هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره پیامبر و خلافت

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره پیامبر و خلافت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره پیامبر و خلافت


تحقیق درباره پیامبر و خلافت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

خلافت اسلامی نوعی حکومت است که در آن ملاک حقوق انسان‌ها باورهای اسلامی است و حاکمیت از آن کسانی است که نسبت به حقوق اسلامی آگاهی دارند. در خلافت اسلامی حکومت باید بر اساس شورا انجام گیرد اما حرف آخر را خلیفه میزند. به این فرم حکومت اشرافیت (آریستوکراسی) نیز گفته می‌شود. این نوع حکومت با نوع دیگر حکومت اسلامی یعنی حکومت ولایت فقیه متفاوت است.

تاریخچه

خلافت اسلامی به شکل مطرح در امروز بعد از زندگی پیامبر اسلام ابداع شد. در مورد جانشینی پیامبر قبل از فوت ایشان بین شیعه و سنی اختلاف است. اهل تسنن معتقند پیامبر در مورد جانشینی خود تصمیمی نگرفته است، اما شیعیان معتقند پیامبر علی بن ابی طالب را به عنوان جانشین انتخاب کرده است.

خلافت به معنای جانشینی و در واقع جانشینی پیامبر اسلام پس از مرگ او است. در این مقوله دو نظریه ی عمده وجود دارد.

نظریه‌ی اهل سنت

که معتقدند محمد جانشینی را برای خود معین نکرد و مسلمانان بدین لحاظ از طریق شورا خلیفه‌ای را انتخاب کردند.

نظریه‌ی شیعیان

شیعیان معتقدند محمد در مواردی متعدد که مصداق بارز آن گفتار او در روز غدیر خم است، علی را بعنوان مولای مسلمانان و جانشین و خلیفه ی بعد از خود معرفی کرد.

شیعیان جدای از شیوه ی نقلی، یعنی نقل احادیثی از پیامبر دال بر جانشینی علی ، که این احادیث در کتب معتبر اهل سنت نیز قابل مشاهده هستند و موضوع صرفا بر سر تعابیر و تفاسیری است که از کلام رسول خدا شده، به شیوه‌های عقلی نیز بر خلافت علی استدلال می نمایند. از جمله اینکه آیا ممکن است محمد در مورد احکام جزیی به تفصیل سخن گفته باشد و تکلیف مسلمانان را معلوم کرده باشد، اما در مورد جانشینی پس از خود چیزی نگفته باشد.

ایرادات شیعه به شورای اهل سنت

بنا بر دیدگاه شیعیان شورایی که اهل سنت آن را مطرح می نمایند در واقع عملی نشد.

ایرادات انتخاب خلیفه اول از دیدگاه شیعه

در شورایی که ابوبکر را بعنوان خلیفه ی اول انتخاب کرد حداکثر هفت نفر حضور داشتند و این اشخاص پیشتر به نمایندگی جامعه ی مسلمانان منصوب نشده بودند. یکی از این اشخاص ابوبکر بود که به خودش رأی داد، دیگری عمر بود که به ابوبکر رأی داد و ابوبکر نیز به هنگام مرگ او را بعنوان خلیفه‌ی دوم معرفی کرد. سومی ابو عبیده بود که شغلش قبرکنی بود و از عقلای قوم محسوب نمی شد. به اعتقاد شیعیان اگر قرار به برگزاری شورایی هم بود باید در وهله ی اول از علی دعوت به شرکت در جلسه را می کرد، و نیز در این شورا شخصیتهایی نظیر ابن عباس مفسر بزرگ قرآن، سلمان، اباذر، مقداد، عمار، کمیل، مالک اشتر نخعی، محمد حنفیه و بسیاری شخصیتهای دیگر حضور می یافتند و این اشخاص نیز یا باید از قاطبه ی مسلمانان نمایندگی کسب می کردند و یا اینکه خلیفه بر اساس یک انتخابات آزاد که همه ی مسلمانان حق شرکت در آن را می داشتند برگزار می شد.البته شیعیان اعتقاد دارند که مطابق قرآن (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمک من الناس) یعنی: «ای رسول ابلاغ کن آنچه را که از جانب پروردگارت به تو نازل شده و اگر این کار را به انجام نرسانی رسالت او را ابلاغ ننموده ای، خداوند ترا از مردم محفوظ خواهد داشت) محمد از جانب خدا موظف به انتصاب علی به عنوان جانشین و وصی پس از خود بود و تعیین علی بعنوان جانشین محمد مانند تعیین هارون به جانشینی موسی بود، با این تفاوت که هارون علاوه بر جانشینی خود پیامبر هم بود اما علی خلیفه و امام بود و پیامبر نبود. اما در مقام بررسی تاریخ شیعه با قاطعیت اعلام می دارد که اصولا شورایی نیز در برابر نص محمد برگزار نشد و به آنچه که روی نمی توان نام شورا نهاد.

