هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی عزت نفس، رشد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان

اختصاصی از هایدی مقاله بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی عزت نفس، رشد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی عزت نفس، رشد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان


مقاله بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی عزت نفس، رشد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 100 صفحه می باشد.

فصل اول

مقدمه و بیان مسئله

کارایی آموزش و پرورش نه تنها  در گروی غنای برنامه‌ها و روش‌های آموزشی و آمار فارغ‌التحصیلان با معدل بالا، که از آن مهمتر در گرو شناختن ابعاد گوناگون روان شناختی دانش‌آموزان و شکوفا کردن آنها است. دانش‌آموزانی که در وهلة نخست بر خویشتن اعتماد داشته باشند و با پذیرفتن ارزش وجودی خویش، قدرت پذیرش دیگران را بیابند و از ایجاد ارتباط اجتماعی سالم با آنها لذت ببرند (کدیور‌، 1381).

درونی کردن ارزش‌های متعالی در دانش آموزان و شکوفا کردن کامل شخصیت آنها باید از اولویت‌های آموزش و پرورش باشد. شخصیتی که خویشتن و مفهوم انسانیت را شناخته و تا پایان زندگی نیز، خود را به تحقق ارزش های والای آن متعهد بداند. ارزش‌هایی که نباید به بهای پیشرفت تحصیلی نادیده گرفته شود (کدیور، 1381).

در روش‌های سنتی که امروزه از آنها به عنوان روش‌های غیرفعال یاد می‌شود. معلم نقش فعالی در جریان تدریس داشته، مطالب را بطور شفاهی در کلاس بیان نموده و دانش‌آموزان فقط باید به صحبت‌های او گوش داده، مطالب مورد نظر را حفظ نمایند.

در چنین شرایطی زمینه‌های لازم برای رشد اجتماعی شخصیت شاگردان فراهم نمی‌شود و حتی پیشرفت تحصیلی و رشد فکری شاگردان نیز از تأثیرات نامطلوب این شرایط بی نصیب نمی‌ماند. به همین دلیل امروزه موضوع روش‌های آموزشی فعال و یادگیرندگان فعال جایگاه ویژه‌ای در مباحث تربیتی پیدا کرده است. البته عوامل متعددی مانع رشد اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش‌‌آموزان می‌شود که روش‌های آموزشی غیرفعال یکی از این عوامل است (کرامتی 1381).

از سویی مدارس امروز نیاز به آموزش مهارتهای اجتماعی را به دانش آموزان احساس می کنند در حالیکه تعدادی از دانش آموزان به صورت طبیعی در مهارتهای اجتماعی خوب و ماهر هستند، بسیاری از بچه ها نیاز به آموزش این مهارتها دارند (هیل[1]،2000). یکی از روش های آموزشی فعالی که امروزه مورد توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت می باشد، یادگیری مشارکتی است.

اصطلاح یادگیری مشارکتی به یک روش آموزشی که دانش‌آموزان در سطوح مختلف عملکرد، در گروههای کوچک برای رسیدن به اهداف مشترک فعالیت می‌کند بر می گردد و دانش آموزان بهمان اندازه که برای یادگیری خودشان مسئول هستند برای یادگیری دیگران نیز مسئول می‌باشند (گاکهال[2]، 1995).

از جمله مدافعان این روش جانسون و جانسون[3] (1987) و اسلاوین[4] هستند. از لحاظ تجربی، اسلاوین گفته است که پژوهش‌های انجام شده دربارة‌ روش یادگیری مشارکتی نشان داده‌اند که این روش در بالا بردن سطح پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان در موضوع های مختلف و در سطوح مختلف تحصیلی مفید است. اسلاوین همچنین به شواهدی اشاره کرده است که نشان می دهند، روش یادگیری مشارکتی روابط میان دانش‌آموزان نژادهای مختلف را درکلاسها بهبود می‌بخشد.همچنین این روش موجب بالا رفتن سطح عزت نفس و سایر ویژگیهای عاطفی دانش آموزان‌ می‌شود(سیف، 1379).


باید گفت شیوة یادگیری مشارکتی ارتباط مطلوبی بین دانش‌آموزان بوجود می‌آورد، آنها را برای یادگیری بهتر بر‌می‌انگیزد و عزت نفس دانش‌آموزان را ارتقاء می دهد. (کدیور، 1381).

به نظر بسیاری از محققان کارکردن گروهی همسالان برای کسب اهداف مشترک، تأثیر نسبتاً زیاد و معناداری روی خود پندارة و عزت نفس دانش آموزان در برابر تجارب فردی یا رقابتی دارد (زیسک[5]، 1998).

تحقیقات زیادی روی یادگیری مشارکتی انجام گرفته است، بطور مثال اسلاوین در سال 1990 با بررسی و تجزیه تحلیل دقیق 25 تحقیق انجام شده در این زمینه گزارش نمود که اکثر تحقیقات مذکور تأثیر مثبت یادگیری مشارکتی را بر روابط بین فردی، پذیرش همکلاسی‌های داری عقب ماندگی تحصیلی، افرایش دوستی بین دانش آموزان، افزایش عزت نفس، علاقه مندی به مدرسه و موضوعات مورد مطالعه، افزایش توجه به تکلیف و زمان اختصاص یافته به تکلیف و توانایی انجام کار موثر با دیگران را مورد حمایت و تأیید قرار داده‌اند (مشهدی، 1381).

زیسک (1998) در پژوهشی در مورد تأثیر یادگیری مشارکتی بر روی خود پنداره تحصیلی و پیشرفت تحصیلی درس شیمی دانش آموزان دبیرستانی، نتیجه گرفت که بارگیری مشارکتی تأثی مثبتی روی مفهوم خود تحصیلی و پیشرفت تحصیلی، در درس شیمی دانش‌آموزان دبیرستانی دارد.

در ایران نیز ایوبی (1377) در پژوهشی با عنوان مقایسه یادگیری مشارکتی و یادگیری سنتی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دفتر پایه سوم  متوسطه رشته علوم انسانی، نتیجه گرفت که یادگیری مشارکتی بیشتر از یادگیری سنتی باعث افزایش پیشرفت تحصیلی می‌شود.

هیل (2000) در پژوهشی با عنوان ، یادگیری مشارکتی به عنوان وسیله‌ای برای بهبود مهارتهای اجتماعی در بین دانش آموزان راهنمایی، به این نتیجه رسید که یادگیری مشارکتی، مهارتهای اجتماعی دانش‌آموزان را بهبود می‌بخشد.

کرامتی (1381) در تحقیقی با عنوان تأثیر یادگیری مشارکتی بر رشد‌ مهارتهای اجتماعی و پیشرفت در درس ریاضی پایه پنجم ابتدایی، به این نتیجه رسید که یادگیری مشارکتی تأثیر مثبتی در مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان پایه پنجم ابتدایی دارد. با وجود این بعضی از تحقیقات در مورد تاثیرات یادگیری مشارکتی بر عزت نفس دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها نتایج متفاوتی را گزارش نموده اند. بطور مثال انگ لی و لایم[6] (1996) در تحقیق خود با عنوان تاثیر یادگیری مشارکتی روی عزت نفس و جو کلاسی به این نتیجه رسیدند که یادگیری مشارکتی باعث بهبود جو کلاسی می شود ولی در مقایسه با روش سخنرانی موجب افزایش عزت نفس دانش آموزان نمی شود.

گایس[7] (2003) در مطالعه ای تاثیر یادگیری مشارکتی را روی پیشرفت خواندن زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی و عزت نفس تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار دارد وبه این نتیجه دست یافت که روش یادگیری مشارکتی نسبت به روش سخنرانی، پیشرفت خواندن زبان انگلیسی دانش آموزان را بطور چشمگیری افزایش می دهد ولی تاثیری روی عزت نفس تحصیلی دانش آموزان ندارد.

الخاطب و جمعه[8]  (2002) نیز تاثیر یادگیری مشارکتی را روی عملکرد تحصیلی دانش آموزان پایه هشتم در درس جبر را مورد بررسی قرار دادند. نتایج بدست آمده حاکی از این بود که تفاوت معناداری بین عملکرد دانش آموزان در گروه یادگیری مشارکتی  و سنتی مشاهده نشد. با توجه به این مطالب و نتایج تحقیقات انجام گرفته و با در نظر گرفتن این نکته که تحقیقات اندکی در ایران در زمینه یادگیری مشارکتی و بویژه  تأثیر آن بر عزت نفس و مهارتهای اجتماعی در دورة دبیرستان به صورت گرفته است، پژوهش حاضر در نظر دارد به این سوال جواب دهد که آیا یادگیری مشارکتی بر عزت نفس، مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان پسر دورة متوسطه دارد یا نه؟

ضرورت و اهمیت تحقیق

اصولاً در هر جامعه‌ای از معلمان انتظار می‌رود که همگام با تغییر و تحولات تکنولوژی در زمینه کار و رشته خود پیش روند، زیرا در دنیای معاصر آموزش و تدریس از جمله مسائل و فرآیندهای پیچیده‌ای هستند که ادامة آنها به شیوة سنتی دیگر موثر و کارا نخواهد بود، ارائه یک جانبة مطالب از سوی معلمان، رونویسی مطالب از روی تخته سیاه بدون اینکه دانش آموز فرصتی برای مشارکت و یادگیری داشته باشد، حفظ طوطی وار و کورکورانه مطالب بدون آنکه شاگردان تأمل و تعمتی در آن داشته باشند و تماشاگر بودن دانش آموزان، در واقع آنها را به ماشین از بر کردن و پس دادن مطالب کلیشه‌ای تبدیل می کند و فرصت  اندیشیدن و خلاقیت را از آنها می گیرد. تلاش برای حفظ و ادامه روش‌ها و شیوه‌های سنتی تدریس، تلاش در جهت ثابت نگه داشتن حرکت و جریان زمان است (شعاری نژاد، 1366).

مسأله عزت نفس و مقوله خود ارزشمندی از اساسی ترین عوامل رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. برخورداری از اراده و اعتماد به نفس قوی، قدرت تصمیم گیری و ابتکار ، خلاقیت و نوآوری، سلامت فکر و بهداشت روانی، رابطه مستقیمی با میزان و چگونگی عزت نفس و احساس خود ارزشمندی فرد دارد امروزه در اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری کودکان و نوجوانان، نظیر کمرویی و گوشه گیری، لجبازی و پرخاشگری و تنبلی بعنوان اولین یا مهمترین گام ، به ارزیابی و پروش احساس عزت نفس ، تقویت اعتماد به نفس و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان می‌پردازند (افروز، 1380).

عزت نفس مؤلفه‌ای است که تحت تأثیر محیط آموزشی قرار دارد، داشتن عزت نفس بر همه سطوح زندگی اثر گذار است. در حقیقت، بررسی‌های گوناگون روان شناختی حاکی از آن است که چنانچه عزت نفس ارضا نشود، نیازهای گسترده تری نظیر آفریدن ، پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه ماند( کلمز[9]، ترجمه علیپور، 1380)‌.

پرورش احساس خود ارزشمندی و عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف و رسالتهای اولیا و مربیان می باشد که در این ارتباط بیشترین نقش بر عهدة‌ الگوهای رفتاری می‌باشد (افروز، 1380).

مهارتهای اجتماعی مؤلفة دیگری است که از محیط مدرسه و جو کلاس تأثیر می پذیرد . مدرسه و خانواده مهمترین نقش را در رشد اجتماعی و مهارتهای اجتماعی کودک ایفا می کند و در هر دوی آنها ، ارزش ها، فرهنگ و بویژه روش‌های آموزشی و تربیتی مهمتر از همه جلوه می کند (کرامتی، 1381).

آموزش‌ مهارتهای اجتماعی به نوجوانان یکی از مهمترین وظایف خانواده و مراکز آموزشی است. چون فرض بر این است که نوجوانان بدون داشتن این مهارتها قادر نیستند در تعامل اجتماعی با سایرین وظایف خود را انجام دهند (بیلمن[10]  و همکاران ، 1994).

بعلاوه نقص مهارتهای اجتماعی عامل تعیین کننده‌ای در افزایش مسائل روحی و ذهنی کودکان  و نوجوانان است و افزایش خشونت، بزهکاری ، روی آوردن به مواد مخدر و ترک تحصیل از جمله پیامدهای نارسائی در  رشد مهارتهای اجتماعی کودکان محسوب می‌گردد (موت[11] و همکاران به نقل از کرامتی، 1382).

چنانچه بخواهیم فراگیران امروز را بعنوان نیروی کار آمد آینده آماده کنیم که قادر باشند با هم زیستن را بخوبی تجربه کنند، به نظر می رسد کلاس درس محیط مناسبی برای شروع این طرز تفکر باشد، چرا که تحقق این اهداف بدون همکاری و همیاری بی‌معنی است (جانسون و جانسون، به نقل از مشهدی، 1381).

در روش های سنتی که امروزه از آنها به عنوان روش‌های غیرفعال یاد می‌شود، معلم نقش فعالی در جریان تدریس داشته، مطالب را بطور شفاهی در کلاس بیان نموده، دانش‌آموزان فقط باید به صحبت‌های او گوش داده، مطالب مورد نظر را حفظ نمایند، در چنین شرایطی زمینه‌های لازم برای رشد اجتماعی شخصیت دانش آموزان فراهم نمی‌شود و حتی پیشرفت تحصیلی و رشد فکری شاگردان نیز از تأثیرات نامطلوب این شرایط بی نصیب نمی ماند، به همین دلیل امروزه موضوع روش‌های آموزش فعال و یادگیری فعال و یادگیرندگان فعال جایگاه ویژه‌ای در مباحث تربیتی پیدا کرده است کرامتی، 1381).

یادگیری مشارکتی از جملة این روش‌های فعال می باشد. با توجه به اهمیت عزت نفس و مهارتهای اجتماعی در ابعاد مختلف زندگی افراد و بویژه رابطه اینها با پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان و علی رغم اینکه تحقیقات زیادی در مورد تأثیرات یادگیری مشارکتی در دوره ها و رشته‌های مختلف تحصیلی انجام گرفته است، در کشور ما تحقیقات اندکی در این زمینه صورت گرفته است و بیشتر تحقیقات انجام گرفته نیز در دوره های ابتدایی و راهنمایی بوده و تحقیقات اندکی در مورد یادگیری مشارکتی در دورة متوسطه صورت گرفته است. و از سویی بدلیل جدید التألیف بودن کتاب روان شناسی سال سوم دبیرستان و اینکه اصلاً تحقیقی در مورد تأثیر یادگیری مشارکتی بر عملکرد دانش  دانش‌آموزان در این درس صورت نگرفته است، ضرورت دارد که در مورد تأثیرات این روش در دوره متوسطه نیز، تحقیقات بیشتری صورت گیرد.

اهداف تحقیق

1.بررسی  تأثیر روش یادگیری مشارکتی بر عزت نفس دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه رشته ادبیات و علوم انسانی.

2.بررسی تأثیر روش یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی دانش‌آموزان پسر سال سوم توسطه سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی.

3.بررسی تأثیر روش‌یادگیری مشارکتی بر  عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان پسر سال سوم متوسطه، رشتة ادبیات و علوم انسانی، در درس روان شناسی.

فرضیه‌ها

1.روش یادگیری مشارکتی بر عزت نفس دانش آموزان تأثیر می گذارد.

2.روش یادگیری  مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی دانش‌آموزان تأثیر می گذارد.

3.روش یادگیری مشارکتی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس روان شناسی تأثیر می گذارد.

فرضیه‌های ویژة تحقیق

1. روش یادگیری مشارکتی بر میزان مهارتهای اجتماعی مناسب دانش آموزان تأثیر می گذارد.

2.روش یادگیری مشارکتی بر میزان رفتارهای غیر اجتماعی دانش‌آموزان تأثیر می‌گذارد.

