اختصاصی از
هایدی دانلود مقاله مسائل و مشکلات جوانان در یک نگاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
اگر بخواهیم، ریشهاىتر به مسائل و مشکلات جوانان بپردازیم باید به برخى عوامل اشاره کنیم. بعضى از این عوامل به طبیعت جوانى، بعضى به تاریخ معاصر ما و بعضى به همین مقطع امروز ما باز مىگردد. از زاویه اول، آنچه به طبیعت جوانى بازمىگردد این است که جوانى هم مثل دیگر مقاطع عمر، در ذات و طبیعتش، نیکىهاى فراوانى نهفته و قوتهاى زیادى موجود است. اما از طرف دیگر، زمینههایى هم براى انحراف در آن دوران وجود دارد. در روانشناسى وقتى به مراحل تربیت و رشد اشاره مىشود، سنین جوانى را عمدتا از مقطع 15 - 16 سالگى تا 20 - 21 سالگى ذکر مىکنند، هرچند جوانى در اصطلاح قرآنى، دامنه وسیعترى دارد و به تعبیر قرآن «بلوغ اشد» به سنین بین 18 تا 30 سالگى گفته مىشود. از دیدگاه روانشناسى و با تجربه بشرى، روشن است که نقاط قوت بسیارى براى کمال و رشد شخصیت در این دوره وجود دارد. احساس استقلال در نوجوان و جوان و این که احساس مىکند باید خود را از محیط خانه آزاد کند و جذب جامعهاى بزرگتر شود، شکوفایى عقلانى و منطقى، بلندپروازى و همتبلند، آرمانخواهى و ارزشگرایى و شور و احساسات و نشاط اجتماعى از عمدهترین ویژگىهاى جوان است. علاوه بر آن، تحولات جنسى، که از زمان بلوغ شروع مىشود، اوج آن در همین سنین است. این ویژگىها، ذاتا اهرمها و ابزارهایى براى رشد و کمال انسانى و به شکوفایى رسیدن شخصیت است، مسائل دیگرى هم در این دوره وجود دارد; از جمله: روحیه خودنمایى، هیجانات، اضطرابات روحى و فوران قواى شهوانى - که اگر مهار نشود و در پرتو هدایت عقلانى و منطقى و عاطفىقرار نگیردتبدیل به مشکلات مىگردد. البته به کار بردن لفظ «مشکل» به این معنا نیست که جوان ویژگىهایى دارد که ذاتا ناپسند و ناخوشایند است، بلکه در او ویژگىهاى فراوانى وجود دارد که اصالتا خوشایند بوده و از اهرمهاى لازم در طبیعت انسان است و براى رشد و کمالش لازم مىباشد، اما اگر هدایت و راهنمایى نشود از آنها فساد و انحراف برمىخیزد و برایش مشکل ایجاد مىکند.
بدین روى، خانوادهها و مربیان باید توجه داشته باشند که در سطوح گوناگون، آنچه در جوان وجود دارد نیک و پسندیده است، مشروط بر اینکه آن را درستبشناسیم و هدایت کنیم. اگر این هدایت درست انجام نگیرد، مشکلساز خواهد بود. لطفا در زمینه مسائل و مشکلاتى که براى جوانان در مقطع امروز و تاریخ معاصر وجود دارد توضیح بفرمایید. و ما در خصوص عوامل دسته دوم که به خصایص تاریخ معاصر ما بازمىگردد باید عرض کنم: در تاریخ معاصر، از عصر نوزایى به بعد مشکلاتى براى جامعه ما - به طور عام - و براى جوانان - به طور خاص - پدید آمد. در واقع، از یکسو، در نظامهاى غربى تحولات فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و سیاسى به وجود آمد و از سوى دیگر، رخوت و رکودى که در عالم اسلام وجود داشت موجب تفوق فنآورى و دانش تجربى و مادى غرب نسبتبه جهان اسلام شد. اولین برخورد نوجوان و جوان جامعه ما - اگر در همین رشتههاى متعدد و متنوع نیز تحصیل کرده باشد - جاذبههاى علم و صنعت و فنآورى غرب است. در اینجا، دو چیز براى جوامع اسلامى مشکل ایجاد مىکند و بر جوان به دلیل الگو پذیرى و آرمانخواهىاش، فزونى پیدا مىکند:
