دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24
حقوق خصوصی
خقوق خصوصی (به فرانسوی:Droit privé ) یکی از دو شاخه اصلی علم حقوق است. حقوق خصوصی در مقابل حقوق عمومی قرار میگیرد که به روابط میان افراد با مأموران دولت و انتظام سازمانهای دولتی میپردازد.
پیشینه
جدایی میان حقوق خصوصی و عمومی پیشینه بسیار طولانی دارد و حتی در میان رومیان نیز مرسوم بوده است. آنها آنچه را که مربوط به سازمانهای عمومی است [۱] از آنچه مربوط به منافع عمومی افراد است[۲]، جدا میساختند. جدایی این دو شعبه با تدوین کد ناپلئون قطعیت بیشتری یافت، زیرا این قانون تنها به روابط خصوصی اشخاص مربوط میگشت و از ابتدا نیز قانون مدنی نامیده میشد.
انتقاد
در زمانی که مکتب اصالت فرد و آزادی اراده مبنای حقوق بود و حدود دخالت دولت در اقتصاد به دقت معین میشد و اصل بر این بود که کار مردم به خود آنها واگذار شود، حد بین حقوق عمومی و خصوصی نیز به آسانی قابل رسم بود.
اما از اواخر سده نوزدهم که رفته رفته مفهوم اجتماعی حق هوادارانی یافت و وظایف دولت در اداره امور گسترش پیدا کرد، مرز میان حقوق خصوصی و عمومی نیز دستخوش تغییر شد؛ دولت در غالب امور شخصی و روابط افراد دخالت کرده و با ملیساختن برخی از مؤسسههای مالی، به صورت اشخاص حقوقی در کنار دیگران به تجارت پرداخته و قاعده عدم دخالت دولت در تجارت را زیر پا گذاشت.
به این ترتیب در حقوق کنونی اصل حاکمیت اراده اهمیت پیشین خود را از دستداده و قواعد امری قراردادها رو به فزونی نهاده و در بسیاری از موارد (همچون خدمت نظام وظیفه اجباری) قراردادهایی خلق شده که رضایت طرف قرارداد، نه تنها شرط اعتبار آن نیست، بلکه گردن ننهادن به آنان تخلف شمرده میشود.
شاخهها
شاخههای مرتبط
مالکیت عمومی
مالکیت عمومی (public domain) شامل پیکرهای از دانش و نوآوری (بویژه آثار خلاقانه مانند نوشته، هنر، موزیک، و اختراعات) میشود که هیچ فرد و یا هیچ نهاد قانونی نتواند از آن بهرهُ اختصاصی ببرد. این پیکره از اطلاعات و خلاقیت به عنوان قسمتی از میراث فرهنگی و فکری بشریت مطرح شده که هر فردی میتواند از آن بهره ببرد و استفاده کند.
اگر یک اثر جزو مالکیت عمومی نباشد، این میتواند نتیجهُ بهرهُ اختصاصیای باشد که یک قانون حق تکثیر (copyright) از آن حمایت میکند.
به هر حال، وقتی که محدودیت زمانی قانون حق تکثیر یا هر قانون انحصار مالکیت ذهنی (intelectual property) دیگری به پایان برسد، آثار جزو مالکیت عمومی میشوند و میتوانند توسط هر کس و برای هر هدفی استفاده شوند.
نشانه غیررسمی مالکیت عمومی که نشان دهنده آن است که اثر تحت حمایت قانون حق تکثیر نیست.
بدون محدودیت قانونی برای مصرف
یک اثر خلاقانه جزو مالکیت عمومی به حساب میآید اگر هیچ قانونی برای محدود کردن استفادهُ آن وجود نداشته باشد.
ممکن است هیچ قانونی که حقوق مالکیت در ارتباط با اثر را تصدیق کند وجود نداشته باشد، یا ممکن است آن اثر یا موضوع آن بطور ویژه از قوانین موجود مستثنی شده باشد.
