هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

عشق و عفت حجاب و عفاف

اختصاصی از هایدی عشق و عفت حجاب و عفاف دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

عشق و عفت

ویل دورانت می‏گوید:

«در سرتاسر زندگی انسان،به اجماع همه،عشق از هر چیز جالب توجه‏تر است وتعجب اینجاست که فقط عده کمی درباره ریشه و گسترش آن بحث کرده‏اند.در هرزبانی دریایی از کتب و مقالات،تقریبا از قلم هر نویسنده‏ای درباره عشق پیدا شده‏است و چه حماسه‏ها و درامها و چه اشعار شور انگیز که درباره آن به وجود آمده‏است،و با اینهمه چه ناچیز است تحقیقات علمی محض درباره این امر عجیب واصل طبیعی آن و علل تکامل و گسترش شگفت انگیز آن،از آمیزش ساده‏پروتوزوئا تا فداکاری دانته و خلسات پتراک و وفاداری هلوئیز به آبلارد.» (1)

ما در صفحات قبل گفتیم آنچه مجموعا از گفته‏های علمای قدیم و جدید درباره‏ریشه و هدف عشق و یگانگی یا دو گانگی آن با میل جنسی استنباط می‏شود سه نظریه‏است،و گفتیم عشق،هم در غرب و هم در شرق از شهوت تفکیک شده و امر قابل ستایش و تقدیسی شناخته شده است،ولی این ستایش و تقدیس آن طور که مااستنباط کرده‏ایم از دو جنبه مختلف بوده است که قبلا توضیح داده شد.

مطلب عمده در اینجا رابطه عشق و عفت است.باید ببینیم این استعداد عالی وطبیعی در چه زمینه و شرایطی بهتر شکوفان می‏گردد؟آیا آنجا که یک سلسله مقررات‏اخلاقی به نام عفت و تقوا بر روح مرد و زن حکومت می‏کند و زن به عنوان چیزی‏گرانبها دور از دسترس مرد است این استعداد بهتر به فعلیت می‏رسد یا آنجا که‏احساس منعی به نام عفت و تقوا در روح آنها حکومت نمی‏کند و اساسا چنین مقرراتی‏وجود ندارد و زن در نهایت ابتذال در اختیار مرد است؟اتفاقا مساله‏ای که غیر قابل‏انکار است این است که محیطهای به اصطلاح آزاد مانع پیدایش عشقهای سوزان وعمیق است.در این گونه محیطها که زن به حال ابتذال در آمده است فقط زمینه برای‏پیدایش هوسهای آنی و موقتی و هر جایی و هرزه شدن قلبها فراهم است.

اینچنین محیطها محیط شهوت و هوس است نه محیط عشق به مفهومی که‏فیلسوفان و جامعه شناسان آن را محترم می‏شناسند یعنی آن چیزی که با فداکاری واز خود گذشتگی و سوز و گداز توام است،هشیار کننده است،قوای نفسانی را در یک‏نقطه متمرکز می‏کند،قوه خیال را پر و بال می‏دهد و معشوق را آنچنانکه می‏خواهد درذهن خود رسم می‏کند نه آنچنانکه هست،خلاق و آفریننده نبوغها و هنرها و ابتکارهاو افکار عالی است.

بهتر است اینجا مطلب را از زبان خود دانشمندانی که طرفدار اصول نوینی دراخلاق جنسی می‏باشند بشنویم.ویل دورانت می‏گوید:

«یونانیان شعر عاشقانه را گرچه در مورد غیر طبیعی آن(عشق مرد به مرد)باشدمی‏شناختند،و داستانهای هزار و یک شب نشان می‏دهد که سرودهای عاشقانه ازقرون وسطی جلوتر بود ولی ترغیب عفت و پاکدامنی از طرف کلیسا که او را به‏علت دور از دسترس بودن،جذابیت‏بخشید مایه نضج غزل عاشقانه گردید.حتی‏لارشفوکو نویسنده نیش زن بزرگ می‏گوید:«چنین عشقی برای روح عاشق مانندجان برای بدن است‏»...این استحاله میل جسمانی را به عشق معنوی چگونه توجیه‏کنیم؟چه موجب می‏شود که این گرسنگی حیوانی چنان صفا و لطف بپذیرد که اضطراب جسمانی به رقت روحی تبدیل شود؟آیا رشد تمدن است که به علت‏تاخیر انداختن ازدواج موجب می‏شود تا امیال جسمانی بر آورده نشود و به‏درون نگری و تخیل سوق داده شود و محبوب را در لباس رنگارنگی از تخیلات‏امیال نابرآورده جلوه‏گر سازد؟آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گرانبها می‏گردد. زیبایی یک شئ چنانکه خواهیم دید بستگی به قدرت میل به آن شئ دارد،میلی که‏با ارضاء و اقناع ضعیف می‏شود و با منع و جلوگیری قوی می‏گردد.» (2)

هم او می‏گوید:

«به عقیده ویلیام جیمز حیا امری غریزی نیست،بلکه اکتسابی است.زنان دریافتندکه دست و دل بازی مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند... زنان بی‏شرم جز در موارد زود گذر برای مردان جذاب نیستند.خود داری از انبساط،و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شکار مردان است.اگر اعضای نهانی‏انسان را در معرض عام تشریح می‏کردند توجه ما به آن جلب می‏شد ولی رغبت وقصد به ندرت تحریک می‏گردید.

مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بدون آنکه بداند حس می‏کند که این‏خود داری ظریفانه از یک لطف و رقت عالی خبر می‏دهد.حیا(و در نتیجه عزیزبودن زن و معشوق واقع شدن او برای مرد)پاداشهای خود را پس انداز می‏کند ودر نتیجه نیرو و شجاعت مرد را بالا می‏برد و او را به اقدامات مهم وا می‏دارد و قوایی‏را که در زیر سطح آرام حیات ما ذخیره شده است‏بیرون می‏ریزد.» (3)

هم او می‏گوید:

«امروز لباسهای سنگین فشار آور که مانند موانعی بودند از میان رفته‏اند و دخترامروز خود را با جسارت تمام از دست لباسهای محترمانه‏ای که مانع حمل بود رهانیده است.دامنهای کوتاه بر همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است و تنهاعیبشان این است که قدرت تخیل مردان را ضعیف‏تر می‏کند،و شاید اگر مردان قوه‏تخیل نداشته باشند زنان نیز زیبا نباشند!» (4)

برتراند راسل در کتاب زناشویی و اخلاق در فصلی که به عنوان‏«عشق رمانتیک‏» باز کرده است می‏گوید:

«اصل اساسی عشق رمانتیک آن است که معشوق خود را بسیار گرانبها و به دست‏آوردنش را بسیار دشوار بدانیم...بهای زیادی که برای زن قائل می‏شدند نتیجه‏روانشناسی اشکال تصرف وی بود.» (5)

و نیز می‏گوید:

«از لحاظ هنرها مایه تاسف است که به آسانی به زنان بتوان دست‏یافت و خیلی‏بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیر ممکن گردد...در جایی که‏اخلاقیات کاملا آزاد باشد انسانی که بالقوه ممکن است عشق شاعرانه داشته باشدعملا بر اثر موفقیتهای متوالی به واسطه جاذبه شخصی خود،ندرتا نیازی به توسل‏به عالیترین تخیلات خود خواهد داشت.» (6)

و نیز می‏گوید:

«کسانی هم که افکار کهنه را پشت‏سر گذاشته‏اند در معرض خطر دیگری در موردعشق به مفهوم عمیقی که ما برای آن قائلیم قرار گرفته‏اند.اگر مردی هیچ گونه رادع‏اخلاقی در برابر خود نبیند یکباره تسلیم تمایلات جنسی شده و عشق را از کلیه‏احساسات جدی و عواطف عمیق جدا ساخته و حتی آن را با کینه همراه می‏سازد.» (7)

عجبا!آقای راسل در اینجا دم از اخلاقیات می‏زند.مقصود او از اخلاقیات‏چیست؟او که عفت و تقوا را محکوم می‏کند،حتی ازدواج را مانع عشق بلکه مانع‏هیچ گونه تمتع از غیر همسر شرعی و قانونی


دانلود با لینک مستقیم


عشق و عفت حجاب و عفاف

تحقیق درمورد عشق مادری

اختصاصی از هایدی تحقیق درمورد عشق مادری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد عشق مادری


تحقیق درمورد عشق مادری

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 7 صفحه

تئوری‌های مربوط به عشق مادری : « غذا در برابر تماس » تئوری‌های مربوط به عشق مادری: غذا در برابر تماس بر طبق متون تخصصی، روانشناسان طرفدار و هواخواه1 یکی از دو نظریه روانکاوی یا یادگیری اجتماعی هستند که بیان می‌دارند دلیل عشق بچه‌‌ها به مادرشان ارضای نیازهای نخستین گرسنگی و مکیدن است.
به عبارت دیگر، آنها می‌گویند که « دلبستگی نوزاد به مادرش نشأت2 گرفته از سایق‌های درونی است که موجب راه‌اندازی فعالیت‌هایی می‌شوند که با تغذیه3 از سینه مادر مرتبط‌اند این اعتقاد فقط یکی از آنهایی بود که این دو گروه نظری مطرح کرده‌اند.
» اینها عباراتی بود که بیوه هری‌ هارلو به نقل از وی گفته است (هارلو،4 1986 ).
هارلو، روانشناسی که یادگیری نوزادان میمون‌ها را مورد تحقیق و بررسی قرار داد، توضیح داده است که چرا مشاهدات‌ وی درباره میمونها در آزمایشگاهش آن اعتقاد را زیر سؤال برده است: مابیش از 60 تا از آنها را بین 6 تا 12 ساعت پس از تولد از مادرانشان جدا کردیم و با بطری به آنها شیر دادیم.5 میزان مرگ و میر نوزادان به علت کمبودی بود که ما بوجود آورده بودیم یعنی آنها را به مادرانشان سپرده بودیم.
بچه‌هایی را که با بطری تغذیه کرده بودیم سنگین‌تر و سالم‌تر از نوزادان دور از مادرانشان بودند...
در طول دوره آزمایشاتمان، ما متوجه شدیم که نوزادان رشد یافته در آزمایشگاه دلبستگی‌ای قوی به کهنه‌های بچه‌ای که ما با آن کف قفس‌ها را می‌پوشاندیم پیدا کرده‌اند  ( هارلو، 1986).
در واقع، به نظر می رسید که نوزادان میمونها به کهنه‌های بچه مانند بطری‌هایشان به گونه‌ای عاطفی دلبسته شده‌اند.
این درست عکس دو تئوری غالب6 بود.
تئوری روانکاوی می‌گفت که نوزاد به هر چیزی که نیازهای دهانی‌اش را برطرف کند عشق می‌ورزد ( سرپستانک )7 نظریه یادگیری پیش‌بینی می‌کرد که نوزاد بر هرچیزی که بوسیله غذا تقویت شود دلبسته شود ( بطری).
بنابراین هارلو شروع به اجرای یک « تحلیل آزمایشی دقیق » از دلبستگی انسان، بوسیله میمونهایش، نمود.
استفاده از میمون برای تحقیق درباره فرآیندهای عاطفی انسان برای بعضی از افراد چرخه به نظر می‌رسید، اما نه برای هارلو که یک روانشناس تجربی آموزش دیده و با تجربه بود.
او می‌دانست که این غیر اخلاقی است که نوزادان انسان را از مادرانشان جدا کند، ولی او معتقد بود که در فرآیندهای پایه‌ای مربوط به محبت، که شامل پرستاری،تماس، چسبیدن، و حتی کاوش و بررسی دیداری و شنوایی است هیچ گونه تفاوتی دو گونه با هم ندارند).
( هارلو، 1968 ).
هارلو دو مادر بدل8 ( مصنوعی ) در اندازه واقعی، برای میمونهای نوزاد ساخت که صورتی با چشمان درشت و مشخص داشتند.
یک بدل از سیم لخت تهیه شده بود و دیگری از سیم که با پارچه‌های نرم پوشیده شده بود.
وی میمونهایش را به دو گروه تقسیم کرد: یک گروه به صورت دوره‌ای از سینه « مادر» پارچه‌ای با بطری تغذیه می‌شدند؛ و گروه دیگر از بطری تعبیه شده در سینه مادر سیمی تغذیه می‌شدند.
فرضیه‌ای که می‌بایست آزمایش می‌شد این بود که بدل‌های پارچه‌ای حتی برای میمون‌هایی که با مادر سیمی تغذیه می شدند، ممکن است تقویت کننده باشند.
برای جمع‌آمدی داده‌ها، هارلو میزان زمانی را که هر بچه روی یک هر کدام از دو بدل می‌گذرانند ا

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد عشق مادری

دانلود تحقیق بسیج مدرسه عشق است

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق بسیج مدرسه عشق است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بسیج مدرسه عشق است


دانلود تحقیق بسیج مدرسه عشق است

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 7 صفحه

بسیج مدرسه عشق است یکی از برکات انقلاب ما ضمن اسلامی بودن آن که شاخصه اصلی آن بوده و هست ظهور و پدیدار شدن نیروئی به نام بسیج بود که در میان انقلاب های موجود در جهان یک عنصر متمایز محسوب میشود .
تمامی انقلابها و نظام هائی که برای حفظ و ادامه حیات خود تلاش میکنند در درون خود نیروهائی را دارند که به ان آرمان و اعتقاد پایبند بوده و در این راه حاضر به جانفشانی میباشند و  غالبا این نیروها در ارتش و یا نیروهای شبه نظامی ان مشغول خدمت میشوند و دائره حضور انان فقط یک حرکت نظامی صرف بوده و هست اما نیروی بسیج که به برکت انقلاب شکل گرفت در واقع یک اعتقاد و تفکر دینی را بدنبال خود داشته و هر حرکت وعمل خود را متصل به دین دانسته و آن را نوعی عبادت میداند و گستره حضورش را فقط یک نظامی گری  صرف ندانسته کما اینکه حرکت نظامی خود را هم طبق قالب های تکراری و کلاسیک دنیا دنبال نکرده و نخواهد نمود در نبرد نظامی عبادت را فراموش نکرده و هر تیر خود را هم که به سمت دشمن پرتاب مینمود ادای گوشه ای از اعمال شرعی خود محسوب میکند و در این راه شهادت را نه یک آرمان بلکه راهی برای رسیدن به لقای الهی دانسته و رضای خدا را برای خود اصل قرار داده است و در هر کار خود و در شغل هنر و تمامی زوایای زندگی خود این تفکر را بصورت عملی اجرا میکند .
بسیج مدرسه عشق است .
بسیج لشکر مخلص خداست .
این دو جمله زیبا جزئی از عبارات بلند و پر محتوا و جذابیست که امام راحل (ره) در پاسخ به اخلاص ، جانفشانی ، ایثار ، مردانگی و جوانمردی کسانی بیان داشته اند که برای دفاع از اسلام و ایران در دوران سخت دفاع مقدس قیام کردند.
بسیج در بدو تشکیل ونیز در دوران  شکوفائی خود ، پیش و بیش از آنکه یک ازسازمان رسمی باشد ، یک فرهنگ و تفکر بود .
فرهنک و تفکری بلند از ایثار و فداکاری و گذشت و اخلاص و.
.
.
فدا کردن خود و همه دارائی و وجود خود، بدون هیچ چشمداشتی، آنروزها بسجی نه تنها توقع تشکر هم نداشت بلکه اگر از او تشکر هم می شد خود را مغبون می دید ، آنان حتی از خداوند هم انتظار تشکر نداشتند .
آنان منت خدا را می کشیدند که عمل شان را قبول فرماید و.
.
.
من هیچگاه توفیق بسیجی بودن را نداشته ام اما همواره در مقابل آنهمه بزرگی و عظمت روح بسیجیان خاضع بوده ام و معتقدم امروز برای جامعه و کشور ما حفظ فرهنگ و تفکر بسیجی ، یک ضرورت است و لذا چند نکته را به مناسبت هفته بسیج  و در جهت حفظ این فرهنگ یادآوری می کنم.
۱-در بسیج نباید کیفیت فدای کمیت شود ، آنچه که بسیج را مهم می کرد عده زیاد بسیجیان نبود بلکه کیفیت فوق العاده و کارائی آنان بود .
امروز تکیه سازمان بسیج به افزایش کمی ، امری است که می تواند بسیج را از محتوای خود خالی کند .
 ۲- اوّلین شرط ورود به بسیج باید همانند گذشته، فداکاری و گذشت  باشد .
ایجاد انگیزه های مادی و بعضا" غیر موجه برای جذب جوانان و بویژه دانش آموزان به بسیج ، باعث گسترش سازمان بسیج خواهد شد اما مشخص نیست با فرهنگ بسیجی چه خواهد کرد.
 ۳- استفاده از بسیج به عنوان یک حزب ، خیانتی بزرگ به بسیج و فرهنگ بسیجی خواهد بود .
بسیجی نباید و نمی تواند موضع سیاسی نداشته باشد لیکن نباید سازمان بسیج به یک حزب سیاسی  تبدیل ش

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بسیج مدرسه عشق است

دانلود تحقیق بررسی عشق در جامعه امروزی

اختصاصی از هایدی دانلود تحقیق بررسی عشق در جامعه امروزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بررسی عشق در جامعه امروزی


دانلود تحقیق بررسی عشق در جامعه امروزی

 

تعداد صفحات : 35 صفحه         -       

قالب بندی : word                        

 

 

 

پیشگفتار

مجموعه ای که پیش رو دارید حاصل ماه ها تلاش اینجانب است در جهت تثبیت جایگاه والای عشق در جامعه امروزی ما که متاسفانه یک سری بی اعتمادی ما و هوس های نابجا شده است تبیین و تنظیم شده است.

لازم به ذکر است هدف از چاپ این کتاب زدودن زنگار بدبینی از آینه صاف و صیقلی عشق و رساندن به یک مفهوم دقیق از این واژه می باشد لذا سعی بر آن داشتم تا علاوه بر تعریف دقیق این واژه به فضایل، ارزش ها، رکن ها و دیدگاه های بزرگان در این مسئله بپردازم.

البته بنده کوچکتر از آن هستم که در مورد عشق سخن بگویم. اما چون چشمه هایی از این رکن مقدس را در وجود خویش احساس نمودم خویشتن را بر آن داشتم که گوشه ای از مسائل مربوط به آن را بیان کنم.

در آخراز خوانندگان محترم، استدعا دارم که نقایص این اثر ناچیز را بر من ببخشایند و حقیر را از راهنمایی های خود محروم ننمایند.

 

 

 

 

 

 

 

 

بررسی عشق در جامعه امروزی:

امروز یکی از خلاهایی که در دنیای اروپا و آمریکا وجود دارد خلا عشق است. در کلمات دانشمندان اروپایی زیاد این نکته به چشم می خورد که اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان، عشق و شور و احساسات بسیار شدید و عالی است. در جسمانی امروز هرگز عشق هایی از نوع عشق های شرقی از قبیل عشق های مجنون و لیلی، و خسرو شیرین رشد و نمو نمی کند.

از این داستانها می توان فهمید که زن بر اثر دور نگه داشتن خود از دسترس مرد تا کجا پایه خود را بالا برده است و تا چه حد سرنیاز مرد را به آستان خود فرود آورده است! قطعاً درک زن این حقیقت را در تمایل او و به پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز تاثیر فراوان داشته است.

مولوی، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان مثلی بسیار عالی در این زمینه می آورد. اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد سخن می گوید، آن گاه راجع به تاثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و معصومیت زن و در بالا بردن مقام او در گداختن مرد در آتش عشق و سوز مثل لطیفی می آورد: آن ها را به آب و آتش تشبیه می کند می گوید مثل مرد مثل آب است و مثل زن مثل آتش، اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود آب بر آتش غلبه می کند و آن را خاموش می سازد. اما اگر حائل و حاجبی میان آن دو برقرار باشد مثل این که آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند آن وقت است که آتش آب را تحت تاثیر خود قرار می دهد. اندک اندک او را گرم می کند و احیاناً جوشش و غلیان در او به وجود می آورد، تا آن جا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار می سازد.

مرد بر خلاف آن چه تصور می رود در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانی او متنفر است. مرد همیشه عزت و استغنا و بی اعتنای زن را نسبت به خود ستوده است.

به طور کلی رابطه ای است میان دست نارسی و فراق از یک طرف و عشق و سوز و گرانبهایی از طرف دیگر، یعنی عشق در زمینه فراق ها و دست نارسیها می شکفد و هنر و زیبایی در زمینه عشق رشد و نمو می یابد. نظامی می گوید:

چه خوش نازی است ناز خوبرویان                  زدیده رانده را از دیده جویان.

همچنین داستانی را که عشق می سراید، مسیر خونین عشاق را بازگو می کند و قصه های معنوی را با ما در میان می گذارد. به این جهت عشقی که در اعماق جان آدمی طنین می اندازد کار هر بی سرو پایی نیست.

عشق کار نازکان نرم نیست               عشق کار پهلوانان است ای پسر

سراغ گرفتن عشق از مردم امروزی که نه جان در درون دارند و نه آرمان در بیرون مانند آب پاشیدن به روی ماهی مرده ای است که مدت ها از آب بیرون افتاده است.

لذا در جامعه امروزی ما واژه عشق مانند بسیاری از کلمات و دیگر، به واژه ای غریب و ناآشنا مبدل گشته است. که این مسئله خود ریشه در مسائل دینی و اعتقادی افراد جامعه دارد. متاسفانه در جامعه کنونی ما تا کسی دم از عشق می زند به علت فرهنگ غلط رواج یافته در جامعه آن فرد مورد سرزنش و ملامت قرار گرفتند که این خود به علت پایین بودن سطح آگاهی مردم از عشق و نبود فرهنگ صحیح در این زمینه دارد. همچنانکه به علت هوسبازی و بی آلایشی مردم در جامعه می توان این نتیجه را گرفت که عشق دستخوش بی اعتمادی ها و سوء ظن ها و بد گمانی ها به دست مردم کور دل جامعه ما شود.

ماهیت عشق:

پیچک عشق وقتی به پای عاشق پیچید او را بی قرار و شیدایش می کند و آن قدر می پیچد و می خراشد و می مکد و بالا می رود تا رمق حیات عاشق را بگیرد و هر چه شیره وجود آدمی را می گیرد و جسم مادی او را تضعیف می سازد به جان و روان مشتاق او باز پس می دهد و پروازیش می کند. آن گاه جان از جسم برآمده و رها شده، آزاد و سبکبال و بی قرار در عرصه زمین و زمان به جولان درمی آید و شهپر سعادت بخش عشق را به تمامی آفاق می گستراند. با چنین پیشینه ای، عشق به جان هر کس افتاد چون شعله زبانه کش، در آغوشش می گیرد و سینه اش را می گدازد و می سوزاند و صیقل می دهد. در این سوز و گذار عاشقانه همه چیز زیبا جلوه می کند و در همه حال جذبات شوق بر جناغ سینه عاشق می نشیند و پیوسته در هاله ای از ابر اشتیاق فرو می رود و هر چه جسم و تن خاکی رنجور تر و زردی چهره عاشق غالب تر می گردد، جان مشتاقش فربه تر و جذبه طلبش به سیر معنوی بیش تر می پردازد. عشق آتش گدازانی است که زبانه می کشد و رقص کنان به سرچشمه وصال رهسپار می گردد.

عشق میل مفرط است و اشتیاق عاشق و معشوق، از عشق است. و به معنی فرط حب و دوستی است. و نیز مشتق از عشقه است. و آن، گیاهی است که به دور درخت پیچد و آب آن را بخورد و رنگ آن را زرد کند و برگ آن بریزد و بعد از مدتی، خود درخت نیز خشک شود. عشق، چون به کمال خود رسد، قوا را ساقط می کند و حواس را از کار بیاندازد، و طبع را از غذا باز دارد و میان محب و خلق، ملال افکند و از صحبت غیر دوست ملول شود، یا بیماری بر او مستولی و یا دیوانه و هلاک گردد.

تعریف عشق:

عشق از نظر لغوی همانطور که پیش تر عرض کردم نام گیاهی در زبان عربی به نام «عشقه» است که در فارسی به آن پیچک می گویند که به هر چیز برسد دور آن می پیچد، مثلاً وقتی به یک گیاه دیگر می رسد دور آن چنان می پیچد که آن را تقریباً محدود و محصور می کند و در اختیار خودش قرار می دهد. یک چنین حالتی در انسان پیدا می شود و اثرش این است که (بر خلاف محبت عادی) انسان را از حال عادی خارج می کند، خواب و خوراک را از او می گیرد، تمام توجه را منحصر به همان معشوق می کند. یعنی یک نوع توحد و تاحد و یگانگی در او به وجود می آورد یعنی او را از همه چیز می برد و تنها به یک چیز متوجه می کند به طوری که همه چیز او می شود.

اما از نظر اصطلاحی به علاقه به شخصی یا شیئی گفته می شود که به اوج شدت خود رسیده است. به طوری که وجود انسان را مسخر کند و حاکم مطلق وجود او گردد «عشق» نامیده می شود. لذا عشق اوج علاقه و احساسات است که زمام فکر و اراده انسان را می گیرد، بر عقل و بر اراده تسلط پیدا می کند

با توجه به این موضوع تضاد بین عقل و عشق و جدل این دو فطرت در باطن آدم عاشق مدام او را در مورد اذیت قرار می دهد تا آن جایی که روانشناسان گفته اند:

عشق، نوعی بیماری است که از یک علاقه مداوم و طبیعی و غریزی پدید می آید و خروج از حد اعتدال آن، نوعی بیماری روانی پدید می آورد.

این در حالی است که عارفان و سالکان می گویند: عشق، حقیقت و یک اصل اساسی و عینی است، که در ذهن ما نمی گنجد. عشق آن حقیقت والایی است که از سودایش هیچ سری خالی نیست و یک حقیقت جاری و ساری در نظام هستی است و نیازی نیست که عشق را با غیر عشق بشناسیم. که حقیقت همچون حقیقت هستی از رگ گردن به ما نزدیک تر است.

اقسام عشق:

به عقیده حکما عشق بر دو نوع است: حقیقی و مجازی. عشق حقیقی یعنی عشقی که معشوقش حقیقی است زیرا حقیقت مطلق و جمیل بالذات است و آن همان عشق کملین است به حق. و اما عشق مجازی یعنی عشقی که معشوقش مجازی است. یعنی جمال و کمال که در معشوقش است از آن خود وی نیست، عاریت است.

