مطالعه مروری سال 2015
پروژه پایانی کارشناسی مدیریت (به زبان انگلیسی) در زمینه برندینگ شرکتی و اثر ان در بازار B2B در بیش از55 صفحه
مطالعه مروری سال 2015
تعداد صفحات : 232
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
فهرست مطالب :
عنوان صفحه
چکیده............................. 2-1
مقدمه ................................. 3
فصل اول:کلیات
1-1. پیشینه تحقیق...................................... 9-4
2-1.برآورد کلی..................... 19-9
3-1.برآورد مواد اولیه-الیاف............ 19
1-3-1. روکش صندلی های اولیه................ 24-19
2-3-1. روکش صندلی های مدرن.................. 30-24
3-3-1. روکش صندلی های مدرن-چشم انداز تهیه کنندگان پارچه...........32-31
4-3-1. اتصال لایه های روکش صندلی به همدیگر............................... 37-32
5-3-1. منسوجات بکار رفته در سایر قسمتهای خودرو............................. 39-38
فصل دوم:طراحی داخلی
1-2 . حمایت طرح-نیازهای سخت افزاری ونرم افزاری................................. 46-40
2-2. حمایت طرح بوسیله کامپیوتر(CAD).......................... 51-46
3-2. بوجود آورنده استاندارد ISSUE ........... 53-51
4-2.ا نتخاب تکنولوژی قابل دسترس پیشنهادی.......... 54 -53
1-4-2. ساختارهای تخت با فت......................55-54
2-4-2. ساختارهای بافته شده توسط پرزدانه........... 56-55
3-4-2. تریکوی حلقوی تاری................. 57-56
4-4-2. حلقوی تاری راشل.............................. 58-57
5-4-2. حلقوی پودی - تخت بافت.................... 59-58
6-4-2. حلقوی پودی- گردباف...................... 61-59
7-4-2. چاپ........................ 62-61
5-2. درک تفکرات............. 65-62
فصل سوم: بررسی ساختارهای پارچه و روشهای تولید
1-3.ساختارهای پارچه و روشهای تولید..............................66
1-1-3. معرفی الیاف و انواع نخها.......................... 68-66
2-1-3. الیاف......................... 70-68
3-1-3. نخ نیمه آرایش یافته................................ 71-70
4-1-3. تاریخچه حرارت.................................72-71
5-1-3. انواع نخ......................73
6-1-3. ریسندگی الیاف کوتاه................................ 77-73
7-1-3. نخهای فیلامنتی ممتد.............................. 79-77
1-7-1-3. تکسچره شده توسط تاب مجازی............. 83-79
2-7-1-3. تکسچره شده توسط هوا.............................. 87-83
8-1-3. نخهای ویژه.................. 87
1-8-1-3. نخهای CHENILLE ................ 88-87
2-8-1-3. نخهای FLOCK................................... 90-88
9-1-3. ضخامت یا نمره نخ.................................... 92-90
2-3. ساختارهای پارچه-بافته شده............................... 95-92
1-2-3. ساختارهای بافته شده................................. 97-95
1-1-2-3. تخت بافت ها......................................... 101-97
2-1-2-3. چله پیچی...................................... 103 -101
2-2-3. بافندگی تاری-پودی -پارچه های تخت............................. 107-103
1-2-2-3. بافندگی تاری-پودی دابی..................... 109-107
2-2-2-3. بافندگی تاری-پودی ژاکارد................... 112-109
3-2-3. ماشین بافندگی................................. 119 -112
1-3-2-3. ساختارهای پارچه................... 121-119
2-3-2-3. سرعتهای تولید.............................. 122-121
3-3-2-3. طراحی وتوسعه پارچه...................... 124-122
4-2-3. بافندگی تاری-پودی -پارچه های پرزدانه دار................................ 135-124
1-4-2-3.طرح وتوسعه................................. 137-135
5-2-3. خصوصیات پارچه بافته شده...................... 141-137
3-3. ساختارهای پارچه-حلقوی تاری................... 147-141
1-3-3. تشکیل حلقه وطراحی........................... 150-147
1-1-3-3. ماشین تریکو چهار شانه،رنج وسیع کاربرد وسرعت بالا.........................51-150
2-1-3-3. قابلیت انعطاف بسیار بالا جهت مصارف صنعتی................................151
3-1-3-3. تولید زیاد وکیفیت عالی....................................151
4-1-3-3.نگهداری و سهولت کاربرد............................152
2-3-3. ساختارهای راشل.................. 156-152
3-3-3. گیج های ماشین،سرعتهاوتوسعه پارچه................................. 160-156 4-3-3.