ایدهُ اصلی که در اثر خلاقانه آشکار و نمایان شدهاست، بطور کلی نمیتواند موضوع قوانین مالکیت فکری باشد.به این ترتیب فرمولهای ریاضی میتوانند بطور عام قسمتی از مالکیت عمومی را بوجود بیاورند.
آثار خلاقانهای که قبل از کاربرد قوانین مالکیت فکری بوجود آمدهاند نیز قسمتی از مالکیت عمومی را بوجود میآورند.انجیل و قرآن آثار هومر و اختراعات ارشمیدس نیز جزو مالکیت عمومی هستند. به هر حال قوانین مالکیت فکری در این تفسیرها یا فرمولهای جدیدی از این آثار باقی میمانند.
با وجود اینکه قوانین مالکیت فکری برای جلوگیری از ورود حقایق به مالکیت عمومی بوجود نیامدهاند، مجموعههایی از حقایق که به شیوهُ خلاقانهای سازماندهی یا بیان میشوند، ممکن است توسط قانون حق تکثیر حمایت شود.مجموعهای از دادهها که یک ترتیب شهودی دارند، مثل ترتیبهای الفبایی معمولاً نمیتوانند توسط قانون حق تکثیر حمایت شوند.
آثار دولت آمریکا و بسیاری از دولتهای دیگر توسط قانون کپیرایت حمایت نمیشوند و بهاین ترتیب جزو مالکیت عمومی به حساب میآیند.
انقضا
در ایالات متحده، قانون حق تکثیر چندین بار بعد از تأسیس کشور تغییر کرده.تمام کپیرایتها و امتیازنامهها (Patent) همیشه دورهای محدود داشتهاند، اگرچه شرایط آنها متفاوت است.زمانی که دورهُ حمایت قانون از یک اثر به پایان میرسد، آن اثر و یا اختراع در اختیار عموم قرار میگیرد.در اکثر کشورها دورهُ حمایت قانون ۲۰ سال پس از ثبت به پایان میرسد. ثبت یک علامت تجاری (trademark) ممکن است تمدید گردد و بر قوت خود پابرجا بماند. حق تکثیرها از امتیازنامهها پیچیدهتر هستند.بهطور کلی، در قانون فعلی در تمام کشورها (به جز کلمبیا، مکزیک) وقتی تمامی شرایط زیر تأمین شود، منقضی میشوند.
۱.اثر قبل از ۱ ژانویهُ ۱۹۲۳ یا حداقل ۹۵ سال قبل از اول ژانویهُ سال جاری خلق و چاپ شده باشد(هر کدام که طولانیتر باشد).
۲.آخرین نویسندهُ باقیمانده حداقل ۷۰ سال قبل از اول ژانویهُ سال جاری از دنیا رفته باشد.
۳.هیچ امضایی برای ابدیسازی حق تکثیر از قرارداد برن (Bern) روی آن گذاشته نشده باشد.
۴.نه ایالات متحده و نه اتحادیهُ اروپا از آخرین به روز رسانی این شرایط، بر آن تمدید حق تکثیر تصویب نکرده باشند.(این باید یک شرط باشد، زیرا تعداد دقیق در شرایط دیگر به وضعیت قانون در هر لحظه بستگی دارد).
این شرایط بنابر اشتراک قانون حق تکثیر ایالات متحدهُ آمریکا و اتحادیهُ اروپا هستند، که اغلب امضا دهندههای قرارداد برن میپذیرند. توجه کنید که تمدید حق تکثیر تحت رسم ایالات متحده معمولاً کپیرایت را به کارهای عمومی باز نمیگرداند(از ۱۹۲۳ به بعد) اما رسم اروپایی این کار را میکند زیرا هماهنگی اتحادیهُ اروپا بنا بر قانون کپیرایت آلمان پایهگذاری شده که تا الآن بیش از ۷۰ سال از عمر آن میگذرد.
