در این محصول بنــر فروشگاهی حجـاب و عفـاف را برایتان قرار داده ایم
بنر لایه باز فروشگاه حجاب و عفاف
در این محصول بنــر فروشگاهی حجـاب و عفـاف را برایتان قرار داده ایم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 90
فصل اول
کـلیـات
مقدمه:
یکی از عمده ترین مسایل کشورهای در حال گذار، دگرگونی معانی، ارزش ها و عقاید مشترک حاکم بر این جوامع است.نتیجه تغییر این عقاید مشترک که کارکرد انسجام را در نظام اجتماعی بر عهده دارند ایجاد نوعی چند گونگی و تکثر در لایه های زیرین و درون ذهنی افراد است. اگرچه تکثر به خودی خود امری نامطلوب محسوب نمی گردد اما مسئله از آنجایی آغاز می شود که این چند گونگی در باورها و عقاید و لایه های درون ذهنی افراد صورت پذیرد و دیگر هیچ اصل و تعریف واحدی وجود نداشته باشد که این باورهای مختلف حول آن نظام یابند. در این هنگام است که جامعه عرصه بروز نگرشها و کنشهای مختلف و متفاوت و حتی گاه متناقض گشته و انسجام و یگانگی نظام اجتماعی دست خوش چالش های جدی و مهمی می گردد.
اصل «حجاب» برای زنان که در جوامع اسلامی مطرح است از جمله همین ارزشها و عقایدی است که از دیرباز در جامعه ما وجود داشته و در دورههای مختلف تاریخی به صورتهای مختلفی بروز و ظهور کرده است.
بیان مسئله:
توجه به اخبار روزنامهها و صدا و سیما و همینطور مشاهدات معمولی و روزمره بیانگر این امر است که پوشش دختران و زنان ایرانی مخصوصاً در دهههای اخیر نسبت به آنچه که در نسخ دینی موجود است، دچار تحول و دگرگونی شده است؛ هم اکنون نیز این امر از حیث آنکه به عنوان یکه «مسئله» یاد میشود مورد توجه محافل گوناگونی واقع شده و سعی در چاره جویی برای آن می شود.
آنچه که در قرآن به عنوان مهمترین منبع دینی آورده شده صورتی کلی است که جزئیات آن توسط مفسرین، مراجع و صاحبنظران به گونههای نسبتاً متفاوتی عملیاتی و بیان گردیده است. اگرچه غالب این تعاریف بر حداقل پوشش (یعنی پوشیدگی همه بدن به جز چهره و دستها از مچ به پایین) اتفاق نظر دارند، اما به نظر میرسد در عمل این تعاریف کمتر در ظاهر افراد دیده میشود.
از آنجایی که دیدگاهها و نگرش افراد درباره موضوعات مقدمهای بر کنش آنها محسوب میگردد؛ لذا یافتن پاسخ این پرسش که افراد جامعه چه تعریفی از واژه «باحجاب» دارند میتواند گام موثری در این مسیر باشد.
حال سوالی که در این تحقیق بدان پرداخته خواهد شد این است که اولاً : «تعریف تحلیلی افراد تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «با حجاب» نزدیک است؟
ثانیاً: «افراد در عمل تا چه میزان به تعریف اسمی واژه «باحجاب» نزدیک می شوند؟»
اهمیت مسئله:
قدر مسلم تفاوت تعاریف قراردادی و تحلیلی افراد از واژه «باحجاب» دو گونه مسئله رابرای ما متصور میسازد:
اول اینکه تعاریف دینی موجود از واژه «باحجاب» همگی قابل اجرا و مناسب بوده اما نظام اجتماعی و فرهنگی جامعه، طی مراحل جامعهپذیری افراد به درستی نتوانسته این تعاریف را در میان افراد درونی سازد. و یا نظام هنجارساز جامعه دارای عملکرد ضعیفی بوده است به گونهای که سایر منابع هنجارساز (داخلی یا خارجی) دست به هنجارسازی و ارایه تعاریف جایگزین در این باره زدهاند.
دوم اینکه این تعاریف قراردادی و دینی آن طور که باید و شاید مطابق ضرورتها و نیازمندیهای زمان و مکان از متون دینی استخراج نشده و لذا افراد، خود، دست به تغییراتی در این تعاریف زدهاند تا آن را با شرایط روز خود منطبق سازند.
هریک از مفروضات بیان شده که درست باشد نیازمند بکارگیری تدابیر مناسب در جهت همسانسازی نظام کنش افراد و نظام هنجاری جامعه می باشد تا شاهد کاهش انسجام و یگانگی در جامعه نباشیم.
اهداف تحقیق:
هدف از انجام این تحقیق که با دو روش "اسنادی" و پیمایشی صورت می پذیرد یافتن پاسخهایی مناسب به سوالات تحقیق است. همچنین یافتن این پاسخها میتواند ما را در رسیدن، نگاهی واقع بینانه نسبت به بخشی از مسئله اجتماعی «بدحجابی» یاری دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
حجاب و اصالت فرهنگ
امروزه در هر محل و مکانی کمتر اتفاق می افتد که ما انسان ها پیرامون مسائل و مشکلات مهم زندگی خود بحث و تبادل نظر نکنیم. این مسائل و مشکلات در هر زمینه ای که باشد، هم معرف شخصیت وجودی ماست، هم دلسوزی و با ارزش بودن این مسئله قابل بحث را برای ما به اثبات می رساند. مشکلات اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مسائل روز دنیا که برای ما وجود می آید هرکدام می تواند وقت و فکر و اندیشه ما را به خود مشغول کند. هرکدام ما به عینه تمام سرمایه های انسانی و سرمایه گذاری های کلانی که برای ریشه کردن، این مشکلات و مصائب به کار رفته شده را می دانیم. یادمان نمی رود زدودن هرکدام از این گرفتاری ها برای ما یک تکلیف محسوب می شد. در خصوص جامعه و مشکلات، (بیکاری، طلاق، ازدواج،...) مسلماً کارهای زیادی در این زمینه برای برطرف کردن این مشکلات انجام شده است، آموزش های گوناگونی با یاری و مساعدت متخصصین و مسئولین امر به کار گرفته شده است تا گره ای از این گره های کور و معضلات جامعه برداشته شود. مثلا در زمینه طلاق و پیامدهای آن راهکارهای گوناگونی تجویز شده وافراد زیادی تربیت شده اند تا به این مسئله بپردازند. همین طور در مورد دیگر مسائل و معضلات اجتماع تلاش های جدی صورت گرفته است. ما در زمینه علم و تکنولوژی ممکن است، حتی در بعضی زمینه ها سرآمدتر از دیگر کشورها باشیم. این جملات مکتوب شده، نمی خواهد ارزشها و دلسوزی های بی شائبانه و بی نظیر مردم و مسئولین را نادیده بگیرد، بلکه می خواهد در مورد اراده و غیرت و ضعفی که در چند سال اخیر آنها را احاطه کرده است صحبت کند و در صدد ریشه یابی آن برآید. برای باز شدن مسئله به یکی از زیرمجموعه های عفت اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی یعنی (حجاب) که نادیده گرفتن آن در جامعه ما به صورت معضل بزرگی درآمده و همه ما از این موضوع به نوعی رنج می بریم، می پردازیم.
کلمه حجاب به معنای (حجب، حیا، پوشش) و به معنای کامل تر: ارزش و امتیازاتی که یک شئی یا یک موجود با پوشش و محافظت از خود برای بالا بردن شأن وجودی و متمایز کردن خود از دیگران به دست می آورد، گویند. هر چیزی می تواند برای خود یک پوشش و حجابی داشته باشد اما بهتر است این کلمه ناب و پرمحتوا را برای موجود الهی که خداوند آفرینش او را بر هر موجودی دیگر مقدم دانست، بکار برد، تا کمال و ذات اصلی انسان مشخص شود. خداوند به بندگان خود الطاف و کرامات زیادی داده است که بتواند زندگی خود را براساس آن استوار کند. از آزادی، اختیار، جبر و بسیاری از مسائل ریز که ما انسان ها حتی در افکار خود نمی توانیم براحتی آنها را درک کنیم، انسان ها را بهره مند کرده است. بعد از مشخص شدن ذات و اصل و ریشه آدمی به عنوان یک موجود برتر و با هدف قرار دادن اصل موضوع (حجاب) و تقسیم این معضل بر زن و مرد جامعه کنونی ما و با در نظر گرفتن ارزش گذاری اسلام در این مورد و بالا بردن ارزش زن، کفه ای که زنان در آن قرار می گیرند، به مراتب سنگین تر از آن کفه ای است که مردان در آن قرار دارند، می طلبد تا شمه ای از خصوصیات تاریخی زنان و درخشیدن آنها در طول دوران پرفراز و نشیب انقلاب و اتفاقاتی که در پایان دهه دوم از عمر انقلاب و پایین آوردن منزلت خود، گفته باشیم و بعد از آن به برخی از دلایل به وجود آمدن جوی نامناسب برای زنان و تن دادن به این خفت بزرگ یعنی افتادن در دام پرتنیده شده تهاجم فرهنگی بپردازیم البته نباید از یاد ببریم که مردان ما نیز مقصرند و خود آنها نیز تا حدودی در این دام گرفتار شده اند.
به طور کلی از دیرباز تاریخچه روشن و باصلابت جامعه زنان ایرانی بر تمام ملت های دنیا پوشیده نبوده است و خود ما نیز بر این امر معترفیم که نقش زنان ما در دوران قبل از انقلاب، یعنی در زمان طاغوت و رژیم گذشته همان دوران که سیاهی وحشتناکی بر روی عفاف و پاکدامنی بانوان ایرانی سایه افکنده بود (دوران نافرجام کشف حجاب)، با شجاعت و ایمان راسخی که در آن مقطع حساس، یعنی آن زمان که دیگر چیزی به باد رفتن تمام حیثیت و شرافت زنان در جامعه نمانده بود، توانستند با دیو غربگرایی آن زمان که نشأت گرفته از جامعه مخرب اروپایی و فشار و سخت گیری های کسانی که، آن روز به عنوان حاکمان ایران بودند، مبارزه کنند و بتوانند همچون ستاره ای درخشان در آسمان جهالت و ظلمت آن روز بدرخشند. از آن دوران که بگذریم و به ثمر نشستن انقلاب اسلامی و دورانی که از تک تک مردم جامعه انتظار می رفت، تا برای نجات دادن خود از زیر یوغ استبداد و استعمار به میدان بیایند، همیشه دلدادگی ها و پشتگرمی های جوانان غیوری که در کوچه و خیابان در حال سرکوب کردن آن نظام فاسد بودند، همین مادران بودند و باور داریم که شعارهایی که مادران ما در کوچه ها و خیابان بر سر می دادند نقطه امید را از آن رژیم می گرفت، بعد از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی و تحمیل جنگ نابرابر تمام ابرقدرتها برعلیه ما و فشارهای بی امان برشهرها و روستاها فرزندان پرورش یافته دردامن همین مادران بودند که آن طورجانانه درمقابل تمام دنیا با تمام کمبودهایی که وجود داشت، ایستادند و حاضر نشدند ذره ای از خاک این مرز و بوم به دست بیگانگان بیفتد. شجاعت و ایثارگریهای زنان ایرانی را نمی توان دردو یا چند خط خلاصه کرد. بلکه باید دایره المعارف ها نوشت تا درپی آن، ارزش واقعی زنان و مادران این سرزمین را دانست. چه اتفاقی افتاده است که امروز و دراین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
حجاب،مصونیت است نه محدودیت !
مقدمه
حجاب در لغت به معنای : حایل شدن ، پوشاندن ، مانع شدن است 0 الحجاب مفرد کلمة حجب به معنای : پرده ، پوشش ، لباس ، پارچه وهر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند یا هر مانع وحایل وفاصله میان دو یا چند چیز 0 (1)
حال که به معنای لغوی حجاب پی بردیم ، معلوم می شود که حجاب مصونیت واطمینان بخش است نه محــدودیت آور! چرا که گوهر وجودی انسان ارزشمندترین و گرانمایه ترین چیزی است که ازجانب خداوند باریتعالی ، آن مهربانترین مهربانـــان به ودیعه گذارده شده است 0 وهر چیز ارزشمند نیازمند مراقبت ، محافظت ، نگهبانی وممانعت از مفقود شـدن ودسـت درازی و سرقت است و گوهر ارزشمند وجود آدمی به مراتب اولی نیازمند چنیین مراقبتی است 0 حجاب صدفی است که از این گوهــر گرانمایه محافظت می نماید ، پس با چنین تعبیری نیز حجاب ، ارزش آفرین است وپاسبان ارزش نه محدودیت و از بین برندة ارزش وکم کننده ی بهای ذی قیمت آدمی !
اگر فرض کنیم که انسانی کالای بسیار ارزشمند مانند : ماشین گران قیمت یا شمش طلا ویا میلیونها تومان پول دارد ، تحقیقاً برای نگهداری ومحافظـت آن از چشم ودسـت متجاوزین در اندیشه ی چاره ای می افتد 0 بطور مثال : برای محافظت ماشینش ، قفل الکترونیکی و زنجیر و… وبرای نگهداری از شمش طلا وپول از سیستم بانکی استفاده می کند ، چراکه از حفظ وصیانت اموال خود مطمئن گردد 0 آیا چنین عملی محدود کردن ویا محروم کردن از دارایی است ؟ آیاگوهر وجودی انســـان بعنوان ارزشمند ترین وکامل ترین موجودات نیازمند چنین مرا قبتی نیست ؟ تقوای الهی به همین منظـور در قرآن وروایات بطور متواتربیان شده است وتذکرات فراوانی در نگهداری چشم ودست از خیانت به مال وناموس افراد شده است 0 « اللهمّ احفظ عیوننا من الحرام والخیانه » خدایا چشمان مارا از نگاه به حرام وخیانت محفوظ بدار !
بعضی افراد بد حجابی ویا بی حجابی را آزادی دانسته وآن را لازمه ی پیشرفت وترقّی می دانند وحجاب رامانع این پیشرفت!
چکیده
غربیها برای مبارزه با اسلام اصیل وپویا چنین الغائاتی را ایجاد می کنند تا ارزشها وکرامات والای آدمی را از بین برده وانسان را موجودی صرفا مادی قلمداد نمایند . همانگونه که نقل شد : امروزه اشیاء ومواد قیمتی نیز برای جلوگیری از سرقت وخیانت در بهترین ومطمئن ترین شکل نگهدلری می شوند ، اما با عناوین مختلف همچون : حقوق بشر، آزادی و… به دنبال از بین بردن کرامت های انسانی هستند 0 البته هر جایی که آزادی ، امنیت سیاسی واجتماعی و… آنان را به خطر اندازد با آن به بدتــرین شکل وشدیدتــرین راه مقابله می کنند . بعنوان مثال : در فرانسه که مهد آزادی وتمدن است ، وقتی دختر مسلمان فرانسوی می خواهـــــد آزادانه بر مبنای تعالیم دینی خود روسری بر سر کرده ودر محافل آموزشی واجتماعی حضور پیدا کند ، مواجه با برخورد می شود تاجایی که دولت ومجلس آن نیز برای مقابله با آن فعال می شوند !!!
در ترکیه وقتی خانم مریم کاواکچی بعنوان نماینده انتخاب شده ومیخواهد با پوشش اسـلامی وارد مجـــلس بشود از ورود او ممانعت می شود وآن رامخالف با روح آزادی می دانند ، اما در کشور جمهوری اسلامی که مهد تمدن اسلامی ودینی است آن هم پویاترین ادیان الهی ! وقتی می خواهندبا بدحجابی وبی حجابی یا به تعبیر ارزشمند مقــام معظم رهبری شبیــهه خــــون فرهنـــگی مقابله کنند ! دشمنان بشریت وقدرتهای جنایتکار وایادی مزدور داخلی آنان با بوق های تبلیغاتی خود چنان وانمود
می کنند که در ایران آزادی نیست ! حقوق بشر پایمال می شودو…
حکیمی چه زیبا گفته است : اگر بی حجابی تمدن است پس حیوانات متمدن ترند .!!!
انسان از آنجایی که مخلوق برتر خداوند است ودروجود او روح ونفخه الهی دمیده شده است ووجه تمایز او با سایر موجودات ـ بخصوص حیوانات ـ در عقل وقدرت تفکراست وبه تبع آن خلیفه اللهی اوست دارای مسئولیت ومأ موریتی است وآن رسیــدن به خداوند وملکوتی شدن است ، چرا که آدمی همچون حیوانات صرفا برای ارضای غریزیات خلق نشده اســـت ودارای دو بعــد انسانی ،ملکوتی وحیوانی است 0 گرایش بیش از حد به هر سو در حقیقت کمرنگ کردن ویاحتی بیرنگ کردن طرف دیگر است 0 بعد معنوی انسان در عبادت وتقوای الهی خلاصه می شود که از کرامات انسانی سرچشمه می گیرد0 « وماخلقت الجنّ والانس الاّ لیعبدون » ( سوره الذاریات آیه 56 )
وبه قول شاعر که می فرماید :
خور وخواب وخشم وشهوت شغب است وجهل وظلمت حیـــــــــــوان خبـــــــر ندارند ز مکان آدمیــــت
ویا لسان الغیب خواجه حافظ شیرازی در جای دیگر می فرماید:
من ملک بودم وفردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خـــــراب آبادم (2)
وسعدی شیرین سخن هم چنین سروده است :
خفتگان را خبر از زمزمه ی مرغ سحر حیوان را خبر از عالم انسانی نیست (3)
امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (ع) می فرمایند :
« رحم الله امراء من عرف نفسه وعلم من این وفی این والی این » - خداوند رحمت کند کسی را که خود را شناخت ودانست در کجاست ودر کجاست وبسوی کجاست 0
چه زیبا سعدی این فرمایش علی (ع) را به تصویر کشیده است :
از کـجا آمـده ام ، آمدنم بهــر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنـــــم (4)
من به خود نامده ام تاکه زخود باز روم آنکــــه آورد مــــرا ، باز برد در وطنم
شعر زیررا نیز در همین رابطه سروده ام که امید وارم مورد رضای حضرت احدیت قرار گیرد :
گنج هــا بازحمت بسیار می گردد عیـــان گــرد هـر گنجینه مـاری خفته ، بهرش پاسبان
بهر مخفی بودن از چشم بد اندیش حریص جنس باارزش درون سینه ی خاک است نهان
آدم بــاارزش از چشــمان افــــراد مریض حفظ گردد با حجاب وپوشش کامل ، جوان !
چشـــــم بیـمار هــوس بازان نامرد ودغل می رود دنبــال افــرادی به سبک آنچنان!!!
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
تحولات فرهنگی حجاب از آغاز تا کنون
مقدمه :
آنچه مسلّم است و از کتاب های موجود پیداست حجاب در قبل از اسلام در بین ملّت های یهود ، ایران باستان و هند وجود داشته است.
و این قانون حجاب از قانون حجاب اسلامی بسی سخت تر بوده است.
ویل دورانت می گوید : 1 ( اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت مثلا بدون آنکه چیزی بر سر داشته باشد به میان مردم می رفت و یا در خانه آنقدر بلند صحبت می کرد که همسایگانش صدایش را می شنیدند شوهر حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.)
و همچنین در جای دیگر می گوید : 2 (در زمان زرتشت زنان با منزلتی عالی به میان مردم می رفتند.)
و بعد از آن می گوید : (مقام زن در زمان داریوش تنزّل پیدا کرد و در زمان وی زنان پادشاهان حق نداشتند از حرمسرا ها خارج شوند و در مواقعی زنان از محارم خویش نیز محروم بوده اند. و زنان حائض در اتاق هایی محبوس می شده اند و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود.)
آیا این جمله ویل دورانت که می گوید : ( و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود ) درست است ؟
طبیعتا خیر. زیرا در اسلام زنان حائض از برخی عبادات مانند: نماز و روزه معاف می باشند ولی آنها می توانند در هر موقعی با دیگران معاشرت کنند و در رابطه با اینکه به عقیده ویل دورانت حجاب از ایرانیان قبل از اسلام به مسلمانان بعد از اسلام سرایت کرده صحیح نمی باشد ، چون قرآن قبل از اسلام آوردن ایرانیان ، آیات حجاب را تبیین کرده بود .
ویل دورانت در قسمت دیگری می گوید : 3 ( بعد از هجرت ، پیامبرزنان را از پوشیدن جامه گشاد نهی می کرد امّا بعضی از عرب ها با وضع بسیار زیبا و دلربایی از خانه هایشان خارج می شده اند.)
این سخن ویل دورانت غلط است زیرا عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می کرد:
( مرحبا بر زنان انصار که بعد از نزول آیات سوره ی نور4 دیگر دیده نشد که مانند سابق بیرون بیایند و سر خود را با روسری های سیاه پوشاندند.)
تاریخچه حجاب :
حجاب یا پوشش اسلامی یکی از دستورات حکیمانه و سعادتبخش دین مبین اسلام است که از هنگام اسلام آوردن مردم ایران در دو قرن نخست هجری به گونهای همیشگی و مستمر توسط اهالی این سرزمین مورد پذیرش واقع شده و بدان عمل میشده است. در واقع رعایت حجاب اسلامی در بین مسلمانان ایرانی و کلیت این جامعه از جمله عوامل مهم پاسداری از شأن و کرامت انسانی زنان و رعایت سالم حقوق و حدود در روابط میان مردان و زنان بوده است.
امواج مهاجم استعمار بورژوایی و شکل تقلیدی آن در ایران یعنی غربزدگی شبه مدرن دلایل متعددی برای مخالفت با حجاب اسلامی خانمها داشت: اولاً حجاب زن مسلمان هویتبخش و عزتآفرین بود و موجب میشد زن مسلمان ایرانی در برابر هجوم افکار و مدلهای رفتاری بیگانه، گرفتار از خودبیگانگی و ضعف و بیهویتی و یا آلودگی نگردد. از این رو از عوامل حفظ استقلال هویتی مردم ما بود و شبهمدرنیستها که سودای وابستگی ایران را در سر داشتند، دلخوشی از آن نداشته و ندارند. ثانیاً حجاب زن ایرانی به عنوان لباس عفت و پاکدامنی و سادهزیستی او موجب مصونیت زنان و حتی مردان مسلمان در مقابل هجوم مصرفزدگی و فرهنگ کالای میگردید. ازاین رو خود به خود راه را بر سیطرهی نظام سرمایهسالاری و تبعات آن میبست .
استعمار غربی برای فتح بازار خرید مردم ایران نیازمند نابودی ساختار تولید سنتی و همچنین ساختار ساده و خودکفا و مستقل زندگی مردم ما بود. حجاب اسلامی، زن ایرانی مسلمان و به تبع آن حتی مرد مسلمان ایرانی را در مقابل گسترش فرهنگ مصرفی و کالازدگی و سرمایهسالاری محافظت میکرد. ثانیاً در جوامع مسلمان تحت سلطهی امپریالیزم هر نوع تأکید بر عناصر فرهنگ بومی و ملی مردمان چونان شمشیر برندهای علیه سیاستها و امیال استعمار مدرن غربی عمل کرده و میکند. زیرا استعمارگران به دنبال تهی کردن و بیگانه ساختن مردم از هویت کلاسیک خود بودهاند تا آنان را اسیر هویت تقلبی غربزدگی شبهمدرن نموده و از کانال آن این ملتها را برای همیشه به خود وابسته نمایند. حجاب زن مسلمان در چنین وضعیتی حکم یک اسلحهی نیرومندی برای جریان انقلابی و ضداستعمار را پیدا میکرده است .
اساساً غربیها به منظور برقراری سیطرهی تام و تمام و فراگیر خود بر مقدرات تاریخی جوامع غیرغربی میبایست که نظام منسجم ارزشهای دینی آنها را در هم شکسته و فرهنگ قلابی ظاهرگرا و دنیازده و به تعبیری شیطانی خود را جانشین آن نمایند و یکی از منفذها و روزنههای مقاومت اصیل فرهنگ خودی در جوامع اسلامی همانا حجاب زنان مسلمان بوده است که آنان را از مدزدگی و شیئی شدگی و تبدیل شدن به موجودی کالایی باز میداشته است. از این رو بود که از آغاز برقراری سیطرهی فرهنگی ـ سیاسی غربزدگی شبه مدرن در ایران [پس از سقوط استبداد صغیر و کسب قدرت توسط اعضای لژ بیداری در سال 1327 ق] زمزمهای شیطانی برای نفی و انکار حجاب و تخریب و تخطئهی آن آغاز گردید. به گونهای که تاریخ برای ما روایت میکند از حدود سال 1329 ق مطبوعات منورالفکری جسته و گریخته اما به طور تقریباً مستمر حملات خود علیه حجاب اسلامی را آغاز کردند .
آن گونه که از بررسی اسناد و مدارک تاریخی به دست میآید در سال 1303 ش در تهران سخن از «انجمن ضدحجاب» بوده است و به ویژه با اعلام کشف حجاب در افغانستان، در ایران نیز فعالیتها و تهاجمات منورالفکران علیه حکم الهی حجاب بیشتر گردید. البته این امری کاملاً بدیهی بود که امپریالیزم غربی برای برقراری سیطرهی خود در ایران که از مجرای حاکمیت فرماسیون غربزدگی شبهمدرن عملی میگردید، هدفی جز نابودی حجاب اسلامی و به تبع آن در هم شکستن هویت زن مسلمان ایرانی را دنبال نمیکرد. باز هم طبیعی بود که به میزانی که غربزدهها و عوامل استکبار در ایران قدرت میگرفتند و همزمان با افزایش تهاجم آنها علیه دین و آئین هویت و اعتقادات و استقلال این مردم، هجوم تبلیغاتی و اعمال زور فیزیکی و سیاسی علیه حجاب نیز بیشتر میگردیده است.
در این بین روشنفکران شبهمدرنیست ایرانی به عنوان کارگزاران اصلی بسط سیطرهی فرماسیون غربزدگی و عملهی دانسته یا نادانسته تحقق وابستگی ایران به نظام سرمایهداری جهانی، بیشترین نقش را در مبارزه علیه هویت دینی مردم و حکم اسلامی حجاب زنان بر عهده گرفته و میگیرند .
در این ایام در روزنامهها و نشریات منفورالفکری شاهد هجوم تبلیغاتی نسبتاً مداوم روشنفکران لائیک و ناسیونالیست علیه حجاب اسلامی هستیم.
در این هجمهی ناجوانمردانه که حتی قبل از مسلط شدن رضاخان و برقراری رژیم پهلوی در ایران، آغاز گردید از همهی صور فعالیتهای ژورنالیستی [اعم از درج مقاله یا انتشار سالانه و یا نشر هجویات و فکاهیات و به سخره گرفتن حکم الهی] استفاده میگردید.
از این گونه اشعار میتوان به چند نمونه اشاره کرد. مثلاً عارف قزوینی شاعر و تصنیفسرای متجددمآب و ناسیونالیست آن دوره در قطعهای که به سال 1336 ق(برابر با 1297