3.روش یادگیری مشارکتی بر میزان پرخاشگری و رفتاری تکانشی دانش آموزان تأثیر می‌گذارد.

4.روش یادگیری مشارکتی بر میزان برتری طلبی و اطمینان زیاد به خود داشتن، دانش‌آموزان تأثیر می گذارد.

1.روش یادگیری مشارکتی بر میزان رابطه با همسالان، در دانش آموزان تأثیر می گذارد.

تعریف اصطلاحات تحقیق

1. یادگیری مشارکتی[12]: یادگیری مشارکتی یکی از رویکردهای جدید تدریس است که به منظور تقویت روحیه همکاری و کاهش روحیه رقابت بین فردی از سوی صاحب نظران مطرح شده است. منظور از یادگیری مشارکتی در این تحقیق روشی است که در آن دانش آموزان در قالب گروههای ناهمگون چهار نفره برای یادگیری مطالب درسی با یکدیگر کار می کنند و از کمک یکدیگر برخوردار می شوند.

2. مهارتهای اجتماعی [13]: بر طبق تعریف کومب و اسلابی [14] (1997) مهارتهای اجتماعی توانایی برقرار کردن ارتباط اجتماعی مقبول با سایرین به طریقی است که بری فرد و دیگران مفید باشد. الیوت [15] و همکاران (1984) مهارت اجتماعی را چنین تعریف می‌کنند: «رفتارهای انطباقی فراگرفته شده که فرد را قادر می‌سازد با دیگران روابط متقابل داشته و واکنشهای مثبت بروز دهد و از رفتارهایی که پیامد منفی دارد اجتناب ورزد».  مهارتهای اجتماعی رفتاریهای هستند که رشد آنها، می‌تواند به علمکرد موثر و مفید فرد در اجتماع کمک می‌کند (ماتسون ، 1990). برای اندازه‌گیری مهارتهای اجتماعی دانش‌آموزان در این تحقیق از مقیاس اندازه‌گیری مهارتهای اجتماعی ماتسون استفاده می‌شود.

1.عزت نفس[16] : عزت نفس به قضاوت شخص دربارة‌ ارزشمندی خود تعبیر شده است که بخشی از آن از کودکی به بعد از طریق پسخوراندهای حاصل از نتیجه بخش بودن رفتار شکل می‌گیرد (کوپر اسمیت[17] به نقل از بیابانگرد، 1374). منظور از عزت نفس در تحقیق حاضر، پاسخ های آزمودنی‌ها به 58 مادة آزمون عزت نفس کوپر اسمیت می‌باشد.

  1. عملکرد تحصیلی : نمره‌‌ای که دانش آموزان در آزمون معلم ساخته درس روان شناسی سال سوم رشته ادبیات و علوم انسانی می گیرند، بعنوان عملکرد تحصیلی در این تحقیق در نظر گرفته می‌شود.


 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی تاثیر روش یادگیری مشارکتی بر روی عزت نفس، رشد مهارت های اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان

مقایسه اعتماد به نفس، خود باوری ، و هویت یابی فرزندان شاهد و ایثارگر با توجه به نقش فعالیت های فرهنگی هنری ورزشی کانون ها-- دو

اختصاصی از هایدی مقایسه اعتماد به نفس، خود باوری ، و هویت یابی فرزندان شاهد و ایثارگر با توجه به نقش فعالیت های فرهنگی هنری ورزشی کانون ها-- دو فصل 47 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقایسه اعتماد به نفس، خود باوری ، و هویت یابی فرزندان شاهد و ایثارگر با توجه به نقش فعالیت های فرهنگی هنری ورزشی کانون ها-- دو فصل 47 ص


مقایسه اعتماد به نفس، خود باوری ، و هویت یابی فرزندان شاهد و ایثارگر با توجه به نقش فعالیت های فرهنگی هنری ورزشی کانون ها-- دو فصل 47 ص

-1 مقدمه:

کانون های فرهنگی، هنری و ورزشی مرتبط با بنیاد شهید و امور ایثارگران از جمله نهاد هایی موفق و پویا در زمینه پرورش و رشد استعداد ها و قابلیت های فرزندان شاهد و ایثارگر بوده و در همان ابتدای تاسیس در سال 1381، ضمن ترسیم چشم انداز شکل گیری در تمامی نقاط کشور به ترسیم اهداف و برنامه هایی به منظور افزایش انگیزش و پویایی در بین فرزندان خانواده معزز شهداء ،افزایش اعتماد به نفس،خود باوری و هویت یابی با کمک بکارگیری نیروی انسانی مجرب و بهره گیری از امکانات موثر اقدام شده است. (علوی:17، 1388)

هدف اصلی از ایجاد چنین مراکزی که در ماده 2 اساسنامه آنها نیز درج گردیده است عبارت است از

1-احیاء وترویج ارزشها و اندیشه اسلامی و مذهبی و فرهنگ ایثار وشهادت و بیان نوآوری و خلاقیتهای فکری و هنری

2-ایجاد زمینه مناسب جهت ارزیابی میزان تاثیر گذاری فعالیت ها و مقایسه آنها در سطح دانشگاهها

3-بهره برداری بهینه از امکانات و توانایی موجود بنیاد ، دانشگاه و ستاد جهت دایر نمودن دوره های کارآموزی و آموزش عملی ضمن تحصیل

4-ایجاد روحیه تعاون و همکاری و خودباوری بین دانشجویان شاهد و ایثارگر

5-انتقال فعال پیام انقلاب ودفاع مقدس به نسل جوان به ویژه دانشجویان شاهد و ایثارگر

6-تقویت نقش دانشجویان شاهد و ایثارگر در عرصه های علمی وفرهنگی کشور با ایجاد روحیه تلاش و نشاط در میان آنان و شکوفایی بیشتر آنها

7-انسجام بخشیدن به فعالیت های فرهنگی دانشجویان شاهد و ایثارگر و هدایت به سوی کار گروهی

8-پیگیری و رسیدگی به معضلات فرهنگی علمی دانشجویان شاهد و ایثارگر

9- کمک به ارتقاء سطح علمی دانشجویان شاهد و ایثارگر و استعداد یابی دانشجویان عضو در جهت بهره گیری از توانایی های افراد شایسته و علاقمند به همکاری و مشارکت با انجمن های علمی فرهنگی[1]

با عنایت به شرایط خاص حاکم بر خانواده شهداء و فقدان ولی که از مهمترین ارکان یک خانواده بحساب می آید و نیز شرایط روحی و روانی حاکم بر فرزندان این قشر از جامعه، علی رغم ایجاد شرایط، مراتب تکریم و بزرگداشت خانواده ایشان ، به منظور ارج نهادن به موضوعیت پرورش استعداد ها و بارور نمودن آنها و کمک به بازآفرینی و القای روحیه خود باوری و اعتماد به نفس به این افراد، وجود مراکز و کانون های تخصصی و کاربردی نظیر کانون های فرهنگی، هنری و ورزشی به طور حتم ملموس می نموده و با هدف متعالی ضمن ایجاد فضای فیزیکی، و استفاده از امکانات به روز ،سعی شده است که ضمن جذب جامعه مخاطب این کانون ها که همانا فرزندان خانواده معزز شهدا می باشد، با اثر بخشی و مطلوبیت در اجرای برنامه ها به مواردی همچون تقویت ابعاد اعتماد به نفس،خود باوری و هویت یابی فرزندان شاهد و ایثارگر بیش از پیش مورد تاکید قرار بگیرد.

در این تحقیق سعی شده است ضمن بررسی و ارزیابی نقش و تاثیر ایجاد کانون های فرهنگی و هنری و ورزشی، به بررسی اثر بخشی نتایج و نیز به بررسی نقش فعالیت های فرهنگی هنری و ورزشی کانون ها  در اعتماد به نفس،خود باوری و هویت یابی فرزندان شاهد و ایثارگر به صورت تخصصی پرداخته شود.

2-1بیان مسئله:

موضوع فعالیت کانون ها و مراکز فرهنگی هنری ورزشی امروزه به عنوان یکی از پیشنهادات و راهکار های تقویت و بازپروری جنبه های روحی و روانی در افراد  در سطح دنیا مطرح می باشد.در واقع، ماهیت پوشش فعالیت های فرهنگی هنری و ورزشی با روش های نوین و استفاده از نیروی انسانی آموزش دیده و استفاده از امکانات و وسایل مجهز سبب شده است که طیف وسیعی از علاقمندان با رویآوری به این مراکز، ضمن پرورش استعداد های نهفته، در یک اجتماع کوچک بنام کانون فرهنگی هنری ورزشی ،بتوانند قوه اعتماد به نفس خود را از طریق ورزش و یا انجام فعالیت های فرهنگی و هنری تقویت نمایند و به نوعی ضمن آموزش و فراگیری اصول و مبانی کار، توانایی ها و قابلیت های کسب شده  را به نوعی در جلوه گاه و روئیت هم دوره ای های خود قرار داده و بتوانند در خود احساس شان، منزلت، توانایی و استعداد نمایند و حس خود باوری  و اراده فردی به منظور فائق شدن بر مشکلات را بیش از پیش تقویت نمایند. (موحد:117، 1390)

مدیران و متولیان این مراکز و کانون ها خود میتوانند ضمن برنامه ریزی ، سازماندهی، به برگزیدن برنامه های کاربردی در راستای تقویت جنبه های فردی در افراد و ایجاد باور توانایی  با کمک تیم کاری اقدام نمایند.

تحقیقات نشان داده است که موضوع هویت یابی و درک هویت شخصی و خانوادگی، گاهی در افرادی که دچار صدمات و ضایعات اجتماعی گردیده رو به افول نهاده و وجود پایگاه های تقویت این بعد فردی، توانسته در افزایش زمینه هویت فردی و افزایش علاقمندی فرد به خود و ایمان به وجود استعداد ها و قابلیت ها کمک شایانی داشته باشد. (صمدیانی:9، 1391)

ورزش، هنر و فعالیت فرهنگی در حوزه مطالعات اجتماعی به عنوان پدیده های اجتماعی که کنش متقابل مشارکت کنندگان اعم از مخاطبان برنامه ها ، مربیان، علاقمندان، و سازمان های اجتماعی درگیر را به همراه دارد؛ و همچنین به عنوان نوعی تولید دانش علمی در جهت تفسیر، فهم، تبیین الگوهای رفتار انسانی و حل مسائل اجتماعی قابل بررسی است.

 از منظر اجتماعی و فرهنگی مطالعة بررسی مسائل ورزشی، هنری و فعالیت فرهنگی در هر جامعه ای را باید نوعی آگاهی به کنش های از ایجاد فعالیت ها  و مسائل عمومی دانست، شناخت بروز  رفتارهای اعم از رفتار های خود انگیزشی و همراه با بروز استعداد ها و حتی ایجاد احساس شکست در ورزش و یا فعالیت فرهنگی و هنری و تلاش دوباره به منظور جبران قبل و ایجاد امید به موفقیت وتقویت شور و  انگیزه های روانی در عرصه حضور، می تواند از مهمترین پیامد های تقویت به مشارکت و فعالیت در برنامه های مراکز فرهنگی و ورزشی باشد.

در این میان اقشاری از جامعه در معرض آسیب های روحی و روانی ناشی از رخداد هایی نظیر فوت والدین بوده و تاثیر منفی این رخداد و فقدان ولی، همواره ذهن و فکر افراد  را درگیر خود می نماید، تاثیر این شرایط در دوران خردسالی و نوجوانی بیش از دوران جوانی و میان سالی بوده و این فقدان خود سبب شده است که فرد نسبت به محیط پیرامون خود دچار یک کمبود نقطه اتکا و بی پناهی نماید.و این شرایط به مرور زمان خود آبستن ایجاد شرایط روحی و روانی خاص نظیر ترس از شکست، ایجاد بی انگیزگی، اعتماد به نفس پایین ،خود باوری کم  ودر برخی از شرایط گم کردن هویت شخصی نماید. (علوی:19، 1388)

این مسائل سبب شده است که مطالعات و بررسی های دقیق و جامعی روی تقویت ابعاد روحی و روانی این افراد  در همان مراحل ابتدای زندگی نظیر دوران خردسالی و نوجوانی صورت گیرد.اهمیت توجه به این مسئله خود سبب ایجاد و ارائه راهکاراهای علمی و تجربی بر اساس مطالعات کاربردی شده است.

ایجاد مراکز و کانون های تحصصی با فعالیت روی محور تقویت مسائل و مشکلات این قبیل از افراد ، مشاوره و ارائه راهکارهای علمی در زمینه های مختلف زندگی، و در نظر گرفتن شرایط تقویت روحیه اعتماد به نفس،خود باوری و هویت یابی در این افراد  شده است.[2]

نتایج بسیاری از تحقیقات مبین این مطلب است که در نمونه های آماری مورد مطالعه، داشتن برنامه های ورزشی و تفریحی، ترویج برنامه های شرکت در دوره های فرهنگی و هنری در افراد سبب ایجاد انگیزش،سودمند بودن و خودباوری شده است.


1- اساسنامه تشکیل کانون های فرهنکی ورزشی فرزندان خانواده شهداء و ایثارگران، 1381

[2] Manson et al 2009


دانلود با لینک مستقیم


مقایسه اعتماد به نفس، خود باوری ، و هویت یابی فرزندان شاهد و ایثارگر با توجه به نقش فعالیت های فرهنگی هنری ورزشی کانون ها-- دو فصل 47 ص

پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2

اختصاصی از هایدی پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2


پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2

تعداد صفحات :237

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

زندگی بشر تحت تاثیر تغییرات وسیع صنعتی، اجتماعی، فرهنگی، دچار تحول شده است. شمار زیادی از افراد قادر نیستند بین محرکهای متنوع بیرونی ونیروهای متعارض درونی توازون ایجادکنند ودر فرایند رشد موزون و همه جانبه که همانا هدف اصلی تعالی انسان است، دچار مشکل می شوند. بدیهی است که کودکان ونوجوانان به سبب بی تجربگی و نا آگاهی از مهارتهای بازدارنده و تسهیل کننده، اصلاحی، بیشتر در معرض آسیبهای جدی درونی و اجتماعی هستند. دانش آموزانی که مهارتهای مقابله با موقعیتهای تنش زا را ندارند، به نوعی مقهور آنها خواهند شد و بدین ترتیب مستعد اختلالات روانی، عاطفی، افسردگی، اضطراب و احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهای ضد اجتماعی خواهند شد این دانش آموزان در فرایند تصمیم گیری نیز دچار مشکل می‌شوند.

بنابراین با توجه به نقش مهم مدارس در تامین بهداشت روانی دانش آموزان، برنامه آموزش مهارتهای زندگی، روش موثری در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان و تامین بهداشت روانی دانش آموزان است.

آموزش مهارتهای زندگی، نوعی کوشش است که در سایه آن نوجوانان ترغیب می شوند تا خلاقیت خود را به کار گیرند و به طور خود جوش راههای موثر را برای حل تعارضات و مشکلات زندگی خود بیابند.

به نظر می رسد آموزش مهارت‌های زندگی گام موثری در این جهت باشد که استعدادها و توانمندیهای دانش آموزان بکار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خویش را بدست گیرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرایند خود باوری در نوجوانان مسیر درست خود را طی کرده و نوجوان ضمن استفادة درست از مهارت ها، مسئولیت اعمال و احساسات خود را می پذیرد و مهارتهای لازم را برای اتخاذ تصمیم های مهم زندگی کسب می کند.

بیان مسئله

کودکان و نوجوانان به دلیل تجربه ناکافی وعدم آگاهی از مهارتهای لازم از جمله آسیب پذیرترین قشر از اقشار اجتماعی هستند و به رغم انرژی واستعدادهای بالقوه و سرشار، آنها از چگونگی بکار بردن توانمندیهای خود در مواجهه با مسائل و مشکلات زندگی آگاه نیستند.

آموزش و پرورش بهترین بستر برای ارائه این آگاهی به نوجوانان است. بنظر می رسد آموزش مهارتهای زندگی می تواند توانمندی افراد را برای مقابله موفق با چالشهای زندگی، افزایش دهد. عزت نفس آنها را بالا ببرد و به آنها یاد بدهد که چطور بتوانند خشم خود را مهار نموده و برای برخورد با ناکامیها روش درستی را اتخاذ نمایند دانش آموزان می توانند با استفاده از مهارت حل مساله تصمیمات مهم زندگی را بگیرند ومشکلات خود را درست تحلیل نمایند.

به همین جهت با توجه به اهمیت موضوع، سازمان بهداشت جهانی (WHO) به منظور افزاش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی اجتماعی، برنامه‏ای تحت عنوان آموزش مهارتهای زندگی تدارک دیده و در سال (1993) در یونیسف «صندوق کودکان سازمان ملل متحد» پیشنهاد کرد. از آن سال به بعد، این برنامه در بسیاری از کشورها مورد آزمایش واجرا قرار گرفته است (سازمان بهداشت جهانی، ترجمه نوری قاسم آبادی، محمد خانی،1377). در این ارتباط تحقیقات نشان داده اند که فشارهای ناشی از مسائل روز مره، برای افرادی که دارای عزت نفس بالا هستند و از سیستم حمایتی خوبی برخوردارند کمتر است. بنابراین به نظر می رسد با استفاده از آموزش مهارتهای لازم میتوان حس کنترل درونی را فعال نموده و حالت خود کار آمدی و عزت نفس را تقویت نمود. با آموزش همین مهارت و در نتیجه افزایش سطح عزت نفس و کاهش تاثیرات منفی استرسهای روزمره، می توان به سلامت روان فرد کمک کرد.

کودکان در فرآیند رشد و بالندگی خود، مهارتهای ارتباطی و نحوه مقابله با چالشهای زندگی را یاد می گیرند. این آموزش بصورت الگو برداری از طریق خانواده، مدرسه، جامعه و حتی دوستان، به شکل غیر منظم و اتفاقی فرا گرفته می‌شود. به نظر می رسد فرزندان خانواده های توانمند (از نظر بکارگیری مهارتهای مقابله ای) در بکارگیری مهارتهای مقابله ای مثبت، موفق ترند و بر عکس فرزندان فاقد و والدین توانمند از این امر محروم می‌باشند. بدیهی است که نهاد آموزش و پرورش بعنوان یکی از نهادهای زیربنایی جامعه می تواند در این خصوص نقش مهم و ارزنده ای را ایفا نماید. کشورهای توسعه یافته مدتها است در این ارتباط اقدام موثر داشته اند و به دنبال تحقیقات گسترده آموزش مهارت‌های زندگی به صورت رسمی و مدون در برنامه ریزی آموزشی آنان گنجانیده شده است. در کشور ایران نیز در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی در برخی مدارس به صورت مقدماتی (ضعیف از نظر محتوی) به اجرا درآمده است.

  • همچنین به نظر می رسد که انجام پژوهشهای متعدد به ویژه به صورت آزمایشی توجه مسئولین را بدین امر مهم معطوف می‌کند.

اهمیت و ضرورت پژوهش

با شیوع روز افزون ابتلا به انواع اختلالات روانی در سطح جهان از یک طرف و اهمیت جهانی مفهوم بهداشت روانی از طرف دیگر، روز به روز لزوم انجام تحقیقات گسترده و متنوع و اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می شود. اساس پیشگیری اولیه همانا آموزش است. مطالعات نشانگر این امر است که آموزش مهارت های مقابله ای، سطح بهداشت روانی کودکان و نوجوانان را ارتقاء می بخشد.

سه عامل مرتبط با مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر عبارتند از عزت نفس ضعیف، ناتوانی در بیان احساسات و فقدان مهارتهای ارتباطی، همچنین پژوهش ها نشان داده‌اند که بین خود کار آمدی ضعیف و مصرف سیگار و الکل، مصرف مواد مخدر، رفتارهای مخاطره آمیز و ضعف عملکرد شناختی رابطه معناداری وجود دارد. مطالعان نشان داده اند که ارتقا مهارت های مقابله‌ای و توانایی های روانی اجتماعی در بهبود زندگی بسیار موثر است. توانایی های روانی- اجتماعی عبارتند از آن گروه توانایی هایی که فرد را برای مقابله موثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعیت های زندگی یاری می کنند. این تواناییها فرد را قادر می سازند تا در رابطه با سایر انسانها، جامعه و فرهنگ مثبت و سازگارانه عمل کند و سلامت روانی فرد را تأمین می‌کنند.‌(کلینکه، ترجمه محمدخانی،1380)

براساس تحیقیات مهمترین و موثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه دوره نوجوانی است، لذا با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس افراد بخصوص نوجوانان و با توجه به تاثیر مثبت برنامه های پیشگیرانه در مدارس، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی، بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان سال اول دوری دبیرستان می پردازد. و همچنین رابطه اشتغال پدران، سطح تحصیلات والدین و ترتیب تولد دانش آموزان با عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت آنها نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند.

اهداف تحقیق

هدف کلی این تحقیق، گردآوری اطلاعات در مورد اثرات آموزش مهارتهای زندگی بر عزت نفس و وضعیت رفتاری نوجوانان است. همچنین نشان دادن درستی این نظریه است که استفاده از آموزش مهارت‌های زندگی سبب پرورش مهارت‌های روانی، اجتماعی و رفتاری می گردد، زیرا افراد بالغ برای حضور در صحنه روابط بین فردی، مدرسه، محل کار و به طور کلی اجتماع به این مهارتها نیاز دارند.

فرضیه‌های اصلی تحقیق:

در جامعه دانش آموزان دختر در سال اول دوره دبیرستان در شهرستان کرج:

  • گذراندن درس مهارت های زندگی، عزت نفس دانش آموزان را افزایش می دهد.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سازگاری اجتماعی دانش آموزان را سبب می شود.
  • گذران درس مهارت های زندگی، موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی سطح اضطراب حالت دانش آموزان را کاهش می دهد.
  • گذراندن درس مهارت های زندگی، سطح اضطراب صفت دانش آموزان را کاهش می دهد.

 

فرضیه های فرعی پژوهش:

در جامعه دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان در شهرستان کرج

  • بین وضعیت اشتغال پدران و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و پیشرفت تحصیل دانش آموزان رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و اضطراب حالت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین وضعیت اشتغال پدران و اضطراب صفت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد.
  • بین سطح تحصیلات والدین و سطح اضطراب حالت دانش آموزان رابطه وجود دارد.

10-بین سطح تحصیلات والدین و سطح اضطراب صفت دانش آموزان رابطه وجود دارد.

11-بین ترتیب تولد و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

12-بین ترتیب تولد و سازگاری اجتماعی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

13-بین ترتیب تولد و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

14-بین ترتیب تولد و سطح اضطراب حالت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

15-بین ترتیب تولد و سطح اضطراب صفت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.

متغیرهای پژوهش

پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی با اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبیرستان شهر کرج می پردازد، بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:

1- متغیر مستقل:

در این پژوهش، آموزش مهارت های زندگی متغیر، مستقل است که تاثیر آن بر متغیرهای وابسته‌ی پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.

2- متغیرهای وابسته:

در این پژوهش متغیرهای وابسته عبارتند از عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی، اضطراب حالت و اضطراب صفت که تاثیر مستقل بر آنها مورد بررسی قرار گرفته است.

3- متغیرهای مداخله گر (تعدیل کننده):

سطح تحصیلات والدین، وضعیت اشتغال پدران و ترتیب تولد دانش آموزان به عنوان متغیرهای مداخله گر پژوهش هستند که در بررسی یافته های جانبی پژوهش، ارتباط متغیرهای مذکور یا متغیرهای وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

 

4-متغیرهای کنترل:

سن، جسن و پایه تحصیلی از متغیرهای کنترل پژوهش هستند، به این صورت که دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان با حدود سنی 16-15 ساله جهت جامعه و نمونه پژوهشی انتخاب شدند.

تعریف عملیاتی عزت نفس:

در این پژوهش عزت نفس، نمره ای است که فرد در آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بدست می آورد.

تعریف عملیاتی مهارت های زندگی:

در پژوهش حاضر مهارتهای زندگی عبارت است از تمرین عملی کردن پس از ارائه اطلاعات در مورد هر یک از مهارت‌های حل مسأله، استفاده از سیستمهای حمایتی، آشنایی با برنامه ریزی و تعیین هدف، مشارکت جویی و آموزش مهارتهای اجتماعی، همدلی و برقراری تعامل درست، حفظ کنترل درونی، حرف زدن با خود در هنگام چالشها، استفاده از شوخ طبعی، ورزش کردن، آشنایی با مفهوم خشونت و روشهای مهار آن آشنایی با سلامت جسمانی، مهارت جرأت ورزی و اظهار وجود (نه گفتن)، پاداش دادن به موفقیتهای خود و تمرین تفکر مثبت.

جهت آموزش مهارت‌های زندگی از ‍(کتاب مهارت‌های زندگی)[1] و نیز (راهنمایی آموزش مهارتهای زندگی)[2] استفاده شده است، مبنای این آموزش به صورت فعالیتهای گروهی آزمودنیها و تشکیل کارگاه آموزشی بوده است و برای هر جلسه تمرین عملی ارائه شده است.

تعریف عملیاتی سازگاری اجتماعی:

در این پژوهش سازگاری اجتماعی، نمره ای است که فرد در آزمون سازگاری اجتماعی واینلند به دست می آورد.

تعریف عملیاتی پیشرفت تحصیلی:

در این پژوهش پیشرفت تحصیلی عبارت است از میانگین نمره های امتحانی در یک دوره تحصیلی.

تعریف عملیاتی اضطراب حالت:

در این پژوهش اضطراب حالت، نمره ای است که آزمودنی از تست اضطراب حالت STAI کسب می‌کند.


[1] -کلینکه، ال کریس، مهارتهای زندگی، ترجمه: محمدخانی، شهرام (1380) چاپ اول جلد1- تهران انتشارات سپند هنر.

[2] -هانتر گبوی، کارول، راهنمای مهارتهای زندگی، تألیف بازنویسی، قاسم زاده فاطمه ترجمه نگین عبدالله زاده، صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف 1378)


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عزت نفس، سازگاری اجتماعی، پیشرفت تحصیلی2