سلب کنندهُ بهره
قوانین ممکن است بعضی از انواع آثار را فاقد شرایط حق انحصار فروش کنند؛اینگونه آثار به محض انتشار یافتن جزو مالکیت عمومی میشوند.بسیاری از انواع اختراعات فکری، مثلاً آمارهای منتشر شدهُ بازی بیسبال، هرگز توسط قوانین کپیرایت حمایت نمیشوند. مثلاً، قانون حق تکثیر ایالات متحدهُ آمریکا تمام آثار منتشر شده توسط دولت آمریکا را به مالکیت عمومی واگذار میکند، قانون ثبت اختراع اختراعاتی که آشکارا از یک هنر پیشین پیروی میکند را مستثنی کردهاست، و موافقتنامهای که آلمان بعد از جنگ جهانی اول امضا کرد، علایم تجاری آسپرین و هروئین را در بسیاری از مناطق آزاد کرد. مثال دیگر میتواند تئوری سیر تکاملی چارلز داروین باشد. با توجه به انتزاعی بودن این فکر، هرگز حق بهره از آن منحصر نشده.بعد از اینکه داروین تئوری خود را ساخت، بیش از یک دهه آ را فاش نساخت.او میتوانست نسخهُ خطی خود را برای همیشه در کشوی میز خود نگه دارد ولی ایدهُ خود را منتشر کرد، ایده به تنهایی جزو مالکیت عمومی شد.با وجود این، حامل فکر او، در قالب یک کتاب با نام منشاً بشر، توسط قانون حق تکثیر حمایت شد(اگرچه همراه با درگذشت وی در سال ۱۸۸۲، حمایت قانون حق تکثیر نیز به پایان رسید).
کپیرایت
در گذشته در بعضی از حوزههای قضایی مانند آمریکا، یک اثر در صورتی که بدون اختیار حق تکثیر منتشر میشد جزو مالکیت عمومی به حساب میآمد.این قانون تا قبل از ۱ مارس ۱۹۸۹ اجرا میشد، اما دیگر اینطور نیست.هر اثری به محض اینکه توسط یک واسطهُ محسوس ثابت شود، قانون حق تکثیر را دریافت میکند. بطور معمول کسانی که حقوقدان نیستند اینطور باور دارند که قرار دادن یک اثر به عنوان جزوی از مالکیت عمومی غیر ممکن است.با توجه به اینکه قانون کپی رایت عموماً هیچ وسیلهُ قانونی برای ترک کپیرایت مهیا نمیکند پس یک اثر میتواند جزوی از مالکیت عمومی باشد، این به این معنی نیست که آن غیر ممکن یا حتی سخت است، فقط اینکه قانون کمی مجهول است.مجلس هیچ وقت به ضرورت برخورد نکرده که این قسمت از قانون را تدوین کند، چراکه واگذاردن مالکیت (مانند قسمتی از یک زمین)به مالکیت عمومی معمولاً امری است که بهوسیلهُ رأی صادره توسط قاضی معین میشود تا یک قانون مدون.(متناوباً، از آنجا که معمولاً به کپیرایت به عنوان یک قانون ارزشمند نگریسته میشود، که برای کسب آن به ثبتنام نیاز هست، دلیلی ندارد به کسانی که آن را ترک میکنند اعتراض کنیم.)
اسرار تجاری
اگر بطور صحیح از آنها استفاده شود، رازهای تجارت همیشگی هستند.یک تجارت میتواند فرمول ساخت کوکا کولا را به عنوان راز برای همیشه نگه دارد.به هر حال، یک بار که برای عموم آزاد شد، راز بیان شده جزو مالکیت عمومی میشود، اگرچه این راز همچنان در آمریکا ثبت شده باقی میماند اگر توسط.... ممنوع نشده باشد. بعضی از تجارتها ترجیح میدهند که محصولات، فرایندها و یا اطلاعات را بهوسیلهُ رازهای تجاری نگهداری کنند تا اینکه آنها را ثبت کنند.
