هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تازه مسلمان

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره تازه مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

سخنرانی خانم فاطمه گراهام که به دین اسلام و مذهب تشیع گرویده اند

این سخنرانی در دی ماه امسال و برای گروهی از دانشجویان ایرانی اسکاتلند ارائه شده است. خانم فاطمه گراهام متولد سال1959  در انگلستان هستند که در 16 سالگی ابتدا به اسلام روی آوردند و دو سال بعد از آن با مطالعاتی که در زمینه تشیع داشتند به مذهب شیعه گرویدند. ایشان به همراه همسرشان ابراهیم الن، که ایشان نیز به تشیع گرویده اند در اسکاتلند زندگی می کنند و در زمینه طب سنتی و گیاهی فعالیت می کنند.

 امروز قصد دارم در مورد دو موضوع که از زمان مسلمان شدنم، عمیقا به آنها اعتقاد داشته و امروز نیز به عنوان یک مسلمان هنوز هم به آنها اعتقاد راسخ دارم، مطالبی را بیان کنم:1.اسلام و سادگی در این دین.

2.اسلام و قلب و روح انسان.

ابتدا چگونگی ایمان آوردنم به اسلام را به طور خلاصه تشریح می کنم. من در سن 16 سالگی به دین اسلام ایمان آوردم. در دوران کودکی ام تا حدودی فرد مذهبی بودم. پدرم مسیحی بود اما به طور کامل تکالیف مذهبی اش را بجا نمی آورد. برعکس، مادر و مادر بزرگم بسیار مذهبی بودند. هر دو آنها کاتولیکهای متدینی بودند. من به مدرسه کاتولیک ها رفتم؛ جایی که پیش از هر کلاسی به نیایش می پرداختیم. به عنوان یک نوجوان شروع به مطالعه و جستجو در موضوع های مذهبی کردم. به مطالعه دین های مختلف در جهان پرداختم و تلاش کردم چیزی را که احساس می کردم درست است، پیدا کنم؛ چیزی که با آن احساس آرامش کنم. اما در کتابها فقط تئوری وجود داشت. زمانیکه 16 سال داشتم از مدرسه به کالج رفتم و دوستان مسلمان زیادی به ویژه از جوامع آسیایی پیدا کردم. یک روز موقع نهار به دیدار آنها رفتم و مشاهده کردم که همه آنها روزه هستند. خیلی تعجب کردم و از آنها در مورد روزه سوال کردم، سوالات زیادی در مورد اعتقاداتشان از آنها پرسیدم. کاتولیک ها نیز یک نوع روزه در دین خود دارند(Lent) اما روزه مسلمانان جدی تر است که نشاندهنده ایثار،از خود گذشتگی و طاقت  بیشتر مسلمانان است.

دوستانم به من قرآنی به زبان انگلیسی دادند و زمانیکه آن را خواندم بلافاصله ارتباطی میان قلبم و قرآن ایجاد شد و احساس کردم به خانه ام آمده ام و این دین من است. من دین خود را یافتم. بیان احساس آن زمان بسیار سخت است. هیچ مطالعه پیچیده و هیچ مباحثه طولانی رخ نداد؛ فقط یک ارتباط فوری میان من و قرآن ایجاد شد. چند روز بعد در خانه یکی از برادران و خواهرانم شهادتین گفتم. یک روحانی متنی را به عربی خواند و من آن را تکرار کردم و فردی آن را به زبان انگلیسی برایم ترجمه کرد. آنها به من گفتند: " مبارک است" ، " به دین اسلام خوش آمدید" ،" اکنون شما مسلمان هستید".

با خود گفتم چه آسان و چه ساده. اسلام برای من دینی کامل، خالص و پاک است که تبعیض نژادی در آن وجود ندارد، زن و مرد در آن برابر هستند، عدالت رعایت می شود و قوانینی در آن برای جوامع وضع شده  و در عین سادگی بسیار کامل است.

جمله ای معروف از جورج برنارد شاو نقل شده است با این مضمون که : اسلام بهترین دین است ولی مسلمانان بهترین پیروان یک دین نیستند. بعدها به این موضوع  فکر کردم که مسلمانان و پیروان دین اسلام می توانند برعکس دین اسلام افرادی غیرکامل و غیرساده باشند. در گفتگو با دیگر افرادی که به دین اسلام ایمان آورده بودند، اکثرشان نیز همین موضوع را بیان  می کردند.

در ابتدا و پس از معرفی به اسلام، گویی یک راه ارتباطی قوی معنوی ایجاد شد تا شما را به خدا و دین اسلام برساند. به عنوان یک فرد تازه ایمان آورده به اسلام، یکسری قوانین را باید رعایت می کردم. نحوه پوشش، خوردن و نخوردن یکسری مواد غذایی، کارهایی که نباید انجام می دادم و اعمالی که باید انجام می دادم و... . سالها طول کشید تا این را پذیرفتم که شما واقعا نمی توانید تمامی مسلمانان را در هر زمانی متقاعد کنید و بنابراین باید راهنمایی در زندگی داشته باشید و در یک مسیر درست عبادت کنید. و به همین دلیل من  بعد از مطالعه مسیر شیعه در اسلام را انتخاب کردم که این خود یک روایت دیگر است.