تکمیل.............. 163-160
5-3-3. خصوصیات پارچه............. 166-163
1-5-3-3. نخهای دوزندگی مورد استفاده................ 169-166
2-5-3-3. تعریف راحتی برای یک صندلی........................169
4-3. ساختارهای پارچه-حلقوی پودی..................... 180-170
1-4-3. گیج وقطر ماشین........... 182-180
2-4-3. طراحی،توسعه نخ وپارچه.............. 186-182
3-4-3. تکمیل.......................... 188-186
4-4-3.سرعت های تولید................... 189-188
5-3. ساختارهای پارچه-ماشین حلقوی تخت بافت......................... 191-189
فصل چهارم:آزمونهای کیفی
1-4. آزمایش وتضمین کیفیت...........192
1-1-4. تضمین کیفیت................. 193-192
2-1-4. آزمون تولید................... 195-193
3-1-4. استانداردهای آزمون................. 196-195
4-1-4. تنوع در روشهای آزمون............................. 202-196
5-1-4. آزمونهای کیفیت فرآیند............................. 204-202
6-1-4. آزمونهای کیفی موجب رضایت مشتری هستند......................... 205-204
2-4. جزئیات روش آزمون.....................................204
1-2-4. ثبات رنگ وثبات سایشی........................ 205204
2-2-4. ثبات نوری ومقاومت در برابر تخریب UV.......................... 208-205
3-2-4. مقاومت سایشی وفاکتورهای گزارش شده............................. 214-208
1-3-2-4. پرزدهی............ 216-214
2-3-2-4. قلاب کش شدن نخ از پارچه................... 218-216
4 -2-4. آزمونهای PEEL BOND............ 219-218
5-2-4. وجود مه در سطح پارچه.......... 221-219
6-2-4. قابلیت اشتعال...... 223-221
فصل پنجم
1-5 نمونه پارچه های مربوط به شرکت کارل مایر وپشمبافی طوس....................230-224
فصل ششم
نتیجه گیری.................231
پیوست ها
منابع ومآخذ
منابع فارسی.............. 232
منابع غیر فارسی.................233
چکیده:
استفاده از محصولات نساجی در بخش تولیدخودروجایگاه عظیمی رادراین صنعت بدست آورده است.خواص فنی ویژه ای که در صنعت خودروسازی موردنیاز می باشد عبارتند از:خواص اصطکاکی،استحکام،شعله پذیری،ثبات در برابراشعه UV ،پرزدهی،استحکام دوخت با توجه به آزمایشات مختلف انجام شده بر روی الیاف گوناگون.پلی استر بیشترین سهم را درصنعت خودروسازی به خود اختصاص داده است ولی پلیمرهای زیر نیز بدلایل مشخص در خودرو کاربرد دارند:نایلون بدلیل استحکام وبرگشت پذیری ،اکریلیک بدلیل ثبات نوری،پلی پروپیلن بدلیل استحکام با توجه به وزن کم.در سال 1997 در حدود 94 درصد از سهم الیاف مورد مصرف درخودرو را به پلی استر اختصاص دادند.استفاده ازالیاف طبیعی در خودرو به پشم محدود می شودوباتوجه به کمبودهای ویژه ای که نسبت به الیاف مصنوعی دارد ولی با توجه به ویژگی استفاده از راحتی کالای تولید شده الیاف مصنوعی عموما بصورت مخلوط با پشم بکار برده می شوند.الیاف مصنوعی مورداستفاده درخودرو بصورت فیلامنت می باشند که بعدازعملیات تکسچرایزینگ ویا تبدیل آن به الیاف کوتاه ومخلوط آنها مورداستفاده قرار می گیرند.اکثر الیاف مورداستفاده در خودرو دارای خواص ترموپلاستیک هستند که باعث سهولت کار در بخش تکسچرایزینگ شده ونیاز تولیدکننده را دراستفاده ازموادشیمیایی کاهش می دهد. برای تولید پارچه خوب،نخ خوبی باید بکار رودازجمله:روش تاری-پودی،حلقوی تاری،حلقوی پودی وپارچه های ترکیبی وهمچنین منسوجات بی بافت که بنابرخواص فیزیکی وخواص شیمیایی وساختار پارچه های فوق،نوع ومحل کاربرد آنها در خودرو نیز متفاوت است.قبل از آنکه محصول تحویل مشتری شود می بایست عملیات اصلاح کننده ای که قبل از ساخت تولیداتی که منجر به نارضایتی مشتری می شوند انجام داد که این به معنی انجام عملیات پیشگیرانه ای است بازرسی وبازبینی محصول قبل از تولید و ساخت می باشد که نیاز به اصلاح بعد از تولید محصول را مرتفع می سازد. یک سری آزمونها که بیشتر در رابطه با روکش صندلی خودرو بکار می روند عبارتند از:ثبات رنگ،ثبات سایشی،مقاومت در برابر تخریب UV،مقاومت سایشی که خود شامل آزمونهای : پرزدهی ، قلاب کش شدن نخ از پارچه می باشد ،PEEL BOND وجود مه در سطح پارچه (SNAGGING) ، خواص آنتی استاتیک ، قابلیت اشتعال ، ثبات ابعادی،چرک زدایی،تخلخل ونفوذ پذیری هواو... که انجام یک چنین آزمون هایی قبل از پروسه تولید ضروری بنظر می رسد.
مقدمه:
پارچه های روکش صندلی خودرو یکی از پرمصرف ترین پارچه های صنعتی بکاررفته در تمامی خودرو می باشند.
در غالب کشورهای پیشرفته که صنعت خودروسازی بعنوان یکی از صنایع اصلی آن کشورها به شمار می رود توجه زیادی نیز به بررسی تولید این نوع پارچه ها وخواص وویژگیهای آنها انجام می گیرد. با توجه به اینکه پارچه های روکش صندلی خودرو به روشهای مختلف قابل تولید می باشند؛می بایست مباحثی چون مواداولیه موردمصرف جهت تولید این نوع پارچه ها وروشهای بکار رفته در تولید وفرآیندهای تکمیل انها مورد بررسی جدی تری قرار بگیرند.
پایان نامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری(M.SC )
موضوع:
بررسی امکان کاربرد سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت( (ABC
در صنعت تراکتور سازی ایران
استاد راهنما
دکتر قدرت الله طالب نیا
استاد مشاور
دکتر فریدون رهنمای رود پشتی
نگارش
سیاوش ساعی
برای دیدن لیست تمام فایل های دانلودی رشته حسابداری در سایت ما می توانید اینجا کلیک کنید.
1ـ هدف تحقیق : هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر بر امکان بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) در صنعت تراکتورسازی ایران می باشد
2ـ جامعه آماری : در این پژوهش جامعه ی آماری شامل شرکتهای زیر مجموعه صنعت تراکتور سازی ایران ( شرکت مادر ) می باشد که عبارتند از:
شرکت موتور سازان، شرکت ریخته گران، ، شرکت ماشین آلات صنعتی، شرکت آهنگری ، شرکت تراکتور سازی ارومیه ، سنندج و.
3ـ ابزار اندازه گیری : برای جمع آوری بخشی از اطلاعات مورد نیاز جهت تأیید یا رد فرضیه های تحقیق از پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته استفاده شده است که شامل دو بخش (سئوالات عمومی و تخصصی) است که سئوالات تخصصی آن از 24 سئوال تشکیل شده است.
4ـ طرح تحقیق : در تحقیق حاضر فرضیه اصلی تحت عنوان ” اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در صنعت تراکتور سازی امکان پذیر است.” می باشد که علاوه بر آن این پژوهش شامل 8 فرضیه فرعی بشرح زیر می باشد :
1- در صنعت تراکتورسازی ایران سهم سربار تولید بالاست.
2- در صنعت تراکتورسازی ایران پیچیدگی تولید محصولات وجود دارد.
3- در صنعت تراکتورسازی ایران تنوع تولید محصولات وجود دارد.
4- در صنعت تراکتورسازی ایران تنوع حجم تولید محصولات وجود دارد.
5- در صنعت تراکتورسازی ایران تنوع اندازه فیزیکی تولید محصولات وجود دارد.
6- در صنعت تراکتورسازی ایران پیچیدگی مواد اولیه مصرفی وجود دارد.
7- در صنعت تراکتورسازی ایران سهم موجودی کالای ساخته شده و نیم ساخته در پایان دوره قابل توجه است.
8- در صنعت تراکتورسازی ایران امکان شناسایی انباره های هزینه و عوامل موجد هزینه وجود دارد.
5ـ روش آزمون فرضیات : برای تأیید یا رد فرضیه ی اصلی و فرضیات فرعی از آزمون کای دو استفاده شده است.
6ـ نتیجه کلی : نتیجه ی این پژوهش اینست که سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در صنعت تراکتور سازی می تواند کاربرد داشته باشد.
چکیده
با توجه به پیشرفت سریع فن آوری ها و افزایش روزافزون رقابت در صحنه جهانی, شرکتها برای دستیابی به بازار پایدار, مکرر درصدد افزایش بهره وری خود جهت تقویت توان رقابتی می باشند. لذا از تکنولوژی روز, در جهت دستیابی به اهداف مورد نظر استفاده می نمایند.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ABC (Activity Based costing) در واقع یکی از ابزارهای قدرتمند و مفید جهت دستیابی به اهداف شرکتها در حفظ توان رقابتی می باشد. این سیستم با شناسایی و اندازه گیری ارزش منابعی که در راستای اجرای فعالیتهای شرکت به مصرف می رسد, شناسایی و حذف فعالیتهای فاقد ارزش افزوده کمک شایانی در صرفه جویی هزینه ها نموده و باعث افزایش کارآئی عملیات و در نهایت افزایش سودآوری شرکت می گردد.
هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی عوامل موثر بر امکان به کارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) در صنعت تراکتورسازی ایران می باشدکه فرضیه اصلی دراین تحقیق ” اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در صنعت تراکتور سازی امکان پذیر است .” می باشد که علاوه بر آن این پژوهش شامل 8 فرضیه فرعی بشرح زیر می باشد :
1- در صنعت تراکتورسازی ایران سهم سربار تولید بالاست.
2- در صنعت تراکتورسازی ایران پیچیدگی تولید محصولات وجود دارد.
3- در صنعت تراکتورسازی ایران تنوع تولید محصولات وجود دارد.
4- در صنعت تراکتورسازی ایران تنوع حجم تولید محصولات وجود دارد.
5- در صنعت تراکتورسازی ایران تنوع اندازه فیزیکی تولید محصولات وجود دارد.
6- در صنعت تراکتورسازی ایران پیچیدگی مواد اولیه مصرفی وجود دارد.
7- در صنعت تراکتورسازی ایران سهم موجودی کالای ساخته شده و نیم ساخته در پایان دوره قابل توجه است.
8- در صنعت تراکتورسازی ایران امکان شناسایی انباره های هزینه و عوامل موجد هزینه وجود دارد.
در این پژوهش جامعه ی آماری شامل شرکتهای زیر مجموعه صنعت تراکتور سازی ایران ( شرکت مادر ) می باشد که عبارتند از:
شرکت موتور سازان، شرکت ریخته گران، شرکت آهنگری، شرکت ماشین آلات صنعتی، شرکت تراکتور سازی ارومیه و سنندج .
برای جمع آوری بخشی از اطلاعات مورد نیاز جهت تأیید یا رد فرضیه های تحقیق از پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته استفاده شده است که شامل دو بخش (سئوالات عمومی و تخصصی) است که سئوالات تخصصی آن از 24 سئوال تشکیل شده است و تعداد کل پرسشنامه های توزیعی70 مورد بوده که15 مورد به علت عدم همکاری مسئولین وصول نگردید و5 مورد به علت ناقص بودن اطلاعات کنار گذاشته شده و اطلاعات 50 مورد از پرسشنامه ها برای تجزیه و تحلیل وارد نرم افزار SPSS گردیده که برای تأیید یا رد فرضیه ی اصلی و فرضیات فرعی از آزمون کای دو استفاده شده است و نتیجه ی این پژوهش اینکه فرضیه ی اصلی با سطح اطمینان99/0 مورد تأیید قرار گرفته است.تائید فرضیه بدین معنی است که امکان به کارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در صنعت تراکتور سازی وجود دارد.
پیش گفتار
تحقیق حاضر تلاشی است در جهت معرفی پلی از تکنیهای جدید هزینه یابی و گزارشگری هزینه های محصولات و فعالیت های مرتبط با آن عمدتاً, در صنایع که امکان مذیریت هزینه را ایجاد می کند. محصول سیستم های اطلاعاتی مدیریت که سیستم های اطلاعاتی حسابداری بخش مهمی از آن است, همان اطلاعات و گزارش هائی است که علی القاعده باید در تصمیم گیریهای استفاده کنندگان (عمدتاً مدیران) مورد استفاده قرار گیرد. در عرصه حسابداری مدیریت نیز باید به دنبال اثرات کارائی اطلاعات سیستم های حسابداری در تصمیم گیریهای استفاده کنندگان (داخلی) باشیم. می گویند هنری فورد از حسابداری صنعتی بیزار بود, اما به رغم این بیزاری از طریق به کارگیری تکنیکهای حسابداری صنعتی, به ثروت کلان دست دست یافت. کنترل هزینه ها در واحدهای تولیدی همواره ضروری بوده و هست. مفاهیم و تکنیکهای حسابداری صنعتی سالهاست که بدون تغییر جدی بکار گرفته می شود.
ما امروزه تغییر در روشها و فرآیندهای کنترل هزینه ها که تا دهه ها بدون تغییر اساسی بکار می رفته امری اجتناب ناپذیر شده است. رقابت بین المللی شرکتهای صنعتی در کشورها مختلف را وادار کرده است که در سیستم های تولید خویش بازنگری کنند. بسیاری از صنایع ناچارند برای بقای خود در مصرف منابع فیزیکی و استفاده از نیروی انسانی, تغییرات جدی ایجاد کنند. این زمینه ای است که امروزه حسابداران صنعتی و مدیریت ناگزیرند در آن به چالش بپردازند. بسیاری از صاحبنظران حسابداری, تغییر و اصلاح در حسابداری مدیریت و صنعتی را به دلیل تغییر در سیستمهای تولید در واکنش به رقابت جهان, ضروری می دانند.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت موضوعی است که امروزه در ستون حسابداری بسیار به آن پرداخته می شود. در این تحقیق کلیاتی در خصوص سیستم های اطلاعاتی حسابداری, حسابداری مالی، حسابداری مدیریت و سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت و مزایای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در ایجاد محیط اطلاعاتی مناسب برای مدیران فنی بالاخص در صنعت تراکتورسازی جهت اخذ تصمیم ارائه می شود.
بدین مشکلات موجود در پاسخگویی سیستم های اطلاعاتی حسابداری به نیازهای اطلاعاتی مدیران فنی و راهکارهای جدید سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت برای تهیه و ارائه این اطلاعات در صنعت تراکتورسازی به گونه ای قابل استفاده برای آنان هدفی است که امید است در پایان این تحقیق بتواند به آن نزدیک شود, و لو گاهی کوچک باشد.
1-1 مقدمه
حسابداری بهای تمام شده دارای پیشینه ای بیش از سه قرن است، اما عصر حسابداری بهای تمام شده به شکل مدون در سال 1885 آغاز شد.
در آستانه قرن بیستم انجمن مهندسین محاسب آمریکا متعاقب ترویج اصول مدیریت علمی، علاقه وافری به حوزه حسابداری بهای تمام شده نشان داد که باعث گسترش این رشته شد. آثار الکساندر همیلتون چرچ در مورد سربار تولید در همین دوره، باعث توسعه بیشتر درک عمومی از عوامل هزینه گردید.
در دهه های1920 تا 1950 موضوعاتی از قبیل بودجه بندی، هزینه یابی استاندارد، ، مفاهیم ظرفیت و هزینه یابی متغیر وارد مباحث حسابداری شد. هزینه یابی مستقیم مهمترین تحول از تحولات مختلف دهه های 1950 تا 1980 بود. در دهه 1960 اصطلاح حسابداری مدیریت رفته رفته جایگزین حسابداری بهای تمام شده شد. در دهه 1990 حسابداری بهای تمام شده جزئی از حسابداری مدیریت محسوب می شد. ضعفها و کاستی های هزینه یابی جذبی منجر به معرفی هزینه یابی بر مبنای فعالیت، توسط پرفسورجانسون و پرفسور کاپلان شد. آنان در کتابی بنام اطلاعات نامربوط: ظهور و سقوط حسابداری مدیریت فعالیتها را منشاء ایجاد هزینه دانستند و پیشنهاد کردند محصولات )یا مشتریان) به میزان استفاده از فعالیتها، بایستی هزینه های مربوط را متحمل شوند. معرفی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت به ارائه سیستم مدیریت بر مبنای فعالیت و همچنین بودجه ریزی بر مبنای فعالیت منجر گردید.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، مهمترین نیاز واحدهای اقتصادی، یعنی اطلاعات صحیح و طبقه بندی شده را آنچنان تدارک می کند که امکان بهبود دائمی و دسترسی به کیفیت جامع را تسهیل نماید. این سیستم به جای پرداختن به عوارض، نشانه ها و معلول، به علت وقایع می پردازد و علت ایجاد هزینه و تولید فعالیت را کالبدشکافی می کند. اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند. در حالی که چنین خواصی در سیستمهای بهای تمام شده ای که حول محور واحدهای سازمانی، مراحل تولید )نه فعالیتها) طراحی شده است، موجود نیست. طبقه بندی هزینه ها به مستقیم و غیرمستقیم و رویارویی با مقادیر متنابهی به عنوان هزینه سربار که تسهیم آنها به نحو صحیح اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار است، تنها یکی از دلایل این امر است. موجب و دلیل بهتر، نحوه ی نگاه به کلیت پدیده هاست که در هزینه یابی بر مبنای فعالیت دارای تفاوتی ماهوی با سایر سیستمهای رقیب و سنتی است.
بهره گیری از سیستم مدیریت و هزینه یابی بر مبنای فعالیت، فرصتهای کلانی را برای خلاقیت، نوآوری، نوسازی و پیشرفت در سطوح مختلف واحدهای اقتصادی فراهم می آورد. برای باقی ماندن در صحنه ی رقابت و توسعه و رشد واحد اقتصادی باید به گونه ای عمل شود که هر کار در اولین مرتبه، به بهترین وجه انجام شود. برای تحقق این منظور کلیه اجزای فرایندها، اعم از برنامه ریزی، هماهنگی، اجرا، نظارت و بازخورد، بایستی در هماهنگی با سیستم حسابداری نمایی شده قرار گیرد.
سیستمهای مدیریت و هزینه یابی در یک راستا و بر مبنای فعالیت طراحی می شوند. فعالیتها در قلب سیستم حسابداری مدیریت قرار دارند. تجزیه و تحلیل واحد اقتصادی براساس فعالیتها، امکان ارتباط سطوح مختلف سازمانی به نحوی که براساس برنامه ها، هر واحد بتواند اقدام مورد نظر را انجام دهد، فراهم می آورد، دستیابی به اهداف را تسهیل می نماید، محرکها و منشاء هزینه و فعالیت را شناسایی می کند و لذا فرایند بهبود و پیشرفت مستمر و سیستمهای پیشیبانی تصمیم گیری را تقویت می نماید.
2-1- موضوع تحقیق
موضوع مورد بررسی در این تحقیق عبارت است از » بررسی امکان کاربرد سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) در صنعت تراکتور سازی ایران« که در ادامه به تشریح و بیان آن پرداخته شده است.
3-1- تشریح و بیان موضوع
امروزه بسیاری از شرکتها به منظور ادامه بقاء در بازارهای رقابتی که با تغییرات سریع تکنولوژی همراه است ناگزیرند با استفاده از روش های نوین در جهت بهبود مستمر کیفیت و کنترل و کاهش بهای تمام شده محصولات خود بکوشند.