یکى اینکه جوان مىبیند آنچه زودتر با او تماس برقرار مىکند، همین مسائل علمى و ظواهر صنعت و مظاهر تمدن غربى است. دوم آنکه معنویات، معارف دینى و ارزشها کمتر به او منتقل مىشود. اینها براى همه جهان اسلام و براى جوان به دلیل ویژگىهایش، مشکل ایجاد مىکند. جوان احساس مىکند که بهترین الگوها را مىتوان در تمدن و فرهنگ غرب یافت. بنابراین، سیطره الگوها و فرهنگ غربى در ظواهر مادى، موجب بروز مشکلات فراوانى در این مقطع سنى مىشود که شاید در مقاطع دیگر اینقدر تاثیر نگذارد. البته هر قدر تمدن و فنآورى غرب پیشرفت پیدا کند، ظواهر بیشترى از خود به ما نشان خواهد داد; مثلا، در عصر موسوم به انفجار اطلاعات به تدریج، به سمتى مىرویم که مهار مرزهاى فکرى و اخلاقى بسیار مشکل مىشود. ما از نظر شرعى موظفیم جلوى فساد و انحراف را بگیریم. البته گسترش اطلاعات، محاسن برجستهاى دارد، ولى در مقابل، آسیبهایى را هم متوجه جامعه و نسل جوان ما مىکند. این به لحاظ تاریخ معاصر ما و تفوق فرهنگى غرب، به خصوص در مقطع اخیر.
اما در قسمتسوم که به آن اشاره کردم، جوان در کشور ما در نظامى قرار گرفته که تهاجم غربى متوجه اوست. عوامل دسته اول - یعنى، عواملى که از طبیعت جوانى برمىخیزد - عام و فراگیر است و براى همه وجود دارد. درباره عوامل ثانوى هم، که از تمدن غرب برمىخیزد، قبلا توضیح داده شد. این عوامل تقریبا همه کشورها، حتى کشورهاى غیر اسلامى، را شامل مىشود. اما این عامل سوم متوجه جامعه ما، به خصوص نسل جوان ماست; یعنى، آنها حساب شده، با تمرکز بیشتر، با هزینههاى فراوانتر و برنامههاى بسیار علمى، دقیق و محاسبه شده جوانان ما را هدفگیرى کردهاند. در واقع، جوان ما باید این خودآگاهى و تحلیل را داشته باشد، که هم در معرض برخى عوامل درونى و نفسانى است که باید آنها را بشناسد; هم در معرض هجوم تمدن غربى و ظواهر فریبنده اوست و هم در معرض یک تهاجم ویژه در این مقطع پس از انقلاب اسلامى. تصور مىکنم اگر ما بتوانیم این تحلیلها و آگاهىها را به جوانان و خانوادههایمان بدهیم، بسیارى از مشکلات حل مىشود.
به نظر شما، شیوههاى مناسب جلوگیرى از انحراف جوانان کداماند؟
ما در هر یک از این سه بخش، باید چارهاى مناسب بیندیشیم. البته نکته اساسى در همه اینها دادن آگاهى به جوان است. وقتىکه جوان ما تحصیلات بالایى نداشته باشد و حفاظتهاى فیزیکى بیشترى میسر باشد، ممکن استبتوانیم او را در برابر تهاجمها محافظت کنیم، ولى این محافظتهاى فیزیکى - همانطور که وقایع خارجى هم به ما نشان مىدهد - روز به روز کمتر مىشود. بنابراین، بر جامعه دینى ما، اعم از خانوادهها، روحانیت، حوزه و نسل جوان، لازم استبراى مقابله آمادگى داشته باشد. هر چه جلوتر مىرویم، مقابله، علمىتر و فرهنگىتر مىشود و اگر
شامل 8 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود با لینک مستقیم
دانلود مقاله مسائل و مشکلات جوانان در یک نگاه