هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقالة: تعلیم و تربیت در نهج البلاغه

اختصاصی از هایدی مقالة: تعلیم و تربیت در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقالة: تعلیم و تربیت در نهج البلاغه


مقالة: تعلیم و تربیت در نهج البلاغه

مقاله کامل بعد از پرداخت وجه

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 22

 

تربیت در قرآن و نهج البلاغه

تزکیه وتربیت دوبحث رایج ومهم در اسلام هستند که درعین همسو بودن، کاملاً مجزا هستند. اما درتقدیم وترتیب این دو، باید کدام را مقدم بردیگرى دانست؟ تزکیه پاک کردن روح از زشتى ها وبدى ها است و فرد خود باید براى رسیدن به سر مقصد منظور تلاش کند. اما تربیت تنها درکنار یک مربى حاصل مى شود. فردى که باید راهنمایى هاى لازم را فرا روى متربى قرار دهد.
قرآن، کتاب آسمانى مسلمانان، کتابى است سرشار از حکمت که نکته ها درپس آن نهفته است. نهج البلاغه نیز که از قرآن سرمشق گرفته ودراین مکتب بالیده است، دربسیارى از امور زندگى نکاتى آموزنده مطرح کرده است. پس براى بررسى مسأله تربیت و درکنار آن تزکیه درقرآن ونهج البلاغه ، به سراغ مصطفى دلشاد تهرانى رفتیم تا برایمان ضمن موشکافى این مسأله راهکارهاى موجود را شرح دهد. گفت وشنود ما را با مصطفى دلشاد تهرانى بخوانید:
در خصوص تبیین واژه تربیت و تفاوت آن با واژه هاى مشابه از قبیل تزکیه و تعلیم توضیحاتى بفرمایید.
شهادت امیرالمومنین(ع) در واقع شهادت برترین نمونه تربیت قرآنى و تربیت نبوى است و على(ع) به عنوان جلوه تام حق و مظهر تمام عیار مدرسه پیامبر اکرم(ص) است.
من یک مطلبى را مقدمتاً بگویم و بعد به سؤال شما اشاره کنم. قرآن و نهج البلاغه هر دو کتاب تربیت انسانند نهج البلاغه که برادر قرآن و ترجمان قرآن است، آنچه در آن جلوه کرده، مفاهیم و معانى قرآن کریم است و در نهج البلاغه به وضوح بوى وحى و رایحه کلام نبوى(ص) استشمام مى شود. این دو کتاب تربیت انسانند و هر دو از ابتدا تا انتها تربیتند، ساختار تربیتى نهج البلاغه به شدت منطبق بر ساختار تربیتى قرآن کریم است و مجموعه مباحثى که در قرآن کریم وجود دارد، در جهت تربیت انسان است که بخشى از آن عبارتند از: بیان موانع و مقتضیات تربیت، مبانى تربیت مانند شناخت انسان، راه تربیت، بستر تربیت، فطرت انسان براى تربیت، عوامل مؤثر در تربیت و اصول تربیت در قرآن، روشهاى تربیت در قرآن و ما همینها را به وضوح در نهج البلاغه مشاهده مى کنیم. اما درباره این که واژه تربیت به چه معناست و در قرآن کریم چگونه به کار رفته و چه تفاوتى با واژه هاى دیگر دارد، شما مستحضرید واژه «تربیت» از ماده «ربو» به معناى، برآمدن، بالا آمدن، رشد کردن، زیاد شدن، فزونى و مانند اینها است. استعمال این ماده هم در کلمات عربى با همین بار معنایى است؛ مثلاً کلمه یعنى نفس عمیق, چون سینه انسان بر مى آید, «رابیه» به تپه (بلندى زمین) گفته مى شود، این ماده به صورت «ربى» نیز استعمال شده است، به قول راغب اصفهانى در مفردات، اصل آن «ربب» است، که معنى مالک بودن و صاحب اختیار بودن را مى رساند. بنابراین، معناى تربیت این است که در یک چیزى حالتى پس ازحالتى ایجاد شود تا به آن حد تمام و نهایى خود برسد. لذا با واژه هاى دیگر بسیار تفاوت دارد، واژه ها و اصطلاحات دیگر بستر تربیت هستند، تزکیه و تقوا بستر تربیت هستند. تربیت در واقع برداشتن موانع و ایجاد زمینه 
هایى است براى تکامل بشر و براى رسیدن استعدادهاى انسان به حد نهایى خود و تا انسان آن چیزى شود که لایق آن است، تربیت همین است. تربیت یعنى زمینه اى فراهم شود تا استعدادهاى انسان در جهت آن کمال لایق آدمى شکوفا شود، کمال لایق آدمى هم در جهت کمال مطلق است.


دانلود با لینک مستقیم


مقالة: تعلیم و تربیت در نهج البلاغه

تحقیق درباره نهج البلاغه و آثار تربیتی آن

اختصاصی از هایدی تحقیق درباره نهج البلاغه و آثار تربیتی آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره نهج البلاغه و آثار تربیتی آن


تحقیق درباره نهج البلاغه و آثار تربیتی آن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:10

نهج البلاغه این اثر جاودانه، بر گرفته از بیانات و انوار گهربار امیرالمؤمنین حضرت على (علیه‏السلام) آن بزرگ مرد تاریخ است که هیچگاه غبار زمان پرده کهنگى و فراموشى بر سیماى پرفروغ او نیفکنده، و از جلوه و شکوه او نکاسته، و تقوا و عدالت و جهاد و دیگر صفات برجسته او را از یاد نبرده، و در برابر عظمت دانش و حکمت او سر تعظیم فرود آورده، و از مرز تعصب و فرقه‏گرایى در گذشته، تا بدانجا که دوست و دشمن زبان به ستایش او گشوده و به تالیف کتب و سرایش اشعار پرداخته و با زبان اندیشه و سوز و دل نمى‏ازیم فضیلت او را بیان کرده‏اند .


روایات اسلامى و متون تاریخى در شان و منزلت امیرمؤمنان على علیه‏السلام فراتر از شهرت و تواتر است تا بدانجا که از حقایق مسلم و ضرورت‏ها بشمار مى‏آید .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره نهج البلاغه و آثار تربیتی آن

تحقیق در مورد نبوت در نهج البلاغه

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد نبوت در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نبوت در نهج البلاغه


تحقیق در مورد نبوت در نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:18

 فهرست مطالب

 

مقدمه:

 

زمینه ظهور پیامبران

 

انحراف در شکل بت پرستى

 

 

     از جمله موضوعاتى که در نهج البلاغه در چند جا تکرار شده مساله نبوت است و رسیدگى به آن علاوه بر این که موضوعى از نهج البلاغه را براى ما روشن مى کند، یک مساله اساسى از مسائل اسلامى را نیز تبیین مى کند. مساله نبوت را نه تنها به عنوان یک مساله قابل تعقیب در نهج البلاغه مى توان بررسى کرد بلکه آن را می توان به عنوان یکى از مسائل بسیار اصولى و مهم ایدئولوژى اسلامى و محور سایر مسائل، مورد پیگیرى و فهمیدن قرار داد و در طیف وسیعى از مطالب و مباحثى که بر گرد این محور قرار مى گیرد، مسائل بسیارى از اسلام را جا داد، از جمله مساله توحید؛ و معتقدیم اگر بخواهیم به مساله توحید از ابعاد اجتماعى و کلا انقلابى آن نگاه کنیم باید آن را به عنوان مساله اى از مسائل نبوت تحت بررسى و پیگیرى قرار دهیم.

 

ما در این بحث عناوین مختلف و فصول گوناگونى از بحث نبوت را مطرح کرده و در ذیل این عناوین سخن على بن ابى طالب «ع» در نهج البلاغه را پیش کشیده و آن را شرح مى کنیم، تا در ضمن بحث از مسائل اسلامى بخش هاى مهمى از نهج البلاغه شریف ترجمه و تفسیر گردد.

 

براى شروع مباحث نبوت در نهج البلاغه، مقدمه اى را عنوان مى کنیم. ما در این بحث به مساله وحى نمى پردازیم بلکه به نبوت به چشم یک واقعیت تاریخى و یک حادثه تردیدناپذیر نگاه مى کنیم. بى گمان در تاریخ بشریت حادثه اى که ما نام آن را نبوت مى گذاریم اتفاق افتاده است و در وجود این حادثه میان ما و میان بى اعتقادان به نبوت اختلافى نیست، اختلاف در تفسیر این حادثه است، اختلاف در مضمون پیامى است که در این حادثه وجود دارد، اما در اصل حادثه در این واقعیت تاریخى میان ما و هیچ یک از انسان هایى که با تاریخ سر و کار دارند اختلافى وجود ندارد. موسى یک پدیده اى است که در تاریخ ثبت شده، عیسى و دیگر پیامبران با تاریخچه هاى کم و بیش روشن یا مبهم همینطور. ما در این بحث نبوت را با این دید مى نگریم یعنى این حادثه تاریخى را در نظر مى گیریم بعد در اطراف آن بحث مى کنیم. اولاً بحث مى کنیم که در هنگام وقوع این حادثه زمینه اجتماعى چگونه بوده است؟ یعنى این حادثه در چه موقعیت زمانى و تاریخى و در چه وضعیت اجتماعى واقع شده است؟ بعد بررسى مى کنیم که این حادثه از کجاى جامعه سر برآورده؟ از کدام طبقه؟ از کدام قشر؟ از چه تیپ انسانی، از پادشاهان، از مستضعفان، از عالمان و متفکران و اندیشمندان؟ بعد بحث و مطالعه می کنیم که این حادثه داراى چه جهت گیرى بود، آیا به سود طبقه خاصى مى اندیشید، آیا به سود مادیون مى اندیشید؟ آیا به جنبه هاى عرفانى و معنوى مى اندیشید؟ چه هدفى در کار بود؟ داراى چه جهت گیرى اجتماعى و فکرى بود؟ همچنین بحث مى کنیم که وقتى این حادثه واقع شد نخستین شعارى که این پیام آور آورد چه بود؟ نمى گوییم پیام آور از غیب، تا کسانى بگویند ما به غیب اعتقاد نداریم، این اختلاف را مى گذاریم براى بعد، به هر حال حادثه اى بود که پیام آورى در آن پیامى ارائه مى کرد، آیا این پیام، مخالفانى یا موافقانى در جامعه داشت یا نه؟ اگر داشت چه کسانى بودند، از چه قشر هایى و با چه انگیزه هایى در مخالفان، و نیز از چه قشرهایى و با چه انگیزه هایى در موافقان، و با کدام ابزار از ابزارهاى کمک و معاونت.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نبوت در نهج البلاغه

تحقیق در مورد اصلاحات از منظر نهج البلاغه

اختصاصی از هایدی تحقیق در مورد اصلاحات از منظر نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اصلاحات از منظر نهج البلاغه


تحقیق در مورد اصلاحات از منظر نهج البلاغه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:18

 فهرست مطالب

 

  
  • مقدمه‏
  • اصلاحات، اصلى که ریشه در فطرت کمال جویى و کمال خواهى انسان دارد و رسالت بلند انبیاى الهى هم اصلاح مادى و معنوى زندگى بشر بوده است. اسلام دین ناظر به فطرت آدمى و مکمل ادیان آسمانى گذشته، اصلاحات واقعى را در انجام دستورهاى خالق هستى و تحقق عدالت و عبودیت حق مى‏داند که متناسب با شرایط زمان بر محور ولایت‏-اصلاحات (واژه عربى، جمع اصلاح از ریشه اصلى) در لغت به معناى درست کردن، نیکو نمودن، آراستن به اصلاح درآوردن مى‏باشد. در اصلاح علوم سیاسى عبارت از رفورم (refom) و برخى تغییرات تدریجى و آرام در ابعاد سیاسى، اقتصادى و اجتماعى، بدون تحول در ساختارى که نظام و بنیاد جامعه است. و در فرهنگ دینى، تحول در فکر و فرهنگ فرد و جمع و نظامیان اجتماعى حاکم، به منظور منزوى نمودن آداب و عادات ناپسند و رفع نقص‏ها و مفاسد و جایگزین کردن ارزشهاى الهى و تمایلات عالى و اخلاقى بر پایه عدالت، معنویت، آزادى و امنیت ? اجرا مى‏گردد. و به گفته شهید استاد مطهرى (ره):
    ((اصلاح‏ طلبى یک روحیه اسلامى است، هر مسلمانى به حکم این که مسلمان است، خواه ناخواه اصلاح طلب است و لااقل طرفدار اصلاح‏طلبى است، زیرا اصلاح‏طلبى هم به عنوان یک شأن پیامبرى در قرآن مطرح و هم مصداق امر به معروف و نهى از منکر است که از ارکان تعلیمات اجتماعى اسلام است.)) -نهضت‏هاى اسلامى، شهید مطهرى،ص 7. ?
    بعلاوه منتظر مصلح حقیقى و عدالت جهانى حضرت مهدى (عج) و لزوم مراقبت و محاسبه نقش، اصلاح‏طلبى و پالایش مستمر خود و جامعه را به همراه دارد، در واقع موضوع اصلاحات در همه زمینه‏ها و زمانها به عنوان یک اصل ارزشى ریشه در دین داشته و نه نتها در کلام امامان معصوم علیه السلام آمده که حتى در طول حیات خود براى تحقق آن تا پاى فدا شدن پیش رفتند و امام حسین علیه السلام مى‏فرماید:
    ((قیام من براى کامجویى یا جاه‏طلبى و آشوبگرى و ستم نبوده بلکه براى ایجاد اصلاحات در امت جدم قیام کردم...)) -بحار الانوار، ج 44، (ص) 329. ?
    و انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى (ره) نهضتى اصلاح طلبانه علیه رژیم ستمشاهى بود. -و امروز نیز اصلاحات باید در راستاى اسلام که صدها هزار شهید و جانباز بر آن داده شده باشد، و بر محور شعار اصیل ملت (استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى) گرچه انقلاب اسلامى و نظام اسلامى ایجاد کردیم نه حکومت اسلامى علوى و مدیریت دینى ولى باید بدان سو گام برداریم یعنى در جهت رفع فقر، فساد، تبعیض، گسترش عدالت و معنویت، پرورش مدیران و ساختار ادارى متناسب با انقلاب اسلامى و با الهام از نهج‏البلاغه بدور از افراط و تفریط تحجر گرایانه یا روشنفکرانه بیگانه‏نگر و فرصت طلبان مدعى اصلاحات وارداتى که استحاله فرهنگى (طرد مدیریت دینى) و براندازى خاموش نظام اسلامى و بازگشت استعمار در نقاب نوین را برنامه ریزى کرده‏اند. ?
    اکنون این حقیقت را به اختصار از کتاب و کلام شهید عدالت، امام على علیه السلام (نهج‏البلاغه) که ترجمان وحى است جویا مى‏شویم.
  • ضرورت اصلاحات‏
  • در این بخش از بیانات حضرت على علیه السلام نه تنها اصلاح‏طلبى و انجام اصلاحات راستین در همه ابعاد زندگى توصیه شده و کارشکنان و کوتاهى کنندگان را سرزنش نموده، بلکه استفاده مى‏شود وظیفه حاکم و رهبرى پرداختن به اصلاح امور ملت است.
    ((کوشش در صلاح و سامان دهى جامعه و امور مردم از کمال سعادت و نیکبختى است.)) -من کمال السعادة السعى فى صلاح الجمهور. غررالحکم، ج 6،ص 30. ?
    ((در آنچه صلاح است و اصلاحات بشمار مى‏آید کوتاهى و سستى مکنید)) -ولاتفر طوافى صلاح. نهج‏البلاغه (صبحى صالح)، نامه 50. ?
    ((کدورتها و مسائل (شخصى و جناحى) بین خود را اصلاح کنید)). -و اصلحوا ذات بینکم. خطبه 16. ?
    ((وظیفه من جز تلاش و کوشش در اصلاح امور شما نیست.)) -و ما على الا الجهد...178. ?
  • اصلاحات و حکومت اسلامى‏
  • امام على علیه السلام در بیانات متعدد تصریح مى‏فرماید که ایجاد اصلاحات همه جانبه از اهداف بلند فعالیتها و دستیابى ما، به امارت و حکومت مى‏باشد؛ از جمله مى‏فرماید:
    ((پروردگار!تو مى‏توانى آنچه انجام دادیم نه براى کسب سلطنت و نه جهت تحصیل متاع پست دنیا بود، بلکه بدان خاطر بود که معیارها و نشانه‏هاى از بین رفته دین دنیا را بازگردانیم و اصلاحات را در شهرها و سرزمین‏هایت آشکار و محقق نماییم تا بندگان ستمدیده‏ات در امنیت (سیاسى، اقتصادى، قضایى، بهداشتى و...) و آسایش قرار گیرند (روابط اجتماعى و عدالت زندگى عمومى مردم از نظر مسکن، تغذیه، آموزش و پرورش و...بهبود آشکار یابد) و قوانین و مقرراتى که به فراموشى سپرده و احکام تعطیل مانده خدا، اقامه و اجرا گردد)). -اللهم انک تعلم انه لم یکن الذى کان منافسة فى سلطان و لاالتماس شى‏ء من فضول الحطام و لکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فى بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطلة من حدودک. خطبه 131. ?
    و نیز در دستور العمل خود به مالک اشتر (استاندار بزرگ مصر) مى‏نویسد:
    (( به آن سرزمین مامور و اعزام شدى تا خراج و مالیات‏هاى آنجا را جمع آورى نمود و با دشمنانش جهاد کنى و به اصلاحات جامعه و اهل مصر همت گمارى، به عمران و آبادى شهرها و مناطق آن بپردازى...)) - جبایه خراجها و جهاد عدوها و استصلاح اهلها و عمارة بلادها.... نامه 53. ?
  • اصلاحات و آگاهى
  • از آنجا که در هر کار و راهى، موفقیت‏ها، مرهون میزان معرفت و آگاهى است، حرکت اصلاحى هم نیازمند شناخت لازم و علم و اطلاع مصلح نسبت به ابعاد و اهداف آن به طور شفاف و تبیین حدودش براى جامعه مى‏باشد.
    و لذا در نهج البلاغه غیر از توصیه‏هاى مکر به کسب دانش و تجربه و فرهیختگى و اینکه راس و سر آغاز تمام فضائل، علم است، در خصوص اصلاحات نیز امام على علیه‏السلام به عنوان مصلحى یگانه، مى‏فرماید:
    (( به راستى من به آنچه شما را به اصلاح مى‏رساند و کاستى و کژى هایتان را بر طرف مى‏نماید آگاهى کامل دارم و مى‏دانم چگونه شما و جامعه را اصلاح کنم.)) و همچنین در- و انى لعالم بما یصلحکم و یقیم اودکم. / خطبه 69 ? عهد نامه خود به (( مالک اشتر)) رسما مى‏کند تا آگاهى و شناخت خود را در زمینه سامان دادن کشور و اصلاحات (در بخش‏هاى مختلف) با بحث و گفتمان و مشاوره با متخصصان و عالمان متعهد تکمیل و تقویت نماید:
    ((... و با کارشناسان و دانشمندان بسیار به بحث و مشورت پرداز و این بررسى و بحث‏ها در باره امورى که وضع مملکت را در همه زمینه‏ها اصلاح مى‏کند... )) و در نامه خود- و اکثر مدارسة العلما و منافثه الحکماء فى تثبیت ما صلح علیه امر بلادک/ . نامه 53. ? به امام حسن علیه‏السلام مى‏نویسد:
    (( پس باید خواست‏ها و برنامه هایت از روى درک قوى و آگاهى باشد نه و نه ورود در شبهات...)) - فلیکن طلبک ذلک بتفهم و تعلم: لا بتورط الشبهات. / نامه 31. ?
  • جهت اصلاحات
  • اصلاحات وقتى مفید، فراگیر و ماندگار خواهد بود که با انگیزه و در جهت ارزش‏هاى الهى، ایمان و باورهاى دینى جامعه و سنت‏هاى ملى صالح مردم باشد و بطور کلى آنچه در راستاى بسط عدالت، دیانت و زندگى جاوید عالم آخرت قرار دارد (نه فقط در جهت هواهاى نفسانى و تمایلات حیوانى و لذت‏هاى زود گذر و محدود دنیا) تا انسان را به کمال لایق به حال خود برساند و نظام و کشور را استقلال، عزت و اقتدار بخشد و از این رو سرور آزادگان و عارفان، امام على علیه‏السلام مى‏فرماید:
    (( مبادا اصلاحات دنیویت را به بهاى نابودى دینت انجام دهى)). - و لا تصلح دنیاک بمحق دینک فتکون من الاخسرین اعمالا /. نامه 43. ?
    و نیز به (( مالک اشتر)) کارگزار بزرگ خود مى‏نویسد:
    (( هرگز آداب و سنت‏هاى پسندیده‏اى که بزرگان این امت به آن عمل کرده‏اند و عامل وحدت و انسجام بوده و ملت به وسیله آن به صلاح سامان رسیده است مشکن و از بین مبر و هیچگاه آداب و مقرراتى پدید نیاور که به سنت‏هاى خوب گذشته زیان وارد کند چرا که پاداش براى آورنده و کیفر و بدبختى براى تو خواهد بود که آنرا شکستى.)) (( مردم‏- و لا تصلح دنیاک بمحق دینک فتکون من الاخسرین اعمالا. / نامه 43. ? چیزى از امور دینشان را براى اصلاح دنیاى خود ترک نمى‏کنند مگر آنکه خدا زیانبارتر از آنان پیش خواهد آورد. - لا یترک شیئا من امر دینهم لا ستصلاح دنیا هم الا فتح الله علیهم ما هو اضر منه / . حکمت 106. ?
    حتى از منظر نهج البلاغه، تباه نمودن آخرت (زندگى ابدى انسان که بعد از مرگ آغاز مى‏شود) فساد به شمار آمده و اصلاح طلبان باید در برنامه ریزهاى خود از این حدود و جهت را بشناسند و رعایت کنند، که امام على علیه‏السلام مى‏فرماید:
    (( از موارد فساد، ضایع نمودن زاد و توشه (( اندیشه نیک و عمل صالح) و تباه ساختن آخرت و معاد است)) - و من الفساد اضاعه الزاد و مفسدة المعاد / نامه 31. ?
    و در اینکه اصلاحات باید در جهت حق و عدل باشد، حضرت على علیه‏السلام به (( عبدالله بن عباس)) (وقتى از او پرسید این کفش وصله دار من چقدر ارزش دارد و (( ابن عباس)) پاسخ داد بهایى ندارد) مى‏فرماید:
    (( بخدا سوگند همین کفش بى‏ارزش، برایم از حکومت بر شما محبوب‏تر است مگر اینکه با آن حقى را به پا دارم و یا باطلى را دفع کنم)) - و الله لهى احب الى من امرتکم الا ان اقیم حقا اوو ادفع باطلا /. خطبه 33 ?

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اصلاحات از منظر نهج البلاغه

مقاله نقش نهج البلاغه در فقه اسلامی

اختصاصی از هایدی مقاله نقش نهج البلاغه در فقه اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله نقش نهج البلاغه در فقه اسلامی


مقاله نقش نهج البلاغه در فقه اسلامی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:13

 

  

 فهرست مطالب

 

. تاکنون درباره ابعاد مختلف این کتاب عظیم سخن بسیار گفته شده، بعد عقیدتى، فلسفى، سیاسى، اخلاقى، اجتماعى و . . . ولى کمتر از بعد فقهى آن - سخن به میان آمده است و شاید این به خاطر آن بوده است که این بحثها در سطح عموم نشر مى‏شده و سخن از بعد فقهى آن باید با فقها گفته شود، و با اصطلاحات مخصوص این علم، که طبعا همگان را مفید نخواهد بود .
ولى هم نهج البلاغه از این نظر غنى است و هم مى‏توان گوشه‏هائى از این بحث را آن چنان تهیه کرد که خالى از اصطلاحات پیچیده علمى، و همگان را مفید باشد .
و این نوشتار به همین منظور تهیه شده است .
اسناد روایات نهج البلاغه:
با اینکه در نهج البلاغه جمله‏هاى فراوانى پیرامون احکام مختلف فقهى وجود دارد، جمله‏هائى راهگشا و مؤثر، ولى آنچه در درجه اول از نظر فقهى اهمیت دارد سند این خطبه‏ها و نامه‏ها و کلمات است که باید با ضوابط و ادله حجیت‏خبر که در علم اصول آمده است هماهنگ باشد، و بتوان در یک مسئله فقهى مربوط به حلال و حرام روى آن تکیه کرد .
مگر در مسائل اخلاقى، اجتماعى، سیاسى و عقیدتى اعتبار حجیت‏خبر از نظر سند لازم نیست که تنها در مسائل فقهى روى آن تکیه مى‏شود؟
در پاسخ باید گفت: آنچه در مسائل عقیدتى در نهج البلاغه آمده همراه با استدلالات عقلى و فلسفى و قرآنى است، و باید هم چنین باشد، زیرا اصول اعتقادى تنها از طریق علم و یقین شناخته مى‏شود، نه از طریق خبر واحد و مانند آن . و این امر در مورد بسیارى از رهنمودهاى سیاسى و
اجتماعى و مانند آن نیز صادق است . بنابراین، تکیه بر اسناد در این موارد چندان مطرح نیست .
در زمینه مسائل اخلاقى نیز چون اصول اخلاقى از امورى شناخته شده، و هماهنگ با فطرت است، و نقش یک رهبر اخلاقى بیشتر جایگزین کردن این اصول در روح پیروان، و ایجاد انگیزه‏هاى پذیرش، و حرکت‏به سوى آن است و نه تعلیم این اصول، لذا در این زمینه نیز مسئله سند حدیث چندان مطرح نیست .
مخصوصا در مواردى که اصول اخلاقى از مرز واجب و حرام درمى‏گذرد و شکل «مستحب‏» را به خود مى‏گیرد که بنابر اصل معروف «تسامح در ادله سنن‏» در میان علماى اصول، مطلب واضحتر خواهد بود .
اما در مورد مسائل فقهى مخصوصا آنچه به احکام تعبدى واجب و حرام باز مى‏گردد چاره‏اى جز یافتن یک سند معتبر نیست، و گرنه دلالت هر اندازه قوى باشد با فقدان سند قابل اعتماد، کارى از پیش نمى‏رود .
بنابراین، نقش اعتبار سند در مسائل فقهى ظاهرتر و سرنوشت‏سازتر است، هر چند این مساله در سایر موارد نیز داراى اهمیت است .
براى راه یافتن به اعتبار سند یک حدیث راههاى شناخته شده‏اى در پیش است:
1 - معتبر بودن تمام رجال سند یک حدیث، مثلا اگر حدیثى را مرحوم کلینى در کتاب کافى نقل کرده و میان او و امام صادق (ع) که گوینده اصلى حدیث است، پنج نفر واسطه هستند باید تمام این پنج نفر افراد معتبر و موثق بوده باشند، که این کار معمولا با مراجعه به کتب علم رجال - که مخصوصا براى همین هدف تدوین شده - انجام مى‏گیرد و پس از مراجعه به این کتب مى‏بینیم که مثلا تمام رجال سند این حدیث افراد عادل، ثقه، معتبر و شناخته شده‏اند .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله نقش نهج البلاغه در فقه اسلامی