هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

آداب طبّ و پزشکى در اسلام با مختصرى از تاریخ طبّ

اختصاصی از هایدی آداب طبّ و پزشکى در اسلام با مختصرى از تاریخ طبّ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ینک پرداخت و دانلود پایین مطلب

فرمت فایل : word

 

 تعداد صفحه :59

 

زز

 


 فهرست مطالب
 مقدمه دفتر
 مقدّمه مؤ لف
 دیباچه مترجم
 بخش اوّل : تاریخ پزشکى
 یادآورى :
 فصل اوّل : پزشکى پیش از اسلام
 فصل دوّم : پزشکى در دوره اسلامى (قرنهاى اوّل و دوّم هجرى )
 فصل سوّم : پزشکى یکى از مظاهر تمدن
 فصل چهارم : بیمارستانها
 بخش دوّم : اخلاق پزشکى در اسلام
 فصل اوّل :مسؤ ولیت پزشکى
 فصل دوّم : دانشجوى رشته پزشکى
 فصل سوّم : پزشک و درمان
 فصل چهارم : پرستارى و بیمارستان
 فصل پنجم : عیادت بیمار
 بخش سوّم : بهداشت و سلامتى
 توجه :
 فصل اوّل : مقدّمات
 فصل دوّم : مسواک و خلال کردن
 سخن پایانى
 فهرست منابع و مآخذ

 

 

 

 

 

 

  

