هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق پرتوى از زندگانى امام حسن مجتبى علیه السلام

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق پرتوى از زندگانى امام حسن مجتبى علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق پرتوى از زندگانى امام حسن مجتبى علیه السلام


دانلود تحقیق پرتوى از زندگانى امام حسن مجتبى علیه السلام

نخستین مظهر و نشانه‏ى کوثر که بر دامان پاک فاطمه‏ى اطهر (س) پا به عرصه‏ى گیتى نهاد امام حسن علیه السلام بود. نشانه‏اى از تجلى مقدس‏ترین پدیده‏اى که از خجسته‏ترین پیوند برین انسانى، نصیب حضرت محمد صلى الله علیه و آله، على مرتضى علیه السلام و فاطمه زهرا (س) گردید. همان لؤلؤى که از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامت‏به ظهور پیوست ومعجزه‏ى بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان‏» . (1) را تجسم بخشید و کلام خدا در کلمه‏ى وجود چنین ظاهر شد. از نیایى الهام گیر و پدرى پیشوا، وارثى برخاکیان و جلوه‏اى برافلاکیان پدید آمد با وراثتى ابراهیمى، مقصدى محمدى، منهجى علوى، زهره‏اى زهرایى که عصاى فرعون کوب موسى را در دست صلح آفرین عیسوى داشت و تندیس زنده‏ى اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگى اسلامى را در زندگى توام با مجاهده و شکیبایى تضمین کرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مکتبش از خاک گرم مدینه به همه سوى جهان جهت‏یافت و با همه‏ى مظلومیتش در برابر سیاهى و تباهى جبهه گرفت و به حقیقت اصالت‏بخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بى بقعه; در جوار جده‏ى پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیه السلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است. (2)
تولد و کودکى
فرزند گرامى رسول الله و نخستین نوه‏ى او در مقدس‏ترین ماه‏هاى سال قمرى یعنى پانزدهم (3) رمضان سال سوم هجرت چشم به جهان گشود.
امام مجتبى علیه السلام در دامان حضرت زهرا (س) بزرگ شد. او از همان دوران کودکى از نبوغ سرشارى برخوردار بود وى با حافظه‏ى نیرومندش، آیاتى را که بر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نازل مى‏شد، مى‏شنید و همه را حفظ مى‏کرد و وقتى به خانه مى‏رفت‏براى مادرش مى‏خواند و حضرت فاطمه (س) آن آیات و سخنان رسول الله صلى الله علیه و آله را براى حضرت على علیه السلام نقل مى‏کرد و على علیه السلام به شگفتى مى‏پرسید: این آیات را چگونه شنیده است؟ و زهراى مرضیه مى‏فرمود: از حسن علیه السلام شنیده‏ام. (4)
به داستانى در این مورد توجه کنید:
«روزى على علیه السلام پنهان از دیدگان فرزندش به انتظار نشست، تا ببیند فرزندش چگونه آیات را بر مادرش تلاوت مى‏کند.
امام حسن علیه السلام به خانه آمد و خواست آیات قرآن را براى مادرش بخواند; ولى زبانش به لکنت افتاد و از گفتار باز ماند و چون مادرش علت را پرسید، گفت: مادر جان! گویا شخصیت‏بزرگى در این خانه است که شکوه وجودش، مرا از سخن گفتن باز مى‏دارد» . (5)
درس اخلاق
از امام مجتبى علیه السلام خواستند که سخنى و مطلبى درباره‏ى اخلاق نیکوى پیامبر صلى الله علیه و آله بگوید. او فرمود:
هر کس نیازى به حضور پیامبر صلى الله علیه و آله مى‏برد حاجتش رد نمى‏شد و هرچه در توان داشت‏براى رفع نیاز مردم به کار مى‏برد و شنیدم پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیوارى ایجاد مى‏کند. (6)
امام حسن علیه السلام از منظر رسول الله صلى الله علیه و آله
حضرت ختمى مرتبت صلى الله علیه و آله فضایل و امتیازات فرزندش امام حسن مجتبى علیه السلام را بین مسلمانان تبلیغ مى‏کرد و از ارتباط او با مقام نبوت و علاقه‏ى حقیقى که به وى داشت همه‏جا سخن مى‏گفت.
آنچه از زبان پیامبر صلى الله علیه و آله در مورد حضرت مجتبى علیه السلام بیان شده است چنین است:
«هر کس مى‏خواهد آقاى جوانان بهشت را ببیند به حسن علیه السلام نگاه کند» . (7)
«حسن گل خوشبویى است که من از دنیا برگرفته‏ام‏» . (8)
روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به منبر رفت و امام حسن علیه السلام را در کنارش نشانید و نگاهى به مردم کرد و نظرى به امام حسن علیه السلام انداخت و فرمود: «این فرزند من است و خداوند اراده کرده که به برکت و جود او بین مسلمانان صلح را برقرار سازد» . (9)

