هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه بررسی عقلانیت ومعنویت و اخلاق در رزمندگان اسلام دفاع مقدس

اختصاصی از هایدی دانلود پروژه بررسی عقلانیت ومعنویت و اخلاق در رزمندگان اسلام دفاع مقدس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

فهرست مطالب

مقدمه 2

چکیده: 2

ویژگی های دفاع مقدس 3

شیوه رهبری امام خمینی رحمه الله در جنگ تحمیلی 6

قاطعیت امام در تصمیم گیری نظامی 7

نقش روحانیت در جنگ تحمیلی 7

حضور زنان در جبهه و پشت جبهه 8

دفاع دیروز؛ بازدارنگی امروز 8

اهمیت حفظ ارزش‌های دفاع مقدس 13

- اشاعه فرهنگی 15

- جدال احسن 16

- دشمن شناسی 16

- نقش نهادهای تربیتی 17

- توجه به امر به معروف و نهی از منکر 18

نتیجه 18

راهکار های حفظ ارزش های دفاع مقدس 19

نگاهی به برخی نتایج جنگ 8 ساله تحمیلی 24

برای رسانه 29

منابع : 30

 

بررسی عقلانیت، معنویت و اخلاق در رزمندگان اسلام

و

تبیین زیبایی های فرهنگ دفاع مقدس

مقدمه

دفاع مقدس, برهه‌ای متمایز و جدا در تاریخ چندهزارساله ایران است. علت این تمایز, نه در یک عامل بلکه در عوامل گوناگون جستجو می‌شود, که برخی از آنها عبارتند از :

الف ) همه آحاد مردم و به خصوص جوانان با احساسی متفاوت از قبل در این حماسه جاودان شرکت کردند. چراکه با دقت در جنگها و تهاجمات قبلی تاریخ ایران می‌توان دریافت , هیچگاه شور و علاقه به شرکت در آنها مانند تجربه هشت سال دفاع مقدس نبوده است . ریشه‌یابی علل این واقعه نیاز به بحثی عمیق دارد که خارج از موضوع این مقاله است ولی دلایلی مانند مقطع انقلابی شروع جنگ, تاثیر معنوی رهبری امام خمینی بر اقشار مختلف جامعه, حس میهن پرستی واقعی با تاکید بر مضامین دینی و اسلامی ,... در این امر دخالت داشته‌اند .

ب) دیدگاه مردم ایران نسبت به جنگ به عنوان جهاد که نوعی تکلیف الهی می‌باشد و تداعی کننده حال و هوای جنگهای صدر اسلام است .

ج) مفاهیمی از قبیل ایثار, فداکاری, شهادت, اسارت, ... معنائی نو پیدا کردند که نگرش همگان را نسبت به مسئله جنگ عوض کرده و تحولی عمیق در صحنه جامعه ایجاد کردند.

چکیده:

دراین مقاله با تاکید بر مفاهیم و ارزشهای دفاع مقدس, به نقش مهم و اساسی معلمان در تبیین و ترویج این ارزشها پرداخته می‌شود و روشهای تربیتی که در این راستا می‌تواند از سوی معلمان بکار گرفته شود, مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. مطالب ارائه شده در این مقاله با توجه به پیوند دو موضوع دفاع مقدس و نظام تعلیم و تربیت , در جهت ارائه راهکارهای عملی و اجرائی موضوع تحقیق می‌باشد . آموزش و پرورش با در اختیار داشتن فرصت طلائی سنین کودکی نسل جدید, می‌تواند نقشی عمده و مهم در این زمینه ایفا کند, و دراین بین معلمان به لحاظ اینکه بطور مستقیم با دانش‌آموزان در ارتباط هستند می‌توانند ارزشهای دفاع مقدس را به نحو مطلوب که مورد علاقه دانش‌آموزان نیز باشد, تبیین و ترویج کنند .