علامت تجاری
نام حوزهُ اینترنتی
مردم ممکن است نامهای دامنههای اینترنتی را خریداری کنند یا بفروشند.بعضی اوقات، مردم آنها را به عنوان«مالکیت فکری»(Intelectual property) خود تبلیغ میکنند.در ابتدای سال ۲۰۰۰ نام حوزهُ اینترنتی «business.com» رکورد را شکاند و ۸ میلیون دلار فروخته شد. یک نام حوزهُ اینترنتی هرگز جزو مالکیت عمومی نمیشود.اگر کسی مالک نامی نباشد، اصلاً وجود ندارد. حوزههای سطح بالا، مانند .com، توسط ICANN کنترل میشوند.این نامها ممکن است در بعضی موارد اجاره داده شوند.که در حقیقت در این حالت به یک نام تجاری بسیار نزدیکتر است.
مالکیت عمومی و اینترنت
عبارت مالکیت عمومی معمولاً بدرستی درک نشده و بحث پرمعنیای را بوجود آوردهاست.از نظر تاریخی، گروههایی که سعی میکنند مالکیت عمومی را مخاطب خود قرار دهند، در دو دسته قرار میگیرند: ۱.تجارتها و نهادهایی که میتوانند پرسنلی اختصاص دهند به اینکه تعارضهای قانونی را با مذاکره و سیستم دادگاهی حل کنند. ۲.افراد و نهادهایی که از چیزهایی استفاده میکنند که توسط قوانین اساسی استفادهُ عادلانه حمایت میشوند، با کم کردن نیاز به منابع دولتی اساسی و یکی شده برای تعقیب و دستگیری افراد متخلف.
با ظهور اینترنت، به هر حال، برای همهُ افراد دسترسی به این شبکهُ جهانی آسان شد و به این ترتیب میتوانند چیزهایی که توسط قانون کپیرایت یا هر قانون دیگری حمایت میشوند را به راحتی و به سرعت برای هم بفرستند. این موضوع باعث شد که اعتقاد غلط به اینکه اگر یک اثر در یک منبع آزاد در دسترس باشد، پس جزو مالکیت عمومی است، قوت یابد.فقط یک بار که یک اثر روی اینترنت در دسترس باشد، باعث میشود بطور کامل بین هزاران و حتی میلیونها رایانه به سرعت و راحتی بدون هیچ هزینهای پخش شود.
آزاد بدست آمده به معنای حق انتشار آزاد نیست
این عوامل باعث تقویت نظریهُ غلطی میشود که «رایگان بدست آمده» یعنی «مالکیت عمومی».میتوان انتقاد کرد که اینترنت یک حوزهای است که بطور عمومی در دسترس افراد است، بهوسیلهُ هیچ فرد، شرکت، نهاد و یا قانونی کنترل نمیشود؛در نتیجه، هر چیزی که روی اینترنت است جزو مالکیت عمومی به حساب میآید.این انتقاد به ظاهر صحیح این حقیقت را که حمایت حقوق به وسیلهُ توزیع و تملک مصرفکننده مربوط نمیشود را رد میکند.(اگر کسی شیء دزدیده شدهای را به شما دهد، همچنان دزدی است، حتی اگر شما از آن خبر نداشته باشید.)تعقیب خطاهای حق تکثیر مبنی بر این اعتقاد غلط که اطلاعات ذاتاً آزاد هستند به تمرکز اولیهُ صنایعی که ساختار مالیاشان مبنی بر کنترل توزیع چنین رسانهایست، تبدیل شدهاست.پس این قانوناً درست است، حمایت عمومی از تلاشهای این شرکتها عمدتاً توسط این اعتقاد خراب میشود که آنها «شایستگی عادلانهُ خود» رادریافت میکنند.این خالقان چنین آثاری را، مثل موزیکدانانها و نویسندگان، در هر دو سمت بحث قرار میدهد، چراکه آنها بسیاری اوقات نزاع کردهاند بر سر خسارت ناکافی برای آثارشان.
مالکیت فکری
مالکیت فکری به بررسی حقوقی میپردازد که به انسان اختیار بهره برداری انحصاری از حاصل ابتکارات و اندیشههای خود را میدهد. تقسیمات
حق مالکیت فکری موضوعا بر دو شاخه مالکیت صنعتی و مالکیت ادبی تقسیم شده است. مالکیت صنعتی شامل
- علامت تجاری
- اختراع
- نشان های مبداءجغرافیائی
- طرحهای صنعتی
- مدارهای یکپارچه الکترونیکی
- مالکیت ادبی و هنری
و مالکیت ادبی حق مالکیتی است که هنرمندان و نویسندگان برآثار خود دارند و قانون آن را به رسمیت میشناسد و موضوعاتی چون موسیقی، کتاب، مقالات، اشعار، پایان نامهها ، نقشها، طرحهای زینتی را در برمیگیرد.
خلاصه ای از حقوق بین الملل خصوصی
تاریخچه حقوق بین الملل خصوصی:در عهد باستان شخصیت حقوقی از افراد خارجی به کلی نفی می شد یک خارجی نمی توانست در کشور دیگر ازدواج یا مالک اموال شده و یا برای جبران خسارت وارده به دادگاهها مراجعه و احقاق حق کند. خارجیان تنها به دو طریق با افراد سایر سرزمین ارتباط برقرار 1-از طریق انعقاد عهدنامه و فرارداد مابین دولتها که به علت ضعف در روابط بین الملل بویژه در مسائل خصوصی افراد این امر کمتر اتفاق می افتاد.2- از طریق میهمان نوازی بود که شخص خارجی میهمان افراد سایر سرزمین و تهت حمایت و مراقبت های فردی،فومی یا قبیله ای قرار می گرفت تا به عنوان یک خارجی مورد آزار و اذیت قرار نگیرد.در حقوق روم نیز خارجیان ابتدأ به صورت برده و دشمن تلقی می شدند اما امکان داشت توسط عهدنامه یا قراردادهایی که دو دولت با همدیگر منعقد می کردند حق و حقوقی برای آنها در نظر گرفته شود.در قرون وسطا با حملات جوامع مختلف به سرزمین های مجاور اتفاق می افتاد که یک سرزمین چندین قانون بر حسب اشخاصی که طرف قانون بود اجرا می شد اما وضع بدین منوال باقی نمی ماند و حکومت مرکزی قواعد متحد الشکلی را در بعضی موضوعات تنظیم می کند. در ابتدای قرن 13 در ایتالیا حقوق بین الملل خصوصی در قالب تعارض قوانین شروع به خودنمایی کرد زیرا این کشور در آن زمان به صورت فدرال اداره می شد منظور از تعارض قوانین این است که هنگامی که مسأله ای در مورد روابط خصوصی افراددر سطح بین المللی اتفاق می افتد ممکن است قوانین کشور های مختلف که هر کدام به طریقی به موضوع مرتبت می شوند راه حل های مختلفی را ارائه داده شده باشند پیدایش مکتب ایتالیایی برای حل تعارض قوانین مقدمه ای برای پیشرفت تئوری تعارض قوانین در فرانسه شد و با ظهور حقوقدانانی چون دمولن،دراژانتره روز به روز بر اهمیت آن افزوده شد اما در قرن19 به بعد علاوه بر مسئله تعارض قوانین موضوعات دیگری از جمله تابعیت،اقامتگاه،مسئله وضع بیگانگان به علت همبستگی با موضوعات مربوط به تعارض قوانین وارد محدوده حقوق بین الملل خصوصی شد و به تدریج رویه قضایی همراه با مقررات و قراردادهای بین المللی اصول و مبانی بین حقوق الملل خصوصی را شکل دادند.
تعریف حقوق بین الملل خصوصی: حقوق بین الملل خصوصی رشته ای از علم حقوق است که روابط خصوصی افراد را در سطح زندگی بین المللی تنظیم می کند ذکر قید روابط افراد در تعریف فوق جهت افتراق آن با حقوق بین الملل عمومی که در آن از قواعدی که در روابط دولت ها در زندگی جهانی حکم فرماست آشکار می سازد همانطوری که جهت زندگی در یک جامعه خاص احتیاج به قواعد و قوانینی داریم که روابط بین افراد مربوط به آن جامعه را تنظیم نماید در سطح بین المللی نیز ادامه توسعه و روابط مستلزم وجود روابط و مقررات خاصی است.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید