شمار می رود . عواملی چون آسمان ـ سطح دشت ـ چمن  ـ سنگ ـ آب و غیره  هر یک به نوبه خود با رنگهای جسم دار و با شخصیت خود ، متن مطمئن و آماده ای برای دریافت ریزه کاریهای بعدی فراهم می نمایند و زمینه بایسته ای برای جولان فکر هنرمند تدارک می بینند . نگارگران برای این مرحله از کار خود که بدان عنوان رنگ آمیزی داده اند اهمیت بسیار قائلند . این تعادل واقعی و اساسی شاید هرگز در نقاشی با آبرنگ و یا با هر نوع رنگی که زمینه قطعه از زیر آنها پیداست و یا با الوانی که کناره های آنها در هم محو می گردد به دست نیاید . [7]

پس از این مرحله موضوع ساخت و ساز بخش های گوناگون اثر پیش می آید . آنچه جالب است آنکه در روشهای سنتی آموزش نگارگری برای نمایش هر قسمت از قطعه و نقاشی هر عامل اصطلاح ویژه ای دارد که نمایشگر استقلال آن روش و موجودیت خاص آن عامل می باشد ، طلا اندازی ـ رنگ آمیزی زمینه ـ کاشیکاری ـ کوهسازی ـ درخت سازی و غیره ، گویی هر یک از این اقدامات باید در قالب ویژه ای انجام گیرد و با روشی خاص و اسلوبی معین به کار رود که جز بدان طریقه دست یافتن به نمایش واقعیت آنها میسر نیست . در این نامگذاری متوجه می شویم هنگامی که هنرمند اصطلاح کوهسازی و یا درخت سازی را به عنوان مثال به کار می برد توجه وی به سوی نوعی خاص از این اشیاء است که خود دارای نوعیت فردی می باشند و از موارد دیگر ساختن گل و برگ و تذهیب و ترصیع و جامه سازی و غیره . این روشها ضمن هزاران سال تاریخ هنرهای مصور ایران مدارج تکامل خود را پیموده و امروزه به صورت هنری جا افتاده و کلاسیک برای ما به یادگار مانده است . هنگامی که هنرمند وارد مراحل دقیق تر اثر خود می شود و به نگاشتن پاره ای ریزه کاریها چون نقش سراپرده ای که رنگ آمیزی کرده است می پردازد و یا پوست لطیف آهوان صحرایی را مجسم می سازد و یا درخشندگی چهره دل آرامی را نمایش می دهد در هر یک از این مراحل توجه وی به آفرینش و خلق پدیدارهایی است که در حد ذات خود به هستی نقش آفریده شده موجودند و در خارج واقعیت دیگری ندارند . این عوامل در کنار یکدیگر به وسیله قوانین مربوط به توازن یا « هارمونی » و تضاد یا « کنتراست » یکدیگر را تعدیل یا تقویت می نمایند و در نظر هنرمند ارزش وجودی آنها همان میزان اثر وضعی آنها روی یکدیگر است . بدین ترتیب مجموعه نقش ها و الوان یک قطعه نگارگری در چهارچوب هستی تصویری خود دارای دنیایی می باشد که از هر جهت به خود مستقل و پایدار است و نیازی به تطابق با دنیای خارج و جهان محسوس نخواهد داشت . [8]

یکی از ابتکارات هنرمند اسلامی ـ ایرانی محدودیت رنگ در آثار هنرهای تجسمی می‌باشد . پس از به کار بردن رنگهای متعدد در کنار هم به خصوص از الوان رنگارنگ پرهیز کرده و استفاده از چند رنگ محدود منتها در تن های مختلف را مورد توجه قرار داده اند ، پس اثر خود را از تقلید بی چون و چرای حقیقت دورتر نموده و به طرف هنری انتزاعی که از تصورات ذهنی هنرمند نشأت گرفته سوق داده اند و در این راه تنها از رنگ های متضاد که سلب آرامش می نماید دوری جسته و استفاده از تعداد 2 یا 3 رنگ و با تن های مختلف را ترجیح می داده که همین نکته باعث ایجاد آرامشی در سر تا سر اثر شده و جهان موضوع و شکل را به هم نزدیکتر می سازد تا به غیر واقعی بودن فضای اثر تأکید بیشتر نماید .

ساده کردن رنگ یکی دیگر از روشهایی است که هنرمند ایرانی در ساده گرایی هر چه بیشتر در آثارش به کار می بندد . در تصاویر شاهنامه بایسنغری استفاده از رنگ ، استادانه است . حضور رنگهای فام دار خاکستری در زمینه تصاویر و در کنار آنها  رنگهای اصلی به طریقی ماهرانه جای گرفته اند و ویژگی خاصی به تصاویر بخشیده اند . نقاش آگاهانه رنگهای درخشان سرد و گرم را به طرزی هماهنگ و موزون در سطح نقاشی پخش کرده است.

به نظر می رسد که معانی رنگها نقش بسیار عظیم و با شکوهی را در بیان انتزاعی آثار این شاهنامه پیداکرده است . آرامش و سنگینی که در فضای اثر دیده می شود موجودیتش را در رنگهای ساده شده یافته است و باعث حفظ ارزشهای اثر و بهتر نمایش دادن آن به بیننده می باشد .

با همین پرداخت  ساده گرایی در رنگ است که از  عمق نمایی و فضای غبار آلود رنگهای ترکیبی در این آثار دورتر شده اند . در بعضی از تصاویر این شاهنامه جهت بیشتر فاصله گرفتن از واقع گرایی رنگهای انتخاب شده کاملاً انتزاعی و سملبک هستند برای مثال رنگ آسمان آبی به رنگ طلایی کار شده ست که مفهوم این رنگ نورافشانی و درخشانی است و یا آبی لاجوردی سنگین اما زنده که نشان از بی انتها بودن و بیکرانگی و عظمت آسمان است . البته در بعضی از تصاویر رنگ آسمان نه آنقدر سمبلیک و نه آنقدر تداعی کننده مفهوم آسمان واقعی است بلکه به رنگ زمینه کاغذ یعنی اُکر روشن است .

بعضی از موضوعات بنا به ضرورت استفاده از رنگهای شاد و یا رنگهای فام دار را ایجاب می کند مثلاً در صحنه « دیدار زال و رودابه » استفاده از رنگ سبز که نشان از امید و آرامش است و وجود رنگ های سبز متمایل به زرد که در اثر دیده می‌شوند تداعی کننده نیروی جوانی و بهار و طبیعت با افراسیاب » در زره ها و ساز و برگ نظامی آنها و کلاه خودها و زین و برگ اسبان آنها دیده می شود ، اما یکباره در کنار این همه رنگ طلایی نقاط بسیار روشنی از رنگ های آبی و نارنجی در بعضی از سپرها که به توازنی بسیار زیبا در گستره اثر گردش رنگی بسیار زیبایی ایجاد کرده اند و این انتخاب و گزینش ماهرانه هنرمند ایرانی را می رساند ، که این چنین هنرمندانه رنگها را به خدمت بیان مفهوم آثارش گرفته است . برای مثال در لوحه « آموختن حرفه ها به مردم توسط جمشید » که از تنوعات رنگی فراوان در سبزها و تن های مختلف نارنجی فام دار برخوردار است نقوش تزئینی که به روی اشیاء وجود دارد به کمک رنگ های زنده و تخت اثر را کاملاً تزئینی و تجریدی جلوه می دهند .

استفاده از رنگ سبز و تداعی ذات وجودی آن یعنی باروری ، ارضاء ، آرامش و امید ارزشهای مفهومی سبز یعنی تداخل ایمان و اراده و دانش را القاء‌ می کند . همین طور استفاده از رنگهای آبی در کنار سفید القاء کننده پاکی و صفای باطن آموزندگان حرف مختلف در اثر را نشان می دهد و در کنار آنها لکه هایی از رنگ قرمز و زرد که نشانه تحرک و نشاط هستند به کل اثر زیبایی خاص می بخشد .

نقاشی برم کیکاووس نمایانگر زمینه آسمان زرین است (که با طلا رنگ شده) و زمین (در زمینه رنگ نخودی، آبی خاموش) تشکیل داده است .