فهرست مطالب  
 مقدمه دفتر
 مقدّمه مؤ لف
 دیباچه مترجم
 بخش اوّل : تاریخ پزشکى
 یادآورى :
 فصل اوّل : پزشکى پیش از اسلام
 آغاز پیدایش دانش پزشکى
 رابطه علم پزشکى با سحر و کهانت
 دانش پزشکى در ملل گذشته
 1 - دانش پزشکى در میان مصریان
 2 - علم پزشکى در میان کلدانیان ، بابلیان ، آشوریان و بنى اسرائیل
 3 - پزشکى نزد هندیان
 4 - پزشکى نزد چینیان
 5 - دانش پزشکى در یونان و روم
 6 - پزشکى و ایرانیان
 دانشگاه جندى شاپور
 7 - پزشکى و عرب پیش از اسلام
 پزشکى جاهلى
 مقام و منزلت پزشکى در دوره جاهلیت
 پزشکان عرب در عهد جاهلیت
 زنان و پزشکى
 فصل دوّم : پزشکى در دوره اسلامى (قرنهاى اوّل و دوّم هجرى )
 عرب صدر اسلام و پزشکى
 پزشکى در صدر اسلام
 نقش ملل غیر مسلمان در نهضت علمى
 پزشکى در قرن اوّل هجرى
 پزشکى در سخنان معصومین (ع )
 مسلمانان و طب
 حرکت ترجمه
 پزشکان عصر ترجمه
 شهرت یا واقعیت ؟!
 سیر تأ لیف و شکوفایى طب در میان مسلمانان
 تأ لیفات پزشکى و تأ ثیر آنها در نهضت اخیر
 پاره اى از نوآوریهاى پزشکى مسلمانان
 نوآوریهاى پزشکى ابن سینا
 داروسازى
 آزمایش داروسازان
 فصل سوّم : پزشکى یکى از مظاهر تمدن
 تحقیقات پزشکى مسلمانان
 امتحان پزشکان
 تخصص در پزشکى
 زنان و پزشکى
 فراوانى پزشکان مسلمان
 خدمات پزشکى و مسلمانان
 فصل چهارم : بیمارستانها
 رازى و تأ سیس بیمارستان
 پاره اى از خصوصیات بیمارستانها
 بیمارستانهاى صحرایى
 بیمارستانهاى اورژانسى
 اولین بیمارستان در اسلام
 جریمه اموى !
 بیمارستانها در قرن اوّل و دوّم هجرى
 بیمارستانها در قرن سوم و پس از آن
 بخش دوّم : اخلاق پزشکى در اسلام
 فصل اوّل : مسؤ ولیت پزشکى
 احکام اسلام
 حق تشریع از آن کیست ؟
 گستردگى قوانین اسلام
 طبیعت قوانین اسلام
 فقیه و غیر فقیه
 پزشکى و فقیه
 پزشکى در اعتبار شرعى
 اهمیت پزشکى در اسلام
 وظیفه پزشک
 پزشک و تجارت
 اجرت پزشک
 پزشکى در دایره تجارت
 زندانى ساختن پزشکان نادان
 ضمانت پزشک نادان
 ضمانت پزشک دانا
 دو روایتى که ربطى به ضمانت ندارند
 فصل دوّم : دانشجوى رشته پزشکى
 خصوصیات دانشجوى پزشکى
 دانشجو و تجارب پزشکى
 استفاده از معلومات غیر مسلمانان
 سوگند اسلامى براى پزشک
 فصل سوّم : پزشک و درمان
 وظایف پزشک
 سرعت در درمان
 مداواى حکّام ستمگر
 فرق نگذاشتن پزشک بین ثروتمند و فقیر
 تخصّص پزشک
 1 - مهارت ، امانت و اعتماد
 2 - خیرخواهى ، کوشش و تقوا
 ابعاد و حدود خیرخواهى
 1 - مدارا کردن با بیمار 2 - کار بیمار را به نحو احسن انجام دادن
 روحیه دادن به بیمار
 تقواى چشمى پزشک
 روزه بیمار
 از سفارشهاى اهوازى
 دارو و درمان
 اسراف دارو
 مدت درمان
 فلسفه تجویز دارو براى مریض
 اشتهاى بیمار به غذا
 بیمار را مجبور به راه رفتن نکنید
 حمل کردن دوا در مسافرت
 عوارض جانبى دارو
 حفظ اسرار پزشکى
 دقت کردن در معاینه بیمار
 ویژگیهاى پزشک ماهر
 پزشک غیرمسلمان
 فصل چهارم : پرستارى و بیمارستان
 بیمارستان و خصوصیات آن
 بیمارستانهاى نمونه
 ویژگیهاى بیمارستان اسلامى
 نگاهى بر آنچه گذشت
 روابط پزشک با پرستار
 پرستار در بیمارستان
 معاینه و پرستارى زن توسط مرد و بالعکس
 اوّل : پیرامون مداواى مرد توسط زن
 دوّم : معالجه و مداواى زن توسط مرد
 نگاه کردن به خنثى
 کالبد شکافى
 فصل پنجم : عیادت بیمار
 فضاى عیادت
 مریض ، دوستانش را از وضع بیمارى خودآگاه کند
 اجازه بیمار براى عیادت
 عیادت مریض مستحب است
 طىّ طریق و عیادت بیمار
 زنان و عیادت بیمار
 عیادت ، هر سه روز یک مرتبه
 عیادت باید بعد از سه روز باشد
 عیادت سه مرتبه باشد
 اوقات عیادت
 از چه کسى باید عیادت کرد؟
 عیادت کردن مردها از زنان
 عیادت کردن از بنى هاشم
 عیادت کردن از نزدیکان و فامیل
 هدیه به بیمار
 بیمار نباید به عیادت کنندگانش شکایت کند
 نزد بیمار نباید از بلا و بیمارى پناه جست
 نباید نزد بیمار زیاد نشست
 مهربانى کردن نسبت به مریض
 دعاى بیمار براى عیادت کننده و بالعکس
 دعاى مساکین و فقرا براى مریض
 سؤ ال از مریض در مورد حالش و در مورد آنچه اشتها دارد
 آرزوى سلامتى و صحت
 خوردن در حضور مریض
 بعد از شفا یافتن ، به مریض چه باید گفت
 بخش سوّم : بهداشت و سلامتى
 توجه :
 فصل اوّل : مقدّمات
 رعایت بهداشت در سطح وسیع
 بحث پیرامون ویژگیهاى اشیا
 دورنماى بحث
 نظافت در تمام ابعاد
 مثالهایى برآنچه گذشت
 فصل دوّم : مسواک و خلال کردن
 یک اشاره
 سؤ ال و جواب
 مسواک کردن
 دیدگاه ائمه معصومین در مورد مسواک
 گروه اوّل :
 طایفه دوّم : مسواک کردن براى وضو و نماز
 منافع مسواک و اوقات و کیفیت آن
 اگر مردم منافع مسواک را مى دانستند
 فواید مسواک در روایات اهلبیت :
 خلاصه مطالب قبل
 مسواک کردن ، دندانها را سفید مى کند
 مسواک کردن ، بوى دهان را خوش مى گرداند
 مسواک کردن ، جرم دندان را از بین مى برد
 مسواک کردن ، لثه را تقویت مى کند
 مسواک ، چشم ها را روشنى مى بخشد
 مسواک ، مو را مى رویاند
 رابطه مسواک با حالت روحى و عقلى و غیر از اینها
 آثار کثیف بودن دهان
 مسواک کردن ، نجات دهنده مى باشد
 مسواک کردن ، اشتها به طعام مى آورد
 خوشبو شدن دهان و فصاحت
 مسواک کردن با ریشه نى و ریحان و غیر از این دو
 مسواک کردن با چوب اراک و مثل آن
 مسواک باید به طور عرضى زده شود نه طولى
 بعد از مسواک کردن ، مضمضه لازم است
 کمترین و معمولى ترین مسواک
 مسواک کردن با گلاب
 مسواک کردن در حمام
 مسواک در مستراح
 اوقات مسواک کردن و مسواک کردن روزه دار
 زخم شدن لثه
 مسواکهاى مختلف و متعدد
 مسواک کردن و آلودگیهاى خارجى
 مستحب بودن وضو هنگام طعام
 خلال کردن بعد از طعام
 خلال کردن از نظر شرعى
 اقتدا کردن به پیامبر اسلام (ص )
 به حرج و سختى افتادن در ترک خلال
 خلال کردن براى مُحرِم
 فایده هاى خلال
 لازم است آنچه به وسیله خلال خارج مى شود، به بیرون ریخته شود
 مضمضه کردن بعد از خلال
 وسایلى که استعمال آنها در خلال صحیح نیست
 محافظت کردن از لثه
 خلال براى مهمان
 سخن آخر در اینجا
 سخن پایانى
 فهرست منابع و مآخذ
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم :
(( مَنْ قام عَلى مریضٍ یوماً ولیلةً بعثه اللّهُ مع إ براهیم خلیل الرَّحمان ، فجاز على الصّراط کالبرق اللاّمع . ))
(1) ترجمه :
((هر کس براى پرستارىِ بیمارى ، یک شبانه روز بر سر پا باشد، خداوند او را با حضرت ابراهیم (علیه السلام) محشور مى گرداند و چون برق درخشنده ، از پل صراط مى گذرد)).
مقدمه دفتر 
مساءله بهداشت ودرمان ازمسائل بسیار مهمّ، در زندگى جانداران بویژه انسان است .
از این رو اسلام عزیز که دینى کامل و همه سونگر مى باشد نیز به آن اهمیت داده و براى آن جایگاه خاصّى را در نظر گرفته است .
هر انسان آگاهى که به متون اسلامى نظر بیفکند، به اشاره هاى فراوانى در زمینه فوق برخورد مى نماید که نشانگر دقت نظر اسلام نسبت به سلامتى جسم و روح انسان است . بنابراین ، شناخت فرامین بهداشتى - درمانى اسلام و به کار بستن آنها انسان را از جسم و روحى توانا برخوردار مى سازد و به آسانى مى تواند مراحل تکامل الى اللّه را طى نماید.
مجموعه حاضر، برگردان به فارسى کتاب ((آداب الطبیبة ))، تاءلیف محقق بزرگوار سید جعفر مرتضى حسینى عاملى است که رفتار و اخلاق پزشکى در اسلام را مورد بحث و کنکاش قرار داده ، امید آنکه قابل استفاده و مفید واقع شود.
این دفتر، پس از ویرایش و اصلاحاتى چند، آن را به علاقه مندان عرضه مى نماید و جز رضاى خدا هدفى را دنبال نمى کند.
در خاتمه ، از خوانندگان محترم تقاضا داریم چنانچه انتقاد یا پیشنهادى دارند، به آدرس : قم ، دفتر انتشارات اسلامى ، صندوق پستى 749، بخش فارسى ارسال دارند. با تشکر فراوان .
دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
مقدّمه مؤ لف 
((الحمدللّه ربّالعالمین والصّلاة والسّلام على خیرخلقه اجمعین ، محمَّدوآله الطیبین الطاهرین . واللعنة على اعدائهم اجمعین من الاولین والا خرین الى قیام یوم الدین )).
و بعد ...
در جمهورى اسلامى ایران ، در بعضى از زمینه ها این نیاز احساس شد که درباره ((آداب طب و پزشکى از نظر اسلام )) کتابى نوشته شود و پیرامون تاریخ طب و نهضت جهانى اسلام در این زمینه و... نظرى بیفکند.
پس از آنکه ، برادر عزیز و بزرگوارم ((حضرت آیت اللّه آقاى شیخ على احمدى میانجى (مدظله ).)) درخواست نمود تا کتابى در این زمینه به رشته تحریر درآورم .
به رغم اینکه من براى انجام این مهم مناسب نبودم ، به ویژه اینکه در پرداختن به آداب طب و مسایل دیگر، به ناچار باید به موضوعات جدید و نوى که دیگران آن را بحث نکرده اند، پرداخته شود، با وصف حال ، امتثال امر نمودم و از اعتمادى که ایشان نسبت به من دارد، سپاسگزارم .
امیدوارم خداوند متعال ، آنچه را نگاشتم سودمند گرداند و آن را فقط در راه خودش ، خالص گرداند.
جعفرمرتضى حسینى عاملى 18 جمادى الاولى سال 1402 ه‍ .
دیباچه مترجم 
((طب )) و اهمیّت طبابت از دیرباز و حتّى در صدر اسلام مورد توجّه بوده و دین اسلام نیز علوم پزشکى را ارج نهاده و براى آن اهمیّت فوق العاده اى قایل شده است .
تاریخ طب و پزشکى ، فراز و نشیب هاى فراوانى داشته و دارد. ملتهاى مختلف در پیشبرد و تکامل علوم پزشکى سهم و نقش بسزایى ایفا نموده اند؛ امّا هیچ ملتى به اندازه امّت اسلام به آن توجّه و عنایت ننموده است .
در پیشینه طب در اسلام ، شخصیتهاى بارزى پا به عرصه وجود نهاده و درخشیده اند؛ بزرگانى چون ابوعلى سینا، فارابى و دیگران که به سهم خود، تلاش و مجاهدت هاى فراوانى در بهبود وضع پزشکى و پیشرفت آن نموده اند.
تاریخ ، گواه این مطلب است که اسلام و رجال ممتاز اسلامى ، خدمات قابل توجه بسیارى به علوم پزشکى کرده اند تا جایى که مدعى امروز، یعنى غرب تا چندى پیش در دانشگاههاى خود کتب پزشکى مسلمانان را تدریس مى نمود.
کتب مسلمانان در علوم پزشکى ، رقمى شایان ذکر است که نویسندگان آنها هر کدام به نوبه خود و در حدّ توان ، در این زمینه قلم فرسایى نموده و این علم را رونق بخشیده اند که الحقّ قابل تحسین و تقدیر است .
کتابى که پیش رو دارید، حاصل تلاش اندیشمند مجاهد و خستگى ناپذیر، علاّمه جعفر مرتضى عاملى است که با توجّه به نیاز کنونى جوامع بشرى ، به رشته تحریر درآمده و همچنین خدمتى بزرگ به امّت اسلامى انجام داده است .
محقّق برجسته این کتاب ، براى غنا بخشیدن به نوشتار خود، بالغ بر 146 منبع معتبر به عنوان خمیرمایه این نوشته قرار داده و به آنها استناد نموده است .
سیر مباحث استاد در این کتاب بدین قرار است : تاریخ طب ، پرتوى از اخلاق طبى در اسلام ، پیشگیرى و بهداشت و... که در مباحث مطرح شده مى توان بسیار مستدل ، شمّه اى از سیر طبّ و طبابت و از تاریخ آن در اسلام آگاه شد.
قابل توجّه اینکه : علوم پزشکى در عصر حاضر، پیشرفت قابل ملاحظه اى نموده و این پیشرفت ، قابل انکار نیست و طبق مدارک معتبر مذکور در این کتاب ، مى توان این نتیجه را به دست آورد که : نقش اسلام در این پیشرفت نقشى اساسى و غیرقابل انکار مى باشد.
پایه گذارى مراکز درمانى و تاءسیس دانشگاه هاى پزشکى به دست مسلمانان ، گواه این حقیقت مى باشد.
کتاب حاضر از عنوان ((الا داب الطبیّه فی الاسلام )) به پارسى ترجمه و نام آن ((آداب طب و پزشکى در اسلام )) برگزیده شده است که امید دارم براى حقیر، در (یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلا بَنُون ...) باقیات صالحاتى باشد. (وَالْباقِیاتُ الصّالِحاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبّکَ ثَوابا وَخَیْرٌ اَمَلا).(2)
وَالْعاقِبَةُ لاَِهْلِ التَّقْوى قم - لطیف راشدى
بخش اوّل : تاریخ پزشکى 
یادآورى
ما چنین مى اندیشیم که : براى ثبت رویدادها باید تاریخ هجرى پیامبر(ص ) بنیانگذار آن است و واقعه هاى تاریخى اسلامى با آن نوشته شده ملاک قرار گیرد و در محل مناسبش با بیان دلیل -در غیر این کتاب مطلب را ثابت نموده ایم ؛ اما با این وصف پاره اى از موارد که نقل قول بوده همان تاریخ میلادى را به کار برده ایم چرا که تغییر گفته دیگران حق ما نیست ، پس دقت کنید.
با تشکر
فصل اوّل : پزشکى پیش از اسلام 
آغاز پیدایش دانش پزشکى  
در اینکه دانش پزشکى کجا و چگونه آغاز شده ، میان مورخان گفتگوست . برخى برآنند که ساحران و جادوگران ((یمن )) و بعضى گویند ساحران و مغان ((ایرانى ))، علم پزشکى را پایه ریزى کرده اند. عده اى دیگر براین باورند که نخستین پایه گذاران دانش پزشکى ، ((مصریان )) بوده اند. پاره اى دیگر ((هندیان )) یا ((یونانیان باستان )) و یا ((کلدانیان )) را بانیان دانش پزشکى پنداشته اند. و به کلدانیان منتسب است که بیماران خویش را در کوچه ها و گذرگاهها مى نهاده اند به این امید که کسى او را ببیند که خود پیشتر به این بیمارى دچار شده و شفا یافته است ، در نتیجه او را مدد نماید. آنان اعلامیه اى حاکى از این قصه ، بر الواحى نوشته و در هیاکل خویش مى آویخته اند. از این روست که پزشکى نزد آنان ، در زمره اعمال خاصّ کاهنان بوده است .(3)
لکن ((ابن ابى اصیبعه )) بر آن است که : نمى توان اختراع این دانش را به اقلیم یا مملکتى معین و یا ملتى خاص نسبت داد؛ زیرا چه بسا ملتى که اکنون منقرض شده و بدین دانش مجهز بوده است و امروز اثرى از آن به جاى نمانده باشد و پس ‍ از مدتى ، این علم در ملتى دیگر ظهور یافته ، ولى نزد آنان رو به انحطاط گذاشته و فراموش شده است و سپس از طریق این ملت ، به ملتى دیگر سرایت کرده و در میانشان ظهور یافته و از این رو، اختراع و اکتشاف این دانش به اینان نسبت داده شده است .(4)
نظریه دیگرى نیز هست که مبدأ فن پزشکى ، ((وحى و الهام )) است . شیخ مفید(ره ) گوید: ((پزشکى ، دانشى است صحیح و وجودش به اثبات رسیده و طریق نیل به این دانش ، ((وحى )) است . این علم را علما از انبیا اخذ نموده اند، چرا که طریقى براى دست یافتن به حقیقت بیمارى نیست جز طریق سمع ، و راهى براى نیل به معرفت دارو نمى باشد جز به توفیق ...)).(5)
البته در تأ یید این رأ ى ، دلایل و شواهدى آورده اند که مجال ذکرشان نیست و براى اطلاع از آنها مى توان به منابع مربوطه مراجعه کرد.(6)
ولى به اعتقاد ما سابقه طب به زمانى برمى گردد که انسان بر کره خاکى پاى نهاده است از همان زمان ، انسان درد و بیمارى را در فراروى خود مشاهده کرده و به فضل الهام الهى ، به شناخت بسیارى از وسایلى که به نوعى داروى درد او بود، موفق گشت ؛ چنانکه مى توان ملاحظه کرد که بسیارى از روشهاى درمانى اگر چه -چنانکه شیخ مفید بر آن است از طریق ارشاد و راهنماییهاى پیامبران بر انسان معلوم گشته اند، لکن همه آنها چنین نبوده اند، بلکه از طریق تجربه ، تصادف و اندیشه بعد از آگاهى بر طبایع اشیا آن چنان که ملموس و روشن است هم بوده است . هر چند ((ابن ابى اصیبعه )) در آغاز بحثش از دشوارى انتخاب راءیى در این زمینه سخن گفته است اما چنین احساس مى شود او به نظریه مذکور گرایش دارد.(7)
رابطه علم پزشکى با سحر و کهانت  
محققى که در تحقیق خویش به تاریخ ملل مراجعه مى کند، خواهد یافت که میان پزشکى و سحر، رابطه اى تنگاتنگ و محکم وجود دارد. چرا که آنان بیماران خود را با سحر و جادو معالجه مى کرده اند. شخص جادوگر، نزدشان ، پزشکى بوده است که به نیروى جادوى خویش ، بیمار را معالجه و درمان مى کرده ؛ چنانکه کاهنان نیز بیماران را این چنین درمان مى کرده اند.
البته اینان به واسطه تضرع و توسل در برابر الهه خود، شفاى بیمار را مى جسته اند. از این رو، علم پزشکى از جمله علوم اختصاصى کاهنان در این دوره ها بوده است .(8)
پیش از این ، اشاره شد که بسیارى از محققین ، اختراع این دانش را به کاهنان بابل ، ایران ، یمن و غیر آن نسبت داده اند. و در بحثهاى آینده شواهدى خواهیم آورد که براین حقیقت اشاره دارند .
دانش پزشکى در ملل گذشته  
در اینجا بد نیست نظرى گذرا به وضعیت دانش پزشکى در میان ملل گذشته بیندازیم . البته ، اگر چه نمى توان میان نوع معالجات ، درمانها و فعالیتهاى پزشکى که در این ملل رایج بوده ، تفاوت چندانى قایل شد، لکن بر آنیم تا ویژگیهاى خاص هر قوم را که در برابر این دانش داشته اند، به قدر ممکن بیان نماییم .
1 - دانش پزشکى در میان مصریان 
افسون و جادو، اساس طب مصر باستان است . به اعتقاد آنان بیماریها، منشأ الهى داشته ، از این رو، شفا و خلاصى از آنها نیز جز با توسل به الهه ها حاصل نمى شود. در نتیجه ، به کاهنان - مقرّبان الهه ها - متوسل مى شدند.(9)
نخستین پزشک مصرى که به نام او را شناخته اند، ((ایمحوتب ))(10) است که در حدود قرن سى ام پیش از میلاد مى زیسته است .(11)
هفت ورق از جنس پاپیروس یافت شده است که بعضى از آنها در قرن شانزدهم یا هفدهم و بعضى در دو هزار سال پیش از میلاد کتابت شده اند . در این اوراق ، مطالبى آمده که بعضاً با دانش پزشکى مرتبط است .(12)
((وجدى )) ذکر مى کند که معروف است یکى از فراعنه مصر -یعنى نیتى بن مینیس کتابى در علم تشریح نوشته است . و نیز ((نیخوروفس )) پادشاه که از نسل سوم فراعنه مصر است ، به تأ لیف رساله اى در پزشکى ، شهرت دارد؛ چنانکه ((داریوش )) و ((دارا)) دو پادشاه ایران ، در قصرهاى خویش پزشکانى مصرى داشته اند. ((وجدى )) گوید : ((اطباى مصرى ، داراى امتیازات ویژه اى بوده اند؛ مثلاً بعضى از آنان در دربار مشغول بوده و مردم به جاى مزد به آنان هدایایى تقدیم مى کرده اند و بعضى از آنان مُزد ماهیانه دریافت مى نموده اند؛ از این رو مردم بدون آنکه مزدى به آنان دهند، از آنان بهره مى جسته اند)).(13)
2 - علم پزشکى در میان کلدانیان ، بابلیان ، آشوریان و بنى اسرائیل
پزشکان کلدانى ، در زمره جادوگران بوده اند. آنان بیشتر بیماران خویش را با جادو درمان کرده و از بعضى گیاهان نیز بهره مى جسته اند . در نظر کلدانیان ، منشأ همه بیماریها به ارواح خبیثه باز مى گشته است .
آشوریان و بابلیان نیز به طور عموم در معالجات خویش ، بر وِرد، سحر و جادو تکیه داشته اند. آشوریان از آثار مکتوب بابلیان که در کتابخانه پادشاه ((آشور بنى پال ))(14) موجود بوده است و در حال حاضر در موزه انگلستان نگهدارى مى شود، سود مى برده اند. دوره حکومت این پادشاه ، به قرن هفتم پیش از میلاد باز مى گردد .
پیشتر گذشت که کاهنان بابل ، بیماران خویش را در کوچه ها و معابر عمومى مى گذاشته اند تا شاید شخصى که پیش از آن ، خود به آن بیمارى مبتلا شده و شفا یافته است ، او را ببیند و راه درمان را بدو بیاموزد .
در قانون حمورابى (15) آشورى ، پادشاهى که در قرن دهم پیش از میلاد حکمرانى مى کرده است ، موادى قانونى مربوط به جراحى (16) مشاهده شده است .
دانش پزشکى در قوم بنى اسرائیل ، در اختیار بزرگان دین بوده است . در کتاب ((تلمود))

اشتراک بگذارید:


پرداخت اینترنتی - دانلود سریع - اطمینان از خرید

پرداخت و دانلود

مبلغ قابل پرداخت 7,200 تومان
(شامل 20% تخفیف)
مبلغ بدون تخفیف: 9,000 تومان
عملیات پرداخت با همکاری بانک انجام می شود
کدتخفیف:

درصورتیکه برای خرید اینترنتی نیاز به راهنمایی دارید اینجا کلیک کنید


فایل هایی که پس از پرداخت می توانید دانلود کنید

نام فایلحجم فایل
adab-tb-p_892141_6429.zip





اخلاق سازمانی

اخلاق سازمانی عنوان: اخلاق سازمانی فایل:ور د نوع تعداد صفحه:30  چکیده مقدمه اخلاق و مدیریت مسایل اخلاقی در مدیریت ویژگی های مسایل اخلاقی در مدیریت تجزیه و تحلیل مسایل اخلاقی در مدیریت اقتصاد و اخلاق مدیریت حقوق و اخلاق مدیریت فلسفه و اخلاق مدیریت محتوای مدیریت اخلاقی و تأثیر اقتصاد بر آن قانون و اخلاق مدیریت انتخاب مدیریت اخلاقی قانون؛ تبلور مدیریت اخلاقی در جامعه ویژگی ها و شرایط اجرای قا ...

توضیحات بیشتر - دانلود 6,000 تومان 4,800 تومان 20% تخفیف

آبراهام لینکلن

آبراهام لینکلن ینک پرداخت و دانلود پایین مطلب فرمت فایل : word    تعداد صفحه :10 آبراهام لینکلن در خانواده‌ای فقیر در کنتاکی بدنیا آمده پدرش خانواده خود را از آنجا در حالیکه تنها تبری برای گذران بهمراه داشت کوچانید، و بسوی ایندیانا پیش‌رفت، تا اینکه درین ناحیه کلبه‌ای چوبی بدون در و پنجره، بدون شیشه ساخت و کف ‌آن پر از علف‌های وحشی بود و رختخواب‌هائی که تشک‌های ...

توضیحات بیشتر - دانلود 4,000 تومان 3,400 تومان 15% تخفیف

مقام انسانی زن از نظر قرآن کریم

مقام انسانی زن  از نظر قرآن کریم ینک پرداخت و دانلود پایین مطلب فرمت فایل : word    تعداد صفحه :36 اسلام اصل مساوات را دربارة زن و مرد نیز رعایت کرده است. اسلام با تساوی حقوق زن و مرد مخالف نیست، با تشابه به حقوق آنها مخالف است. اسلام نظریات تحقیر آمیزی که نسبت به زن وجود داشته منسوخ کرده است. قرآن در داستانهای خود توازن را حفظ کرده، قهرمانان داستانها را منحصر به مردان نکرده است. زن اگر بخواهد از حقوقی مساوی با مرد بهره ...

توضیحات بیشتر - دانلود 5,000 تومان 4,000 تومان 20% تخفیف

آموزش نرم افزار Front page

آموزش نرم افزار  Front page  عنوان:آموزش نرم افزار  Front page  نوع فیل:ورد تعدادصفحه:36 فهرست مقدمه                   ایجاد صفحات اولیه Web  ایجاد و قالب بندی متن قالب بندی پاراگرافها , لیست افزودن فرا پیوندها   افزودن و ویرایش تصاویر ایجاد یک پیوند     E-mail    : ایجاد یک ص ...

توضیحات بیشتر - دانلود 4,500 تومان 3,600 تومان 20% تخفیف

دانلود با لینک مستقیم


آداب طبّ و پزشکى در اسلام با مختصرى از تاریخ طبّ

شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على با فونت نستعلیق 75 ص

اختصاصی از هایدی شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على با فونت نستعلیق 75 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 68

 

شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على (ع)

حضرت على (ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل در کعبه به دنیا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر کوفه به درجه شهادت رسید. قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد/

بخشهاى زندگانى على (ع)

با توجه به اینکه امیرمومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر (ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام هموارده در کنار پیامبر اسلام (ص) قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سى سال زندگى نمود، مى‏توان مجموع عمر 63 ساله او را به پنج بخش زیر تقسیم نمود: 1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام، 2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه، 3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام، 4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت،5- دوران خلافت آن بزرگوار/

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام ص

چنانکه اشاره کردیم، اگر مجموع عمر على (ع) را به پنج بخش تقسیم کنیم، نخستین بخش آن را زندگى امام پیش از بعثت پیامبر تشکیل مى‏دهد. مقدار عمر امام در این بخش از ده سال تجاوز نمى‏کند زیرا زمانى که على (ع) دیده به جهان گشود، بیش از سى سال از عمر پیامبر نگذشته بود و پیامبر در چهل سالگى به رسالت مبعوث گردید، بنابراین على (ع) در موقع بعثت پیامبر بیش از ده سال نداشت.

در آغوش پیامبر

على (ع) در این دوره که دوره حساس شکل‏گیرى شخصیت و دوره پذیرش تربیتى و روحى او بود، در خانه حضرت محمد (ص) و تحت تربیت او به سربرد. مورخان اسلامى در این زمینه مى‏نویسند:

یک سال، قحطى بزرگى در مکه رخ داد. در آن زمان ابوطالب عموى پیامبر داراى عائله زیاد و هزینه سنگینى بود. حضرت محمد (ص )به عموى دیگر خود «عباس» که از ثروتمندترین افراد بنى هاشم بود، پیشنهاد کرد که هر کدام از ما یکى از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببریم تا فشار مالى ابوطالب کم شود، عباس موافقت کرد، و هر دو نزد ابوطالب رفتند و موضو(ع) را با او در میان گذاشتند. ابوطالب با این پیشنهاد موافقت کرد. در نتیجه عباس، «جعفر» و حضرت محمد ص «على» را به خانه خود برد. على (ع) همچنان در خانه آن حضرت بود تا آنکه خداوند او را به نبوت مبعوث فرمود و على (ع) او را تصدیق کرد و از او پیروى نمود. پیامبر اسلام (ص) پس از گرفتن على (ع) فرمود: همان را برگزیدم که خدا او را براى من برگزید

از آنجا که حضرت محمد (ص) در سنین کودکى - پس از درگذشت عبدالمطلب - در حانه عمویش ابوطالب و تحت کفالت او بزرگ شده بود، مى‏خواست با تربیت یکى از فرزندان او، زحمات وى و همسرش فاطمه بنت اسد را جبران کند و از میان فرزندان او نظر به على (ع) داشت/ على (ع) در دوران خلافت خود، در خطبه «قاصعه» به این دوره تربیتى خود اشاره نموده و مى‏فرماید:«شما (یاران پیامبر) از خویشاوندى نزدیک من با رسول خدا و موقعیت خاصى که با آن حضرت داشتم آگاهید و مى‏دانید موقعى که من خردسال بودم، پیامبر مرا در آغوش مى‏گرفت و به سینه خود مى‏فشرد و مرا در بستر خود مى‏خوابانید به طورى که من بدن او را لمس مى‏کردم، بوى خوش آن را مى‏شنیدم و او غذا در دهان من مى‏گذارد/

من همچون بچه‏اى که به دنبال مادرش مى‏رود، همه جا همراه او مى‏رفتم، هر روز یکى از فضائل اخلاقى خود را به من تعلیم مى‏کرد و دستور مى‏داد که از آن پیروى کنم.

2- از بعثت تا هجرت پیامبر

دومین قسمت از زندگانى على (ع) را بخش از بعثت تا هجرت به مدینه تشکیل مى‏دهد که از نظر زمانى سیزده سال مى‏شود. این بخش از زندگانى امام شامل یک سلسله خدمات و مجاهدات درخشان و اقدامات بزرگ و برجسته على (ع) در راه پیشرفت اسلام مى‏باشد که در تاریخ اسلام نصیب کسى جز او نشده است/

نخستین کسى که اسلام آورد

نخستین افتخار على (ع) در این دوران پیشگام بودن وى در پذیرفتن اسلام، و یا به عبارت صحیح‏تر، ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا على (ع) از کوچکى یکتاپرست بود و هرگز آلوده به بت پرستى نبودتا اسلام او به معناى دست کشیدن از بت پرستى باشد (در حالى که در مورد سایر یاران پیامبر چنین نبود/پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام، ارزشى است که قرآن مجید روى آن تکیه کرده و صریحا اعلام نموده است که کسانى که در گرایش به اسلام پیشگام بوده‏اند، در پیشگاه خدا ارزش والایى دارند، آنجا که مى‏فرماید: «و پیشگامان، پیشگام، آنان مقربانند.» توجه خاص قران به موضو(ع) «سبقت در گروش به آیین اسلام» به حدى است که حتى کسانى را که پیش از فتح مکه ایمان آورده و جان و مال خود را در راه خدا بذل نموده‏اند، ز افرادى که پس از پیروزى مسلمانان برمکیان، ایمان آورده و جهاد کرده‏اند، برتر شمرده است چه رسد به کسانى که پیش از هجرت و در سالهاى نخست ظهور اسلام، مسلمان شده‏اند، آنجا که مى‏فرماید:

«کسانى از شما که پیش از پیروزى (فتح مکه) در راه خدا انفاق کردند و سپس به جهاد پرداختند، با کسانى که بعد از آن در راه خدا انفاق و جهاد کردند، یکسان نیستند، بلکه آنان در پیشگاه خدا مقامى برتر دارند و خداوند به هر دو وعده نیک داده است...»

علت برترى امیان مسلمانان پیش از فتح مکه (که در سال هشتم هجرى صورت گرفت) این است که آنان در موقعى ایمان آورند که اسلام در جزیره العرب به اوج عظمت نرسیده بود و هنوز پایگاه بت پرستان یعنى شهر مکه به صورت دژ شکست ناپذیرى باقى بود و خطرهایى از هر طرف جان و مال مسلمانان را تهدید مى‏کرد. البته مسلمانان پس از مهاجرت به مدینه و گرایش اوس و خزرج و قبایل اطراف مدینه به اسلام، از پیشرفت و ایمنى نسبى برخوردار بودند و در بسیارى از درگیریهاى نظامى غالب و پیروز مى‏شدند، ولى خطر هنوز بکلى برطرف نشده بود. بنابراین در صورتى که گروش به اسلام و بذل مال و جان در چنین شرائطى، از ارزش خاصى برخوردار باشد، قطعا اظهار ایمان و اسلام در آغاز دعوت پیامبر که قدرتى جز قدرت قریش و نیرویى جز نیروى بت پرستان در کار نبود، ارزش بالاتر و بیشترى خواهد داشت. از این نظر سبقت در اسلام در میان یاران پیامبر، از افتخارات مهم بشمار مى‏رفت/

با این توضیح میزان ارزش پیشگامى على (ع) در اسلام بخوبى روشن مى‏گردد/

دلائل پیشگامى على (ع) در اسلام

دلائل و شواهد پیشگامى على (ع) در متون اسلامى به قدرى فراوان است که بیان همه آنها از حد گنجایش این کتاب بیرون است ولى به عنوان نمونه تعدادى از آنها را ذیلا مى‏آوریم:

الف- پیش از همه، خود پیامبر اسلام (ص) به پیشقدم بودن على (ع) تصریح کرده و در میان جمعى از یاران خود فرمود:

«نخستین کسى که در روز رستاخیز با من در کنار حوض (کوثر) ملاقات مى‏کند پیشقدمترین شما در اسلام، على بن ابى طالب است.»

ب - دانشمندان و محدثان نقل مى‏کنند:

حضرت محمد (ص) روز دوشنبه به نبوت مبعوث شد و على (ع) فرداى آن روز (سه شنبه) با او نماز خواند.

ج- امام در خطبه «قاصعه» مى‏فرماید: «آن روز اسلام جز به خانه پیامبر و خدیجه راه نیافته بود و من سومین نفر آنها بودم. نور وحى و رسالت را مى‏دیدم، و بوى نبوت را مى‏شنیدم.»

د- امام در جاى دیگر از سبقت خود در اسلام چنین یاد مى‏کند:«خدایا من نخستین کسى هستم که به سوى تو بازگشت، و پیام تو را شنید و به دعوت پیامبر تو پاسخ گفت و پیش از من جز پیامبر اسلام کسى نماز نگزارد.»

ه' على (ع) مى‏فرمود: من بنده خدا و برادر پیامبر و صدیق اکبرم، این سخن را پس از من جز دروغگوى افترأ ساز، نمى‏گوید. من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز گزاردم .

و- عفیف بن قیس کندى مى‏گوید:من در زمان جاهلیت بازرگان عطر بودم. در یکى از سفرهاى تجارتى وارد مکه شدم و مهمان عباس (یکى از بازرگانان بزرگ مکه) شدم، در یکى از روزها در مسجدالحرام در کنار عباس نشسته بودم، در این هنگام که خورشید به اوج رسیده بود، جوانى به مسجد در آمد که صورتش همچون قرص ماه نورانى بود، نگاهى به آسمان کرد و سپس رو به کعبه ایستاد و شروع به خواندن نماز کرد، چیزى نگذشت که نوجوانى خوش سیما به وى پیوست و در سمت راست او ایستاد. سپس زنى که خود را پوشانده بود، آمد و در پشت سر آن دو نفر قرار گرفت و هر سه با هم مشغول نماز و رکوع و سجود شدند/من (از دیدن این منظره که در مرکز بت پرستان، سه نفر آیین دیگرى غیر از مرام بت پرستى را برگزیده‏اند) در شگفت ماندم، رو به عباس کرده و گفتم: حادثه بزرگى است! او نیز این جمله را تکرار کرد و افزود: آیا این سه نفر را مى‏شناسى؟ گفتم: نه. گفت: نخستین کسى که وارد شد جلوتر از هر دو نفر ایستاد، برادر زاده من محمد بن عبدالله (ص)، و دومین فرد، برادرزاده دیگر من على بن ابى طالب (ع)، و سومین شخص همسر محمد است. و او مدعى است که آیین وى از طرف خداوند نازل شده است و اکنون در روى زمین، جز این سه نفر کسى از این دین پیروى نمى‏کند.(17)

این قضیه بخوبى نشان مى‏دهد که در آغاز دعوت پیامبر اسلام (ص) غیر از همسرش خدیجه، تنها على (ع) آیین او را پذیرفته بوده است/

3- از هجرت تا وفات پیامبر (ص)

على (ع) برادر پیامبر (ص)

اخوت اسلامى و پیوند برادرى از اصول اجتماعى آیین اسلامى است. پیامبر اسلام به صورتهاى مختلف و گوناگون در ایجاد و استوار ساختن این پیوند، کوشش نموده است. از آن جمله پس از ورود به مدینه تصمیم گرفت میان مسلمانان مهاجر و انصار پیمان برادرى منعقد سازد، به این منظور روزى در اجتما(ع) مسلمانان بپاخاست و فرمود: «تآخوا فى الله اخوین اخوین»: در راه خدا، دو تا دوتا برادر شوید. آنگاه مسلمانان دوبدو دست یکدیگر را به عنوان برادرى فشردند و بدین ترتیب وحدت و همبستگى بین آنان استوارتر گردید/البته در این پیمان نوعى هماهنگى و تناسب افراد با یکدیگر از نظر ایمان و فضیلت و شخصیت اسلامى رعایت مى‏شد. این معنا با دقت در وضع و حال افرادى که با هم برادر شدند بخوبى روشن مى‏گردد/

پس از آنکه براى هر یک از حاضران برادرى تعیین گردید، على (ع) که تنها مانده بود، با چشمان اشکبار به حضور پیامبر عرض کرد: بین من و کسى پیوند برادرى برقرار نساختى. پیامبر فرمود: تو برادر من در دو جهان هستى. (25)آنگاه بین خود و على (ع) عقد برادرى خواند.(26)این موضوع میزان عظمت و فضیلت على (ع) را بخوبى نشان مى‏دهد و روشن مى‏سازد که وى تا چه حد به رسول خدا نزدیک بوده است.

در جبهه‏هاى جنگ‏


دانلود با لینک مستقیم


شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على با فونت نستعلیق 75 ص

تحقیق در مورد شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین


تحقیق در مورد شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:60

 

  

 فهرست مطالب

 

شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام،

2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه،

3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام،

4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت،

5- دوران خلافت آن بزرگوار

امام و حل مشکلات علمى و سیاسى خلفا

 

 

 

 

 

حضرت على (ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل در کعبه به دنیا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر کوفه به درجه شهادت رسید. قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد

بخشهاى زندگانى على (ع)

با توجه به اینکه امیرمومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر (ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام هموارده در کنار پیامبر اسلام (ص) قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سى سال زندگى نمود، مى‏توان مجموع عمر 63 ساله او را به پنج بخش زیر تقسیم نمود:

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام،

2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه،

3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام،

4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت،

5- دوران خلافت آن بزرگوار

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام( ص)

چنانکه اشاره کردیم، اگر مجموع عمر على (ع) را به پنج بخش تقسیم کنیم، نخستین بخش آن را زندگى امام پیش از بعثت پیامبر تشکیل مى‏دهد. مقدار عمر امام در این بخش از ده سال تجاوز نمى‏کند زیرا زمانى که على (ع) دیده به جهان گشود، بیش از سى سال از عمر پیامبر نگذشته بود و پیامبر در چهل سالگى به رسالت مبعوث گردید، بنابراین على (ع) در موقع بعثت پیامبر بیش از ده سال نداشت.

در آغوش پیامبر

على(ع) در این دوره که دوره حساس شکل‏گیرى شخصیت و دوره پذیرش تربیتى و روحى او بود، در خانه حضرت محمد (ص) و تحت تربیت او به سربرد. مورخان اسلامى در این زمینه مى‏نویسند:

یک سال، قحطى بزرگى در مکه رخ داد. در آن زمان ابوطالب عموى پیامبر داراى عائله زیاد و هزینه سنگینى بود. حضرت محمد (ص )به عموى دیگر خود «عباس» که از ثروتمندترین افراد بنى هاشم بود، پیشنهاد کرد که هر کدام از ما یکى از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببریم تا فشار مالى ابوطالب کم شود، عباس موافقت کرد، و هر دو نزد ابوطالب رفتند و موضو(ع) را با او در میان گذاشتند. ابوطالب با این پیشنهاد موافقت کرد. در نتیجه عباس، «جعفر» و حضرت محمد ص «على» را به خانه خود برد. على (ع) همچنان در خانه آن حضرت بود تا آنکه خداوند او را به نبوت مبعوث فرمود و على (ع) او را تصدیق کرد و از او پیروى نمود.(1) پیامبر اسلام (ص) پس از گرفتن على (ع) فرمود: همان را برگزیدم که خدا او را براى من برگزید.(2)

از آنجا که حضرت محمد (ص) در سنین کودکى - پس از درگذشت عبدالمطلب - در حانه عمویش ابوطالب و تحت کفالت او بزرگ شده بود، مى‏خواست با تربیت یکى از فرزندان او، زحمات وى و همسرش فاطمه بنت اسد را جبران کند و از میان فرزندان او نظر به على (ع) داشت

على (ع) در دوران خلافت خود، در خطبه «قاصعه» به این دوره تربیتى خود اشاره نموده و مى‏فرماید:

«شما (یاران پیامبر) از خویشاوندى نزدیک من با رسول خدا و موقعیت خاصى که با آن حضرت داشتم آگاهید و مى‏دانید موقعى که من خردسال بودم، پیامبر مرا در آغوش مى‏گرفت و به سینه خود مى‏فشرد و مرا در بستر خود مى‏خوابانید به طورى که من بدن او را لمس مى‏کردم، بوى خوش آن را مى‏شنیدم و او غذا در دهان من مى‏گذارد

من همچون بچه‏اى که به دنبال مادرش مى‏رود، همه جا همراه او مى‏رفتم، هر روز یکى از فضائل اخلاقى خود را به من تعلیم مى‏کرد و دستور مى‏داد که از آن پیروى کنم.»(3)

على (ع) در غار حرأ

حضرت محمد (ص) پیش از آنکه به رسالت مبعوث شود، سالى یک ماه در غار حرأ به عبادت مى‏پرداخت (4)و در این مدت اگر تهیدستى نزد وى مى‏رفت به او طعام مى‏داد و وقتى که ماه به پایان مى‏رسید و مى‏خواست به خانه برگردد، ابتدأا به مسجدالحرام مى‏رفت و هفت بار یا هر قدر که خدا مى‏خواست خانه خدا را طواف مى‏کرد و سپس به منزل خود باز مى‏گشت. (5)

قرائن نشان مى‏دهد که حضرت محمد (ص) با عنایت شدیدى که نسبت به على (ع) داشت او را در آن یک ماه همراه خود به حرأ مى‏برد

 

 

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین