هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی صورتهای مالی شرکتهای سهامی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله بررسی صورتهای مالی شرکتهای سهامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده
صورت های مالی یک شرکت که به صورت سهامی عام است باید زیرنظر قانون حداقل به طور سالیانه توسط حسابداران آزاد (حسابدارانی که در استخدام شرکت نمی باشند) حسابرسی شود. در این حسابرسی حسابداران بررسی می کنند صورت های مالی و اطلاعات از آن صورت ها که آماده شده و گواهی شده اند. براساس GAAP وجود دارد افشاء کافی برای هر تغییر در اصول حسابداری الزامی است. صورت های مالی با استفاده از چند مفروضات که اثر می گذارد که چه طور ما استفاده کنیم و تفسیر کنیم اطلاعات مالی را تهیه می شود. معاملات در قیمت تمام شده ثبت می شوند بنابراین ارزش ها نشان داده شده در صورت ها بر اساس قیمت های جایگزینی و قیمت های بازار نمی باشد. ولی اثر بیشتری بر هزینه های اصلی (تعدیلات برای استهلاک در موارد دارایی های استهلاک پذیر) می گذارد.
مقدمه
صورت های مالی خلاصه ی عملیات تامین مالی و فعالیت های سرمایه گذاری در موسسه (شرکت) است. صورت های مالی باید اطلاعات مفید هم برای سرمایه گذاران و هم برای اعتباردهندگان در تصمیم گیری به اعتبار دادن و سرمایه گذاری و تصمیم های دیگر تهیه کنند.
این مزیت یعنی اینکه سرمایه گذاران و اعتباردهندگان می توانند از صورت های مالی برای پیش بینی، مقایسه و ارزیابی مبلغ یا زمان، عدم قطعی نبودن جریان های نقدی بالقوه (احتمالی) استفاده کنند. به عبارت دیگر صورت های مالی تهیه می کنند. اطلاعات موردنیاز برای ارزیابی درآمدهای آینده یک شرکت و بنابراین جریان های نقدی موردانتظار که از آن درآمدها حاصل می شوند در این درس 4 صورت مالی اصلی را تشریح می کنیم: 1- ترازنامه 2- صورت سود و زیان 3- صورت جریان نقدی 4- صورت صاحبان سهام.
. صورت‌های مالی باید وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریان‌های نقدی واحد تجاری را ارایه نماید. یکی از اهداف صورت‌های مالی ارائه اطلاعات طبقه‌بندی شده درباره وضعیت مالی واحد تجاری می‌باشد. شرکت «پگاه‌سیستم» ضمن ارایه سیستم یکپارچه اطلاعات مدیریت جهت پاسخگویی به نیازهای سازمان‌ها، نرم افزار تهیه صورت‌های مالی را آماده ارایه به بازار نموده است. استفاده کنندگان این نرم‌افزار می‌توانند اطلاعاتی درباره دارایی‌ها، بدهی‌ها، حقوق صاحبان سهام، درآمدها، هزینه‌ها و جریان‌های نقدی و سایر اطلاعات واحد تجاری دست یابند.
مجموعه صورتهای مالی شامل اجزای زیر می‌باشد:
ترازنامه
صورت سود و زیان
صورت جریان وجوه نقد
اطلاعات ارائه شده در صورت‌های مالی
دارایی‌های ثابت مشهود
دارایی‌های نامشهود
سرمایه گذاری‌ها
موجودی مواد و کالا
حساب‌ها و اسناد دریافتنی تجاری و سایر حساب‌ها و اسناد پرداختنی
موجودی نقد
حساب‌ها و اسناد پرداختنی تجاری و سایر حساب‌ها و اسناد پرداختنی
ذخیره مالیات
ذخیره مزایای پایان خدمت
بدهی‌های بلند مدت
سرمایه و اندوخته‌ها
درآمدهای و هزینه‌های عملیاتی و غیر عملیات
هزینه‌های مالی
مالیات بردرآمد
اقلام غیرمترقبه
امکان تعریف صورت‌های مالی (ترازنامه، سود و زیان و گردش وجوه نقد به روش مستقیم) طبق استاندارد شماره یک و دو حسابداری و نیز دریافت مقادیر هر یک از اطلاعات ریالی از سیستم یکپارچه «پگاه‌سیستم» در این نرم افزار وجود دارد.
اطلاعات مالی یاد شده برای گزارش‌دهی به خارج از سازمان نیز به کار می‌آید که نرم‌افزار صورت‌های مالی مهمترین و پر کاربردترین گونه‌ی آنها محسوب می‌شود و این در حالی است که تهیه‌ی صورت‌های مالی همواره زمان بر است و مشکلات بسیاری را پیش روی مسئولان مالی شرکت‌ها قرار می‌دهد.
با در نظر گرفتن این مسائل و روند رو به رشد شفاف سازی اطلاعات مالی و عملیاتی در بازار سرمایه و الزام بسیاری از شرکت‌ها به ارائه‌ی گزارش‌های فصلی و میان دوره‌ای، این نرم‌افزار ابزار مناسبی برای تهیه سریع و کارآمد صورت‌های مالی اساسی در دسترس می‌باشد.

 


اصول و مفروضات حسابداری:
اطلاعات حسابداری در صورت های مالی توسط مدیریت یک شرکت مطابق یک دسته استانداردها که منشعب می شود از اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) تهیه می شود.
واحد اندازه گیری دلار می باشد: این به نظر منطقی می رسد تاثیرات تورم، ترکیب شده با عملیات ثبت ارزش ها در بهای تمام شده تاریخی که ممکن است باعث مشکلاتی بشود در استفاده و تفسیر این ارزش ها.
صورت ها برای دوره های زمانی از پیش تعیین شده ثبت می شود. عموماً صورت های مالی برای پوشش یک سال یا قسمتی از سال به صورت سود و زیان و صورت جریان نقد برای دوره ی مالی و ترازنامه و صورت صاحبان سرمایه برای پایان سال ویژه مالی تهیه می شود ولی به خاطر این آخر سال مالی معمولاً انتخاب می شود که منطبق باشد با نقطه ی قانونی سیکل عملیات شرکت. ترازنامه سالیانه و صورت صاحبان سرمایه ممکن است برای یکسال نشان دهد.
صورت های مالی با استفاده از سیستم حسابداری تعهدی و اصل تطابق تهیه می شود:
بیشتر فعالیت های تجاری استفاده می کنند از حسابداری تعهدی تا اینکه سود و درآمد تطابق یابد با زمان تااینکه درآمدها زمانی ثبت شود که کسب شده و هزینه ها زمانی گزارش شود که متحمل شده (به وقوع پیوسته) برای تولید درآمد. نتیجه ی استفاده از حسابداری تعهدی سودی را که گزارش می شود لزوماً منطبق با جریان نقد نمی باشد چون تحلیلگر مالی، جریان های نقدی را مورد تحلیل فوق العاده قرار می دهد. هرکس معمولا باید بفهمد رابطه بین سود گزارش شده و جریانات نقد شرکت را.
یک فرض دیگر فرض تداوم فعالیت می باشد: این فرض که یک واحد تجاری مشخصاً ادامه می یابد، استفاده از بهای تمام شده تاریخی را به جای ارزش جاری بازار تصریح می کند. چون این دارایی ها انتظار می رود بیشتر استفاده شوند به جای اینکه فروخته شوند. افشاء کامل تهیه ی اطلاعاتی غیر از صورت های مالی را ملزم می کند.
الزام به افشاء کامل یعنی اینکه اضافه بر ارقام و آیتم های حسابداری مانند درآمد، هزینه و دارایی. بحث و افشاء عددی اضافی باید در نوشته های همراه صورت های مالی تهیه شود. یک تحلیل صورت های مالی بنابراین بدون این اطلاعات اضافی کامل نمی باشد.
صورت های مالی باید با فرض محافظه کاری تهیه شود. در آن مواردی که از یک رویداد، متغیرها بیش از یکی ممکن است صورت های مالی آماده می شود براساس آن روشی که محافظه کاری و احتیاط بیشتری دارد. صورت های مالی و گزارش حسابرسی منتشر می شود در گزارشات سالانه یا سه ماهه و ارسال می شود به سهامداران و 10Q،10Kبرای بایگانی SEC. همچنین در این گزارشات در سایر موارد توضیحات و تحلیل مدیریت و تهیه کردن خلاصه ای از رویدادهای شرکت را نیز شامل می شود. گزارشات سالانه شامل جزئیات مالی بیشتری نسبت به گزارشات سه ماهه می باشد.
ترازنامه:
ترازنامه خلاصه ای از دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سهام یک موسسه (شرکت) در یک نقطه زمانی خاص- (معمولاً پایان سال مالی شرکت) می باشد.
ترازنامه اغلب تحت عنوان صورت شرایط مالی یا صورت وضعیت مالی نامیده می شود. ارزش های ارائه شده (نشان داده شده) برای حسابهای مختلف در ترازنامه به طور کامل برای انعکاس ارزش های جاری بازار نیستند بلکه بهای تمام شده تاریخی را منعکس می کنند.
دارائیها:
منابع موسسه تجاری هستند به عنوان نمونه ماشین آلات و تجهیزات که برای کسب منافع آتی استفاده می شوند. اگر شرکتی ماشین آلات و تجهیزاتی که می خواهد برای تولید کالاهایی برای فروش در آینده استفاده شود داشته باشد، شرکت می تواند انتظار داشته باشد که این دارائیها (ماشین آلات و تجهیزات) جریان های نقدی و سودی در آینده به وجود آورد.
بدهیها:
تعهدات موسسه تجاری هستند. آنها تعهداتی برای بستانکاران در شکل جریان های نقدی خروجی آتی نمایش می دهند (بیان می کنند). هنگامی که شرکتی قرض می گیرد مثلا به وسیله انتشار کردن (صادر کردن) اوراق قرضه بلندمدت، آن متعهد می شود تا بهره و اصل این اوراق قرضه را به همان اندازه که قول داده است پرداخت کند.
حقوق صاحبان سهام:
اغلب حقوق صاحبان سهام یاحقوق سهامداران نامیده می شود و مالیکت را منعکس می کند. حقوق صاحبان سهام یک شرکت قسمتی از آن ارزشهایی را که بستانکاران مالک نیستند را نشان می دهد و بنابراین برای مالکان باقیمانده است. در اغلب اصطلاحات بنیانی حسابداری، حقوق صاحبان سهام تقاوت میان چیزی که شرکت مالک آن هست – دارائیها- و آن چیزی که بستانکاران مالک آن هستند- بدهیها – می باشد.
ترازنامه برای شرکت Fictitious ، نمایه 1-6 نشان داده شده است، یک نمونه ارائه می کند. در پایان سال مالی (حسابداری) 1999 شرکت 11 میلیون دلار دارایی دارد که با 5 میلیون دلار در بدهیها و 6 میلیون دلار در حقوق صاحبان سهام تامین مالی شده است.
دارائیها:
در اینجا دو طبقه اصلی دارائیها می باشند:
دارایی های جاری و دارائی های غیرجاری، که دارائیهای غیرجاری شامل ماشین آلات، دارائیهای نامشهود و سرمایه گذاری ها می باشند. دارائیهایی که به طور مرتب و مناسب در این طبقات جای نمی گیرند ممکن است تحت عنوان سایر داراییها، هزینه های انتقالی یا سایر دارائیهای غیرجاری ثبت شوند.
دارائیهای جاری:
دارائیهای جاری (اغلب تحت عناوین سرمایه در گردش و دارائیهای درگردش نسبت داده می شوند.) دارائیهایی که می توانند به طور معقول (معقولانه) به وجه نقد در طول یک چرخه عملیاتی یا یکسال هرکدام که طولانی تر به نظر می رسند تبدیل شوند می باشند. چرخه عملیاتی موقعی که شرکت وجه نقد سرمایه گذاری می کند در مواد خام استفاده شده برای تولید کالاها یا خدمات شروع می شود و با جمع آوری وجه نقد به وسیله فروش همان کالاها یا خدمات پایان می یابد.
برای مثال اگر Fictitious تولید کند و بفروشد محصولات آب نبات را، چرخه عملیاتی آن هنگامی که مواد خام را برای تولید (به طور نمونه) می خرد شروع می شود و موقعی که آن وجه نقد را در مقابل فروش آب نبات به خرده فروشان دریافت می نماید پایان می یابد. به خاطر اینکه چرخه عملیاتی بیشتر موسسات کمتر از یکسال می باشد ما تمایل داریم تادارائی های جاری را به عنوان آن دارائیهایی که می توانند در یک سال به وجه نقد تبدیل شوند گمان کنیم (درنظر بگیریم).
دارائیهای جاری عبارتست از وجه نقد، اوراق بهادار قابل فروش، حسابهای دریافتنی و موجودی ها. وجه نقد شامل پول رایج- اسکناس و سکه- و دارائیهایی که فوراً قابل تبدیل به وجه نقد هستند به عنوان نمونه سپرده ها در حساب های بانکی می باشد. اوراق بهدار قابل فروش اوراق بهاداری که می توانند به سهولت موقعی که وجه نقد نیاز است فروخته شوند می باشد. هر شرکتی نیاز دارد تا یک مبلغ معینی وجه نقد برای برآورده کردن نیازهای فوری داشته باشد.
حسابهای دریافتنی:
مبالغ باقیمانده (موجود) از مشتریانی که کالاها یا خدمات موسسه را خریداری کرده اند ولی هنوز برای آنها وجهی پرداخت نکرده اند می باشند.
برای فروش های نسیه، بسیاری از شرکت ها به مشتریانشان اجازه می دهند تا «الان بخرند وبعداً پرداخت کنند.» شاید در پایان ماه یا با فاصله 30 روز از فروش. حسابهای دریافتنی بنابراین پولی راکه شرکتها انتظار دارند در آینده جمع آوری کنند (وصول کنند) را نشان می دهند اما همه حسابها گاهاً وصول نمی شوند و مبلغ خالص حسابهای دریافتنی با تخمینی از حساب های غیرقابل وصول تعدیل می شوند، ذخیره حسابهای مطالبات مشکوک الوصول و در نتیجه حساب های دریافتنی خالص به دست می آید.
موجودی کالا:
موجودی کالا نشان دهنده ی ارزش مالی مواد خام، درجریان ساخت وکالای ساخته شده ولی فروخته نشده می باشد. یک شرکت سازنده ی اسباب بازی، پلاستیک و استیل مواد اولیه خام آن است کالای در جریان ساخت شامل قسمتی از اسباب بازی ساخته شده وکالای ساخته شده شامل کالاهایی که بسته بندی شده و آماده برای فروش است می باشد.
سه روش اساسی برای حسابداری موجودی کالاوجود دارد:
FiFO: (اولین وارده، اولین خارجه): که فرض می شود اولیه اقلامی که خرید می شود اولین اقلامی است که فروش می شود.
LiFO: (آخرین وارده، اولین خارجه): که فرض می شود آخرین اقلام خریداری شده اولین اقلامی است که فروش می شود.
میانگین: که فرض می شود بهای تمام شده کالای فروش رفته میانگین بهای تمام شده کل اقلام خریداری شده است.
انتخاب روش حسابداری موجودی کالا مشخص است که اثر می گذارد بر روی ارزش های ثبت شده در هر دو صورت ترازنامه و صورت سود و زیان همانطور که در مالیات پرداختنی وجوه نقد می آید.
یک حساب دارایی جاری دیگر که یک شرکت ممکن است داشته باشد پیش پرداخت هزینه می باشد. پیش پرداخت هزینه مبالغی است که پرداخت شده است ولی هنوز مصرف نشده است.
یک مثال عادی- یک شرکت است که پول برای بیمه برای طول یک دوره زمانی (شاید یک سال) می پردازد ولی برای هر قسمت (شاید 3 ماهه) بیمه پوشش داده می شود(منقضی می شود) برای سال مالی جاری: باقی مانده بیمه که پیش پرداخت شده است در آخر سال به عنوان یک دارایی در نظر گرفته می شود. پیش پرداخت هزینه ها ممکن است به عنوان قسمتی از بدهی های سال جاری آورده شود.
سرمایه گذاری در شرکت ها و در دارایی های جاری بسته به بزرگی قسمت در صنعت، در جایی که آنها تولید می کنند دارد.
توجه کنید: تقسیم بندی دارایی جاری را با سه عنوان دارایی برای گزارش سال 2001 در مثال 2-6 مانند
Wal - Mart که نسبتاً سرمایه گذاری بزرگی در موجودی کالا دارد که کارخانه ی تولیدی است مانند تولیدات مصرفی Porterکه یک سرمایه گذاری اساسی و معتبر در حسابهای دریافتنی و موجودی کالا دارد. شرکت هایی که بخش بزرگی از تولید درآمد آن ناشی از حق کپی و اختراع و دارایی های نامشهود است سرمایه گذاری نسبتاً بزرگی در حسابهای دریافتنی دارند همانگونه که ما در شرکت Walt می بینیم.
دارایی های غیرجاری:
دارایی های غیرجاری دارایی هایی هستند که جاری نمی باشند و انتظار نمی رود در چرخه ی تولید به وجه نقد تبدیل شود. دارایی های غیرجاری شامل دارایی های فیزیکی مانند زمین، تجهیزات و دارایی های غیرفیزیکی مانند دارایی های نامشهود است.
دارایی های ثابت (دارایی کارخانه) را دارایی فیزیکی گویند. مانند تجهیزات، ماشین آلات و ساختمان که در عملیات تجاری استفاده می شود.
یک سرمایه گذاری جاری در دارایی ثابت را با استفاده از 3 ارزش توضیح می دهیم:
1- ارزش ناخالص دارایی ها 2- استهلاک انباشته و 3- خالص ارزش دارایی ثابت.
دارایی ثابت و تجهیزات به صورت ناخالص، جمع های اصلی همه تجهیزات و ساختمان و ماشین آلات کارخانه که استفاده می شود برای تولید کالاها و خدمات کارخانه می باشد.
استهلاک: همانطور که شما در درس بعد خواهید دید مسئول احتساب حسابها به طول عمرمفید آن است. این به معنی تخصیص بهای تمام شده دارایی به عمر مفید آن است.
استهلاک انباشته جمع همه ی استهلاک های محاسبه شده برای همه دارایی های شرکت است. خالص دارایی های ثابت وتجهیزات حاصل تفاوت دارایی ثابت وتجهیزات به کسر استهلاک انباشته است.
خالص ارزش دارایی ثابت و تجهیزات از این لحاظ بهای تمام شده ی تاریخی منهای هر استهلاک است که ارزش دفتری می شود و بنابراین ارزش دفتری دارایی نامیده می شود.
دارایی های نامشهود: ارزش های جاری برای دارایی های غیرفیزیکی هستند که نشان دهنده ی سرمایه گذاری بلندمدت درشرکت می باشد. دارایی نامشهود شامل: حق اختراع، حق نشر و سرقفلی است. بهای تمام شده بعضی از دارائی های نامشهود در طول عمر مفید دارایی مستهلک می شوند.
Amortization استهلاک دارایی نامشهود مانند استهلاک دارایی ثابت است. بهای تمام شده دارایی تخصیص می یابد به عمر مفید آن، ارزش گزارش شده بهای اصلی دارایی منهای آنچه مستهلک شده است می باشد.
تعداد سالهایی که یک دارایی نامشهود مستهلک شود به خصوصیت دارایی و مشاهده عمر مفید آن بستگی دارد. برای مثال یک حق اختراع، یک حق انحصاری است برای تولید و فروش یک کالای منحصربه فرد وبه صورت منطقی و قانونی 17 سال در طول عمر مفید حق اختراع احتساب می شود. دوره ی زمانی که شرکت استفاده می کند از ارزش آن ممکن است کمتر از 17 سال باشد بنابراین شرکت ممکن است مستهلک کند حق اختراع را به کمتر از 17 سال. به عنوان یک مثال دیگرحق کپی رایت است که یک حق انحصاری برای انتشار و فروش آثار هنری، آثار ادبی و فرض می شود 50 سال بیش از عمر نویسنده و ایجاد کننده ی آن، بنابراین عمر مفید آن مادامی است که از آن درآمد تولید گردد که ممکن است کمتر از 50 سال شود.
آنچه بیشتر مورد بحث و انتقاد قرار می گیرد استهلاک برای سرقفلی است. سرقفلی هنگامی که شرکت می خرید یک شرکت دیگر را به یک قیمتی بیش از ارزش متعارف بازار دارایی های آن شرکت ایجاد می شود.
یک شرکت ممکن است دارایی های نامشهود دیگری هم داشته باشد که به شرایط خاص آن شرکت بستگی دارد. یک شرکت ممکن است یک دارایی نامشهود داشته باشد که برمی گردد به سرمایه گذاری ها، که آن دارایی هایی است که خریداری می شود با قصد نگهداری آن ها برای مدت طولانی و تولید درآمدنمی کند و برای تولید کالاها استفاده نمی شود. یک مثال از این سرمایه گذاری ها شامل اوراق بهادار یک شرکت دیگر و دارایی های واقعی که برای اهداف ویژه نگهداری می شود. یکی دیگر از دارایی های نامشهود شامل پیش پرداخت هزینه ها به صورت بلندمدت است که افزایش می یابد از پیش پرداخت برای آنچه موجب دریافت یک سود می شود در طول دوره ی زمانی ومالیات انتقالی دارایی.
بدهی ها:
بدهیها (تعهدات شرکت به بستانکارانش) از بدهی های جاری، بدهی های بلندمدت و مالیات انتقالی ایجاد شده است.
بدهی های جاری:
بدهی های جاری تعهداتی هستند که باید در طول یک چرخه عملیاتی یا یکسال هرکدام که طولانی تر است پرداخت شوند. بدهی های جاری شامل: حسابهای پرداختنی که تعهداتی هستند برای پرداخت به عرضه کنندگان. آنها از کالاها و خدماتی که خریداری شده اند ولی هنوز پرداخت نگردیده اند افزایش می یابند. هزینه های تعهدشده تعهداتی از قبیل حقوق و دستمزد پرداختنی به کارکنان شرکت، اجاره و بیمه می باشند.
بخش جاری بدهی های بلندمدت یا بخش جاری اجاره های سرمایه ای: قسمتی از بدهی بلندمدت بیش از یک سال که در همین سال تعهد شده وامهای کوتاه مدت از بانک یا اسناد پرداختنی در خلال یکسال: بدهی های کوتاه مدت و نوع بدهی های جاری، به بخش، در صنعتی که موسسه فعالیت می کند وابسته است. ملاحظه کنید قسمتی از بدهی های جاری برای سه شرکت برای گزارش سال 2001 در نمایه 3-6. این سه شرکت کمی با هم تفاوت دارند در استفاده شان از انواع مختلف بدهی های جاری و به طور یکه Wal-Mart بیشتر به حساب های پرداختنی متکی است (از قبیل بستانکار تجاری) و Disney حسابهای پرداختنی کمتری استفاده می کند.

 


بدهی های جاری برای فروشگاه های Wal-Mart ، gamble & Procterg و شرکت Walt-Disney
شرکت Walt- Disney gamble & Procterg فروشگاه های wal-mart
بدهی های جاری
درصد از کل به میلیون درصد ازکل به میلیون درصدازکل به میلیون

 

% 74

 

3/13

 

7/12
$ 603,4

 

829

 

787
%3/77

 

7/22

 

0
613,7

 

233,2

 

0
%5/88

 

5/11

 

0
$134,24

 

148,3

 

0
حسابهای پرداختنی

 

بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت جاری

 

سایر بدهی های جاری
%100 219,6 %100 846,9 %100 $282,27 جمع

 

بدهی های بلندمدت:
بدهی های بلندمدت تعهداتی است که باید پرداخت شود در بیش از یکسال. آنها شامل اسناد، اوراق بهادار، تعهدات اجاره سرمایه ای و ذخیره ی سنوات می باشد. اسناد و اوراق بهادار هر دو نشان دهنده ی بدهی قرض گرفته شده و تعهد پرداخت بهره و اصل وام به صورت دوره ای می باشند.
یک اجاره تعهد می کند که اجاره کننده واستفاده کننده از دارایی اجاره ای که نرخ ویژه ای برای دوره زمانی مشخص پرداخت کند. اینکه تعهد اجاره به عنوان یک بدهی ثبت شود یا یک هزینه بستگی دارد به اینکه اجاره از نوع اجاره ای عملیاتی باشد یا اجاره ای سرمایه ای. طریقه ی عمل و تقسیم بندی اجاره ها به سرمایه ای و عملیاتی در فصل 27 بررسی می شود.
حقوق بازنشستگی یک شرکت و تعهد پرداخت حق بازنشستگی (ذخیره سنوات خدمت کارکنان) یک بدهی بلندمدت است. حق بازنشستگی تعهداتی توسط یک شرکت برای پرداخت ذخیره سود ویژه ای است. ذخیره سنوات خدمت همچنین شامل ذخیره های دیگر مانند ذخیره بیمه ی عمر نیز می شود. به طور اساسی اگر ارزش متعارف دارایی از سود تعهد شده و برآورد شده بیشتر باشد تفاوت آنها به عنوان یک دارایی بلندمدت ثبت می شود: در یک رفتار و عمل مشابه ممکن است یک شرکت یک دارایی سنوات خدمت یا بدهی سنوات خدمت داشته باشد.
مالیات انتقالی:
یکی دیگر از مواردی که در تحلیل حساب های بدهی بلندمدت موردتوجه است مالیات انتقالی است. مالیات انتقالی مالیات هایی است که باید پرداخت شود به دولت فدرال براساس سود حسابداری ولی نه در طول یک سال. مالیات انتقالی حاصل می شود هنگامی که روش های مختلف حسابداری برای صورت های مالی و اهداف مالیاتی استفاده می شود. این اختلافات موقتی است و نتیجه ی اختلاف زمانی شناسایی درآمد یا هزینه برای گزارش صورت های مالی و اهداف مالیاتی هستند. بدهی مالیات انتقالی زیاد می شود هنگامی که بدهی مالیات واقعی کمتر از بدهی مالیاتی نشان داده می شود. برای اهداف گزارشات مالی (بدین معنی که شرکت پرداخت خواهد کرد این تفاوت را در آینده) مالیات انتقالی دارایی ها که زودتر توجه می شود زیاد می شود هنگامی که بدهی واقعی مالیات بزرگتر از بدهی مالیاتی برای اهداف گزارش گیری نشان داده شود.
خالص ارزش دارایی (ارزش ویژه): خالص ارزش دارایی (ارزش ویژه) بهره ی مالکان است در شرکت. برای یک شرکت سهامی مالکیت توسط سهام عادی و سهام ممتاز نشان داده می شود خالص ارزش دارایی سهامداران برمی گردد به ارزش دفتری خالص دارایی ها چون این ارزش دارایی است که در دفاترحسابداری ثبت شده است. ارزش بهره ی مالکان سهام ممتاز در صورت های مالی به ارزش اسمی آن نشان داده می شود که ارزش دلار سود تقسیم شده به سهام را هم شامل می شود. برای مثال اگر شما مالک یک سهام ممتاز باشید به ارزش اسمی 100 دلار ونرخ سود %9 شما دریافت می کنید 9 دلار در سال بابت سود علاوه بر حق مالکیت سهام شرکت به ارزش 100 دلار. ارزش ویژه سهامداران ممتاز تهیه می شود از تعداد سهام ممتاز منتشر شده و ارزش اسمی سهام ممتاز که آن در قسمتی از ترازنامه نشان داده می شود. تعبیر ارزش ویژه دارایی متعلق است به سهامداران عادی که از سه بخش تشکیل شده است: سهام عادی منتشره (که لیست می شود به ارزش اسمی یا ارزش ارائه شده)، اضافه پرداخت های سرمایه و سود انباشته.
ارزش اسمی سهام عادی یک محاسبه ی اختیاری است که این ارزش ربطی به ارزش بازار سهام یا ارزش سود پرداخت شده به سهام عادی ندارد. بعضی از سهام ارزش اسمی ندارند ولی ممکن است یک ارزش اختیاری یا ارزش ابزاری (اعلام شده) برای هر سهم داشته باشد.
هیچکدام از جمع ارزش اسمیم یا ارزش ابزاری سهام منتشره سهام سرمایه یا سهام عادی نمی شود بنابراین برای رسیدن به ارزش ویژه واقعی یک ثبت که اضافه پرداخت سرمایه خوانده می شود اضافه می شود، که آن مبلغی است که دریافت شده توسط شرکت سهامی برای سهام عادی افزون به ارزش اسمی یا ارزش ابزاری.
اگر یک شرکت بفروشد 000/10 سهم به ارزش اسمی 1 دلار ولی به قیمت 40 دلار حساب خالص ارزش ویژه آن به شرح زیر می شود:
سهام عادی به ارزش اسمی 1 دلار 000/10 دلار
سرمایه ی پرداخت شده اضافی 000/390 دلار
در مثال 1-6 سهام شرکت به ارزش اسمی ثبت شده و مبلغ اضافی به ارزش اسمی به عنوان سرمایه اضافی پرداخت شده ثبت گردیده است. بعضی از این شرکت ها این بخش اختیاری حسابها را حذف می کنند و بجای آن همه ی مبالغ اضافه پرداخت را به عنوان سهام عادی یا سهام سرمایه گزارش می کنند. اگر بعضی از سهام بازخرید شود توسط شرکت، مبلغ پرداخت شده برای مالکیت سهام تحت عنوان سهام خزانه ثبت می شود. چون این سهام در مالکیت سهامداران نمی باشد سهام خزانه از خالص ارزش ویژه سهام عادی کسر می شود. درواقع 4 عنوان می توان برای سهام شرکت سهامی در ترازنامه نام برد:
1- تعداد سهام مجاز وتصویب شده توسط سهامداران.
2- تعداد سهام صادره شده و فروخته شده توسط شرکت که می تواند کمتر از سهام مجاز باشد.
3- سهام اخیراً در دست سهامداران که می تواند کمتر از سهام صادر شده باشد اگر شرکت بعضی از سهام خود را باز خرید کرده باشد.
4- تعداد سهام خزانه که تعداد سهامی است که شرکت خریداری نموده است، سهام در دست سهامداران درحساب سهام منعکس می شود و برای سهام خزانه باید تعدیل شود.
به یک مثال دیگر توجه کنید به تعداد سهام شرکت Walt Disney که 6/3 بیلیون سهام مجاز، 1/2 بیلیون سهام صادره و 019/2 بیلیون سهام در دست تعداد سهام واقعی منتشر شده توسط شرکت Walt Diseny کمتر از سهام مجاز است. 5/1=1/2-6/3
حجم بهره و سود ارزش ویژه در یک شرکت در قسمت سود انباشته است. سود انباشته سود خالص جمع شده شرکت است به کسر هر سود سهام پرداختنی که پرداخت شده است در طول عمر شرکت. سود انباشته فقط شامل وجه نقد نمی شود وشامل آنچه مطابق وجه نقد است می باشد.
هر وجه نقدی که کسب شده و به تقسیم سود سهام تعلق نگیرد دوباره سرمایه گذاری مجدد در دارایی های شرکت برای تامین مالی حساب های دریافتنی، موجودی کالا، تجهیزات و .... می شود.
ارزش دفتری خالص ارزش ویژه: جمع کل سود انباشته، سهام عادی، سهام ممتاز. به هرحال بهای تمام 2001 توجه کنید
در بسیاری از موارد ارزش بازار خالص دارایی ها اضافه تر از ارزش دفتری می باشد. به عنوان مثال شرکت کوکاکولا، جنرال الکتریک و وال مارت. البته وجود دارد مواردی که ارزش خالص دارایی های آن ها به صورت منفی است (شرکت آمازون) که رابطه ای به ارزش بازار خالص دارایی آن ندارد.
و در یک مثال دیگر که به طور غیرعادی به هم رابطه دارند مانند شرکت Spint که ارزش بازار خالص ارزش دارایی آن با ارزش دفتری آن شرکت برابر است.

 

صورت سود و زیان:
یک صورت سود و زیان خلاصه ی درآمدها وهزینه های یک واحدتجاری است برای یک دوره زمانی که معمولاً 1 ماهه، 3 ماهه یا یک ساله است. این صورت به سوددهی و زیان دهی شرکت برمی گردد. آن نشان می دهد نتیجه ی عملیات و تصمیم های مالی شرکت در طول یک دوره ی زمانی را . صورت سود و زیان برای شرکت Fictitious در مثال 4-6 نشان داده شده است.
تصمیمات عملیاتی یک شرکت (آنهایی که به کار می رود در تولید و بازاریابی) فروش ها یا درآمدها را کسب می کند و بهای تمام شده کالای فروش رفته را تحمل می کند. (اغلب تحت عنوان بهای تمام شده فروش یا بهای تمام شده محصولات فروش رفته نامیده می شوند).
به تقاوت بین فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته سود ناخالص می گویند. تصمیمات عملیاتی همچنین شامل هزینه های اداری وعمومی مانند: خرانشیزه تبلیغات و حقوق اداری می شود.
کسر این هزینه ها از سود ناخالص منجر به سود عملیاتی می شود که به آن اغلب درآمدهای قبل از بهره و مالیات (EBIT) سود عملیات یا عایدی عملیاتی نیز می گویند.
تصمیمات عملیاتی شرکت را از فروش به EBIT در صورت سود و یان می رساند. مثال 4-6 نشان می دهد که شرکت fictitious فروش 10 میلیون دلاری کسب کرده که ایجاد کرده سود عملیاتی 2 میلیون دلاری. نتایج تصمیمات مالی نیز در بقیه صورت سود و زیان منعکس می شود. هنگامی که هزینه بهره ومالیات که هر دو متاثر از تصمیمات مالی می باشد کسر می شود از EBIT منتج می شود به سود خالص.
سود خالص مبالغ قابل دستیابی برای مالکان شرکت می باشد. اگر شرکت سهام ممتاز داشته باشد ابتدا سود سهام ممتاز کسر می گردد تا تبدیل به سود قابل دسترسی سهام عادی شود و اگر شرکتی سهام ممتاز نداشت سود خالص برابر سود قابل دسترس سهامداران عادی می باشد.
هیئت مدیره ممکن است تصمیم بگیرند همه یا قسمتی از سود را تقسیم نمایند و قسمتی را برای کمک به تامین مالی کنار بگذارند. همانطور که در مثال 4-6 نشان داده شده است شرکت Fictitious سود خالص 2/1 میلیون دلاری دارد که 000/600 دلار به سهامداران عادی پرداخت کرده و مابقی آن تحت عنوان سود انباشته نشان داده شده است.
ثبت سود و زیان انباشته در ترازنامه حاصل جمع درآمدهای انباشته منهای هر تقسیم سود سهام پرداخت شده شرکت است. ثبت و جایگاه سود و زیان انباشته در صورت سود و زیان مبالغ درآمد انباشته است که پرداخت نشده در طول دوره.
همان طور که در مثال Fictitious می بینید سود سال 2003 آن 000/600 دلا باقی مانده که سود انباشته ی آن از 4/2 میلیون در سال 2002 به 3 میلیون در سال 2003 افزایش یافته است. (جدول 1-6)
شرکت ها باید گزارش کنند یک صورت سود و زیان جامع با صورت های مالی ادوای خود. صورت سود و زیان جامع یک مبلغ سود خالص است که شامل می شود همه ی درآمدها، هزینه ها EIT سودها و زیان ها ناشی از همه ی نتایج شرکت (چه عملیاتی چه غیرعملیاتی) باید در درآمدهای شرکت منعکس شود. این اشاره دارد به مفهوم سود کلی.
مفهوم سود جامع (کلی) ملزم می کند که این موارد مشخص شوند در صورت های مالی به عنوان قسمتی از صورت سود و زیان جامع. این مهم است که سود خالص نشان دهنده ی جریان وجوه نقد واقعی از عملیات و تامین مالی نمی باشد. به هرحال این صورت خلاصه ای از عملکرد عملیاتی است که اندازه گیری می شود در طول یک دوره زمانی و استفاده می کند از روش های ویژه حسابداری نسبت به روش های ویژه حسابداری سود خالص ممکن است به جریان وجوه نقد منتج شود یا نشود.
صورت جریان نقد:
صورت جریان نقد خلاصه ای از جریانات وجه نقد است در طول دوره ی زمانی، ناشی از عملیات، سرمایه گذاری و فعالیت های تامین مالی. صورت جریانات نقد در مثال 5-6 شرکت fictitious نشان داده شده است. در صورت جریانات نقد جریان های نقد عملیاتی، سرمایه گذاری و تامین مالی به صورت جداگانه نشان داده شده است. با تجزیه و تحلیل این جریان ها به صورت منفرد مالکان و اعتبار دهندگان کنونی و بالقوه می توانند مطالعه و بررسی کنند جنبه های مختلف واحد تجاری را تحت عنوان های:
1- منابع تامین مالی عملیات تجاری که آیا داخلی است یا خارجی.
2- توانایی شرکت برای تادیه بدهی های خود
3- توانایی برای گسترش تامین مالی در طول جریان نقدی عملیات.
4- توانایی شرکت برای پرداخت سود سهام به سهامداران.
5- انعطاف پذیری شرکت در تامین مالی عملیات خود
یک شرکت که کسب می کند وجوه نقد را با فروش دارایی های خود (جریان وجوه نقد به دست آمده از سرمایه گذاری) یا به وسیله صدور (انتشار) اوراق بهادار بیشتر (جریان نقد به دست آمده از تامین مالی) نمی تواند ادامه یابد در یک مدت طولانی. برای ادامه ی موقعیت باید شرکت وجوه نقد خود را از عملیات خودش کسب نماید.
صورت جریان نقد ناشی از فعالیت عملیاتی:
وجوه نقد ناشی از فعالیت عملیاتی پیچیده تر از آن سه قسمت دیگر می باشد. به صورت ایده آل ما می توانیم به دست بیاوریم آن را به صورت مستقیم با جمع کردن همه ی دریافتهای نقدی (جریان های ورودی) و کسر کنیم جریان های خروجی را برای دوره ی مالی که آن صورت را پوشش می دهد.
به هرحال علی رغم مفیدبودن این روش تهیه کردن آن کار سنگین و سختی می باشد. درعوض جریان وجوه نقد ناشی از عملیات معمولاً به صورت غیرمستقیم به دست می آید.
در استفاده از روش غیرمستقیم ما شروع می کنیم از سود خالص که در صورت سود و زیان آمده است و آن را برای هر تغییر در دارایی جاری و بدهی های جاری و هر عملیات غیرنقدی تعدیل می کنیم. آنچه باقی می ماند جریان نقدی استفاده شده برای عملیات است همان طور که در مثال 5-6 نشان داده شده است تعدیلات اساسی در سود خالص برای تغییرات در دارایی های جاری و بدهی جاری در مثال 6-6 خلاصه گردیده است.
سود جهت درآمدهای غیرنقدی و هزینه های غیرنقدی تعدیل می شود مانند استهلاک، با اضافه کردن آنها به سود، زیرا آنها کسر گردیده است در محاسبه سود و زیان ولی نیاز به پرداخت وجوهی برای آن نبوده است. ما سود خالص را برای تغییرات در دارایی و بدهی جاری تعدیل می کنیم چون این تغییرات تفاوت بین حسابداری تعهدی و حسابداری نقدی را نشان می دهند. برای مثال یک افزایش در حساب موجودی ها نشان دهنده ی سرمایه گذاری در وجه نقد برای فروش درآینده ی نزدیک می باشد. مثال 1-6 نشان می دهد که شرکت Fictitious سرمایه گذاری کرده 000/800 دلار در موجودی کالا در سال 2003 (1 میلیون در سال 2002 در برابر 8/1 میلیون در سال2003) به همین دلیل آن سرمایه گذاری یک عملیات جریان نقدی بوده که باید آن را از سود کسر کنیم. یک مثال دیگر در مثال 1-6 نشان می دهد که حساب های دریافتنی مبلغ 000/2000 دلار کم شده است. این کاهش در دارایی جاری نشان دهنده ی یک جریان نقد برای شرکت است که بازگشت وجوه سرمایه گذاری شده درحساب های دریافتنی است. بنابراین 000/20 دلار باید به سود خالص برای به دست آوردن جریان نقد اضافه شود.
این تعدیلات نشان داده شده است در (جریان وجوه نقد در فعالیت های عملیاتی) در مثال 5-6 همراه با تعدیلات دیگر برای فعالیت های عملیاتی شرکت Fictitious .
جریان نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری و تامین مالی:
محاسبه ی جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری و تامین مالی به صورت درست و بی واسطه می باشد. جریان وجوه نقد برای فعالیت سرمایه گذاری شامل وجوه نقدی می شود برای سرمایه گذاری در دارایی های ثابت تحلیل سایر شرکت های فرعی. برای شرکت Fictitious یک میلیون سرمایه گذاری شده و دارایی ثابت وتجهیزات که نشان دهنده جریان خروجی وجوه نقد در صورت جریان نقد است.
جریان وجوه نقد ناشی از فعالیت های تامین مالی شامل وجوه نقدی است که برای فروش یا بازخرید سهام عادی یا ممتاز، صدور اوراق بهادار بلندمدت و پرداخت سود سهام عادی و ممتاز دریافت یا پرداخت می شود.
جریان های نقد نسبت داده شده به این فعالیت ها در مثال 5-6 برای شرکت Fictitious نشان داده شده است.
از نظر طراحی صورت جریان وجوه نقد، شناسایی جریان نقد برای شرکت از 3 منبع جوه نقد است:
1- عملیاتی 2- سرمایه گذاری 3- تامین مالی.
که آن نتیجه می شود از تغییر بر روی سود خالص در حساب وجه نقد دوره ی حسابداری. برای مثال برای شرکت Fictitious خالص تغییرات در مانده وجه نقد در سال 1999 افزایش پبدا کرده است 000/200 دلار که در خط اول مثال 1-6 نشان داده شده است.
مثال 5-6 نشان می دهد به ما که این افزایش نتیجه ی خالص جریان وجه نقد در طول سال 1999، 8/1 میلیون برای فعالیت عملیاتی منهای 1 میلیون فعالیت سرمایه گذاری و منهای 000/600 دلار از فعالیت تامین مالی می باشد.
یک مثال دیگر را ملاحظه نمایید. فرض کنید شرکت Pretend نتایج مالی زیر را دارد:
1- سود خالص 000/40 دلار
2- افزایش در دارایی جاری 000/5 دلار
3- افزایش در بدهی جاری 2000 دلار
4- فروش 000/10 دلار دارایی ثابت و تجهیزات
5- خرید 000/20 دلار دارایی ثابت و تجهیزات
6- استهلاک 000/12 دلار
7- بازخرید 000/20 دلار سهام عادی
8- تقسیم سود سهام 000/2 دلار

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   34 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی صورتهای مالی شرکتهای سهامی

دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) و کاربرد آن در شرکتهای کوچک

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) و کاربرد آن در شرکتهای کوچک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) و کاربرد آن در شرکتهای کوچک

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده
پیشرفت سریع و شگرف فن آوری ، همراه با افزایش روز افزون رقابت در بازارهای جهانی ، مدیران واحدهای انتفاعی را ناگزیر از تولید محصولاتی با کیفیت بالا، ارائه خدمات خوب به مشتریان و در عین حال با کمترین بهای تمام شده کرده است. این انتظارات الزامات بیشتری از لحاظ تامین اطلاعات مورد نیاز برای حسابداری مدیریت ایجاد می کند. بنابراین در این مقاله روشی پیشنهاد می شود که به شرکتهای کوچک کمک می کند تا سیستم هزینه یابی سنتی را به سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت با ریسکی پایین و سرمایه گذاری حداقل، تغییر سیستم دهند. تاکید این مقاله بر آن دسته از شرکتهای کوچک « کمتر از 100 نفر» است که در آنها به کارگیری استاندارد هزینه یابی بر مبنای فعالیت بسیار پیچیده و گران می باشد. این روش به کمک مدل دو مرحله ای سیستم بهای تمام شده بر مبنای فعالیت کوپر « Cooper »، شرکت استفاده کننده را در به کارگیری مرحله به مرحله آن هدایت می کند. در پایان مقاله نیز سادگی استفاده از رویه پیشنهادی با استفاده از داده های واقعی یک شرکت تولیدی کوچک نشان داده شده است.
کلید واژه : هزینه یابی ، ABC ، شرکتهای کوچک، APD ، EAD

 

 

 

مقدمه
وقوع رویدادهایی نظیر توسعه رقابت جهانی، پیشرفت فن آوری اطلاعات و ارتباطات و دسترسی به سیستم های اطلاعات ارزان طی دو دهه گذشتـه و تلاشهای واحـدهای اقتصـادی جهت احـراز رتبـه جهـانی و ورود به بازارهـای بین المللی، لزوم داشتن نگرشهایی همچون رضایت مشتریان و مدیریت بر مبنای فعالیت را اجتناب ناپذیر کرده است. سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ( (ABCیکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و خدمات است که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرآیند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرکهای هزینه و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. بطوری که دیکین معتقد است؛ هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند ، بدست می آورد. اگر چه بکارگیری روش ABCتوسط شرکتهای تولیدی مکرر دیده شده است اما تعداد محدودی از شرکتهای تولیدی کوچک « با کارکنانی کمتر از 100 نفر »، سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را به کار گرفته اند.باید توجه داشت که عواملی مانند نبود داده های مورد نیاز، منابـع فنـی، منابـع مالـی و سیستمهای کامپیوتری مناسب باعث عـدم بکارگیری ایـن روش می شود. در این مقاله یک روش موثر و با صرفه برای به کارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت در واحدهای کوچک پیشنهاد و ارائه شده است بطوریکه این روش به صورتی نظام مند، اطلاعات دقیق بهای تمام شده را در اختیار تصمیم گیرنده قرار می دهد تا برای تعیین استراتژیهای موسسه و تعیین بهای تمام شده محصولات از آن بهره بگیرد.

 

 

 

 

 


روش شناسی نظام هزینه یابی بر مبنای فعالیت
در مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت، گروه های هزینه سربار مانند اداری، اجاره، حمل و نقل و بیمه شناسایی می شوند. این داده های بهای تمام شده ممکن است به راحتی از حسابداری شرکت گرفته شود. مرحله بعدی، تعیین فعالیتهای عمده ای است که ردیابی اطلاعات بهای تمام شده را ساده می کند. این مرحله ممکن است به وسیله گروه بندی فعالیتها به فعالیتهای اصلی و زیر فعالیتها ( یا مخازن هزینه ) با استفاده از رویکرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت صورت پذیرد. مثالهایی از فعالیتها در شرکتهای کوچک عبارتند از: دریافت سفارش یک مشتری، تهیه پیشنهاد فروش، سرپرستی تولید و حمل ونقل محصولات. در این روش هزینه ها باید به فعالیتهای از قبل تعریف شده از طریق محرکهای هزینه ( هزینه های سربار) مرحله اول تخصیص داده شده و در مرحله دوم، محرکهای هزینه فعالیت برای تخصیص سربار به هر یک از محصـولات،تعیین گردند . شکل 1 روابط میان گروه های هزینه، فعالیتها و محصولات را نشان می دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


روش پیشنهادی فرض می کند که میزان هزینه سربار و گروه بندی آن آماده بوده و از حسابداری شرکت قابل دستیابی هستند. گروه های هزینه به روش سنتی بر می گردد که در آن شرکت سربار تولید را تقسیم و تسهیم می کند. این اطلاعات ، مطابقت کل سربار محاسبه شده در آغاز فرآیند، با کل سربار محاسبه شده و تخصیص یافته به محصولات با استفاده از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را اطمینان بخش می سازد.

 


شناسایی فعالیتها
در رابطه با به کارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، کل فرآیند تولیدی شرکت باید به مجموعه ای از فعالیتها تقسیم شود. تهیه نمودار 5 از فرآیند شرکت، کاربردی ترین وسیله برای شناسایی این فعالیتهای اصلی است. هر کادر، یک فعالیت و هر پیکان، روند و جریان سیستم را نشان می دهد. بنابراین برای تعیین فعالیتهای مورد نیاز در سیستم یاد شده، فرآیند های هماهنگ با یکدیگر باید در یک گروه قرار گیرند. به دیگر سخن، فعالیتهای ناشی از تولید و فعالیتهای ناشی از مشتری باید به طور جداگانه برای تعیین دو گروه از فعالیتهای هماهنگ به کار روند. مثالهایی از فعالیتها برای شرکتهای تولیدی عبارتند از: تهیه پیشنهاد فروش، سرپرستی محصول و جابه جایی مواد.
فعالیتها و محرکهای هزینه مرحله اول
هنگامی که فعالیتهای اصلی شناخته شد، هزینه های کلی از هر فعالیت را می توان محاسبه کرد. در مرحله اول، گروه های هزینه مرتبط به هر فعالیت شناخته می شوند. برای مثال، گروههای هزینه مرتبط با فعالیت « تهیه پیشنهاد فروش » عبارتند از: حقوق، اجاره، خدمات و ملزومات اداری. برای ردیابی صحیح هزینه ها به هر فعالیت، محرکهای هزینه، که به محرکهای هزینه مرحله اول نیز شناخته می شوند، باید برای هر گروه هزینه شناسایی شوند. برای مثال، گروه هزینه « اجاره‌ » که مرتبط با فعالیت « تهیه پیشنهاد فروش » است ممکن است از طریق متراژ سطح زیربنا بدست آید، حال آنکه گروه هزینه « حقوق » ممکن است به وسیله زمان صرف شده توسط کارکنان مربوط در این فعالیت بدست آید.
فعالیتها و محرکهای هزینه مرحله دوم
در مرحله دوم، فعالیتها با استفاده از محرکهای هزینه مرحله دوم به محصولات ردیابی می شوند. مشابه محرکهای هزینه مرحله اول، داده های مورد نیاز برای محرکهای مرحله دوم ممکن است آماده و در دسترس نباشد تا میزان ارتباط مخازن هزینه با محصولات را نشان بدهد. برای مثال، ردیابی مسافت طی شده ، برای هر محصول ممکن است مشکل باشد. هنگامی که داده های واقعی وجود نداشته باشد، میزان مصرف فعالیت توسط هر محصول باید تخمین زده شود.
رویه های جمع آوری اطلاعات
جمع آوری اطلاعات نقشی اساسی در رسیدن به بهای تمام شده صحیح در محصولات نهـایـی دارد. یکـی از داده های مهم مورد نیاز، نسبتهای مورد نیاز در هر مرحله از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت است. هر فعالیت بخشی از یک گروه هزینه را مصرف می کند. بطور مشابه، هر محصولی بخشی از یک فعالیت را مصرف می کند. راههای مختلفی برای بدست آوردن این نسبتها وجود دارد. سه روش موجود در این مورد عبارتند از : تخمین کارشناسانه، ارزیابی نظام مند و جمع آوری داده های واقعی.
• تخمین کارشناسانه
هنگامی که نتوان داده های واقعی را جمع آوری کرد و یا هنگامی که داده های جمع آوری شده نتواند به صورت مالی بیان شود و اثرات مالی آن قابل شناسایی نباشد ، تخمین کارشناسانه در رابطه با این نسبتها ممکن است مفید واقع شود. این تخمین ها باید با همکاری مدیریت ، کارکنان مالی و پرسنل عملیاتی مرتبط با مرکز هزینه یابی مورد نظر صورت پذیرد. این گروه می تواند یک تخمین کارشناسانه از نسبت های هزینه های تخصیص یافته در هر دو مرحله از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را ارائه دهد. سطح صحت بدست آمده داده ها متاثر از گستردگی ترکیب اعضای گروه در سازمان و میزان دانش آنها در مورد مرکز هزینه مورد نظر است.

 

 

 

 

 


• ارزیابی سیستماتیک
روشی علمی تر نسبت به روش قبلی برای بدست آوردن نسبت های مورد نیاز برای تخصیص هزینه ها، استفاده از یک فرآیند نظام مند نظیر فرآیند سلسه مراتبی تحلیلی (AHP ) است. این فرآیند ابزاری مناسب برای تبدیل نظرات ذهنی افراد به اطلاعات آشکار است. برای مثال، در نظر بگیرید که تخصیص هزینه بنزین در سه مخزن هزینه با نامهای فروش، تحویل و نگهداری ضروری باشد. با پرسیدن از واحدها و قسمت های مصرف کننده بنزین در مورد میزان مصرف شان و محاسبه درصد کیلومتر راهی را که در طی یک زمان خاص پیموده اند، فرآیند یاد شده خواهد توانست درصد این هزینه و تخصیص آن را به مخزن هزینه مناسب انجام دهد.
قسمت دوم که فرآیند یاد شده می تواند مورد استفاده قرار بگیرد، در تخصیص مخازن هزینه به هر کدام از محصولات است. در این مرحله، تعیین یک محرک هزینه مناسب جهت بدست آوردن نسبت مورد نیاز مهم و ضروری است. برای مثال، فرض کنید می خواهیم مخزن هزینه فروش را به محصولات تسهیم کنیم. یک قسمت از کار، تخمین سطح فعالیت فروش مورد نیاز برای هرکدام از محصولات است. فرض کنید شرکتی 5 نوع محصول تولید می کند. محصول A، محصول بسیار مشهوری است زیرا زمانی که نمایندگان فروش با مشتریان صحبت می کنند حداقل نیاز به تغییر در آن را احساس می کنند. از طرف دیگر محصولاتB و C وD در وسط چرخه حیات خود قرار دارند و در نهایت محصول E، محصول جدیدی است که زمان زیادی از کار نمایندگان فروش را به خود اختصاص داده است. به جای تخصیص مساوی هزینه فروش به هر یک از محصولات، فرآیند سلسه مراتبی تحلیلی می تواند تخمین دقیق تر و صحیح تری در تخصیص هزینه به محصولات داشته باشد. روشی که فرآیند یاد شده بکار می برد، نیاز به تعیین فاکتورهایی دارد که ارتباط میان هزینه، فعالیت و محصول را نشان دهند. در این مثال مشخص، موقعیت های مسافرتی برای فروش هر محصول و زمان سپری شده با مشتری در مورد هر محصول می تواند نمونه هایی از این فاکتور ها باشد. در گام بعدی، نمایندگان فروش محصولات را بر اساس مسافت مورد نیاز برای حمایت و پشتیبانی آنها رتبه بندی خواهند کرد. رتبه بندی دومی نیز بر اساس مقدار زمان صرف شده با مشتری برای هر محصول صورت میگیرد. در نهایت، رتبه های ارائه شده توسط نمایندگـان فـروش به وسیله فرآیند سلسه مراتبی تحلیلی جمع آوری می شود و نسبتها برای تخصیص هزینه فروش بین پنج محصول بدست می آید.
• جمع آوری داده های واقعی
صحیح ترین و در عین حال پر هزینه ترین رویه برای محاسبه نسبتها، جمع آوری داده های واقعی است. در این روش در بیشتر مواقع باید یک رویه گردآوری داده ایجاد و توسعه پیدا کند و حتی تجهـیزات مـورد نیاز برای گردآوری داده ها نیز خریداری شود. علاوه بر آن، جمع آوری داده ها نیازمند زمان زیاد و استفاده از افراد ماهر است. نتایج، اغلب باید بوسیله مدلهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. برای مثال، انتخاب و نمونه گیری از سفارشها ممکن است برای بدست آوردن نسبت زمان اختصاص یافته به سرپرستی تولید یک محصول مشخص ضروری باشد. در این حالت، در زمانهای مختلف نام محصولی که سرپرستی می شود به صورت تصادفی از سرپرست تولید، پرسیده خواهد شد. بر مبنای ایـن داده ها، می توان اطلاعات مورد نیاز را بدست آورد.
رویه پیشنهادی برای ردیابی و تخصیص هزینه سربار به موضوع هزینه
o مرحله اول : دسته های هزینه را مشخص کنید.
o مرحله دوم : فعالیت های اصلی را بشناسید.( مرحله دوم را می توان همگام با مرحله اول انجام داد)
o مرحله سوم : با ترسیم یک ماتریس EAD هزینه ها را به فعالیتها مرتبط سازید.
در این مرحله فعالیتهای دخیل در هر یک از هزینه ها مشخص می شوند و ماتریس هزینه، فعالیت وابستگی EAD ترسیم می شود. دسته های هزینه، ستون های ماتریس ارقام EAD را تشکیل می دهند و فعالیت های مشخص شده در مرحله 2 ردیف ها را تشکیـل می دهنـد. اگـر فعالیتi به دسته هزینه j مربوط باشد در خانه j، i یک علامت تیک زده می شود.
o مرحله چهارم : با استفاده از نسبتهای ماتریس EAD علامت های تیک بزنید.
در هریک از خانه ها یک علامت شامل تیک، با استفاده از هر یک از شیوه هایی که قبلاً ذکر شده نسبت برآورد شده جایگزین می شود. هر یک از ستونهای ماتریس EAD باید به 1 رسانده شود.
o مرحله پنجم : ارزش پولی فعالیتها را بدست آورید.
برای بدست آوردن ارزش پولی هر یک از فعالیتها معادله زیر را بکار ببرید.

 

Expense j x EAD i.j∑ = TAC i
در معادله فوق (i) TAC مساوی بهای تمام شده کل فعالیت i است.
در معادله فوق M مساوی تعداد دسته های هزینه ها است.
هزینه j مساوی است با ارزش پولی دسته هزینه j .
در معادله فوق، ( i.j) EAD(مساوی است ورودی (i.j) در ماتریس هزینه، فعالیت، وابستگی EAD.
o مرحله ششم : با ترسیم یک ماتریس APD فعالیتها را به محصولات مرتبط کنید.
در این مرحله فعالیتهای صرف شده توسط هر یک از محصولات مشخص می شوند و ماتریس فعالیت محصول، وابستگی APD ترسیم می گردد. فعالیت ها ستونهای ماتریس APD را تشکیل می دهند و محصولات، ردیفهای این ماتریس را تشکیل می دهنـد. اگـر محصـول i فعـالیت j را بـه مصرف برساند در خانه j ، i یک علامت تیک گذاشته می شود.
o مرحله هفتم : در ماتریس APD نسبتها را جایگزین علامتهای تیک کنید.
هر خانه ای که شامل یک علامت تیک باشد با استفاده از هر یک از شیوه هایی که قبلاً ذکر شد نسبتی جایگزین آن می شود. هر یک از ستونهای ماتریس APD باید به 1 رسانده شود.
o مرحله هشتم : ارزشهای پولی محصولات را بدست آورید.
برای بدست آوردن ارزشهای پولی هر یک از محصولات معادله زیر بکار می رود.

 

TAC (j) x APD (i.j)∑ = OCP (i)
در معادله فوق (i) OCP مساوی با اقلام بهای سربار محصول i است.
N مساوی است با تعداد فعالیت ها.
( j )TAC مساوی است با ارزش پولی فعالیت (i).
APD (i.j) مساوی است با i.j در ماتریس فعالیت ، محصول ، وابستگی.
البته با استفاده از نرم افزارهای رایج و استاندارد صفحه های گسترده شیوه ذکر شده به آسانی قابل اجرا است. حال برای روشن تر شدن موضوع، مراحل فوق در قالب مثال ارائه می شود.
در این بخش اقلام بهای سربار یک شرکت کوچک و عادی تولیدی با استفاده از روش شناسی پیشنهادی مشخص می شوند. در این نمونه میانگین هزینه های واقعی جدول بندی شده از چند شرکت تولیدی بکار می رود تا اقلام بهای تمام شده یک شرکت تجاری و تولیدی کوچک بدست آید. شرکت تولیدی ابزار یک شرکت تولید کننده کوچک در غرب پنسیلوانیاست که تولید سه محصول اصلی و عمده را بر عهده دارد به دلیل استفاده از دستگاههای CNC برای تولید محصولات عملیات مهندسی همواره صورت می پذیرد بیش از 80 % ‌کل تجارت این شرکت با 10 خریدار عمده صورت می گیرد چون این شرکت 20 سال سابقه فعالیت دارد با افزودن 3 تا 5 کارمند جدید در هر سال رشد کرده است. اخیراً مجموعه نیروی کار انسانی این شرکت تقریباً به 100 کارمند رسیده است با وجود رشد این شرکت از نظر وسعت و حجم در طول چند سال اخیر سود این شرکت کاهش یافته است. در طول 2 سال اخیر این شرکت برای اولین بار در تاریخ فعالیت خود ضرر دیده است. مدیران این شرکت معتقدند که دیگر بهایابی بر اساس شم بازار یا کاربرد شیوه های سنتی مناسب نیست در نتیجه آنان تصمیم گرفتند سیستم بهایابی ABC را بکار ببرند از آنجا که داده های مورد نیاز برای سیستم ABC موجود نبود و هزینه جمع آوری همه آن داده ها برای این شرکت گران تمام می شد مدیران تصمیم گرفتند از حدس قریب به یقین برآورد سیستماتیک و داده های واقعی استفاده کنند مرحله اول بررسی دسته های هزینه شامل صورت درآمد متوسط شرکت و انتخاب محرکهای بهای تمام شده بود.تصویر 2 این تقسیم بندی را نشان می دهد.
در مرحله دوم این شرکت فعالیت های اصلی و محرکهای بهای تمام شده دوم معادل آن فعالیت را چنانکه در تصویر 3 نشان داده می شود.
مرحله سوم تعیین می کند که کدام فعالیت ها در هر یک از دسته های هزینه شامل هستند به عنوان مثال فعالیتهایی شامل در دسته هزینه حمل و نقل، دریافت مواد و حمل محصول می باشد. برای توصیف سیستماتیک شامل بودن فعالیتها در دسته های هزینه از ماتریس هزینه، فعالیت و وابستگیEAD استفاده می شود. ماتریس EAD برای این شرکت در تصویر 4 نشان داده می شود یک علامت تیک در خانه i.j نشان می دهد که فعالیت i در دسته j هزینه بردار است. در مرحله چهارم هزینه های هر یک از دسته های هزینه به فعالیت ها ارتباط داده می شوند. هر یک از دسته های هزینه بر اساس نسبت شامل بودن آن در فعالیت ها توزیع و تقسیم می شوند. به عنوان مثال دسته هزینه حمل و نقل به دو فعالیت "حمل و نقل" و "دریافت مواد و حمل محصولات" تقسیم می شود.

 

نمودارشماره 2 ( طبقه بندی هزینه و محرکهای بهای تمام شده مربوط آنها )
طبقه هزینه مبلغ محرک بهای تمام شده
اجرا 270000 زمان ( ساعت)
استهلاک 180000 ارزش منابع استفاده شده ( پول )
اجاره و خدمات رفاهی 150000 فضا ( متر مربع / فوت مربع )
اداری 70000 سطح استفاده از منابع اداری ( %‌ )
حمل و نقل 50000 فاصله ( کیلومتر / مایل )
بهره 45000 سطح بهای تمام شده فعالیت
ارسال کالا 45000 وزن محموله ( پوند / کیلو)
ماموریت 45000 فاصله (کیلومتر / مایل )
بیمه تجاری و هزینه های قانونی 40000 بهای تمام شده منابع استفاده شده توسط فعالیتها ( پول )
آگهی 40000 سطح سود دهی ( %‌)
پذیرائی 20000 سطح اهمیت مشتری ( %‌ )
هزینه های متفرقه 45000 غیر قابل پیش بینی

 

نمودارشماره 3 ( فعالیتهای اصلی و محرکهای بهای تمام شده مرحله دوم )
فعالیت محرک بهای تمام شده
ارتباط مشتری تعداد ارتباط مشتری
تهیه مظنه تعداد مظنه ها
کار فنی ساعت کار فنی
خرید مواد تعداد سفارشهای خرید
تدارک تولید تعداد چرخش محصول
دریافت مواد و جابجائی تعداد پذیرش
مدیریت برتولید و سرپرستی ترکیب محصول
بیمه کیفیت ترکیب محصول
حمل محصول فاصله
پرداخت های مشتری تعداد پرداختها
مدیریت عمومی و اداره امور شدت فعالیتها

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

) EAD نمودار 4 ( ماتریس هزینه ، فعالیت ، وابستگی
هزینه های متفرقه پذیرایی آگهی هزینه بیمه و
هزینه های قانونی ماموریت حمل محصول بهره حمل و نقل هزینه های اداری اجاره و
خدمات رفاهی استهلاک اجرا طبقه هزینه

 

 

 

فعالیتها
√ √ √ √ √ √ √ ارتباط مشتری
√ √ √ √ تهیه مظنه
√ √ √ √ √ √ کار فنی
√ √ √ √ √ خرید مواد
√ √ √ √ تدارک تولید
√ √ √ √ √ √ دریافت وبارگیری مواد
√ √ √ √ مدیریت تولید و سرپرستی
√ √ √ √ √ بیمه کیفیت
√ √ √ √ √ √ √ حمل محصول
√ √ √ √ √ پرداخت مشتری
√ √ √ √ √ √ √ √ √ مدیریت عمومی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


اعداد نشان داده شده در تصویر 5 جایگزین علامت تیک جدول ارقام EAD می شوند. توجه کنید که ارقام هر یک از ستون ها با هم جمع بسته شده و به 1 رسانده شوند. بدین معنا که کل دسته هزینه در کل فعالیتها پخش می شود. ضرایبی که در تصویر 5 نشان داده می شوند. با استفاده از سه شیوه ای که قبلاً شرح داده شده بدست می آیند. این سه شیوه شامل داده های واقعی، برآورد سیستماتیک AHP و حدس قریب به یقین است. هنگامی که داده ها موجود باشند ضرایب بر اساس محرک هزینه مرحله اول مشخص می شوند به عنوان مثال این شرکت تولید ابزار برای فعالیتهای دریافت مواد اولیه و نگهداری و ارسال محصولات چندین مایل را طی می کرد ( مسافت محرک بهای تمام شده مرحله اول برای حمل و نقل است )‌ دفاتر ثبت نشان می دادند که برای دریافت مواد اولیه و نگهداری و ارسال محصولات به ترتیب 400000 و 600000 مایل طی شد. به همین ترتیب ظرایب دسته حمل و نقل نیز 0.6 و 0.4 بودند. از طرفی دیگر در دفاتر این شرکت مسافت طی شده برای مسافت های تجاری ثبت نشده بود مسافت محرک بهای تمام شده مرحله اول برای دسته هزینه مسافت تجاری است فعالیتهائی که هزینه های مسافرت تجاری را باعث می شوند شامل تماس با مشتریان و کارهای مهندسی و فنی و مدیریت عمومی هستند در این موقعیت با استفاده از AHP ضرایب مربوطه تخمین زده شدند از کارکنان این شرکت که در این فعالیتها فعالیت داشتند درخواست شد مسافت نسبی ( محرک بهای تمام شده ) را که برای هر یک از این فعالیتها طی می کنند تخمین بزنند به عنوان مثال سه پرسش زیر از آنها سوال شد :
• مسافت کلی که جهت تماس با مشتریان طی شد در مقایسه با مسافت کلی جهت کارهای مهندسی چقدر بود ؟

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 20   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت(ABC) و کاربرد آن در شرکتهای کوچک

دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فرضیه فرعی 1 :
بین میانگین نرخ بازده سرمایه شرکتها قبل از خصوصی سازی با میانگین نرخ بازده سرمایه شرکتها بعد از خصوصی سازی تفاوت معنی داری وجود دارد .
فرضیه فرعی 2 :
بین میانگین نرخ هزینه سرمایه شرکتها قبل از خصوصی سازی با میانگین نرخ هزینه سرمایه شرکتها بعد از خصوصی سازی تفاوت معنی داری وجود دارد .
به منظور بررسی علت تغییر یا عدم تغییر ارزش افزوده اقتصادی ، فرضیه های 2 و 3 که اجزای تشکیل دهنده ارزش افزوده اقتصادی هستند را مورد آزمون قرار می دهیم .

 

8-1 تعریف واژگان و اصطلاحات
واژه های کلیدی و عملیاتی این تحقیق به شرح زیر است :
خصوصی سازی : تبدیل یا انتقال مالکیت از بخش عمومی به بخش خصوصی است . در این تحقیق تغییر حاکمیت شرکتهای دولتی به بخش غیر دولتی مد نظر است یه طوری که حداقل 51 درصد سهام این شرکت ها از حاکمیت دولت خارج شده باشد (چارلز ولستیک، 1989)1.
ارزش افزوده اقتصادی : یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد است و نشان دهنده باقی مانده سود است که پس از هزینه سرمایه از سود حاصل از عملیات به دست می آید(استیوارت ،1991)2.
در واقع معیاری است که هزینه فرصت همه منابع به کار گرفته شده در شرکت را مد نظر قرار می دهد . به عبارت دیگر ارزش افزوده اقتصادی مثبت نشان دهنده تخصیص بهینه منابع ، ایجاد ارزش در شرکت و افزایش ثروت سهامداران است ، از طرفی ارزش افزوده منفی بیانگر اتلاف منابع و تخصیص غیر بهینه و ناکارآمد منابع شرکت و به تبع آن کاهش ثروت سهامداران است .
شرکت دولتی : واحد سازمانی مشخص است که با اجازه قانون به صورت شرکت ایجاد می شوند و یا به حکم قانون یا دادگاه صالح ملی مصادره شده و به عنوان شرکت دولتی شناخته شده باشند و بیش از 50 درصد سرمایه آن متعلق به دولت باشد (اکبر کمیجانی ، 1382 )3.
نرخ بازده سرمایه( r ) : این نرخ بهره وری سرمایه به کار گرفته شده را بدون توجه به روش تامین مالی و فارغ از انحرافات حسابداری اندازه گیری می کند و از تقسیم سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات بر سرمایه به دست می آید ( استیوارت ، 1990 ،ص56)1.
سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات2 : به سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات با اصلاحات و تغییرات صورت گرفته مانند سرقفلی و دارایی های سرمایه های و غیره (همان منبع ، ص80)3 .
سودی که در محاسبه آن اثر ثبتهای غیر نقدی حذف و صرفه جویی مالیاتی ناشی از هزینه بهره در آن ثبت شده است و از طرف دیگر NOPAT نشان دهنده سودی است که به صورت بازده نقدی برای تامین کنندگان مالی در دسترس می باشد .
سرمایه4 : مجموع کل دارایی شرکت به اضافه بدهی های بدون بهره و یا مجموع حقوق صاحبان سهام و بدهی های بهره دار (همان منبع ، ص80)5 .
نرخ هزینه سرمایه : از طریق میانگین موزون هزینه سرمایه و بدهی بدست می آید که به معنای حداقل میزانی است که مالکان منابع شرکت به منظور نگه داشتن سرمایه خود باید بدست بیاورند (همان منبع ، ص81)6 .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2- مقدمه:
در این فصل ابتدا به تعاریف و اهداف خصوصی سازی و مسائل خصوصی سازی و در بخش دوم به معرفی ارزش افزوده اقتصادی و متغیرهای آن پرداخته و در آخر به ارتباط این دو متغیر و نتیجه گیری ها و بررسی سوابق تحقیق می پردازیم .

 

2-2بخش اول ) خصوصی سازی
1-2-2 تعریف خصوصی سازی
اصطلاح خصوصی سازی در فرهنگ لغت دانشگاهی وبستر بدین صورت آمده است که " خصوصی سازی ، تغییر کنترل یا مالکیت از سیستم دولت به سیستم خصوصی است ". در تعریفی دیگر از پیکاپ داریم : خصوصی سازی جنبه مهمی از سیاستهای اقتصادی است و به عنوان فرآیند انتقال « مالکیت » بنگاههای دولتی به بخش خصوصی تعریف می شود.
کلمنتی نیز خصوصی سازی را وسیله ای برای بهبود عملکرد فعالیتهای اقتصادی از طریق افزایش نقش نیروهای بازار می داند در صورتیکه حداقل 50% سهام دولت به بخش خصوصی واگذار گردد.
خصوصی سازی را می توان در مفهومی گسترده تر از انتقال مالکیت ، انتقال مدیریت یا واگذاری مالکیت بخش دولتی به بخش خصوصی تعریف کرد که این روش شامل قراردادهای مدیریتی و قراردادهای اجاره می شود (جان موز، 1992 ) .
در ایران نیز طبق قانون محاسبات عمومی شرکت دولتی واحد سازمانی مشخصی است که با اجازه قانون به صورت شرکت ایجاد شود و یا به حکم قانون یا دادگاه صالح ملی شده و به عنوان شرکت دولتی شناخته شده باشد و بیش از 50% سرمایه آن متعلق به دولت باشد .
شرکتهای تجاری که از طریق سرمایه گذاری شرکتهای دولتی ایجاد شوند تا جاییکه بیش از 50% سهام آنها متعلق به شرکتهای دولتی باشند ، شرکت دولتی تلقی می شوند.

 

با توجه به موارد فوق و مفاد قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران ، جهت تنظیم راهکارهای مناسب به منظور تسریع و تسهیل دستیابی به توسعه مشارکت عمومی در جهت " تحقق ارتقای کارایی و افزایش بهره وری منابع مادی و انسانی کشور و توسعه توانمندی های بخش های خصوصی و تعاونی " سهام شرکتهای قابل واگذاری بخش دولتی و شرکتهایی که فعالیت آنها در بخش غیر دولتی غیر ضروری است ، طبق مقررات این قانون به بخشهای خصوصی و تعاونی فروخته خواهد شد . به طور خلاصه خصوصی سازی در ایران به معنی واگذاری سهام دولتی به طوریکه سهم دولت در این شرکتها به حداکثر 50% برسد ، می باشد و سازمان خصوصی سازی طبق قانون برنامه سوم توسعه در سال 1379 تشکیل و متولی اجرای این سیاست قرار گرفت .

 

3-2 اهداف خصوصی سازی
خصوصی سازی می تواند اهداف متعدد و گوناگونی مطابق با خصوصیات هر کشوری داشته باشد به معنی آنکه برای هر کشوری جهت تحقق یکی از اهداف آن کشور می تواند اجرا شود . ولی به طور کل می توان به اهداف اقتصادی آن نظیر جلوگیری از بکار گیری امکانات تولیدی در بخش دولتی به منظور افزایش بازدهی یا تولید و تقویت بازار سرمایه در چارچوب نظام بازار آزاد و افزایش درآمدهای ارزی و اهداف دیگر مثل مردمی کردن مالکیت صنعتی ، جلوگیری از تمرکز سرمایه در یک قطب و زمینه سازی برای تحقق اقتصاد آزاد یا لیبرال (نلیس، 1992 ) ، اشاره کرد .
به طور کلی می توانیم هدفهای خصوصی سازی را به سه دسته تقسیم کنیم (ویکرویرو، 1998 ) :
1-اهدف اقتصادی ، شامل :
 افزایش راندمان
 توسعه بازار آقتصاد آزاد
 تقویت بازار سرمایه
 افزایش درآمدهای ارزی
2-اهداف مالی :
 تامین درآمد برای پرداختهای دولت

 

3-اهداف اجتماعی :
 مردمی کردن سرمایه یا تقسیم سرمایه بین مردم
در ایران طبق سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی این اهداف بدین صورت ذکر شده است که ، به منظور :
• شتاب بخشیدن به رشد اقتصاد ملی .
• گسترش مالکیت در سطح عموم مردم به منظور تامین عدالت اجتماعی.
• ارتقای کارایی بنگاههای اقتصادی و بهره‌وری منابع مادی و انسانی و فناوری.
• افزایش رقابت‌پذیری در اقتصاد ملی.
• کاستن از بار مالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیتهای اقتصادی.
• افزایش سطح عمومی اشتغال.
• تشویق اقشار مردم به پس‌انداز و سرمایه‌گذاری و بهبود درآمد خانوارها.
سیاست خصوصی سازی مقرر می گردد .

 

4- 2روشهای واگذاری فعالیتهای اقتصادی به بخش خصوصی
رایج ترین روشهای واگذاری فعالیتهای اقتصادی به بخش خصوصی به شرح زیر است ( ماندال ، 1994،ص78) .
• عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به عموم مردم
• عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به گروه های خاص
• فروش دارائیهای واحد دولتی
• تفکیک واحد مشمول واگذاری به واحدهای کوچکتر
• جلب مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری جدید مورد نیاز واحدهای دولتی
• فروش واحد دولتی به مدیران یا کارکنان واحد
هر کدام از این روشها اهداف خاصی را نشانه گیری می کند و به نوبه خود می تواند تاثیر متفاوتی بر وضعیت اقتصاد باقی بگذارد لذا به بررسی بیشتر این روشها می پردازیم .

 


1-4-2 روش اول : عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به عموم مردم
در این روش سهام به طور آزاد و بدون شرط به عموم عرضه می شود و روش کار آن بدین صورت است که اگر واحد مشمول واگذاری به تغییر سازمان نیاز داشته باشد تا به شکل واحد خصوصی درآید ، باید این تغییر پیش از عرضه سهام به عموم صورت پذیرد . در غیر این صورت تنها باید جریانات و تشریفات عادی عرضه سهام به عموم طی شود . قیمت میتواند ثابت و از پیش اعلام شده یا متغیر و از راه مزایده باشد و وجود بازار بورس سهام اوراق بهادار الزامی است .
کاربرد این روش در مواردی توصیه می شود که شرکت مشمول واگذاری از لحاظ بافت و ساخت از سلامت برخوردار باشد و بتواند روی توان سودآوری و درآمد زایی آن اعتماد کرد . هدف از به کارگیری این روش اشاعه مالکیت در ابعاد بسیار گسترده است .
مکانیسم ارزیابی ارزش واحد و قیمت گذاری سهام باید به طور دقیق مشخص شود و نیز باید مکانیسم ویژه ای برای توزیع سهام عرضه شده به کار گرفته شود .
از مزیتهای این روش آشکار و قابل ردیابی بودن روش ، عمومیت یافتن مالکیت وسهامداری و گسترش امکانات عرضه منابع پس اندازی برای نیازهای سرمایه ای اقتصاد است .
شرایطی برای واگذاری به عموم وجود دارد که بدین صورت است که :
• بزرگ بودن واحد مشمول واگذاری و سابقه ای مبنی بر توان کسب سود و درآمدزایی
• وجود مجموعه مدیریتی و اطلاعاتی لازم برای تجهیز واحد جهت ورود به بازار خصوصی و اطلاع رسانی به متقاضیان احتمالی خرید سهام
• وجود نقدینگی لازم در بازار عرضه کننده سهام جهت جذب سهام
• وجود بازار فعال و مکانیسم مشخص با حمایت قانون جهت بررسی امور
عدم وجود نهادهای مالی جا افتاده و سازمانهای واسطه مالی و موسسات ارزیابی از مطلوبیت این روش در کشورهای در حال توسعه می کاهد .

 

2-4-2 روش دوم : عرضه سهام واحد مشمول واگذاری به گروه های خاص
در این روش تمام یا قسمتی از سهام دولتی به یک یا چند شخص حقیقی یا حقوقی عرضه می شود . برای این کار مذاکرات دو جانبه یا مزایده می تواند انجام شود . قیمت می تواند ثابت و از پیش تعیین شده و یا متغیر و از راه مزایده باشد و پرداختها نیز به صورت یکجا یا قطعی باشد .

 

موارد استفاده از این روش زمانی است که بازار سرمایه و اوراق بهادار وجود نداشته باشد و یا در مورد سازمانهایی که ساخت مالی ضعیف دارند و یا از نظر اندازه قابل عرضه به عموم نباشند به کار می رود .
این نوع عرضه موجب فراهم آوردن زمینه برای ایجاد طبقه کارآفرین خلاق است ولی ممکن است معامله در معرض انواع روابط و رانت خواری های ناخواسته قرار گیرد .

 

3-4-2 روش سوم : فروش دارائیهای واحد دولتی
در مواردی که دولت به شدت به منابع مالی نیازمند است و یا فروش سهام واحد مشمول واگذاری ممکن نباشد از واگذاری به شکل فروش دارایی های واحد دولتی به بخش خصوصی استفاده می شود و فروش دارایی ها زمانی صورت می گیرد که شرکت مشمول واگذاری امیدی برای استقلال اقتصادی و یا توانایی سودآوری با وضعیت موجود ، نداشته باشد .
روش کار بدین صورت است که دارایی توسط دولت مورد فروش مستقیم قرار می گیرد و یا برخی از دارایی ها بدست شرکت مشمول واگذاری فروش رفته و در نتیجه فروش کامل دارایی ها انحلال شرکت اعلام می شود که البته در بیشتر موارد این فروشها به صورت مزایده است .

 

4-4-2روش چهارم : تفکیک واحد مشمول واگذاری به واحدهای کوچکتر
در مواردی که واحد دولتی به دلایل غیر اقتصادی بیش از حد بزرگ شده باشد و یا هدف واگذاری بخشی از فعالیتهای دولتی به بخش خصوصی باشد ، لازم است واحد مشمول واگذاری به یک مجموعه مادر و چندین واحد تابعه تفکیک شود ، سپس هر یک از شرکتهای تابعه به صورت جداگانه به بخش خصوصی واگذار گردد . این روش در فعالیتهای بزرگ انحصاری یا شبه انحصاری مثل آب و برق می تواند به کار گرفته شود .

 

5-4-2روش پنجم : جلب مشارکت بخش خصوصی در سرمایه گذاری جدید مورد نیاز واحدهای دولتی
در مواقعی که دولت نیاز زیادی به منابع مالی ندارد ولی بخواهد بار اقتصادی اش را در حد امکان سبک نماید از این روش استفاده می شود . مثلا در مواردی که مالکیت شرکت از راه مصادره به دولت رسیده باشد ، بار سیاسی کاهش سرمایه به مراتب کمتر خواهد بود.
در واقع با انتشار سهام جدید به صورت عمومی یا خصوصی که قابل فروش به بخش خصوصی است و به منظور ایجاد واحدهای مختلف که در آن سهم بخش دولتی سیر نزولی و در مجموع سهم مالکیت خصوصی در اقتصاد رو به افزایش باشد ، واگذاری صورت می گیرد و دولت با این کار از مبتلا شدن به درگیریهای سیاسی برای از دست دادن مالکیت در بخش دولتی می گریزد .

 

6-4-2 روش ششم : فروش واحد دولتی به مدیران یا کارکنان واحد
در این روش مدیران یا کارکنان شرکت مشمول واگذاری درصدی از سهام آن شرکت را خریداری می کنند و کنترل شرکت را در دست می گیرند و در واقع با تقویت انگیزه مالکیت بر کارایی واحد مشمول واگذاری می افزاید و حتی ممکن است فروش به صورت اقساطی نیز به مدیران یا کارکنان صورت گیرد که در حالت فروش اقساطی دولت منابع لازم را برای واگذاری از راه وام گیری از موسسات مالی تامین می کند .
در پایان مقایسه ای بین سه روش واگذاری به بخش خصوصی ، عرضه سهام به عموم ، عرضه خصوصی سهام و فروش به مدیران و کارکنان در کشورهای مختلف در فاصله سالهای 1980 تا 1987 صورت گرفته است که نشان می دهد که مجموع فروش به مدیران یا کارکنان کمتر از دو نوع دیگر واگذاری صورت گرفته است ( جدول شماره 1 ) .

 

جدول 1-2 : مقایسه سه روش واگذاری به بخش خصوصی در فاصله 1980 تا 1987

 

شرح عرضه عمومی سهام عرضه خصوصی سهام فروش به مدیران و کارکنان
آفریقا 4 73 6
آسیا و اقیانوسیه 29 24 0
اروپا 60 61 14
آمریکای شمالی و جنوبی 24 101 1
جمع 117 259 21

 


از عوامل کم بودن شیوه واگذاری به شکل فروش به مدیران و کارکنان به خصوص در کشورهای در حال توسعه می توان به کمبود تخصص مدیریت به منظور خریداری واحد دولتی یا کمبود امکانات مالی کارکنان حتی برای خرید اقساطی و یا نبود بازارهای مالی که بتواند منابع مالی مورد نیاز را برای این نوع واگذاری ها تامین کنند اشاره کرد .

 

5-2 تجربه خصوصی سازی در جهان
خصوصی سازی نه فرآیندی ساده است و نه به یک صورت متحدالشکل اجرا می شود . چگونگی شروع آن متفاوت است و کشورها اهداف مختلفی را از اجرای آن دنبال می کنند و برای نیل به اهداف مورد نظر خود به راهبردها و طرح های متفاوت نیازمند هستند .در دو دهه قبل ، خصوصی سازی از مهم ترین عناصر اصلی برنامه اصلاح ساختاری کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته بوده است .
کشورهای در حال توسعه در دهه 1980 با بحران های مالی مواجه شدند .این بحران ها موانع قابل توجهی در ظرفیت دولتها برای سرمایه گذاری در بنگاه های دولتی پدید آوردند . این امر در سطح اقتصاد کلان پیامدهای منفی به بار آورد که به نوبه خود ، هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی برای شرکتها تبعات بدی داشت . در بسیاری موارد ، اصلاحات جز لا ینفک برنامه های تعدیل ساختاری بود که بر خصوصی سازی شتابان تاکید داشتند ، نه لزوماً نوعی خصوصی سازی که کارایی و ارزش خالص را افزایش دهد . با توجه به این سلسله اوضاع ، ملاحظات مربوط به کارایی برای بسیاری از دولتها آن قدر اهمیت نداشت که ضرورت غلبه بر موانع منابع داشت .
پژوهش های تجربی اخیر درباره تاثیر خصوصی سازی بر عملکردپولی و عملیاتی ، نیروی کار ، ترازهای مالی و ارزش ویژه توزیعی ، به میزان بسیار زیادی موید این نظر است که خصوصی سازی می تواند برای شرکتهایی مفید باشد که در ساختار بازار رقابتی در کشورهای میانه درآمد فعالیت می کنند .
از طرفی دو مجموعه مهم تر از شرایط موفقیت خصوصی سازی عبارتند از شرایط کشور و شرایط بازار کار . شرایطی که در کشور به خصوصی سازی موفق کمک می کند مشتمل است بر رژیم حاکم بر تجارت ، محیط پایدار و پیش بینی پذیر برای سرمایه گذاری و ظرفیت توسعه یافته نهادی و مقرراتی . شرایط بازار نیز نقش مهمی در خصوصی سازی موفق دارد و خصوصی سازی بنگاههایی که محصولات قابل تجارت تولید می کنند یا در بازارهای رقابتی یا بالقوه رقابتی فعالیت می کنند به کارائی بهتر ختم می شود ، به شرط این که خصوصی سازی را بتوان به صورت شفاف پیش برد .
خصوصی سازی باید به میزان زیادی به هزینه ها و فایده های آن بستگی داشته باشد و این ها نیز خود بستگی دارند به این که چگونه انواعی از اصلاحات در پی هم می آیند و اصلاحات با چه سرعتی اعمال می شود . بحرانهای اقتصادی ممکن است زمینه ای برای خصوصی سازی سریع به شمار آید ، که بسیاری از نویسندگان هم این را مطرح کرده اند ، اما خصوصی سازی در چنین شرایطی لزوما به نتایج اقتصادی مطلوب نخواهد انجامید .
در واقع برای کشورهای کم درآمد یک پیش شرط خصوصی سازی موفق همانا ایجاد محیط تواناساز است که در آن بخش خصوصی بتواند به طرز اثربخشی عمل کند که شرایط رسیدن به این محیط تواناساز می تواند وجود اصلاحات اقتصاد کلان ، بهبود چارچوب های تنظیم مقررات ، تقویت سیستم پولی ، کاهش موانع رقابت ، مقررات زدایی از بازارهای محصول و عامل و بهبود روش های کشورداری ، باشد . و اگر کشورها هنوز در مرحله ای نباشد که آغاز برنامه خصوصی سازی از لحاظ سیاسی یا اقتصادی امکانپذیر باشد ، در این صورت خصوصی سازی مدیریت ، اجاره دارایی ها، اعطای معافیت ها و قراردادهای مدیریتی می تواند به منافع اقتصادی مهمی بیانجامد بی آنکه اجباری به تغییر مالکیت باشد .
در کل خصوصی سازی در جهان را می توان به سه دسته تقسیم کرد :
• خصوصی سازی در کشورهای پیشرفته
• خصوصی سازی در کشورهایی با اقتصاد متمرکز
• خصوصی سازی در کشورهای جهان سوم
که در این بخش توضیحاتی مختصر درباره اجرای خصوصی سازی در این دسته کشورها داده می شود .
خصوصی سازی در کشورهای پیشرفته مانند بریتانیا در دهه 1980 موج جدیدی را آغاز کرد و بار مالی و اشتغال اداری مهمی را از دوش دولت برداشت و درآمد ها و منابع مالی زیادی نصیب حکومت تاچر شد ( ویلتشیر، 1998 ،ص24) .
تجربه ای دیگر از خصوصی سازی در کشورهای پیشرفته ، کشور ژاپن می باشد که در آغاز انقلاب میجی ،1868 دولت اقدامات وسیعی را در تقویت ظرفیتهای تولیدی جامعه صورت داد و منجر به موج عظیم سرمایه گذاری بخش خصوصی شد که دولت در بسیاری موارد نقش ارشاد و هدایت را بازی می کرد .
در اوخر دهه 1880 دولت شروع به واگذاری شرکتهای دولتی کرد که با اعمال مدیریت سازمان یافته و قدرتمند خصوصی توانستند بیشترین سود را در تاریخ تجاری خود تحصیل نمایند .
خصوصی سازی در کشورهایی با اقتصاد متمرکز ، آغازی برای فعالیت بازار و حاکمیت مکانیزم قیمتها است . بنابراین ، تغییر و دگرگونی ساختارها در تمامی بخشها و ایجاد زمینه های ارزشی قانونی و نهادی برای بوجود آوردن فضایی مناسب برای توسعه و رشد بنگاههای خصوصی لازم است.
تمرکز فعالیتهای اقتصادی در دست دولت مشکلات بزرگی را تا حد بحران و فروپاشی نظام سیاسی برای این کشورها بوجود آورده است . سهم دولت در محصول تولید شده در کشورهای چکسلواکی (1986 ) آلمان شرقی (1982) روسیه (1985 ) لهستان ( 1985 ) مجارستان (1984 ) به ترتیب 97 ، 5/96 ، 96 ، 81 ، 5/62 درصد بوده است .
خصوصی سازی در کشورهای جهان سوم اغلب متاثر از فشارهای مستقیم و غیر مستقیم سازمانهای بین المللی از جمله بانک جهانی و صندوق بین المللی پول می باشد . این نهادهای بین المللی اعطای اعتبارات و وامهای بین المللی را منوط به اصلاحات و تعدیل اقتصادی در چارچوب خصوصی سازی می نمایند .
البته تنها فشار سازمانهای بین المللی علت این امر نیست بلکه انگیزه های دیگری مثل افزایش سرمایه گذاری های نهادهای خصوصی و شرکتهای بزرگ فراملیتی در این کشورها و برنامه ریزی های متمرکز اقتصادی بوجود آمده پس از جنگ جهانی دوم ، موجب قبول شرایط تعدیل اقتصادی می باشد (ماندال ، 1944 ) .
البته موفقیت خصوصی سازی در کشورهای جهان سوم در گرو مجموعه ای از اصلاحات قانونی و آماده سازی جو و فضای مناسب رشد سرمایه داری می باشد .

 

6-2خصوصی سازی در ایران
واگذاری سهام دولت به عموم مردم نخستین بار در سال 1353 مطرح شد . دولت وقت با وجودی که از مازاد درآمدهای نفتی بهترین بهره برداری را کرده بود ، با هدف واگذاری سهام به عموم مردم ، کارکنان و کشاورزان ، سازمانی را بنا نهاد که بعدها در برنامه سوم توسعه همان وظیفه را به نحو دیگری و نام دیگری بر عهده گرفت .
« سازمان مالی گسترش مالکیت واحدهای تولیدی » در سال 1354 و با هدف سهیم کردن کارگران و کشاورزان در مالکیت واحدهای تولیدی تشکیل شد . این سازمان در طول سالهای بعد تا وقوع انقلاب حداقل نیمی از روستائیان و بخش عمده ای از کارگران کشور را سهام دار کرد . وقوع انقلاب و متعاقب آن جنگ 8 ساله و البته اقدامات دولت در ملی کردن صنایع موجب شد اهداف خصوصی سازی وحتی واگذاری سهام به کارکنان خود دولت ، متوقف شد . در این مدت تعداد شرکتهای دولتی هر روز رو به افزایش بود و کشور نیز مجبور یود برای نگهداری این شرکتها هزینه های گزافی را متحمل شود .
در اوایل سال 68 و درحالی که اقتصاد دوران بعد از جنگ را تحمل می کرد ، بحث خصوصی سازی مجددا مطرح شد و چند آیین نامه و طرح ولایحه در دستور کار مجلس و دولت قرار گرفت و با تصویب هیات وزیران و اعلام فهرست 400 شرکت قابل واگذاری از سال 70 خصوصی سازی شکل قوی تری به خود گرفت .سازمان مدیریت وقت نیز با ارائه پیشنهادی که بعدها به تبصره 32 قانون برنامه اول توسعه معروف شد ، همچنین دو مصوبه هیئت وزیران در سالهای 70 و 71 روند خصوصی سازی را سرعت بیشتری بخشید .
نتیجه کار دولت در واگذاری شرکتهای دولتی در سال های 70 تا 73 فروش 5/1715 میلیارد ریال سهم بود که به سه روش بورس ، مزایده و مذاکره واگذار شد. در سالهای 74 تا 76 دولت موفق شد 7/1780 میلیارد ریال سهم به سه روش مذکور بفروشد و از سال 77 تا 79 نیز دولت حاضر شد به روش های بورس و مزایده از مالکیت خود در 3/4832 میلیارد ریال سهم یگذرد .
بدین ترتیب جمع کل سهام واگذار شده در طول سالهای 70 تا 79 ، 7/8328 میلیارد ریال بود به طوری که میزان واگذاری ها از سال 70 تا 76 حدود 42 درصد و از سال 77 تا 79 حدود 58 درصد واگذاری ها را شامل شد .
تا قبل از قانون برنامه سوم توسعه ، واگذاری سهام شرکتهای دولتی به موجب قوانین و مقررات پراکنده ای صورت می گرفت که آخرین آنها تبصره 35 قوانین بودجه سنواتی کل کشور بود . در قانون برنامه سوم توسعه برنامه خصوصی سازی مشتمل بر ساماندهی شرکتهای دولتی و واگذاری سهام آنها در فصول دوم و سوم قانون یاد شده مورد تائید قرار گرفت .
در این قانون ، هیئت وزیران و هیات عالی واگذاری به عنوان نهادهای سیاست گذار در برنامه خصوصی سازی و سازمان خصوصی سازی و شرکت مادر تخصصی به عنوان عوامل اجرایی آن تعریف شده اند .

 

پس از تصویب اساسنامه سازمان خصوصی سازی توسط هیئت وزیران این سازمان با تغییر در وضعیت سازمان مالی گسترش مالکیت واحدهای تولیدی سابق تشکیل شد و با حکم وزیر امور اقتصادی و دارائی ، مسئولیت دبیرخانه هیات عالی واگذاری را پذیرفت و مدیر عامل سازمان به عنوان دبیر هیئت عالی واگذاری تعیین شد (روزنامه دنیای اقتصاد ، 18/10/1381 )1.
در مجموع از ابتدای سال 1370 تا پایان سال 1387 جمعا 401.507 میلیارد ریال سهام شرکتهای دولتی به بخش خصوصی واگذار شده است که 93.04 درصد آن در سالهای 1385 تا 1387 بوده و مابقی در سالهای 1370 تا 1384 صورت گرفته است .

 

جدول شماره 2-2 : آمار واگذاری شرکتهای دولتی از سال 1370 تا 1387 ( 2-2 )
سال واگذاری ارزش به تفکیک روش واگذاری( میلیارد ریال) جمع ارزش واگذاری درصد نسبت به کل
بخش خصوصی
(بورس،مزایده ،مذاکره) سهام عدالت رد دیون
1370 266 - - 266 0.07
1371 239 - - 239 0.06
1372 288 - - 288 0.07
1373 924 - - 924 0.23
1374 516 - - 516 0.13
1375 1091 - - 1091 0.27
1376 173 - - 173 0.04
1377 762 - - 762 0.19
1378 2348 - - 2348 0.58
1379 1722 - - 1722 0.43
1380 201 - - 201 0.05
1381 3118 - - 3118 0.78
1382 9012 - - 9012 2.24
1383 6496 - - 6496 1.62
1384 764 0 - 764 0.19
1385 3655 21735 - 25390 6.32
1386 45100 160882 27627 233609 58.18
1387 39058 35000 40531 114589 28.54
جمح کل 115732 217617 68158 401507 100
در کل می توان گفت که دولت به علت عوامل زیر سیاست خصوصی سازی را در پیش گرفته است :
• افزایش کارایی و سود آوری از طربق کاهش هزینه های غیر ضروری و افرایش کیفیت کالا و خدمات در بخش خصوصی
• تامین منابع مالی از طریق فروش سهام شرکتهای دولتی
• ایجاد انگیزه رقابت از طریق ایجاد مالکیت در بخش خصوصی
• رونق بازار سرمایه و تعمیم مشارکت همگانی
• گسترش فرهنگ مشارکت و تجمیع و تجهیز پس اندازها به سوی تولید
• ایجاد تعادل اقتصادی و ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای کل

 

7-2 تاثیر خصوصی سازی بر بازدهی
از آنجا که خصوصی سازی می تواند اهداف متنوعی را دنبال کند و افزایش کارایی و بازدهی یکی از اهداف اصلی و قابل لمس خصوصی سازی است و با توجه به اینکه از طریق ایجاد حس مالکیت و مشارکت بیشتر بخش خصوصی و عموم مردم در اقتصاد و تغییر مسیر دادن منابع مالی از مصرف به سمت تولید و سرمایه گذاری که توسط فرآیند خصوصی سازی صورت می گیرد ، این امر می تواند باعث افزایش کارایی و بازدهی شود ، لذا در این تحقیق به دنبال تاثیرات سیاست خصوصی سازی در ایران بر یکی از شاخصهای سنجش بازدهی تحت عنوان ارزش افزوده اقتصادی هستیم و می خواهیم وصعیت شرکتهای واگذار شده را قبل و بعد از خصوصی سازی مورد آزمون قرار دهیم .

 

8-2 مشکلات خصوصی سازی
مطمئنا در مسیر هر عملیات وفرآیندی برخی مسائل و مشکلات وجود دارد که خصوصی سازی از این امر مستثنی نیست . یکی از این مشکلات می تواند ایجاد انحصارات مالکیت بخش خصوصی در برخی صنایع باشد که موجب کاهش رفاه عمومی بشود .
یا ایجاد انگیزه کسب سود در بخش خصوصی در موسسات دولتی واگذار شده که هدف اولیه آنها کسب سود نبوده است ، می تواند موجب توجه کمتر به قدرت خرید مصرف کننده بشود و موجب نارضایتی عمومی بشود .
از دیگر مسائل موجود می تواند کاهش انگیزه تولید کننده خصوصی در تولید برخی کالاهایی باشد که سودآور نباشد و می تواند موجب نارضایتی تولید کنندگان دیگر یا حتی کارکنان و کارگران آن بخش شود .
برای جلوگیری از بروز این مشکلات راهکارهایی توصیه شده که مثلا فعالیتهایی که به طور طبیعی در آنها انحصار وجود دارد و یا فعالیتهایی که بخش غیر دولتی انگیزه ای برای ورود به آن ندارد را همچنان در بخش دولتی فعالیت کنند .
تاسیس سازمان خصوصی سازی نیز راه حلی برای رفع مشکلات اجرایی خصوصی سازی مانند زمانبندی اجرا ، چگونگی فروش سهام و ارزیابی دارایی های دولتی و تعیین ارزش روز آنها ، می باشد .
مشکلات دیگری بر سر راه خصوصی سازی وجود دارندکه می توان به مشکلات سیاسی و مخالفت احزاب و گروههای مختلف سیاسی و یا مشکلات اجتماعی مانند واگذاری خدمات عمومی و احتمال نارضایتی مردم و یا مشکلات کمبود منابع مالی در بخش خصوصی و یا ایجاد اخلال منابع پولی در نظام گردش اقتصاد کشور، اشاره کرد (بهرامفر ، 1385،ص53)1.

 


9-2بخش دوم ) ارزش افزوده اقتصادی
با توجه به مطالب گفته شده در بخش قبل در رابطه با مفهوم خصوصی سازی و اهداف این تحقیق مبنی بر بررسی تاثیر خصوصی سازی بر بازدهی از طریق معیار ارزش افزوده اقتصادی ، در این بخش به تعریف و مفهوم ارزش افزوده اقتصادی و عناصر تشکیل دهنده آن می پردازیم .

 

1-9-2شاخص های سنجش عملکرد
با توجه به تشکیل شرکت‌های سهامی بزرگ در قرن هجدهم میلادی و همچنین عدم وجود تخصص لازم، زمان لازم و نه حتی نیاز مالکان به اداره شرکت خود، اشخاصی به نام مدیران پا به عرصه اقتصاد گذاشتند. با این جدائی مالکیت از مدیریت و قرار گرفتن منابع عظیم شرکتهای سهامی و حتی غیرسهامی دراختیار مدیران باید معیارهائی برای سنجش مدیران شرکت‌ها و عملکرد آنها و نیز معیار معناداری برای پاداش‌دهی به آنها در نظر گرفته می‌شد، مانند درآمد کل، سود عملیاتی، سود کل و به صورت تکامل یافته نظام دو پونت، ارزش افزوده اقتصادی، ارزش افزوده بازار، Q تویین و ... (بورس نگر ، 1386 )1.
همچنین امروزه یکی از شرایط اصلی برای بقا در بازار رقابت جهانی رضایت مشتری است که یکی از روشهایی که می تواند در این باره به ما کمک کند اندازه گیری عملکرد می باشد . اندازه گیری عملکرد هدف مهمی است که قضاوت و تصمیم گیری را ممکن می سازد و استفاده کارا از نتایج آن سبب بهبود کلیه فرآیندهای سازمان می گردد.
دلایل زیادی برای اندازه گیری عملکرد وجود دارد (دلایل از سازمانی به سازمان دیگرمتفاوت است ) که عبارتند از:
• شناسایی نمودن موفقیتها
• شناسایی نمودن که آیا آنها نیازهای مصرف کننده را برآورده گردیده است. اندازه گیری سبب می شود که سازمانها نسبت به خدمات و محصولات مورد نیازمصرف کننده بیشتر آگاهی یابند.
• اندازه گیری در تایید آنچه که آنها نسبت به آن آگاهی دارند و همچنین پی بردن به آنچه که آنها نسبت به آن نا آگاه هستند کمک می کند.
• شناسایی نمودن نقاطی که در آنجا مشکلات گلوگاهی ‏، مسایل بدون اهمیت و وجود دارد و همچنین جاهاییکه بهبود در آنجا ضروری است.
• تصمیمات قاطع براساس حقیقت و واقعیت است نه بر اساس تصور و خیال ، احساسات یا عقیده و یا دریافت ناگهانی و ...
نشان دادن آنچه که با بهبود برنامه ریزی بطور واقعی اتفاق می افتد .
اگر چه اندازه گیری عملکرد مفید است ، ولی آن سئولات زیادی از قبیل چرا ،چطور و چه وقت از آن استفاده می شود را به دنبال خواهد آورد(کاپلان و نورتن،1997) 2.
معیارهای سنجش عملکرد به دو بخش مالی و غیر مالی تقسیم بندی می شوند که عبارتند از :
معیارهای مالی
معیار مالی داخلی (سود عملیاتی)
معیار مالی خارجی (قیمت سهام)

 


معیارهای غیر مالی
معیار غیرمالی داخلی (زمان تحویل کالا)
معیار غیر مالی خارجی (رضایت مندی مشتریان)
شرکتها معیارهای مالی و غیر مالی را تحت گزارشی به نام معیار سنجش جامع عملکرد بیان می کنند.این گزارشات شامل موارد زیر است:
1. معیارهای سودآوری: سود عملیاتی و رشد درآمدی
2. معیارهای رضایتمندی مشتریان : سهم بازار ، پاسخگویی به مشتریان ، عملیات به موقع
3. معیارهای کارایی ، کیفیت و زمان : انحراف کارایی مواد مستقیم ، انحراف سربار جذب شده
4. معیارهای نوآوری : تعداد اختراعات ، تعداد کالاهای جدید
شاخص جامع سنجش عملکرد ( BSC ) که تحت عنوان کارت امتیازی متوازن شناخته می شود از جمله معیارهای نوین سنجش عملکرد به شمار می رود که این شاخص اولین بار توسط نورتون و کاپلان مطرح گردید و از ویژگی این شاخص جامعیت آن است به طوریکه معیارهای مالی و غیر مالی را تواما مد نظر قرار می دهد . ( رهنمای رودپشتی ، فریدون ؛ نیکومرام ، هاشم « مدیریت مالی راهبردی ( ارزش آفرینی ) » (انتشارات کسا کاوش ، 1385 ، ص 360 )2.

 

10-2معیارهای مالی سنتی
به طور کل 5 معیار در ارزیابی عملکرد مبتنی بر داده های تاریخی هستند .
1. بازده سرمایه گذاری ها (ROI)
2. سود باقی مانده (RI)
3. بازده فروش (ROS)
4. عایدی هر سهم (EPS)
5. نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E)
که در اینجا به طور خلاصه مروری بر این معیارها داریم .

1-10-2 بازده سرمایه گذاری ها (ROI)
یک معیار حسابداری است که از تقسیم سود عملیاتی بر سرمایه گذاری حاصل می شود .
بازده سرمایه گذاری = سود عملیاتی / متوسط سرمایه گذاری ها
ROI مبتنی بر سرمایه گذاری است و شامل همه عناصر سودآوری ( درآمد ، هزینه و سرمایه گذاری) می باشد و این نرخ را می توان با نرخ فرصت از دست رفته مقایسه کرد .
این نرخ به مهارتهای تولید و فروش شرکت مربوط می شود و بوسیله ساختار مالی شرکت تحت تاثیر قرار نمی گیرد . بدلیل استفاده از سود حسابداری در محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری ، ایرادهایی که بر سود حسابداری وارد است بر این معیار نیز وارد است و با توجه به اینکه سرمایه گذاری ها در ترازنامه به خالص ارزش دفتری نشان داده می شوند ، بنابراین ارزش واقعی سرمایه گذاری ها یا دارایی ها ممکن است بسیار پایین تر یا بالاتر از ارزش های دفتری آنها باشد .
راهکارهای بهبود این نسبت در یک سازمان می تواند افزایش نرخ فروش البته در شرایط انحصاری بازار ، کاهش هزینه ها از طریق مدیریت هزینه و به کارگیری دارایی های کمتر و در واقع درست به کارگیری دارایی ها و منابع و ایجاد نکردن ظرفیتهای خالی است .

 

2-10-2سود باقی مانده (RI)
سود باقی مانده از تفاوت سود و بازده مورد انتظار سرمایه گذاری بدست می آید .
سود باقیمانده = سود عملیاتی – ( سرمایه گذاری * نرخ بازده مورد انتظار )
یا از نگاهی دیگر سود باقیمانده عبارتست از سود مرکز سرمایه گذاری منهای هزینه سرمایه آن که هزینه سرمایه مرکز سرمایه گذاری از ضرب مبلغ سرمایه به کار گرفته شده در نرخ بازدهی مورد انتظار به دست می آید .
مطلوبیت سود باقیمانده در این است که نرخ سود یک بخش از نرخ مورد انتظار سرمایه گذاری بیشتر باشد در مقابل بازده سرمایه گذاری ها که مدیریت با قبول پروژه های سود ده جدید (به علت افزایش مخرج کسر یعنی میزان سرمایه گذاری) مخالفت می کند ، لذا سود باقیمانده ، مدیران را به سرمایه گذاری های سودآوری ترغیب می کند که در صورت توجه به نسبت بازده سرمایه به کارگرفته شده ، پذیرفته نمی شوند .
البته ROI و RI هر دو نتایج یک دوره را نشان می دهند و مدیریت می تواند باعث افزایش کوتاه مدت در آنها شود بدون آنکه منافع بلند مدت سازمان را درنظر بگیرند مثل توجه نکردن به مخارج تحقیق و توسعه در دوره کوتاه مدت .

 

3-10-2بازده فروش (ROS)
این معیار از تقسیم سود عملیاتی به درآمد بدست می آید .
بازده فروش = سود عمیلاتی / درآمد فروش
و این نسبت از اجزای نسبت دوپانت در محاسبه نسبت بازده سرمایه گذاری ها به شمار می آید .
ROI = سود / سرمایه به کار گرفته شده = سود / فروش * فروش / سرمایه به کار گرفته شده
در تحلیل این نرخ داریم که از هر ریال درآمد چه میزان سود کسب شده است و این متفاوت است با تحلیل نرخ ROI که از هر ریال سرمایه گذاری چه میزان سود کسب شده است.

 

4-10-2 سود هر سهم (EPS)
سود هر سهم عبارتست از سود خالص پس از کسر مالیات شرکت ، تقسیم بر تعداد سهام آن شرکت .
EPS = سود خالص / تعداد سهام عادی
این نسبت نشان می دهد که به ازای یک سهم چه میزان سود به دست آمده است و افزایش این نسبت نشان دهنده مطلوبتر شدن عملکرد شرکت است . برای ارزشیابی سهام نیز از این نسبت استفاده می شود .
از جمله ایرادات این نسبت این است که به تنهایی منعکس کننده میزان ریسک نیست و در برنامه ریزی ها به اهمیت های سیاست های تقسیم سود اشاره ای نمی کند .

 

5-10-2نسبت قیمت به سود هر سهم (P/E)
این نسبت از رابطه زیر بدست می آید :
P/E = قیمت معاملاتی سهم / سود هر سهم
این نسبت شاخص سنجش عملکرد شرکت در بازار سرمایه است و به عنوان ابزاری برای ارزیابی قیمت سهام نیز به کار می رود و نشان دهنده آن است که به ازای سود هر سهم در بازار ، قیمت سهام چه میزان است و هرچه این نسبت بالاتر باشد عملکرد مطلوب شرکت را نشان می دهد .
از معایب این نسبت می توان به استفاده از سود حسابداری در محاسبه آن و بی معنی بودن آن در شرکتهایی که سودآور نیستند ، اشاره کرد .
به طور کلی معیارهای اندازه گیری عملکرد شرکت را با توجه به مطالب گفته شده و مفاهیم حسابداری و اقتصادی می توان به دو دسته حسابداری و اقتصادی تقسیم بندی کرد. در معیارهای حسابداری عملکرد شرکت با توجه به داده های حسابداری و تاریخی ارزیابی می شود که شامل سود ، سود تقسیمی ، سود هر سهم ، بازده حقوق صاحبان سهام ، ارزش دفتری ، جریانهای نقدی و سود تقسیمی، عرضه و تقاضای سهام ، می باشد. البته ممکن است معیارهای حسابداری با توجه به داده های و ارزش های بازار بدست بیاید که معایب معیارهای حسابداری با داده های تاریخی را تا حدودی برطرف کند مانند نسبت قیمت به سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام و نسبت Q توبین .
در حالیکه معیارهای اقتصادی عملکرد شرکت را با توجه به قدرت کسب سود دارایی های موجود و سرمایه گذاری بالقوه و با عنایت به نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه ارزیابی می کند که می توان به معیارهای ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده بازار و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده اشاره کرد .

 

11-2 دلایل مطرح شدن EVA
همانطور که گفته شد معیارهای حسابداری دارای ایراداتی هستند که به اختصار به برخی از آن ایرادات اشاره می کنیم ؛ مثلا معیار سود به دلیل آنکه کیفیت سود را نشان نمی دهد و قابل دستکاری توسط مدیریت می باشد نمی تواند معیار مناسبی برای ارزیابی عملکرد باشد .
سود هر سهم علاوه بر ایراداتی که بر سود وارد است دارای این ایراد است که اگر معیار اندازه گیری عملکرد راسود هر سهم بدانیم ممکن است مدیر شرکت از یک ادغام مناسب به دلیل آنکه پس از ادغام سود هر سهم کاهش می یابد خودداری نماید . در صورتیکه واقعا این عمل ادغام ممکن است باعث افزایش کارایی و ارزش شرکت شود و یا بالعکس. رشد سود هم معیار مناسبی نمی باشد چرا که مهم این است که این رشد با چه میزان سرمایه گذاری و با چه نرخ بازدهی بدست آمده است .
نرخ بازده سرمایه گذاری هم به دلیل آنکه ممکن است مدیر را از انجام سرمایه گذاری های مناسب بازدارد و یا بالعکس باعث شود که مدیریت در طرحهای نامناسب سرمایه گذاری نماید و همچنین محدودکردن دیدگاه آتی نگر و بلند مدت در مدیریت و یا اثر عوامل خارجی غیر قابل کنترل توسط مدیریت ، معیار صحیحی نمی باشد .
معیار تقسیم سود از آنجایی که سیاست تقسیم سود با ثبات و هر ساله ، ممکن است ناشی از عدم توانایی شرکت در سرمایه گذاری سود باشد دارای ایراد است و معیار جریان نقدی آزاد نیز دارای ایراداتی می باشد ( جهانخانی و ظریف فرد به نقل از استوارت، 1991)1.
با توجه به ایرادات گرفته شده به معیارهای حسابداری به علت بکارگیری سود حسابداری ، از آنجا که سود حسابداری بر اثر به کارگیری روش های متفاوت مانند روش ارزیابی موجودی ها یا روش استهلاک سرقفلی در ادغامها یا روشهای استهلاک دارایی های ثابت و همچنین احتساب ذخایر یا هزینه های تحقیق و توسعه قابل تغییر است ، لذا نیاز به برطرف کردن این ایرادات و استفاده از معیاری است که تا حدودی این ایرادات را نداشته باشد .

 

12-2ارزش افزوده اقتصادی EVA
هدف اصلی شرکتها حداکثر کردن ثروت سهامداران است . ثروت سهامداران از طریق قیمت سهم مشخص می شود که خود بستگی به بازدهی عملیات شرکت و ریسک سرمایه گذاری در سهم دارد . مدیران مالی باید عملیات و پروژه هایی را تشویق کنند که انتظار افزایش قیمت سهم را در بردارد چون قیمت سهم ، نماینده ثروت سهامداران است . بنابراین حداکثر کردن قیمت سهم منطبق با حداکثر کردن ثروت سهامداران شرکت است . یکی از مسائل مرتبط با قیمت سهم تولید ارزش افزوده اقتصادی است تا تشخیص دهند که آیا پول سرمایه گذاران به طریق مطلوبی به کار رفته است یا خیر(مهدی زاده ، روزنامه آسیا ، 14/1/84 )2.
ابزار تحلیلی EVA در سال 1982 توسط موسسه استرن و استیوارت متداول شد . EVA نتیجه نوآوری در زمینه سود اقتصادی بوده و نوآورانی مانند استرن ، محدودیت عملی سودهای حسابداری را مورد بازبینی و سازماندهی مجدد قرار داد . این معیار از همان ابتدا از سوی جامعه شرکتها مورد پذیرش قرار گرفت چرا که روشی نوآورانه ، برای یافتن ارزش واقعی شرکت بود و بر خلاف معیارهای سنتی یا حسابداری مانند سود ، سودآوری واقعی شرکت را مورد بررسی قرار می دهد یعنی هزینه های مستقیم بدهی و غیر مستقیم حقوق صاحبان سهام را مد نظر قرار می دهد . همچنین بدلیل اینکه به افزایش ثروت سهامداران توجه دارد یه عنوان یک ابزار مدرن ، جهت سنجش موفقیت شرکتها به کار گرفته می شود .

 

شرکتهای بزرگی مانند Coca-cola، Diago و ... ارزش افزوده اقتصادی را به عنوان راهنمای ایجاد ارزش برای سهامداران به کار می برند و برنامه های تشویقی و پرداخت پاداش در این شرکتها بر مبنای توانایی مدیران در ایجاد EVA مثبت ، بنا نهاده شده است.
شرکت‌های سرمایه‌گذاری مانند Global Asset Management و Oppneheimer Capital از EVA، در انتخاب سهام، ساختار پرتفوی و فرایند کنترل ریسک استفاده می‌کنند. علاوه‌بر این، مطالعات تجربی نشان می‌دهد که EVA در جامعه آکادمیک و جامعه مالی، رشد و پیشرفت خوبی کرده است. استیوارت در سال 1994 در یک تحقیق داخلی نشان می‌دهد که EVA تنها بهترین ابزار برای ایجاد ارزش در شرکت است. و ادعا می‌کند که EVA در تشریح فرآیند تغییر در ثروت سهامداران تقریبا 50‌درصد مهم‌تر از معیارهای مبتنی بر حسابداری عمل می‌کند. این تحقیق داخلی شواهدی را مبتنی‌بر غالب بودن EVA بر معیارهای حسابداری مانند سود حسابداری فراهم کرد. مجله فورچون در سال 1993 صراحتا EVA را کلید واقعی ایجاد ثروت معرفی می‌کند. استرن استیوارت می‌گوید سود حسابداری را به عنوان معیار ارزیابی عملکرد فراموش کنید( گریس و همکاران،1998،ص1) .
تحقیقات نشان می‌دهد که بازده کل سهامداران در شرکت‌هایی که به نوعی از سیستم EVA کمک گرفته‌اند بعد از یک دوره 5ساله در مقایسه با سهام شرکت‌های رقیب، 49‌درصد بیشتر بوده است. شرکت هایی که ساختار جبران خدمات استرن استیوارت را به‌طور کامل اجرا می کنند. حتی نتایج بهتر از این داشته‌اند. به طوری که سرمایه‌گذاری در سهام این شرکت‌ها، 84‌درصد ثروت بیشتری در مقایسه با شرکت‌های رقیب طی یک دوره 5ساله ایجاد کرده است.
از دیدگاه حسابداری، EVAعبارت است از تفاوت بین سود خالص عملیاتی بعد از مالیات (NOPAT) و هزینه سرمایه . به تعبیری ارزش افزوده اقتصادی (EVA) شاخص بنیادین برای اندازه‌گیری عملکرد و تعیین ارزش شرکت است. EVA از حاصل‌ضرب تفاوت بین نرخ بازده(r) و نرخ هزینه سرمایه(c) در مبلغ سرمایه به‌دست می‌آید ( فرمول 1-2 ).

 

 

 

 

 


فرمول شماره 1 - ارزش افزوده اقتصادی ( 1 - 2 )

 

C در واقع متوسط موزون هزینه سرمایه (WACC) است.
EVA را به‌صورت فرمول 2-2 می‌توان محاسبه کرد. ( روزنامه دنیای اقتصاد ، مس

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاثیر خصوصی سازی شرکتهای دولتی بر ارزش افزوده اقتصادی آنها

دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بیمارستانها و شرکتهای تولیدی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بیمارستانها و شرکتهای تولیدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

1 _1 ) کلیات
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی محصولات و خدمات است که نیازهایی از قبیل محاسبه صحیح بهای تمام شده محصول، بهبود فرایند تولید، حذف فعالیت های زائد، شناخت محرک های هزینه، برنامه ریزی عملیات و تعیین راهبردهای تجاری را برای واحد اقتصادی برآورده می سازد. این سیستم به جای پرداختن به نشانه و معلول ، علت ایجاد هزینه و تولید را کالبدشکافی می کند و اگر فعالیتی دارای فلسفه توجیهی، متقاضی و حتی ارزش افزوده نباشد، زمینه حذف، تعدیل یا بهبود آن را فراهم می کند.
در ادبیات حسابدرای تعاریف مختلفی از هزینه یابی بر مبنای فعالیت ارائه شده است.
می هر و دیکین معتقدند : «هزینه یابی بر مبنای فعالیت یک روش هزینه یابی است که بهای تمام شده محصولات را از جمع هزینه فعالیتهایی که منجر به ساخت محصول می شوند بدست می آورد».
هیلتون می نویسد: «هزینه یابی بر مبنای فعالیت روشی است که در آن هزینه ها بر مبنای نسبت سهم فعالیتهای صرف شده بوسیله هر محصول، از یک مخزن هزینه به محصولات مختلف تخصیص داده می شود».
با توجه به تعاریف فوق می توان گفت که ABC ، بر فعالیتهایی تأکید دارند که برای تولید محصولات (خدمات) باید انجام شوند و سپس هزینه فعالیتها با توجه به میزان استفاده هر محصول از فعالیتها به محصولات تسهیم می شود.

 

 

 


1 _2 ) مرروی اجمالی بر تاریخچه ABC
در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970، برخی نویسندگان حسابدرای به رابطه بین فعالیت و هزینه اشاره نمودند. اما در دهه 1980 به دنبال انعکاس ضعف ها و نارسایی های سیستم های رایج حسابداری در ارائه اطلاعات دقیق هزینه، توجه جدی در محافل دانشگاهی و حرفه ای به این رابطه بیشتر جلب گردید. این توجه عمدتاً براساس پیدایش 3 سازه اصلی بود. سازه اول تغییر نوینی بود که در دنیا جهت معرفی تکنولوژی مدرن، مکانیزم های تولیدی جدید در کشورهای مختلف بویژه در ژاپن و ... رخ داد. سازه دوم این بود که در دهه 1980 فلسفه فکری بسیاری از مدیران شرکت ها دستخوش تغییرات عمده گردید و علاوه بر سود آوری، رقابت در سطح جهانی، افزایش رضایت مشتریان، تأکید بر کنترل کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها نیز جزو اهداف اصلی مدیران قرار گرفت. سازه سوم این بود که عده ای از نویسندگان حسابداری به تشریح فضای جدید تولید، نقشهای گوناگون تکنولوژی و دیدگاههای جدید مدیران پرداختند. نویسندگان مذکور ادعا کردند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیران نه تنها پاسخگوی احتیاجات مدیران نیست بلکه استفاده از اطلاعات حاصل از آنها سبب گمراهی و تصمیم گیری های نادرست مدیران می شود. به دنبال آن، این نویسندگان اقدام به معرفی سیستم جدید تحت عنوان «هزینه یابی بر مبنای فعالیت» نمودند.
نیاز به اطلاعات عملیاتی در مورد هزینه ها، مقدمه ظهور سیستم دوبعدی ABC را فراهم آورد. این نگرش جدید مشخصاً به منظور ارائه اطلاعات مفید جهت دستیابی به اهداف اصلاحی در داخل و خارج از سازمان پدید آمد. این سیستم دارای دو دیدگاه اساسی می باشند. دیدگاه اول بیانگر تخصیص هزینه ها از منابع به فعالیت ها و از فعالیتها به اهداف (موضوع) هزینه (شامل مشتریان و محصولات) می باشد.
اطلاعات فراهم شده در این بخش پشتیبان تصمیمات کلیدی سازمان مانند قیمت گذاری، تعیین ترکیب محصول تأمین منابع و تعیین الویت هایی برای اقدامات اصلاحی است. دیدگاه دوم پاسخگوی نیاز سازمان به اطلاعاتی درباره عوامل موثر بر فعالیتهاست. به عبارت دیگر چه عواملی باعث انجام کارها می شوند و چگونه می توان این فعالیتها را به نحو مطلوب انجام داد. چنین اطلاعاتی به سازمان کمک می کند تا علاوه بر بهبود عملکرد خود، ارزش دریافتی توسط مشتریان را نیز اصلاح نماید.

 

 

 

فرآیند محاسبه بهای تمام شده توسط سیستم های سنتی و ایرادات وارد بر آن:
پیشرفت تکنولوژی تولید و استفاده از تفکر مدیریت موجودی، نظیر jit ، و چند عامل دیگر ساختار هزینه های محصول را به شدت تغییر داده است و باعث افزایش هزینه های سربار و در عوض کاهش شدید هزینه های کار مستقیم و هزینه مواد اولیه شده است.
در سیستم های سنتی هزینه یابی، برای تخصیص هزینه سربار در غالب موارد از هزینه (ساعت) کار مستقیم به عنوان مبنای تخصیص استفاده می شود. در حالیکه امروزه هزینه کار مستقیم غالباً کمتر از 15% و در مقابل هزینه های سربار بیش از 50% از هزینه محصول را دربر می گیرد. بنابراین تخصیص هزینه های سربار بر اساس مبناهایی همچون ساعت (هزینه) کار مستقیم منجر به محاسبه نادرست بهای تمام شده محصولات می شود.
در نظام سنتی، بهای تمام شده محصول طی فرایند زیر محاسبه می شود:
1) ردیابی (اختصاص) مواد مستقیم و دستمزد مستقیم به محصولات یا خدمات
2) تخصیص هزینه های سربار به محصولات یا خدمات بر مبنای یک نرخ جذب معین
3) محاسبه بهای تمام شده محصولات
به این شیوه محاسبه بهای تمام شده ایراداتی وارد شده است که می توان موارد زیر را بیان کرد:
1) هزینه کار مستقیم اهمیت خود را از دست داده است.
2) استفاده از یک مبنای تخصیص نمی تواند به طرز مناسبی تمام روابط بین هزینه ها را نشان دهد.
3) علی رغم بالا بودن سهم هزینه سربار در هزینه محصول، نحوه تخصیص هزینه سربار به هر اندازه که باشد فاقد اهمیت است.
4) این سیستم در جریان تولید پیچیده و غیرمعمول جوابگو نمی باشد.
5) اطلاعاتی صحیح و واقعی در مورد بهای تمام شده و سودآوری شرکت ارائه نمی کند.
بسیاری از شرکتها به منظور برطرف نمودن انتقادات مطرح شده در بخش قبل به سمت استفاده از سیستم ABC گرایش یافته اند. این سیستم جانشین هزینه یابی سفارش کار یا روش مرحله ای نیست، بلکه می تواند همراه با آنها به کار گرفته شود . سیستم ABC فلسفه نوین مدیران (جلب رضایت مشتریان) و رقابت با سایر شرکت ها را به طور کمی در هزینه یابی محصول منظور می کند. یعنی این سیستم علاوه بر هزینه های مواد مستقیم و دستمزد مستقیم ، هزینه های گوناگون مربوط به تکنولوژی، کیفیت محصول و هزینه های مربوط به تولیدات انعطاف پذیر را نیز در برمی گیرد.
چه شرکت هایی بهتر است از سیستم هزینه یابی برمبنای فعالیت استفاده کنند؟
استفاده از ABC برای برخی شرکت ها نامناسب بوده و برای برخی دیگر بی تأثیر می باشد. هزینه یابی بر مبنای فعالیت در شرکتهایی مناسب است که دارای ویژگی های زیر باشند:
1) شرکتهایی که دارای تولیدات گوناگون و متنوع و یا ارائه دهنده خدمات مختلفی باشند. 2) شرکتهایی که هزینه سربارشان بالا بوده و این هزینه به محصولات مختلف با توجه به میزان تولید هر یک به نسبت یکسان قابل تخصیص نباشد.
3) شرکتهایی که از ماشین آلات پیشرفته خودکار در تولید استفاده می کنند.
4) شرکتهایی که دارای جریان تولید پیچیده و غیرمعمول می باشند.
1 _3 ) طبقه بندی هزینه ها در روش ABC
طرفداران ABC ادعا می کنند که کلیه فعالیتهایی که در یک سازمان صورت می گیرد نهایتاً در راستای حمایت از تولید و توزیع محصولات یا خدمات می باشد. بنابراین هزینه کلیه فعالیتها باید به عنوان هزینه های محصول درنظر گرفته شوند.
در سیستم ABC ، 4 طبقه فعالیت وجود دارد که هزینه این فعالیتها نیز با توجه به میزان استفاده هر محصول (خدمت) از فعالیتها، به محصولات (خدمات) تخصیص می یابد. 4 طبقه فعالیت عبارتند از:
1) فعالیتهای سطح واحد محصول که با هر بار تولید یک واحد محصول انجام می شود (سوراخ کردن، ماشین کاری هر قطعه) هزینه این نوع فعالیتها بین واحدهایی که فعالیت برای تولید آنها انجام شده است تسهیم می شود.
2) فعالیتهای سطح دسته محصول که با هر بار تولید یک دسته از محصول انجام می شود (آماده سازی ماشین آلات یا سفارش مجموعه ای از قطعات) هزینه های سطح دسته محصول صرف نظر از تعداد واحدهای موجود در هر دسته اغلب ثابت است.
3) فعالیتهای سطح محصول که براساس نیاز پشتیبانی انواع محصولات مختلف اجرا می شود و هزینه های آن ثابت بوده و می توان آنها را به محصولات تخصیص داد. (حفظ مشخصات محصول و انجام تغییرات مهندسی).
4) فعالیتهای سطح کارخانه که فرایند عمومی تولید کارخانه را پشتیبانی می کند. 3 طبقه اول با هزینه هایی سر و کار دارد که می توان آنها را مستقیماً به محصولات تخصیص داد. اما طبقه اخیر شامل هزینه هایی است که برای انواع محصولات مشترک است و تنها بر مبنای اختیاری می توان آنها را بین محصولات تسهیم کرد (روشنایی و نظافت کارخانه).
1 _4 ) اجرای سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت
در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموماً از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر مختلف تولیدی و غیرتولیدی به تعداد محصولات تولید شده تقسیم می شود تا بهای تمام شده محصول تعیین شود. در این سیستم هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیتهای لازم جهت تولید محصولات (خدمات) با هزینه ها و همچنین میزان استفاده این فعالیتها از منابع مالی شرکت وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده محصول منعکس کننده مستقیم فعالیتها و ارزش منابع به کار گرفته شده شرکت نیست. سیستم ABC این نقیصه را بوسیله مرتبط نمودن مستقیم هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت عملیاتی مرتفع می سازد.
سیستم ABC تخصیص هزینه های عمومی و مشترک را در دو مرحله انجام می دهد. در مرحله اول هزینه فعالیتهایی که منجر به پیداش محصولات یا خدمات گشته اند تعیین می شود . این مرحله شامل موارد زیر است :
1) بررسی هزینه های تولیدی و غیر تولیدی.
2) تعیین فعالیتهای مربوط به تولید یا توزیع محصولات یا خدمات.
3) تعیین تعداد مراکز فعالیت جهت جمع آوری هزینه ها و
4) تعیین هزینه های مربوط هر فعالیت
مرحله دوم مربوط به جذب هزینه مراکز فعالیت به محصولات یا خدمات جداگانه است.این مرحله شامل موارد زیر است:
1- تعیین مبناهای متعدد تولید و غیر تولیدی جهت تخصیص هزینه
2- تقسیم هزینه مراکز فعالیت به منباهای مختلف و تعیین نرخ سربار
3- جذب نرخ سربار محصولات یا خدمات گوناگون.
1 _5 ) برخی از مباحث کلیدی ABC
الف) محرکهای هزینه : محرکهای هزینه مشخصه یک رویداد یا فعالیت است که منجر به وقوع هزینه می شود در انتخاب محرک های هزینه مناسب 3 عامل حائز اهمیت وجود دارد:
1) میزان همبستگی
2) هزینه اندازه گیری
3) آثار رفتاری
ب) همگن بودن فعالیت ها: یعنی اینکه اقلامی از هزینه سربار در یک گروه گردآوری شوند که تقریباً به نسبتی یکسان توسط هر یک از محصولات به مصرف برسند.
1 _6 ) تعیین زمان طراحی و اجرای سیستم ABC
امروزه با رشد و توسعه تکنولوژیهای پیشرفته در ابعاد مختلف توام با افزایش پیچیدگی و تنوع فعالیتها، درک این تغییرات و سنجش تاثیرات آن بر هزینه های سازمانی اهمیت زیادی دارد. اهمیت این امر برای واحدهای خدماتی با توجه به اینکه درجه تنوع و تغییرات در آنها، نسبت به فعالیتهای تولیدی بیشتر است، مضاعف می باشد. بدیهی است که شناخت این فعالیتها و سنجش تاثیرات آن برهزینه های سازمانی مستلزم طراحی یک سیستم مناسب هزینه یابی در این زمینه می باشد. اهمیت شناخت وکنترل هزینه ها چه در موسسات دولتی و چه در سازمانهای خصوصی بر کسی پوشیده نیست. اما دستیابی به این مهم، نیازمند طراحی یک سیستم مناسب و کارآ است که قادر به شناخت تنوع وپیچیدگی فعالیتهای، وسنجش تاثیرآن بر هزینه های ارائه خدمات باشد. سیستم های سنتی هزینه یابی، خصوصا سیستمهایی که در سطح بیمارستانهای کشور استفاده می گردد، بدلیل ماهیت آن عملا قادر به برآوردن این انتظارات نمی باشد. چون این سیستمها بر اساس یکسری تعرفه های ثابت وضع شده و بدون توجه به شرایط و وضعیت هر بیمارستان، بهای تمام شده خدمات ارائه شده را محاسبه می کند. بدیهی است که استفاده از این روش علاوه بر این که باعث ایجاد اشکالات و نواقصی در محاسبه بهای تمام شده واقعی می گردد، اطلاعات مناسبی را برای تصمیم گیری در اختیار مدیران قرار نمی دهند. بنابراین لزوم استفاده از سیستمهای نوین هزینه یابی که در سطح دنیا معمول می باشد، بعنوان یک ضرورت اساسی مطرح است. یکی از سیستم های نوین هزینه یابی که کاربردهای گوناگون آن در فعالیتهای خدماتی روز به روز در حال گسترش است، سیستم “هزینه یابی برمبنا ی فعالیت“ یا اصطلاحا سیستم "ABC"1 است. این سیستم با بکارگیری روشهای مناسب، اثرات حاصل از تغییرات فعالیتها، پیچیدگی، تنوع و ویژگیهای خاص هر فعالیت را در محاسبه هزینه های آن منظور می کند. یکی از ویژگیهای این سیستم که آن را از سایر سیستم ها متمایزمی کند، توانایی شناسایی دقیق هزینه ها وارائه اطلاعات غیر مالی جهت بهبود عملکرد وافزایش کار آیی فعالیتها می باشد. و تا حد ممکن با بکارگیری روشهای مناسب این اثرات را بطور کمّی جذب محاسبه بهای تمام شده خدمات و محصولات می کند.

 

 

 

فصل دوم

 


2 _1 ) فواید ناشی از اجرا و بکارگیری سیستم پیشنهادی
با توجه به اینکه سیستم تعرفــــه گذاری موجود در نظام بیمارستانی از جنبه های مختلف مناسب نمی باشد، بنابراین ارائه سیستمی که بتواند نقایص سیستم موجود را برطرف کند، بسیار مفید و اساسی تلقی می گردد. فواید ناشی از اجرای سیستم پیشنهادی، با توجه به استفاده کنندگان اطلاعات سیستم هزینه یابی بیمارستانی (مدیران و تصمیم گیرندگان بیمارستان، دولتها، بخش خصوصی، شرکتهای بیمه و سرمایه گذاران) متفاوت می باشد. بطور کلی فواید ناشی از اجرای سیستم پیشنهادی در دو جنبه اصلی قابل طرح است که عبارتند از:1- اطلاعاتی که سیستم پیشنهادی می تواند برای استفاده کنندگان داخلی بیمارستان فراهم کند و2- اطلاعاتی که این سیستم می تواند برای سایر استفاده کنندگان خارجی فراهم کند.
2 _2 ) مهمترین منافع سیستم پیشنهادی برای استفاده کنندگان داخلی :
1-ارائة مفاهیم نظری در مورد معرفی و شناسایی مبانی سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت (ABC) و سازمانهایی که این سیستم را برای هزینه یابی و تهیه اطلاعات مورد نیاز بکار گرفته اند.
2-تخصیص دقیق هزینه ها به فعالیتهای مورد نیاز برای انجام خدمات وسپس محاسبه دقیق و صحیح بهای تمام شده خدمات ارائه شده از طرف بیمارستان با توجه به مبانی سیستم ABC در بخشهای مختلف.
3-تهیه و ارائه اطلاعات جانبی برای تصمیم گیرندگان و مدیریت بیمارستان، از جمله استاندارد نمودن فعالیتها، آنالیز فعالیتها، شناسایی فعالیتهای دارای ارزش افزوده و بدون ارزش افزوده، تعیین زمان انجام فعالیتها، تعیین مواد ولوازم مصرفی برای انجام هر فعالیت، ابزار وتجهیزات مورد نیاز برای انجام فعالیتها و غیره.
4-تعیین منابع و امکانات مورد نیاز برای انجام فعالیتها از نظرمیزان هزینه منابع مصرفی.
5-فراهم نمودن اطلاعات لازم برای نظام بودجه بندی بیمارستانی خصوصاً بودجه بندی بر مبنای فعالیت (ABB) .
6-فراهم کردن اطلاعات مناسب برای ارزیابی عملکرد کارکنان در بخشهای مختلف بیمارستان و همچنین ارزیابی عملکرد با سایر بیمارستانها (BM )برای جبران دهی خدمات و تشویق عملکرد مناسب.
7-فراهم کردن یک مبنا وپایه برای اجرای سیستم بهبود مستمر از طریق بکارگیری سیستم کایزن و هزینه یابی هدفی .
2 _3 ) منافع ناشی از اجرا و بکارگیری سیستم پیشنهادی برای استفاده کنندگان خارجی :
1-ارائه اطلاعات مناسب برای تصمیم گیری در خصوص سرمایه گذاری بخش خصوصی و مشارکت این بخش در نظام بیمارستانی.
2-استفاده از اطلاعات تعیین نرخ بازگشت سرمایه (ROI )، سودآوری سرمایه گذاری انجام شده و مقایسه آن با سایر سرمایه گذاریها در بخشهای مختلف اقتصادی.
3-تصمیم گیری در خصوص تعیین و وضع میزان تعرفه و فرانشیز پرداختی از طرف سازمانهای بیمه با توجه به نوع بیماریها و خدماتی که از طرف بیمارستانها به بیمه شدگان ارائه می گردد.
2 _4 ) پیشینه قیمت گذاری خدمات پزشکی
تا اواخر دهة80 صحت محاسبه هزینه ها در بیمارستانها و مراکز بهداشتی به عنوان یک مسأله اساسی مطرح نبود. اما از سال 1983با توجه به افزایش نقش تکنولوژی در ارائة خدمات بهداشتی و تخصصی شدن بیشتر فعالیتها، این سازمانها برای ارائة بیشتر خدمات و جبران هزینه ها نیاز به بکارگیری و استفاده از روشهای هزینه یابی برای محاسبه درآمد و هزینه ها داشتند. برای این منظور بیشتر بیمارستانها سیستم محاسبه هزینه ها و تعرفه های خود را بر اساس روش تشخیص گروههای متخصص (DRG)گذاشتند.بر اساس این روش جدید، بیمارستانها بر اساس تشخیص گروه متخصصان (DRG) هزینه ها و بهای تمام شده خدمات را در ازاء کارهای انجام شده برای بیمار، محاسبه می کردند.
در قرن نوزدهم، اهمیت کسب اطلاعات صحیح در مورد هزینه های ارائة خدمات و تاکید بر اهمیت مدیریت هزینه، باعث گردید تا سیستم محاسبه هزینه ها از یک مبنا ثابت تغییر داده شود تا علاوه بر اخذ مبلغ پایه، بخشی از هزینه ها نیز که هزینه های متغیر است بر اساس تشخیص گروه متخصصان (DRG) از بیماران اخذ گردد. این مسأله تا حد زیادی باعث افزایش اثر بخشی و واقعی تر شدن سیستم هزینه یابی بیمارستانی گردید. بطوریکه این روش تا بحال زیر بنای بیشتر سیستمهای موجود برای محاسبه هزینه ها بوده است.
بعد از موفقیت و گسترش چشمگیر سیستم ABC در بخش صنعت و با توجه به قابلیتهای این سیستم، از اوایل دهة نود کاربرد آن در فعالیتهای خدماتی خصوصاً در بیمارستانها و مراکز مراقبتی مطرح گردید. در این میان کاپلن ((Kaplan,1990 نسبت به دیگران سهم مهمی در گسترش سیستم ABCدر فعالیتهای خدماتی داشت. همزمان با معرفی و کاربرد این سیستم، صحت هزینه های محاسبه شده در بخش درمان برای مدیران بیمارستانها، پزشکان، کارکنان بیمارستان و سرمایه گذاران در بخش بیمارستان و همچنین دولتها اهمیت زیادی پیدا نمود و این افراد در واقع کسانی بودند که از اطلاعات هزینه ای بیمارستان به نحوی در تصمیم گیریهای خود استفاده می کردند. بطوریکه بعد از مطرح شدن این سیستم و اثبات قابلیتهای آن، تا سال 1997 بیش از 20% بیمارستانهای آمریکا و کانادا از سیستم ABCبرای محاسبة بهای تمام شدة خدمات ارائه شده و کنترل هزینه ها، استفاده می کردند.

 

2 _5 ) مکانیزم اجرائی سیستم ABC و بررسی دیدگاههای این سیستم
سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت یکی از سیستم های نوین هزینه یابی است که می تواند بطور مجزا ویا همراه با سیستم های موجود هزینه یابی در جهت فراهم کردن اطلاعات مناسب در تصمیم گیریها استفاده شود. یکی از ویژگیهای مهم ABC که آن را از سیستم های سنتی متمایز می سازد، توجه به پدیده های نوین عملیاتی و اثرات تکنولوژی حاکم بر وضعیت موجود است و تا حد ممکن با بکارگیری روشهای مناسب، این اثرات را به طور کمّی جذب خدمات ارائه شده می کند.
در سیستم های هزینه یابی سنتی، عموما" از طریق ایجاد مراکز هزینه، کلیه هزینه های دوایر عملیاتی وغیر عملیاتی بر تعداد ونوع خدمات ارائه شده تقسیم می شود تا از این طریق بهای تمام شده تعیین گردد. در این سیستم ها هیچ گونه ارتباط مستقیمی بین فعالیت های لازم جهت ارائه خدمات و میزان استفاده از منابع وجود ندارد. در نتیجه بهای تمام شده منعکس کننده مستقیم فعالیت ها و ارزش های منابع بکار گرفته شده نمی باشد. سیستم ABC این مشکل را بوسیله مرتبط کردن هزینه های سازمانی با هزینه های فعالیت های عملیاتی مرتفع می سازد.
از نظر عملی، سیستم ABC روابط علّی بین ایجاد هزینه ها و فعالیتهای لازم جهت ارائه خدماتی را که برای سازمان ارزش اقتصادی ایجاد می کنند، مشخص می سازد. این سیستم از این باور سرچشمه می گیرد که خدمات، فعالیتها را مصرف می کنند و فعالیتها منابع را. در این روش ابتدا هزینه ها به فعالیتها تخصیص می یابد و سپس هزینه های تخصیص یافته به فعالیتها، بر مبنای استفاده هر یک از خدمات از فعالیتها، به آنها تخصیص داده می شود (شکل شماره1). در واقع هزینه یابی بر مبنای فعالیت شیوه ای است که بر اساس آن، هزینه خدمات و یا محصولات به عنوان جمع هزینه فعالیتهایی که به خاطر ارائه آنها انجام می شود، بدست می آید.

 

 

 

 

 

 

 


شکل شماره1 مکانیزم اجرائی سیستم ABC
از نظر فرآیندی در سیستم ABC، طرحریزی هزینه ها با تاکید بر فرآیند مستمر بهسازی است. در این روش بر شناسایی فعالیتهای دارای ارزش افزوده و فعالیتهای بدون ارزش تاکید می شود و برای حذف فعالیتهای بدون ارزش افزوده تلاش می شود. به بیان دیگر روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت را می توان برای شناسایی و حذف فعالیتهایی بکار برد که باعث افزایش هزینه ها می شوند، بدون آنکه ارزش افزوده ای را دریافت کنندگان خدمات ایجاد کنند. هزینه های بدون ارزش افزوده، هزینه آن گروه از فعالیتهایی است که می توان آن را حذف کرد بطوریکه کاهشی در کیفیت خدمت، عملکرد و یا ارزش آن رخ ندهد. با بکارگیری این دیدگاه سیستم ABC، می توان به کاهش هزینه ها، از طریق حذف فعالیتهای اضافی و غیر سودمند و یافتن روشهای جدید و اقتصادی برای انجام فعالیتهای دارای ارزش افزوده دست یافت.

 

 

 

 

 

فصل سوم
ادبیات و چارچوب نظری ABC
3 _1 ) سیستم هزینه یابی چیست؟
به کلیه متدها و روشهایی که جهت شناسایی، کشف و تعیین هزینه های تشکیل دهنده خدمات یا محصولات می گردد را هزینه یابی گویند.
1-هزینه یابی بیمارستانی و تجزیه و تحلیل هزینه ها می تواند به سیاستگزاران، مدیران بیمارستان و بخشها کمک کند تا دریابند که نظام بیمارستانی تا چه اندازه از نظر مالی به اهدف تعیین شده دست یافته است.
2- اطلاعات هزینه یابی و تجزیه و تحلیل آنهامی تواند ابزارهای مناسبی را برای تصمیم گیریهای مدیریت فراهم کند.
3- این سیستم اطلاعاتی را فراهم می کند که بر اساس آن می توان با مقایسه این اطلاعات با بودجه های تعیین شده برای هر بخش و یا مقایسه آن با سالهای قبل، عملکرد قسمتهای مختلف را ارزیابی کرد و نقاط ضعف و قوت را شناسایی نمود.
4- اطلاعات هزینه یابی می تواند درنظام بودجه ریزی و برنامه ریزی آینده بکار گرفته شود و همچنین مبنایی را برای نرخهای جذب هزینه در طول دوره، فراهم کند تا بر این اساس نظام هزینه یابی بتواند بطور واقعی عملکرد مالی سازمان را نشان دهد.
5- علاوه بر این با دسترسی به اطلاعات هزینه یابی می توان درآمدهای ایجاد شده درهر بخش و یا کل بیمارستان را با هزینه های اتفاق افتاده مقایسه کرد و با شناسایی بخشها و مراکز فعالیت پرهزینه، علل ایجاد هزینه ها را شناسایی و تصمیمات مناسب را برای کاهش این هزینه ها اتخاذ نمود.

 


3 _2 ) مراحل طراحی سیستم پیشنهادی
گام اول: تشکیل تیم طراحی سیستم و تیم جمع آوری اطلاعات
گام دوم: تعریف مراکز فعالیت
فعالیت کاری است که توسط انسان دستگاه و یا ترکیب هر دو در راستای اهداف تعیین شده انجام می شود. عنصر اصلی در تعیین فعالیت هدف هزینه است.
چون مراکز فعالیت عامل ایجاد هزینه های مستقیم در خود مرکز فعالیت و عامل جذب هزینه های غیر مستقیم از سایر مراکز فعالیت می باشند.
برای انتخاب مراکز فعالیت در هر بیمارستان باید به نوع کار و هدفی که برای هر بخش تعریف شده است، توجه کرد.
برای تفکیک مراکز فعالیت در ابتدای اجرا و بکارگیری سیستم بهتر است که این مراکز فعالیت طوری تعریف شوند که با ساختار سازمانی و حسابداری بیمارستان تطبیق داشته باشد. از آنجا که در بیشتر سیستم های موجود هزینه یابی بیمارستانی، کلیه اطلاعات هزینه ای براساس تقسیم بندی سازمانی پایه گذاری شده است این تقسیم بندی وباعث سهولت در جمع آوری اطلاعات طراحی سیستم و راحتی کاربران آن می گردد. برای شناسایی مراکز فعالیت می توان از روش مصاحبه، مشاهده و....استفاده کرد.
گام سوم تفکیک مراکز فعالیت بر حسب عملیات
مراکز فعالیت در هر بیمارستان عمدتا برحسب عملیاتی که انجام می دهند به سه دسته کلی تقسیم می شوند که عبارتند از :
1-مراکز فعالیت عملیاتی: مراکز فعالیت عملیاتی، بخشهایی هستند که بطور مستقیم درگیر فرآیند ارائه خدمات به بیماران می باشند. از قبیل بخشهای جراحی و یا بخشهای مراقبتی بستری. این بخشها در اصطلاح “بیمار محوری“ می باشند.
2-مراکز فعالیت تشخیصی: این مراکز فعالیت برای ارائه خدمات تشخیصی وجانبی به بخشهای عملیاتی وبیماران فعالیت دارند و می توانند به عنوان واحدهای مستقل هزینه ای به حساب آیند. مانند واحد آزمایشگاه و یا رادیولوژی. این بخشها در اصطلاح “خروجی محوری“ می باشند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   69 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بیمارستانها و شرکتهای تولیدی

دانلود مقاله اقتصاد سیاسی، حاکم بر شرکتهای ایرانی

اختصاصی از هایدی دانلود مقاله اقتصاد سیاسی، حاکم بر شرکتهای ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 یکی از پیامدهای رشد و توسعه، تاثیر متقابل مسائل اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و ارزشهای اجتماعی بر یکدیگر است. بنابراین واحدهای اقتصادی به جای داشتن عملکرد صرفاً اقتصادی، به صورت نهادهای چندمنظوره بایستی با این ویژگیها در بازارهای رقابتی داخلی و خارجی شرکت جویند و مطابق با ضوابط و استانداردهای ملی و بین المللی به فعالیتهای خود ادامه دهند. در تئوری های مربوط به فرایند سیاسی فرض بر این است که سیاستمداران به دنبال حداکثر کردن ثروت خود می باشند. مشارکت در این فرایند سیاسی مستلزم تقبل هزینه هایی می باشد. در این تحقیق با هدف تعیین نوع اقتصاد فعال در ایران، و همچنین در صورت وجود هزینه های سیاسی، بررسی ارتباط آن با اندازه شرکت، دو فرضیه بشرح" شرکتهای ایرانی در محیط اقتصاد سیاسی فعالیت می نمایند" و " بین اندازه شرکت و هزینه های سیاسی در شرکتهای ایرانی ارتباط وجود دارد" مورد بررسی قرار گرفته است. ملاک هزینه های سیاسی، فرضیه هزینه های سیاسی مطرح شده توسط" واتز و زیمرمن" بوده است. جهت تعیین اندازه شرکت نیز از شاخص خالص دارایی های شرکتها استفاده شده است. جامعه آماری و بعد زمانی این پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای 1385 الی 1387 می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های کسب شده، از آزمون همبستگی استفاده شده و از طریق مدل بندی رگرسیون، مدل همبستگی بین هزینه های سیاسی و اندازه شرکت برای شرکتهای بزرگ و کوچک ارایه گردید. طبق یافته های این تحقیق، شرکتهای ایرانی با تحمل انواع هزینه های سیاسی همچون مالیات، بیمه، برپایی همایش ها، کمک به ورزش و ...، در محیط اقتصاد سیاسی فعالیت می نمایند. همچنین، برخی از این هزینه ها توسط مدیریت واحد اقتصادی قابل کنترل و برخی دیگر نیز بر اساس قوانین دولتی، تکلیفی بوده و خارج از توان کنترلی مدیریت واحدهای اقتصادی است که طبقه بندی مربوط به قابلیت کنترل یا غیر قابل کنترل بودن هزینه های سیاسی ارائه گردید. یافته های تحقیق همچنین نشان دهنده وجود ارتباط معنی دار بین اندازه شرکت و هزینه های سیاسی است. بر این اساس همه شرکتهای ایرانی بدون توجه به اندازه آن(بزرگ / کوچک) مشمول هزینه های سیاسی می گردند.
کلمات کلیدی: خط مشی های حسابداری، اقتصاد سیاسی، هزینه های سیاسی، فرایند سیاسی، قیمتگذاری کالا و خدمات، اندازه شرکت
مقدمه و هدف
تحولات چند سال گذشته در ایران، شامل آزادسازی اقتصاد و رونق بورس اوراق بهادار، باعث گردیده که مباحث مختلف وظایف اجتماعی و سیاسی واحدهای اقتصادی، مدیریت هزینه، کارایی بازار، بررسی آثار مالی تحولات اقتصادی وسیاسی بر بازارهای مالی مورد توجه قرار گیرد. یکی از پیامدهای رشد و توسعه، تاثیر متقابل مسائل اقتصادی، سیاسی، اخلاقی و ارزشهای اجتماعی بر یکدیگر است. بدین ترتیب، مدیریت بنگاههای اقتصادی دیگر صرفاً افزایش سودآوری یا تولید کالا را تنها هدف خویش ندانسته، بلکه موضوع هایی همچون پرداخت حقوق عادلانه به کارکنان، رعایت کیفیت تولیدات، آلودگی محیط زیستء برپایی سمینارهاء مشارکت در انتخاباتء حمایت از ورزش و سایر مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی را نیز باید رعایت کنند. براساس فرضیه هزینه های سیاسی که توسط "واتز و زیمرمن" ارایه گردیده ، سیاستمداران این قدرت را دارند که با استفاده از سیاستهای توزیع دوباره ثروت شرکتها از مسیر مالیاتها، کمکها ،اعانات ، بیمه و غیره، منابع شرکتها را تحت تاثیر قرار دهند(Watts&Zimmerman,1990,131). همچنین یکی از عوامل موثر بر ثروت مدیران ،پاداش های نقدی می باشد. تغییرات در جریان نقدی می‌تواند بوسیله مالیات، مقررات ویژه و اطلاعات مربوط به هزینه های سیاسی تحت تاثیر قرار گیرد(عالی ور،1382،32). بنابراین مدیران مجبورند مواردی را که بر روی شرکت تاثیر خواهند گذاشت را شناسایی و در نظر گرفته و در صورت امکان آنها را کنترل نمایند. هزینه های سیاسی، آن نوع هزینه هایی هستند که برای تداوم فعالیت و حیات موسسه تجاری بنا به الزامات قانونی و عرفی و محیط اقتصادی ضروری میباشند( Watts&Zimmerman,1978,112). این قبیل هزینه ها یا به واسطه اعمال قانونی و مصوبات قانونی و یا از طریق فشارهای سیاسی به شرکتها تحمیل میگردد. از این قبیل هزینه های سیاسی می توان به مالیات، بیمه ،هزینه ناشی از بذل و بخشش مدیریتی، کمکهای بلاعوض به اشخاص و ارگانها و نهادها، کمک به ورزش و تیمهای ورزشی، حقوق گمرکی صادرات، هزینه برپایی سیمنارها و کنفرانسها، هزینه حفظ محیط زیست، هزینه یک در هزار و دو در هزار، هزینه توسعه فضاهای آموزشی، پرداختی به اتحادیه های کارگری و سایر مراجع رسمی و غیر رسمی اشاره کرد. مالیاتها یکی از اقلام اساسی در سبد هزینه های سیاسی است( Watts&Zimmerman,1977,53). روشهای حسابداری تعیین کننده سود، بعضا با روشهای مالیاتی تعیین سود یکسان میباشد، اگر چه در موارد زیادی با هم تفاوت دارند. بنابراین اثرات مالیاتی روشهای حسابداری در انتخاب آنها موثر است و در اینگونه موارد مدیران شرکتها ممکن است برای گزینش روش کاهنده سود وارد مذاکره بیشتری شوند. برای طبقه بندی شرکتها به بزرگ و کوچک ، معیارهای مختلفی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از حجم دارایی ها، سهم بازار، صنعت مورد عضویت، بازده سرمایه، تعداد کارکنان و تعداد سهامداران(Kim&Lio& Rhee,2003,55). بر اساس این فرضیه هر چه شرکت بزرگتر باشد به احتمال بیشتری مدیران شرکت اقدام به گزینش رویه های حسابداری می نمایند که درآمد گزارش شده را از دوره فعلی به دوره آتی موکول نمایند. در تئوری های اقتصادی مربوط به فرایند سیاسی فرض شده است که سیاستمداران به دنبال حداکثر کردن ثروت خود می باشند(Zimmerman,1983,119). بر اساس این فرضیه فرایند سیاسی رقابت برای انتقال ثروت می باشد. مالیاتها و مقررات از طریق خدمات دولتی، یارانه ها، تعرفه ها و غیره باعث جابجایی ثروت می شود. مشارکت در این فرایند سیاسی بدون هزینه نیست و مستلزم تقبل هزینه های کسب اطلاعات است. در نتیجه شرکتها برای ادامه فعالیت خود به اجبار می بایست با مقامات مسول مذاکره کنند و آنها را برای تداوم فعالیت خویش توجیه نمایند. روشهای حسابداری مورد استفاده در شرکتها دارای پیامدهای اقتصادی بوده و بر توزیع ثروت موثر است. در شرکتهای سهامی افراد به امید افزایش ثروتشان سرمایه گذاری میکنند. مردم از سیاستمداران انتظار دارند که از منافعشان پشتیبانی کنند و برای همین منظور هم به پای صندوق رای می روند و به نمایندگان مجلس یا رئیس جمهور رای می دهند. بنابراین منطق حکم میکند که در فرایند سیاسی، مقرراتی (شامل مقررات حسابداری) برای پشتیبانی از منافع مردم وضع شود(Patten,1991,297). از طرفی خود سیاستمداران می خواهند که ثروت خود را حداکثر نمایند و از این رو در پی گسترش حوزه نفوذ خود هستند. بنابراین حسابداری نیز مشمول فرایند سیاسی خواهد شد و انتظار می رود که سیاستمداران اعمال برخی روشهای حسابداری را اجبار کنند. قیمت محصولات بسیاری از شرکتها توسط دولت یا نمایندگان دولت تعیین می شود. بنابراین شرکتهایی که هزینه های سیاسی بیشتری را تحمل می نمایند، این انتظار را دارند که قیمت محصولات یا خدمات آنها که توسط دولت تعیین می گردد، انتظارات آنها را برآورده سازد(Ikin,2003,12). در پژوهش بعمل آمده توسط "پانچا پاکسان و مک کینون" استرالیایی، از معیارهای "سهم از بازار، صنعت مورد عضویت ، بازده سرمایه، تعدادکارکنان، تعداد سهامداران، گزارشگری مسئولیت اجتماعی و میزان پوشش خبری" برای بررسی ارتباط آن با هزینه های سیاسی استفاده نمودند. تجزیه و تحلیل عوامل فوق نشان داد که سهم بازار ، تعداد کارکنان، تعداد سهامداران ،گزارشگری اجتماعی و پوشش خبری ، همه دارای اثر مشابهی بر هزینه های سیاسی هستند(Panchapakesan& Mckinnon,1992,71). در مطالعه "گودفری و جونز " به عنوان "اثرات هزینه های سیاسی برهموارسازی سود" مبنای سهم بازار استفاده گردیده است. مطالعات بالا نشان دادند که محیط های اقتصادی با هزینه های سیاسی بالا آنهایی هستند که یا بسیار زیر نفوذ قوانین دولتی بوده و یا اینکه تحت مداقه شدید عمومی می‌باشند(Lim& Mckinnon,1993,189). مطالعات "گودفری و جونز" نشان می دهد که شرکتهایی که در بخشهای بانکداری، مالی، تحقیقاتی، بنیادی و خدمات شهری فعالیت می نمایند، هزینه های سیاسی بیشتری را نیز متحمل میگردند."دیگان و هالام" طی مطالعه انجام شده خود اعلام کردند که شرکتهایی که دارای سهم بیشتری از بازار مربوط به صنعت خود می باشند به احتمال خیلی زیاد هزینه های سیاسی و مداقه عمومی بیشتری خواهند داشت. در این مطالعه سهم بازار بر اساس جمع کل دارایی ها محاسبه شده است(Deegan&Rankin,1996,50). "زیمرمن" رابطه نرخ مالیات بر درآمد شرکتها را مورد بررسی قرار داده و ارتباط آن با اندازه شرکت را بر اساس فروش مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که ارتباط بین اندازه شرکت و نرخ مالیات در طول زمان و میان همه صنایع یکسان نیست(Milne,2001,3). با توجه به موارد یاد شده، هدف اول این تحقیق، تعیین فعالیت یا عدم فعالیت شرکتهای ایرانی در محیط سیاسی است. این مورد با بررسی وجود یا عدم وجود هزینه های سیاسی در شرکتهای نمونه، استنتاج می گردد. هدف فرعی در زیرمجموعه هدف اصلی اول، طبقه بندی هزینه های سیاسی به قابل کنترل و غیرقابل کنترل توسط مدیریت واحد اقتصادی می باشد. بررسی ارتباط هزینه های سیاسی با اندازه شرکت، هدف دوم این تحقیق است. برای دستیابی به اهداف این تحقیق دو فرضیه بشرح" شرکتهای ایرانی در محیط اقتصاد سیاسی فعالیت می نمایند" و " بین اندازه شرکت و هزینه های سیاسی در شرکتهای ایرانی ارتباط وجود دارد" مطرح و مورد بررسی قرار گرفته است. ملاک هزینه های سیاسی، فرضیه هزینه های سیاسی مطرح شده توسط" واتز و زیمرمن" بوده است. جهت تعیین اندازه شرکت نیز از شاخص خالص دارایی ها استفاده شده است.
موارد و روشها
در طی سال 1387-1385 که قلمرو زمانی این پژوهش می باشد، با مراجعه به بورس اوراق بهادار تهران، تعداد 329 شرکت وجود داشت که بدلیل عدم ارائه صورتهای مالی توسط بعضی از شرکتها، پژوهشگر توانست 320 شرکت که اطلاعات آنها برای بعد زمانی پژوهش کامل میباشد را به عنوان جامعه آماری گزینش نماید. برای تعیین اندازه شرکت، خالص دارایی های کل شرکتهای جامعه آماری برای سه سال مورد بررسی، استخراج و سپس میانگین آن محاسبه و به عنوان شاخص تقسیم بندی شرکتها به بزرگ و کوچک قرار گرفت. شاخص محاسبه شده مبلغ 489،426،495،372 ریال می باشد. میانگین محاسبه شده، با میانگین خالص دارایی های سه ساله هر یک از شرکتهای جامعه آماری مورد مقایسه قرار گرفت. هر یک از شرکتهایی که میانگین خالص دارایی های آن بیش از میانگین خالص دارایی های کل شرکتهای جامعه آماری بود به عنوان شرکت بزرگ و در غیر این صورت به عنوان شرکت کوچک در نظر گرفته شدند. با توجه به نتایج حاصل، تعداد 64 شرکت به عنوان شرکتهای بزرگ و 256 شرکت نیز به عنوان شرکتهای کوچک شناسایی گردید. میانگین سه ساله خالص دارایی ها و طبقه بندی شرکتهای نمونه آماری به بزرگ و کوچک بشرح جدول شماره (1) می باشد:
جدول شماره (1): میانگین سه ساله خالص دارایی ها و طبقه بندی شرکتهای نمونه آماری به بزرگ و کوچک(به میلیارد ریال)
نام شرکت میانگین
خالص دارایی اندازه شرکت نام شرکت میانگین
خالص دارایی اندازه شرکت نام شرکت میانگین
خالص دارایی اندازه شرکت
کاربراتور ایران 76 کوچک داروسازی ابوریحان 106 کوچک فنرسازی خاور 265 کوچک
سیمان مازندران 155 کوچک دوده صنعتی پارس 115 کوچک قند هکمتان 19 کوچک
داروسازی روز دارو 36 کوچک شرکت بین المللی محصولات پارس 57 کوچک سرمایه گذاری نیرو 309 کوچک
داروسازی تهران شیمی 123 کوچک شیمیایی پارس پامچال 74 کوچک شیرین دارو 91 کوچک
سیمان ارومیه 160 کوچک کمباین سازی ایران 138 کوچک بوتان 137 کوچک
آهنگری تراکتور سازی ایران 196 کوچک نئوپان 22 بهمن 37 کوچک کمک فنر ایندامین سایپا 114 کوچک
نساجی بروجرد 409 کوچک داده پردازی ایران 156 کوچک قند شیروان- قوچان- بجنورد 145 کوچک
ریخته گری تراکتورسازی ایران 278 کوچک نفت بهران 447 کوچک البرز دارو 117 کوچک
قطعات خودرو سایپا 257 کوچک تولید پلاستیک شاهین 86 کوچک سیمان دورود 124 کوچک
داروسازی فارابی 464 کوچک صنایع سرما آفرین ایران 156 کوچک داروسازی دکتر عبیدی 96 کوچک
الکتریک خودرو شرق 260 کوچک قند نیشابور 94 کوچک سیمان بهببهان 287 کوچک
داروسازی امین 114 کوچک کربن ایران 258 کوچک قند قزوین 89 کوچک
سیمان قاین 139 کوچک آلومتک 201 کوچک سیمان هکمتان 54 کوچک
کشت و صنعت گرگان 354 کوچک شرکت طیف ایران 57 کوچک داروسازی داملران 390 کوچک
مواد اولیه الیاف مصنوعی 339 کوچک داروسازی جابراین حیان 167 کوچک فراورده های تزریقی ایران 42 کوچک
سرمایه گذاری صنعت نفت 279 کوچک شرکت افست 267 کوچک سیمان کارون 193 کوچک
منگنز ایران 58 کوچک پتروشیمی فارابی 206 کوچک پشم بافی توس 57 کوچک
لابراتوارهای رازک 203 کوچک سرمایه گذاری گروه صنتعی ملی 314 کوچک سیمان ایلام 319 کوچک
ماشین آلات صنعتی تراکتورسازی ایران 75 کوچک تولیدی و صنعتی ایران و غرب 32 کوچک ایران دارو 78 کوچک
تولی پرس 340 کوچک آبسال 357 کوچک تولید مواد اولیه داروپحش 101 کوچک
سالمین 86 کوچک موتوزن 358 کوچک سیمان هرمزگان 524 بزرگ
ایتالران 17 کوچک شیشه قزوین 406 کوچک شیمی دارویی داروپحش 501 بزرگ
سیمان صوفیان 228 کوچک صنایع لاستیکی سهند 66 کوچک صنایع شیمیایی فارس 506 بزرگ
کاشی و سرامیک سعدی 163 کوچک زعال سنگ نگین طبس 41 کوچک پارس دارو 577 بزرگ
جام دارو 298 کوچک کارتن ایران 105 کوچک بهپاک 539 بزرگ
آدریت 339 کوچک کنتورسازی ایران 176 کوچک لاستیک کرمان 956 بزرگ
فرآورده های نسوز آذر 387 کوچک شیشه همدان 156 کوچک تراکتورسازی ایران 1459 بزرگ
سیمان کرمان 238 کوچک پارس متال 87 کوچک سرمایه گذاری صنعت و معدن 964 بزرگ
نیلو 205 کوچک سرمایه گذاری توسعه آذربایجان 93 کوچک کارتن مشهد 575 بزرگ
کیوان 91 کوچک ایران یاساتایر و رابر 107 کوچک نیرو محرکه 925 بزرگ
پیام 181 کوچک گسترش صنایع و خدمات کشاورزی 14 کوچک صنعتی بهشهر 847 بزرگ
معادن روی ایران 458 کوچک باما 116 کوچک سرمایه گذاری سپه 702 بزرگ
یک و یک 128 کوچک لعابیران 64 کوچک مس شهید باهنر 639 بزرگ
سامان گستر اصفهان 218 کوچک محورسازان ایران خودرو 368 کوچک ایران ترانسفو 771 بزرگ
شیشه و گاز 161 کوچک صنایع جوشکاب یزد 27 کوچک ایران خودرو 36802 بزرگ
عایق پلاستیک 24 کوچک مجتمع صنایع لاستیک یزد 256 کوچک قطعات اتومبیل ایران 800 بزرگ
سیمان شمال 235 کوچک شهداب 35 کوچک مینو 511 بزرگ

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اقتصاد سیاسی، حاکم بر شرکتهای ایرانی