دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
مقدمه
تقدیم به عشق! تقدیم به خدا! تقدیم به عشق! تقدیم به پدر و مادرم! تقدیم به عشق! تقدیم به شهدای خونین کفن! تقدیم به عشق! تقدیم به تو ای ایران سازی! تقدیم به معلم شمع وجودم! تقدیم به عشق! تقدیم به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران! آن نظامی که عدل و داد از چهرهاش میبارد، آنکه توانست در نسیم آزادگی و آزادی نسیم دل به عشق صنم دهد.
سالها ظلم و جور و ستم دنیا را پرکرده بود. 15 سال جور و ستم را شکستیم و به پیروزی رسیدیم. همپای برادران، اما اکنون ... کنون چه کنیم؟ انقلاب!!! انقلاب باید پیشرفت کنی، چون از صمیم قلب دوستت دارم. اما چگونه؟ مگر ممکن است؟ آری!
دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد
مفهوم پیشرفت حرکتی به جلو و گام به گام است یعنی حرکتی زنده و فعال و نه جابجایی ساده سنگی که تحت تاثیر عمل نیرویی میغلتد. حرکت مستلزم وجود فاعلی است که عملی را انجام میدهد یا لااقل فشاری را که از خارج میتواند بر او وارد شود به گام – گامهای خود- تبدیل کند. فاعل اعم است از فرد یا گروه مانند ارتشی که به سمت هدف خود پیش میرود حرکت کردن به معنای پرسهزدن تصادفی نیست، رفتن به سمت چیزی است، طی طریق است، تمایل شدن به سمت هدفی است که در نظراست. این هدف گاهی بسیار دقیق است ولی میتواند تقریبی نیز باشد با متوجه شدن به سمت نقطه مرجع یا سمت گیری به آن سو باشد.
بالاخره ویژگی پیشرفت سرعت نیز است که حالات حد منفی آن از طرفی بیتحرکی وازطرف دیگر تحرک است، تا آنجا که پیشرفت به معنای جابجایی در سمت مسیرمعینی است، «پیشرفت» وابسته به فضا بوده و در نتیجه به عنوان مفهومی ابتدایی خاص فیزیک مطرح میشود یا برعکس، در معنای مجازی به جنبشهایی نیزاطلاق می شود که الزاماً فضایی نیستند مثلاً دانشآموزی که در درسهای خود پیشرفت میکند: حرکتکردن، به جلورفتن، مستلزم دورشدن ازنقطهی عزیمت است و ضمن آن ناپدیدشدن نقطه عزیمت به مرور که پیش میروند و از آن چنین نتیجه میشود که پیشرفت هرگز محافظه کار نیست (و حال آنکه مفهوم نزدیک آن:توسعه، چنین نیست ).
بنابراین پیشرفت الزاماً نوآور است و پیشرفت زاینده نوآوریهاست که باید پذیرای آنها باشد و آنها را جایگزین کهنهها، که باید آنها را ترک گفت، کرد. نقطه عزیمت و هدف دونقطه متعابد پیشرفت هستند. تازگی و نویی چیزی است که بهتر از آنچه ترک گفته میشود تلقی میگردد، چه در غیر این صورت به جستجوی آن برنمیخواستند. به جلو در پیشرفت فاعلی باهوش، مستلزم ارزشگذاری است، و دنبال کردن چیزی بهتر.
این توضیح مقدماتی که به نظرمیرسد چیزهای معمولی را مطرح میکند، چهار شرط پیشرفت را که گاهی فراموش میشود و ما مصر به یادآوری آنها هستیم، روشن می سازد:
قبل ازآغازحرکت - پیشرفت- لازم است هدفی وجود داشته باشد، یعنی معلوم شده باشد که به کجا میخواهیم برویم.
عمل پویایی که پیشرفت نامیده میشود ممکن نیست تحقق یابد که این فاعل مگر به وسیله فاعل خود آن عمل به این شرط که این فاعل جوشش لازم را در خود ببیند وآنچه را که از خارج به او میرسد از خود سازد.
و این فقط با آگاهی از گامهایی که برداشته میشود، با اطلاع از ابزار و امکانات به کار رفته، محیطهایی که باید از آنها گذشت و با استفاده ازاین علم است که میتوان به هدف مورد نظر رسید .
و بالاخره باید، چه با آیندهنگری و چه با نگاهی به عقب در لحظه ترازگیری دید که آیا نوآوری به بهبودی و اصلاح انجامیده است و اگر جواب مثبت است تا چه اندازه؟
در آخر میگویم که پیشرفت در جامعهِی اسلامی الگویی است برای دیگران. پس با هم سعی کنیم تا الگو و سرمشق باشیم برای بلادهای دیگر.
جای مردان سیاست
بنشانیم درخت
شهر ما تازه شود.
«سهراب سپهری»
سوال 1:
در جهان به هم پیوسته امروز چگونه میتوان با پرهیز از تنشهای جهانی و دستیابی به پیشرفت همه جانبه و پایدار، هویت دینی و ملی خود را حفظ کرد؟
با این مقدمات و توضیحات
در جهان به هم پیوسته امروز در توسعه کشورهای پیشرفته صنعتی عوامل متعددی موثر میباشند که نمیتوان به یک علت مشخص و یا عوامل محدود به عنوان علت یا عوامل اصلی توسعه و پشرفت اشاره کرد، ولی باید توجه داشت که در توسعه این جوامه همه عوامل به یک اندازه و به طور مساوی موثر نبودهاند، بلکه چند عامل تاثیر عمیق و قطعی داشته و بقیه نقشهای حاشیهای ایفا کردهاند و در این مقوله به چند عامل مهم پیشرفت و توسعه در کشورهای صنعتی و روبه رشد اشاره شده، میکنیم.
از عوامل درونی توسعه میتوان به انباشت سرمایه اشاره کرد که نقش اساسی ایفا میکند، البته انباشت اولیه سرمایه در کشورهای صنعتی به دو طریق صورت گرفته است: اولاً از طریق مازاد اقتصادی بخش کشاورزی، ثانیاً به واسطه تاراج ثروت ملل ضعیف و انتقال آن به کشور و سپس قراردادن در مرحله تولید. اکثر کشورهای اروپایی بویژه انگلستان، به بخش کشاورزی توجه خاصی مبذول داشتند و اغلب سرمایهداران به فعالیتهای اقتصادی دربخش کشاورزی همت گماشتند و کشاورزی را از شیوهی معیشتی به تجاری بدل کردند. انتقال کشاورز از معیشتی به تجاری خود عامل مهمی در