در قسمت پایین این نقش ، چهار سطر از سروده های فردوسی در شش ستون نوشته شده است سطح آسمان طلایی را برگهای پر پشت دو درخت چنار و سپیدار و نیز گل درخت ارغوان و شاخه های درخت گلابی و یاس درختی پرکرده است ، و در جای خالی هم ، چند پرنده خوشرنگ وحشی ( در حال پرواز ) نقش شده اند .

تخت کیکاووس در وسط ( اندکی متمایل به چپ و بالای زمینه نخودی ) مستقر شده و سه نفر ملازم در پشت آن ایستاده اند .

حسابگری فنی ایکه برای ایجاد تعادل و موازنه در میان سه گروه و ترتیبی که برای هماهنگی رنگها هستند در لوحه « در بارگاه کیکاوس » رنگها گرم ، درخشان و شاد هستند و از شفافیت بیشتری برخوردارند و به خصوص درخشش رنگهای سبز و نارنجی و آبیهای شفاف بیانگر سر زندگی و شادی اثر هستند و حالتی شاعرانه به تصویر بخشیده اند .

وجود همین مفاهیم سمبلیک در موجودیت رنگهاست که به القای مفهوم اثر کمک می‌نمایند . در آثاری متفاوت از دو لوحه مذکور برای مثال در لوحه « رستم در حال کشتن دیو سپید » و لوحه « ضحاک دربند » با رنگهای بنفش و آبی های فام دار تیره القاگر مفهوم مرگ و نیستی است . این رنگهای بنفش تیره و روشن که با چرخش های صخره های مرجانی و در هم و برهمی خاصی را که گرداگرد ضحاک یا در لوحه قبل از آن « رستم در حال کشتن دیو سپید » است مفاهیم این دو لوحه را بیشتر بیان می کنند . وجود رنگهای سرد و خاموش و خطوط در هم صخره ها بیانگر مفهوم آثارند ، و در این دو اثر ارتباط رنگ با واقعیت بیان شده در مفهوم اثر به خوبی مشخص است . هم چنین واقع گرایی بیشتری در این دو اثر به نسبت لوحه های دیگر در این شاهنامه دیده می شود ، درحالی که این بیان واقع گرایی را در صحنه های رزم یا شکار کمتر می توان دید مانند « شکار شاهانه » که رنگ سبز درختان یا آبی آسمان در کنار خاکستری های فام دار زمین ایجاد کنتر است تیره و روشن کرده اند .

رنگهای خالص به صورت لکه هایی بر روی لباسها یا عناصر تزئینی گل و بوته ها و یا نقوش تزئینی لباسها و سپرها و .. آمده اند . همین لکه های رنگ به کمک نقوش تزئینی بر روی لباس ها و سپرها و . نقش بزرگی در گردش و چرخش رنگها در سطح اثر بازی می کنند . گاهی اوقات وجود لکه رنگ های اصلی یا شفاف و روشن در سطح کلی صفحه مصور صحنه رزم یا شکاری را تبدیل به یک کارزار رنگین کرده است که بسیار تزئینی و تجریدی جلوه می نماید . [9]

استفاده از رنگ طلایی برای دو دسته سپاهیان در « نبرد درست با خاقان چین » و لوحه « رزم کیخسرو » ( در عین پراکندگی ) در این نقش به کار رفته ، با محدود کردن رنگها به کمک رنگ تیره تر ، و طرح زوائد داخلی اشیاء و اجسام و البسه و پرداختن به گوشه های تاریک ( در داخل محدوده ها ) به هر یک از آنها تجسمی بیشتر از سطح مستوی داده است . [10]

تصویر دیگر مشاوره اسکندر با هفت تن از رایزنان اثر بهزاد می باشد که به نمایش مضامینی که مورد توجه بوده پرداخته و به خصوص در رنگ آمیزی به رنگ هایی دست برده که کمتر مورد نظر سایر هنرمندان بوده و به سبب حسابگری ها و دقت در هماهنگی اثر مورد قبول و توجه واقع گردیده . در این اثر با رنگ آمیزی متعادل و شکل صحیح ایجاد چرخش نگاه نموده و در عین حال نگاه را به موضوع اصلی سوق داده .

رنگ آسمان ، زرد است که یادآور درخشش زرین خورشید نیز هست . دو درخت در میان باغ و زمینه آسمان زرین خود نمایی می کند .

زمینه عمومی نقش ، شامل رنگهایی است که عبارتند از : زرد ، نخودی رنگ ، سبز ، آبی، اخرای قرمز ـ شنگرف که با یکدیگر ارتباط دارند .

از دیگر آثار قابل پرداخت جنگ « جغدها و کلاغها » از کلیله و دمنه است که این اثر متعلق به آثار عهد هرات است و جزوه کتابخانه گلستان می باشد ، نقاش در این اثر دارای شیوه بسیار شاعرانه و سرشار از ذوق می باشد که به اوائل سده نهم باز می گردد . در این اثر موضوع به دلیل محتوای کلیله و دمنه دارای نقوش حیوانی هستند که باعث عدم کاربرد آناتومی انسانی در کل گردیده از ویژگیهای خاص این اثر کاربرد رنگ زرد طلایی می باشد که آسمان تعدادی از این قطعات را با آن رنگ آمیزی نموده اند و تنوع گل و برگ این رنگ زرین بروی سنگها و بدن حیوانات ایجاد هماهنگی نموده و تعادل و تناسب بسیار پسندیده ای را موجب گردید . رنگ آمیزی فوق العاده هماهنگ ایجاد شکوه ، تحرک و هیاهو را ساخته در این نقاشی که جنگ زاغان و جغدها را می نمایاند فرمهای تیز در نوک و بال کلاغان و رنگ سیاه به همراه زرد گرم فضایی را پر از جنگ و نفرت آلوده را به تجسم درآورده است .

این فضا پر تحرک می نماید تنه خشک درختان را رنگ قهوه ای بهتر می رساند . صخره های کار شده خشونت و تندی این تابلو را می افزاید و زمینه صخره ها چند رنگ ، و متمایل و هماهنگ اند و با رنگ زرد زمینه کلی نیز هماهنگی دارند ، و رنگ جغدها نیز ( که ترکیبی در مایه زرد نخودی توأم با قهوه ای است ) با زمینه کلی همراه است و با هم ، رنگ عمومی زرد ـ مایه تلخی را به نظر می رسانند ولی در این زمینه جالب ، کلاغهای سیاه و تنه تک درخت صخره چشمگیر است . [11]

 


[1] تحقیق استاد کرین راجع به تمثیل کعبه در آثار قاضی سعید قمی ش 34 ص 83 .

[2] عالم خیال و مفهوم فضا در مینیاتور ایرانی

[3] مجله هنر معاصر ش 2

[4] جزو نور ص 14

[5] انسان نوری در تصوف ایرانی : تألیف پروفسور هانری کربن .

[6] آشنایی با مینیاتور ایران . انتشارات بهار . ص 71 .

[7] اکبر تجویدی : نقاشی ایران از کهن ترین روزگار تا . ص 123

[8] اکبر تجویدی : نقاشی ایران از کهن ترین روزگار تا دوران صفوی ص 125 .

[9] آشنایی با هنر رنگ آمیزی در هنر نقاشی ایران . جلیل  ضیاء پور

[10] آشنایی با رنگ آمیزی در آثار هنری ایرانیان ، نوشته جلیل ضیاء پور

[11] آشنائی با رنگ آمیز . جلیل ضیاء پور ص


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اصول نقاشی ایرانی

خرید ودانلود جزوه کتاب اصول مدیریت و تئوری سازمان ویژه کنکور ارشد

اختصاصی از هایدی خرید ودانلود جزوه کتاب اصول مدیریت و تئوری سازمان ویژه کنکور ارشد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جزوه کتاب اصول مدیریت وتئوری سازمان ویژه کنکور ارشد رشته های زیر می باشد

1.مجموعه مدیریت

2.مدیریت اجرایی
3.مهندسی صنایع - مدیریت بهره وری
4.مهندسی IT
5.مدیریت رسانه
6.مدیریت در سوانح طبیعی
جزوه کامل وبسیار مفید باتوضیحاتی قابل فهم وعالی برای داوطلبان کنور ارشد رشته های فوق اماده شده ان شائالله موفید باشد

دانلود با لینک مستقیم


خرید ودانلود جزوه کتاب اصول مدیریت و تئوری سازمان ویژه کنکور ارشد

تحقیق در مورد اصول طراحی هیدروسیکلون های جداکننده جامد ازمایع درآب وفاضلاب

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد اصول طراحی هیدروسیکلون های جداکننده جامد ازمایع درآب وفاضلاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اصول طراحی هیدروسیکلون های جداکننده جامد ازمایع درآب وفاضلاب


تحقیق در مورد اصول طراحی هیدروسیکلون های جداکننده جامد ازمایع درآب وفاضلاب

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه85

 

فهرست مطالب

پیشگفتار                      

 

گرایشی به هیدروسیکلون ها، مخصوصا در مهندسی شیمی و صنعت نفت ، به وجود آمده است که به چندین عامل بستگی دارد :

 

  • اطلاعات مفیدی در مورد سودمند بودن هیدر.سیکلون ها در کاربردهای خارج از کانه آرایی در مهندسی شیمی و دیگر شاخه های مهندسی کسب شده است.
  • احیاء مقوله ی هیدروسیکلون ضرورت جدیدی است که در صنعت نفت، مخصوصا در دریای شمال، به وجود آمده است . صنعت نفت برای جدا کردن گاز، ماسه یا آب از نفت یا ترجیحا تمام این  مواد از هم  دیگر در مرحله ی جداسازی ، به یک دستگاه کوچک ، قابل اطمینان و ساده احتیاج دارد و به نظر می رسد هیدروسیکلون ها قدرت انجام این کار را داشته باشند و گفتنی است که علاقه به هیدروسیکلون ها در این زمینه روبه افزایش است.
  • توسعه ی روز افزون هیدروسیکلون و افزایش درک عمومی از آن ها موجب شده است که امروزه این  دستگاه ها بیشتر از آنچه که چنـــدین دهـــه قبل انجام می دادند کارآیی داشته باشند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

 

اصول و طراحی اساسی هیدروسیکلون های رایج بیش از 10 سال قدمت دارد. ولی بعد از جنگ جهانی دوم در صنعت کاربرد قابل توجهی یافتند . این دستگاه ها نخست، در کانه آرایی و معدن کاری مورد استفاده قرار گرفتند ولی اخیرا در صنایع شیمیایی ، پتروشیمی ، تولید برقف صنعت نساجی ، صنعت فلز کاری و بسیاری صنایع دیگر به خوبی پذیرفته شده اند و کاربرد آن ها در حال گسترش است.

 

موارد کاربرد هیدروسیکلون عبارتند از: تصفیه ی مایع ، تغلیط گلاب ، شستشوی جامدات ، گاز زدایی مایعات ، طبقه بندی جامدات یا سنگجوری با توجه به چگالی یا شکل ذره.

 

هیدروسیکلون یک جدا کننده یثابت بر مبنای جدایش گریز از مرکز که در بدنه ی مخروطی ـ استوانه ای سیکلون تولید شده ، استواراست . جریان خوراک (باراولیه) که معمولا به طور مماسی وارد سیکلون شده به ته ریز و اکثر جامدات را حمل می کند یا حداقل بخش دانه درشت تر که هنوز در مقداری مایع معلق می باشند و سرریز که اکثر مایع و بعضی از جامدات دانه ریز را داراست تقسیم بندی می شود.

 

قطر  سیکلون های انفرادی بین mm 10-5/2  متغیر است. حد جدایش اکثر جامدات بین um 250-2  متغیر است . دبی (ظرفیت) واحدهای انفرادی در بین   m3h-17200-1/0 می باشد . افت فشارهای عملیاتی بین bar 6-34/0 تغییر می کند .      

 

واحدهای کوچک تر معمولا نسبت به واحدهای بزرگ تر در فشار بالاتری عمل مــی کنند. غلظت جامدات ته ریــز که توسط هیدروسیکلون ها حاصل مــی شود بندرت از 50-45% حجمی با توجه به اندازه و طراحی واحد، شرایط عملیاتی و ماهیت جامداتی که جدا شده اند ، فزونی می یابد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول:

 

اصول اندرکنش ذره- سیال:

 

در این فصل به اصول دینامیک ذره که با افزایش مقیاس هیدروسیکلون  درگیر می باشند پرداخته شده است.

 

در این فصل ، با توجه به غلظت جامدات ، به دو بخش تقسیم می شود:

 

الف-  هنگامی که ذرات بسیار از هم دیگــر فاصله دارنــد و هــر کدام به تنهایی رفتار 

 

می کنند.

 

ب- هنگامی که غلظت بالاست اندرکنش ذره مهم می شود.

 

اندرکنش ذره- سیال در غلظت های کم

 

در غلظت های کم تر از حدود 5/0% حجمی ، ذرات انفرادی (مجزا) به طور متوسط به قدری از هم فاصله دارند که در هنگام حرکت از درون سیال ، روی هم دیگر تاثیر ندارند ؛ جدایش ذره با قرار دادن  نیرویی روی ذرات، حاصل خواهد شد؛ این نیرو باعث حرکت ذرات به سطحی است که در آن جا جدا خواهند شد؛ 

 

روش مرسوم بیان نیروی کششی ، FD  ، به وسیله ی فرمول نیون می باشد:

 

  (1-1)                                         

 

 

 

U         سرعت نسبی بین سیال و ذره ، p چگال سیال ،A مساحت نمایان  ذره( در جهت حرکت ذره ) , CD ضریب کششی (مقاومت) می باشد . برای ذرات درشتی که سریع حرکت می کنند ، نیوری کششی عمدتا به دلیل اینرسی سیال بوده و سپس CD ثابت می ماند. ذرات ریز آهسته تر حرکت می کنند و نیوری کششی به وسیله ی نیروهای ویسکوز تاثیر پذیر می شود . پس از ان ضریب کششی به عدد رینولدز ، Rep ، که جریان در اطراف ذره را مشخص می کند بستگی داشته و به وسیله ی رابطه  ی  زیر بیان می شود:

 

(1-2)                                  
که  گرانروی (ویسکوزیته) مایع و x قطر ذره می باشد. 

 

وابسنگی ضریب کششی ، CD ، به عدد رینولدز ، Rep ، برای ذرات کروی توپر را دریک رسم تمام لگاریتمی نشان می دهد . در عدد رینولدز کم، تحت شرایط جریان آرام وقتی که نیروهای ویسکوز غالب می شوند ، CD از نظر  تئوری با توجه به معادلات نویراستوکز محاسبه می شود و حل آن به قانون استوکز معروف می باشد:

 

           (1-3)                                        

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 1 ـ 1 ضریب کششی ( مقاومت ) بر حسب عدد رینولدز برای ذرات کروی

 

 

 

معادلات 1-1،1-2و 1-3 با هم ترکیب شده و شکل دیگری از قانون استوکز را به صورت زیر ، برای ، 2/0 < Rep ارائه می دهند:

 

(1-4)                                                                  

 

که به وسیله یک خط راست  در شکل 1-1 نشان داده شده است؛

 

در کاربرد هیدروسیکلون هایی که با جدایش ذرات دانه ریز ، که مشکل ترین ذرات برای جدا کردن می باشند، درگیر هستند، عددهای رینولدز اغلب کم تر از 2/0 به دلیل مقادیر کم u و x ، می باشند ، بنابراین فرض قانون استوکز در اینجا مناسب است.

 

سرعت سقوط شعاعی در یک هیدروسیکلون بر اثر شتاب گریز از مرکز می باشد که با توان دوم سرعت مماسی ذره متناسب بوده و به طور غیر مستقیم با شعاع  موقعیت ذره تناسب دارد. چون حرکت مماسی ذره با مخالفت مواجه نمی شود ، سرعت مماسی ذره مساوی مولفه های مماسی سرعت سیال  در همان نقطه درنظر گرفته می شود .

 

Stk عدد استوکز می باشد که نیروهای اینرسی (منهای غدطه وری) و نیروهای هیدرودینامیکــی روی ذره را با هم مرتبط مــی کند و به صورت زیــر تعریف می شود:

 

 

 

 

 

گروه بدون بعد مهم دیگری در مشخص کردن ویژگی های کارایی هیدروسیکلون ضریب مقاومت می باشد و به صورت زیر بیان می شود:

 

هنگامی که جدایش به وسیله ی غلظت خوراک جامدات تاثیر پذیر می شود، غلظت به عنوان یک کسر حجمی گروه بدون بعد مهم دیگری تلقی شده و جدایش ممکن است به وسیله ی نسبت ته ریز ظرفیت تاثیر پذیر شود:

 

 

 

 

 

که U دبی حجمی ته ریز و Q  دبی خوراک  میباشد . نهایتا گروه بدون بعدی که نیروهای  ثقلی و اینرسی را به هم مرتبط می کند ، عدد فراد می باشد.

 

 

 

رفتار تعلیق ها

 

با افزایش غلظت جامدات در تعلیق ، فاصله بین ذرات کاهش می یابد  ذرات با هم برخورد می کنند . اگر ذرات به طور یکنواخت در تمام تعلیق پراکنده نشوند ، تاثیر کل ، ممکن است افزایش خالص سرعت ته نشینی  باشد؛ چون جریان  برگشتی  به ذلیل جا به جایی حجمی در نواحی ای که ذرات پراکنده شده اند غالب خواهد شد، این به " تشکیل خوشه" معروف  است . در اکثر عملیات ، تعلیق هایی که درات اندازه های مشابهی ندارند ، خوشه ها برای مدت  طولانی  دوام نمی آورند تا تاثیری بر رفتار ته نشینی داشته باشند و سرعت  ته نشینی به طور یکنواخت بع افرایش غلظت به دلیل این که جریان برگشتی به طور یکنواخت  پراکنده شده است کاهش می یابد.

 

این رفتار "سقئط با مانع"  معروف بوده و به سه روش مختلف به دست می آید:

 

  • به عنوان تصحیح قانون استوکز با وارد کردن یک ضریب افزایشی
  • به وسیله اختیار کردن  خواص "ظاهری" که از خواص مایع خالص متفاوت باشد.
  • از طریق انبساط یک بستر ثابت از یک قسمت اصلاح شده ی معاله ی معروف کارمن - کوزنی.

 

بنابراین می توان گفت که هر سه روش فوق نتایج اساسی مشابهی به شکل زیر ایجاد می نمایند:

 

                               

 

که uh سرعت سقوط  با مانع ذره ، u1 سرعت سقوط آزاد ، سقوط بدون مانع ،  کسر حجمی سیال(تخلخل) و( f( یک ضریب تخلخل است که مــی تواند شکل های مختلفی داشته باشد. رایج ترین و وسیع ترین استفاده ی ضریب تخلخل معادله ی ریچاردسون و زکی به صورت زیر است.

 

 

 

 

 

که k ثابت برای یک سیستم ویژه و c غلظت حجمی جامدات است؛

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم

 

جریان سیال و حرکت ذره در یک هیدروسیکلون

 

عمل جداسازی هیدروسیکلون ها بر مبنای تاثیر نیروه های گریز از مرکز که درون بدنه ی هیدروسیکلون تولید می شوند، استوار است. به هر حال ، برخلاف گریز از مرکزهای ته نشین  کننده، هیدروسیکلون ها بخش خای دورانی ندارند و جریان  حلقوی  لازم توسط  پمپاژ سیال به طور مماسی درون بدنه ی استوانه ای  مخروطی ساکن تولید می شود. شکل 2-1 نمودار شماتیک یک هیدروسیکلون با طرح رایج  را نشان می دهد؛ قسمت فوقانـــی بخش استوانه ای ، یه ویسله ی درپوشی پوشانـده شده است .

 

 

 

 که از طریق آن لوله ی مایع سرریز (اغلب دیافراگم  نامیده می شود) تا مسافتـی وارد داهل بدنه ی سیکلون می شود  ته ریز، که اکثر جامدات را حمل می کند از حفره ای   که در راس  مخروط قرار دارد، سیکلون را ترک می نماید.

 

مایع از طریق یک وروردی مماسی که ممکن است، سطح مقطع ان دایره ای یا مربع مستطیلی باشد و تا جایــی که محدودیت های طراحی عملیاتی اجازه دهند در نزدیکـی درپوش فوقانـی جا داده شده و به درون هیدروسیکلون وارد می شود.

 

به جـز در ناحیه درونـی و اطراف مجرای ورودی مماسی ، حرکت سیال درون بدنه ی سیکلون تقارن دایره ای دارد و به طور شماتیک در شکل 2-2 نشان داده است  بیشتر سیالی که وارد سیلکون می شود با جریان مارپیچی به داخل قسمت بیرونی مخروط معکوس ، جایی  که آن از همه طرف به سمت مرکز هیدروسیکلون  خوراک دهــی می شود، حرکت مــی کند در حالی که باقی مانده ی جریان جهت عمودی  خود را معکوس نموده و از طریق جریان مارپیچی  داخلــی به سمت بالا حرکت می کند و از ناحیه ی دیافراگـم سیلکون را ترک می کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 2 ـ 2 چشم انداز یک هیدروسیکلون که جریان

 

گردایی را در داخل آن به طور شماتیک

 

نشان می دهد.

 

در قسمت فوقانی بخش استوانه ای ، یک الگوی جریانی ثانویه ای وجود دارد که در سرتاسر پوشش  بالایی به سمت قاعده ی  دیافراگم و در طول دیواره ی بیرونی لوله حرکت مــی کند و در نهایت به سیال  باقی مانده در سرریــز ملحق می شود، این جریان ثانوی "مدار ثانوی" "مدار کوتاه" به دلیل وجود درپوش سیلکون و دیواره ی بیروی دیافراگم می باشد که سرعت دورانی  را در نزدیکی آن کاهش می دهد و بنابراین نواحی کم مقاومت در برابر جریان از نواحی بیرونی با فشار زیاد  به سمت نواحی با فشار کم به وجود می آید. 

 

شکل 2- 3نمودار ساده ی جریان های  محوری و شعاعی در یک  هیدروسیکلون رایج را نشان می دهد : مدار کوتاهی  که در بالا  به آن اشاره شد. به وضوح  دیده می شود . هم چنین  یک یا چند  جریان گردابی چرخشی وجود دارند که "کلاهک"  نامیده شده  و درشکل 2-3 علامت گذاری شده است . کلاهک نقش  نگه دارنده را بین جریان حلقوی  بیرونی که به سمت پایین و جریان  حلقوی  درونــی که به سمت  بالا حرکت می کنند ایفا مــی کند  . جریان های ردیابی کلاهک از هر گونه جریان شعاعی از داخل سطح استوانه ای در داخل جریان جلوگیری می کند که در این بخش در این مورد بیشتر بحث خواهد شد.

 

 ویژگی مهم  دیگر جریان در هیدروسیکلون ، تشکیل ستون هوای مرکزی می باشد . جریان  قوی  حلقوی ناحیه ی کم فشاری  در مرکز  به وجود می اورد که معمولا به تشکیل سطح آزاد مایع  در حال  دوران  منجر شده که به شکل استوانه است  و در تمام طول سیکلون برقرار می باشد. اگــر یکی از خروجی ها یا هر دو مستقیماً به هوای بیرون متصل شوند، ستون پر از هوا می شود . هر گونه گاز پخش شده یا حتی  حل  شده ی موجود  در سیال ورودی  نیز به این ستون مرکزی  که ممکن است حتی  هنگامی که خروجی ها به هوای بیرون متصل نشده باشند ، وارد شود. به وسیله فشار برگشتی   متوقف شود . ستون  هوا یک پدیده ی کاملا  مطلوبی است و بیان گر پایداری جریان حلقوی ]3[ می باشد و باید به صورت مناسبی مستقیم بوده و قطر آن در تمام طول سیکلون ثابت باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

3 ـ 1. توزیع سرعت ها و فشارها

 

سرعت جریان در یک هیدروسیکلون  معمولا به سه مولفه تجزیه می شود: مماسی ، محوری و شعاعی . اطلاعات درباره ی توزیه سرعت ها در داخل جریان برای برقرار نمودن مدل تئوریکی فرآیند جدایش و مسلما در اصل، برای شبیه سازی مسیرهای پرتابی ذرات که از ان ممکن است پیش بینی های بازدهی تئوریکی حاصل شود، مهم می باشد.