و در جای دیگر می گویند: عشق مجازی بر دو نوع است: نفسانی و حیوانی. عشق حیوانی همان است که هدف وی اعمال شهوات است. از شهوت سرچشمه می گیرد و به شهوت خاتمه پیدا می کند و اما عشق نفسانی عبارت است از علاقه به حسن شمائل معشوق که منشاش یک نوع سنخیتی است بین نقس عاشق و معشوق.

با همه اختلافاتی که بین این دو نوع عشق (منظور عشق نفسانی و عشق حقیقی است) وجود دارد و یکی  مشروط به هجران است و دیگری به وصال، یکی از نوع ناآرامی و کشش و قصور است و دیگری از نوع آرامش و سکون، در یک جمعیت مشترکند: هر دو گلهای با طراوتی می باشند که فقط در اجتماعاتی که بر آن ها عفاف و تقوا حکومت می کنند، می رویند و می شکفند. محیط های (اشتراکی) جنسی یا شبه اشتراکی جنسی نه قادرند عشق به اصطلاح شاعرانه و رمانتیک را به وجود آورند و نه می توانند در میان زوجین آن چنان صفا و رقت و صمیمیت و وحدتی به وجود آورند.

گروهی عشق را (همین عشق انسان به انسان) را دو نوع می دانند، برخی عشق ها را عشق های جنسی می دانند (که این ها را عشق مجازی می نامند نه عشق حقیقی) و معتقدند که بعضی عشق ها عشق روحانی یعنی عشق نفسانی است به این معنا که در واقع میان دو روح نوعی کشش وجود دارد.

عشق جسمانی منشاش غریزه است. با رسیدن به معشوق و با اطفاء (خاموش شدن) غریزه پایان می یابد، چون پایانش همین است. اگر مبداش ترشحات داخلی باشد با افراز شدنش قهراً پایان می یابد. از آن جا آغاز می شود و به اینجا پایان می یابد، ولی اینها مدعی هستند که انسان گاهی به مرحله ای از عشق می رسد که مافوق این حرف هاست. خواجه نصیر الدین طوسی از آن به «مشاکله بین النفوس» تعبیر می کند. که یک نوع همشکلی میان روح ها وجود دارد. و در واقع این ها مدعی هستند که در روح انسان یک بذری برای عشق روحانی و معنوی هست که در واقع نفسی هم اگر این جا وجود دارد او فقط محرک انسان است، و معشوق حقیقی انسان یک حقیقت ماوراء طبیعی است، که روح انسان با او متحد می شود و به او می رسد و او را کشف می کند و در واقع معشوق حقیقی در درون انسان است. می گویند این که عشق می رسد به آن جا که عاشق، خیال محبوب را از خود محبوب عزیزتر و گرامی تر می دارد. برای آن است که خود محبوب و زمینه اولی تحریک در درون انسان است و او را در درون خودش با یک حقیقت دیگری. با همان صورت معشوق که در روح اوست و در واقع صورت این شیء (معشوق ظاهری) نیست، صورت یک شیء دیگر است خو می گیرد و با او هم خوش است.

گروهی نیز عشق مجازی را عشق به فرزند و زن و دنیا و مال و مکنت دانسته اند و علاقه مفرط به اینان در سوز و گداز بودن در راه آن را عشق ظاهری و جسمانی می دانند. ولی عشق به ملکوت عالم و ماوراء طبیعت و خود باختگی و حیرت و اشتیاق شدید به انوار الهی، عشق حقیقی است. بنابراین انسان عاقل و زیرک، از خواب غفلت بیدار شده و می داند معشوق حقیقی در اجسام و مواد جسمانی کثیف و و بدان گوشتی و خونی یا فنا نمی شود.

اما بنده معتقد هستم که عشق حقیقی حتماً نباید عشق به ذات احدیت خداوند باشد بلکه یک عشق مجازی نیز راهی برای رسیدن به عشق حقیقی می تواند باشد و بر این عقیده هستم که یافتن معشوق حقیقی در جان یک انسان راحت تر است تا درک و شهود ملکوت اعلی مگر غیر از این است که امام علی (ع) فرمودند هر کس می خواهد خدا را بشناسد به خویشتن خویش مراجعه کند و خودش را بشناسد اگر ما بر این عقیده باشیم که این معشوق زمینی جلوه ای از حکمت و خلقت خداست و در نهایت عشق جلوه هایی از وجود خداوند را در حرکات و حسنات وی درک کنیم به معشوق اصلی خواهیم رسید. نظیر این گونه عشق ها را در فداکاری و از خودگذشتگی امام علی (ع) بدین گونه توجیه توان کرد که اگر عشق محمدی نبود چه چیزی می توانست علی را بلا گردان پیامبر سازد تا آن جا که جان خود را در خوابگاه پیامبر به خطر بیاندازد؟

لذا بر این باور هستم که اگر در یک طرف عشق مجازی پای عشق حقیقی (یعنی خدا) در میان باشد آن عشق، عشقی حقیقی است ولو این که عشق به مال و مکنت باشد که اگر همین مال و مکنت برای رضای خدا صرف شود خود راهی برای رسیدن به مراتب اعلی و عشق حقیقی است که در آینده در بحث فضایل عشق به این موضوع به طور مفصل پرداخته خواهد شد.

شهادت اشک:

زبان عشق، زبان اشک است. زبان ظاهری حقیر تر از آن است که بتواند حقایق عشق را بیان کند. توان توصیف معشوق را ندارد. چه زبانی صادق تر و زلال تر و بی ریا تر از زبانی که کلماتش، نه لفظ است و نه خط، اشک است. و هر عبارتش ناله ای، ضجه ای دردی، فریاد عاشقانه شوقی! مگر چشم از زبان صادق تر سخن نمی گوید؟ مگر نه اشک، زیباترین شعر و بی تابترین عشق و گدازانترین ایمان و داغ تری اشتیاق و تب دارترین احساس و خالص ترین گفتن و لطیف ترین دوست داشتن است که همه در کوره یک دل، به هم آمیخته و خوب شده اند و تبدیل به قطره ای گرم شده اند به نام اشک؟

گریستن یعنی تجلی طبیعی یک احساس، حالتی جبری و فطری از یک عشق، یک رنج یک شوق یا اندوه.

اشک که می بارد و ناله که بر می آید و گریه که اندک اندک در دل می رود و ناگهان در گلو گیر می کند و راه نفس را می بندد، این زبان صادق و عاشق یک انسان است.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی عشق در جامعه امروزی

تحقیق و بررسی در مورد بررسی عشق در جامعه امروزی 85 ص

اختصاصی از هایدی تحقیق و بررسی در مورد بررسی عشق در جامعه امروزی 85 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 76

 

پیشگفتار

مجموعه ای که پیش رو دارید حاصل ماه ها تلاش اینجانب است در جهت تثبیت جایگاه والای عشق در جامعه امروزی ما که متاسفانه یک سری بی اعتمادی ما و هوس های نابجا شده است تبیین و تنظیم شده است.

لازم به ذکر است هدف از چاپ این کتاب زدودن زنگار بدبینی از آینه صاف و صیقلی عشق و رساندن به یک مفهوم دقیق از این واژه می باشد لذا سعی بر آن داشتم تا علاوه بر تعریف دقیق این واژه به فضایل، ارزش ها، رکن ها و دیدگاه های بزرگان در این مسئله بپردازم.

البته بنده کوچکتر از آن هستم که در مورد عشق سخن بگویم. اما چون چشمه هایی از این رکن مقدس را در وجود خویش احساس نمودم خویشتن را بر آن داشتم که گوشه ای از مسائل مربوط به آن را بیان کنم.

در آخراز خوانندگان محترم، استدعا دارم که نقایص این اثر ناچیز را بر من ببخشایند و حقیر را از راهنمایی های خود محروم ننمایند.

روز اول چون دم از رندی زدیم و عشق شرط آن بود که جز ره آن شیوه نسپریم

علی غفوری

15/7/87

بررسی عشق در جامعه امروزی:

امروز یکی از خلاهایی که در دنیای اروپا و آمریکا وجود دارد خلا عشق است. در کلمات دانشمندان اروپایی زیاد این نکته به چشم می خورد که اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان، عشق و شور و احساسات بسیار شدید و عالی است. در جسمانی امروز هرگز عشق هایی از نوع عشق های شرقی از قبیل عشق های مجنون و لیلی، و خسرو شیرین رشد و نمو نمی کند.

از این داستانها می توان فهمید که زن بر اثر دور نگه داشتن خود از دسترس مرد تا کجا پایه خود را بالا برده است و تا چه حد سرنیاز مرد را به آستان خود فرود آورده است! قطعاً درک زن این حقیقت را در تمایل او و به پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز تاثیر فراوان داشته است.

مولوی، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان مثلی بسیار عالی در این زمینه می آورد. اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد سخن می گوید، آن گاه راجع به تاثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و معصومیت زن و در بالا بردن مقام


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد بررسی عشق در جامعه امروزی 85 ص