هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت ازدواج پیامبر و حضرت خدیجه و امکان خواستگاری دختر از پسر - 30 اسلاید

اختصاصی از هایدی دانلود پاورپوینت ازدواج پیامبر و حضرت خدیجه و امکان خواستگاری دختر از پسر - 30 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت ازدواج پیامبر و حضرت خدیجه و امکان خواستگاری دختر از پسر - 30 اسلاید


دانلود پاورپوینت ازدواج پیامبر و حضرت خدیجه و امکان خواستگاری دختر از پسر - 30 اسلاید

 

 

 

خدیجه بانوی فهیم و ثروتمند مکه از زنان نادر جزیره العرب بشمار میامد.با ان که دو شوهر پیشین اش بدرود زندگی گفته بودند:شادابی و جوانی خود را حفظ کرده همچنان دست رد به سینه بزرگان واشراف میزد وخواستگارانش را نومید میساخت اوکه با تبار با فضیلت امین قریش را نیک می شناخت ویا از راز نهفته در وجود این جوان پاکدامن اگاه بود

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت ازدواج پیامبر و حضرت خدیجه و امکان خواستگاری دختر از پسر - 30 اسلاید

مقاله در مورد حضرت فاطمه

اختصاصی از هایدی مقاله در مورد حضرت فاطمه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد حضرت فاطمه


مقاله در مورد حضرت فاطمه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 90

فاطمه بضعة منى و هى نور عینى و ثمرة فؤادى و روحى التى بین جنبى و هى الحوراء الانسیة: «فاطمه پاره تن من است، و نور چشمان من، و میوه دلم و روح من است و او حورى انسان صفت است».

پیامبر اسلام(ص) در آن سال که سال پنجم بعثتش بود در سختترین شرائط و حالات به سر مى‏برد.اسلام منزوى بود، و مسلمانان اندک نخستین، شدیداً تحت فشار.محیط مکه بر اثر شرک و بت پرستى و جهل و خرافات و جنگهاى قبایل عرب و حاکمیت زور و بینوائى توده‏هاى مردم، تیره و تار بود.پیامبر(ص) به آینده مى‏اندیشید، آینده‏اى درخشان از پشت این ابرهاى سیاه و ظلمانى، آینده‏اى که با توجه به اسباب عادى و ظاهرى بسیار دور دست و شاید غیر ممکن بود.در همین سال حادثه بزرگى در زندگى پیامبر رخ داد، به فرمان خدا براى مشاهده ملکوت آسمانها به معراج رفت، و به مصداق «لنریه من آیاتنا الکبرى» آیات عظیم پروردگار در پهنه بلند آسمان را با چشم خود دید، و روح بزرگش بزرگتر شد، و آماده پذیرش رسالتى سنگیت‏تر توأم با امید بیشتر.در روایتى از اهل سنت و شیعه - که هر دو بر آن تأکید دارند - مى‏خوانیم: پیامبر(ص) در شب معراج از بهشت عبور مى‏کرد، جبرئیل از میوه درخت طوبى به آن حضرت داد، و هنگامى که پیامبر(ص) به زمین بازگشت نطفه فاطمه زهرا سلام اللّه علیها از آن میوه بهشتى منعقد شد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد حضرت فاطمه

تحقیق درمورد زندگینامه پیامبر اسلام جدیدجدیدجدید

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد زندگینامه پیامبر اسلام جدیدجدیدجدید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

زندگینامه پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)

نام: محمد بن عبد الله

در تورات و برخى کتب آسمانى «احمد» نامیده شده است. آمنه، دختر وهب، مادر حضرت محمد (ص) پیش از نامگذارىِ فرزندش توسط عبدالمطلب به محمّد، وى را «احمد» نامیده بود.

کنیه: ابوالقاسم و ابوابراهیم.

القاب: رسول اللّه، نبى اللّه، مصطفى، محمود، امین، امّى، خاتم، مزّمل، مدّثر، نذیر، بشیر، مبین، کریم، نور، رحمت، نعمت، شاهد، مبشّر، منذر، مذکّر، یس، طه‏ و... .

منصب: آخرین پیامبر الهى، بنیان‏گذار حکومت اسلامى و نخستین معصوم در دین مبین اسلام.

تاریخ ولادت: روز جمعه، هفدهم ربیع الاول عام الفیل برابر با سال 570 میلادى (به روایت شیعه). بیشتر علماى اهل سنّت تولد آن حضرت را روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول آن سال دانسته‏اند.

عام الفیل، همان سالى است که ابرهه، با چندین هزار مرد جنگى از یمن به مکه یورش آورد تا خانه خدا (کعبه) را ویران سازد و همگان را به مذهب مسیحیت وادار سازد؛ اما او و سپاهیانش در مکه با تهاجم پرندگانى به نام ابابیل مواجه شده، به هلاکت رسیدند و به اهداف شوم خویش نایل نیامدند. آنان چون سوار بر فیل بودند، آن سال به سال فیل (عام الفیل) معروف گشت.

محل تولد: مکه معظمه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى).

نسب پدرى: عبدالله بن عبدالمطلب (شیبة الحمد) بن هاشم (عمرو) بن عبدمناف بن قصّى بن کلاب بن مرّة بن کعب بن لوىّ بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر (قریش) بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان.

از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است که هرگاه نسب من به عدنان رسید، همان جا نگاه دارید و از آن بالاتر نروید. اما در کتاب‏هاى تاریخى، نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ع) ثبت و ضبط شده است که فاصله بین عدنان تا حضرت اسماعیل، فرزند ابراهیم خلیل الرحمن(ع) به هفت پشت مى‏رسد.

مادر: آمنه، دختر وهب بن عبد مناف.

این بانوى جلیل القدر، در طهارت و تقوا در میان بانوان قریشى، کم‏نظیر و سرآمد همگان بود. وى پس از تولد حضرت محمّد(ص) دو سال و چهارماه و به روایتى شش سال زندگى کرد و سرانجام، در راه بازگشت از سفرى که به همراه تنها فرزندش، حضرت محمّد(ص) و خادمه‏اش، ام ایمن جهت دیدار با اقوام خویش عازم یثرب (مدینه) شده بود، در مکانى به نام «ابواء» بدرود حیات گفت و در همان جا مدفون گشت.

و چون عبدالله، پدر حضرت محمد(ص) دو ماه (و به روایتى هفت ماه) پیش از ولادت فرزندش از دنیا رفته بود، کفالت آن حضرت را جدش، عبدالمطلب به عهده گرفت. نخست وى را به ثویبه (آزاد شده ابولهب) سپرد تا وى را شیر دهد و از او نگه‏دارى کند؛ اما پس از مدتى وى را به حلیمه، دختر عبدالله بن حارث سعدیه واگذار کرد. حلیمه گرچه دایه آن حضرت بود، اما به مدت پنج سال براى وى مادرى کرد.

مدت رسالت و زمامدارى: از 27 رجب سال چهلم عام الفیل (610 میلادى)، که در سن چهل سالگى به رسالت مبعوث شده بود، تا 28 صفر سال یازدهم هجرى، که رحلت فرمود، به مدت 23 سال عهده‏دار امر رسالت و نبوت بود. آن حضرت علاوه بر رسالت، به مدت ده سال امر زعامت و زمامدارى مسلمانان را پس از مهاجرت به مدینه طیبه بر عهده داشت.

تاریخ و سبب رحلت: دوشنبه 28 صفر، بنا به روایت بیشتر علماى شیعه و دوازدهم ربیع الاول بنا به قول اکثر علماى اهل سنّت، در سال یازدهم هجرى، در سن 63 سالگى، در مدینه بر اثر زهرى که زنى یهودى به نام زینب در جریان نبرد خیبر به آن حضرت خورانیده بود. معروف است که پیامبر اسلام(ص) در بیمارىِ وفاتش مى‏فرمود: این بیمارى از آثار غذاى مسمومى است که آن زن یهودى پس از فتح خیبر براى من آورده بود.

محل دفن: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى کنونى) در همان خانه‏اى که وفات یافته بود. هم اکنون مرقد مطهر آن حضرت، در مسجد النبى قرار دارد.

همسران:

1. خدیجه بنت خویلد.2. سوده بنت زمعه.3. عایشه بنت ابى بکر.4. امّ شریک بنت دودان.5. حفصه بنت عمر. 6. ام حبیبه بنت ابى سفیان. 7. امّ سلمه بنت عاتکه. 8. زینب بنت جحش. 9. زینب بنت خزیمه. 10. میمونه بنت حارث. 11. جویریه بنت حارث. 12. صفیّه بنت حىّ بن اخطب.

نخستین زنى که افتخار همسرى پیامبر اکرم(ص) را یافت، خدیجه بنت خویلد بود. حضرت محمّد(ص) پیش از رسیدن به مقام رسالت، در سن 25 سالگى با این بانوى بزرگوار ازدواج نمود. خدیجه کبرى (س) با موقعیت و اموال خویش، خدمات شایانى به پیامبر اکرم(ص) در اظهار رسالتش کرد. این بانوى بزرگ، از افتخارات زنان عالم است و در ردیف بانوان قدسى، همانند مریم و آسیه، قرار دارد. پیامبر اکرم(ص) به احترام خدیجه کبرى (س) تا هنگامى که وى زنده بود، با هیچ زن دیگرى ازدواج نکرد. همو بود که دردها و رنج‏هاى پیامبر(ص) را، که سران شرک و کفر متوجه آن حضرت مى‏کردند، تسلّى داده و او را در رسالت و نبوتش یارى مى‏داد.

خدیجه کبرى(س) به خاطر مقام و منزلتى که در اسلام به دست آورده بود، مورد لطف و عنایت مخصوص پروردگار جهانیان قرار گرفت. به همین جهت روزى جبرئیل امین به محضر پیامبر اکرم(ص) شرفیاب شد و گفت: اى محمد! سلام خدا را به همسرت خدیجه برسان. پیامبر اکرم(ص) به همسرش فرمود: اى خدیجه! جبرئیل امین از جانب خداوند متعال به تو سلام مى‏رساند. خدیجه گفت: «اللّه السّلام و منه السّلام و على جبرئیل السّلام».

حضرت خدیجه (س) در ایام همسرى با پیامبر(ص) از احترام ویژه رسول‏خدا(ص) برخوردار بود و پیامبر(ص) نیز همسرى مهربان و وفادار براى او بود. آن حضرت پس از وفات خدیجه (در رمضان سال دهم بعثت) همواره از او به نیکى یاد مى‏کرد.

از عایشه، سومین همسر رسول خدا(ص)، روایت شده است:

«کانَ رَسُولُ اللّهِ(ص) لایَکادُ یَخْرُجُ مِنَ الْبَیْتِ حَتّى یَذْکُرَ خَدیجَةَ فَیَحْسَنُ الثَّناءِ عَلَیْها، فَذَکَرها یَوْماً مِنَ الْاَیّامِ فَادْرَکَتْنی الْغَیْرةَ، فَقُلْتُ: هَلْ کانَتْ اِلاّ عَجُوزاً وَقَدْ اَبْدَلَکَ اللّهُ خَیْراً مِنْها، فَغَضَبَ حَتّى‏ اهْتَزَّ مَقْدَمُ شَعْرِهِ مِنَ الغَضَبِ‏. (1)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد زندگینامه پیامبر اسلام جدیدجدیدجدید

تحقیق درمورد حضرت خدیجه

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد حضرت خدیجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 1

 

خصائص پیامبران

انبیاء الهی بعضی خصوصیات را دارا می باشند که در هیچ یک از مردمان و انسان ها یافت نمی شود. همین خصائص است که موجب برگزیده شدن این تعداد از افراد بشر از بین انسان ها می شود و آنها را مفتخر به صفت رسالت و پیامبری می نماید. اینان انسان های برگزیده ای هستند که خداوند آنها را از بین مردمان برای امر خطیر رسالت و دعوت انسان ها به سوی او انتخاب می کند. خلاصه ای از خصائص انبیاء به شرح ذیل است:

1 ـ اعجاز: معجزه کاری است که تمامی بشر غیر از انبیاء الهی از انجام آن معذورند و نمی توانند از عهده آن برآیند. هر پیامبری که از جانب خداوند مبعوث می شد، از قدرت خارق العاده خود،‌ یک یا چند اثر مافوق قدرت بشر را ابراز می داشت که نشان دهنده بهره مندی او از آن نیروی خارق العاده الهی بود، تا گواهِ راستین بودنِ دعوت او و آسمانی بودن سخنش باشد.

2 ـ عصمت: عصمت یعنی مصونیت از گناه و اشتباه. یعنی پیامبران نه تحت تاثیر هواهای نفسانی قرار می گیرند و نه مرتکب اشتباه می شوند و نه در کارهای خود دچار اشتباه و خطا می گردند.

برکناری آنها از گناه و اشتباه،‌ حدّ اعلای قابلیت اعتماد را به آنها می دهد.

3 ـ رهبری: رهبری دینی و اطاعت مردمان، از بزرگترین خصوصیات انبیاء الهی است. آنها عهده دار امر هدایت و رهبری انسان ها می شوند تا انسان ها را از خطرات ضلالت و گمراهی آگاه سازند.

4 ـ خلوص نیّت: پیامبران به حکم اینکه تکیه گاه الهی و خدایی دارند، هرگز رسالت عظیمی را که از طرف خداوند متعال بر دوش آنها گذاشته شده است را از یاد نمی برند و کار او را به انجام    می رسانند. لذا در کار خود، نهایت خلوص نیت را دارند، یعنی هیچ منظوری و هدفی جز هدایت بشر که خواسته خداوند است، ندارند و از مردم اجر و پاداشی برای انجام رسالت خود نمی خواهند.

5 ـ سازندگی: پیامبران هستند که به نیروها تحرک می دهند و آنها را سامان می بخشند. صرفاً در جهت ساختن فرد و جامعه انسانی است. به عبارت دیگر در جهت سعادت بشری است نه در جهت فاسد کردن فرد یا تباهی جامعه. لذا اگر دعوت یک مدعی پیامبری، فاسد ساختن انسان ها، از کار انداختن نیروهای آنها یا به فحشاء و هرزگی افتادن و تباهی جامعه انسانی و انحطاط مجتمع انسان ها باشد، خود دلیل قاطعی است بر اینکه این مدعی پیامبری در دعوت خود صادق نیست.

6 ـ درگیری و مبارزه: با خرافات و شرک ها، جهالت ها، ساخته های خیال بافانه، ظلم ها، ستم ها و ستمگری ها یکی دیگر از علائم و خصوصیات یک مدعی پیامبری است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد حضرت خدیجه

دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام


دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام

 

مشخصات این فایل
عنوان: نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 45

این مقاله درمورد نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام می خوانید :

خوارج و ویژگیها
1ـ یکی از مسائلی که در مورد خوارج ذکر شده این است که آنها مردمانی عابد و زاهد بوده‌اند چنانچه به رهبر آنها عبدالله بن وهب لقب «ذوالثفنات» داده بودند و این اشاره به اثرات سجود بر پیشانی او بوده است در کنار این عبادت یک نوع حماقت و کج فهمی وجود دارد که مانع از حرکت فرد در یک مسیر صحیح می‌باشد، اضافه بر آن همین عبادت همانگونه که یک عجبی را برای شخص در حق بودن حتمی برای او بوجود می‌آورد دیگران را نیز به اشتباه واداشته و گمان می‌کنند که خط صحیح همان است.
2ـ مطلب دیگر در مورد تاویلات و تفسیرات باطلی است که از قرآن ارائه می‌دادند آنها بعضی از آیات را بدون توجه به سایر آیات تفسیر و توجیه می‌کردند از جمله همان گونه که دیدید از کلمه لاحکم الالله برداشتی غلط می‌کردند کما اینکه با برداشتهای غلط، انجام هر گناه کبیره را «کفر» می‌دانستند و وقتی در دعای حضرت نوح (ع) می‌خوانند که: «رب لاتذرعلی الارض من الکافرین دیاراً» تصمیم می‌گرفتند تا بر طبق آن هیچ کافری را زنده نگذارند حتی در این رابطه آنها در کشتن افراد بی‌گناهی همچون زنان و پیران و کودکان نیز دریغ نمی‌کردند و معروف به خشونت و کشتار در مورد کودکان و زنان بودند .
3ـ چنین صفاتی موجب می‌گردید که همیشه حالت خشونت در آنها یافت شود لذا بود که بیشتر جوانان را که دارای احساسات بودند به این سو جذب می‌کردند و متهم نیز بودند که جوانها طرفدار آنها هستند  
4ـ فاصله زیاد اعتقادی بین آنها و سایر مردم، بتدریج موجب جدائی آنها از لحاظ فکری از سایرین شده بود و لذا افرادی نیز که متابعت آنها را می‌کردند از جهت تربیت فکری، تحت تعلیم رهبران خوارج بودند بدون آنکه با دیگران ارتباط زیادی داشته باشند همین مطلب موجب بقای آنها ولو در سخت‌ترین شرایط گشته بود لذا بود که امام در مورد افرادی که به خوارج گرایش پیدا کرده بودند فرمودند: اینها تابعیت حق را پذیرفته‌اند اما جوانب آنرا نمی‌شناسند و اولین شبهه‌ای که برای آنها بوجود آید شک در قلوب آنها نفوذ می‌کند  و در مورد دیگری امام می‌فرماید: اینان مردمان خشنی هستند که از هر گوشه گرد آمده‌اند و قبل از هر چیز احتیاج به تعلیم و تادیب دارند، احتیاج به کسی دارند که قیم آنها بوده و دست آنها را بگیرد .
5ـ در حالی که پس از علی(ع) بنی امیه حاکم می‌شدند وجود خوارج به لحاظ دشمنی سخت آنها با بنی‌امیه به شکل گسترده، طبیعی بود وقتی پس از جنگ با خوارج به علی(ع) خبر دادند که همگی خوارج کشته شدند امام فرمودند این طور نیست.
«کلا والله نطف فی اصلاب الرجال و قرارات النساء کلما نجم منهم قرن قطع یکون آخرهم لصوصاً سلابین»
این گروه علی رغم آنکه باطل بود در مقابل انحرافات بنی‌امیه، بقاءش تضمین شده به نظر می‌رسید خط مشی علی(ع) بود که از چهار هزار نفر آنها و آن همه استواری و بظاهر عابد و زاهد تنها ده نفر از آنها را آنهم با فرار کردن باقی می‌گذارد.
به نظر می‌رسد این گفتار علی(ع) کنایه از این باشد که این گروهها که با احساسات سرکار دارند و با ظاهری مومن و با استفاده از شعارهای قرآنی قصد اعمال نفوذ دارند اگر در موقع حاکمیت مشی علی(ع) باشد چیزی از آنها باقی نمی‌ماند اما اگر بنی‌امیه بر سر کار آیند آنها همیشه در اصلاب مردان باقی خواهند ماند همانطور که ماندند.

آخر جمله امام اشاره به این مطلب دارد که علی‌رغم اینکه آیا باقی می‌مانند ولی در نهایت به صورت دزدهای سرگردنه در می‌آیند، چون ماهیت آنها، بر مبنای صحیحی بنیان نشده است و بالاخره از درون متلاشی خواهد گردید.
علی (ع) بخاطر همین خصوصیات بود که در آگاهی دادن به آنها فوق‌العاده تلاش کرد، او کوشش می‌کرد تا بهرطریقی شده آنها را به خطاهایشان واقف کند اما وقتی دست به سلاح بردند علی(ع) چاره‌ای جز جنگ با آنها نداشت، در عین حال بعد از جنگ، اسرای آنها را آزاد کرده و زخمی‌های آنها را به خانواده‌هایشان باز گرداند ، تا حس نیت خود را آشکار سازد.
امام چون می‌دانست حاکمیت پس از او با بنی‌امیه است به اصحاب و شیعیان خود فرمود تا در آن موقع رو در رو با خوارج نجنگند:
لاتقاتلو الخوارج من بعدی فلیس من طلب الحق فاخطا کمن طلب الباطل فادرکه  
پس از من با خوارج کارزار نکنید زیرا کسی که در طلب حق بوده و خطا کرده همچون کسی (معاویه) نیست که در طلب باطل بوده و بدان رسیده است اما در این مورد که چرا پس از او با خوارج درگیر نشوند این علت را ذکر می‌کند که خوارج ابتداء به قصد «اخذ حق» حرکت کردند اما اشتباه کردند اما بنی‌امیه از ابتدا بدنبال باطل بودند و بدان رسیده‌اند از این جهت اولی آنست که با بنی‌امیه مبارزه شود نه با خوارج.
نکته دیگری که در ارتباط با خوارج در این جنگ قابل توجه است اینکه امام فرمود:
هیچکس جز من جرات جنگیدن با خوارج را نداشت .
این مطلب بدین جهت بود که خوارج با آن چهره حق بجانبی که بخود گرفته و در عبارت از همه جلوتر بودند کمتر کسی جرات جنگیدن با آنها را داشت امام علی(ع) که خود از جهات مختلف برتر از آنها بوده و عابد و زاهدتر از او وجود داشت براحتی می‌توانست با آنها نبرد کرده و هیچ شبهه‌ای نیز برای کسی باقی نگذارد امام در این حرکت خود با کسانی می‌جنگد که خشک مقدس بوده و با اظهار حق راه باطل را می‌رفتند آنها ناآگاهانه بدام شیطان درغلتیده بودند، امام به آنها اجازه حیات داد تا وقتی  که آنها نیز آرامش داشته باشند به محض آنکه دست به قتل و غارت زدند، دیگر تامل جائز نبوده و کشتن آنها واجب بود و علی چنین کرد.
پس از خوارج:
جنگ با خوارج نهروان پایان یافت و امام (ع) در پی تهیه مقدمات حمله دیگری به شام برآمد در آن موقع امام به مردم فرمود:
«فان الله قد احسن بکم واعز نصرکم فتوجهوا من فورکم هذا الی عدوکم من اهل الشام»
خداوند به شما احسان کرده و پیروزی شما را قوت بخشیده فوراً به سوی دشمن خود در شام حرکت کنید.
اما این بار مردم تحرکی از خود نشان ندادند و حرکت غلطی که پس از صفین با اصرار خود این مردم ایجاد شده اثر سوء آن یعنی جنگ خانمانسوز نهروان بر خود آنها وارد شده بود، آنها را از حرکت مجدد بازداشت اشعث بن قیس یکی از رهبران قبیله‌ای اظهار خستگی کرد و روحیه یاس و ناامیدی را در مردم ایجاد کرد بعضی مردم نیز بنابه نقل «ثقفی» ته دل ایده خوارج را داشتند (نه از معاویه خشنود بودند و نه از علی(ع)) و بعضی نیز اساساً تمام وجودشان را تردید فرا گرفته بود ، امام در این دوره است که سخنان شماتت‌آمیز خود را بر مردم عراق میگوید و آنها را متهم به ضعف کرده و بارها و بارها از عدم همکاری آنها ناله می‌کند، معاویه از این کندی و بی‌تحرکی مردم عراق استفاده کرده و سعی در زدن ضربات دیگر بر مناطقی است که تا آن موقع تحت نفوذ علی(ع) بودند.
مصر: پس از کشته شدن عثمان و فرار مالی او «عبدالله بن سعد ابی سرح» به دمشق، قیس بن عباده از طرف امام والی آن دیار گردید معاویه از همان ابتدا درصدد فریب قیس برآمد و ضمن نوشتن نامه‌ای که جهت تندی نداشت گفت که باید تامل کند، معاویه که خیال کرده بود قیس جذب او شده به مردم گفته بود که قیس نیز از آنها هواداری کرده است اما پس از چندی قیس در جواب نامه دوم به او تندی کرده و او و همراهانش را گمراه خواند و گفت که حاضر به همکاری با آنها نیست .

از طرف دیگر قیس نسبت به مخالفین علی(ع) در مصر سخت‌گیری نکرد، از این رو با رسیدن شایعات حمایت قیس از معاویه از یک طرف و عدم سختگیری او نسبت به مخالفین علی در مصر، این احتمال را تقویت کرد که مصر باید بدست فرد مطمئن‌تری سپرده شود او «محمدبن ابی‌بکر» یکی از صحابیان مخلص علی(ع) بود، محمدبن ابی‌بکر بسوی مصر رفت اما او نیز از قدرت کافی برخوردار نبود، لذا پس از ماجرای حکمیت نتوانست در مقابل دسیسه‌های معاویه ایستادگی کند لذا امام تصمیم گرفت تا مالک اشتر را بجای او بفرستد بخصوص که سپاه معاویه به رهبری عمروبن العاص روبه مصر حرکت کرده بود اما با کمال تاسف عمال معاویه در بین راه مالک را به شهادت رساندند و با این حرکت خود دل علی(ع) را در این موقع تنهائی، بدرد آوردند پس از چندی محمد بن ابی‌بکر نیز در مصر به شهادت رسید و مصر تحت سلطه معاویه قرار گرفت امام در مورد مالک به مردم مصر نوشته بود:
«انی بعثت الیکم سیفاً من سیوف الله … فانه لایقدم ولا تهجم الا بامری وقد اثرتکم به علی نفسی»  
من شمشیری از شمشیرهای خداوند را به سوی شما فرستادم… او جز با امر من حرکتی نخواهد کرد من در فرستادن او به سوی شما ایثار کردم.
وقتی خبر شهادت او به علی(ع) رسید امام گریه فراوان کردند و فرمودند «وعلی مثلک فلتبکی البواکی» معاویه از این خبر بسیار مسرور شد و اعلام کرد که علی(ع) دو دست داشت یکی عمار بود که در صفین کشته شد و دیگر مالک که امروز .
بصره: یکی از نقاط دیگری که مورد نظر معاویه بود شهر بصره بود این شهر چندی قبل از آن، با آمدن عایشه و سایر کسانی که برای انتقام خون عثمان بسیج شده بودند «عثمانی» شده بود، از این جهت امید معاویه این بود که پس از آن همه کشته‌هایی که این مردم در جمل داده‌اند از علی(ع) نفرت پیدا کرده و با معاویه همداستان شوند. از این جهت معاویه شخصی را بنام عبدالله بن الحضرمی به بصره فرستاد تا با تبلیغ و تحریک آنها را بسوی معاویه جذب کنند در آن موقع عبدالله بن عباس والی آن شهر بود و خود برای انجام کاری به کوفه رفته بود و زیاد بن عبید «ابیه» را بر جای نهاده بود، با این پیش‌آمد، زیاد وقتی کثرت طرفداران عبدالله الحضرمی را دید از دارالاماره خارج شد و در میان یکی از قبائل پناهید او با فرستادن نامه‌ای به کوفه از علی کمک خواست تا جاریه بن قدامه را به بصره بفرستد جاریه به بصره رفت او نیز با تبلیغ مردم بتدریج قبائل را از هواداری ابن حضرمی بازداشت امام نیز نامه‌ای همراه با تهدید و تبشیر برای آنها فرستاد پس از چندی درگیری بین آنها صورت گرفت و ابن حضرمی در محاصره جاریه بن قدامه در میان آتش سوخت.
عمان: والی امام در این دیار، حلف بن عوف ازدی بود، پس از جنگ خوارج، قوم بنی ناجیه که ضعف حاکمیت را مشاهده کردند، مرتد شده و مسیحی شدند امام(ع) برای سرکوبی آنها معقل بن قیس را فرستاد و او در یک درگیری با آنها، خریت بن راشد رهبر آنها را به قتل رسانده و آنها را به شکست کشانید .

عین التمر:
این منطقه نیز یکی از مناطقی بود که مورد تجاوز معاویه قرار گرفت، نعمان بشیر یکی از فرماندهان معاویه به این منطقه حمله برد کعب بن مالک والی امام با فرستادن پیامی برای امام از او درخواست کمک کرد، امام نیز برای تهییج مردم به منبر رفته و آنها را نسبت به این واقعه هشدار دارد اما در آن محفل، کسی اعلام آمادگی نکرد، پس از آن عدی بن حاتم خود با هزار نفر از قبیله طی عازم شد و دشمن را فراری دادند.
مکه، یمن و مدینه:
«بسربن ارطاه» یکی از فرماندهان جنایتکار معاویه مامور حجاز شد او به مکه و مدینه رفته و در میان مردم کوشش کرد تا برای معاویه بیعت بگیرد و پس از آن رو به سوی یمن رفت، عبیدالله بن عباس کارگزار آن دیار از ناحیه علی، فرار کرد وبسربن ارطاه دو فرزند او را سر برید، او خانه کسانی را که متمایل به علی بودند غارت کرده بسیاری از آنها را به شهادت رساند، امام جاریه بن قدامه را بسوی او فرستاد و او در حال تعقیب بسر برد که خبر شهادت علی به او رسید او وارد مدینه شد و در آنجا پس از گرفتن بیعت مردم برای حسن بن علی(ع) بسوی کوفه بازگشت.
قطقطانه:
یکی از مناطق دیگری که مورد هجوم معاویه قرار گرفت این منطقه بود ضحاک بن قیس با تعداد کثیری به این دیار هجوم آورده و «ابن عمیش» والی امام را به شهادت رساند. خبر آن به امام رسید اما کمتر کسی پاسخ امام را داد در همین موقع بود که امام فرمود: که ای کاش در مقابل هر هشت نفر شما یک نفر شامی همراه من بود ، پس از آن 4 هزار نفر با همکاری اصحاب امام گرد آمدند و به فرماندهی حجربن عدی راهی این منطقه شدند، با رسیدن خبر به ضحاک او شبانه بسوی شام فرار کرد از نمونه این حملات بازهم در سال 39 هـ و اوائل 40 یافت می‌شود از جمله، حمله عبدالله بن مسعده که قبل از بسر به مکه و مدینه تجاوز کرد و با فرستادن «مسیب بن نجبه» از سوی امام دستگیر شد اما شبانه فرار کرد .
هدف معاویه عمدتاً آن بود تا به مردم مسلمان سراسر این مناطق بفهماند علی قدرت حکومت نداشته و یک فرد لایق برای حکومت نیست، طبیعی بود که با سلب شدن امنیت مردم بتدریج موقعیت امام روبه ضعف می‌نهاد و زمینه برای حکومت معاویه آماده‌تر می‌شد جالب این است که بعدها نیز وقتی سخن از حکومت علویان پیش می‌آمد این شایعه شهرت داشت که اینها توانایی حکومت را ندارند ، و این خود بخود توانست مردم را از حمایت آنها باز دارد.

بخشی از فهرست مطالب مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام

مقدمه
علت تشکیل سقیفه
نظریه احمد حسین یعقوب
خلافت ابی بکر
ابی بکر
علی علیه السلام در دوران خلافت 25 ساله پس از پیامبر(ص)
الف: خلفاء و علی (ع)
ب: موضع امام (ع) در بیان مواضع خود را خلافت
تلاش امام برای تحقق امامت:
علی علیه السلام در مقابل مشکلات:
1ـ مشکل عدالت اقتصادی:
مشکل مسائل نژادی:
3ـ مشکل انحرافات دینی:
4ـ مشکل فساد داخلی:
موضع امام در اصلاح وضع داخلی:
عایشه دختر ابی بکر «ام المومنین» و آغاز جنگ جمل
هجرت علی (ع) به عراق
علی (ع) و معاویه:
همراهی معاویه و عمروبن عاص:
مقدمات درگیری:
حکمیت و تفرقه:
خوارج و ویژگیها
پس از خوارج:
مکه، یمن و مدینه:
قطقطانه:
منابع و ماخذ

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نحوه به خلافت رسیدن ابوبکر و فعالیت های حضرت علی (ع)‌ در دوران 23 سال اسلام