ایرادات انتخاب خلیفه دوم از دیدگاه شیعه

در تعیین عمر بعنوان خلیفه ی دوم نیز اصولا شورایی برگزار نشد و ابوبکر وی را بعنوان جانشین خود و خلیفه ی دوم معرفی کرد. در اینجا شیعیان این سوال را مطرح می کنند، که چگونه است که وقتی پیامبر علی را منصوب می نماید، اهل سنت زیر بار نمی روند و از شورا دم می زنند، اما هنگامی که ابوبکر خلیفه ی دوم را تعیین می کنند همگی‌شان می پذیرند؟

ایرادات انتخاب خلیفه سوم از دیدگاه شیعه

در خصوص خلافت خلیفه ی سوم یعنی عثمان نیز شورایی از جانب مسلمانان و یا قاطبه ی منتخب مسلمانان برگزار نشد و عمر خود چند نفر را مشخص کرد تا خلیفه ای را برگزینند. این هیأت ابتدا علی را برگزید اما با او شرط کرد که بر اساس قرآن و روش شیخین (ابوبکر و عمر) رفتار نماید، اما علی نپذیرفت و گفت بر اساس قرآن و اجتهاد خود عمل می کنم، بنابراین گروه مذکور عثمان را برگزید و این شرط را با او در میان گذاشت و او شرط را پذیرفت. بنابراین خلیفه ی سوم نیز با شور و مشورت مسلمانان انتخاب نشد بلکه گروهی که از سوی خلیفه ی دوم مأموریت یافته بودند به شکلی که گفته شد او را منتصب ساختند.

نحوه انتخاب خلیفه چهارم از دیدگاه شیعه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره پیامبر و خلافت

دانلود مقاله درباره خلافت و امامت

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله درباره خلافت و امامت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

خلافت و امامت در کلام اسلامى

1- امامت، مهم‏ترین جایگاه بحث‏هاى کلامى بحث و گفت و گو درباره‏ى خلافت و امامت، یکى از مهم‏ترین و دیرین‏ترین بحث‏ها و گفت و گوهایى است که در جهان اسلام، پس از رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله میان مسلمانان مطرح شده است. اگرچه پیش از این مسئله، درباره‏ى مسائل دیگرى اختلاف نظر پیدا شد، اما اختلاف در فلسفه‏ى امامت و خلافت، داراى ویژگى‏هاى بى مانندى بود. عبدالکریم شهرستانى، پس از اشاره به پاره‏اى از اختلافات و مباحثه‏هایى که به هنگام رحلت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و پس از آن، میان مسلمانان رخ داد، مى‏گوید: پنجمین اختلاف آنان - که بزرگ‏ترین اختلاف میان امت اسلامى به شمار مى‏رود - اختلاف‏شان درباره‏ى امامت‏بود; زیرا، درباره‏ى هیچ یک از قواعد دینى، در هیچ زمانى، چنان نزاع و ستیزى که درباره‏ى امامت در گرفته است، رخ نداده است.وى، آن گاه به ماجرایى که در سقیفه‏ى بنى ساعده اتفاق افتاد، اشاره کرده، گفته است: مهاجران و انصار، درباره‏ى امامت، اختلاف کردند. انصار گفتند: «امیرى از ما و امیرى از شما، عهده دار امر خلافت و امامت گردد.» و سعد بن عباده را - که بزرگ و رهبر آنان بود - از طرف خود پیشنهاد کردند. در این هنگام، ابوبکر و عمر، وارد سقیفه شدند. عمر که از پیش، مطالبى را در نظر گرفته بود تا در آن جمع و درباره‏ى امامت ایراد کند، مى‏خواست‏سخن بگوید، ولى ابوبکر مانع شد و خود به سخنرانى پرداخت و پس از حمد و ثناى خداوند، مطالبى را ایراد کرد. عمر مى‏گوید: «او، همان چیزهایى را گفت که من در نظر داشتم بگویم. گویا، او، از غیب آگاه بود. پس از پایان یافتن سخنان ابوبکر و قبل از آن که انصار مطلبى بگویند، من با ابوبکر بیعت کردم، و مردم نیز با او بیعت کردند و در نتیجه، آتش فتنه خاموش شد. جز این که بیعت‏با ابوبکر، کارى شتاب زده و دور از تدبیر بود که خداوند، مسلمانان را از شر آن حفظ کرد. پس اگر فردى دیگر، آن را تکرار کند، وى را بکشید. پس، هرگاه فردى بدون مشورت با مسلمانان با فرد دیگرى بیعت کند، آن دو، خود را به هلاکت افکنده‏اند، و قتل‏شان واجب است». شهرستانى، آن گاه به تبیین این مطلب پرداخته است که «چرا انصار بیعت‏با ابوبکر را پذیرفتند و از پیشنهاد خود مبنى بر این که هر یک از مهاجران و انصار، رهبرى داشته باشند، دست‏برداشتند؟» . او مى‏گوید: انصار، بدان جهت از پیشنهاد خود منصرف شدند که ابوبکر از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله روایت کرد که آن حضرت فرمود: «الائمة من قریش; رهبران امت اسلامى، از قریش‏اند». آن گاه افزوده است: این، بیعتى بود که در سقیفه واقع شد. آن گاه، مردم به مسجد آمدند و با ابوبکر بیعت کردند، جز گروهى از بنى هاشم، و ابوسفیان از بنى امیه، و امیرالمؤمنین على بن ابى‏طالب علیه السلام که به تجهیز بدن پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و تدفین او مشغول بود و در این منازعه شرکت نداشت.اینک، ما، در پى تحلیل و بررسى ماجراى سقیفه‏ى بنى ساعده نیستیم، غرض از نقل این مطلب، بیان اهمیت مسئله‏ى امامت و خلافت از دیدگاه مسلمانان صدر اسلام است. این که انگیزه‏ى شرکت کنندگان در سقیفه چه بود، در نتیجه‏ى یاد شده، تفاوتى ایجاد نمى‏کند; زیرا، خواه، انگیزه‏ى آنان را حفظ اسلام و جلوگیرى از فتنه‏هاى احتمالى که اسلام و مسلمانان را تهدید مى‏کرد، بدانیم و خواه، مسئله‏ى مقام و ریاست و نظایر آن، در هر دو صورت، رفتار آنان، گویاى این حقیقت است که خلافت و امامت، مسئله‏اى مهم و اساسى است و از مسایل محورى در جهان اسلام به شمار مى‏رود. شرکت نکردن امام على علیه السلام در سقیفه و وارد نشدن در آن اختلاف، یکى، بدان جهت‏بود که وى، حفظ حرمت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را در آن زمان بر هر امر دیگرى ترجیح مى‏داد و بر آن بود که در آن فاصله‏ى کوتاه، مسلمانان را خطرى تهدید نخواهد کرد، و دیگرى، این که به اعتقاد او، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در حیات خود، براى چنین مسئله‏ى مهمى چاره اندیشى کرده و جانشین خود را در فرصت‏ها و مناسبت‏هاى مختلف - مانند غدیر خم - تعیین کرده است. بحث درباره‏ى امامت و خلافت، صرفا، یک بحث تاریخى نیست تا در شرح و تبیین یک رخداد مهم در تاریخ اسلام خلاصه شود; زیرا، امامت، ابعاد و زوایاى مهم دیگرى نیز دارد. این مسئله، با حیات فکرى، اعتقادى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى امت اسلامى، رابطه‏اى استوار و تعیین کننده دارد. جایگاه مهم و برجسته‏ى بحث امامت در تفکر و تعالیم اسلامى از همین ابعاد اساسى و سرنوشت‏ساز آن، ناشى مى‏شود. با تبیین ماهیت امامت، این مسئله، روشن‏تر خواهد شد. در این جا یادآورى این نکته لازم است که شیعه، امامت را از اصول دین و عقاید اسلامى مى‏داند، ولى معتزله و اشاعره و دیگر مذاهب کلامى، آن را از فروع دین و احکام عملى اسلام مى‏شمارند. ریشه‏ى این دو دیدگاه، این است که از نظر شیعه، نصب و تعیین امام، از شئون خداوند است و در تعیین امام، به «انتصاب‏» قائل است، ولى مذاهب دیگر، نصب و تعیین امام را از شئون و وظایف مکلفان مى‏دانند و در تعیین امام، به «انتخاب‏» معتقد هستند. در بحث‏هاى آینده، در این باره، بیش‏تر سخن خواهیم گفت، یادآورى آن در این بحث، براى بیان این مطلب است که دو دیدگاه یاد شده، در لزوم امامت و اهمیت آن، اختلافى ندارند; زیرا، از فروع دینى بودن، سبب نمى‏شود که مسئله‏اى اهمیت‏اش کم باشد. نماز، از فروع دین است، ولى این امر، با جایگاه مهم آن در آیین اسلام، منافات ندارد. البته، اعتقاد به این که امامت در زمره‏ى اصول عقاید دینى قرار دارد، منزلت و جایگاه بهترى را به مسئله‏ى امامت مى‏بخشد. 2- حقیقت امامتواژه‏ى امامت، در لغت، به معناى «رهبرى و پیشوایى‏» است و «امام‏» را «مقتدا و پیشوا» گویند، خواه، آن مقتدا و پیشوا، انسانى باشد یا چیزى دیگر. ابن فارس گفته است: «امام، فردى (یا چیزى) است که در کارها به او اقتدا مى‏شود، و پیامبر صلى الله علیه و آله امام و پیشواى همه‏ى امامان است، و خلیفه‏ى پیامبر، امام رعیت و مردم است، و قرآن، امام و پیشواى مسلمانان است‏» . قرآن کریم، همان گونه که برخى از انسان‏ها را «امام‏» نامیده، کتاب آسمانى حضرت موسى علیه السلام را نیز «امام‏» خوانده است. درباره‏ى حضرت ابراهیم علیه السلام مى‏فرماید: «انى جاعلک للناس اماما» و درباره‏ى بندگان خاص الهى مى‏فرماید، آنان، از خداوند مى‏خواهند که آنان را پیشواى پرهیزگاران قرار دهد: «واجعلنا للمتقین اماما» و درباره‏ى کتاب حضرت موسى علیه السلام مى‏فرماید: «و من قبله کتاب موسى اماما و رحمة‏» قرآن کریم، «لوح محفوظ‏» را نیز «امام مبین‏» دانسته و فرموده است: «وکل شى‏ء احصیناه فى امام مبین‏» متکلمان اسلامى، امامت را به «ریاست و رهبرى جامعه‏ى اسلامى در زمینه‏ى امور دنیوى و دینى‏» تعریف کرده‏اند. نمونه‏هایى از تعاریف آنان را ذیلا یادآور مى‏شویم: 1- الامامة رئاسة عامة فی امور الدین و الدنیا بالاصالة فی دارالتکلیف; امامت، رهبرى عمومى و بالاصالة در زمینه‏ى امور دین و دنیا در سراى تکلیف است. 2- الامامة رئاسة عامة فی امور الدین والدنیا بالاصالة; امامت، رهبرى عمومى و بالاصاله (در مقابل بالنیابة) در امور دینى و دنیوى است. 3- الامامة رئاسة عامة فی امور الدین والدنیا لشخص من الاشخاص نیابة عن النبى صلى الله علیه و آله; امامت، رهبرى عمومى مسلمانان در اموردینى و دنیوى به عنوان نیابت از پیامبر است. نیابى بودن امامت نسبت‏به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم با اصالى بودن آن نسبت‏به دیگر مسلمانان - چنان که در تعریف قبل آمده است - منافات ندارد. 4- الامامة رئاسة عامة فی امور الدین والدنیا لشخص من الاشخاص; 5- الامامة خلافة الرسول فی اقامة الدین، بحیث‏یجب اتباعه على کافة الامة. قید اخیر در این تعریف، ناظر به عمومى بودن امامت است. 6- الامامة رئاسة عامة فی امر الدین والدنیا، خلافة عن النبى صلى الله علیه و آله. توضیحات 1- مقصود از قید «بالاصالة‏» در تعریف‏هاى یکم و دوم، احتراز از رهبرى مسلمانان به نیابت‏خاصه یا عامه از جانب امام است، مانند نواب خاصه و عامه‏ى امام عصر علیه السلام و مانند والیانى که از طرف امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگر خلفا براى ولایات و مناطق مختلف تعیین مى‏شدند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره خلافت و امامت

مقاله درباره خلافت مامون

اختصاصی از هایدی مقاله درباره خلافت مامون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره خلافت مامون


مقاله درباره خلافت مامون

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:15

خلافت مامون

عبد الله ابوالعباس مأمون به سال 170 در آنشب که عم وى هادى بمرد تولد یافت مادرش کنیزکى بود مراجل نام. بیست و سه ساله بود که هارون وى را ولیعهد دوم کرد و ولایت خراسان و دیگر ولایات ایران را تا همدان بدو سپرد پس از مرگ هارون امین پیمان پدر را شکست و در جنگ با برادر کشته شد و خلافت به مأمون رسید.

مأمون در رى بود که کار خلافت وى سرگرفت و تا سال 204 به خراسان بود آنگاه به بغداد آمد.

اختلاف امین و مأمون

هارون در سال‏هاى پایانى عمر خویش سخت در اندیشه اختلاف این دو برادر بود.به روایت، دینورى، هارون از زبان موسى بن جعفر ـ ع ـ پیشگویى خاصى درباره اختلاف این دو برادر شنیده بود.به دلیل همین نگرانى زمانى که به خراسان مى‏رفت، بار دیگر براى مأمون از همه شخصیت‏هاى لشکرى و کشورى بیعت گرفت، تا مبادا امین مشکلى براى او ایجاد کند.این تأکیدهاى هارون، بعدها به نفع مأمون تمام شد.زیرا بسیارى از کسانى که وفادار به اصل بیعت بودند، حاضر به اطاعت از امین در مخالفت با مأمون نشدند.

حتى پیش از آن که هارون بمیرد، امین در پى جذب شخصیت‏هاى مهم از جمله فضل بن ربیع وزیر هارون براى خلع مأمون بود.اندکى پس از مرگ هارون، فعالیت جدى‏ترى شد.اما از آن جا که مأمون در مرو و امین در بغداد بود، دایره اختلاف به آرامى گسترد.فضل بن ربیع در کنار امین و علیه مأمون تلاش مى‏کرد، ولى فضل بن سهل، دستیار مأمون در جهت عکس وى مى‏کوشید .روشن بود که تخلف از سوى امین است و وى نمى‏بایست بر اساس اصول پذیرفته شده در بیعت، تلاشى در جهت مقدم داشتن فرزندش موسى بر مأمون و در نهایت خلع برادرش از خلافت صورت دهد.امین تلاش فراوانى کرد تا مسأله را به آرامى تمام کند، اما مأمون که مشاوران قدرتمندى داشت و از حمایت خراسانیان هم برخوردار بود، از پذیرفتن خواست امین سرباز زد.از سال 195 رسما نام مأمون از خطبه‏ها و سکه‏ها حذف و نام موسى فرزند امین جاى آن نشست.به موازات دو وزیر، که از قضا نام هر دو فضل بود، دو فرمانده نظامى از دو سوى رو در روى هم قرار گرفتند: یکى على بن عیسى بن ماهان بود که مى‏بایست از سوى امین به خراسان رفته آن ناحیه را تصرف کند، دیگرى، طاهر بن حسین معروف به ذو الیمینین بود که مى‏بایست راه را بر وى سد مى‏کرد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره خلافت مامون

دانلود پاورپوینت در مورد خلافت حضرت علی (ع)

اختصاصی از هایدی دانلود پاورپوینت در مورد خلافت حضرت علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت در مورد خلافت حضرت علی (ع)


دانلود پاورپوینت در مورد خلافت حضرت علی (ع)

دانلود پاورپوینت در مورد خلافت حضرت علی (ع)

فرمت فایل: پاورپوینت

تعداد اسلاید: 20

 

 

 

 

—حکومت حضرت علی (ع)
—حضرت علی (ع) در اجرای عدالت ، تلاش زیادی کرد
—

 و دست ستمگران را از بیت المال کوتاه کرد .