 

بر اثر جریان حلقوی در هیدروسیکلون ، فشار ساکن به طور شعاعی به سمت بیرون افزایش می یابد ."این فشار  ساکن گریز از مرکز" اساسا توسط توزیع شرعت های مماسی سیال درون جریان به دست می اید و سهم عمده ای در افت فشار کل در سرتاسر یک هیدورسیکلون در حال عملیات ، دارد.

 

بنابــراین ، نتجه مــی گیریم که توریع سرعت های مماسی از اندازه گیـــری های ساده ی  فشار ساکن شعاعی محاسبه می شود . این ایده در مطالعات اولیه ی توزیع سرعت های مماسی در جـریان مایع صاف وجود داشت . در ایــن ] 36[  اولین کسی بود که رابطه ای بین سرعت مماسی ، vt ، و توزیع فشار شعاعی با فرض این که مولفه ی سرعت شعاعی نسبت به مولفه ی مماسی قابل چشم پوشی است، به صورت زیر به دست آورد:

 

( 2 ـ 1 )                                                 

 

رابطه ی فوق برای محاسبه ی سرعت های مماسی با توجه به اندازه گیری هی فشار ساکن در مکان های مختلف در هیدروسیکلونی که با مایعات صاف در حال عملیات می باشد، مورد استفاده قرار می گیرد.

 

     توزیع سرعت مماسی ای با اندازه گیری های مستقسم جریان توسط کلسال مورد تایید قرار گرفت. کار کلسال به طور وسیع پذیرفته شده است و نتایج آن در شکل های 2-4   ، 2-5، 2-6   به طور کیفی ارائه شده اند اندازه گیری های او بر مبنای اشباع کردن جریان آب صاف با ذرات دانه ریز آلومینیوم و با استفاده از میکـروسکوپ چشمــی مجهز به عدسی های شیئی درانــی استوار بودند. مولفه های سرعت مماسی در مکان های منتخب درون  یک هیدروسیکلون شفاف به قطر mm 76 مستقیماً  اندازه گیری شدند . مولفه های سرعت عمودی با اندازه گیری شیب مسیرهای  ذرات ، نسبت به سطح  افقی به دست آمدند و مولفه های سرعت  شعاعی آب از مطالعه ی پیوستگی محاسبه شدند. طراحی سیکلون کلسال تا حدودی منحصر به فرد می باشد؛ زیرا دیواره ی سیکلون تا مسافتی بالاتر از قسمت تحتانی (قاعده)  دیافراگم مخروطی بوده  و در قسمت استوانه ای سیکلون اندازه گیری ای صورت نگرفته است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 2 ـ 4 . توزیع سرعت مماسی در یک

 

هیدروسیکلون [ 37 ]

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 2 ـ 5 . توزیع سرعت عمودی 

 

( محوری ) در یک هیدروسیکلون . LZVV 

 

مکان سرعت قائم صفر می باشد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل 2 ـ 6. توزیع سرعت شعاعی در یک هیدروسیکلون [37]

 

 

 

2 ـ 2 . حرکت ذره در یک هیدروسیکلون

 

 اگــر ذرات یا قطرات همـراه جریان وارد هیدروسیکلون شوند و چگالی آن ها از چگالی مایع تعلیق کننده متفاوت باشد، به دلیل تاثیرات گریز از مرکز که به وسیله ی سیال در حال دوران ، تولید می شود جدا خواهند شد. در اینجا فرض بـر این است که ذرات سنگین تـــر از سیال می باشند و بنابـــراین  به طور شعاعــی به سمت بیرون حرکت می کنند ؛ حالتــی که معمولا کم تر اتفاق می افتد  جدایش ذرات سبک تر از سیال است که به طور جـداگانه بررسی می شود و آن  هنگامــی است که هیدروسیکلون ها برای جــدایش مایع از مایع  به کار برده می شوند.

 

هنگام ورود ، افشانه ی مغشوش خوراک به صورت گلاب به درون  گرداب داخل بخش استوانه ای وارد می شود و به احتمال  قوی  مخلوط بسیار مغشوش حاصله ذرات  را در سرتاسر سطح مقطعی که برای  جریان موجود می باشد ، پخش خواهد کرد. اطلاعات اندکی درباره ی دفتار مایع در مجاورت افشانه ی ورودی  وجود  دارد . اکثر تلاش های تئوریکی برای محاسبه ی مسیرهای پرتابی ذره ، این بخش  از سیلکون را به عنوان ناحیه ی اولیه ی جدایش مورد توجه قرار می دهد  و فرض می کند غلظت جامدا را به عوان  ناحیه ی اولیه ی جدایش مورد توجه قرار می دهد و فرض می کند  غلظت  جامدا در داخل آن یکنواخت  باشد.

 

فرایند جدایش بعدی به دو مرحله که اهمیت یکسانی دارند تقسیم می شود:

 

  • جداسازی جامدات از کل جریان اصلی به درون لایه ی مرزی روی دیوار، 
  • جداکردن جامدات جدا شده از دیواربه داخل  راس  و خارج از سیکلون

 

 بخش کوچکــی از جریان ، زیــر درپوش فوقانی ، جریان متقاطع تشکیل می دهد و همان طوری که در بخش  قبلی توضیح داده شد ، گرداب را میان بُر می زند و تمام ذرات در ان جریان  مسقیما وارد سرریز می شوند. به هر حال اکثر جامدات ، به درون جریان گردابی بیرونی می روند و بنابراین تحت تاثیر نیروی گریز از مرکزی که آن ها را به طور شعاعی به طرف  دیواره می فرستند قرار می گیرند. نیروی گریز  از مرکــز( متناسب با حجم ذره ) به وسیله ی نیروی  کششی ( که با توجه  به قانون استوکز با اندازه ی  ذره متناسب می باشد) ممانعت  شده و در نتیجه  سرعت ته نشینی به اندازه ی ذره بسیار  وابسته خوهد  بود. بنابراین ذرات بزرگ ،‌آسانتر از ذرات دانه ریز ، که ممکن است زمانی که جریان حلقوی بیرونی به مخروط  می رسد  به لایه ی مرزی نرسد ، ته نشین شوند. این دلیل اولیه ی وابستگی ماهیت کارآیی هیدروسیکلون به اندازه ی ذره می باشد.

 

چون مخالفتی نسبت به حرکت ذره در جهات محوری و مماسی به وسیله ی هیچ کدام از نیروها وجود ندارد ، معمول فرض می شود که مولفه های سرعت در آن جهات ، مساوی مولفه هی سرعت جریان مربوطه باشد. مدل کردن مسیرهای پرتابی در ناحیه ی جریان حلقوی بیرونی امکان پذیر است. زمانی که جریان حلقوی بیرونی به ته مخروط می رسد به همراه ذرات دانه ریزی که هنوز در ان باقی مانده اند ، در عرض به داخل جریان حلقوی بیرونی تغذیه می گردند. بعضی از ذرات دانه ریز ممکن است هنوز  قادر  باشند  از ان فرار کنند و به جریان  حلقوی بیرونی ملحق شوند . این عمل باعث چرخش مقدار معین ذرات جامد  خواهد شد و بعضی از ذرات دانه ریز، سیکلون را از طریق سرریز  ترک خواهند کرد . فرض  بر این  است که جریان حلقوی درونی از نوع حلقوی اجباری باشد و حرکت ذره در این جریان نیز بتواند شبیه سازی شود.

 

 ذراتــی که جدا شده و به درون لایه ی مرزی راه یافته اند همراه لایه ی مرزی به طرف راس مخروط حرکت می کنند . برخلاف نظریـه ی عمومی ، جاذبه ی ثقلی تاثیری روی جداسازی در هیدروسیکلون ها (به استثنای واحدهای بزرگ) یا روی جداسازی جامدات به درون راس ندارد؛ بلکه خود جریان است.

 

 متأسفانه ، تضمیمی وجود ندارد تا ذراتی  که جدا شده اند و به درون جریان  لایه ی مرزی رفته اند  از طریق ته ریز سیکلون را ترک نمایند و ممکن است پدیده ی ترکیدن مغشوش ]45[ بعضی از ذرات را دوباره  به درون جریان  اصلی حمل  کند . احتمال دارد علاوه بر این ، لایه مرزی بیش از حد دارای ذرات شود و متورم گردد و اگر میزان ته ریز به طور مناسب برای کنار آمدن با این تورم  افزایش نیابد. بخشی از جریان لایه ی مرزی با جریان حلقوی  اصلی مخلوط شده و از طریق سرریز سیکلون را ترک می کند؛

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل سوم

 

انواع هیدورسیکلونهای&nb

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اصول طراحی هیدروسیکلون های جداکننده جامد ازمایع درآب وفاضلاب

پایان نامه مطالعه اصول و روش‌های مورد استفاده در عملیات آماری داده‌ها در رشته‌های مختلف علوم رفتاری بخصوص روان‌شناسی ـ آموزش

اختصاصی از هایدی پایان نامه مطالعه اصول و روش‌های مورد استفاده در عملیات آماری داده‌ها در رشته‌های مختلف علوم رفتاری بخصوص روان‌شناسی ـ آموزش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مطالعه اصول و روش‌های مورد استفاده در عملیات آماری داده‌ها در رشته‌های مختلف علوم رفتاری بخصوص روان‌شناسی ـ آموزش


پایان نامه مطالعه اصول و روش‌های مورد استفاده در عملیات آماری داده‌ها در رشته‌های مختلف علوم رفتاری بخصوص روان‌شناسی ـ آموزش

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :208  

 

فهرست مطالب

 

موضوع                                                                                                                      صفحه

 

پیشگفتار

فصل اول ـ تعاریف مقدماتی h

1-1کج فهمی‌های رایج در مورد علم آمار

 

2-1کج فهمی‌ رایج آمار، به عنوان علم سرشماری

 

3-1کج‌فهمی رایج آمار، به عنوان علم کمیت

 

4-1کج‌فهمی رایج آمار ، به عنوان علم تخصصی

 

5-1تعریف علم آمار

 

6-1آمار توصیفی و استنباطی

 

خلاصه فصل

 

چارت فصل اور

 

خودآزمایی

 

سوالات چهارگزینه‌ای

 

 

فصل دوم ـ مفهوم‌سازی متغیر

1-2 جایگاه ویژه متغیر

 

2-2 متغیر کمی و کیفی

 

3-2 متغیر پیوسته و گسسته

 

4-2 متغیر مستقل و وابسته

 

5-2 متغیر کنترل و ویژگی ثابت

 

6-2 متغیر تعدیل‌کننده و تصادفی

 

خلاصه فصل

 

چارت فصل دوم

 

خودآزمایی

 

سوالات چهارگزینه‌ای

 

 

 

فصل سوم ـ مفرضه‌های اندازه‌گیری

 

1-3 اندازه‌گیری

 

2-3 ویژگی‌های مقایس‌های اندازه‌گیری

 

3-3 انواع مقیاس‌های اندازه‌گیری

 

4-3 ارزشیابی تشخیصی

 

5-3 ارزشیابی تکوینی

 

6-3 ارزشیابی تراکمی

 

خلاصه فصل

 

چارت فصل سوم

 

خودآزمایی

 

سوالات چهارگزینه‌ای

 

 

 

فصل چهارم ـ نمایش ارقامی

 

1-4 داده‌های تجربی و آماری

 

2-4 اهمیت جدول‌بندی داده‌ها

 

3-4 توزیع فراوانی ساده

 

4-4 توزیع فراوانی نسبی و نسبی درصدی

 

5-4 جدول توزیع فراوانی گروهبندی شده

 

خلاصه فصل

 

چارت فصل چهارم

 

خودآزمایی

 

سوالات چهارگزینه‌ای

 

 

 

فصل پنجم ـ نمایش تصویری

 

1-5 اهمیت نمایش تصویری داده‌ها

 

2-5 نمودار دایره‌ای

 

3-5 نمودار میله‌ای

 

4-5 نمودار چند ضلعی

 

5-5 نمودار فراوانی تراکمی

 

6-5 نمودار هسیتوگرام

 

خلاصه فصل

 

چارت فصل پنجم

 

خودآزمایی

 

سوالات چهارگزینه‌ای

 

 

 

فصل ششم ـ توزیع‌های نظری

 

1-6 توزیع‌های نظری و تجربی

 

2-6 توزیع نرمال

 

3-6 کشیدگی مثبت و کشیدگی منفی

 

4-6 کجی مثبت و کجی منفی

 

5-6 توزیع U ،J و L شکل

 

6-6 توزیع مربع و مستطیل شکل

 

خلاصه فصل

 

چارت فصل ششم

 

خودآزمایی

 

سوالات چهارگزینه‌ای

 

 

 

فصل هفتم ـ شاخصآهای گرایش مرکزی

 

1-7 مفروضه شاخص‌های گرایش مرکزی

 

2-7 نما و ویژگی‌های آن

 

3-7 میانه و ویژگی‌های آن

 

4-7 میانگین حسابی و ویژگی‌های آن

 

5-7 انواع میانگین

 

6-7 نکتی در زمینه شاخص گرایش مرکزی میانگین

 

7-7 مقایسه و کاربردهای نما، میانه و میانگین

 

خلاصه فصل

 

خودآزمایی

 

سوالات چند گزینه‌ای

 

 

 

فصل هشتم ـ شاخص‌های پراکندگی

 

1-8 دامنه تغییرات

 

روش محاسبه دامنه تغییرات

 

2-8 انحراف دهکی

 

3-8 انحراف پنجکی

 

4-8 انحراف چارکی

 

5-8 انحراف متوسط

 

6-8 واریانس

 

7-8 انحراف استاندارد

 

8-8 مقایسه و کاربرد شاخص‌های پراکندگی

 

خلاصه فصل

 

خودآزمایی

 

سوالات چند گزینه‌ای

 

سوالات تشریحی

 

 

 

فصل نهم ـ منحنی استاندارد

 

1-9 مفهوم توزیع نرمال

 

2-9 ویژگی‌های توزیع نرمال

 

3-9 منحنی استاندارد و ویژگی‌های آن

 

4-9 سطوح زیر منحنی استاندارد

 

5-9 تبدیل نمره Z به دیگر مقیاسهای استاندارد

 

6-9 کاربرد جدول Z

 

خلاصه فصل

 

خودآزمایی

 

سوالات چند گزینه‌ای

 

 

 

فصل دهم ـ ضریب همبستگی

 

1-10 نمودارهای پراکندگی

 

2-10 جهت همبستگی

 

3-10 میزان همبستگی

 

4-10 انواع ضریب همبستگی

 

5-10 ضریب همبستگی پیرسون

 

6-10 ضریب همبستگی رتبه‌ای اسپیرمن

 

8-10 تفسیر ضریب همبستگی

 

خلاصه فصل

 

چارت فصل دهم

 

خودآزمایی

 

سوالات چندگزینه‌ای

 

 

 

پاسخ خودآزمایی و سوالات چهارگزینه‌ای

 

خودآزمایی فصل اول

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل اول

 

خودآزمایی فصل دوم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل دوم

 

خودآزمایی فصل سوم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل سوم

 

خودآزمایی فصل چهارم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل چهارم

 

خودآزمایی فصل پنجم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل پنجم

 

خودآزمایی فصل ششم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل ششم

 

خودآزمایی فصل هفتم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل هفتم

 

خودآزمایی فصل هشتم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل هشتم

 

خودآزمایی فصل نهم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل نهم

 

خودآزمایی فصل دهم

 

سوالات چهارگزینه‌ای فصل دهم

 

پیشگفتار

 

این کتاب مقدمه‌ای است بر مطالعه اصول و روش‌هایی که در عملیات آماری داده‌ها در رشته‌های مختلف علوم رفتاری بخصوص روان‌شناسی ـ آموزش و .. مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

مطالعه علم آمار در تمامی رشته‌ها و در تمامی حوزه‌های علمی، یکی از ضروریات محسوب می‌گردد و این امر به دلیل اهمیتی است که علم آمار به عنوان یک علم روش شناختی دارا می‌باشد. علم آمار در چند دهه اخیر از اهمیت بیشتری برخوردار شده و در کلیه حیطه‌های روش شناختی، جایگاه معتبری را به خود اختصاص می‌دهد. عواملی که منجر به رشد وسیع این علم در حوزه‌های دانش شده است ، به موازات افزایش حیطه‌های دانش و به دنبال آن نقش آزمایش و جمع‌آوری داده‌ها به منظور استنتاج نتایج مفید و کاربردی بیش از پیش گشته است. به همان نسبت که علم راه رشد را طی می‌نمود، آمار نیز به عنوان شاخه‌ای از علم روش شناختی پلکان ترقی را طی کرده و ضرورت حضور آن در اغلب حیطه‌های دانش برملا شده است.

 

امروزه زبان آمار به منزله معتبرترین زبان علمی به شمار می‌رود طوریکه برای فهم و درک مخاطبین علم، آشنایی با زبان معتر آن ، ضروری است. در اغلب کتاب‍ها و مجله‌هایی که به ارائه نتایج مختلف آزمایشی و نظریه‌های گوناگون و اکتشافات .تفاوت پرداخته شده ، رگه‌هایی از روش‌ها و فنون و اصطلاحات آماری به چشم می‌خورد که مبنای فهم مطلب می‌باشد، بنابراین آشنایی با این اصطلاحات در تمامی رشته‌ها ضروریست.

 

علم آمار به منزله یک چارچوب مفهومی و روش شناختی علمی تلقی می‌گردد و در مراحل مختلف کسب دانش ، اهداف و فرایندهای کسب نظریه را پیش پای پژوهشگر قرار می‌دهد و به عنوان یک نقشه طراحی شده ، فعالیت پژوهشگر را در یک چارچوب معین قرار داده و آن را هدایت می‌نماید. بنابراین، آموزش و یادگیری آمار به منزله آموزش روش علمی است که در بسط و گسترش علم, نقش فزاینده‌ای را به خود اختصاص می‌دهد.

 

در نهایت می‌توان مطرح نمود که آمار ابزاری معتبر، جهت پیشبرد اهداف و اکتشافات علمی محسوب می‌شود، زیرا آزمایش فرایندی است که دارای چرخه مشخص و معینی می‌باشد. در این چرخه آزمایشگر فرایندی است که دارای چرخه مشخص و معینی می‌باشد. در این چرخه آزمایشگر می2بایست از طراحی آزمایش شروع کند و به مرحله نهایی که تفسیر نتایج است برسد. به بیان دیگر آزمایشگر موظف است بر اساس اصول علمی و راهبردهای روش شناختی به طراحی چارچوب آزمایش بپردازد و در این راستا، طراحی را بگونه‌ای شکل دهد که قادر به تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده باشد و در نهایت بتواند با تاکید بر اصول علمی ، داده‌های تحلیل شده را تفسیر نماید و به گونه‌ای بنیادی و یا کاربردی از تفسیر نتایج استفاده بعمل آورد. از أن جایی که تمامی علوم به نوعی از این چرخه پیروی نموده و بر مبنای فرایند حاکن بر آن ، به نظریات گوناگون دست می‌یابند، پس مطالعه علم آمار در تمامی رشته‌ها ضروری است، اما همانطور که مشاهده می‌شود اصل آماری که در هر یک از رشته‌های مختلف تدریس می‌گردد، تا حدودی متفاوت است . این امر بدلیل متفاوت بودن اصول آماری نیست بلکه این اختلاف به دلیل متفاوت بودن اصول آماری نیست بلکه این اختلاف به دلیل متفاوت بودن حوزه‌های مورد مطالعة هر یک از علوم می‌باشد. زیرا همانطور که می‌دانیم هر یک از شاخه‌های علمی در پژوهش‌هایشان به بررسی مسائل خاصی می‌پردازند و اهدف متفاوتی را دنبال می‌کند. بنابراین ، صورت مسئله در هر یک از رشته‌ها مختلف بوده و از سوی دیگر برای پاسخگویی به این مسایل ، داده‌های متفاوتی را جمع‌آوری می‌نماید و از ابزارهای متنوعی استفاده می‌کنند، در نتیجه بدیهی است که باید از اصول خاصی نیز جهت تحلیل و تفسیر این داده‌ها بهره‌گیرند. از این رو ، اهمیت کاربرد اصول مختلف آماری در حوزه‌های گوناگون علمی متفاوت بوده و این امر زمینه ساز اختلاف بین روش‌های آماری تدریس شده در هر رشته می‌باشد. یعنی با تاکید بر نیاز هر رشته با اصول آماری، مبنای یادگیری آن معین شده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مطالعه اصول و روش‌های مورد استفاده در عملیات آماری داده‌ها در رشته‌های مختلف علوم رفتاری بخصوص روان‌شناسی ـ آموزش

کتاب- معماری معاصر ایران و اصول آن- در 40 صفحه-pdf

اختصاصی از هایدی کتاب- معماری معاصر ایران و اصول آن- در 40 صفحه-pdf دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب- معماری معاصر ایران و اصول آن- در 40 صفحه-pdf


کتاب- معماری معاصر ایران و اصول آن- در 40 صفحه-pdf

معماری معاصر ایران

 

 

 

معماری معاصر ایران، دوره‌ای از معماری ایرانی است که از سال ۱۳۰۰ خورشیدی تا به امروز ادامه دارد.

 

برآمدن

 

نخستین آشنایی گسترده ایرانیان با «معماری اروپایی» در دوره قاجار اتفاق افتاد و تمایل به تقلید و ایجاد بناهایی مشابه در میان اشراف قاجار و سپس مردم میانه حال ایجاد شد. قاجاریان از طریق عکس‌ها و کارت پستال با معماری اروپا آشنا شدند و از این رو ساختمان‌های این دوره بدون آگاهی دقیق از قواعد سبک‌های اروپایی ایجاد می‌شدند. تحت تاثیر معماری اروپا، خلاقیت‌های فضایی درمعماری قاجار نسبت به سبک‌های قبلی معماری ایرانی، افزایش یافت و فضاها به گشایش و سبکی بیش‌تری در قیاس با الگوهای قدیمی رسیدند. در سال ۱۲۴۳ خورشیدی (۱۸۶۴ میلادی)ممتحن‌الدوله به عنوان نخستین معمار تعلیم دیده ایرانی در اروپا، به ایران بازگشت و ساخت بناهای مهمی، از جمله مسجد و مدرسه سپهسالار و مجلس شورای ملی، به او رجوع شد. با این حال نتوانست تحول مهمی در معماری عصر خود ایجاد کند.

 

در اوایل دوره رضا شاه به دنبال برنامه‌های تجدد طلبانه، گرایش‌های متفاوتی به رهبری معماران ایرانی تحصیل کرده اروپا و معماران اروپایی که از طرف دولت به ایران دعوت شده بودند در برابر معماری سنتی پدیدار شد. معماری آنان انعکاس مستقیم تحولات معماری مدرن اروپا بود.[۱] آنان مصالح جدید به ویژه بتن، فولاد و شیشه و روش‌های نوآورانه در اجرای سازه را جایگزین روش‌های پیشین کردند. مهم‌ترین این تغییرات، استفاده از بتن بود که امکانات بی‌سابقه‌ای از لحاظ سازه و زیبایی شناسی در اختیار معماران ایرانی گذاشت.[۲] بزرگ‌ترین هدف معماران این عصر تغییر روش‌های سنتی ساخت و ساز به شیوه‌های روز دنیا و ترویج معماری مدرن در ایران رضاشاهی بود.[۳]

 

در سال ۱۳۱۹ دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سه رشته، از جمله معماری، تاسیس شد. در سال‌های بعدی نخستین فارغ‌التحصیلان معماری دانشگاه تهران وارث نسل اول معماران ایرانی که همگی تحصیل‌کرده اروپا بودند، شدند. آنان تاثیرگذارترین گروه در تثبیت اصول و مفاهیم معماری مدرن در ایران بودند. از عوامل دیگر گسترش معماری مدرن، آغاز ساخت و ساز شهرک‌های و انبوه‌سازی مسکونی در سال‌های دهه بیست و سی خورشیدی بود. تا اواسط دهه ۱۳۲۰ خورشیدی، ساخت واحدهای مسکونی در شهرها و روستاها بیش‌تر به روش سنتی و با استفاده از مصالح بومی از قبیل خشت، چوب و کاهگل صورت می‌گرفت. اما از پایان جنگ جهانی دوم، حرکتی برای ساخت واحدهای مسکونی جدید آغاز شد که در آن‌ها از مصالحی مانند آجر، تیرآهن و بتن به کار برده می‌شد. تا سال ۱۳۳۵ واحدهای مسکونی جدید چهل و چهار درصد بافت شهرری را تشکیل می‌دادند و تا سال ۱۳۴۵ این نسبت به پنجاه و شش درصد افزایش یافت. در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، گرایش به معماری مدرن از طریق ساخت خانه‌ها و مجتمع‌های مسکونی در اوج خود بود.[۴]

 

سبک ها

 

سبک ملی

 

 

 

سردر وزارت خارجه

 

سبک ملی -که در دوران محمدرضا پهلوی به این عنوان نامیده شد- در جست و جوی هویت ملی و بازگرداندن سنت‌های معماری ایران باستان از سوی حکومت رضاشاه پدیدآمد و حمایت شد. از نظر پدیدآورندگان سبک ملی، معماری سنتی ایران جوابگوی نیازهای متجدد ساختمانی نبود و در برابر معماری اروپا تکنیک مدرن مناسب برای پاسخگویی به نیازهای جدید را داشت. از این رو با حفظ کالبد اروپایی بناها، عناصر معماری ایران را با آن آمیختند و سبکی بی‌آنکه از سیر تطور برخوردار باشد، خلق کردند.[۵]

 

رضا شاه به باستان‌شناسان ایرانی و غیرایرانی که در ایران مشغول کار بودند، امر می‌کرد تا در معماری باستانی ایران مطالعه کنند و حاصل را در خدمت سبک ملی و معماری بناهای رضاشاهی قرار دهند.[۵]

 

قلیچ باغلیان، کریم طاهرزاده بهزاد، نیکلای مارکف و آندره گدار بناهایی با این سبک پدیدآوردند.

 

معماری شبه مدرنیستی ایران

 

 

 

ساختمان موسوم به "جیپ" در منطقه12 تهران

 

گرایش به معماری مدرن از سال‌های میانی حکومت رضا شاه، از سوی معمارانی چون گابریل گورکیان، وارطان هوانسیان، پل آبکار و رولان مارسل دوبرول حمایت می‌شد. معماری این افراد تحت تاثیر معماری مدرن مکتب وین، معماری اکسپرسیونیست آلمان قبل از دهه ۱۹۳۰ میلادی و آرت نووی فرانسه شکل گرفت.[۶]

 

وارطان هوانسیان که نماینده این گروه و شیفته جریان تجددخواهی عصر رضاشاه بود، در یادداشت‌های خود معماری مدرن ایران را با کشف حجابمقایسه می‌کرد و معتقد بود همان‌گونه که زنان پیش از این در زیر چادرهای سیاه محبوس بودند، خانه‌های نیز زیر دیوارهای بلند و کاهگلی محصور بودند و معماری مدرن با به کار بردن شیشه و آهن بناها را از حجابی که گرفتارش بودند رهانید.[۷]

 

ولی در نهایت هیچ‌یک از معماران مدرنیست ایرانی نتوانستند به اصول معماری مدرن شکل گرفته بعد از چهارمین کنگره سیام وفادار بمانند و حتی هوانسیان در پی دادن رنگ و بوی ایرانی به کارهای خود رفت.[۷] در دوره محمدرضا پهلوی، جریان‌های متعدد معماری، جای خود را به جریان غالب و تاثیرگذار معماری مدرن داد. معماری مدرن شکل گرفته در این دوره عمدتا از مجرای کارهای معماران و اندیشه‌های جریان‌ساز اروپایی از جمله سبک بین‌المللی، مدرسه باوهاوس، کارهای لو کوربوزیه، فرانک لوید رایت، ریچارد نویترا، آلوار آلتو و جیمز استرلینگ حمایت می‌شد و ماحصل آن صورت ایرانی معماری مدرن بود که «شبه مدرنیستی» نام‌گذاری گردید.[۸] این سبک برخلاف معماری مدرن که سعی در نزدیک ساختن فضاهای عمومی و خصوصی دارد، مانند نمونه‌های گذشته معماری ایران از قواعد جدایی فضاهای عمومی و از خصوصی تبعیت می‌کند. در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، معماران چون مهدی علیزاده، لطیف ابوالقاسمی، فرامرز شریفی و ایرج کلانتری دست به تجربیاتی زدند که تا حد زیادی متاثر از معماری مدرن ولی درآمیخته با حال و هوای معماری ایرانی بود و از این رو «شبه مدرنیستی» شمرده می‌شد.[۹]

 

معماری تاریخ‌گرا و بوم‌گرا

 

 

 

موزه هنرهای معاصر تهران، کامران دیبا. نورگیرهای موزه یادآور بادگیر بناهای شهرهای کویری ایران است.

 

معماری تاریخ‌گرا به عنوان جریانی موازی با جو غالب معماری مدرنیستی ایران، بین دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی شکل گرفت و به شدت تحت تاثیر جریانات روشنفکری ایران در آن دهه‌ها بود. اتفاقاتی چند به شکل گیری و جهت‌یابی آن کمک کرد:

 

  • برگزاری دو همایش بین‌المللی با عنوان‌های «بررسی امکان پیوند معماری سنتی با شیوه‌های نوین ساختمان» در شهریورماه ۱۳۴۹ در اصفهان(با حضور لویی کان) و «نقش معماری و شهرسازی در کشورهای در حال صنعتی شدن» در تخت جمشید(با حضور جیمز استرلینگ، حسن فتحی، کنزو تانگه و موشه سفدی) در مهرماه ۱۳۵۳ که در همایش اول بحث‌های مهمی پیرامون موضوع «تلفیق مفاهیم سنتی با تکنولوژی مدرن» مطرح شد.[۱۰]
  • انتشار کتاب حس وحدت: سنت عرفانی در معماری ایرانی(نوشته نادر اردلان و لاله بختیار) در سال ۱۹۷۳ میلادی که از زاویه حکمت اشراقسهروردی به معماری ایرانی می‌نگریست. مؤلفین کتاب عقیده داشتند قوانین سنت نیروهای خلاقه انسان را از خود ملهم می‌سازد و همه جامعه در قالب یک کلیت واحد انسجام می‌یابد. هنر و معماری در این جامعه سنتی بر اساس این قواعد شکل گرفته است. در این جامعه معمار همان عارف و صوفی طریقت است که از سرچشمه ازلی سیراب می‌شود و تبلور معماری او چیزی جز انعکاس هستی نیست.[۱۱]

 

معماری تاریخ‌گرا و بوم‌گرا در گسترده‌ترین معنا آموزه‌ای خواستار بازآوردن یا تداوم رسوم و باورهای فرهنگ بومی است. بوم‌گرایی در باورهایی همچون مقاومت در برابر فرهنگ غیرخودی، ارج نهادن به عویت اصیل قومی و آرزوی بازگشت به سنت فرهنگی آلوده نشده بومی ریشه دارد. تاریخ‌گرایی و بوم‌گرایی معماران ایرانی از طریق آموزه‌های نظری اندیشمندان پست مدرن مانند رابرت ونتوری و چالرز جنکس به وجود نیامد بلکه در تجربیات معماری لویی کان و مباحث مطرح شده حسن فتحی در کتاب معماری برای فقرا ریشه داشت.[۱۲]

 

معماری ایران پس از انقلاب اسلامی

 

کار معماران بعد از انقلاب اسلامی ایران، طیف وسیعی از گرایش‌ها و جنبش‌های هنری را شامل می‌شود و سعی در سوق دادن معماری ایران به سوی هویتی آزاد دارد. گرایش اصلی معماران ایرانی در دو دهه بعد از انقلاب، معماری در راستای میراث فرهنگی و معماری سنتی ایرانی بوده است و حداقل در ساختمان‌هایی که زیر نظر دولت به اجرا می‌رسیدند، گرایش دیگری نمی‌توان یافت. این معماران تحت تاثیر جنبش پست مدرنیسم کلاسیسیم در صدد برآمدند که به معماری معاصر ایران، چهره‌ای ایرانی ببخشند. در این مدت، سبکی که از طرف دولت حمایت شده، نیز گرایش به معماری ایرانی-اسلامی بوده است. این گرایش عمدتا در ساختمان‌های مهم دولتی که پشتوانه آن‌ها از طرف ارگان‌های دولتی تامین می‌گردد، نمود یافته‌است.[۱۳]

 


دانلود با لینک مستقیم


کتاب- معماری معاصر ایران و اصول آن- در 40 صفحه-pdf