ویژگی های دفاع مقدس

جهاد در راه خدا

جهاد در مفهوم خاص خود به عنوان وظیفه و تکلیفی الهی، جایگاهی بلند در فقه اسلام دارد و سهمی قابل توجه از احکام را به خود اختصاص داده است. جهاد در اصطلاح به معنای به کار گرفتن نهایت تلاش و توان در مقابله با دشمن است. در قرآن کریم، جهاد در راه خدا از دیگر جنگ ها متمایز شده است. شالوده جنگ و جهاد در اسلام، در راه خدا بودن آن است. در راه خدا بودن جهاد بدین معناست که جنگ باید برای تحقق اهدافی به کار گرفته شود که خداوند متعالی معیّن فرموده است. همین حقیقت، رمز تقدس و ارزشمندی جهاد و دفاع در اسلام است. از این رو، مردم ایران اسلامی برای رضای حضرت حق، مانند سیلی به سوی جبهه های جنگ حق علیه یاطل سرازیر شدند و دشمن بعثی و حامیانش را سر جای خود نشاندند.

دفاعی بودن

هر شخص باید از جان و مال خویش و هر ملتی باید از سرزمین و استقلال خود پایداری کند و در صورت تجاوز دیگران، در برابر آنها به دفاع برخیزد. این دفاع، به معنای دفاع در برابر تجاوز نظامی دشمن است که برای دفع آن باید به هجوم نظامی دست زد. بی تردید، مقدس ترین جهاد، جهادی است که به عنوان دفاع از حقوق انسانی صورت گرفته باشد. در جنگ تحمیلی، رژیم بعث عراق، جنگی ناخواسته را به کشور ما تحمیل کرد و با نادیده گرفتن استقلال سرزمین ما به ایران اسلامی تجاوز کرد. از این رو، مردم غیرتمند ایران، در دفاعی مقدس، از حق خود که دفاع از استقلال سرزمین و هویت دینی ـ ملی خود بود، دفاع کردند.

معنویت جبهه های جنگ

از جلوه های معنویت در دفاع مقدس، حالت تضرع، استغاثه و راز و نیاز عارفانه رزمندگان اسلام بوده است. دفاع مقدس، فرصت نمایش خالصانه ترین و زیباترین مناجات ها و دعاها را پدید آورد. در کنار نماز و قرآن، دعا وسیله دیگری بود که یاد خدا را در دل رزمندگان زنده نگاه می داشت، به آنان قدرت روحی می بخشید و تحمل سختی های نبرد را برای آنان آسان تر می ساخت. رزمندگان اسلام با دعا، از یک سو روح خود را همواره شاداب و باطراوت نگاه می داشتند و از سوی دیگر، امداد و نصرت الهی را با خود همراه می ساختند. رزمندگان اسلام بر این باور بودند که گره های کور عملیات ها را می توان با دعای خالصانه و اشک چشم و ناله و تضرع به درگاه خداوند متعالی گشود و راه پیروزی را هموار ساخت.

استقامت رزمندگان و فرماندهان در نبرد

فرماندهان در سخنان خود درباره دفاع مقدس، به پایداری و مقاومت رزمندگان در عملیات های مختلف اشاره کردند و آن را از علت های پیروزی لشکر اسلام برشمرده اند. سردار شهید، مهدی زین الدین، درباره مقاومت و ایستادگی و تأثیر آن در پیروزی می گوید: «تنها کسانی که در صحنه نبرد راست قامتانند که به خداوند اتکال نمایند و با توکل بر او پیش بتازند. نه در سختی ها و نه در پیروزی ها، در هیچ کجا از یاد او غافل نشوند و محکم و مقاوم چون کوه بایستند و دشمن را از پای درآورند و این صفت فقط مخصوص رزمندگان اسلام است. در هیچ کجای دنیا آن کسانی که اعتقاد به خداوند و اعتقاد به معاد روز قیامت ندارند، نمی توانند دارای چنین مقاومت و ایستادگی باشند. رمز پیروزی صحنه نبرد، مقاومت و ایستادگی است».

