هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

هایدی

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله مولانا و عشق

اختصاصی از هایدی مقاله مولانا و عشق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله مولانا و عشق


مقاله مولانا و عشق

 لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

    فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

    تعدادصفحه:14

مولانا و عشق

«نگاهی به مسأله عشق در مثنوی معنوی »

  مقدمه

سخن گفتن از عشق در مثنوی معنوی جلال‌الدین محمد بلخی آن ستارة درخشان آسمان عرفان و آن یگانة دوران کاری به غایت دشوار است زیرا عشق از دیدگاه حضرت مولانا بحری است بس ژرف و عمیق که کس به ژرفای آن نتوان رسید و سیاحان این بحر برای فراچنگ  آوردن در و مروارید آن چه بسا در آن غرقه گشته‌اند و آب دریا غریقان این بحر را در ساحل افکنده است اما حضرت مولانا غواصی است ماهر که با پاچیلة معرفت در اعماق ژرف این دریا رفته و گوهرها را به سلک نظم کشیده است.

 انصاف را که اگر نفحه‌ای از آن نسیم عشق از انفاس حضرت مولانا بر مشام جان وزیدن گیرد جان از آن نفحة الهی سرمست شود و از آن سرمستی از هر هستی مجازی خویش تهی گردد حسن معشوق آتش در وجود او افکند و او را از خویشتن فانی گرداند.

عشق از دو عالم بیگانه است و مردم عامی که عاشق را که از هفتاد و دو عالم بیگانگی دارد دیوانه می‌خوانند و در واقع در عشق هفتاد و دو نوع جنون نهفته است. عشق از سویی خلاف عقل است زیرا آثار عقل در همه جا پیداست در حالی که در نهانخانة عالم پنهان است و در واقع عشق پنهانترین پنهانهاست. از نشانه‌های عشق تحیر است و در مقامات عرفانی وادی حیرت از مقامات سلوک و شرط لازم برای وصول به مرتبة فناست. در نتیجه مولانا از عشق به دریای عدم تعبیر می‌کند.

عدم در اینجا رمز نیستی و فناست. عشق انسان را از هر هستی مجازی برکنده و او را در هستی حقیقی فانی می‌سازد. عشق حتی برتر از بند بندگی و خداوندی است.

اندرو هفتاد و دو دیوانگی                        با دو عالم عشق را بیگانگی

جان سلطانان جان در حسرتش                       سخت پنهان است و پیدا حیرتش

تخت شاهان تخته‌بندی پیش او                   غیر هفتاد و دو ملت کیش او

بندگی بند و خداوندی صداع                     مطرب عشق این زند وقت سماع

در شکسته عشق را آنجا قدم                      پس چه باشد عشق دریای عدم

زین دو پرده عاشقی مکتوم شد                    بندگی و سلطنت معلوم شد

تا ز هستان پرده‌ها برداشتی                        کاشکی هستی زبانی داشتی

پردة دیگر بدو بستی بدان                         هر چه گویی ای دم هستی از آن

خون بخون شستن محال است و محال           آفت ادراک آن قالست و حال

روز و شب اندر قفس در نی دمم                 من چو با سودا ئیانش محرمم

دوش ای جان بر چه پهلو خفته‌ای                سخت مست و بیخود و آشفته‌ای

مثنوی دفتر سوم (29 _4719)

 بیماری عشق نیز غیر از همة بیماریهاست و طبیب صوری راهی به درمان آن ندارد. عشق امری ربانی و الهی و رمز خورشید کمال حق است. مولانا عشق را «اصطرلاب اسرار خدا» می‌خواند. غایت و نهایت عشق وصول به حضرت حق است گو اینکه عشق به تعبیر مولانا عشق «این سری» یا عشق مجازی باشد. عشق از دید مولانا چون صفت حق است. نامتناهی است و بنابراین مانند دیگر اوصاف حق در قالب الفاظ و کلمات نمی‌گنجد و هر چند انسان بخواهد با کمک الفاظ و روشنگری زبان آن را تفسیر کند بر ابهام آن می‌افزاید و «عشق بی‌زبان» خود گویا‌تر و روشنتر است. خاصه عقل از تبیین عشق عاجز است و به خری ماند که در وصف آن در وحل الفاظ و حروف گرفتار می‌شود. بهترین راه برای شناختن عشق خود عشق است.

 عشق اصطرلاب اسرار خداست                      علت عاشق ز علتها جداست

عاقبت ما را بدان شه رهبر است                      عاشقی گر زین سر و گر زان سر است

چون به عشق آیم خجل باشم از آن                    هر چه گویم عشق را شرح و بیان

لیک عشق بی‌زبان روشنتر است                        گرچه تفسیر زبان روشنگر است

چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت                چون قلم اندر نوشتن می ‌شکافت

شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت                 عشق در شرحش چو خر در گل بخفت

گر دلیلت باید از وی برمتاب                         آفتاب آمد دلیل آفتاب

مثنوی دفتر یکم (16- 110)

 به نظر مولانا عشق از اوصاف خداوند بی‌نیاز است و بنابرای عاشق و معشوق حقیقی خود هموست و اطلاق عشق بر ذات حق اطلاق حقیقی و بر غیر حق اطلاق مجازی است. این به جهت آن است که اوصاف کمالیة وجود اولاٌ و بالذات به حضرت حق و ثانیا و بالعرض به موجودات عالم تعلق دارد. بنابراین حسن مطلق از آن خداوند است و زیبایی موجودات عالم را به «حسن زراندود» مانند می‌کند. عشق خداوندی به مانند نور محض است که از هرگونه عیب و نقصی مبراست و عشق مخلوق به مانند آتشی است که ظاهر آن آتش و باطن آن دود است و اگر نور آتش بمیرد سیاهی دود پیدا گردد.

عاشقی بر غیر او باشد مجاز                             عشق ز اوصاف خدای بی‌نیاز

ظاهرش نور اندرون دود آمده است                       زآنک آن حسن زراندود آمده است

بفسرد عشق مجازی آن زمان                              چون رود نور و شود پیدا دخان

جسم ماند گنده و رسوا و بد                              وارود آن حسن سوی اصل خود

وارود عکسش زدیوار سیاه                                 نور مه راجع شود هم سوی ماه

مثنوی دفتر ششم (75- 970)

 

گفتیم که در نظر مولانا عشق وصف حضرت حق است و عشق انسانی عشقی مجازی و حادث است و بین آن دو هر چند در معنای عشق مشترکند تفاوت فراوان است. در انسان وجود عشق و محبت با خوف و بیم و خشیت به هم آمیخته است در حالی که خداوند متصف به خوف و خشیت نیست. به هر تقدیر عشق چه عشق خالق باشد و چه وصف مخلوق هرگز به وصف نیاید زیرا چیزی که وصف خداوند باشد چگونه تواند در قالب حد و تعریف گنجد.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مولانا و عشق

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص

اختصاصی از هایدی گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی

عشق پدیده ای است که از دیر باز ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. دانشمندان حوزه های گوناگون به نوعی به تحلیل این پدیده در انسان پرداخته اند.مطلبی که در زیر آمده است سعی دارد به طور اجمالی یک سری از فاکتور های روانی را که در ایجاد این حس نقش بازی می کنند را باز شمارد.

معشوق انعکاسی ازعاشق

جستجوی فردی که انعکاسی از ما باشد از شایع ترین تئوری هایی است که به عنوان دلیل انتخاب معشوق بیان می شود. به این مفهوم که در فرد مقابل چیزی که در خودمان نیز وجود دارد، ما را به طرف او جذب می کند. در حقیقت در این نوع عشق انسان در جستجوی "منی دیگر" است. منی که بتواند تصویر مرا چون آیینه در خود انعکاس دهد. منی که برایم آشناست و برایم امنیت به همراه می آورد.

گاهی نیز در جستجوی آیینه ای هستیم که "من ایده آل " را به ما باز گرداند. اگر به عنوان مثال "سخت کوش بودن" جزو ایده آل های ما باشد، اینکه بتوانیم عشق فردی سخت کوش را به خود معطوف کنیم، برایمان تائیدی است از تصویری که می خواهیم از خودمان داشته باشیم.

در حقیقت، ما در این نوع عشق، در جستجوی نگاهی هستیم که ما را در آن تصویری که دوست داریم از خودداشته باشیم تائید کند.هر چه تردید در صحت این تصویراز خود بیشتر باشد، حضور این دیگری به عنوان عاملی اطمینان بخش برای ما حیاتی تر می شود.

البته باید گفت در اغلب عشق ها، به میزانی این بعد به چشم می خورد. هر فردی در رابطه با معشوق تا حدی در جستجوی بازسازی نگاهی است که از خود دارد. نگاه تائید کننده ی دیگری برای ما نمودی است که چقدر با"ایده آل هامان"منطبق هستیم. ولی زمانی که عشق تنها به این جنبه خلاصه شود، می تواند نمودی از شخصیت شکننده فرد عاشق باشد که بدون نگاه مثبت معشوق تمام روانش متزلزل می شود.

یکی دیگر از مشخصاتی که این عشق دارد،ایده آلیزه کردن فرد معشوق است. زیرا که شخص برای اینکه بتواند دیگری را بعنوان آیینه ای که تصویرش را به او باز می گرداند مورد تائید قرار دهد،باید از او در ذهنش شخص "معتبری" بسازد.

معشوق به عنوان موجودی مکمل

در این عشق تفاوت های فرد است که ایجاد کننده ی این احساس کشش بین دو نفر می شود. در اینجا دیگر شخص در جستجوی همتای خود نیست، بلکه در جستجوی کسی است که جایگزین یک سری فقدان های وجودی اش شود. به عنوان مثال فرد منزوی عاشق فردی بسیار اجتماعی می شود.عامل اصلی این کشش یافتن ابعادی است که فرد در خود نمی تواند ایجاد کند. به گفته ی روانشناسان در بسیاری موارد این تفاوت نه تنها می تواند با زمان جذابیتش را از دست بدهد، بلکه بصورت عامل اختلاف طرفین بروز کند. یعنی جنبه هایی که در اول ارتباط عامل اصلی انتخاب فرد بوده اند، به مرور زمان برای فرد عاشق به صورت ضعف هایی غیر قابل تحمل در می آیند تا جایی که می توانند جدایی دو فرد را باعث شوند. به عنوان مثال در نمونه ی بالا اجتماعی بودن فرد به "سبک بودن" یا "فضا گیر بودن" تعبیر شود.

می توان گفت در نوع اول عشق( جستجوی فرد مشابه خود) نیز سیر رابطه می تواند به همین جا ختم شود. یعنی با مرور زمان شخص مقابل انعکاسی می شود از ضعف هایی که فرد درخود تحمل دیدنشان را ندارد و به این صورت عشق کمرنگ تر و کمرنگ تر می شود. زیرا فرد از حضور مداوم کسی که او را پی در پی به یاد ضعف های خودش می اندازد احساس راحتی نمی کند.

برخلاف چیزی که می توانیم تصور کنیم، این دو نوع گرایش( کشش به فرد مشابه و یا متفاوت ) می توانند به طور هم زمان در یک فرد وجود داشته باشد. در حقیقت روان انسان به دلیل پیچیدگی که دارد، قادر است در خود تناقضات بسیاری را جا بدهد. در روانشناسی احساسات متناقض، حضور یکدیگر را همیشه نفی نمی کنند.سیاه و سفید می توانند هم زمان با هم وجود داشته باشند و همین تناقضات هستند که دینامیک روانی ما را باعث می شوند.

روانشناسان معتقدند یک سری از دلایل انتخاب عشقی از ناخود آگاه و بخش دیگرش آگاهانه می باشد.

به عقیده "وینچ"[1]، ما در خیلی مواقع در بخش "خود آگاه ذهن مان" برای انتخاب در جستجوی شباهت های فرد مقابل هستیم."ارزش ها و علائق مشترک"در این انتخاب نقش بازی می کنند. در صورتی که بخش"مکمل" عشق را تا حدود زیادی "ساختار شخصیت" افراد و نیاز های عاطفی و عمیق و در خیلی موارد ناخود آگاه شان عامل می شوند. اساس این نظر وینچ عقاید فروید در این زمینه است. در حقیقت فروید در کتاب "مقدمه ای بر نارسیسیسم"[2]، عنوان می کند که در تجربیات بالینی اش مشاهده نموده است که افراد خود شیفته گرایش زیادی به انتخاب اشخاص وابسته و مطیع دارند.

در حقیقت وینچ در کاری تحقیقی، می خواست صحت و سقم این گفته ی فروید را به محک آزمایش بگذارد. او با استفاده از متدهای آماری( آنالیز فاکتوریل ) به بررسی گروهی از زوج ها پرداخت. وی در تحقیقاتش نشان داد که مردهای


دانلود با لینک مستقیم


گزینش های ما در عشق از دیدگاه روانشناسی 12ص

مقاله درمورد عشق مادری

اختصاصی از هایدی مقاله درمورد عشق مادری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد عشق مادری


مقاله درمورد عشق مادری

دسته بندی : روانشناسی _ علوم تربیتی

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

تعداد صفحات : 7 صفحه

تئوری‌های مربوط به عشق مادری : « غذا در برابر تماس » تئوری‌های مربوط به عشق مادری: غذا در برابر تماس بر طبق متون تخصصی، روانشناسان طرفدار و هواخواه1 یکی از دو نظریه روانکاوی یا یادگیری اجتماعی هستند که بیان می‌دارند دلیل عشق بچه‌‌ها به مادرشان ارضای نیازهای نخستین گرسنگی و مکیدن است.
به عبارت دیگر، آنها می‌گویند که « دلبستگی نوزاد به مادرش نشأت2 گرفته از سایق‌های درونی است که موجب راه‌اندازی فعالیت‌هایی می‌شوند که با تغذیه3 از سینه مادر مرتبط‌اند این اعتقاد فقط یکی از آنهایی بود که این دو گروه نظری مطرح کرده‌اند.
» اینها عباراتی بود که بیوه هری‌ هارلو به نقل از وی گفته است (هارلو،4 1986 ).
هارلو، روانشناسی که یادگیری نوزادان میمون‌ها را مورد تحقیق و بررسی قرار داد، توضیح داده است که چرا مشاهدات‌ وی درباره میمونها در آزمایشگاهش آن اعتقاد را زیر سؤال برده است: مابیش از 60 تا از آنها را بین 6 تا 12 ساعت پس از تولد از مادرانشان جدا کردیم و با بطری به آنها شیر دادیم.
5 میزان مرگ و میر نوزادان به علت کمبودی بود که ما بوجود آورده بودیم یعنی آنها را به مادرانشان سپرده بودیم.
بچه‌هایی را که با بطری تغذیه کرده بودیم سنگین‌تر و سالم‌تر از نوزادان دور از مادرانشان بودند.
.
.
در طول دوره آزمایشاتمان، ما متوجه شدیم که نوزادان رشد یافته در آزمایشگاه دلبستگی‌ای قوی به کهنه‌های بچه‌ای که ما با آن کف قفس‌ها را می‌پوشاندیم پیدا کرده‌اند  ( هارلو، 1986).
در واقع، به نظر می رسید که نوزادان میمونها به کهنه‌های بچه مانند بطری‌هایشان به گونه‌ای عاطفی دلبسته شده‌اند.
این درست عکس دو تئوری غالب6 بود.
تئوری روانکاوی می‌گفت که نوزاد به هر چیزی که نیازهای دهانی‌اش را برطرف کند عشق می‌ورزد ( سرپستانک )7 نظریه یادگیری پیش‌بینی می‌کرد که نوزاد بر هرچیزی که بوسیله غذا تقویت شود دلبسته شود ( بطری).
بنابراین هارلو شروع به اجرای یک « تحلیل آزمایشی دقیق » از دلبستگی انسان، بوسیله میمونهایش، نمود.
استفاده از میمون برای تحقیق درباره فرآیندهای عاطفی انسان برای بعضی از افراد چرخه به نظر می‌رسید، اما نه برای هارلو که یک روانشناس تجربی آموزش دیده و با تجربه بود.
او می‌دانست که این غیر اخلاقی است که نوزادان انسا

  متن بالا فقط تکه هایی از محتوی متن پاورپوینت میباشد که به صورت نمونه در این صفحه درج شدهاست.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید 

 


  لطفا به نکات زیر در هنگام خرید دانلود مقاله :  توجه فرمایید.

  • در این مطلب،محتوی متن اولیه قرار داده شده است.
  • به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در ورد وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید.
  • پس از پرداخت هزینه ،ارسال آنی مقاله یا تحقیق مورد نظر خرید شده ، به ادرس ایمیل شما و لینک دانلود فایل برای شما نمایش داده خواهد شد.
  • در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون بالا ،دلیل آن کپی کردن این مطالب از داخل متن میباشد ودر فایل اصلی این ورد،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد.
  • در صورتی که محتوی متن ورد داری جدول و یا عکس باشند در متون ورد قرار نخواهند گرفت.
  • هدف اصلی فروشگاه ، کمک به سیستم آموزشی میباشد.

دانلود فایل   پرداخت آنلاین 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد عشق مادری

کتاب از عشق و علاقت پول بساز

اختصاصی از هایدی کتاب از عشق و علاقت پول بساز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب از عشق و علاقت پول بساز


کتاب از عشق و علاقت پول بساز

هر کس فقط در راهی که به آن علاقه دارد موفق میشود...

والدین همه ی ما در سنین شروع زندگی برای ما آرزوهای بزرگی در سر داشتند ، آنها می خواستند تا ما پا در راهی بگذاریم که شادمانی و راحتیمان تضمین شود و از این طریق احساس خوشبختی کنیم. اما گاهی اوقات بعضی از آنها از یک اصل مهم غافل می شدند و آن این بود که "هر کس فقط در راهی که به آن علاقه دارد موفق میشود"

 

وادار کردن اشخاص به پیمودن راهی که به آن علاقه ای ندارند قطعا نتیجه ی منفی به همراه خواهد داشت. گاهی اوقات یک فرد هوش اقتصادی بسیار بالایی را به صورت نهفته دارد ، اما والدین او با اصرار و شاید تهدید از وی می خواهند تا به دنبال موفقیت در مدارج دانشگاهی و علمی باشد! در حالی که نه به آن علاقه ای دارد و نه از استعداد خاصی در درس بهره مند است. غافل از اینکه اگر راه برایش هموار شود می تواند یک امپراطوری مالی عظیم خلق کند!

 

بر عکس این موضوع هم کاملا صادق است. شخصی را تصور کنید که از هوش بالایی در درس و یادگیری علم برخوردار است اما شرایط او را مجبور می کند که به فعالیت های اقتصادی روی بیاورد و علایقش را فراموش کند.

 

 متاسفانه این تفکر امروز حتی توسط رسانه ها هم به طور ناخواسته رواج داده می شود. مدرک دانشگاهی را تنها دلیل بزرگی یا کوچکی یک انسان جلوه می دهند و به قدری روی آن اصرار دارند که نتیجه اش می شود همین مدرک گرایی وحشتناکی که گریبانگیر جامعه ی ما شده است. افرادی با مدارک دانشگاهی بالا ، سواد کم و دور شده از علاقه و استعدادهای قلبی و درونی.

 

بر میگردیم به جمله ای که در ابتدا گفتیم:

هر کس فقط در راهی به موفقیت می رسد که به آن علاقه داشته باشد.

اگر از خودتان انتظار موفقیت چشمگیر را دارید ، باید به دنبال علایق و استعدادهای درونیتان بروید. چه در زمینه ی تحصیلی چه در زمینه ی کاری و چه در هر زمینه ی دیگری. چرا که فقط در این صورت است که موفق می شوید و حیرت دیگران را برمی انگیزید.

مثالهای بی شماری از انسانهای معروف ، سلبریتی ها و دانشمندان بزرگ وجود دارد که ثابت می کند آنها در راهی موفق شدند که به آن علاقه داشتند.

 

اگر شما توانایی های هنری دارید و از هنر لذت می برید ، راه موفقیت های چشمگیر شما فقط و فقط در هنر پنهان شده ، اگر از کار کردن با کامپیوتر لذت می برید و به گجت های الکترونیکی علاقه دارید ، اخبار مربوط به آنها را دنبال می کنید و همیشه تازه ترین اطلاعات را در باره ی آنها دارید ، باید کسب و کاری خلق کنید که مرتبط با گجت ها باشد. حتی اگر عاشق گل و گیاه باشید ، اطمینان داشته باشید که ثروت عظیم شما ، در گل و گیاه مخفی شده ، فقط باید راهنمای درستی داشته باشید و از علاقه تان غافل نشوید.


دانلود با لینک مستقیم


کتاب از عشق و علاقت پول بساز

عشق از نگاه ادبیات

اختصاصی از هایدی عشق از نگاه ادبیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

از نظر ادبیات "عشق، بهانه ای برای زیستن"

درادبیات ما به مدد عشق زندگی رفته را از سر گرفتن مقوله ای آشنا و مانوس است . در عشق نیر ویی نهفته است که با کمک آن می توان به مفهوم زندگی دست یافت .وحشی بافقی در حکایت عشق یوسف و زلیخا بر این باور است که زلیخا به مدد عشق یوسف به جوانی و زندگی دوباره ای دست یافته بود.

وقتی که همه چیز به سوی مرگ و نیستی و فنا و نابودی پیش می روند . وقتی که همه دلایل حاکی از نزدیک شدن مرگ می توانند باشند .چه چیزی غیر از عشق می تواند بهانه ای برای زیستن باشد؟

گرچه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم گیر

تا سحــرگه ز کنار تو جوان برخیـزم

عشق در لغت افراط در دوست داشتن و محبت تام معنی کرده و آن را از کلمه عشقه گرفته اند و آن گیاهی است که در فارسی به نام «لبلاب»نامیده می شود؛ و دارای برگهای نسبتن درشت و ساقه های نازک بلند است که به درخت می پیچد و بالامی رود و به هیچ حیله بازنمی شود و درخت را می خشکاند. می گویند چون این حالت برای انسان دست دهد او را رنجور و ضعیف می کند و رونق حیات او را می برد. عشق صوری جسم صاحبش را خشک و زردرو کند. اما عشق معنوی بیخ درخت هستی عاشق را خشک سازد و او را ازخود بمیراند.

عشق نیز چون هر انسان را به ورطه جنون نزدیک می کند . عاشق بودن که سمبل یگانه آن همانا مجنون نام دارد در لغت مترادف دیوانه بودن است . چرا که عاشق نیز انسانی روانی است که در دنیای دیگری ورای واقعیت ها و مادیات سیر می کند . او از عشق برای خود پلی می سازد برای عبور از دنای واقعی به دنیای آرزوها و رویا هاو تخیلات . هنر نیز به مثابه یک عشق است . چرا که هنرمند نیز همیشه در تلاش است که از رویا ها و خیالپردازی های ذهن به سوی واقعیت های پلی بسازد و در آن امد و شد و حرکت و نوسان را ممکن سازد.

عشق لذتی مثبت است که موضوع آن زیبایی است [۱]،همچنین احساسی عمیق، علاقه‌ای لطیف و یا جاذبه‌ای شدید است که محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می‌تواند در حوزه‌هایی غیر قابل تصور ظهور کند.

عشق و احساس شدید دوست داشتن میتواند بسیار متنوع باشد و میتواند علایق بسیاری را شامل شود.

در بعضی از مواقع، عشق بیش از حد به چیزی میتواند شکلی تند و غیر عادی به خود بگیرد که گاه زیان آور و خطرناک است و گاه احساس شادی و خوشبختی می‌بشد. اما در کل عشق باور و احساسی عمیق و لطیف است که با حس صلح‌دوستی و انسانیت در تطابق است.

عشق چیست؟

موضوع بحث، عشق است، که دریایی است بی‌کران، موضوعی که هر چه درباره آن گفته آید، کم و ناچیز خواهد بود. چنان‌که مولوی علیه‌الرحمه می‌گوید:هر چه گویم عشق را شرح و بیان/ چون به عشق آیم خجل باشم از آنبه هر حال در این بحث، طبعاً نخستین سوال باید این باشد که: عشق چیست؟ اکثراً عشق را محبت و دلبستگی مفرط و شدید معنی کرده‌اند. گویا عشق از «عشقه» آمده است که گیاهی است، چون بر درختی پیچد، آن را بخشکاند و خود سرسبز بماند.(1) از دیدگاه ماتریالیستها، روانشناسان و پزشکان، عشق نوعی بیماری روانی است که از تمرکز و مداومت بر یک تمایل و علاقه طبیعی، در اثر گرایشهای غریزی، پدید می‌آید، چنان‌که افراط و خروج از حد اعتدال در مورد هر یک از تمایلات غریزی، نوعی بیماری است.

عشق حقیقی و مجازی

چون عشق بر اساس کمال است، پس معشوق حقیقی همان کمال مطلق خواهد بود. اما در سریان عشق، در قوس نزول و صعود، طبعاً عشق هم دارای مراتب و درجات شده و عاشقها و معشوقها هم متفاوت خواهند بود و عشق برای هر موجودی نسبت به کمال آن موجود جلوه‌گر می‌شود. اما از آنجا که هر کمالی نسبت به کمال بالاتر از خویش ناقص است، عشق در هر مرتبه‌ای به مرتبه بالاتر از آن تعلق خواهد گرفت و چون بالاترین مرتبه کمال، کمال حضرت حق است پس معشوق حقیقی، ذات حضرت حق بوده و عشق حقیقی عشق به ذات او خواهد بود و بقیه عشقها و معشوقها به صورت مجازی و واسطه مطرح خواهند شد.

باب پپنجم گلسان سعدی حکایاتی در باب عشق و جوانی

گویند خواجه‌ای را بنده‌ای نادرالحسن بود و با وی به سبیل مودت و دیانت نظری داشت با یکی از دوستان. گفت دریغ این بنده با حسن و شمایلی که دارد اگر زبان درازی و بی ادبی نکردی. گفت


دانلود با لینک مستقیم


عشق از نگاه ادبیات