در چنین شرایطی شرکتهای بسیاری در حال تغییر و تحول در سیستم های اطلاعاتی خود و دوری جستن از سیستم های سنتی و حرکت به سوی مدیریت هزینه ها با دیدگاه کنکاش گرایانه هستند. جدی شدن بحث رقابت در صنایع ایجاب می کند که به بحث کنترل هزینه ها نگاه جدی تری به عمل آید.
کیفیت به عنوان پیش شرط و بلیط ورود به میدان رقابت جهانی نقش مهمی را ایفا می کند. مشتریان به دنبال قیمت پایین تر، تأمین کنندگان به دنبال قیمت بالاتر، اتحادیه های کارگری به دنبال دستمزدهای زیادتر و سها مداران به دنبال سهم بیشتری هستند. رقابت برای تولید محصولی بهتر با خصوصیاتی مطلوبتر و قیمتی پایین تر صورت می گیرد. موفقیت تجاری به نحوه ی مدیریت تمام این عوامل و دیگر عوامل دخیل، بستگی دارد.
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت تولیدی، فعالیتهای عمده ی فرایند تولید را شناسایی و سپس در یکی از چهار طبقه زیر طبقه بندی می کند:
الف) فعالیتهای سطح واحد محصول
ب) فعالیتهای سطح دسته محصول
ج) فعالیتهای سطح محصول
د) فعالیتهای سطح کارخانه
هزینه های سه طبقه اول از فعالیتها، با استفاده از محرکهای فعالیت که تابع گرایش و تغییرپذیری هزینه های مورد تخصیص است. به محصولات تخصیص داده می شود، اما هزینه های فعالیتهای سطح کارخانه به عنوان هزینه های دوره تلقی شده یا بر مبنای اختیاری به محصولات تسهیم می شود.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت را می توان بسط تکامل یافته ای از روش تخصیص دو مرحله ای هزینه تلقی کرد که شالوده ی سیستمهای نوین حسابداری بهای تمام شده است. در مرحله اول این روش، هزینه های غیرمستقیم منابع به مخازن هزینه تخصیص می یابد و در مرحله دوم، هزینه های انباشته شده در مراکز هزینه به محصولات)یا به سایر موضوعات هزینه) تخصیص داده می شود. تخصیص معمولاً برای ارزیابی عملکرد مدیر مسئول مرکز هزینه و برای تعیین بهای تمام شده ی محصولات بکار می رود.
4-1- اهمیت موضوع تحقیق
با توجه به اینکه درصد بسیار بالایی از مدیران امور مالی سازمانها و شرکتهای کشور ما از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ( ABC) هیچگونه اطلاعی ندارند و از طرفی تعیین قیمت فروش متأثر از قیمت تمام شده می باشد و کاملاً منطقی است که برای فروش یک محصول مدیر نیاز به داشتن هزینه ی ترکیبات بکار رفته در محصول داشته باشد.
مدیران به هزینه های صحیح برای تصمیمات استراتژیک در مورد محصول مانند طراحی تولید و بازاریابی دارند. هر تصمیم استراتژیک مانند کنکاشی در مورد طرح جدید محصول، معرفی محصول جدید و تلاشی جهت بازاریابی محصول یا خط تولید، متأثر از هزینه و سودآوری مورد انتظار محصول خواهد بود. بالعکس اگر به نظر برسد که سودآوری محصول کاهش می یابد، مسئله توقف مطرح می شود.
هزینه های محصول نقش مهمی را در تعیین قیمت، بخصوص در مورد محصولات سفارشی کم فروش و بدون قیمت بازار ایفا می نماید.
اطلاعات ناصحیح می تواند باعث شود شرکت از استراتژی نامناسب و بدون سودآوری پیروی کند، هزینه های صحیح شانس تصمیم گیریهای غلط را کاهش می دهند.
مدیران از سیستم هزینه یابی محصول به اطلاعاتی در سطوح فعالیت نیاز دارند تا بتوانند بهبود مداوم را رهبری کنند. هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) حاصل طبیعی محیط رقابتی و پیچیده امروزی است و با توجه به شرایط اقتصادی موجود که در بعضی از بخش ها منجر به فراوانی تولید نسبت به تقاضا شده است، به منظور کمک به مدیران در چنین شرایط رقابتی، این امید هست که با اجرا نمودن سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در عمل به قیمت تمام شده ی واقعی تری دست یافته تا هم به مدیران در اتخاذ تصمیمات صحیح کمک موثری شده باشد و هم به جامعه علمی و دست اندرکاران امور مالی سازمانهای کشورمان آگاهی بیشتری نسبت به سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت داده شده باشد.
صنعت تراکتورسازی ایران به عنوان یکی از مهمترین محورهای حرکت به سمت توسعه و شکوفایی کشور که با مسائل پیچیده ورود و بکارگیری تکنولوژی های جدید روبروست، از این واقعیت به دور نیست. لذا هر گونه تلاش در شناسایی و بکارگیری سیستم های مدیریتی نوین در شرایط کنونی اقتصاد ایران می تواند گامی به سمت توسعه و پیشرفت کشور باشد.
5-1- هدف و علت انتخاب موضوع
یکی از اهداف اساسی سیستم حسابداری بهای تمام شده، تهیه اطلاعات صحیح مربوط به بهای تمام شده محصول است. زیرا یک واحد تجاری وقتی از هزینه های تولید محصول خود اطلاع در دست داشته باشد، می تواند فعالیت خود را برروی سودآورترین ترکیب تولید متمرکز نموده و از فعالیت های غیر سود ده جلوگیری نماید.
سیستم های مرسوم هزینه یابی در این خصوص دارای ضعف هایی هستند. زیرا زمانی که محصولات تولیدی متنوع اند، سیستم های مرسوم هزینه یابی، قیمت تمام شده ی محصول را غیرواقعی گزارش می نمایند. خصوصاً تنوع در اندازه محصول و تعداد تولید در هر دسته، دقت در محاسبه قیمت تمام شده را تحت تأثیر قرار می دهد. هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) همچنین اطلاعات مفیدتری برای تصمیم گیری در صنایع خدماتی که دامنه ی خدمتشان متنوع است فراهم می نماید. اگر محصولات تولیدی یا خدماتی خصوصیات مشابهی داشته باشند، هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) بطور معقول هزینه ها را دقیق تعیین می کند. هدف استراتژیک (ABC) فراهم نمودن اطلاعات مفید از جنبه هزینه و سودآوری به منظور تصمیم گیری در مورد مناسب ترین قیمت، ترکیب مناسب محصولات، و » بهبود عملیاتی« از طریق تمرکز بر عوامل ایجاد » فعالیت ها و عوامل هزینه« است.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) در مقایسه با هزینه یابی سنتی بر مبنای حجم بر آورد صحیح تری از هزینه محصول بدست می دهد. استفاده از هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) به تنهایی منجر به سودآوری بیشتری نمی شود، مدیریت از اطلاعاتی که(ABC) در اختیارش قرار می دهد برای تصمیم گیری در مورد ترکیب بهینه محصولات استفاده می کند، این عملکرد مدیریت است که منجر به نتایج رضایت بخشی می شود.
هدف اصلی تحقیق حاضر “بررسی عوامل مؤثر بر امکان بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در صنعت تراکتور سازی ایران“ می باشد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
ارزش مدیریت استراتژیک
مقدمه
جاذبه هر رویکرد مدیریتی، انتظار رهنمون شدن به سود بیشتر برای مؤسسه است. این، به ویژه درباره نظام مدیریت استراتژی با تأثیر عمدهای که بر تدوین و اجرای برنامهها دارد، صادق است.
مجموعهای از مطالعات انجام شده درباره سازمانهای کسب و کار ، تأثیر فرآیندهای مدیریت استراتژیک را بر نتیجه نهایی اندازهگیری کردهاند. یکی از نخستین مطالعات عمده توسط آنسوف و همکاران در سال 1970 اجرا گردید.
در بررسی 93 مؤسسه تولیدی آمریکایی، پژوهشگران دریافتند که برنامه ریزان رسمی که از رویکرد مدیریت استراتژیک استفاده میکردهاند، بر حسب معیارهای مالی که فروش، داراییها، قیمت فروش، درآمد هر سهم و رشد درآمد را اندازه میگرفت، نسبت به مؤسسات بدون برنامهریزی، موفقیت بیشتری کسب نموده بودند. برنامهریزان همچنین در پیشبینی نتیجه فعالیتهای عمده استراتژیک دقت بیشتری داشتند.
دومین پژوهش پیشاهنگ توسط تیون و هاوس در سال 1970 چاپ شد که 36 مؤسسه در شش صنعت مختلف را مطالعه کرده بودند. انها دریافتند که برنامهریزان رسمی در صنایع نفت، غذایی، دارویی،فولاد، شیمیایی و ماشینآلات بطور قابل ملاحظهای از مؤسسات بدون برنامه در همان صنایع پیشی گرفته بودند. به علاوه، برنامهریزان، عملکرد خودشان را به میزان معتنابهی بعد از پیادهکردن فرآیند رسمی در مقایسه با عملکرد مالی در سالهای بدون برنامهریزی، بالا برده بودند.
بعداً ( 1972) هارولد از تکرار بخشی از پژوهش تیون و هاوس درباره شرکتهای دارویی و شیمیایی گزارش داد. یافتههای او مطالعه پیشین را تأیید کرد و در واقع نشان داد که تفاوت میان عملکرد مالی مؤسسات با برنامهریزی مؤسسات بدون برنامهریزی در طول زمان افزایش یافته بود.
در 1974 فولمر و رو ، مطالعهای از تجربه مدیریت استراتژیک 386 شرکت طی 2 سال منتشر کردند. نویسندگان دریافتند که مؤسسات تولیدکننده کالاهای بادوام، با مدیریت استراتژیک از مؤسسات بدون مدیریت استراتژیک از مؤسسات بدون مدیریت استراتژیک مؤفقتر بودند. مطالعه شرکتهای تولیدکننده کالاهای مصرفی و خدمات را شامل نمیشدـ احتمالاً به این دلیل که پژوهشگران، فکر میکردند که مدیریتی استراتژیک در این موسسات پدیده جدیدی است و نتیجه آن کاملاً روشن نشده است.
در 1974 شوفلر و همکاران نتیجه مطالعهای طراحی شده برای اندازهگیری تأثیر مطالعات بازار بر سود را منتشر ساختند. این پروژ اثرات برنامهریزی استراتژیک را بازده سرمایه در برمیگرفت. پژوهش به این نتیجه میرسد که بازده سرمایه بیش از اینکه تحت تأثیر سهم بازار، تراکم سرمایه وتنوع فعالیت بود. پروژه کامل که 37 متغیر عملکرد را شامل میشد، نشان داد که تا 80 درصد پیشرفت ممکن در سودآوری مؤسسه از طریق تغییر در جهت استراتژیک شرکت حاصل شده بود.
مطالعه دیگری درباره تأثیر گسترده توسط کارگر و مالیک در 1975 گزارش شد. پژوهش ایشان که 90 شرکت آمریکایی را در پنج صنعت در برمیگرفت، نشان داد که عملکرد شرکتهایی که از برنامهریزی استراتژیک بلندمدت استفاده میکردند برحسب معیارهای معمول مالی به میزان قابل توجهی بهتر از شرکتهایی بود که برنامهریزی رسمی داشتند.
سرانجامدر حالی که بیشتر مطالعات، مدیریت استراتژیک را در شرکتهای بزرگ آزمون کردند، گزارشی در سال 1982 نشان داد که برنامهریزی استراتژیک تأثیر مطلوبی عملکرد کسب و کارهای کوچک داشته است. رابینسون پس از مطالعه 101 مؤسسه چک خردهفروشی خدماتی و تولیدی ظرف مدت 3 سال ، دریافت شرکتهایی که از برنامهریزی استراتژیک استفاده میکردند، بهبود قابل توجهی از نظر فروش، سودآوری بهرهوری نسبت به مؤسساتی که فعالیت سیستماتیک برنامهریزی نداشتند به دست آورده بودند. الگوی کلی نتیجههای حاصل از هفت مطالعه،ارزش مدیریت استراتژیک را بر اساس معیارهای مختلف مالی به روشنی نشان میدهد. بر پایه شواهدی که در دست است،سازمانهایی که رویکرد مدیریت استراتژیک را به کار میبرند، بطور منطقی و جدی انتظار دارند که سیستم جدید، عملکرد مالی آنها را بهبود بخشد.