 

 

شامل 9 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق پرتوى از زندگانى امام حسن مجتبى علیه السلام

دانلود مقاله صلح امام حسن

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله صلح امام حسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله صلح امام حسن


دانلود مقاله صلح امام حسن

امام حسن (ع) حماسه حلم
از آن زمان که شمشیر بر فرق شیر خدا فرود آمد و زهر در جان فرزند زهرا نشست و سر ثارالله به مهمانى نیزه ها رفت. اسلام جاودانه شد. در کلام فرصت تغییر بود و در نوشته رخصت تحریف. آسمان محراب را حتى انکار مى شد کرد تا آن زمان که شق القمر خونین ماه، فلق را جاودانه نساخت. کلام را مجال تغییر بود اما حنجره خون آلوده را هرگز.
و نوشته را رخصت تحریف اما لوح زمرد و محفوظ در طشت نشسته را هرگز. و او آنگاه که رنگ قدسى سبز را برمى گزید جگر تفتیده خود را در انحناى شکوهمند تاریخ مى دید. او ـ چنانکه پدر ـ مظلوم زیست. اگر نه مظلومتر از برادر، همسنگ او. برادر ـ سلام الله علیه ـ را دشمن خارجى خواند، اما دوست «مذل المؤمنین» خطابش نکرد. گریز از دنیا و قدرت برادر بر همه از روز آشکارتر بود. برادر را کسى با تهمت «انک تدرى الخلاقه» نیالود. دشمن برادر، جانى و خونخوار بود و دشمن او سیاستمدار و مکار هم. برادر خدنگ از روبرو خورد و او خنجر از پشت. برادر مجال یافت که جنگ را به بیرون خانه کشاند و او در خانه مجبور به ستیز شد. حماسه عاشقانه برادر آنچنان آشکار و هویدا بود که پس از اندى و براى همیشه سرلوحه حماسه هاى عالم قرار گرفت اما حماسه عارفانه و حلیمانه او آنچنان پر رمز و راز و پیچیده بود که قرنها در ابهامى ناشى از انکار و جهالت محفوف ماند. از چشمه جوشان و جاودانه على دو رود جارى شد. ابعاد مختلف و شکوهمند منشور شخصیت على در دو بعد اساسى تبلور یافت. یک بعد خیبر على بود، «ضربة على یوم الخندق» او بود، ذات السلاسل على بود، جمل، صفین و نهروان على بود. و بعد دیگر حلم على بود، بیست و پنج سال سکوت على بود، با ریسمان در گردن به مسجد رفتن على بود، تحمل سیلى بر گونه فاطمه على بود، تاب شهادت غنچه نارسیده على بود، صبر على بود، استقامت على بود، تاب خار در چشم على بود و تحمل استخوان در گلوى على و چه کسى مى تواند، نه بگوید، تصور کند حتى که یکى از ابعاد شخصیت على از آن دیگر کارسازتر و مفیدتر براى اسلام بوده است. آن على که فریاد مى زند «والله لابن ابى طالب انس بالموت من الطفل بثدى امه» در آن سالهاى سخت سکوت، شمشیر کشیدن برایش ساده تر نیست؟ او چه هراسى جز محو و نابودى اسلام دارد که شمشیر را در نیام چون استخوانى در گلو تاب مى آورد. کدام عقل سلیمى درویدن را برتر از بذر پاشیدن تصور مى کند.
چه کسى على را در شرایط «مجتمعین حولى کربیضة الغنم» از آن زمان که با تأمل و صبرى خدایى دانه دانه هاى بذر آگاهى را در زمین تاریک دلهاى کسان مى نشاند برتر مى پندارد. پس على همان على است چه ایستاده و چه نشسته. چه در میدان و چه در خانه، چه در مسند آرام قضاوت و چه در اوج گیر و دار شهامت، چه بر شانه پیامبر و چه در سایه نخلها و بر سر چاه. چه در دیدار صورت نیلى فاطمه و چه بر سینه عمر و بن عبد ود.
على همان على است چه در قیام و چه در قعود. و حسین مصداق جارى بعد اول شخصیت على است. و حسن تجلى شکوهمند بعد دیگر شخصیت على. و این باز نه بدان معناست که این دو بالقوه همینند. این همان است که شرایط هر کدام به فعلیت رساندن آنها را مجال مى دهد. چنانکه حسین اگر در شرایط امامت حسن، امام بود حسن بود و حسن اگر در زمان امامت حسین، حسین. آرى و حسن - سلام الله علیه - تجلى حلم على بود، تمامه. و اگر براى على هیچ نبود جز خنجر کلام آن اعرابى بر جگر سوخته خطبه شقشقیه او، مظلومیت او را بسنده بود. «فوالله ما اسفت على کلام قط کاسفى على هذا الکلام» و خنجر زهرآلود معاویه در آن زمان که حسن (ع) به معرفى خویش و دفاع از حقانیت خویش ایستاده بود و او از خرما پرسید بر جگر سوخته حسن کمتر نشانه گذاشت؟! و او با همان حلم پدر گونه، معاویه را پاسخ نگفت؟ یاران کدام رهبرى با مقتداى خود چنان کردند که یاران حسن - سلام الله علیه - با او؟ عمق کدام زخم خنجر دوستانه اى روى دشمن را سپید کرده است؟ حضرت - سلام الله علیه - سوگند مى خورد و فریاد مى کشد که «والله ان معاویه خیر لى من هولا» خیانت یاران، دست رذالت معاویه را از پشت بسته است، روى سیاه معاویه را سپید کرده است. من از دشمن آنقدر که از دوست، ضربه دیدم. عجبا! با اینان باید به جنگ دشمن رفت؟ اینان که در قتل من از معاویه تعجیل بیشترى دارند. مگر سپاه على جنگ را پس از بر نیزه رفتن قرآن به على مجال داد؟ اینان که بى وفایند. آنان دین را بهانه مى کردند و اینان به وضوح دنیا را. جهالت و طمع چنان به خواریشان کشانده که امام حسن تازه باید حقانیت خود و دشمنى دشمن را اثبات کند: «معاویه براى شما چنین وانمود کرده که من او را سزاوار خلافت دانسته و خود را شایسته آن ندیده ام. او دروغ مى گوید. ما بر طبق کتاب خداى عز و جل و بنا بر فرموده پیامبرش از همه کس به حکومت مردم سزاوارتریم و از لحظه اى که خدا پیامبرش را به دیوار رحمت خود برد همواره ما خاندان رسالت مورد ظلم
و تعدى واقع شده ایم...
همانا معاویه درباره حقى که از آن منست با من به نزاع برخاست و من به صلاح امت و فرونشاندن فتنه و آشوب اندیشیدم.» آرى این جهل و فساد و دنیاپرستى یاران، زمینه را براى قیام فاسد کرده است. او چاره اى ندارد جز اینکه بذر انقلاب را در زمینى تازه بیفشاند و چه فرقى مى کند که او ثمره بگیرد، درو کند یا برادرش حسین. او باید بنیاد ستیز با باطل را بر زمینى استوار بنا کند، اگر معاویه مجالش ندهد برادرش حسین مجال را خواهد یافت و راهش را ادامه خواهد داد. آرى او باید پایه گذار قیامى دیگر باشد حتى اگر خون دل یک عمر زندگانى توأم با حلم او در طشت بریزد. از آن زمان که شمشیر بر فرق شیر خدا فرود آمد و زهر در جان فرزند زهرا نشست و سر ثارالله به مهمانى نیزه ها رفت اسلام جاودانه شد.
صلح امام حسن (ع)
صلح چرا؟
یکى از پرسشهاى عمیق و معروف که از قدیم و ندیم، مطرح است این است که چرا امام حسن (ع) با معاویه صلح کرد؟ و به عبارت روشنتر، بدون تردید معاویه از طاغوتهاى ستمگر بود، و باطنى آمیخته با شرک و کفر داشت، و بدون تردید از دیدگاه اسلام، سازش با طاغوت نه تنها جایز نیست، بلکه از گناهان کبیره است، زیرا موجب تأیید طاغوت شده و یک نوع معاونت بر ظلم به حساب مى آید. از آیات بسیار و روایات بیشمار، از سازش با بیگانه و طاغوت، نهى شدید شده است. بنابراین چرا امام حسن (ع) با معاویه صلح کرد؟! این سؤال از همان آغاز صلح، تا کنون مطرح بوده و هست و همواره از آن سخن به میان مى آید، و گاهى این مطلب نیز بر این سؤال افزوده مى شود، که چرا امام حسین (ع) با یزید، صلح و بیعت نکرد، ولى امام حسن (ع) با معاویه، صلح و بیعت کرد؟! چرا و چرا؟!
پاسخ:
پاسخ مشروح به این سؤال، نیاز به بررسیهاى طولانى دارد که از حوصله این مقاله خارج است. ما در اینجا با رعایت اختصار به پاسخ این سؤال مى پردازیم، به امید آنکه همین مختصر، راهگشا و قانع کننده بوده و ما را به چگونگى و فلسفه صلح و جنگ در اسلام آشنا نموده، و در این راستا به نتیجه قانع کننده و پربارى نایل شویم. براى وصول به این نتیجه به
بررسى عناوین زیر مى پردازیم:
1ـ فرق بین صلح و سازش
در آغاز، باید به این مطلب توجّه کرد، که صلح اسلامى با سازش تفاوت بسیار دارد. آنانکه از صلح امام حسن (ع)، به «سازش او با معاویه» تعبیر مى کنند، به طور کامل در اشتباهند، و اگر از روى عمد و آگاهى، چنین نسبتى به امام حسن (ع) بدهند، پلیدترین تهمت ناجوانمردانه را به ساحت مقدّس آن حضرت، زده اند; چرا که سازش به معنى یک نوع مداهنه و مجامله و دورویى کردن و چاپلوسى است. مثلاً مانند سازش رهبران کویت با رهبران آمریکا در عصر ما. چنین سازشى، سازش ننگینى است که فرسخها با اسلام ناب فاصله دارد; ولى صلح اسلامى که امام حسن (ع) آن را پذیرفت، هرگز به معنى سازش نبود، بلکه همچون صلح حدیبیّه رسول خدا(ص) با مشرکان مکّه، بر اساس شرایطى بود که موجب حفظ نیروها، و کسب امتیازها مى گردید. صلح عادلانه بر اساس شرایط سازنده و زمینه ساز کجا و سازش ذلّت بار با بیگانگان کجا؟
میان ماه من تا ماه گردون                               تفاوت از زمین تا آسمان است
زندگى و چگونگى برخوردهاى امام حسن (ع) با معاویه و اصحاب معاویه، نشان مى دهد که امام حسن (ع) هرگز اهل سازش و کرنش در برابر معاویه نبود، بلکه صلح او یک نرمش قهرمانانه اى بود که در شرایط بسیار سخت، چاره اى جز انتخاب آن نیست، و چنین انتخابى در چنان شرایط، دلیل بر عقل و دوراندیشى عمیق و وسیع، و شجاعت فوق العاده انتخابگرش مى باشد.

 

شامل 24 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله صلح امام حسن

مقاله بررسی فقهی اصل حسن نیت در قراردادها از نظر مذاهب خمسه

اختصاصی از هایدی مقاله بررسی فقهی اصل حسن نیت در قراردادها از نظر مذاهب خمسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی فقهی اصل حسن نیت در قراردادها از نظر مذاهب خمسه


مقاله بررسی فقهی اصل حسن نیت در قراردادها از نظر مذاهب خمسه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:133

 

  

 فهرست مطالب

 

 

چکیده. 6

بیان مسئله. 8

اهمیت موضوع. 12

هدفهای تحقیق. 12

سوالات تحقیق. 13

سوال اصلی تحقیق. 13

سوالات تحقیق. 13

فرضیه ها. 13

روش تحقیق. 13

ابزار گردآوری اطلاعات. 14

روش تجزیه و تحلیل اطلاعات. 14

متغیرها. 15

فصل اول:. 16

کلیات، بیان مفاهیم. 16

مبحث اول: مفهوم حسن نیت. 17

گفتار اول: مفهوم اصطلاحی حسن نیت. 17

گفتار دوم: مفهوم فقهی حسن نیت. 19

مبحث دوم: اصول مرتبط با اصل حسن نیت. 22

گفتار اول: اصل لزوم. 22

بند اول: مبانی اصل لزوم. 24

الف: مبانی فقهی. 25

1: کتاب. 26

2: سنت. 26

3: بناى عقلا. 27

 4: اجماع. 27

ب: مبانی قانونی. 28

گفتار دوم: اصل وفای به عهد. 29

بند اول: وفای به عهد ریشه تعهدات. 30

بند دوم: مبانی وفای به عهد در قرآن. 35

بند سوم: آیه «تجاره عن تراض». 39

گفتار سوم: اصل صحت. 40

بند اول: تعریف اصل صحت. 42

بند دوم: مبانی اصل صحت. 44

الف: مبانی فقهی. 45

ب: مبانی قانونی. 46

فصل دوم: احسان در فقه و حقوق. 50

مبحث اول: جایگاه احسان. 50

گفتار اول: تحلیل احسان در نظر برخی از فقهای اهل تسنن. 55

گفتار دوم: مستندات احسان. 61

مبحث دوم: نظرات حقوق دانان راجع به ماهیت احسان در اداره فضولی   66

گفتار اول: شرایط اداره. 67

گفتار دوم: آثار اداره فضولی مال غیر. 69

گفتار سوم: تعهدات مدیر فضولی. 69

گفتار چهارم: تعهدات مالک. 70

مبحث سوم: نظرات فقیهان در رابطه با احسان. 70

مبحث چهارم: جایگاه احسان در حقوق. 77

گفتار اول: قصد احسان یا اداره برای دیگری. 80

گفتار دوم: اختلاف نفع شخصی و احسان. 81

گفتار سوم: اثر اشتباه. 82

گفتار چهارم: اثر اکراه. 83

مبحث پنجم: احسان در حقوق تطبیقی. 85

فصل سوم:. 91

قاعده احسان در قراردادها. 91

مبحث اول: قرارداد. 92

گفتار دوم :  قرارداد. 95

مبحث دوم: احسان به عنوان یک قاعده. 101

گفتار اول: قلمرو قاعـــده. 102

گفتار دوم: مصادیق قاعده. 103

بند اول: موارد دفع ضرر. 103

بند دوم: مورد جلب منفعت. 105

بند چهارم: اقدامهـــای انسان دوستانه ی عمومی. 107

مبحث سوم: نقش حسن نیت در احسان. 109

گفتار اول: خیرخواهی رکن معنوی احسان. 109

گفتار دوم: حسن نیت رمز تاثیر احسان. 110

مبحث چهارم: تاثیر حسن نیت در قراردادها. 110

نتیجه گیری. 113

منابع و ماخذ. 120

منابع فارسی. 120

منابع عربی. 122

منابع لاتین. 124

سایت. 124

 


 

در حقوق ایران،و نیز در حقوق کلیه کشورهای متمدن،اصل لزوم قراردادها به‌عنوان اصلی مسلم پذیرفته شده است.[1] به موجب این اصل،طرفین قرارداد ملزم‌ به ایفاء تعهدات ناشی از آن بوده و نمی‌توانند از اجرای مفاد قرارداد امتناع نمایند.

مع الوصف در حقوق اروپایی اصلی دیگر به نام«حسن نیت[2] نیز بر اجرای‌ قراردادها حکومت می‌کند که قانون مدنی ما با الصّراحه از آن نامی به میان‌ نیاورده است.از جمله ماده 1134 قانون مدنی فرانسه مقرر می‌دارد که:«عقودی که‌ وفق مقررات منعقد شده باشند برای طرفین در حکم قانون است.این عقود جز با تراضی طرفین یا جهاتی که قانون اجازه می‌دهد،قابل انفساخ نیست.عقود باید با حسن نیت اجرا شوند».امروزه اصل حسن نیت در حقوق موضوعه این کشور اهمیتی‌ بسیار یافته و نه تنها بر اجرای قراردادها بلکه بر همه روابط قراردادی،از انعقاد تا انحلال آن،حکومت می‌کند.به عبارت دیگر،هرچند قانون مدنی فرانسه مشتمل بر قاعده‌یی خاص در زمینه حسن نیت در مرحله انعقاد قراردادها نیست ولی رویه‌ قضائی،با گسترش دامنهء حکومت بند 3 ماده یاد شده به این مرحله،حسن نیت را معیار بررسی تمامیت رضایت متعاقدین ساخته و علاوه بر آن،اعمال این اصل را در نحوه‌ انحلال عقود نیز لازم دانسته است.با این وجود پراهمیت‌ترین مرحلهء دخالت حسن نیت‌ در قرارداد،مرحله اجرای آن است.در این مرحله،حسن نیت،در موارد بسیار،اساس‌ ابتنای تعهدات تبعی و نیز مبنای مسئولیت یکی از طرفین قرارداد است.

گفته شد که قانون مدنی ایران از رعایت اصل حسن نیت در اجرای قراردادها صراحتا نام نبرده است.این سکوت موجب گشته است که تعدادی از حقوقدانان،در مباحث مربوط به اثر معاملات و اجرای عقود،از این اصل و آثار آن سخنی به میان‌ نیاورند.[3] کسانی که به طرح مسأله پرداخته‌اند،هریک از حسن نیت مفهومی خاص‌ را اراده نموده،در خصوص حکومت یا عدم حکومت آن بر قراردادها و نوع آثار و نتایج‌ آن نظرهای متفاوتی ابراز داشته‌اند.به‌عنوان مثال،یکی از اساتید فاضل،با تعریف‌حسن نیت در مفهومی صرفا روانی و شخصی،اظهار نظر نموده‌اند که«در حقوق ما حسن نیت قبول نشده است» ،حال آنکه مؤلف دیگری با تعبیر حسن نیت به«مقصودی‌ که در حین عقد منظور طرفین بوده»[4]،حسن نیت را یکی از اصول حاکم بر قراردادها دانسته است.یکی حسن نیت را،نه عامل بنیانی ایجاد کننده تعهدات بلکه«اماره‌یی نسبی‌ در تشخیص تعهدات»دانسته‌[5]و مؤلف عالیقدری،هرچند دادرس را از استناد مستقیم به«اجرای با حسن نیت»قراردادها ممنوع دانسته اما اثر پنهان این قاعده را در اجرای عقود از مسلمات شمرده‌اند.[6]

بیان مسئله

حسن نیت یکی از اصول کلی حقوقی است که در پی نفوذ اخلاق در عرصه حقوق موضوعه ظاهر شده است. حسن نیت، از یک سو، عبارت است از اعتقاد خلاف واقع به وجود یک وضعیت حقوقی قاعده مند، و از سوی دیگر، رفتار صادقانه ای است که لازمه اجرای تعهد می باشد. حسن نیت به طور کلی رفتاری است گویای اعتقاد با اراده ای که به ذینفع اجازه می دهد، با رعایت قواعد حقوقی، از خشونت و خشکی قانون رهایی یابد.

عده ای چنین می گویند که حسن نیت معادل امر متعارف، یعنی عرف و عادت است و عده ای دیگر، چنین می اندیشیند که حسن نیت یکی از اصول کلی حقوقی است. به نظر نگارنده حسن نیت یکی از اصول کلی حقوقی است که دارای خصایص کلی و دائمی بودن، انتزاعی و ارزشی بودن می باشد و به درستی از مفاهیم عینی و محسوس و متغیر و قابل عدول، متمایز است، به ویژه اصل حسن نیت با عرف تفاوت دارد. اگرچه باید برای تمیز امر معقول به رفتار اشخاص با حسن نیت توجه نمود. به حسن نیت در اسناد بین المللی نیز به درستی اشاره شده است.

ولی از آنجایی که حسن نیت یک مفهوم برگرفته از حقوق فرانسه می باشد و در حقوق ایران و فقه اسلامی در رابطه با آن نمی توان مصداق مستقلی را یافت به جای آن در تعبیر فقها از قاعده احسان استفاده می شود که به نظر می رسد در هر دوی این موارد دارای یک مفهوم می باشد. هرچند احسان از نظر مفهوم و مبانی تا حدود زیادی با حسن نیت تفاوت دارد ولی در هر صورت باید گفت که بر یک اساس این مسائل بنیان نهاده شده اند.

از جمله مسقطات صمان قهری احسان می باشد. یعنی هرگاه کسی به انگیزه خدمت و احسان به دیگران باعث ضرر دیدن او شود، عمل این شخص تعهدآور نیست.

مستندات قاعده احسان: برای اثبات حجیت احسان در رفع مسئولیت احسان کننده به دو دلیل نقلی و عقلی استناد شده است.

دلیل نقلی: خداوند در سوره توبه عدم مسئولیت احسان کنندگان (محسنین) را چنین توضیح می دهد: «لیس علی الضعفاء و لا علی المرضی و لا علی الذین لایجدون ما ینفقون حرج اذا نصحوا لله و رسوله ما علی المحسنین من سبیل و الله غفور رحیم»، یعنی: بر ناتوانان و بیماران و آنان که توان مالی برای انفاق ندارند حرجی نیست، آن گاه که برای خدا و رسول او نیکو بیندیشد. بر افراد نیکوکار هیچ سبیلی نیست و خداوند آمرزنده مهربان است.

بر اساس ظاهر آیه افرادی که به علت ناتوانی جسمی نمی توانند در جنگ شرکت کنند یا به دلیل ناتوانی مالی، قادر به کمک مالی به جنگجویان نیستند؛ در جهان آخرت مواخذه نمی شوند. فقها بر این باورند که گرچه مراد از «سبیل» در این آیه کیفر اخروی است. ولی عبارت «ما علی المحسنین من سبیل» اطلاق داشته، بیانگر این قاعده کلی است که هرگاه شخصی به انگیزه خدمت و احسان، باعث ضرر دیدن فرد دیگری شود، مورد مواخذه قرار نمی گیرند و مواخذه همچنان که می تواند ناظر به حکم تکلیفی باشد، می تواند ناظر به حکم وضعی نیز باشد و ضامن نبودن محسن، همان عدم مواخذه وضعی و عدم ضمان (مسئولیت) اوست.

دلیل عقلی: عقل مواخذه شخص نیکوکار را نسبت به احسانی که انجام داده، ناروا (قبیح) می داند، زیرا کار خوب شخص نیکوکار مصداق نعمت است و احسان کننده (محسن)، نعمت دهنده (منعم) محسوب می شود و سپاس از منعم هم امری پسندیده نزد خردمندان است؛ همچنان که ناسپاسی از او (کفران نعمت) نزد آنان، کاری زشت و ناپسند (قبیح) است و تردیدی نیست که ضامن دانستن شخص نیکوکار، از آشکارترین نمونه های ناسپاسی از اوست.




دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی فقهی اصل حسن نیت در قراردادها از نظر مذاهب خمسه

جامعه شناسی پست مدرنیسم؛ اسکات لش؛ ترجمه دکتر حسن چاوشیان؛ نشر مرکز؛ چاپ چهارم؛ تهران:1391

اختصاصی از هایدی جامعه شناسی پست مدرنیسم؛ اسکات لش؛ ترجمه دکتر حسن چاوشیان؛ نشر مرکز؛ چاپ چهارم؛ تهران:1391 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
جامعه شناسی پست مدرنیسم؛ اسکات لش؛ ترجمه دکتر حسن چاوشیان؛ نشر مرکز؛ چاپ چهارم؛ تهران:1391

(این کتاب در 21 صفحه برای دانشجویان علوم اجتماعی در مقطع کارشناسی ارشد خلاصه شده است. دکتر محمد امین کنعانی فصلهایی از این کتاب را به دانشجویان خود در مقطع کارشناسی ارشد معرفی کرده است).

 


دانلود با لینک مستقیم


جامعه شناسی پست مدرنیسم؛ اسکات لش؛ ترجمه دکتر حسن چاوشیان؛ نشر مرکز؛ چاپ چهارم؛ تهران:1391