حال به موضوع سادگی در اسلام بازگردیم. دین ما (اسلام) از صلح، عدالت، مهربانی و بشریت حمایت می کند. " برنامه توسعه سازمان ملل" در گزارش امور توسعه اعراب در سال 2002  شش سخن از امام علی (ع) را در مورد چگونگی یک حکمرانی ایده آل ذکر کرده است. در اینجا من تنها دو مورد از این شش مورد را ذکر می کنم که نشان می دهد اسلام چه ایده هایی در زمینه عدالت و برابری دارد:

.مردم از دو حال خارج نیستند یا برادر دینی تو هستند و یا از انسانی همانند تو. .پرهیزکاران!دردنیا دارای فضیلت های برترند،سخنانشان راست،پوشش آنان میانه روی،وراه رفتنشان باتواضع وفروتنی است،چشمان خودرابرآن چه خداحرام کرده می پوشانند،وگوشهای خودراوقف دانش سودمند کرده اند،ودرروزگار سختی وگشایش ،حالشان یکسان است.اینها از جمله ایده های کامل و در عین حال ساده ای هستند که من را به اسلام جذب کردند.  به رغم این همه نمونه های باشکوه و عظیم در دین اسلام، اگر از غیرمسلمانان در خیابانهای اسکاتلند، انگلیس و اروپا بپرسید که اسلام را در چند کلمه خلاصه کنند، مطمئن هستم که پاسخ آنها این چند کلمه خواهد بود: خشن، سختگیر، خشونت، رفتار بد با زنان، عدم رعایت حقوق بشر. چرا باید این افراد در مورد دین کامل ما این گونه فکر کنند؟

در مورد دیگر افرادی که به اسلام ایمان می آورند و مذهبی را برای خود انتخاب می کنند، متاسفانه برخی موارد جذب سلفی ها می شوند، باید بگویم که اگر خوش شانس باشند، از سُنی ها تبعیت می کنند و یا اگر خوش شانستر باشند از روشهای صوفی هایی که به اهل بیت ارادت دارند، تبعیت می کنند. متاسفانه فقط عده اندک ولی خوشبخت به ماهیت اصلی شیعه در اسلام پی می برند. این خود نیز موضوعی است که جای بحث دارد.

افراد جدیدی که به اسلام گرایش پیدا کرده اند با حجم قوانین و مقرراتی روبرو می شوند. یکسری باید و نبایدها. به آنها یکسری اصطلاحات عربی آموزش داده می شود از جمله: حرام، کفر، مکر و شرک. متاسفانه به آنها اجازه داده نمی شود که شکل ساده اسلام را اجرا کنند. از مسلمانان دائم این سوال پرسیده می شود که آیا سنی هستند یا شیعه؟ از چه مذهبی پیروی می کنند؟ اگر شیعه هستند از چه مرجعی تبعیت می کنند؟

افراد جدیدی که مسلمان شده اند و از ایمان ضعیفی برخوردارند در این راستا هیچ نظری ندارند. آنها تنها کلمه مسلمانی را یدک می کشند. آنهایی هم که اکثرا مسلمان به دنیا آمده اند در مورد اینکه چرا باید یا سنی باشند و یا شیعه، نظری ندارند. اینکه چرا باید حنفی باشند یا شافعی، اینکه چرا باید مالکی باشند یا جعفری نظری ندارند. آنها اغلب از یک مذهب تبعیت می کنند چون اکثریت مسلمانان در خانواده و یا جامعه شان این گونه رفتار می کنند

می خواهم مثالی در مورد اینکه یک فرد تازه مسلمان شده چگونه به خاطر این مسائل می تواند سردرگم شود، ذکر کنم. از یکی از خواهران سنی وضو را آموختم. به خاطرم نمی آورم که او چه مذهبی داشت. بعدها زمانی که از مذهب شیعه تبعیت کردم و در ایران بودم، یکی از خواهران مذهبی ام به من گفت که اشتباه وضو می گیری و راه صحیح وضو گرفتن را به من آموخت. سالها بود که به آن طریق وضو می گرفتم و مشکلی هم نداشتم چون تنها در آن زمانی که با آن خواهر شیعه آشنا شدم طریقه صحیح وضو گرفتن را آموختم. در جایی در میان سنی های حنفی بودم. آنها نیز به طریقه وضو گرفتن من ایراد گرفتند. تعجب کردند و شروع به آموزش طریقه وضو گرفتن به من کردند و این موضوع من را ناراحت کرد. وضو گرفتن یکی از موضوعاتی در اسلام است که افراد تازه مسلمان شده در مورد صحیح بودن یا اشتباه بودن آن سردرگم می شوند.

تفاوتهای زیادی در نحوه وضو گرفتن میان مسلمانان وجود دارد. در موضوع های دیگری همچون حجاب، قوانین روزه، نماز خواندن مسافران در میان مسلمانان نیز اختلافهای زیادی وجود دارد.  مشکل بزرگ برای تازه مسلمان شده ها این است که به آنها گفته نمی شود که در اسلام راههای متفاوتی در انجام قوانین و مقرارت این دین وجود دارد. به آنها نمی گویند که مذاهب مختلفی در اسلام وجود دارد. فقط می گویند این کار درست است و آن اشتباه.

مسلمانی پیدا می شود و یکسری قوانین را به فرد تازه مسلمان گوشزد می کند و مسلمان دیگری پیدا می شود و دقیقا برعکس آن چیزهایی که مسلمان قبلی گفته را می گوید بنابراین این گونه است که فرد تاز مسلمان شده در اجرای احکام دین سردرگم می شود.

ا این تفاسیر بر خود لازم دانستم که مطالعه جدی در مورد پنج مذهب دین اسلام و تصمیم گیری در مورد اینکه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تازه مسلمان

مقاله درباره تازه مسلمان

اختصاصی از هایدی مقاله درباره تازه مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تازه مسلمان


مقاله درباره تازه مسلمان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

{وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ} [البقرة : 213]وخداوند هر کسی را که بخواهد به راه راست رهنمود مینامید.

در ابتدا بگویم چیزی که من الآن به آن رسیده ام بر گرفته از یک حالت اهمال وبی مبالاتی است. داستان زندگی من از زمانی شروع می شود که هنوز به دنیا نیامده بودم ،پدر ومادرم هر دو در یکی از کشور های اروپایی دانشجو بودند . نقطه اشتراک آنها فقط در عربی بودن آنها بود ، به خاطر همین وقتی که در دوران تحصیل پدر مسلمانم از مادر مسیحیم خواستگاری می کند ،یکی از شروط او ترک دین سابق خویش وروی آوردن به اسلام بعد از ازدواج آنها در اروپا سر می گیرد. هنوز شش ماه از ازدواج نمی گذرد که مشکلات تازه شروع می شود .

مادرم اسلام را به عنوان دین جدید نمی پذیرد وپدرم تصمیم می گیرد او را طلاق دهد ،چون یکی از شروط او از اول اسلام آوردن مادرم بوده است . در این ایام که پدر ومادر از هم جدا شدند ،مادرم حامله بود ومجبور می شود به کشورش باز گردد. وقتی بدنیا آمدم پدرم خیلی اصرار می کند که حضانت مرا به عهده بگیرد ،اما عاطفه واحساس مادر رانه، مانع می شود که مرا به پدرم بسپارد وبعد از اصرار فروان،پدرم نیز موافقت می کند ومرا نزد مادر مسیحیم می گذارد. ارتباط من وپدرم در حد پولهایی که هر ماه برایم می فرستاد ویا تماسهایی که به خاطر مناسبتهای مختلف با من بر قرار می کرد،خلاصه می شود واحیاناً هر دو سال یکبار نیز موفق به دیدنش می شدم . البته اسم اسلامی وحامل شناسنامه ای از کشور متبوع پدرم بودم ،اما هیچوقت نفهمیدم که وطن پدرم کجا واقع شده ویا اسلام چگونه دین است وخیلی سؤالهای دیگر که سعی می کردم در کتابهای تاریخ یا جغرافیا جوابی برای سؤالهایم بیابم. نزد مادرم که بودم در یک مدرسه فرقه کاتولیک درس می خواندم وبهمراه مادرم به کلیسا می رفتم. (18) سال به این صورت گذشت، اسماً مسلمان بودم اما عبادتم بر اساس مبادی دین مسیحیت بود. درست است که در انجام فرائض درینیم اهمال به خرچ میدادم واصلا دوست نداشتم به کلیسا بروم،ولی همیشه خودم را بخاطر این سستی ملامت می کردم. راستش را بخواهید زندگی خسته کنند های داشتم . اکثر اوقات بیرون از خانه بودم ،اکثر اوقات در تفر یحات شبانه شرکت داشتم واز هر دو جنس دختر وپسر دارای دوستان متعدد بودم ، البته برای مادرم زیاد مهم نبود ،فقط بعضی مواقع نصیحتم می کرد،بعد از انتهای دوره دبیرستان با رتبه ممتاز تصمیم گرفتم به دانشگاه بروم،اما در دانشگاه شهری که من ومادرم زندگی می کردیم ،رشته مورد نظرم را نیافتم. بخاطر این موضوع تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به کشور پدرم بروم . وقتی موضوع ادامه تحصیل را پدرم در میان گذاشتم او زیاد اهمیت نداد،واز من خواست که فکری برای اسکان خودم بکنم. آنجا بود که فهمیدم نمی خواهد با خودش زندگی کنم . بنا برین به پدرم پیشناهد کردم که مادرم هم با من سفر کند تا او به همرا برادر ناتنی ام که بعد از مرگ ناپدریم تنها شده اند،با من زندگی کنند . پدرم با پیشنهاد من موافقت کرد وچون از نظر مادی هیچ مشکلی نداشت،تصمیم گرفت هزینه اسکان وخوراک وحتی خدمتکاری که بر ایمان استخدام کرده بود را به عهده بگیرد وحتی پول تو جیبی مرا نیزافزایش داد. سفر من به آنجا نقطه تحولی در زندگیم بود.

آنجا بود که با اسلام واقعی وبه طور عملی آشنا شدم وقتی دختران کوچکتر از خودم را می دیدم که حجاب پوشیده بودند از خودم خجالت می کشیدم. احساس می کردم که آنها مانند قطعه ای جواهر یا الماس هستند. اما من که تقریباً نیمه عریان بودم خودم را مانند آگهی تبلیغاتی روز نامه ها می دیدم که فقط لحظه اول جزاب هستند ولی بعد یا در آشپز خانه مورد استفاده قرار می گیرند یا از سطل زباله سر در می آورد. من به مادرم خیلی علاقه داشتم یادم می آید سال اول دانشگاه که بودم از او در مورد اسلام سؤالاتی کردم، جوابهایی که او به من داد هیچگاه فراموش نمی کنم . او به من گفت: من قبل از تو وقبل از اینکه با پدرت ازدواج کنم به دین اسلام علاقه پیدا کرده بودم در حالی که با پدرت ازدواج کردم که به این دین اعتقاد داشتم ،ولی بعد از اینکه بیشتر با آن آشنا شدم برایم مؤکد شد که اسلام دین الهی نیست بلکه خرافاتی است که از جانب یک مرد عرب امی که نه می خواند ونه می نوشت ابداع شده است. آیا عاقلانه به نظر می رسد که یک فرد امی بیاید وبا عقل آدم عاقل وتحصیل کرده ای مثل تو بازی کند وبخواهد که زندگی تو را تنظیم کند؟ سپس ساکت شد. ( او با این سخنان سعی می کرد مرا از دین اسلام منحرف کند ) من هم ظاهراً سخنانش را قبول می کردم و ... راستش را بخواهید زیاد خودم را با صحبتها مشغول نمی کردم چون همینکه می دیدم از هر قید و بندی آزادی هستم برایم کافی بود. سه سال گذشت واین افکار همواره ذهن مرا به خود مشغول می کرد . نا گفته نماند که من عاشق انتر نت هستم وهمیشه به اطاقهای گفتگوی همگانی یا پالتاک( Pal talk)وارد می شوم وتقریبا یک سال کامل کارم همین بود ولی یکبار اشتباهاً اتاقی را انتخاب کردم که از مبادی دین مسیحی انتقاد می کردند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تازه مسلمان

تحقیق درباره تازه مسلمان

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره تازه مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

سخنرانی خانم فاطمه گراهام که به دین اسلام و مذهب تشیع گرویده اند

این سخنرانی در دی ماه امسال و برای گروهی از دانشجویان ایرانی اسکاتلند ارائه شده است. خانم فاطمه گراهام متولد سال1959  در انگلستان هستند که در 16 سالگی ابتدا به اسلام روی آوردند و دو سال بعد از آن با مطالعاتی که در زمینه تشیع داشتند به مذهب شیعه گرویدند. ایشان به همراه همسرشان ابراهیم الن، که ایشان نیز به تشیع گرویده اند در اسکاتلند زندگی می کنند و در زمینه طب سنتی و گیاهی فعالیت می کنند.

 امروز قصد دارم در مورد دو موضوع که از زمان مسلمان شدنم، عمیقا به آنها اعتقاد داشته و امروز نیز به عنوان یک مسلمان هنوز هم به آنها اعتقاد راسخ دارم، مطالبی را بیان کنم:1.اسلام و سادگی در این دین.

2.اسلام و قلب و روح انسان.

ابتدا چگونگی ایمان آوردنم به اسلام را به طور خلاصه تشریح می کنم. من در سن 16 سالگی به دین اسلام ایمان آوردم. در دوران کودکی ام تا حدودی فرد مذهبی بودم. پدرم مسیحی بود اما به طور کامل تکالیف مذهبی اش را بجا نمی آورد. برعکس، مادر و مادر بزرگم بسیار مذهبی بودند. هر دو آنها کاتولیکهای متدینی بودند. من به مدرسه کاتولیک ها رفتم؛ جایی که پیش از هر کلاسی به نیایش می پرداختیم. به عنوان یک نوجوان شروع به مطالعه و جستجو در موضوع های مذهبی کردم. به مطالعه دین های مختلف در جهان پرداختم و تلاش کردم چیزی را که احساس می کردم درست است، پیدا کنم؛ چیزی که با آن احساس آرامش کنم. اما در کتابها فقط تئوری وجود داشت. زمانیکه 16 سال داشتم از مدرسه به کالج رفتم و دوستان مسلمان زیادی به ویژه از جوامع آسیایی پیدا کردم. یک روز موقع نهار به دیدار آنها رفتم و مشاهده کردم که همه آنها روزه هستند. خیلی تعجب کردم و از آنها در مورد روزه سوال کردم، سوالات زیادی در مورد اعتقاداتشان از آنها پرسیدم. کاتولیک ها نیز یک نوع روزه در دین خود دارند(Lent) اما روزه مسلمانان جدی تر است که نشاندهنده ایثار،از خود گذشتگی و طاقت  بیشتر مسلمانان است.

دوستانم به من قرآنی به زبان انگلیسی دادند و زمانیکه آن را خواندم بلافاصله ارتباطی میان قلبم و قرآن ایجاد شد و احساس کردم به خانه ام آمده ام و این دین من است. من دین خود را یافتم. بیان احساس آن زمان بسیار سخت است. هیچ مطالعه پیچیده و هیچ مباحثه طولانی رخ نداد؛ فقط یک ارتباط فوری میان من و قرآن ایجاد شد. چند روز بعد در خانه یکی از برادران و خواهرانم شهادتین گفتم. یک روحانی متنی را به عربی خواند و من آن را تکرار کردم و فردی آن را به زبان انگلیسی برایم ترجمه کرد. آنها به من گفتند: " مبارک است" ، " به دین اسلام خوش آمدید" ،" اکنون شما مسلمان هستید".

با خود گفتم چه آسان و چه ساده. اسلام برای من دینی کامل، خالص و پاک است که تبعیض نژادی در آن وجود ندارد، زن و مرد در آن برابر هستند، عدالت رعایت می شود و قوانینی در آن برای جوامع وضع شده  و در عین سادگی بسیار کامل است.

جمله ای معروف از جورج برنارد شاو نقل شده است با این مضمون که : اسلام بهترین دین است ولی مسلمانان بهترین پیروان یک دین نیستند. بعدها به این موضوع  فکر کردم که مسلمانان و پیروان دین اسلام می توانند برعکس دین اسلام افرادی غیرکامل و غیرساده باشند. در گفتگو با دیگر افرادی که به دین اسلام ایمان آورده بودند، اکثرشان نیز همین موضوع را بیان  می کردند.

در ابتدا و پس از معرفی به اسلام، گویی یک راه ارتباطی قوی معنوی ایجاد شد تا شما را به خدا و دین اسلام برساند. به عنوان یک فرد تازه ایمان آورده به اسلام، یکسری قوانین را باید رعایت می کردم. نحوه پوشش، خوردن و نخوردن یکسری مواد غذایی، کارهایی که نباید انجام می دادم و اعمالی که باید انجام می دادم و... . سالها طول کشید تا این را پذیرفتم که شما واقعا نمی توانید تمامی مسلمانان را در هر زمانی متقاعد کنید و بنابراین باید راهنمایی در زندگی داشته باشید و در یک مسیر درست عبادت کنید. و به همین دلیل من  بعد از مطالعه مسیر شیعه در اسلام را انتخاب کردم که این خود یک روایت دیگر است.

حال به موضوع سادگی در اسلام بازگردیم. دین ما (اسلام) از صلح، عدالت، مهربانی و بشریت حمایت می کند. " برنامه توسعه سازمان ملل" در گزارش امور توسعه اعراب در سال 2002  شش سخن از امام علی (ع) را در مورد چگونگی یک حکمرانی ایده آل ذکر کرده است. در اینجا من تنها دو مورد از این شش مورد را ذکر می کنم که نشان می دهد اسلام چه ایده هایی در زمینه عدالت و برابری دارد:

.مردم از دو حال خارج نیستند یا برادر دینی تو هستند و یا از انسانی همانند تو. .پرهیزکاران!دردنیا دارای فضیلت های برترند،سخنانشان راست،پوشش آنان میانه روی،وراه رفتنشان باتواضع وفروتنی است،چشمان خودرابرآن چه خداحرام کرده می پوشانند،وگوشهای خودراوقف دانش سودمند کرده اند،ودرروزگار سختی وگشایش ،حالشان یکسان است.اینها از جمله ایده های کامل و در عین حال ساده ای هستند که من را به اسلام جذب کردند.  به رغم این همه نمونه های باشکوه و عظیم در دین اسلام، اگر از غیرمسلمانان در خیابانهای اسکاتلند، انگلیس و اروپا بپرسید که اسلام را در چند کلمه خلاصه کنند، مطمئن هستم که پاسخ آنها این چند کلمه خواهد بود: خشن، سختگیر، خشونت، رفتار بد با زنان، عدم رعایت حقوق بشر. چرا باید این افراد در مورد دین کامل ما این گونه فکر کنند؟

در مورد دیگر افرادی که به اسلام ایمان می آورند و مذهبی را برای خود انتخاب می کنند، متاسفانه برخی موارد جذب سلفی ها می شوند، باید بگویم که اگر خوش شانس باشند، از سُنی ها تبعیت می کنند و یا اگر خوش شانستر باشند از روشهای صوفی هایی که به اهل بیت ارادت دارند، تبعیت می کنند. متاسفانه فقط عده اندک ولی خوشبخت به ماهیت اصلی شیعه در اسلام پی می برند. این خود نیز موضوعی است که جای بحث دارد.

افراد جدیدی که به اسلام گرایش پیدا کرده اند با حجم قوانین و مقرراتی روبرو می شوند. یکسری باید و نبایدها. به آنها یکسری اصطلاحات عربی آموزش داده می شود از جمله: حرام، کفر، مکر و شرک. متاسفانه به آنها اجازه داده نمی شود که شکل ساده اسلام را اجرا کنند. از مسلمانان دائم این سوال پرسیده می شود که آیا سنی هستند یا شیعه؟ از چه مذهبی پیروی می کنند؟ اگر شیعه هستند از چه مرجعی تبعیت می کنند؟

افراد جدیدی که مسلمان شده اند و از ایمان ضعیفی برخوردارند در این راستا هیچ نظری ندارند. آنها تنها کلمه مسلمانی را یدک می کشند. آنهایی هم که اکثرا مسلمان به دنیا آمده اند در مورد اینکه چرا باید یا سنی باشند و یا شیعه، نظری ندارند. اینکه چرا باید حنفی باشند یا شافعی، اینکه چرا باید مالکی باشند یا جعفری نظری ندارند. آنها اغلب از یک مذهب تبعیت می کنند چون اکثریت مسلمانان در خانواده و یا جامعه شان این گونه رفتار می کنند

می خواهم مثالی در مورد اینکه یک فرد تازه مسلمان شده چگونه به خاطر این مسائل می تواند سردرگم شود، ذکر کنم. از یکی از خواهران سنی وضو را آموختم. به خاطرم نمی آورم که او چه مذهبی داشت. بعدها زمانی که از مذهب شیعه تبعیت کردم و در ایران بودم، یکی از خواهران مذهبی ام به من گفت که اشتباه وضو می گیری و راه صحیح وضو گرفتن را به من آموخت. سالها بود که به آن طریق وضو می گرفتم و مشکلی هم نداشتم چون تنها در آن زمانی که با آن خواهر شیعه آشنا شدم طریقه صحیح وضو گرفتن را آموختم. در جایی در میان سنی های حنفی بودم. آنها نیز به طریقه وضو گرفتن من ایراد گرفتند. تعجب کردند و شروع به آموزش طریقه وضو گرفتن به من کردند و این موضوع من را ناراحت کرد. وضو گرفتن یکی از موضوعاتی در اسلام است که افراد تازه مسلمان شده در مورد صحیح بودن یا اشتباه بودن آن سردرگم می شوند.

تفاوتهای زیادی در نحوه وضو گرفتن میان مسلمانان وجود دارد. در موضوع های دیگری همچون حجاب، قوانین روزه، نماز خواندن مسافران در میان مسلمانان نیز اختلافهای زیادی وجود دارد.  مشکل بزرگ برای تازه مسلمان شده ها این است که به آنها گفته نمی شود که در اسلام راههای متفاوتی در انجام قوانین و مقرارت این دین وجود دارد. به آنها نمی گویند که مذاهب مختلفی در اسلام وجود دارد. فقط می گویند این کار درست است و آن اشتباه.

مسلمانی پیدا می شود و یکسری قوانین را به فرد تازه مسلمان گوشزد می کند و مسلمان دیگری پیدا می شود و دقیقا برعکس آن چیزهایی که مسلمان قبلی گفته را می گوید بنابراین این گونه است که فرد تاز مسلمان شده در اجرای احکام دین سردرگم می شود.

ا این تفاسیر بر خود لازم دانستم که مطالعه جدی در مورد پنج مذهب دین اسلام و تصمیم گیری در مورد اینکه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تازه مسلمان

تحقیق درمورد قرآن از نگاه اندیشمندان و سیاست مداران غیر مسلمان ‏

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد قرآن از نگاه اندیشمندان و سیاست مداران غیر مسلمان ‏ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد قرآن از نگاه اندیشمندان و سیاست مداران غیر مسلمان ‏


تحقیق درمورد قرآن از نگاه اندیشمندان و سیاست مداران غیر مسلمان ‏

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 17 صفحه

قرآن از نگاه دانشمندان و سیاست مداران غیر مسلمان. 1ـ ولتر فیلسوف و نویسندۀ فرانسوی می گوید : من یقین دارم که اگر قران و انجیل را بیک فرد غیر متدین ارائه دهند او حتما اولی را برخواهد گزید زیرا کتاب محمد در ظاهر افکاری را تعلیم می دهد که به اندازه کافی بر مبانی عقلی منطبق است .
سالانه پیام اسلام س 2} 2ـ ژ ان ژاک روسو نویسنده فرانسوی (1876-1804): بعضی از مردم بعد از آنکه مقدار کمی عربی یاد گرفتند قرآن را خوانده و درست درک نمی کنند واگر می شنیدند محمد با آن لغت فصیح وآهنگ رسای عرب آنرا می خواند هر آینه سجده می افتادند وندا می کردند ای محمد عظیم دست مارا بگیر وبه محلّ شرف افتخار برسان .ما را بخاطر یاری تو حاضریم جان خویش را فدا سازیم.
{اسلام وافکار اندیشه ص31}  3ـ واشنگن ایرونیک آمریکائی : قرآن کتابی است که از حدود اقیانوس اطلس تا نهر کاشمر مردم را در زیر سایۀ همایون فر خود سعادتمند نگهداشته است {حقیقت اسلام در نظر دیگران ص 60 } قرآن حاوی بالاترین مبادی ، با ارج وسودمندترین آنها است {کتاب آسمانی کدام است ص185} 4ـ تولستوی فیلسوف بزرگ روسی {1910-1828} قرآن مشتمل بر تعلیمات و حقایق روشن و آشکار و سهل است و عموم افراد بشر از هر طبقه می تواند از آن بهره مند گردد {پیشرفت سریع اسلام ص 52} هر کس که بخواهد ماهله وسادگی دین اسلام را بفهمد باید که قرآن مجید را بدقت مطالعه کند زیرا در آنجا احکامی مبنی بر حقایق روشن و آشکار صادر و تعلیماتی سهل و ساده بعموم داده شده در این قرآن آیات کریمه نزول نموده که دلالت بر مقام عالی دین اسلام و پاکی روح مقدس آورندۀ این کتاب دارد که بر مقام عالی دین اسلام وپاکی روح مقدس آورندۀ این کتاب دارد که از آن جمله است واعتصمو بحبل الله جمیعاً ولا تفرقو واذکر ونعمت الله .
(نسل نو س3 ش3)  5 - بودلی نویسنده سوئیسی :  نزد ما کتابی است بنام قرآن که در اصالت و سلامت تنها و فرید است.{محمد عند العلماء الغرب ص168} 6 ـ ولز دانشمند انگلیسی {1866-1946}: اما کتاب چهارم که مهمترین کتاب دنیاست قرآن است زیرا که این کتاب آسمانی اثری که در دنیا گذارد نظیر آنرا هیچ کتابی بخود ندیده است .
قران کتاب عملی ودینی و اجتماعی وتهذیبی واخلاقی وتاریخی است .
مقررات و قوانین و احکام آن با اصول قوانین مقررات دنیای امروز تطبیق می کند و برای همیشه قابل پیروی و عمل است هر کس بخواهد دینی اختیار کند که سر آن با تمدن بشر پیشرفت داشته باشد باید که دین اسلام را اختیار نماید و اگر خواهد که معنی این دین را بیابد به قران مراجعه کند.
{ مکتب اسلام ص14 ش1}  7 ـ راکستون اسکاتلندی : سالیان درازی در جستجوی حقیقت بودم تا اینکه حقیقت را در اسلام یافتم .سپس قرآن مقدس را دیدم و شروع به خواندن آن کردم او بود که به تمام سوالات مرا جواب گفت .
قرآن ابّهت و ترس در انسان الهام می کند و درعین حال ثابت می کند که هر چه می فرماید راست است .
{اسلام شناسی غرب ص60}  8 ـ بانو مایل انجلو ایتالیائی : آشنایی من با تعایم حیاتبخش ومعارف درخشان اسلام وقرآن ،بینش جدید وعمیقی در من ایجاد کرد وطرز فکرم را دربارۀ جهان آفرینش و فلسفه وجود بکلی دگرگون ساخت واحساس کردم که تعلیمات اسلام برخلاف تعالیم مسیحیت انسان را موجودی شریف وبا شخصیت می شناسد نه موجودی کثیف وذاتا آلوده مس

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد قرآن از نگاه اندیشمندان و سیاست مداران غیر مسلمان ‏

بررسى ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان

اختصاصی از هایدی بررسى ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسى ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان


بررسى ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان

بررسى ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان 

 

از مسائل مطرح شده در روابط مالى بین مسلمان و کافر، توارث مسلمان و کافر است که در احکام ارث بیان مى‏گردد. ارث موجبات، حواجب و موانعى دارد. مقصود از موجب علتى است که باعث مى‏شود شخصى از دیگرى ارث ببرد همچون نسب و سبب، مثلا سبب ارث بردن فرزند از پدر نسبت پدر و فرزندى است و یا ارث بردن زن و شوهر از یکدیگر به سبب زوجیت است. به تعبیر دیگر موجب همان علت مقتضى ارث است

مقصود از حاجب، شخص یا اشخاصى هستند که وجودشان باعث مى‏گردد وارث دیگر در قسمتى از ارث یا تمام آن از ارث بردن محروم گردد

منظور از مانع هم در باب ارث صفت و حالتى است که با وجود آن مقتضى وراثت تاثیر نمى‏کند و مانع ارث بردن شخصى از مورث مى‏گردد، همچون قاتل بودن یا کافر بودن فرزند، که در این صورت فرزند پدرکش از پدر کشته شده ارث نمى‏برد، لذا گفته مى‏شود کفر و قتل از تاثیر سبب وراثت جلوگیرى مى‏کنند

البته بین مانع و حاجب تفاوت وجود دارد، چه این که مانع صفتى و حالتى در خود شخص وارث است مانند کفر و قتل و یا رقیت، اما حاجب صفت‏یا حالت‏خاصى نیست‏بلکه حضور و وجود وارثى از طبقه قبلى نسبت‏به ورثه طبقات بعدى است آن گونه که در طبقات ارث مشخص شده است. (1) مثلا وجود فرزندان که در طبقه اول ارثى قرار دارند حاجب برادران مورث از ارث بردن مى‏گردند چرا که آنها در طبقه دوم ارثى قرار دارند

ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان 

همان‏طور که گفته شد یکى از موانع ارث، کفر وارث است که بر این اساس کلیه کفار اعم از کتابى و غیر کتابى، حربى و ذمى، مرتد فطرى و ملى، از ماترک مورث مسلمان خود ممنوع مى‏باشند

ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان مورد اتفاق کلیه مذاهب اسلامى است. (2) در مذهب شیعه نیز برخى از فقها بر مساله ادعاى اجماع نمودند (3) مستندات این حکم، اجماع، آیه نفى سبیل و روایات است. در صفحات آینده هر یک از ادله فوق را به اختصار بررسى مى‏کنیم

بررسى ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان 

الف: اجماع 

اتفاق مذاهب اسلامى را بر ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان نمى‏توان اجماع اصطلاحى که در مذاهب اسلامى مطرح است نامید، چه این که اجماع در مذهب شیعه با اجماع در مذاهب اهل سنت تفاوت ماهوى و مفهومى دارد

در این خصوص به برخى از آراء فقهاى اهل سنت و فقهاى شیعه در پیرامون تعریف و حجیت اجماع اشاره مى‏کنیم تا تفاوت این دو اجماع مشخص گردد

ابوحامد غزالى:اجماع یعنى اتفاق امت محمد بر امرى از امور دینى. (4

ابن خلدون: اتفاق و هم‏رایى در امرى از امور دینى چنانچه مبتنى بر اجتهاد باشد اجماع نامیده مى‏شود. (5

احمدبن حنبل شیبانى بنا به نقل ابن قیم جوزیه (6) معتقد بوده است فقط اتفاق‏نظر صحابه پیامبر اکرم(ص) در حکمى از احکام شرعى اجماع نامیده مى‏شود و معتبر است

علامه داود بن على ظاهرى اصفهانى (پیشواى مذهب ظاهرى) نیز در خصوص اجماع همین‏نظر را داشته است. (7

مالک بن انس (پیشواى مذهب مالکیه) و پیروانش بنا به نقل شیخ طوسى (8) و محمد خضرى (9) معتقدند که صرفا اتفاق اهل مدینه اجماع معتبر است

محقق حلى مى‏نویسد: حجیت اجماع به دخول معصوم است چنانچه صد نفر فقیه اتفاق بر حکمى از احکام کنند ولى از قول معصوم خالى باشد حجت نیست، اما اگر قول معصوم داخل در نظر دو نفر فقیه باشد قول آن دو حجت است. (10

علامه حلى مى‏گوید: اتفاق امت محمد(ص) اجماع است و حجت مى‏باشد. زیرا ما اعتقاد داریم در هر زمان، معصوم که پیشواى امت است در بین آنها وجود دارد و حجیت اجماع هم به دلیل قول معصوم است. (11

حسن بن زین‏الدین (صاحب معالم‏الدین) مى‏نویسد: اتفاق گروه خاصى (از امت اسلامى) که نظر آن گروه اعتبار دارد اجماع نامیده مى‏شود و در شناخت احکام شرعى معتبر است. (12

در این باره البته آراء دیگرى هم وجود دارد که طرح آنها از محدوده نیاز بیرون است و براى استقصاى آراء و جوانب مساله باید به کتب اصولى مراجعه کرد. (13

نوع فایل: word

سایز: 33.1 KB

تعداد صفحه:51


دانلود با لینک مستقیم


بررسى ادله ممنوعیت ارث بردن کافر از مسلمان