شجاعت فرماندهان

شجاعت فرماندهان، در دوران هشت سال دفاع مقدس، مثال زدنی بود. فرماندهان عالی رتبه، برخلاف عرف نظامیان دنیا، شجاعانه تا عمق مواضع دشمن نفوذ می کردند و برای حصول اطمینان بیشتر، خود نیز به شناسایی و ارزیابی دقیق تر نیرو و تجهیزات دشمن می پرداختند. یکی از رزمندگان، از شجاعت سردار شهید مهدی باکری در عملیات فتح المبین چنین سخن می گوید: «شب عملیات، هفت ساعت راه باید می رفتیم تا به منطقه می رسیدیم و دشمن را غافل گیر می کردیم. حدود شش ساعت راه رفته بودیم که یک دفعه متوجه شدیم راه را گم کرده ایم. به شدت مضطرب شده بودیم. با چند نفر به جلو رفتیم تا راه را پیدا کنیم. من متوجه شدم یک نفر از جلو می آید. با خود گفتم حتما دشمن است. صدا کردم کیستی؟ گفت: من باکری هستم، فورا به عقب برگرد و نیروها را بیاور. شاید کسی باور نمی کرد او جلوتر از ما رفته، دشمن را دور زده و آمده بود ما را هم ببرد. بعد به ما گفت: نترسید، همه نیروهای دشمن خواب هستند».

بزرگواری و مروّت در حال قدرت

از نمونه های بزرگواری رزمندگان در دفاع مقدس، خودداری از بمباران و گلوله باران مناطق مسکونی عراق بود. خلبانان و نیروهای توپ خانه می توانستند مناطق مسکونی را به عنوان مقابله به مثل ناامن سازند و دشمن را با مشکلی جدی رو به رو کنند، ولی پای بندی آنان به ارزش های اخلاقی، سبب می شد در طول هشت سال دفاع مقدس هیچ گاه از این حربه استفاده نکنند. از نمونه های دیگر بزرگواری و رعایت حقوق انسانی در دفاع مقدس، برخورد انسانی مشفقانه و محبت آمیز رزمندگان با اسیران عراقی است. نیروهای عراقی که تشنه و گرسنه و گاه با تنی مجروح به اسارت در می آمدند، به دست رزمندگان اسلام تیمار می شدند و به آنها آب و غذا می دادند و زخم هاشان را مداوا می کردند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بررسی عقلانیت ومعنویت و اخلاق در رزمندگان اسلام دفاع مقدس

عقلانیت مولانا 9 ص

اختصاصی از هایدی عقلانیت مولانا 9 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

عقلانیت مولانا

 

جان فشان ای آفتاب معنویمر جهان کهنه را بنمای نوی

مولانا جلال الدین در دفتر چهارم مثنوی، داستان کوتاهی می‌سراید که بخشی از آن چنین است:

مورکی بر کاغذی دید او قلمگفت با موری دگر این راز همکه عجایب نقش‌ها آن کلک کردهمچو ریحان و چو سوسن زار و ورد

گفت آن مور: اصبع است آن پیشه‌ور

وین قلم در فعل فرع است و اثر

گفت آن مور سوم: کز بازو است

کاصبع لاغر ز زورش نقش بست

همچنین می‌رفت بالا تا یکی

مهتر موران فطن بود اندکی

گفت کز صورت مبینید این هنر

که به خواب و مرگ گردد بی‌خبر

صورت آمد چون لباس و چون عصا

جز به عقل و جان نجبند نقش‌ها

بی‌خبر بود او که آن عقل و فواد

بی ز تقلیب خدا باشد جهاد

یک زمان از وی عنایت بر کند

عقل زیرک ابلهی‌ها می‌کند

در این داستان، مولانا ضمن این که با روشنی تمام، عالم واقع را تبیین می‌کند و نسبیت فهم ما را از جهان بان می‌نماید و از همه مهم تر این که رسیدن به معارف بزرگ و کشفیات و فاش شدن اسرار و رموز جهان آفرینش تنها به پیشرفت علم و دانش و تلاش انسان‌ها و کسب معرفت آدمیان نیست، بلکه اراده‌ای برتر که به سمت مدیریت عالی جهان آفرینش سوق می‌دهد در کار است و اگر از عقل و عقلانیت و خرد سخن می‌گوید، به صراحت و روشنی، به مبدا آفرینش توجه می‌دهد و اصولاً مولوی اگر از خردورزی و عقل سخن می‌گوید، آن عقلانیتی است که بیشتر تعریف فرزانگان و اولیای خداوند را تداعی می‌کند که "العقل ما عبد به الرحمن" عقل آن چیزی است که به واسطه آن خداوند مهربان بندگی شود؛ یعنی کاربرد عقل عبارت است از پر کردن چاله‌ها و گودال‌های مسیر و صاف کردن راه برای رسیدن به آن مقصود عالی آفرینش. این هدف‌مندی می‌تواند بسیار خردمندانه و عالی باشد، زیرا موجب می‌شود که محقق و سالک هدف‌مند حرکت کند و برای جهان هستی و فنومن‌های جهان هستی غایت و مقصدی قائل باشد و این بیانگر فلسفه‌ای بس متعالی است؛ زیرا که ذهنیت آدمی‌و تفکر او را از هرز رفتن و بیهودگی می‌رهاند و پرهیز می‌دهد و این عقلانیت است که ضمن پذیرفتن قانون‌مندی جهان هستی و رسیدن انسان به مراتبی از علم و آگاهی و پراکندگی عظیم دانش بشری و پیشرفت‌های بزرگ فنی و صنعتی و کسب تجربه‌های بسیار ارجمند بشری در طول تاریخ زندگی‌اش، سمت‌گیری به سمت معنی و مدیریت عالی جهان آفرینش، عقلانیت ویژه‌ای را رقم می‌زند که فقط متکی به علم و تجربه انسان نیست و آن اراده عظیم را نیز در نظر دارد.هنگامی‌که از عقلانیت در اندیشه مولانا سخن می‌گوییم به این معنی است که: آنچه خرد انسان در طول قرون و اعصار به دست آورده و تجربه کرده است، و به نیکی و زشتی آن پی برده و اینک از برآیند آن چیزها نمونه‌هایی را برای رستگاری و رهایی و نیک بختی این جهان پیشنهاد می‌کند.و دیگر این که مولانا خردورزی آدمی‌ را هیچ گاه بدون توجه به مدیریت عالی جهان آفرینش مطرح نمی‌کند، زیرا این نوع نگرش است که تفاوت بسیاری از اندیشمندان با مولانا را نمایش می‌دهد و مشخص می‌کند چه کسانی می‌توانند به فلسفه "به من چه ولش کن" و "هرچه پیش آمد خوش آمد" باور آورند، و یا چه کسانی در تمام جریانات هستی احساس می‌کنند که وجود "مستقل" آنان در جایی و وجود "ربط" آنان در جایی دیگر به کار می‌آید. بنیان تفکر مولانا به ویژه در خردگرایی و عقلانیت ریشه در معنا دارد. در تمام مثنوی معنوی توجه به "عقل کل" و اتصال "عقل جزئی" به عقل کلی برای این که به پویایی و بالندگی برسد بایسته است که به عقل کلی خود را متصل کند تا به شگفتی‌های جهان عقل پی ببرد:

تا چه عالم هاست در سودای عقل

تا چه با پهناست این دریای عقل

این جهان یک فکرت است از عقل کل

عقل کل شاه است و صورت‌ها رسل

عقل پنهان است و ظاهر عالمی

صورت ما موج یا از وی نمی

چنانچه مشخص شد، مولوی زیربنای جهان را عقل کل می‌انگارد و ضمن این که به وجود عقل جزئی اعتراف می‌کند، اما باور دارد که عقل جزئی بازیگر است و پیوسته با انسان بازی می‌کند و آدمی ‌را می‌فریبد و راه او را دور می‌کند و توانایی او را به هرز می‌برد و نیروی او را برای درک حقیقت ناچیز می‌کند.

هش چه باشد عقل کل ای هوشمند

عقل جزئی هش بود اما نژند

چون که قشر عقل صد برهان دهد

عقل کل کی گام بی ایقان نهد

در نگرش مولوی، انسان اگر موقعیت خود را درک کند و جایگاه خود در هستی را بشناسد. در واقع متصل به عقل کل و اصلاً خود عین عقل کل می‌گردد.

عقل کل سرگشته و حیران تست

کل موجودات در فرمان تست

عذرخواه عقل کل و جان تویی

جان جان و تابش مرجان تویی

عقل کل و نفس کل مرد خداست

عرش و کرسی را مدان کز وی جداست

اینجا عظمت و بزرگی انسان و پیوستگی او به کل هستی و هستی کل و پیدا کردن نیروی بزرگ و قدرت عظیم در جهان نشان داده می‌شود. مولانا را عقیده بر این است که توجه به عقل کلی و کشاندن عقل جزئی برای اتصال به عقل کلی، حرکت اساسی انسان کمال جوست. وی بر این باور است که عقل جزئی سطحی‌نگر و قشری است و عقل کلی، عاقبت بین و ژرف‌نگر است و رهایی و رستگاری را در نظر دارد.

عقل کل را گفت ما زاغ البصر

عقل جزئی می‌کند هر سو نظر

پیش شهر عقل کلی این حواس

چون خران چشم بسته در خراس

عقل جزئی گاه چیره گه نگون

عقل کلی ایمن از ریب المنون

جهد کن تا پیر عقل و دین شوی

تا چو عقل کل تو باطن بین شوی

این قدر تاکید و توجه به عقلانیت و خردورزی ایجاد فضای روشن برای اندیشیدن و تفکر است (زیرا روسای عوام تمام تلاش و کوشش خود را به کار می‌برند تا مردمان را به سوی جهل و نادانی سوق دهند و آنان را در حماقت و سفاهت نگه دارند، زیرا حیات آنان بسته به نادانی عوام است و این در طول تاریخ پیوسته و همواره در جهت بقای جباران کارساز بوده است. خردگرایان و فرزانگان به عنوان روشنفکر در جوامع بشری می‌کوشیده‌اند تا تاریکی‌ها را بتارانند، روشنایی بیافرینند و سپاه ظلمت و جهل و لشکریان حماقت را به عقب برانند. مستبدان و دیکتاتورها مبلغان جهل و نادانی‌اند، جهل نیز با آزدگی و آزادی در تضاد است. مریدان گول خودباخته پیوسته مورد توجه پیران گمراه بوده‌اند زیرا مطلوب و محبوب خودخواهان متکبران و جهل پروران همین متعبدان و جان نثاران ابله بوده‌اند تا اهداف آنان را عملی کنند زیرا استبداد بر خر جهل سوار است و بهره می‌کشد.)مولوی انسان بزرگی است که آدمیان را به خردورزی و تعقل فرا می‌خواند تا از اسارت جهل و تقلید کورکورانه برهاند.

هم به طبع آور به مردی خویش را

پیشوا کن عقل دوراندیش را

شاعران بزرگی همچون فردوسی بزرگ در شاهنامه بسیار از خردمندی سخن سروده و ابتدای شاهنامه شاید حدود سی بیت در ستایش خرد است و اندیشه و دانش و دیگر ادیبان سرزمین اهورایی پارس، اما گمان می‌رود که مولوی گوی سبقت را در این خصوص از همگنان ربوده باشد، زیرا که نه تنها به خردورزی، بلکه اصولاً به عقلانیت انسان و کاربرد اجتماعی آن فرا می‌خواند و آدمیان را از تکیه بر عقل جزئی پرهیز می‌دهد. کاربرد عقل که حرکت اصلی انسان به سوی هماهنگی با آهنگ کل هستی است بیشتر مورد نظر مولوی است:

عقل جزئی آفتش وهم است و ظن

زان که در ظلمات شد او را وطن

مقصود مولانا، عقلانیتی است که سر در معنی دارد و نهایتاً از عشق سر برون خواهد کرد زیرا عقل جزئی این مکانیزم پیچیده را درک نمی‌کند:

عقل جزئی عشق را منکر بود

گرچه بنماید که صاحب سر بود

عقل جزء از رمز این آگاه نیست

واقف این سر بجز الله نیست


دانلود با لینک مستقیم


عقلانیت مولانا 9 ص

هابرماس و گذار از عقلانیت مدرنیستی

اختصاصی از هایدی هابرماس و گذار از عقلانیت مدرنیستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این مقاله به تحلیل دیدگاه هابرماس در گذار از عقلانیت مدرنیستی می پردازد.


دانلود با لینک مستقیم


هابرماس و گذار از عقلانیت مدرنیستی