هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در مورد بررسی و مقایسه میزان افسردگی در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه 75 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد بررسی و مقایسه میزان افسردگی در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه 75 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 107

 

دانشگاه تربیت معلم تهران

دانشکدة روانشناسی و علوم تربیتی

پایان‎نامه

(جهت اخذ درجه کارشناسی رشته مشاوره و راهنمایی)

عنوان:

بررسی و مقایسه میزان افسردگی در بین دانش‎آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه

استاد راهنما:

دکتر نظری

پژوهشگر:

اشرف کونانی

موضوع:

بررسی و مقایسه میزان افسردگی در بین دانش‎آموزان دختر و و پسر مقطع متوسطه در سطح شهرسان کوهدشت

محقق: اشرف کونانی

تقدیر و تشکر:

مَنْ لَمْ یَشْکُرُ المَخْلوقْ لَمْ یَشْکُرُ الخالِقْ

خالصانه‎ترین سپاس‎هایم نثار آنهایی که شمع وجودشان را با اخلاص به پای شیفتگان علم و دانش ذوب کرده و هستی را با عطر وجودشان معطر ساخته‎اند، کلیه معلمین و اساتید بزرگوارم بخصوص استاد بزرگوار جناب آقای دکتر نظری که در طی دورة تحصیلات کارشناسی و تدوین پایان‎نامه حاضر معلمی مسئول، پرتلاش و راهنمایی صمیمی برای من بوده است. همچنین جا دارد از راهنمایی‎های دلسوزانه و راهگشای دوست عزیزم خانم اکبرزاده مقدم نیز تشکر و قدردانی نمایم.

تقدیم:

تقدیم به پیشگاه مقدس حضرت صاحب‎الزمان، مهدی وعود(عج)

و

تقدیم به خانواه عزیزم بخصوص پدر و مادر مهربانم که اگر در طریق کسب علم گام برمی‎دارم ثمرة‌ زحمات و فداکاری‎های بی‎دریغ ایشان است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بررسی و مقایسه میزان افسردگی در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه 75 ص

تحقیق درمورد روش تحقیق بررسی عللی افسردگی 32 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد روش تحقیق بررسی عللی افسردگی 32 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 31

 

چکیده

افسردگى هر چند که از شایعترین اختلالات روانى انسان است، با این حال شاید بیش از هر اختلال روانى دیگر ناشناخته مانده یا در تشخیص آن اشتباه مى‏شود. یکى از علل پنهان ماندن و عدم تشخیص افسردگى، در آمیختن آن با غمگینى معمولى است. در زندگى هر کس موقعیتهایى پیش مى‏آید که خواه ناخواه او را غمگین مى‏سازد، اما این حالت با آشفتگى واقعى روانى و تقلیل بینش معنوى شخص همراه نیست. برعکس، افسردگى حالتى است که بر کیفیت خلق شخص تاثیر عمیق گذاشته و نحوه ادراک او را از خویش و از محیطش دگرگون مى‏سازد.

این بیمارى اختصاص به یک طبقه معین اجتماع یا کشور بخصوصى ندارد. علائم زجر دهنده آن را در میان مردم از ثروتمند و فقیر گرفته تا دانشمند و بیسواد و شاه و گدا، زن و مرد و در هر گوشه‏اى از عالم مى‏توان یافت.

مقدمه

افسردگی چیست و به چه صورت در زنان و دختران نمود پیدا می کند؟ افسردگی یک اختلال عاطفی است که در بعد عواطف فرد اختلال ایجاد می کند. افسردگی می تواند هم دلایل بیرونی و محیطی و هم علل ژنی و درونی داشته باشد. به لحاظ ژنی هورمونها تغییراتی در بدن ایجاد می کند.

ما در زبان روزمره، از کلمه افسردگی جهت توصیف ترکیبی از احساسات غمگینی، ناکامی، نا امیدی، و شاید رخوت و بی حالی استفاده کنیم اما زمانی که درمی یابیم پزشکان، روان پزشکان و روان شناسان بالینی این کلمه را به شیوه ای متفاوت به کار می برند، سردرگم می شویم. ازدید آنان، افسردگی یا بیماری افسردگی، حالتی است که به درمان ویژه نیاز دارد. به علت این درهم شدن واژه ها افراد عادی و درمانگرانی که بیماری افسردگی مبتلا نشده اند، احتمالا همدردی و مساعدتی کمتر از آنچه جدی بودن موضوع افسردگی می طلبند، ازخودظاهر می سازند.آنان ممکن است چنین  تصور کنند که افراد افسرده تن پرور، خودخواه، یا اهل تمارضند و آنان را با چنین عباراتی نصیحت می کنند : «سعی کن خودت را جمع و جور کنی» یا «خودت را از این حالت خارج کن، به آن بدی هم که فکر می کنی نیست»

  افراد مبتلا به خوبی این مسئله را احساس می کنند که دوستان، همکاران و خانواده های آنها  نمی توانند مشکل آنها را درک کنند و با آنان همدلی نشان دهند وبا نگرانی از اینکه دیگران آنها را به عنوان فردی متمارض تلقی کنند، ناراحتی شان را دو چندان می سازد.  

ضرورتهای تحقیق

تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی روانی در زمره بالاترین نعمتهاست . و بدیهی است که بیماران روانی مخصوص به یک قشر ویا طبقه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می شوند و امکان ابتلا به ناراحتی های روانی برای تمام افراد وجود دارد . از میان اختلالات رفتاری زنان و بیماری آنان لازم است که بیشترین توجه به بیماری افسردگی شود زیرا افسردگی نوعی احساس غم است که اگر درجهت جلوگیری از آن اقدامی نشود به تدریج منجر به گوشه گیری خواهد شد و تقریبا حالت بی تفاوتی به انسان دست می دهد و این زنگ خطر بزرگی است برای زندگی چرا که چنین شخصیتی دچار نوعی کوری می شود و در اثر همین کوری خوبیهای زندگی را نادیده گرفته و فقط بدیها را می بیند واضح است چنین شخصی اکثر اوقات در تنهایی به سر میبرد و هرگز حاضر به رقابت مثبت در هیچ عملی نیست زیرا که خود را شایسته رقابت با دیگران نمی داند و در نتیجه پس از چندی اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و مسلم است که نتیجه کارش نه رضایت بخش خواهد بود نه قابل اعتماد . وجود یک بیمار روانی به کار عادی – اقتصادی خانواده لطمه شدید وارد می کند درآمد را کاهش داده و از لحاظ روابط انسانی سایر افراد خانواده را در وضع ناراحت و تاسف باری قرار می دهد . مراقبت و نگهداری بیمار روانی زندگی خانواده را مختل و نشاط و رفاه فردی را از اعضای خانواده سلب می کند . برای سازمان های درمانی – آموزشی – سیاسی – اقتصادی – انتظامی مساله بزرگ و پیچیده ای را ایجاد می کند . به این ترتیب عدم توجه به مسائل عاطفی و روانی زنان – آنها را با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو می کند و آنان را به صورت یک زن دشوار تحویل جامعه می دهد . تراکم مشکلات خطری است که زنان را تهدید می کند و مشکلی که بازشناسی – علت یابی و درمان نشده است با مشکل دیگری پیوند می خورد و ممکن است که در یک دور باطل به پاره ای انحرافات – کمبودها و حتی بزهکاریها در زنان منجر شود .

تعریف مساله

 

زندگی پر از فراز و نشیب های روحی است و زمانی که چرخ زندگی در سرازیریبیفتد ، نشیب های روحی تداوم یافته ، عملکرد طبیعی فرد مختل میشود و امکان بروز یک بیماری جدی و رایج به نام"افسردگی" افزایش خواهد یافت . افسردگی، روح ، جسم ، ذهن و رفتار فرد را درگیر می کند.

افسردگی – زنان – روابط اجتماعی

امکان بروز این بیماری هم درزنان وهم در مردان وجود دارد، اما بنا به دلایلی زنان دو برابر مردان به این بیماری مبتلامی شوند. در کشور آمریکا در حدود 19 میلیون نفر ( 10/1 بزرگسالان ) مبتلا به افسردگی هستند . پژوهشگران نشان داده اند که شرایط بیولوژیکی و شیوه زندگی، از عوامل روانی – اجتماعی علت ابتلای بیشتر زنان به این بیماریست . از این رو اشاره به دو نکته حائز اهمیت است: 1-هر فردی به دلیل خاص خود ، ‌به این بیماری مبتلا می شود و حتی دو نفر از مبتلایان به دلایل مشابه ، دچار افسردگی نشده اند . 2ـعلائم افسردگی در بیشتر مواقع بروز می کند ، ولی زمانی که شخص،عزیزی را از دست می دهد، ‌احساس اندوه، ناامیدی و کاهش توانایی های روزمره،علائمی عادی به نظر می رسند. همانطور که ذکر شد ، زندگی مملو از فشارهای روانی ، کار زیادوخسته کننده ، بیکاری دراز مدت ، در گیری ها و مشکلات خانوادگی و مالی ، تحریک پذیری فرد را افزایش خواهد داد . از آنجا که میزان تحمل فرد محدود است ، تا نقطه ای خاص می تواند تحریک شده و تجربه های مطلوب را پشت سر بگذارد. اما زمانی که تحریک احساسات ادامه پیدا کند ،‌ممکن است فرد نتواند مانند روزها یا ماه های قبل زندگی کند و به کار و فعالیتادامه دهد ؛ لذا حالتی گذرا پدید خواهد آمد که گاه به یک بیماری جدید تبدیل خواهد شد .

انواع افسردگی و علائم آن

افسردگی دو نوع است ،‌ یک قطبی و دو قطبی . در نوع دوم ( دو قطبی ) علاوه بر احساسغم واندوه ، با علائمی چون پرحرفی ، فعالیت زیاد و تحریک پذیری نیز رو به رو خواهیم بود . زنان کمتر از مردان به نوع دوم ( دو قطبی) افسردگی مبتلا می شوند . علائم افسردگی عبارتند از: علائم افسردگی 1- شکایات مختلف جسمی و دردهای پراکنده 2- احساس خستگی دائم 3- سوء هاضمه و یبوست 4- اختلالات قاعدگی و جنسی 5-عدم احساس شادی و نشاط 6- لذت نبردن از زندگی 7- زودرنجی 8-از دست دادن توانایی انجام کارهای روزمره 9- کم خوابی و کم اشتهایی و گاهی برعکس 10-از دست دادن قدرت تصمیم گیری 11- احساس بی ارزشی و بی کفایتی 12- اشتغالات ذهنی دائمی درباره مرگ 13- اقدام به خودکشی

بررسی علت های افسردگی عوامل متعددی چون ارث ، محیط ، شخصیت فرد و اجتماع در بروز افسردگی دخالت دارند .

الف ) ارثامکان بروز افسردگی در فردی که سابقه‌ ابتلایبه اینبیماری را در خانواده خود داشته ، زیاد است ( به ویژه نوع دو قطبی )با توجه به اینکه افرادی که سابقه ژنتیکی ندارند نیز ممکن است به این بیماری دچار شوند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد روش تحقیق بررسی عللی افسردگی 32 ص

افسردگی و راه های مقابله با آن

اختصاصی از هایدی افسردگی و راه های مقابله با آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه:

در زندگی هر فردی فراز و نشیبهایی وجود دارد. این فراز ونشیبها تا وقتی که

بیش ازاندازه نباشند موجب می شوند زندگی ما جالب وچالش انگیز شود. امازمانی

که به طوراستثتایی احساس افسردگی و غمگینی می کنید یا زمانی که برای یگ

دو ره طولانی بی حوصله و گرفته هستید ، لازم است وضعیت را ارزیابی کنید و به دنبال پاسخهای مقایسه ای باشید.

علایم افسردگی

انجمن روانپزشکی آمریکا (1994) اظهار می دارد که ممکن است افراد دچارافسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه کنند. $ تغییر اشتها یا کم اشتها می شوند و وزن از دست می دهند و یا پر اشتها میشوند

$ بی خوابی یا خواب بیش از معمول و کاهش انرژی

$احساس بی ارزشی ، خود سرزنشی یا گناه زیاد وکاهش توانایی تفکر یا تمرکز

$افکار تکراری در باره مرگ ، افکار خود کشی

عوامل زیر بنایی افسردگی

تعدادی از پژوهشگران وجوه مشترک افرادی را که به احتمال زیاد افسرده

می شوند شناسایی کرده اند.و معتقدند افرادی که از افسردگی رنج می برند

سبک های زیر به صورت عادت در می آیند .آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ

سلامتی خودشان از این سبک ها دست بردارند .

وابستگی غیرواقع بینانه به دیگران: افراد افسرده عزت نفس خود را به تایید دیگران می دانند.

برخوردار نبودن از سیستم حمایت اجتماعی: افراد مستعد افسردگی بیشتر

درونگرا و منزوی هستند. آ نها از مهارتهای لازم برای حفظ روابط حمایت کننده

استنفاده نمی کنند.

یک تمرکزبر خود افسرده ساز:افراد افسرده ساز ذهن خود را با مسایل

منفی مشغول می کنند وهرگز راهبردهای مقابله ای خود را تحقق نمی بخشند.

آسیب پذیری کمال گرایانه: افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند وچون

کامل نیستندخودشان را بی ارزش و زندگیشان را بیهوده تلقی می کنند.

-کنترل بیرونی: افراد افسرده فکر می کنند رویدادهای مهم زندگیشان خارج از

کنترل آنهاست.

تغبییر دادن موقعیت

مهمترین اصل در مورد تغییر دادن یک موقعیت ناخوشایند واقع بینی است .شما

باید این حقیقت را بپذیرید که بسیاری از رویدادهای زندگی که منجر به احساس

افسردگی شما می شوند خارج از کنترل شما هستند. بنابر این سا زگارانه نیست که

خودتان را با این گونه افکار غیر واقع بینانه ناراحت کنید.

((چرا باید این اتفاق می افتاد.))

((کاش طور دیگری عمل می کردم.))

((این منصفانه نیست.))

((کاش شانس دیگری داشتم.))

افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند ، زیرا بسیاری از موقعیت ها را

ناخوشایند در نظر می گیرند.(رودولت وذون، 1989) . وقتی رویداد ناخوشایندی

درزندگی خارج ا زکنترلتان است به نفعتان است که حقیقت را قبول کنید وانرژیتان

را متمرکز بر ارزیابیها و پاسخهای مقابله ای خود کنید. خود خوری کردن در باره

رویدادی که نمی توانید تغییرش دهید هیچ نتیجه ای ندارد . رینولد نایبر در ((نیایش

آرامش )) خود این اولین مهارت مقابله ای را این طور جمع بندی می کند

((خدایا به ما رحمت عطا کن تا چیزها یی را که نمی توانیم تغییر دهیم با آرامش بپذیریم.شهامت عطا کن تا چیزهایی را که باید تغییر یابند تغییرشان بدهیم،وخرد عطا کن تابین این دو تمایز قایل شویم)).

مهارت مقابله ای1-پذیرفتن موقعیتهای ناخوشایند زمانی که خارج ازکنترل

شماست.ازجمله رویدادهای زندگی که گاهی می توانید برروی آنها تاثیربگذارید،

رویدادهایی هستند که به روابط بین فردی مربوط می شوند. اگر به دلیل آنکه کسی

با شما درست برخورد نکرده ،یا نیازهای شما را برآورده نکرده ، احساس ناراحتی

می کنید، می توانید از طریق مذاکره و گفتگو ، یا از طریق استفاده از مهارتهای

اجتماعی موقعیت را تغییر دهید. زمانی که افراد دیگر نیازهای ما را بر آورده

نمی کنند ،واکنش طبیعی ما نسبت به این برخورد گوشه گیر شدن ،عصبانی شدن وآویزان شدن لب ولوچه است. مفهوم پاسخ دهنده بودن یعنی اینکه وقتی شما چیزی

را از دیگران می خواهید غالبا باید اول خودتان آن را به دیگران بدهید.

وقتی تقاضایی دارید به جای انجام کارهایی که حاکی از جلب توجه دیگران از

طریق ایجاد احساس گناه در آنهاست ، بهتر است مستقیما وبا جرات تمام تقاضای خود رامطرح کنید. واقعیت این است که در خواست چیزی و سپس محروم شدن

از آن ناخوشایند نیست . با این حال صریح و رورا ست باشید حد اقل دیگران از

موضع شما مطلع می شوند. حتی اگر آنها چیزی را از شما دریغ کنند باز هم

می توانید از طریق ارزیابی های انطباقی و استفاده ازمهارتهای مقابله ای زندگی

خودتان را کنترل کنید.اگر شما می خواهید با شما خوب رفتار کنند شما هم باید با دیگران خوب رفتار کنید.

یک مهارت ارزشمند گوش دادن به خود واقعی خویش است . یاد بگیرید ارزیابیهای

اولیه غلطی را که موجب ناراحتی شمامی شوند زیر سؤال ببریدو اصلاحشان کنید.

کنترل بایدها ونبایدها

وقتی امیال و خواسته های افراد به صورت خواسته های مشخص با باید و حتما در می آید دچار افسردگی می شوند. افراد افسرده به جای این که بگویند

((متاسفم که شکست خوردم )) می گویند(( من نمی توانم شکست را تحمل کنم)).

افراد افسرده به جای این که بگویند (( چند نقطه ضعف دارم)). می گویند ((من شخص بی ارزشی هستم )).

ا فراد افسرده به جای بگویند ((در آینده هم تجارب مثبت وهم منفی خواهم داشت))

می گویند ((مطمئنم که آینده ام وحشتناک است)).

اتخاذ یک دیدگاه انعطاف پذیر نسبت به آینده

افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالا بیشتر ازافراد غیرافسرده آینده شان را منفی می بینند واحتمال دستیابی به تجارب خوشایندراکمتر

می دهند .(آندرسون ،1990،پیزنسکی ،هولت و گرینبرک ،1987). به همین دلیل افرادافسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیتهای با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیتهای نا خوشایند موجود می کنند . افراد افسرده احساس غمگینی می کنند چون مشکلات خود را پایدار ، کلی و درونی تلقی می کنند .


دانلود با لینک مستقیم


افسردگی و راه های مقابله با آن

پاورپوینت اختلالات خلقی افسردگی

اختصاصی از هایدی پاورپوینت اختلالات خلقی افسردگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت اختلالات خلقی افسردگی


پاورپوینت اختلالات خلقی افسردگی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: powerpoint (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد اسلاید:30

اختلالات خلقی

—1/افسردگی اساسی; Major depression
—2/اختلال دوقطبی; Bipolar disorder
—خلق حال وهوای پایداری است که بصورت درونی تجربه میشود وبر رفتار فرد تاثیر میگذارد. عاطفه/Affect/به تظاهربیرونی خلق اطلاق میشود.
—مشخصه اختلالات خلقی اینست که احساس تسلط ازبین رفته وفرد رنج عذابی عظیم میکشد.دربیمارانی که خلق افسرده ای دارند;ازدست دادن انرری وعلاقه-احساس گناه-دشوارشدن تمرکز-ازدست دادن اشتها-افکارمرگ یاخودکشی وجود دارد.
—دیگرنشانه هاوعلایم اختلالات خلقی عبارت است ازتغیراتی درسطح فعالیت-تواناییهای شناختی-تکلم وکارکردهای نباتی /ازقبیل خواب-فعالیت جنسی و..../
—این تغیرات همیشه موجب مختل شدن  کاردکردهای بین فردی ,اجتماعی وشغلی بیمار میشود.
اختلالات خلقی به چنددسته تقسیم میشوند
—افیکسردگی اساسی;اگربیمارفقط به دوره های افسردگی دچارشوداصطلاحا گفته میشودکه به اختلال افسردگی اساسی یاافسردگی  قطبی مبتلاست.همچنین علایم زیرهمزمان دریک دوره 2هفته ای وجودداشته باشد;
—خلق افسرده که اکثرروزهاتوسط خود بیماریا همراهان بیمار گزارش شود-بی علاقگی وبی لذتی-کاهش یاافزایش وزن کاهش یاافزایش اشتهاودرکودکان نرسیدن به وزن قابل انتظار-کم خوابی یاپرخوابی-کندی روانی-احساس خستگی-کاهش قدرت افکارمرگ-اقدام به خودکشی که این علایم براثرموادیا داغ دیدگی یاکم کاری تیرویید نباشد.وبقدری باشدکه روی عملکرد اجتماعی بیمارتاثیروزندگی اش رامختل کرده باشد.

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت اختلالات خلقی افسردگی

مقاله بررسی رابطه افسردگی با اسناد درونی و بیرونی

اختصاصی از هایدی مقاله بررسی رابطه افسردگی با اسناد درونی و بیرونی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 70

 

موضوع تحقیق :

بررسی رابطه افسردگی با اسناد درونی و بیرونی

مقدمه

این روزها تقریباً همه از افسرده بودن حرف می‌زنند. ولی افسرده بودن ((یعنی چه؟)) آیا یک اصلاح پزشکی نظیر ((عفونی شدن)) است. و یا به مفهوم عامیانه ((بی دل و دماغ بودن)) نزدیکتر است؟ (وحید رواندوست –1369 –14)

وقتی می‌گویید ((افسردگی)) منظورتان دقیقاً چیست؟ آیا می‌توانید افسردگی را به طور روشن با کلماتی که قابل درک برای دیگران باشد توصیف کنید؟ به احتمال زیاد در خواهید یافت که روشن و واضح بودن در این مورد کاری بس دشوار است : زیرا کلمه افسردگی به طرق مختلف توسط آدمهای مختلف بکار برده می‌شود. اکثراً شرایط امروزی در گیر چنین بیماریهایی هستند. غمگینی واکنشی بجاست با محدودیت زمانی که در نتیجه فقدان یا تغییر حاصل می‌شود. غمگینی احساسی است طبیعی که از تفکر واقع بینانه پدید می‌آید، ولی افسردگی، بیماری و ناشی از افکار تحریف شده است، شخص افسرده احساس بی‌ارزشی و تحقیر می‌کند، در حالیکه غمگینی با چنین احساسی توأم نیست. (همان منبع فوق)

افسردگی امروزه به قدری شایع است که سرماخوردگی روانپزشکی لقب گرفته است. تقریباً هر انسانی گهگاه دچار افسردگی می‌شود. برای بسیاری از ما زمانهایی وجود دارد که اندوهناک، کرخت (سست و بی‌حال) هستیم، حتی در مواردی هم به فعالیتهایی نشاط بخش هم علاقه نداریم. (وحید رواندوست-1369-15)

افسردگی در زمانهای بسیار دور در نوشته‌ها آمده است و توصیف‌هایی از آنچه ما امروزه اختلالات خلقی می‌خوانیم در بسیاری از مدارک طبی قدیم وجود دارد. حدود 450 سال قبل از میلاد بقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی بکار برد و نخستین بار سقراط حدود 350 سال قبل از میلاد افسردگی را تشخیص داد و علت را ازدیاد صفراوی سیاه می‌دانست. در حدود 100 سال قبل از میلاد، کورفیلوس سلوس در کتاب D emedicine افسردگی را ناشی از صفراوی سیاه معرفی نمود. (وحید رواندوست-1369-16)

این اصطلاح را پزشکان از جمله ارسطو و جالینوس نیز بکار بردند همینطور الکساندر ترالز در قرن هشتم در قرن وسطی طبابت در ممالک اسلامی رونق داشت و رازی و ابن سینا ملانکولی را بیماری مشخصی تلقی می‌نمودند در سال 686 ابونق نوعی بیماری روانی را توصیف نمود و آن را مانیای نام نهاد. (همان منبع فوق)

مفهوم جایگاه مهار (به عنوان یک ویژگی شخصیتی به شکلهای مختلف در سراسر تاریخ بشر عنوان شده است. در تراژدیهای یونان باستان از درماندگی انسان در مقابل قضا و قدر) بسیار سخن گفته‌اند. فلاسفه مفهوم جایگاه مهار را به شکل جبر و اختیار، جامعه‌شناسان به صورت خود مختاری در مقابل از خود بیگانگی و روان شناسان به صورت رفتار گرایی در برابر خردگرایی مورد بحث قرار داده‌اند با این وجود جایگاه مهار بعنوان یک سازه روان شناختی به شکل علمی از دو دهه قبل آغاز شده است. (پایان نامه آزیتا عسکراوی و همکاران-1380-10)

اکنون با چند تعریف از افسردگی و جایگاه مهار بحث را ادامه می‌دهیم :

افسردگی1 حالتی است که بر کیفیت خلق شخص تأثیر عمیق دارد و نحوه ادراک او را از خویش و محیطش دگرگون می‌سازد. (ابوالقاسم اکبری-1381-209)

افسردگی حالت روانی ناخوشایندی است که با دلزدگی، یأس و خستگی مشخص می‌گردد و غالباً با یک اضطراب، کم و بیش همراه است. (ابوالقاسم اکبری-1381-209)

افسردگی اصطلاحی وسیع و مبهم است برای شخص عادی حالتی مشخص با غمگینی، گرفتگی و بی‌حوصلگی برای پزشک گروه وسیعی از اختلالات عاطفی بازدید شاخه‌های متعدد را تداعی می‌کند. (وحید رواندوست-1369-19)

بطور کلی افسردگی، به نوعی رفتار گفته می‌شود که صاحب آن با فرو رفتن در خود و بی‌توجهی یا کم توجهی به محیط افراد و دیگران مشخص می‌شود. (همان منبع فوق)

واژه افسردگی به حالاتی از خلق گفته می‌شود مانند : بی‌روحیه بودن، بی توان بودن، احساس فقدان، نؤمیدی و بیهوده بودن که از بی‌رغبتی و بدبینی حکایت می‌‌کند و شوق، شادی و خوش بینی به عنوان نمونه‌های متضاد آن است. (وحید رواندوست-1369-22)

جایگاه مهار عبارت است از فرآیندی که افراد به کار می‌برند تا رویدادها (رفتارها) را به عوامل زیربنایی آنها پیوند دهند به این صورت که ما شکستهای خود را به عوامل بیرونی نسبت می‌دهیم و شکستهای دیگران را به ویژگی‌های شخصیتی خود آنان اسناد می‌‌‌دهیم. (دکتر یوسف کریمی-1383-302)

افسردگی زمانی رخ میدهد که قبلاً چیزی برای او لذت بخش بوده است. غذا برای شخص بی‌طعم، فعالیت


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی رابطه افسردگی با اسناد درونی و بیرونی