تعریف، مدیریت استراتژیک عبارت است از: مجموعه تصمیمات و فعالیتهای موجه صورتبندی واجرای استراتژی طراحی شده برای دستیابی به هدفهای سازمان.
این کار شامل توجه به نه حوزه پراهمیت است که شامل:
1ـ تعیین رسالت شرکت
2ـ تجزیه وتحلیل شرکت
3ـ ارزیابی محیط خارجی شرکت
4ـ تجزیه وتحلیل گزینههای ممکن در برابر نهادن وضعیت شرکت
5ـ تشخیص گزینه دلخواه
6ـ انتخاب استراتژیک مجموعه هدفهای بلندمدت و استراتژیهای اصلی لازم برای گزینه دلخواه
7ـ تدوین هدفهای سالیانه
8ـ اجرای تصمیمات انتخاب استراتژیک بر ااس تخصیص منابع بودجه شده با تعیین هماهنگی میان فعالیتها
9ـ بررسی و ارزیابی موقعیت فرایند استراتژیک
ابعاد تصمیمات استراتژیک:
کدامیک از تصمیمات کسب و کار موسسه استراتژیک است . لذا سزاوار توجه مدیریت استراتژیک؟ مسائل استراتژیک معمولاً شش بعد قابل تشخیص دارند: مسائل استراتژیک به تصمیمات مدیریت مالی نیاز دارد. تصمیمات استراتژیک در آن واحد با چندبخش از عملیات مؤسسه سروکار دارند بنابراین دخالت مدیران مالی در تصمیمگیری ضروری است. تنها در این سطح چشمانداز درک و پیشبینی اثرات گسترده و پیامدهای آن و قدرت تصویب تخصیص منابع لازم برای اجرا وجود دارد.
ماهیت و ارزش مدیریت استراتژیک
پیچیدگی و ظرافت تصمیمگیری درکسب وکار، مدیریت استراتژیک را ضروری میسازد. مدیریت فعالیتهای متنوع و چند بعدی درونی، تنها بخشی از مسئولیتهای مدرن مدیران است. محیط بلافصل برونی مؤسسه مجموعه بعدی عوامل چالش انگیز را فرامیاورد. این محیط ، رقبا را هروقت که سود امکانپذیر به نظرآید، تأمینکنندگان منابعی که روز به روزکمیابتر میشوند، سازمانهای دولتی که بر تبعیت از مقرراتی فزاینده نظارت میکنند و مشتریانی که خواستههای غالباً نامعقولشان باید پیشبینی شود را در برمیگیرد. محیط برونی دور نیز بر جو عمومی ولی با نفوذی که مؤسسه در آن قرار دارد تأثیر میگذارد این محیط شرایط اقتصادی، تغییرات اجتماعی، رجحانهای سیاسی و پیشرفتهای فنی را دربرمیگیرد که همه را باید پیشبینی، نظارت و ارزیابی کرد و در تصمیمگیری سطح بالا دخالت داد. با این وجود این تأثیرها غالباً پائینتر از چهارمین عامل عمده در تصمیمگیری مدیریت عالی قرار میگیرند، که عبارت است از، هدفهای متعدد و غالباً ناپایدار صاحبان منافع مؤسسه: سهامداران، مدیران عالی،کارکنان، اجتماعات، مشتریان و کشور.
به منظور برخورد اثربخش با همه عواملی که بر توانایی شرکت در رشد سودآور ان تأثیر دارند، مدیران فزایندههای مدیریت استراتژیک را به گونهای طراحی میکنند که به نظرشان وضعیت بهینه مؤسسه را در محیط رقابتیاش تسهیل مینماید. چنینی استقراری به این لحاظ امکانپذیر است که فرایندهای استراتژیک برآورد دقیقتری از تغییرات محیطی فراهم میکنند و برای واکنش نسبت به فشارهای داخلی یا رقابتی آمادگی بیشتری پدید میاورند.
از پایان جنگ دوم جهانی به این سوی، فرایندهای مدیریتی با دامنه وسیع ومقیاسی بزرگ، بویژه به عنوان عکس العمل بزرگ شدن اندازه و تعداد مؤسسات رقیب، توسعه دخالت دولت به عنوان یک خریدار، فروشنده ، ناظم و رقیب در بازار آزاد و درگیرشدن بیشتر کسب وکار در بازرگانی بینالمللی به شدت پیچیده شدهاند. میتوان گفت که عمدهترین پیشرفت فرایندهای مدیریت در دهه 1970 روی داد. «برنامهریزی بلندمدت»، «مدیریت موسسات جدید»،«طرح ریزی. برنامهریزی، بودجهبندی» و «سیاست بازرگانی»، با تأکید بیشتر بر پیش بینی محیط وملاحظات درونی و برونی در تدوین واجرای برنامهها در هم تنیده شد. این رویکرد فراگیر به عنوان مدیریت استراتژیک یا برنامهریزی استراتژیک شناخته میشود.
تعریف: مدیریت استراتژیک عبارت است از: مجموعه تصمیمات و فعالیتهای موجه صورتبندی و اجرای استراتژی طراحی شده برای دستیابی به هدفهای سازمان. این کار شامل توجه به نه حوزه پراهمیت است:
1ـ تعیین رسالت شرکت، شامل بیانیههای کلی درباره قصد، فلسفه و هدفهای آن.
2ـ تجزیه و تحلیل شرکت به نحوی که وضعیت و تواناییای درونی آن را نشان دهد.
3ـ ارزیابی محیط خارجی شرکت بر حسب رقابت وعوامل عمومی اوضاع واحوال.
4ـ تجزیه وتحلیل گزینههای ممکن که از برابرنهادن وضعیت شرکت و محیط خارجی نمایان شدهاند.
5ـ تشخیص گزینه دلخواه، هنگامی که امکانات در پرتو رسالت شرکت سنجیده میشود.
6ـ انتخاب استراتژیک مجموعه هدفهای بلندمدت واستراتژیای اصلی لازم برای دستیابی به گزینه دلخواه.
7ـ تدوین هدفهای سالیانه واستراتژی کوتاهمدت سازگار با هدفهای بلندمدت و استراتژیهای اصلی.
8ـ اجرای تصمیمات انتخاب استراتژیک براساس تخصیص منابع بودجه شده با تأکید بر هماهنگی میان فعالیتها، کارکنان، ساختار، تکنولوژی و نظام پاداش.
9ـ بررسی و ارزیابی موفقت فرایند استراتژیک برای استفاده در کنترل و به عنوان دروندادی برای تصمیمات آینده.
همچنانکه این ارائه نه مورد نشان میدهد، مدیریت استراتژیک، برنامهریزی، راهبری، سازماندهی و کنترل تصمیمات استراتژیک و فعالیتهای کسب و کار را در برمیگیرد.استراتژی در نظر مدیران، به معنای برنامه های مقیاس بزرگ و آیندهنگر برای تعامل با محیط رقابتی به منظور بهینه کردن دستیابی به هدفهای سازمان است. بنابراین استراتژی در واقع «برنامهبازی»مؤسسه است. اگر چه استراتژی همه نیازهای آینده( انسانی، مالی و مواد) را به تفصیل بیان نمیکند، ولی چارچوبی برای تصمیمگیری مدیریتی فراهم میسازد. استراتژی آگاهی شرکت درباره نحوه رقابت کردن. در برابر کی، کی، کجا و برای چه را نشان میدهد.
مسائل استراتژیک مستلزم تخصیص مقادیر زیادی از منابع شرکت است.
مسائل استراتژیک اثرات عمدهای بر رونق بلندمدت مؤسسه دارند.تصمیمات استراتژیک ظاهراً موسسه را برای مدت درازی معمولاً پنج سال متعهد میسازد با این وجود چهارچوب اثرات آن بسی فراتر از این مدت است.
مسائل استراتژیک آینده نگر هستند.
مسائل استراتژیک معمولاً پیامدهای عمده چند وظیفهای یا چند کسب و کاری دارند.
مسائل استراتژیک در نظر گرفتن عوامل محیط خارجی مؤسسه را ضروری میسازند.
سطوح مختلف استراتژی: سلسله مراتب تصمیمگیری مؤسسات کسب وکار معمولاً شامل 3 سطح است: در بالا سطح مؤسسه عمدتاً شامل اعضای هیئت مدیره، مدیرعامل و مدیران اداری است.
این گروه مسئول عملکرد مالی کل مؤسسه و دستیابی به هدفهای غیر مالی میباشد.
دومین رده سلسله مراتب تصمیمگیری سطح کسب و کار است که عمدتاً مدیران مؤسسه و کسب و کار را در بر میگیرد. این مدیران باید بنیانهای عمومی مربوط به جهتها و مقاصد سطح مؤسسه را به هدفها و استراتژیهای ملموس وظیفهای برای بخشهای کسب و کار یا واحد استراتژیک کسب و کار تبدیل نمایند.
سومین رده، سطح وظیفهای است که عمدتاً مدیران محصول ، بعد احیایی و حوزههای وظیفهای را در برمیگیرد. مسئولیتهای آنها تدوین هدفهای سالیانه و استراتژیهای کوتاهمدت در زمینه تولید، عملیات، تحقیق و توسعهمالی و حسابداری، بازاریابی و روابط انسانی است.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
159 صفحه
چکیده
تعارض ، نیروی اجتناب ناپذیری در زندگی بشر است و مقتضای حیات اجتماعی ، یکی از اقدامات مدیریتی جهت کاهش و رفع تعارض ، مذاکره می باشد . مذاکره ، به عنوان روش باصرفه ، موثر و واقعی در حل تعارض شناخته شده است . به همین دلیل در تحقیق حاضر مهارت های مدیران مراکز آموزشی فنی و حرفه ای کرج در استفاده از چهار سبک مذاکره سنجیده شده و همچنین میزان تعارض میان کارکنان مراکز آموزشی فنی و حرفه ای کرج نیز بدست آمده و در نهایت رابطه بین دو متغییر مورد بررسی قرار گرفته است .
جامعه آماری این پژوهش را دو گروه تشکیل داده اند . گروه اول مدیران مراکز و واحد های آموزشی و می باشند که تعداد آنها 31 نفر است و تمامی آنها به روش سرشماری انتخاب گردیده اند . گروه دیگر کارکنان مراکز آموزشی فنی و حرفه ای کرج می باشند که شامل 361 نفر می باشند که از این تعداد 35 درصد آنها به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند . در این پژوهش جهت دستیابی به داده ها از پرسش نامه پیره ، برای تعیین نوع سبک مذاکره مدیران مراکز آموزشی و از پرسش نامه دوبرین جهت اندازه گیری میزان تعارض در میان کارکنان مراکز آموزشی فنی و حرفه ای کرج استفاده شده است که پس از تعیین روایی و پایایی مورد استفاده قرار گرفتند ( میزان روایی برای پرسش نامه پیره 0.85 و دوبرین 0.85 و میزان پایایی پرسشنامه دوبرین 0.80 و برای پرسشنامه پیره 0.94 ) در تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ، جداول فراوانی ، نمودارهای ستونی و جعبه ای ، از آزمونهای همبستگی پیرسون و اسپیرمن ، آمزمون های من – ویتین و کروسکال والیس استفاده گردیده است .
یافته ها : یافته های این پژوهش نشان میدهد که سطح تعارض در مراکز فنی حرفه ای به طور میانگین 9 بوده است که در سطح متوسط قرار دارد و مدیران مراکز به میزان زیاد از سبک مذاکره واقع گرایی ، تحلیلی ، هنجاری استفاده کرده اند و تنها از سبک شهودی به میزان مناسب بهره جسته اند . بین سطح تعارض میان کارکنان و میزان استفاده مدیران از سبکهای مذاکره همبستگی مثبت مشاهده شده است .در حالیکه نتایج نشان داد در مراکزی که مدیران از سبک های مدیریت یه میزان مناسب استفاده کرده بودند رابطه میان میزان تعارض کارکنان با میزان استفاده مدیران از سبکهای همبستگی منفی وجود دارد .