لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
به نام خدا
مدیریت در عمل
یک تجارت کوچک چه می تواند از مگ دو نا لد بیاموزد؟
در زمانی که دیگر فروشگاههای زنجیره ای فست فودFast-food در خطر هستند ،مک دونالد به کار ادامه می دهد . به تازگی ،مک دو نالد به افزایش15% فروش و بهره در سال دست یافته است ،در حالی که نود یکمین متر فرماندهی از فروش و درآمد افزایش یافته را به پایان رسانیده است. به علاوه ،این شرکت علی رغم افزایش 12% در قسمت های گوشت گاو ، دارایی خالص رستورانهایش را به 8/17 % افزایش دهد سر انجام برای هر یک از فروشگاههایش از فروش متوسط 5/1 میلیون دلار برای اولین بار قرار و ده هزارمین رستوران را افتتاح کرد فروشگاههای مکدونالد را با اینگونه اقدامات، باید یک شرکت محصولات معرفی قابل توجه مثل General mills ,procter& gambleو caca- cob در نظر گرفت.
پس، یک تجارت کوچک از مکدونالد چه میتواند بیاموزد؟ با نظر انداختن به مسیر موفقیت شاه فست فود هر تجارت کوچک میتواند چهار درس مهم از مکدونالد یاد بگیرد:
1-در صورت تغییر مسائل انعطاف پذیر باشید: وقتی مکدونالد روشد غیر عادی و فوق العاده ای را در دهه 1970 تجربه کرد، برخی از امتیازات وابسته به کار افرینی، قدرت مدیران منطقه ای شرکت را نمی پسندد. شرکت سیاستهایش را تغییر می دهد و برای برقرای ارتباط با مدیران رده بالا به امتیازات فردی، فرصت بیشتر می دهد.این تغییر شرکت را قادر ساخت تا به شرایط و موقعیت محلی در دهه 1980 سریعا" واکنش نشان دهد.
2- از درون رشد کنید: به دلیل رشد سریعش ، شرکت برای کارگران فرصتهای زیادی فراهم می کند تا بتواند مقام خود را ارتقاع دهند این افراد کار را به خوبی می شناسند و در تمامی سیاستها و خط مشی ها و سیستمهای آن آموزش دیده اند این خط مشی ارتقای شغلی از درون باعث شده مکدونالد بیش از هر یک از رقبایش مدیریت شود.
3- به جزئیات توجهکنید : مکدونالدکارهای جدید را بسیار با دقت انجام می دهد، گرچه غالبا" آهسته تر از رقبایش این کار صورت می گیرد . اما وقتی که با هر محصول جدید به صورت ملی در می اید ، هر جزیی کامل می شود به دلیل توجه به جزئیات احتمال ورشکستگی بسیار پلیین است.
4- مشکلات را زود مشخص کنید .از کمبود فضاینده نیروی کارتین ایجر مطلع باشید.این شرکت اولین شرکتی بود که فعالانه نیروی کار مسن تر را به کار گماشت و به کارگران امتیازی را پیشنهاد کرد که بتوانند برای شهریه دانشگاه هی از آن استفاده کنند.
شما در این بخش خواهید دید که عوامل اصلی مدیریت برای برنامه ریزی در هر دو مشاغل کوچک و بزرگ اهمیت دارد. بسیاری از مشاغل کوچک به دلیل نقصان برنامه ریزی ، ورشکست می شوند.
مدیران در برنامه ریزی مسئولیت اصلی را دارند. در واقع برخی مدیران ،برنامه ریزی را به عنوان اصل مدیریت میدانند و می پندارند که سازمان دهی و کنترل در مرحله بعدی قرار دارند اهمیت نسبی آن نسبت به دیگر عملگرد های مدیریتی هر چه باشد، برنامه ریزی در صورتی حیاتی و ضروری است که سازمانها مجبور به کسب مؤثر سطوح اجرایی باشند. توانایی یا عدم توانایی یک شرکت برای تطبیق با تغییرات غالبا" به طور مستقیم با سیستم برنامه ریزی آن مرتبط است.
تمرکز برنامه ریزی
The focus of planning
برنامه ریزی در آینده تمرکز دارد یعنی انچه باید اجرا شود و چگونگی اجرای آن در اصل عملکرد برنامه ریزی شامل آن دسته از فعالیتهای وابسته به مدیریت است که اهداف آتی و ابزار مناسب برای کسب آن اهداف را مشخص می کند. نتیجه عملکرد برنامه ریزی یک برنامه است یعنی یک سند نوشتاری که دوره زمانی فعالیت شرکت را معین می کند.
عناصر برنامه ریزی
The elements of planning
عملکرد برنامه ریزی نیازمند مدیرانی است که در مورد چهار عنصر اصلی برنامه ها تصمیم گیری کند. به اهداف ،فعالیتها،منابع مالی و به کار گیری.
اهداف شرایط آینده را مشخص می کند که یک مدیر امیدوار است به آن دست یابد.برای مثال گفته "هدف شرکت به دست آوردن نرخ 12% بازگشت سرمایه تا پایان سال1990 است" .به شرایطی اشاره دارد که مدیر امیدوار است در یک دوره زمانی خاص در آینده بدان نائل شود.
فعالیتها ابزار هستند یا فعالیتهای خاصی هستند که برای به دست آوردن این اهداف برنامه ریزی شده اند.دروره زمانی فعالیت در نظر دارد به بازگشت 12% منجر شود و شاید در نتیجه پیشرفت تولیدی ای منتهی گردد.که اهداف آن معرفی به پنچ محصول در سال 1990 است.
منابع مالی محدودیتهای دوره ای زمانی فعالیتها هستند. بیرای مثال "هزینه کلی متحمل شده در گسترش پنچ محصول جدید نیاز های 10 میلیون دلار فراتر رود" .
یک طرح باید انواع و میزان منابع لازم و همچنین منابع بالقوه و تخصیصات آن منابع را تعیین کند. تعیین محدودیتهای منابع شامل بوجه بندی هم می شود یعنی مشخص کردن منابع و سطوح منابعی که می توان برای دوره های زمانی فعالیت مد نظر قرار بگیرد.
نهایتا" یک طرح باید شیوه ها و ابزار به کار گیری فعالیتهای مورد نظر را در بر داشته باشد. به کار گیری شامل تعیین تکلیف و جهت دهی به پرسنل است تا طرح را انجام دهند
بنیان گذاری اهداف و انتخاب دوره های زمانی فعالیت همچنین مستلزم پیش بینی آینده است . مدیر نمی تواند بدون در نظر گرفتن حوادث آینده و فاکتور هایی که می
تحقیق درمورد مدیریت در عمل