 

—برخی از سود جویان که  منافع خود را در خطر
—

 می دیدند بیعت خود را شکستند .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت در مورد خلافت حضرت علی (ع)

تحقیق درباره ی تاریخ اسلام از ابتدا تا خلافت بنی امیه

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره ی تاریخ اسلام از ابتدا تا خلافت بنی امیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

به نام خدا

پس از آنکه سپاه ایران در نهاوند از لشکریان عرب شکست یافت و یزدگرد سوم آخرین شاهنشاه ساسانی به مشرق شتافت و سرانجام در مرو کُشته شد، ایران در شمار کشورهای اسلامی درآمد و مردم این سرزمین کم‌کم دین اسلام را پذیرفتند.از این پس تا چند قرن تاریخ ایران با تاریخ اسلام پیوستگی دارد. به این سبب باید نخست از وضع سرزمین عربستان و تاریخ آن پیش از ظهور اسلام آگاه شویم و سپس از سرگذشت حضرت محمدبن عبدالله که پیغمبر ماست خبری بیابیم و حوادثی را که پس از رحلت او در عالم اسلام روی داد بشناسیم. آنگاه به تاریخ ایران باز گردیم تا ببینیم که این کشور کهنسال چگونه باز استقلال خود را بدست آورد و تا امروز برجای ماند.

عربستان

شبه جزیره بزرگی که میان خلیج فارس و دریای عمان و اقیانوس هند و بحر احمر قرار دارد و از شمال به سوریه و عراق محدود می شود از روزگار باستان به نام عربستان خوانده شده است.

این سرزمین، ریگزار خشک و بیحاصلی است که آب و آبادی درآن نیست مگر درگوشه جنوب غربی آن که یمن خوانده می شود و کناره های بحر احمر که از زمان قدیم بندرها و شهرهای کوچکی درآن بوده است.

جمعیت عربستان همیشه کم بوده است. قبیله های عرب جدا جدا و پراکنده هریک در نقطه ای به گله داری و پرورش اسب و شتر سر می کردند و زندگی ایشان به صحراگردی و چادرنشینی می گذشت. چون این سرزمین در سر راه هند به کشورهای متمدن دیگر مانند بین التهرین (عراق امروز) و شام و مصر و یونان قرار داشت از دیر زمانی بازرگانان کالاهای هند را که بیشتر بخور یعنی گیاههای خوشبوی سوختنی و عاج و ادویه خوراکی بود از این راه می بردند. پس در بعضی از شهرها داد و ستد رواجی داشت. اما عرب های بیابانگرد بیشتر به راهزنی و غارتگری می پرداختند.

عربستان و ایران

پیش از اسلام در عربستان تمدن درخشان و دولت های بزرگ و نیرومند نبود. داریوش بزرگ در کتیبه های خود عربستان را از جمله کشورهایی می شمارد که زیر فرمان و باجگزار اوست. کمبوجیه هنگامی که به مصر لشکرکشی می کرد یکی از قبیله های عرب را که میان فلسطین و مصر مسکن داشتند، واداشت که آب نوشیدنی سپاه فراوان او را در بیابان فراهم کنند. خشایارشا نیز در لشکرکشی به یونان فوجی از عرب های شتر سوار درخدمت خود داشت.

در دوره ساسانیان دو قسمت از عربستان که یکی ولایت یمن و دیگری قسمت شمالی عربستان و جنوب غربی بین النهرین بود زیر نفوذ شاهنشاهان ایران درآمد.

قریب پنجاه سال پیش از هجرت یکی از بزرگان یمن که «سیف بن ذی یزن» نام داشت و خود را از فرزندان پادشاهان قدیم آن سرزمین می دانست به ایران پناه برد و انوشیروان یکی از سرداران خود را که نامش "وهرز" بود با لشکری به فتح یمن فرستاد. سپاه ایران آن ناحیه را از چنگ حبشیان بیرون آوردند. از آن پس یمن به شاهنشاهی ایران پیوست و فرمانداران ایرانی تا ظهور اسلام برآن سرزمین حکومت می کردند. در سراسر بیابان سوریه و قسمت شمالی عربستان از سه قرن پیش از اسلام یکی از طایفه های عرب که "بنولخم" خوانده می شدند حکومت یافتند. مرکز ایشان شهر "حیره" در نزدیکی کوفه امروزی بود و پادشاهان حیره دست نشانده شاهان ساسانی بودند. نزدیک بیست سال پیش از اسلام آخرین پادشاه این خاندان به فرمان خسرو پرویز معزول و کشته شد و پس از آن دولت حیره برافتاد و فرمانداران ایرانی برآن سرزمین گماشته شدند.

در حدود رود اردن و اطراف دمشق هم قبیله دیگری که "غسانیان" خوانده می شدند و بیابانگرد و چادرنشین بودند حکومت داشتند و دست نشانده رومیان بودند. این دولت را نیز خسرو پرویز برانداخت.

شهر مکه

مکه شهری است که در طرف مغرب شبه جزیره عربستان واقع است. این شهر از زمان های بسیار قدیم مرکز مهم بازرگانی بوده است و کالای هندوستان از کناره جنوبی عربستان که آباد بود به یمن و از آنجا به مکه می رفت و از مکه به شام و کناره های دریای روم می رسید که جایگاه پخش کالا بود. به این سبب شهر مکه اهمیتی یافته بود و قبیله های عرب از همه سو به آن شهر روی می آوردند.

قبیله قریش

از جمله قبیله های عرب که از شمال به مکه رفته و درآن شهر مانده بودند، یکی قبیله قریش بود. مردم این قبیله خود را از فرزندان اسماعیل پسر حضرت ابراهیم می شمردند.

دین عرب

پیش از ظهور اسلام قبیله های عرب دین های گوناگون داشتند. عرب های حیره بعضی مسیحی و بعضی زردشتی بودند و دین های ایرانی دیگر مانند مانوی و مزدکی هم میان ایشان رواج داشت. عرب های شام که زیر فرمان رومیان سرمی کردند بیشتر عیسوی بودند. در یمن آیین یهود بیشتر رواج داشت. اما قبیله های بیابانگرد بت پرست بودند و هرقبیله بتی مخصوص خود داشت. این بت ها را در مکه که شهر بازرگانی و مرکز اجتماع ایشان بود گذاشته بودند و هرسال برای زیارت بت های خود به مکه می آمدند و در ضمن با یکدیگر داد و ستد می کردند. سخنوران و داستان سرایان هم در این اجتماعات شعر و خطبه و داستان برای مردم می سرودند و پاداش می یافتند.

ظهور اسلام

نیاکان پیغمبر

در مکه سلطنت و حکومت وجود نداشت و مردم آن شهر به رسم قبیله ای زندگی می کردند. اما کلیدداری و پرده داری کعبه یعنی پرستشگاه اعراب پیش از اسلام، مقام و شغل مهمی بود و این مقام به قبیله قریش اختصاص داشت. در قرن اول پیش از هجرت هاشم که جد بزرگ پیغمبر اسلام بود به این مقام رسید و پس از وی فرزندانش این شغل را داشتند هنگامی که حضرت محمد (ص) بدنیا آمد پدر بزرگش عبدالمطلب پرده دار و کلیددار کعبه بود.

کودکی و جوانی پیغمبر

پدر حضرت محمد عبدالله نام داشت که کارش بازرگانی بود و در سفری که به شام برای تجارت رفت درگذشت. حضرت محمد پس از مرگ پدر بدنیا آمد و نگهداری او را پدر بزرگش عبدالمطلب برعهده گرفت. شش ساله بود که مادرش آمنه نیز درگذشت و عبدالمطلب هم پس از دو سال فوت کرد. پس از آن عموی او که ابوطالب نام داشت محمد (ص) را سرپرستی و نگهداری کرد و چون با کاروانی به شام می رفت او را که دوازده ساله بود با خود برد.

محمد جوانی را به شبانی گذرانید و سپس به بازرگانی پرداخت و چون راستی و درستکاری او در مکه شهرت یافت او را "امین" لقب دادند.

بعثت

حضرت محمد (ص) چهل ساله بود که به پیغمبری مبعوث شد. در این هنگام شاهنشاه ایران خسرو پرویز بود. حضرت رسول تا سه سال در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی تاریخ اسلام از ابتدا تا خلافت بنی امیه